چگونه زنجیر چرخ ببندیم؟
با نزدیک شدن به فصل سرما و بارش برف، یکی از مواردی که توسط رانندگان باید به آن توجه شود؛ بهمراه داشتن و البته بستن صحیح زنجیر چرخ است.
منبع: خبرگزاری آنا
با نزدیک شدن به فصل سرما و بارش برف، یکی از مواردی که توسط رانندگان باید به آن توجه شود؛ بهمراه داشتن و البته بستن صحیح زنجیر چرخ است.
منبع: خبرگزاری آنا
امتحانات پایان ترم روز دوم دی دانشگاه پیام نور در برخی استانها لغو شد
به گزارش آرمان آرا براساس اطلاعات بدست آمده و اعلام دانشگاه پیام نور امتحانات آنلاین پایان ترم روز پنجشنبه دوم دی این دانشگاه در برخی استانها لغو شده است
این امتحانات بخاطر برخی مشکلات اینترنتی و عدم آمادگی برخی از نرم افزارها به تعویق افتاده است
استانهایی که تاکنون اعلام کرده اند امتحانات روز 2 دی لغو شده است :
1- کرمان
2-خوزستان
3- مرکزی
4- لرستان
5- کردستان
6- ایلام
7- قزوین
8- قم
9-سمنان
لازم به ذکر است امتحانات لغو شده در روز 27 دی 1400 برگزار خواهد شد
ویدیویی از ورزشگاهی ببینید که با وجود آب گرفتگی در سطح زمین بازی، مسابقه فوتبال برگزار کرد. منبع: خبرآنلاین
معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، شایعه منتشر شده درباره وجود بیماری وبا در اهواز را تکذیب کرد.
به گزارش آرمان آرا روابط عمومی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز با صدور اطلاعیهای، شایعه منتشر شده در خصوص بیماری وبا را تکذیب کرد.
در این اطلاعیه آمده است:
به دنبال انتشار پیامی در فضای مجازی با عنوان (بالاخره هشدار استانداری به حقیقت پیوست) ضمن بیان اینکه این شایعه برای دومین بار در امسال منتشر شده اعلام میدارد در نظام مراقبت بیماریهای منتقله از آب و غذا از بیماران مبتلا به اسهال نمونه به منظور شناسایی و بررسی از نظر ویبریوکلرا تهیه میشوند که تاکنون موردی از بیماری وبا شناسایی نشده است.
کارشناسان مراکز بهداشت بصورت روزانه نمونههای تهیه شده از آب اهواز را آزمایش و از نظر بیماریهای میکروبی و انگلی بررسی میکنند که خوشبختانه تا کنون هیچ گزارشی در مورد آلوده بودن آب این شهر به ویبرو کل را گزارش نشده به همین دلیل آلوده بودن آب به وبا تکذیب میشود.
در خصوص آلودگی سبزیجات خام به انگل فاسیولا هپاتیکا یادآور میشود سبزیجات خام باید پس از سالم سازی به روش بهداشتی مصرف شوند، اما تاکید میگردد بیماری فاسیولیازیس ناشی از انگل فاسیولا هپاتیکا بومی خوزستان نبوده و موردی از این بیماری نیز تاکنون گزارش نشده است.
﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا *** إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَکَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا﴾[1] .
نخست باید ببینم که معنای تبذیر چیست؟ آنچه از کلام اهل لغت استفاده میشود، تبذیر عبارت است از اینکه انسان مال خود را بی حساب پخش کند چنانچه کشاور بذر را در زمین پخش میکند، مُبذّر نیز مال خود را بی حساب پخش میکند، البته با یک قید و آن اینکه از آیه کریمه استفاده میشود که محل تبذیر فساد است، یعنی آدم مبّذر مال خودش را در راه فساد و معصیت پخش می کند نه در راه صلاح.
از کدام فراز آیه فهمیده میشود که مبذّرین اموال شان را در راه فساد و معصیت پخش و مصرف میکنند؟ از اینکه خداوند مبذرین را اخوان شیاطین معرفی کرده است.
بنابراین، تبذیر پخش مال است بدون حساب و کتاب، اما با این تفاوت که پخش بذر و دانه غالباً یا همیشه برای صلاح است، اما این آدم (مبذّر) همیشه اموالش را در ر اه فساد پخش میکند، مثلا در ر اه خمر و مسیر و غیر ذلک اموالش را پخش میکند.
بین اسراف و تبذیر از نسب اربعه عام وخاص مطلق استولذا ما باید بین اسراف و تبذیر فرق بگذاریم ، به نظر من بین اسراف و تبذیر از نسب اربعه عموم و خصوص مطلق است، چون اسراف این است که انسان در صرف اموالش از حد تجاوز کند، گاهی تجاوز از حد حرام است و گاهی حرام نیست، بلکه یا مکروه و یا مباح است، مثلاً کسی که میتواند با یک لباس پنجاه هزار تومانی زندگی کند، اگر لباس یکصد هزار تومانی بخرد، این کار به یک معنی اسراف است، اما حرام نیست، در اسراف فقط تجاوز از حد مطرح است، یعنی از آن حد تجاوز میکند، گاهی ممکن است تجاوز از حد حرام باشد، و گاهی ممکن است تجاوز از حد مکروه و یا مباح باشد.
اما تبذیر صرف مال است در خصوص فساد، پس هر تبذیری اسراف است، اما بعض الإسراف لیس بتبذیرٍ، من از آیه مبارکه استفاده میکنم که تبذیر اخصّ است، اما اسراف اعم میباشد، چون اسراف پنج مرحله داشت، مثلاً اسراف در انفاق حرام نیست، اینکه انسان در انفاق از حد تجاوز کند و چیزی برای خودش باقی نگذارد، این حرام نیست، اما اسراف است، اما تبذیر فقط مخصوص صورت حرام است، از اینکه مبذرین را برادران شیاطین شمرده و در کنار اخوان الشیاطین آورده، میفهمیم که اسراف اعم و تبذیر اخص میباشد.
﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ.. ﴾،هنگامی که این آیه مبارکه نازل شد، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فدک را به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) داد، هر چند این آیه مبارکه خطاب به پیغمبر اکرم است، اماخطاب به آن حضرت، دلیل نمیشود که بگوییم اختصاص به پیغمبر دارد، افضل القُرُبات این است که انسان به ذوی القربی، به مسکین و به ابن سبیل کمک کند، بعداً میفرماید:﴿ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا﴾، یعنی نمیفرماید: ﴿و لا تسرف﴾. چرا؟ چون جای ﴿لا تسرف﴾ گفتن نیست و ﴿لاتسرف﴾ در اینجا غلط است ولذا نفرموده ﴿لا تسرف﴾، بلکه فرموده: ﴿ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا﴾، از این معلوم میشود که میخواهد دو حکم متباین و دو حکم مستقل را بیان کند، آیه مبارکه میفرماید: به ذوی القربی، به مسکین و به ابن سبیل کمک کنید، حکم دیگر اینکه: ﴿وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا﴾ یعنی اموال خود را در راه فساد مصرف نکنید، دومی مکمل اولی نیست، بلکه یک حکم مستقل میباشد، در واقع میخواهد عرب را هدایت کند، چون آنها اموال خودشان را در راه خمر و فساد و زنا به کار میبردند، از این رو، قرآن کریم میفرماید: این کار را نکنید، بلکه اموال خود را در راه خیر، یعنی در راه ذوی القربی، مساکین و ابن السبیل مصرف کنید، ولذا در اینجا نمیتواند بفرماید:﴿ فلا تسرف﴾ چون اینجا جای ﴿و لا تسرف﴾ نیست، چون گفتن:ِ﴿لا تسرف﴾ در جایی درست است که مربوط به ماقبل باشد و حال آنکه این فقره مربوط به ماقبل نیست، ولذا من نوشتهام که:﴿ هذه الآیه متضمنه للحکمین﴾، یعنی این آیه مبارکه حامل دو حکم مختلف است، حکم اول حکم اصلاحی است و میخواهد بفرماید اگر مال خود را خرج میکنید، در این راه خرج کنید، اما حکم دوم جنبه سلبی دارد، یعنی اینکه اموال خود را در راه فساد مصرف نکنید، ولذا گفتیم:﴿ کلُّ تبذیرٍ إسرافً و لیس کلُّ تبذیرٍ اسرافاً﴾.
﴿تبذیر﴾ در حقیقت در جانب فساد است، ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ﴾ اولاً، ﴿وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا﴾ ثانیاً، در واقع دو حکم متباین و مختلفند نه اینکه مکمل همدیگر باشند، در واقع جامعه را رهبری میکند که چنین کنید، یعنی در آنجا مصرف بکنید، اما در اینجا مصرف نکنید، نباید دومی را متمم و مکمل اولی بگیریم، چون غلط میشود، بلکه دو حکم متباین و مختلفاند.
التفسیرالآیه تتضمّن البذل المحمود و البذل المذموم، أمّا الأوّل فهو إیتاء القربی حقّه و المسکین و ابن السبیل، و أمّا الثانی، فهو ما نحن بصدد تفسیره.
أقول: لما انتهی سبحانه من ذکر المحمود فی الآیه، بدأ بالکلام عن البذل المذموم الرّائج عند العرب یوم ذاک، و هو التبذیر و الذی یُعرَّفُ بأنّه التفریق، وأصله أن یفرّق ماله کما یفرّق البذر، إلّا أنّه یختصّ بما کان علی سبیل الإفساد و المعصیّه و صرف المال فی غیر وجهه کما صرّح به الطبرسی فیما مرّ.
و بالجمله، الآیه تتضمّن بیان حکمین مختلفین، الأوّل طریق الإصلاح المال، و الثانی طریق إفساد المال، و لیس حکم الثانی متمّماً لحکم الأوّل.
انسان کراراً این آیه مبارکه را در قرآن کریم میخواند، اما غافل است از اینکه این آیه مبارکه حامل دو حکم متباین و مختلف است، یعنی توجه ندارد که حامل دو حکم مختلف و متباین است و نیز توجه ندارد که یکی جبنه اصلاحی دارد و دیگری جنبه افسادی. ما از کلمه ﴿تبذیر﴾ میفهمیم که این حکم مستقل است.
قوله: ﴿وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا﴾: أی لا تُفَرِّق ما أعطاک الله من المال فی الفساد و المعصیّه، کصرفه فی الخمر و اللّذات المحرّمه و لیالی السمره – یعنی شب نشینی همراه با گناه و معصیت – إلی غیرذلک من الموارد الّتی یصرف المال فیها و لا یعود بخیر علی الفرد و لا علی المجتمع.
پرسشممکن است کسی در اینجا بپرسد که انسان نسبت به اموال خودش سلطه دارد، ولذا میتواند هر گونه که دلش خواست در آن تصرف کند، یکی دلش میخواهد که آن را در راه لذّاتِ مُحرّم به کار ببرد، چرا شرع مقدس جلوی آن را میگیرد؟
پاسخپاسخش این است که این مال در حقیقت مال خداست، و خدا این مال را به این جهت به شما داده که آن را در راه خیر و مصلحت مصرف کنی نه در راه فساد و معصیت ( المال مال الله، و الناس عباد الله)، این مال، مال تو نیست، بلکه مال خداست و خدا آن را برای این به شما د اده که در جهت خیر و صلاح مصرف کنید نه در جهت فساد و معصیت.
و وجه النهی واضح، لأنّه سبحانه جعل المال لرفع الحاجات و الضروریات و ما یقع فی حدود تطویر و سائل العیش، فصرفه فی غیر هذه المواضع إضاعه للمال و موجب للحرمان، ولذلک تؤکّد الآیه و تقول:﴿ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا﴾ .
و ربّما یفسّر التبذیر بالإسراف، و الظاهر أنّ الثانی أعمّ من الأوّل، فکلّ تبذیر إسراف، و صرف المال فی اللهو و الشهوه و الخمر و المیسر، تبذیرٌ و إسرافٌ، و لکن بعض الإسراف لیس تبذیراً کما إذا اشتری ثوباً بمئه دینار للبس، مع امکانه أن یشتری ثوباً بخمسین دیناراً، و کلّ من الثوبین یؤمّن حاجاته الفردیه و الاجتماعیه، غیر أنّ شراء الثوب الغالی إسراف و خروج عن الاعتدال، لأنّ ما اشتراه یعادل الثمن الذیّ بذله فی مقامه.
الآیه الثانیه﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَکَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا﴾﴿مُبَذِّر﴾ کسی است که پولش را در خمر و قمار و راه حرام مصرف میکند، مبذر برادر شیطان است.
قرآن کریم در این جمله کوتاه دو مطلب را بیان میکند، یکی اینکه راه آدم مبذر با راه شیطان یکی است.
ثانیاً، شیطان نسبت به رب و پروردگارش کافر است، هردو بیان میخواهد، چرا آدم مبذر اخوان شیاطین و هم فکر شیطان است؟ چون قرار بود جناب شیطان آن قدرتی که خدا به او داده در راه اطاعت خدا مصرف کند، ولی او به عکس عمل کرد و همه را در راه معصیت مصرف نموده، مبذّر نیز اموالی را که خدا داده، بجای اینکه آنها را در راه اطاعت خدا مصرف کند، آن را در راه معصیت خدا مصرف مینماید، از اینجا میفهمیم که برای هر فردی از ما یک شیطانی گمارده شده است، یک شیطان نداریم، بلکه شیاطین داریم، ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَکَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا﴾ معلوم میشود که بر هر مبذری، شیطانی است، شیطان قدرت خود را در معصیت مصرف میکند، این آدم (مبّذر) هم مال خود را در معصیت مصرف میکند، مبذر اخ و برادر شیطان است، یعنی هردو همفکرند، هم نظر و هم رأی هستند، شیطان قدرت خود را در معصیت مصرف میکند، این آدم (مبذّر) هم مال خود را در معصیت مصرف میکند، اخ و برادرند، یعنی همفکرند،هم رأی و هم نظرند، ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَکَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا﴾ از آیه دیگر میفهمیم که برای هر انسانی یک شیطانی است، ﴿وَقَیضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَینُوا لَهُمْ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَیهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ﴾[2] .
ترجمه: ما برای آنها همنشینانی (زشتسیرت) قرار دادیم که زشتیها را از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند؛ و فرمان الهی در باره آنان تحقق یافت و به سرنوشت اقوام گمراهی از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند؛ آنها مسلما زیانکار بودند!
کلمه: ﴿قُرَنَاءَ﴾ جمع قرین است، یعنی شیطان، معلوم میشود که در کنار هر فردی یک شیطان است، یک رأس الشیطان داریم و آن شیطانی است که آدم و حوا را لغزاند، او در رأس شیاطین قرار دارد، بقیه هم در واقع بچههای او هستند، ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ وَکَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا﴾.
وجه شبه چیست؟ چون هردو(مبذّر و شیطان) نیروی خود را در معصیت و فساد به کار میبرند نه در صلاح، ﴿وَکَانَ الشَّیطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا﴾، ﴿رب﴾ به معنای صاحب است، ربّ الدار، یعنی صاحب خانه، رب الدابّه، یعنی صاحب فرس، شیطان بجای اینکه اطاعت از رب و پروردگارش بکند، کفران نعمت کرد، اینجا جای اله و جای خالق نیست، بلکه فقط جای رب است، رب به معنای صاحب است، خداوند صاحب شیطان است، شیطان بجای اینکه اطاعت از رب و پروردگارش بکند، کفران نعمت کرد، از اینجا میفهمیم که در ترجمههای قرآن وقتی که به کلمه ﴿ رب﴾ میرسند، ﴿رب﴾ را به گونه دیگر معنی میکنند و حال آنکه رب معنی پروردگاه است نه به معنای خدا، در حقیقت خداوند برای خودش مقامات و اسمائی دارد که یکی از اسمائش رب است، از این نظر که این عالم و بشر را میچرخاند، و بشر تحت سیطره اوست، نعمت میدهد و نقمت میدهد، به او رب میگویند، ولذا ما چند قسم توحید داریم، توحید الوهی داریم، توحید خالقی داریم و توحید ربوبی داریم، توحید الوهی آن است که بگوییم یکی است و مثل ندارد، خالق یکتاست، و جهان یک خالق دارد نه دو خالق، ربوبیت به معنای کارگردانی است،جهان یک کار گردان دارد و آن هم خداست، اگر بقیه کارگردانها داریم، همه زیر نظر حق تعالی ا ست، کلمه ﴿ رب﴾ به معنای صاحب است، انسان باید مطیع ربّ و صاحبش باشد، ولی این آدم (مبذّر) کفران نعمت کرده.
و أمّا وجه التنزیل، أوالاشتراک، فهو أنّه سبحانه أعطی کلّ شیطان نعماً لیصرفها فی طاعهالله، و لکنّه یجحد نعمه الله و یصرفها فی سبیل إغواء الناس و حملهم علی المعصیه، فیعدّ مبذّراً للنعمه، و یکون أخاً لمن یصرف المال فی غیر وجهه.
و أمّا کون الشیطان کفوراً فواضح بنفس البیان، حیث إنّ أخا الشیطان یصرف ما أوتی من القوی فی غیر طاعه الله، فأخو الشیطان و أولادهم کلّهم قد جحدوا نعمه الله بصرفها فی غیر محلّها.
یقول الإمام الأمیر المؤمنین (علیه السلام):﴿ اَلا وَ اِنَّ اِعْطاءَ الْمالِ فى غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذیرٌ وَ اِسْرافٌ وَ هُوَ یَرْفَعُ صاحِبَهُ فِى الدُّنْیا وَ یَضَعُهُ فِى الاَّْخِرَهِ وَ یُکْرِمُهُ فِى النّاسِ وَ یُهینُهُ عِنْدَ اللّهِ﴾ [3]
ترجمه: آگـاه بـاشـیـد کـه بخشیدن مال (بیت المال ) در مورد ناشایست ، اسراف و تبذیر است و اسراف گرچه صاحبش را در دنیا بالا مى برد ولى در آخرت ساقطش مى نماید. و در میان مردم عزیز مى دارد ولى در نزد خدا پست و خوارش مى سازد.
البدعه و التشریع فی الذکر الحکیمکلمه بدعت در فارسی به معنی نوآوری است، چیزی که سابقاً نداشته باشد، یعنی اگر چیزی سابقه داشته باشد، آن بدعت نیست و به آن بدعت نمیگویند، بدعت امر نوآور است، چیزی که نمونه نداشته باشد، بدون مثال سابق انسان آن را ایجاد کند، به بدعت میگویند. ﴿ قُلْ مَا کُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ﴾[4] ، بگو: من پیامبر نوظهوری نیستم، یعنی قبل از من هم پیغمبرانی بودهاند.
معلوم میشود که بدعت چیزی است که ممامثل و همراه و همسان نداشته باشد، نو آوری، نوآوری کار بدی نیست، بلکه بستگی دارد که مورد چه باشد، چند نفر از اهل لغت به این مطلب تصریح می کنند که بدعت به معنای نو آوری است، یعنی چیزی که همسان و مماثل نداشته باشد.
مثلاً کسی، یک طرحی را برای یک خانه میریزد که این طرح سابقه نداشته، این یک امر بدیع است، ولذا قرآن در باره خداوند می فرماید:﴿ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یقُولُ لَهُ کُنْ فَیکُونُ﴾[5] .
در آیه دیگر میفرماید:﴿ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى یکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَکُنْ لَهُ صَاحِبَهٌ وَخَلَقَ کُلَّ شَیءٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ﴾[6] یعنی آسمانها را آفریده بدون اینکه قبلاً مماثلی داشته باشند، یعنی این طور نبوده کسی قبلاً آسمانها و زمین را ساخته باشد، خدا از او تقلید کرده باشد.
قال الخلیل:«البَدعُ: إحداث شیء لم یکن له من قبلُ خَلقٌ و لا ذِکرٌ و لا مَعرِفَهٌ …، البِدعُ الشیء الذی یکون أوّلاً فی کلّ أمر کما قال الله تعالی: ﴿ قُلْ مَا کُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ﴾: أی لستُ بأوّل مرسل» [7]
فالخلیل بیّن معنی اللفظین المشتقین من ماده واحده.
اینکه من اولی را بَدع – به فتح باء – خواندم و دومی را بِدع – به کسر باء – خواندم، در اولی صفت فعل است، در دومی صفت مفعول است، اولی صفت فعل است، البَدع إحداث شیء، اما در دومی موصوف را میگوید:﴿ الشیء الذی یکون أوّلاً فی کل أمر.
جناب خلیل از اصحاب امام صادق (علیه السلام) است و در سال:170 فوت کرده است، ایشان مخترع علم عَروض است و در عین حال لغوی هم است، ظاهراً اولین کتابی که در لغت نوشته شده، همین کتاب جناب خلیل بنام العین است.
و قال ابن فارس:« البدع: له اصلان، ابتداع الشیء و صنعه لا عن مثال، و الآخر: الانقطاع و الکلال» [8]
و قال الراغب:«الإبداع: إنشاء صنعه بلا إختذاء – بدون ا قتدا – و لا اقتداء، و البِدعه فی المذهب إیراد قول لم یتسنّ قائلها و فاعلها فیه بصاحب الشریعه و أماثلها المتقدّمه و أصولها المتقّنه»[9]
بنابراین، ما نباید از کلمه بدعت بدمان بیاید، چون بدعت به معنای نوآوری است ولذا بستگی دارد که چه چیز را نو آوری کنیم، اگر واقعاً در یک مسأله علمی نوآوری کنیم، این چیزی بدی نیست، چون خداوند منان خودش را بدیع السموات و الأرض معرفی میکند، بستگی دارد که ما در چه موردی این کار را انجام بدهیم، تا کنون بدعت را از نظر لغت معنی کردیم، اما بدعت در قرآن و سنت فقط مخصوص جایی است که تصرف در شریعت کنیم در حالی که در شریعت اصلی ندارد، ﴿إدخال شیء فی الشریعه﴾ در حالی که در شریعت برای خودش دلیل و اصلی نداشته باشد. چرا دو تعبیر آوردم و گفتم: دلیلی و اصلی در قرآن نداشته باشد؟ چون ممکن است دلیل نداشته باشد، اما یک اصلی در قرآن داشته باشد، بدعت در قرآن فقط مخصوص مورد خودش است، ولذا میفرماید:﴿ وَرَهْبَانِیهً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا فَآتَینَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ﴾[10] .
ما ننوشته بودیم، بلکه آنها از پیش خود رهبانیت را آوردهاند، که بشر برود در کوهها زندگی کند و از جامعه فرار کند، بنابراین،بدعت در کتاب و سنت، تدخُّل در شریعت است، چیزی که اسلام آن را نگفته، یعنی نه دلیلی دارد و نه اصلی.
البدعه فی الکتاب و السنهلکنّ البدعه فی الکتاب و السنّه تختصّ بما استحدث بعد رسول الله صلّی الله علیه و آله من الأهواء و الأعمال فی أمور الدین، و قد نصّ علیه الراغب فی قوله: البدعه فی المذهب إیراد قول لم یتسنّ قائلها و فاعلها فیه، کلّذلک یُعرِب عن أنّ إطاهر البدعه المحرّمه، هو الإحداث فی الدین، و یؤیّده قوله سبحانه فی نسبه الابتداع إلی النصاری بإحداثهم الرهبانیه و إدخالهم إیّاها فی الدیانه المسیحییه، قال سبحانه: ﴿ وَرَهْبَانِیهً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا فَآتَینَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ﴾.
بنابراین، ما بدعت را از دو نظر معنی کردیم، یعنی هم از نظر لغت معنی کردیم و هم از نظر قرآن، برای اینکه بتوانیم وهابیت را تا حدی محکوم کنیم، کلمات علما را إنشاء الله در جلسه آینده میخوانیم.
سازمان سنجش تاریخ ثبت نام تکمیل ظرفیت بهمن 1400 را اعلام کرد
به گزارش آرمان آرا سازمان سنجش در اطلاعیه ای تاریخ ثبت نام و انتخاب رشته برای شرکت در مرحله پذیرش دانشجو براساس سوابق تحصیلی سراسری بهمن ماه سال ۱۴۰۰ دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه پیام نور را اعلام کرد.
براساس مصوبات بیست و هفتمین جلسه شورای سنجش و پذیرش دانشجو در تاریخ ۲۵ آبان ماه مقرر شد، برای ظرفیتهای خالی مانده رشتهمحلهایی که در مرحله پذیرش با سوابق تحصیلی سراسری سال ۱۴۰۰ تکمیل نشده، پذیرش براساس سوابق تحصیلی (معدل کتبی دیپلم) برای نوبت بهمن ماه صورت گیرد.
براساس این اطلاعیه، ثبتنام و انتخاب رشته به صورت اینترنتی از طریق سایت سازمان سنجش به نشانی sanjesh.org از روز یکشنبه ۱۴ آذرماه آغاز و تا روز شنبه ۲۰ آذرماه ادامه خواهد داشت.
لازم به توضیح است دفترچه راهنمای ثبت نام و انتخاب رشته پذیرش دوره مذکور همزمان با شروع ثبت نام از روز یکشنبه ۱۴ آذرماه از طریق درگاه اطلاع رسانی این سازمان قابل دسترس خواهد بود.
سیدعلی علم الهدی به عنوان مشاور سرپرست دانشگاه پیام نور منصوب شد
به گزارش آرمان آرا ابراهیم تقی زاه سرپرست دانشگاه پیام نور در در حکمی سید علی علم الهدی را به عنوان مشاور سرپرست دانشگاه پیام نور منصوب کرد
سید علی علم الهدی عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور تهران در رشته فلسفه و کلام اسلامی می باشد
سیدعلی علم الهدی فرزند آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد و برادر همسر رئیس جمهور ابراهیم رئیسی می باشد
گزارش قابل تامل دادستان کل کشور از وضعیت اسفناک برخی انبارهای گمرک را در ویدیو ببینید.
منبع : خبرآنلاین
مخاطبان و همراهان پایگاه خبری آرمان آرا می توانند نظرات و پیشنهادات خود برای تهیه خبر در آبان 1400 را اینجا مطرح کنند
پایگاه خبری آرمان آرا تلاش می کند درخواست های شما را بررسی و برای تهیه خبر اقدام کند
از خصوصیات زنان، لطافت روحی و عاطفی و جمال دوستی و جمال طلبی آنهاست، از این رو زن به گلی خوشبو تشبیه شده که نیاز به مراقبتهای ویژه دارد; زیرا در مقابل برخی صدمات، آسیب پذیر و شکننده تر است، گرچه همین لطافت روحی، راه دل را – که برای رسیدن به حقیقت، راهی مستقیم و بدون قیل و قالهای منطقی و علمی است – بر آنان هموارتر می سازد و تعابیر به ظاهر متضاد در روایات در مورد زنان، اشاره به هر یک از این دو بعد روحی است:
امام صادق علیه السلام فرمودند: «اکثر الخیر فی النساء; (2) زنان سهم بیشتری از خوبی دارند .»
و امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: «ان النساء همهن زینه الحیاه الدنیا . . . ; (3) همانا همت زنان، در زینت و آرایش زندگی دنیاست . . . .» .
این دو بیان هر یک اشاره به یکی از دو بعد مقابل هم دارد .
اینک بجاست تا از خطرات تجمل برای زنان سخن به میان آوریم و از هشدارهای دین در این راه بهره جوییم، زیرا که مسؤولیتهای زن ایرانی در شرایط زمانی حاضر بر کسی پوشیده نیست و عمل کردن به وظایف یا خدای نخواسته بی خبری از آنها نجات دهنده و یا گرفتار کننده خواهد بود و بسا سرنوشت کلی انقلاب و نظام را رقم زند .
باری با چنین زمینه ای در سه موضوع کلی: 1 – تبرج 2 – چشم و هم چشمی 3 – وظایف همسران روحانیان و مسؤولان، سخن خواهیم گفت .
«تبرج » در لغت به معنای ظاهر کردن زینتها و زیباییهای زن بر غیرمحارم است و از ماده «برج » اخذ شده که به معنای بنایی بلند است که در معرض دید همگان قرار می گیرد . (4)
قرآن زنان را از تبرج، برحذر داشته است:
«. . . و لاتبرجن تبرج الجاهلیه . . . ; (5) بسان جاهلیت نخستین، در میان مردم ظاهر نشوید .»
جالب آن که این منع، دو آیه پس از یادآوری منافات دنیاخواهی با آخرت طلبی و خداپرستی ذکر شده است – که درباره آن گفت و گو خواهد شد – یعنی تنها زنی در دام تبرج و خودنمایی می افتد که رابطه خود را با خدا گسسته باشد .
تردید نیست که در شرایط کنونی بدحجابی به عنوان یک ناهنجاری اجتماعی، بخشی از زنان را فرا گرفته است ولی سؤال این است که چسان برخی از زنان که خود را مسلمان می دانند و قرآن می خوانند و به حقانیت آن اعتراف دارند، نماز می خوانند، روزه می گیرند، حج می گزارند و می دانند که حجاب ضروری دین و واجب روشن الهی است، لیکن در عمل پوشش را رعایت نمی کنند؟
اساسی ترین عامل ایجاد چنین زیستی، میل به تجمل پرستی است، زیرا زنی که خود را در مقابل نامحرمان می پوشاند، مشکل می تواند مدل لباسهایی را که بر تن دارد مقابل انظار عمومی به نمایش درآورد .
اگر این مظاهر خودنمایی، بیرون از منزل در مقابل چشم نامحرمان با چادر و مقنعه ای یک شکل و یک رنگ مستور گردد، چه کسی خواهد دانست که او در خرید لباس و تجملات و زینت آلات چه غوغایی کرده است؟ ! جز همسر و محارم چه کسی از آرایش و حجم زیورآلاتی که به خود آویخته است تا وسیله تفاخر و گردن فرازی او شود، آگاه خواهد شد و این تجمل پرستی زمانی که با عقده های روانی توام باشد، وقتی که خود کم بینی با آن بیامیزد و آن گاه که توام با غلبه فرهنگ غربی و جاهلی در برخی محیطهای اجتماعی شود که در بعض ادارات و مؤسسات، و لو اندک، چادر نوعی عقب ماندگی و بی فرهنگی تلقی شود و حتی چادریها را سر بدوانند و بیرون بودن فکل و . . . نشانه پیشرفت و منور الفکری باشد، به یک باره سر از وضعی در می آورد که گاه فرنگ رفته ها هم نظیرش را در فرنگستان ندیده اند!
و البته در این ورطه، گروهی از روی عمد و دهن کجی به انقلاب با انگیزه های سیاسی و برای شنیدن دست مریزادهای اربابانشان، در خیابانها ظاهر می شوند و مانند بیماری مسری درد خویش را میان ساده لوحان و خودباختگان دیگر پراکنده می کنند تا جایی که مع الاسف برخی محجبان و چادرپوشان را هم ناخودآگاه تحت تاثیر قرار می دهند .
چقدر از معنویت دورند زنان و دخترانی که تبرج را سرلوحه برنامه زندگی خود قرار داده اند و خود را به ثمن بخس فروخته و خویشتن را از زیر لوای امن الهی به وادی گمراهی و سرگردانی غرب می کشانند!
خطر خودنمایی و برهنگی و زیر پا نهادن حیا و عفت تنها در آلوده کردن جوانانی که با این سر و وضع به آلودگی و گناه دعوت شده اند خلاصه نمی شود، حتی ضرر آن معادل برهم زدن ارکان مقدس خانواده ها نیست بل فراتر از آنهاست، زیرا از آن جا که مبدل به حربه ای سیاسی شده اساس انقلاب و اسلام را نشانه گرفته و به خاطر این آسیب هولناک است که دشمن با تمام قوا در این بخش سرمایه گذاری می کند و عمده تبلیغاتش را خصوصا از طریق ماهواره به انجام می رساند . بنابر این اصرار بر بدحجابی و بی حجابی در ام القرای جهان اسلام و آن هم در این برهه از زمان که دختران با حجاب، در مهد به اصطلاح دموکراسی و حقوق بشر به جرم پوشش از مدرسه اخراج می شوند و از حقوق مسلم اجتماعی محروم، در حقیقت اعلام جنگ علیه دین و اساس انقلاب است که هیچ توجیه و عذر و بهانه ای از قبح و زشتی گناهش نمی کاهد .
رهبر حکیم و خردمند انقلاب در این زمینه فرمودند:
«امروز سرگرم شدن به زر و زیور برای زن انقلابی مسلمان ایرانی عیب است، امروز سر و سینه و دست را از زیور آلات پرکردن و زیور و آرایش و مد و لباس را بت خود قرار دادن برای زن انقلابی مسلمان ایرانی ننگ است . آن زنی که در پی این گونه چیزهاست، از ارزش پایینی برخوردار است . طلا برای زن ارزش آفرین نیست . بی اعتنایی به مدهای دام گونه ساخته و پرداخته دشمنان برای زن ارزش است .» (6)
چرا برخی زنان مسؤولیتهای الهی را که نعمت عظیم انقلاب بر دوششان نهاده است و خون سرخ شهیدان آن را امضا کرده، پشت گوش نهاده و در این مهم غفلت می ورزند؟
«احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون; (7) آیا مردم گمان کرده اند همین که گفتند ایمان آوردیم، رها شده اند و آزمایش نمی شوند .»
حال که خودنمایی و بدحجابی و هتک حریم الهی نمود روشن تجمل پرستی و دنیادوستی است، چرا بدحجابان بند اسارت نگسلند و خود را از این خفت نرهانند و با توبه نصوح به درگاه ایزدی و اراده ای استوار به رحمت بیکران الهی باز نگردند؟
هنوز داغ تمسخرها، فشار قوانین طاغوتی و محرومیت از بسیاری حقوق اجتماعی در دل زنان باحجاب، در زمان رژیم منحوس پهلوی، باقی است، که امروز بازگشت جاهلیت اولیه را در برخی محیطها نظاره می کنند . گاه دختران نسل نو را می بینند که با وجود رسیدن به سن تکلیف، با سر برهنه در خیابانها ظاهر می شوند; دخترانی که ای بسا مادر بزرگانشان زیر شلاق ظلم رضا خان کتک خوردند و در خانه ها محبوس ماندند ولیکن از حجاب خود، دست نشستند و پدران همسن و سالانشان برای زدودن آثار کفر، سینه سپر کرده، به میدان رفتند و جان باختند و آخرین سفارش آنها حفظ حجاب به عنوان اصیل ترین سنگر زنان بود و مادرانشان خون دل و سختی فقدان همسران را از چشمان پرکین دشمنان پوشاندند و صبر نمودند تا اسلام زنده بماند و به نسلهای آینده تحویل داده شود .
چقدر دردآور و سخت است دیدن مناظر بدحجابی و احیانا بی حجابی که صدای نزدیک آمدن گامهای ارزشهای طاغوت را به گوش می رساند . و دشوارتر، سکوت تاییدگر جامعه در برابر این گناه فاحش و فساد ریشه دار است، تا جایی که در بعضی محیطها اگر مؤمنی لب به اعتراض بگشاید و نهی از منکر نماید، سایرین متعجبانه کار غریبش را نظاره کرده و حتی گاه ملامتش نیز می کنند . در جایی که قرآن، تاج عزت را بر سر مؤمنین قرار می دهد و آن را مختص آنان می داند، چرا در جامعه اسلامی زنان باحجاب و ناهیان از منکر، که اکثریت جامعه اند از قدرت کافی برخوردار نباشند و در عوض عده ای بدحجاب و خودباخته – گرچه اندک – در خیابانها جولان داده، آبروی انقلاب و اسلام را به تاراج برند؟
این علی علیه السلام است که به جوامع اسلامی هشدار می دهد که:
«[از نشانه های انحراف دولتها و ملتها از حریم حق]، تعطیل احکام است به گونه ای که مردم از پایمال شدن حقوق بزرگ و تعطیل آن و یا از باطل بزرگی که انجام می شود، وحشتی به دل راه نمی دهند و این جاست که نیکان، ذلیل شده و بدان عزت می یابند .» (8)
کجایند گروههای امر به معروف و نهی از منکر که با صرف هزینه ها و بودجه های کلان برای مبارزه با همین امر تشکیل یافته اند؟ آیا شادی دشمن از بدحجابی برخی زنان ایرانی – که با چاپ عکسهای این خودفراموشان، داد سخن می دهند، که زن از اسارت حجاب! در ایران رها شده – نباید هشداری برای ما باشد که بدانیم در این بعد به خطا می رویم و قاطعیت و روشنگری لازم را نداشته ایم؟
زنان با ایمان این مرز و بوم بویژه خانواده های گرامی شهدا، مفقودین، جانبازان، آزادگان که رنج و دردها را در انقلاب و پس از
آن با تمام وجود، لمس نموده و در راه اعتلای آن، عزیزترینها را باخته اند، دردمندانه سؤال می کنند: چرا با این بلیه بزرگ اجتماعی و ناهنجاری رنج آور به شکل ریشه ای و پیگیر مبارزه نمی شود؟ چرا مسؤولین مؤثر در کنترل این بلیه، از موضعی کاملا انفعالی برخورد می کنند؟ عملکردی که کاملا احساس می شود برای خالی نبودن عریضه و طی کردن سلسله مراتب اداری است نه انجام یک وظیفه مهم دینی و اجتماعی .
همینان می پرسند: اگر پوشیدن لباس تحت کنترل نیست، تبلیغ نوع پوشش و تولید لباسهای داخلی که تحت کنترل است، آیا نمی توان عملا آنان را تحت نظارت قرار داد و ای بسا با پیگیری از میان تولیدیها، مغرضین مفسدی شناسایی شوند که برای بدنام کردن زنان و جوانان ایرانی دست به تولید لباسهای جلف و خلاف فرهنگ اسلامی – ایرانی، و بالاتر از آن موهن و متهتک شان آنان، می زنند؟
آیا بالاخره روزی فرا می رسد که دولت، دستورالعملی مبنی بر حذف تمامی حروف و کلمات و عکسهای غربی، به تولیدیهای لباس صادر نماید و اجرای آن را به طور جدی پیگیری کند؟ آیا زنان با ایمان به چشم خود خواهند دید روزی را که خرید لباسهای موقر برای آنان آسان شود و نیاز به زیر پا گذاشتن مغازه ها برای یافتن آن در لابه لای انبوه لباسهای سبک نباشد؟
اگر عده ای بر مد پافشاری می کنند، چرا همواره خارجیان مد را دیکته کنند – که معمولا در شکل آن فساد موجود در جامعه خویش را لحاظ می کنند – آیا ما که همواره ابتکار عمل را به دست داشته ایم نمی توانیم ابداع کننده مدهای اسلامی و صادر کننده آن به دیگر کشورها باشیم; که این عصر، دوره روی آوردن زنان خسته از برهنگی در سراسر دنیا از هر مکتبی که باشند به پوشش است; چرا ما شکل این پوشش را تعیین نکنیم؟
قطعا می توان از میان انبوه نمایشگاههای تجاری و صنعتی نمایشگاهی را نیز برای ارائه و فروش لباسهای برگرفته از فرهنگ اسلامی و سنت اصیل ایرانی، برپا کرد .
نیز به یقین می توان از ورود لوازم صددرصد تجملی و باب میل قشر رفاه طلب و نیز لوازم آرایش وارداتی تولید شده از جسد جنینهای سقط شده از دخترکان غربی و لباسهایی که در ورای جملات و تصاویر زشت و موهن و فاسد خویش، اغراض سوء سیاسی دشمن را در کشور اعمال می کنند، جلوگیری نمود .
برای اصلاح معضلات اجتماعی، از جمله بدحجابی، تنها مسؤولان دولتی در این باب وظیفه ندارند که مردم نیز در آن نقش عمده ای ایفا می کنند .
امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند:
«مردم، نیک کردار نمی شوند مگر با نیکی مسؤولان و مسؤولان به نیکی نمی گرایند مگر با پایداری مردم و چون مردم، حق مسؤول حکومت را ادا نمایند و حکمران هم حق رعیت را رعایت کند، حق بین آنان عزت یافته مناهج دین برپا گردیده و پرچمهای عدالت، برپا شده سنن الهی به گونه ای معتدل جریان می یابد و این گونه زمان اصلاح می شود و می توان به پایداری آن دولت امید بست و مطامع دشمن تبدیل به یاس خواهد شد .» (9)
مهمترین وظیفه مردمی در راه اصلاح کاستیها، امر به معروف و نهی از منکر است; امام صادق علیه السلام فرمودند: «در کتاب رسول الله یافتیم که: . . . زمانی که مردم امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند و نیکوکاران از خاندان من را پیروی نکنند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلط می سازد و نیکوکردارانشان دعا می کنند اما مستجاب نمی شود .» (10)
و امام زین العابدین علیه السلام ضایع کردن امر به معروف و نهی از منکر را از گناهانی می شمارند که موجب نزول بلا می شوند . (11)
کمترین فایده امر به معروف و نهی از منکر جلوگیری از عادی و علنی شدن گناه و پیشگیری از گسترش بیشتر آن است .
نوع برداشتهای موجود در اجتماع در کشاندن زنان سست ایمان به تجمل پرستی نقش بسزایی دارد و نمونه بارز و مهم و مؤثر آن برخورد شوهران و پدران با مساله تجمل پرستی است . در خانواده های اسیر این بلیه، یکی از دو صورت وجود دارد:
یا مرد خانه تشخص خود و خانواده اش را در رها کردن عیال و فرزندان، و حتی خود، در وادی تجمل پرستی می بیند; و یا آن که خود با اصل آن مخالف است لیکن یا در برابر خواست تجمل پرستانه همسر و فرزندان حالت انفعالی دارد و می پذیرد و یا تحت تاثیر محیطهای مرتبط، خود و خانواده اش را ناچار به پیروی از خواست و پسند دیگران می بیند .
اما گروه اول مردان، باید بدانند که مرد به عنوان ولی و سرپرست خانواده مسؤولیت سنگینی بر عهده دارد و نان آوری جزئی از وظایف اوست، بلکه صلاح و فساد خانواده به دست او بوده موظف به نظارت و حساسیت نسبت به شرایطی است که عفاف خانواده را تهدید می نماید .
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: «کان ابی ابراهیم غیورا و انا اغیر منه و ارغم الله انف من لایغار من المؤمنین; پدرم ابراهیم غیور بود و من از او غیرتمندترم و خداوند، بینی مردی را از مؤمنان که غیرت ندارد به خاک می مالد (خوار و ذلیلش می سازد) .» (12)
و نیز فرمود: «غیرت از ایمان سرچشمه می گیرد .» (13)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «کسی که در چهار چیز از زنش پیروی کند خداوند او را با بینی در آتش دوزخ می افکند که یکی از آن چهار چیز پوشیدن لباس نازک و بدن نما از طرف زن در مقابل نامحرم است .» (14)
خداوند خطاب به دسته دوم یعنی آنان که مرعوب مردم یا همسر و خانواده خویشند چنین می فرماید:
«فلاتخشون الناس واخشون ولاتشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا; (15) از مردم نهراسید و تنها از من بترسید و نشانه هایم را با قیمتی اندک نفروشید .»
و می فرماید: «قو انفسکم واهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره; (16) خود و خانواده خویش را از آتش عذاب الهی نگاهدارید، آتشی که مردم و سنگ هیزم آنند .»
و امام صادق علیه السلام فرمودند: «هرکه آفریدگان را در نافرمانی آفریدگار پیروی کند، براستی که آنان را پرستیده است .» (17)
عمده نیرویی که می تواند در مقابل جریان تجمل پرستی و بدحجابی قد علم کند و به طور کامل بر آن غلبه یابد خود زنان هستند .
حجاب هدیه الهی به زن مسلمان است تا مرزها را مشخص نماید و از تعرض به ساحت زن پیشگیری نماید .
خداوند خطاب به رسولش می فرماید:
«ای پیامبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنین بگو که چادر یا روسریهای بلند خود را بر خود فرو پوشند که این مناسبتر از آن است که به بی عفتی و بی خیالی شناخته شوند تا مورد آزار واقع نشوند و خداوند آمرزنده و مهربان است .» (18)
قرآن، پیامد مهم برهنگی و خودنمایی زن در خیابان را بی ارزش نمودن او و به طمع افتادن فاسدان نسبت به او می داند .
آری به جرات می توان ادعا کرد چنانچه زنی با رعایت کامل حجاب در خیابان و مجامع عمومی ظاهر شود و در سخن گفتن و راه رفتن و حرکات، رعایت کامل عفاف را نماید، هرگز مورد تعرض قرار نمی گیرد .
چنین است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
«حیا و شرم ده جزو است که نه جزو آن در زنان و یک جزو در مردان است .» (19)
یعنی برای رعایت حیا در جامعه نه قسمت مسؤولیت آن به زنان و تنها یک جزو آن به مردان باز می گردد و چنین است که عایت حجاب و عفاف از وظایف مهم بانوان برای سالم سازی محیط و روابط اجتماعی است، اگرچه مردان هم به عفاف در نگاه و صحبت با زنان فرا خوانده شده اند .
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
«برای زن مسلمان شایسته نیست که روسری و مقنعه ای به سر زند و پیراهنهایی بپوشد که چیزی از سر و بدن او را نپوشاند .» (20)
و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
«بهترین زنان شما زنی است که عفیف باشد .» (21)
جالب است بدانیم که:
«مطالعاتی که در شناخت عوامل زیبایی به عمل آمده است ثابت کرده که جسم زیبا، بازتاب حالات روحی و درونی انسان است که بی تردید از درونی آگاه متفکر و ساخته شده متجلی گشته است . . . .
در بانوان نیز هر چه بر پرورش ذات پرداخته شود زیبایی پدیدار می گردد که با درونی زیبا هماهنگ است و حالات او در کردار و رفتار همواره دارای خصوصیات انحصاری است . . .
به این ترتیب زیبایی جاودانه بستگی به ساختن و پرداختن درون دارد .» (22)
قابل توجه آن که دسته ای از روایات نیز حجاب را حافظ و برکت دهنده و تداوم بخش زیبایی و جمال زن می دانند .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «صیانه المراه انعم لحالها و ادوم لجمالها; (23) [حجاب] و حفظ زن برای حالش بهتر است و زیبایی اش را پاینده تر می سازد .»
علاوه بر آن فرمودند: «زکاه الجمال العفاف; (24) زکات زیبایی، عفت است .»
یعنی همان گونه که حق جامعه از مال زکات آن است و حق مردم از علم، نشر آن و . . . حق بهرمندی از زیبایی نیز، گرامی داشت عفاف و حجاب است .
مقام معظم رهبری فرمودند:
«هیچ بحثی درباره پوشش زن نباید متاثر از هجوم تبلیغات غرب باشد . البته حجاب زن به چادر منحصر نمی شود; اما چادر بهترین نوع حجاب و نشانه ملی ماست و هیچ منافاتی با فعالیتهای زنان مسلمان در مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی ندارد .» (25)
در تاریخ معاصر، میزان چادر پوشان همواره یکی از ملاکهای سنجش عدم وابستگی ملت ما به قدرتهای استکباری بوده و لذا بارها مورد تهاجم دشمنان اسلام قرار گرفته است . رضاخان ملعون در اولین گامهای اسلام زدایی خود تلاش کرد همپای مبارزه با روحانیت، حجاب و چادر را از سر زنان بکشد (26) که با مقاومت دلیرانه اکثر زنان، ازمحدوده ای خاص، فراتر نرفت .
در مراحل مختلف انقلاب اسلامی، چادر آنقدر اهمیت یافت که زنان در راهپیمایی ها با این پوشش شرکت کردند و با این ابزار کوبنده – که از اولین نشانه ها و قدمهای خودآگاهی زنان بود – خشم و نفرت خویش را در مقابل رژیم منحوس پهلوی به نمایش گذاردند .
به هر حال چادر خصوصا با پیروزی انقلاب اسلامی از صرف وسیله پوشش به حربه سیاسی مؤثری مبدل شد و مدعیان به اصطلاح حقوق بشر و رسانه های غربی برای زدودن چادر از سر زنان و بدبین کردن مردم جهان نسبت به آن زحمتها کشیده و دست به تبلیغات گسترده ای زدند، کتابها نوشته، فیلمها ساخته و ساعتها وقت رادیو و تلویزیون را به آن اختصاص دادند و حتی برخی کمپانیهای تولید لباس با تولید تی شرتهایی با تصویر زن محجب به چادر به شکل مسخره، در این راه با دیگران همسویی نمودند .
متاسفانه در داخل نیز آن گونه که می بایست ذهن قشر بانوان بویژه نسل نو، نه تنها نسبت به اهمیت و محاسن آن جلب نشد، بلکه از سوی برخی مراکز و قدرتهای فکری و فرهنگی مورد بی مهری و انتقاد نیز واقع شد .
برخی آن را دست و پاگیر و مانع فعالیتهای اجتماعی دانستند حتی سمیناری با هدف بررسی امکان تغییر کیفیت آن برقرار نمودند و گروهی از مطبوعات – بی توجه به اوج گیری تبلیغات سوء غربی علیه چادر و صدماتی که گروه آسیب پذیر فرهنگی جامعه از تهاجم فرهنگی غرب متحمل شده – در قالبی به ظاهر عام و در واقع با هدف مبارزه جدی با چادر حملاتی را آغاز نمودند .
دسته ای آن را غیر بهداشتی دانستند و مانع رسیدن هوا به مو و پوست بدن و ارائه طریق دادند که «[روسری] علاوه بر چهره، بخشی از مو را هم می تواند در معرض نور و هوا قرار دهد» ! و گروه دیگر در مخالفت با چادر استدلالهای روان شناسانه آوردند که: «سیاه، رنگ آخر است و باعث پریشانی و افسردگی می شود!» و گروه دیگر با نظریات جامعه شناسانه به مقنعه و در اصل به چادر تاختند که «مقنعه اصلا جامه ایرانی نیست و روسری آزادی بیشتری دارد و انسان را تحت فشار قرار نمی دهد!» و دسته ای دیگر، نیز به بانوان متحمل بار سنگین مقنعه! ارائه طریق دادند که:
«با روسری کلفت تر و پیچیدن آن به طوری که کارکرد مقنعه را داشته باشد می توان از تحمیل آن گریخت!» و این گونه مشکل «همشهری » ها را برای ایجاد «جامعه سالم » ! ! حل نمودند . (27)
ولیکن نتیجه خواسته یا ناخواسته تمامی آنها در نهایت حذف و کم رنگ کردن پوشش در میان بانوان است که بی تردید پیروی از خواست دشمنان انقلاب به شمار می رود .
سیمای جمهوری اسلامی در گذشته نیز در این زمینه اثرات غیر سازنده ای داشته است، در نمایشها و سریالها معمولا زنان بی سواد و با سطح فرهنگ پایین یا پیرزنانی – که در اسلام از حکم مؤکد حجاب معافند – با چادر و آنها که تحصیلکرده و خوش فکر و جوان هستند، با مانتو و روسری ظاهر می گردیدند . هنوز هم اثرات این بی دقتی در برخی نمایشها مشهود است و گاه چادر را به عنوان پوشش دم دستی معرفی می کنند وقتی خانم خانه برای خرید نان به سر کوچه می رود چادر بر سر دارد و وقتی میهمان دارد یا به میهمانی می رود چادر را کنار گذاشته، این بار با بلوز و دامن و روسری یا مانتو و روسری و احیانا کمی آرایش، ظاهر می شود، در خیابان چادر می پوشد و در مقابل نامحرمان فامیل روسری یا برعکس در خانه به عنوان یک نوع لباس خانه چادر را به خود می پیچد و چون به خیابان می رود آن را به عنوان لباسی غیررسمی کنار می گذارد!
البته این نکته را هم باید افزود که اقدامهایی مانند: ظاهر شدن گروهی از زنان و دختران مجری در سیما با چادر گامی مؤثر در شکستن باورهای غلطی است که در سطوحی از جامعه وجود داشته است .
در هجوم علیه چادر، تعجب از برخی مجله های دگراندیش نیست که طی گزارشهای خود، حرفهای دل را از زبان مصاحبه شوندگان و یا در قالب سؤال مطرح می سازند و از نفی سیاهی لباس، چادر سیاه را مورد هجوم قرار می دهند، تعجب از مجله های متعهدی است که در انتخاب تیتر در هنگام نقل استفتایی در مورد چادر، قسمتی را برمی گزینند که «چادر را غیر ضروری » نامیده اند و قسمت بعدی را که «چادر را بهترین شکل حجاب » دانسته اند در متن خبر آورده اند!
به هر حال چادر هنوز هم اصیل ترین و بهترین شکل مبارزه با تجمل گرایی و مدپرستی و بدحجابی است، که پرهیز از اجبارهای بی محتوا در برخی محیطها و تبیین اهمیت و معرفی مثبت آن در صدا و سیما و دیگر رسانه ها از اقداماتی است که در مقابله با تهاجم فرهنگی و پرهیز نسل جوان و دختران از دام رنگینی که غرب برایشان گسترده، بسیار مؤثر خواهد بود .
ادامه دارد
پاورقیها:
1) 17/10/69
2) وسائل الشیعه، ج 14، ص 11 .
3) صبحی صالح، نهج البلاغه (انتشارات دارالهجره) ص 215، خ 153 .
4) ابن منظور، لسان العرب، ج 2، ص 211 و 212 .
5) احزاب (33) آیه 33 .
6) 27/10/68
7) عنکبوت (29) آیه 3 .
8) صبحی صالح، نهج البلاغه، ص 334، خ 216 .
9) همان .
10) وسائل الشیعه، ج 11، ص 513 .
11) همان، ص 520 .
12) وسائل الشیعه، ج 14، باب 77، ص 109 .
13) همان .
14) خصال، ص 196 .
15) مائده (5) آیه 44 .
16) تحریم (66) آیه 6 .
17) وسائل الشیعه، ج 11، ص 423 .
18) احزاب (33) آیه های 33 و 59 .
19) کنزالعمال، حدیث 69، ص 57 .
20) مکارم الاخلاق، ص 93 .
21) وسائل الشیعه، ج 14، ص 15 .
22) ریچارد هیلتمن، آموزش یوگا، ترجمه مهرداد پارسا، ص 219 .
23) غررالحکم، ج 1، ص 453 .
24) همان .
25) 4/10/70 .
26) رک: حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (چاپ پنجم: انتشارات اطلاعات) ج 1، ص 68 – 70 و سید جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، (انتشارات اسلامی) ج 1، ص 120 – 121 .
27) رک: ضمیمه روزنامه همشهری مورخ 15/10/73 و ماهنامه جامعه سالم شماره اسفند 73 به نقل از فرهنگ آفرینش، سال دوم، شماره 95، ص 6 .
دو سگ بالغ ژرمن شپرد در وسط خیابان به یک مرد حمله کردند. این حمله بعد از آن صورت گرفت که این مرد به سمت صاحب این دو سگ، آجر پرتاب نمود. ویدیویی از این اتفاق را ببینید. منبع: خبر آنلاین
کارتونیست سوئدی که با تصویر کردن پیامبر اسلام (ص) موجب خشم مسلمانان جهان شده بود در تصادف رانندگی کشته شد.
به گزارش آرمان آرا به نقل از آسوشیتدپرس، لارس ویلکس، کارتونیست سوئدی که تصویری موهن از حضرت محمد (ص) کشیده بود و موجب خشم مسلمان جهان شده بود، در یک تصادف رانندگی کشته شد.
وی در حالی که با دو پلیس محافظ در حال راندن در جاده نزدیک شهر مارکارید در جنوب سوئد بود با یک کامیون تصادف کرد و همه سرنشینان خودرو کشته شدند.
گفته شده راننده تراکتور در حال حاضر در بیمارستان بستری است و در بیانیه پلیس آمده است هنوز معلوم نیست این تصادف چگونه رخ داد.
این کارتونیست ۷۵ ساله پس از کشیدن تصاویر از پیامبر اسلام (ص) و مواجهه با خشم مسلمانان تحت محافظت پلیس زندگی میکرد.
کاریکاتور ویلکس سال ۲۰۰۷ منتشر شد و از آن پس وی تحت حفاظت پلیس سوئد بود.
این کارتون یک سال پس از انتشار کاریکاتورهای پیامبر در یک روزنامه دانمارکی منتشر شده بود.
آن زمان و پس از انتشار این تصویر موهن، نخست وزیر وقت سوئد با سفیران ۲۲ کشور مسلمان دیدار کرد تا تاسف خود را از این امر ابراز کند.
محمد نادری مدافع و هافبک فصل گذشته تیم استقلال در تمرین امروز این تیم حضور یافت.
به گزارش آرمان آرا محمد نادری مدافع – هافبک فصل گذشته تیم فوتبال استقلال پیش از شروع تمرین روز دوشنبه تیم فوتبال استقلال در محل تمرین این تیم حاضر شد.
نادری که به اردوی تیم ملی فوتبال ایران برای بازی با امارات و کره جنوبی هم دعوت شده است، با برخورد گرم آبیپوشان مورد استقبال قرار گرفت.
نادری این فصل در تیم آلتای ترکیه توپ میزند.
پایگاه خبری آرمان آرا سوالات کاربران ، دواطلبان ورود به دانشگاه پیام نور و دانشجویان پیام نور پاسخ میدهد
آرمان آرا تلاش می کند به سوالات و پرسش هایی که از پیام نور داشته باشید را پاسخ دهد اگر نیازمند راهنمایی در این زمینه باشید می توانید از قسمت پرسش و پاسخ فرم نظرات مخصوص این بخش در انتهای همین مطلب آن را با ما مطرح کنید
ما تمام تلاش خود را انجام میدهیم که در کمترین زمان ممکن به سوالات شما پاسخ دهیم !
ثبت نام کلیه پذیرفته شدگان کارشناسی دانشگاه پیام نور به صورت اینترنتی و از طریق سیستم گلستان پیام نور انجام می شود
تصاویر نادری از رصد و اسکورت ناوگروههای فرامنطقهای و همچنین کشتیهای بادی و تجاری را ببینید که تماما توسط ارتش ایران به طور روزمره انجام میشود.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
رئیس دادگستری شوشتر گفت: با تلاش و کوشش دادستانی و اعضای شورای حل اختلاف این شهرستان، یک قاتل قبل از ۴۸ ساعت از رسیدن به چوبه دار با عفو و بخشش اولیای دم از قصاص نفس نجات یافت
به گزارش آرمان آرا مصطفی آباد در خصوص جزئیات این خبر اظهار کرد: یک نزاع جمعی در سال ۱۳۹۴ رخ میدهد که یکی از متنازعان به منزل همسایه خود پناه میبرد و فرد دیگری که فرد پناهنده را دنبال کرده بود از پدر همسایه میخواهد که فرد پناهنده را تحویل دهد.
رئیس دادگستری شوشتر اضافه کرد: پدر همسایه در دفاع از پناهنده خود با آن فرد بحث میکند و پس از مدت کوتاهی این بحث تبدیل به درگیری شده و پدر همسایه توسط آن فرد به ضرب گلوله به قتل میرسد و متواری میشود.
وی بیان کرد: پس از دستگیری قاتل و رد شدن مراحل قانونی پرونده و با تنفیذ حکم قصاص نفس توسط دیوان عالی کشور، پرونده برای اجرای حکم قصاص قاتل به اجرای احکام ارجاع داده میشود.
آباد ادامه داد: در این چند سال، بزرگان و خیران فراوانی در راستای جلب رضایت و عفو و بخشش اولیای دم واسطه شدهاند ولی نتیجهای حاصل نشده و خانواده مقتول بر اجرای حکم قصاص پافشاری میکردند و قاتل در انتظار کابوس اجرای حکم قصاص خود بود.
وی تصریح کرد: اولیای دم با اصرار بر اجرای قصاص قاتل، مقدمات اجرای حکم قصاص را انجام داده و قاتل به قرنطینه میرود که در ۴۸ ساعت باقیمانده برای اجرای حکم قصاص و با توجه به پشیمانی قاتل از ارتکاب این جنایت و درخواست وی و خانوادهاش از شورای حل اختلاف شوشتر برای جلب رضایت اولیای دم، اعضای شورای حل اختلاف این شهرستان بلافاصله به این موضوع ورود کرده و با استفاده از ظرفیت سادات، خیران و بزرگان منطقه و با رضایت خانواده مقتول، اجرای حکم قصاص قاتل را به یک ماه به تعویق میاندازند تا زمینه صلح و سازش در این پرونده را فراهم کنند.
رئیس دادگستری شوشتر از تلاشها و زحمات دادستان، اعضای شورای حل اختلاف این شهرستان، بزرگان، ریشسفیدان، خیران و معتمدان منطقه در حلوفصل این پرونده تقدیر کرد و گفت: در فرصت اخذ شده دادستان، اعضای شورای حل اختلاف این شهرستان، بزرگان، ریشسفیدان، خیران و معتمدان منطقه با پیگیریهای مستمر و زیاد و برگزاری چندین جلسه با اولیای دم، موفق به جلب رضایت خانواده مقتول شدند و اولیای دم با حضور در دفترخانه اسناد رسمی با عفو و گذشت و ثبت رضایت از قصاص قاتل صرف نظر کردند و زندگی دوباره به قاتل پشیمان شده بخشیدند و این پرونده پس از سالها به صلح و سازش منتهی شد
ایرنا نوشت: سخنگوی ستادهای مردمی حامی ابراهیم رییسی نوشت: رییسی معتقد است مردم خادم خودشان را میشناسند و پول خرج کردن برای چاپ پوستر هیچ توجیهی ندارد.
مهدی دوستی روز چهارشنبه در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: آیتالله رییسی به ستادهای مردمی دستور داده است به سرعت بنر عکسهای وی از سطح شهرها جمع شود و جلو هرگونه چاپ و نصب بنرهای جدید تصاویر وی هم گرفته شود.
سخنگوی ستادهای مردمی حامی سید ابراهیم رییسی عنوان کرد: رییسی معتقد است مردم خادم خودشان را میشناسند و پول خرج کردن برای چاپ پوستر هیچ توجیهی ندارد.
تسنیم نوشت: رئیس دفتر رئیسجمهور اظهارات همتی مبنی بر اینکه او به دلیل اختلاف نظر با روحانی عزل شده را تکذیب کرده و گفته اتفاقا آقای همتی میخواست برای حضور در انتخابات مرخصی بگیرد تا اگر رای نیاورد، مجددا بر سر کار برگردد.
محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور درخصوص اظهارات اخیر عبدالناصر همتی که گفته بود به دلیل اختلاف نظر با آقای روحانی از مسئولیت بانک مرکزی عزل شده است، گفت: خیر این حرف درستی نیست، آقای دکتر همتی هیچ اختلافی با آقای روحانی نداشت.
عبدالناصر همتی کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، در جریان مناظره تلویزیونی خود با دیگر کاندیداها، با بیان اینکه با رئیس جمهور در حوزه اقتصادی اختلاف داشته و روحانی را اقتصاددان نمیداند، گفته بود که به دلیل همین اختلاف نظر با رئیسجمهور از مسئولیتش عزل شده است.
وی در این باره که آقای همتی خود را منتقد وضع موجود میداند و بعضا نیز انتقاداتی را نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله ارز 4 هزار و 200 تومانی مطرح میکند، افزود: من نمیخواهم راجع به این موضوع صحبت کنم اما این را بدانید که کسی که میخواهد رای بیاورد متوسل به هر چیزی میشود.
رئیس دفتر رئیسجمهور با بیان اینکه اختلافی بین آقای همتی و آقای رئیسجمهور نبود، تصریح کرد: اگر کسی اختلاف داشت که این قدر در مسئولیت خود نمیماند. این جور درنمیآید، یعنی کسی اختلاف داشته باشد ولی با اینحال آنقدر در مسئولیت خود بماند تا برود و کاندیدای ریاستجمهوری شود؟
واعظی گفت: حتی وقتی هم که آقای همتی کاندیدا شدند، میخواستند مرخصی بگیرند؛ خُب کسی که اختلاف دارد، مرخصی نمیگیرد. ایشان میخواستند مرخصی بگیرند که اگر رای نیاوردند، سرکارشان برگردند اما آقای رئیسجمهور گفتند جایی مثل بانک مرکزی حساس است و حرف رئیس کل بانک مرکزی بر معشیت مردم، زندگی مردم و سرمایه مردم تاثیر گذار است. نمیشود که کسی همزمان رئیس کل بانک مرکزی باشد و سراغ مسائل اقتصادی و مناظره هم برود.
وی خاطرنشان کرد: نمیدانم ایشان با چه نیتی این سخن را گفته اما صحبت درستی نیست، معمولا در دنیا اینگونه است که رؤسای بانک مرکزی کم حرف میزنند، کم مصاحبه میکنند اما سنجیده سخن میگویند.
رسا نوشت: محمد سعیدی نماینده ولی فقیه در قم با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری و رقابت کاندیداها برای رسیدن به این پست، اظهار کرد: قبل از رسیدن به مسئولیت باید بین و خود و خدا ببینیم که آیا توانایی این پست را داریم یا خیر.
نماینده ولی فقیه در قم گفت: رقابت برای پست، خلاف مشی علما بوده، حتی در صورت پیشنهاد مسئولیت اگر فردی را اصلح از خود می دانستند خودشان او را معرفی میکردند.
آیت الله سیدمحمد سعیدی در درس اخلاق مدیران حرم مطهر بانوی کرامت با بیان اینکه دهه کرامت دهه خیر و شادی برای امت است، اظهار کرد: کسانی که مسئولیت برگزاری جشن های دهه کرامت را دارند در این ایام علاوه بر تکریم و بیان فضائل اهل بیت(ع) باید با احسان، اطعام و گره گشایی از افراد محروم و کم برخوردار به آنان خیر و برکت برسانند.
وی با بیان اینکه مسئولیتهایی که به انسان داده میشود گاهی الزامی است و انسان در پذیرش آن اختیار ندارد، گفت: مانند رسالتی که خداوند به انبیاء الهی می دهد که الزام و تکلیف است و پذیرش آن بر انبیاء لازم است و یا مانند امامت که به ائمه علیهم السلام داده شده ولی گاهی مسئولیت اختیاری است و به انسان پیشنهاد میشود و انسان برای پذیرش آن اختیار دارد.
وی ادامه داد: رقابت برای تصدی پست، خلاف مشی و رویه علما بوده و حتی در صورت پیشنهاد مسئولیتی اگر فردی را اصلح از خود می دانستند خودشان او را معرفی میکردند و از پذیرفتن مسئولیتی که الزام به آن نشده بودند پرهیز میکردند.
سعیدی با بیان اینکه در میان علما موارد زیادی است که مقام مرجعیت و زعامت شیعه را قبول نمیکردند، ادامه داد: بعد از فوت صاحب جواهر مردم پیشنهاد مرجعیت را به شیخ انصاری دادند و ایشان قبول نکردند و یکی دیگر از علما را معرفی کردند و فرمودند وقتی ما با ایشان درس می خواندیم ایشان از من بهتر درس را میفهمید و وقتی به سراغ ایشان رفتند، وی فرمود که من از نجف که بیرون آمدم و شیخ انصاری در نجف ماند و مشغول درس بود و الان مقام علمی شیخ انصاری بیشتر است و نسبت به پذیرش مسئولیت اینگونه عمل میکردند.
وی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری و رقابت کاندیداها برای رسیدن به این پست، اظهار کرد: قبل از رسیدن به مسئولیت باید بین و خود و خدا ببینیم که آیا توانایی این پست را داریم یا خیر ولی بعد از این که پستی را پذیرفتیم باید با قدرت آن را پیش ببریم و به وظیفه خود به بهترین شکل ممکن عمل کنیم.
نماینده ولی فقیه در استان قم افزود: اگر ما به وظیفه ای که بر عهده ما است در حد توان عمل کنیم و با هم هماهنگ و همراه باشیم خدا هم کمک میکند و از هر مسئولیتی سربلند بیرون میآییم.
باران کوثری در برنامه پیشگو، ماجرای نقش آفرینیاش در فیلم سینمایی « روسری آبی » و خاطره جالبش از زندهیاد عزت الله انتظامی را تعریف کرد./خبرفوری
سعید عزت اللهی توانست با ضربه سری دیدنی گل دوم وایله مقابل اودنسه را به ثبت رساند. منبع خبرگزاری فارس
پایگاه خبری آرمان آرا تلاش دارد آخرین خبرها و گزارشها از مهمترین اتفاقات جامعه را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.
آرمان آرا دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره 75035 و به مدیر مسوولی آرمان خلج است
آخرین دیدگاهها