تجمعهای اعتراضی بی لیدر چکونه به بحران تبدیل می شود؟

اعتماد نوشت:تجارب اعتراض‌ها چه خیابانی و غیر خیابانی در هر سطح و حجم نشان می‌دهد که همه اعتراض‌ها دارای لیدر و تمرکز مدیریتی نیستند، بلکه بخشی از آنها بدون لیدر و تمرکز مدیریتی و از منظری سیال هستند.

درباره این نوع اعتراض‌ها به صورت خلاصه به نکات زیر می‌توان اشاره نمود:
– برخلاف اعتراض‌های متمرکز که با سرکوب، یا تطمیع و گفت‌وگو با لیدرها برای اقناع، کنترل می‌شوند، اعتراض‌های سیال از چنین ویژگی برخوردار نیستند. در اینچنین اعتراض‌هایی همه افراد، لیدر و سرچشمه شعله‌ور شدن آتش اعتراضی محسوب می‌شوند.
– آنچه به گسترده شدن اعتراض‌های سیال، یاری می‌رساند آن است که مخاطبان اعتراض‌های سیال دقیقا نمی‌خواهند ماهیت واقعی معترضین و خواسته‌های آنها را به رسمیت بشناسند. این عدم تمایل، مانع از تشکیل حلقه اتصالی بین معترضین و مخاطبان اعتراض‌ها برای شنیدن و شنیده شدن می‌شود. این مساله با شناخت‌های ناقص و نادرست از جمعیت اعتراضی و تعمیم آماری نادرست و شیوه‌های برخورد تحقیرآمیز و تحلیل‌های یک‌طرفه تشدید می‌شود.
– یکی از اشتباهات مهلک حاکمیت‌ها در تحلیل اعتراض‌های سیال آن است که بر اساس ویژگی‌های افراد دستگیرشده دست به تعمیم می‌زنند. در صورتی که اعتراض‌های سیال در مقام تشبیه، «ویژگی کوه یخی» دارند؛ به این معنا بخشی از آن در معرض دید است اما بخش مهمی از آن ناپیدا است. بر این اساس هرچند هسته جمعیتی کف خیابان از جوانان هستند، اما به این سادگی نمی‌توان درباره ترکیب سنی واقعی معترضین شامل معترضین محافظه‌کار و کف خیابان نظر داد.
– اعتراض‌های سیال از ماهیت ناشناخته ماندن معترضین، برای گسترده شدن و تداوم خود بهره می‌گیرد. اما به محض دستگیری یا کشته شدن افراد خود تلاش می‌کند تا آنها را به عنوان نماد خود معرفی کند. این پارادوکس گمنامی- شهرت به پیچیدگی اعتراض‌های سیال می‌افزاید.
– اعتراض‌های سیال از ماهیت پنهان کردن ترس معترضین در زیر چتر «همه یا هیچ‌کس» برخوردار هستند.

– اعتراض‌های سیال از ماهیت خلق‌الساعه بودن و ابداع شیوه‌های جدید برخوردار هستند. یکی از این شیوه‌ها، توانایی مناسبت‌سازی زمانی و تقارن آنها با مناسبت‌های تقویمی است. معترضین به راحتی می‌توانند مناسبت‌های تقویمی و تقارن تصادفی آنها را با تحولات اعتراضی به نفع جریان خویش تفسیر کنند .
– جهش جوامع از اعتراض‌های متمرکز و با لیدر به اعتراض‌های سیال و بدون لیدر، نشان‌دهنده ناامیدی اقشار مختلف از تصمیم‌سازان سیاسی و اجتماعی و نقش آنها در اصلاح امور اجتماعی است. در اینچنین جوامعی، متوسط جامعه در تحلیل مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، خود را از تصمیم‌سازان دولتی برتر و محقق‌تر می‌داند و با نقد تصمیم‌های اتخاذی حاکمیت، آنها را نمی‌پذیرد و شیوه‌هایی را برای مقاومت و تمرد از آنها جست‌وجو می‌کند. در اینچنین جوامعی افراد به انتظار اینکه فردی پیشگام اعتراض شود نمی‌نشینند، بلکه هر فرد خود را پیشگام می‌داند .
– کنترل اعتراض‌های بدون لیدر و سیال بسیار دشوار است. رویکردهای کنترلی در اعتراض‌های سیال و بدون لیدر باید مبتنی بر اقناع جمعی و انجام اصلاحات ریشه‌ای و پایدار باشد؛ مگر نه بهره‌گیری از رویکردهای امنیتی و سخت و سرکوب معترضین راه به جایی نخواهد برد و این اعتراض‌ها در جایی دیگر و به شکلی متفاوت، دوباره شعله‌ور خواهد شد .

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *