احکام استانداری خوزستان وَجه المصالحه درگیریهای قبیله ای؛ استاندار خوزستان، جوانِ جویای کار را بهعنوان مشاور در امور اشتغال منصوب کرد
فعالین فضای مجازی استان خوزستان، آقای ا.ج را بهخوبی می شناسند. زیرا درگیریهای مجازی نامبرده با نزدیکان استاندار در فضای مجازی و افشای برخی موضوعات و طرح بعضی ادعاها از طرف مشارالیه بر علیه شخص استاندار، فرزندان، داماد و خواهر استاندار کماکان در گروه های واتساپی موجود است؛ و حکایت توهینها و دشنام هایی که نثار آقای سید محمدرضا موالی زاده استاندار خوزستان میشد، نقل محافل استان بوده است.
ا.ج جوانِ جویای کار که خود را یکی از اقوام و نزدیکان استاندار معرفی می نمود؛ در سال گذشته بهواسطه سفارش و حمایت به یکی از شرکت های صنعتی معرفی شد و چند ماهی بدون حضور فیزیکی در محل کار، به حساب وی حقوق واریز می شد. اما نامبرده پس از چند ماه در فضای مجازی شروع به انتقاد از استاندار خوزستان نمود و کار به جایی رسید که در درگیری های مجازی با منسوبین استاندار، به طرح ادعاهایی بر علیه محمدرضا موالی زاده دست زد و سپس اظهار داشت که نزدیکان استاندار برای قطع کردن حقوق وی اقدام نموده اند.
فرد مذکور که در این درگیریها رسما فرزندان و خانواده محمدرضا موالی زاده را متهم می نمود؛ به نگارش متن های انتقادی بسیار تند و تیز و حتی توهین به استاندار خوزستان پرداخت و موالی زاده را فردی ناتوان، دروغگو و فریبکار معرفی مینمود و تشبیهاتی در وصف استاندار بهکار می برد که نویسنده این متن بخاطر حفظ حرمت استاندار محترم از نگارش آن کلمات خودداری میکند.
در این میان، دعوای ا.ج با استاندار و اطرافیانش آنقدر بالا گرفت که شنیده شد وی به استانداری ممنوع الورود شده؛ و این اتفاق موجب بیشتر شدن سطح تنش گردید.
وی که در فضای مجازی ابراز می نمود استاندار مدیونش می باشد؛ ادعا میکرد که موالیزاده برای بهدست آوردن پست، دست به هر کاری زده و این جوان را واسطه قرار می داده! نامبرده برای اثبات ادعای خود به انتشار تصاویر پیامک های خصوصی استاندار در گروه های واتساپی دست زد و اظهار داشت استاندار بارها از وی خواهش می کرده و این جوان اغلب حتی پاسخ تماسها و پیامک های محمدرضا موالی زاده را نمی داده است!
در پی این اتفاق عجیب و حذف ا.ج از برخی گروه های مجازی توسط تیم استاندار؛ وی در فضای مجازی اعلام نمود که فرزند استاندار به برخورد عشایری تهدیدش کرده و متعاقب تهدید، خودرویی با سرنشینان عشایری، شبانه به تعقیبش می پردازد؛ و در مصاحبه با یک رسانه محلی به توضیح ادعای خود پرداخت.
پس از یک دوره تنشهای شدید، مجددا فرد یاد شده و برخی دوستان وی اعلام کردند، که بزرگان قبیله ای برای رفع تهدیدات و احقاق حق این جوان جلسه ای با بزرگانِ آقای موالی زاده و با حضور شخص استاندار و شخص ا.ج برگزار کرده اند. در آخر، پس از چند وقت شنیده شد که مجددا حقوق این جوان برقرار شده و مدتی بعد از آن نیز، نامبرده طی حکمی رسمی از طرف سید محمدرضا موالی زاده به عنوان مشاور استاندار خوزستان در امور اشتغال و کارآفرینی منصوب شد.
نویسنده این متن ضمن استقبال از ایجاد اشتغال برای همه جوانان خوزستانی؛ و مهیا کردن درآمد و برقرار شدن حقوق (حتی بدون حضور فیزیکی!) برای همه بیکاران استان از جمله مشاور کنونی استاندار، این پرسش ها را مطرح می کند:
۱) آیا در استانی که دارای رتبه دوم بیشترین نرخ بیکاری در کشور است؛ فردی متخصص، کارآفرین و یا شخصیتی دانشگاهی و با تجربه که صلاحیتش برای کسب جایگاه مشاورت استاندار در امور اشتغال و کارآفرینی احراز شود، وجود نداشته است؟
۲) با توجه به اینکه اطلاع دقیقی از سطح و کیفیت مدرک تحصیلی مشاور استاندار در دست نیست، اما وی خود را بهعنوان دکتر معرفی می کند؛ در استانی که دارای حدود ۷۰ مرکز دانشگاهی و علمی می باشد، فردی با تحصیلات عالیهی مشخص و سطح علمی معلوم، که حداقل خودش تجربه اشتغال و یا کارآفرینی را داشته باشد، برای قرار گرفتن در کنار بالاترین مقام اجرایی و تصمیمساز خوزستان، بهعنوان مغز متفکر و مشاور اشتغالزایی و کارآفرینی استانداری خوزستان وجود نداشته است؟
۳) در استانی که فرهیختگانی از جمله نخبه برتر و حائز رتبه اول “جایزه ملی کارآفرینی” از شهر شوشتر در آن حضور دارند؛ آیا پیشکش کردن منصبهای تصمیمساز به افراد فاقد صلاحیت تخصصی، موجب سرخوردگی نخبگان و ناامیدی نسبت به عملکرد دولت نخواهد شد؟
به نظر نویسنده، انتصاب ا.ج مانند بسیاری دیگر از اقدامات سید محمدرضا موالی زاده، نمونهای گویا از آن چیزی است که میتوان به آن دیپلماسی قبیله ای گفت. رویکردی که در آن، استاندار خوزستان از احکام دولتی بهعنوان ابزاری برای خنثیسازی بحرانهای شخصی استفاده می کند و مناصب رسمی و تصمیمسازی های حیاتی استان را وجه المصالحه (* فَصل) دعواهای قبیله ای خود می کند.
پینوشت: رسم عشایری_قبیله ای *فَصل، در فرهنگ و رسوم قبایلی (به ویژه در میان قبایل عرب خوزستان و جنوب عراق) یک سنت عرفی برای جبران خسارت یا پایان دادن به نزاع است.
به زبان سادهتر، فَصل نوعی دیه یا غرامت توافقی است که به صلاحدید و تصمیم رُئسای قبایل، طرفِ مُقصر به طرفِ زیاندیده میپردازد تا خصومت پایان یابد و خونخواهی یا ادامه جنگ متوقف شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!