تصادف مرگبار خودرو سواری با ۲ کامیون

ابوالفضل رفیعی در تشریح این حادثه با بیان اینکه این حادثه در ساعت ۵:۳۱ دقیقه صبح امروز سه شنبه به وقوع پیوست، افزود: در این حادثه که بین یک دستگاه خودروی سواری ۴۰۵ با دو کامیون در محور نیشابور به فیروزه به وقوع پیوست متأسفانه ۵ نفر از سرنشینان خودروی سواری در صحنه جان خود را از دست دادند.

وی عدم رعایت فاصله طولی و لغزندگی سطح جاده را علت وقوع این حادثه اعلام کرد و گفت: چهار نفر سرنشینان این خودرو ۴۰۵ مرد و یک نفر دیگر زن بوده است.

رفیعی افزود: هر ۵ نفر کشته‌شدگان این حادثه توسط پایگاه امداد نجات جاده‌ای شهید اصغری شهرستان فیروزه از داخل خودرو خارج شده‌اند.

وی اصلی‌ترین دلیل گزارش‌ها به ۱۱۲ را عدم رعایت فاصله طولی و لغزندگی سطح جاده‌ها و برودت شدید هوا عنوان کرد و گفت: چون در حال حاضر دمای هوا ۱۰- درجه سانتی‌گراد اعلام شده و یخ سیاهی سطح جاده را پوشانده همین امر موجب عدم تعادل خودروها و تصادف و فوت افراد را موجب شده است.

بیشتر بخوانید:

تعداد قربانیان سوانح هوایی در اتحادیه اروپا اعلام شد

افشای راز گم شدن مرد جوان پس از ۲ماه /کاپشن بچگانه اسرار جنایت را فاش کرد

۲۳۳۲۳۶

تعداد قربانیان سوانح هوایی در اتحادیه اروپا اعلام شد

اداره آمار کمیسیون اروپا (یورواستات) با اعلام این خبر، گزارش داد که همچون پنج سال گذشته در سال ۲۰۲۱ نیز بیشتر تلفات سوانح هوایی معادل ۹۳ درصد (۱۱۲ نفر) آنها مربوط به حوادث رخ داده برای هواپیماهای سبک، کشتی‌های هوایی، پاراگلایدر، بالگردهای کوچک و همچنین بالون‌های هوای گرم است.

تعداد قربانیان سوانح هوایی در اتحادیه اروپا اعلام شد

بر پایه این گزارش، در دسته سوانح رخ داده برای هواپیماهای سبک و وسایل نقلیه هوایی کوچک، بیشترین مرگ و میر با ۴۶ نفر در فرانسه رخ داده و پس از آن، آلمان با ثبت ۴۰ کشته در رتبه دوم قرار دارد. در این سال، ۹ نفر نیز در پی حوادث پیش آمده در جریان پرواز هواپیماهای با وزن بیش از دو هزار و ۲۵۰ کیلوگرم کشته شدند.

یورواستات خاطرنشان کرده که در سال ۲۰۲۱ هیچ مرگ و میری در جریان سوانح هوایی رخ داده برای پروازهای تجاری-مسافری و ترابری رخ نداده است.

بیشتر بخوانید:

271 35

افشای راز گم شدن مرد جوان پس از ۲ماه /کاپشن بچگانه اسرار جنایت را فاش کرد

وی در توضیح ماجرا گفت: برادر 37ساله‌ام متاهل است و یک فرزند پسر دارد و آخرین بار برای خرید کاپشن برای پسرش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. آنطور که همسرش می‌گوید آن روز برادرم به یک فروشگاه رفته و حتی عکسی از یک کاپشن بچگانه که خریده بود برای همسرش فرستاده ولی دیگر به خانه برنگشته است. این در حالی بود که به همسرش گفته بود تا چند دقیقه دیگر به خانه بر می‌گردد. ما در این مدت همه‌جا را به‌دنبال برادرم گشتیم اما وقتی اثری از او پیدا نکردیم، تصمیم گرفتیم از پلیس کمک بگیریم.

24ساعت بعد
پرونده‌ای درباره ناپدید شدن مرد جوان تشکیل شد و گروهی از مأموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران، جست‌وجو برای یافتن ردی از وی را شروع کردند. درحالی‌که تحقیقات پلیس آغاز شده بود، 24ساعت بعد، برادر او مجددا راهی اداره آگاهی شد و اطلاعات تازه‌ای در اختیار تیم تحقیق قرار داد. وی گفت: برادرم ساعتی قبل به همسرش پیامی فرستاده که نوشته که در جریان ناآرامی‌ها توسط پلیس دستگیر شده و گفته که نگرانش نباشیم. تیم تحقیق به دستور قاضی محمدتقی شعبانی بازپرس دادسرای جنایی تهران به بررسی‌های ویژه پرداخت اما مشخص شد که فردی با مشخصات مرد گمشده توسط نیروهای انتظامی بازداشت نشده است. حتی در استعلام از از مراکز درمانی و پزشکی قانونی نیز هیچ ردی از این مرد به‌دست نیامد. در ادامه تحقیقات مأموران متوجه شدند که مرد گمشده از مدت‌ها قبل با همسرش دچار اختلافاتی شده و مدام با یکدیگر درگیری داشتند. این مسئله می‌توانست به ناپدید شدن مرد جوان ربط داشته باشد و این فرضیه که همسر وی به پلیس دروغ گفته است، مدنظر قرار گرفت. در این شرایط بازپرس جنایی دستور بازرسی خانه مرد گمشده را صادر کرد.

کاپشن نو
ماموران پلیس به خانه مرد گمشده رفتند و در جریان بازرسی آنجا، کاپشن بچگانه‌ای را دیدند که کاملا نو بود. اما مهم‌تر این بود که این کاپشن برای مأموران آشنا بود. در ادامه مشخص شد که این همان کاپشنی است که مرد گمشده از فروشگاه خریده و عکسش را برای همسرش فرستاده و پس از آن ناپدید شده بود. این یعنی وی پس از خرید کاپشن به خانه برگشته و همسرش به پلیس دروغ گفته است. زن جوان به دستور بازپرس پرونده بازداشت شد و در ادامه مشخص شد که وی به تازگی با مردی به نام بهنام که در زمینه فروش پوشاک فعالیت داشت، در تماس بوده و با وی ارتباط داشته است. زن جوان تحت بازجویی قرار گرفت و مدعی شد که بهنام، همسایه‌شان است که فروشگاه پوشاک دارد؛ کاپشن بچگانه را هم وی برای پسرش آورده و شباهت این کاپشن با عکسی که شوهرش برای او فرستاده بود، اتفاقی است.

حل معما
درحالی‌که زن جوان مدعی بود از سرنوشت شوهرش بی‌خبر است، بهنام، مرد همسایه نیز بازداشت شد. وی گرچه اصرار داشت که خبری از مرد گمشده ندارد اما ضد ‌و نقیض‌گویی‌هایش موجب شد تا بازپرس جنایی به او مشکوک شود. به این ترتیب بازجویی از او ادامه یافت تا اینکه دیروز اسرار جنایت مسلحانه‌ای را که مرتکب شده بود فاش کرد. وی گفت: از وقتی با خانواده مقتول آشنا شده بودم، زن مدام از اختلافاتش با شوهرش می‌گفت و آنقدر از او بد گفت که تصمیم گرفتم جان شوهرش را بگیرم. متهم ادامه داد: من مدتی قبل زیرزمین خانه‌ای قدیمی را اجاره و در آنجا یک انباری مخفی ساخته بودم که گاهی شب‌ها در آنجا می‌خوابیدم و برای نگهداری از پوشاک از آن استفاده می‌کردم. روز حادثه مقتول را به بهانه شراکت و معامله کاری به آنجا کشاندم. از طرفی یک کارگر استخدام کرده و از او خواستم تا به عمق دو متر و نیم، زیرزمین خانه قدیمی را حفر کند. آن روز مقتول را داخل گودالی که حفر شده بود انداختم و با شلیک 3گلوله به زندگی‌اش پایان دادم. سپس روی جسد خاک ریختم و گودال را پر کردم تا اسرار این جنایت برای همیشه سربه مهر باقی بماند. صبح دیروز و پس از اقرار متهم، بازپرس جنایی به همراه تیمی از مأموران پلیس آگاهی تهران راهی محل حادثه شدند و جسد مقتول را از دل زمین بیرون کشیدند. به این ترتیب برای متهمان این پرونده قرار قانونی صادر شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.

23302

دختر۱۴ساله به قتل رسیده یا خودکشی کرده؟/ پلیس به دنبال سرنخ

در تحقیقات صورت گرفته، کادر درمانی بیمارستان اعلام کردند که هنگام انتقال دختر نوجوان به بیمارستان وی علائم حیاتی نداشته است.
در ادامه بررسی‌ها، یکی از همسایه‌ها که موضوع را به اورژانس خبر داده بود، گفت: ساعت حدود دو بعد از ظهر بود که صدای عجیبی از حیاط خانه شنیدم. صدا شبیه ناله‌های یک زن بود، وقتی از پنجره داخل حیاط را نگاه کردم، دختری خونین با لباس‌های گل‌آلود روی زمین افتاده بود. بلافاصله خودم را به بالای سر دختر نوجوان رساندم اما او را نمی‌شناختم. با همسایه‌ها تماس گرفتم اما کسی دختر نوجوان را نمی‌شناخت در همین موقع یکی از همسایه‌ها گفت در واحد طبقه اول باز است و کسی هم داخل خانه نیست.
از آنجا که یک زن جوان چند ماه قبل به عنوان مستأجر در آن واحد ساکن شده بود بلافاصله شماره او را پیدا کردیم و تماس گرفتیم و گفتیم در خانه شما باز است و کسی هم داخل خانه نیست اما او گفت دختر 14 ساله‌ام سارا خانه است، آن زمان بود که احتمال دادیم دختر مجروح داخل حیاط، فرزند او باشد اسمش را که صدا زدم، دختر نوجوان واکنش نشان داد.
با اورژانس تماس گرفتیم اما ناگهان دخترک قلبش ایستاد، ما سعی کردیم او را احیا کنیم اما نشد و وقتی اورژانس او را به بیمارستان رساند گفتند جان باخته است.
در ادامه تحقیقات پلیسی، مادر سارا گفت: دو سال قبل به خاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم از او جدا شدم و دخترم با من زندگی می‌کرد، او هیچ مشکلی نداشت. آرام و مهربان و ورزشکار بود. چند روز بعد از مرگ دخترم یک خودروی پژو پارس را در نزدیکی خانه‌مان دیدم که مشکوک بود و راننده به محض دیدن من، متواری شد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت نیز با حضور در خانه این دختر نوجوان به بررسی محل و احتمال سقوط، خودکشی یا قتل او پرداختند.
در بررسی‌های اولیه با توجه به اینکه پنجره‌های رو به حیاط، میله آهنی داشت و دختر نوجوان نمی‌توانست از آنجا سقوط کند، مأموران سراغ پشت بام نیز رفتند اما علائمی که نشان دهد سارا از آنجا سقوط کرده باشد به‌دست نیامد.
پزشکی قانونی نیز علت مرگ را اصابت جسم سخت و ضربات متعدد به وی اعلام کرد.
باتوجه به نظریه پزشکی قانونی، همچنین از آنجا که دختر نوجوان هیچ سابقه‌ای برای خودکشی نداشت و با رد شدن فرضیه سقوط، بازپرس حمیدرضا رستمی از شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات خود را با این فرضیه که دختر نوجوان به قتل رسیده ادامه داده و تحقیقات برای رازگشایی از مرگ مشکوک دختر 14 ساله ادامه دارد.

23302

تیراندازی به کارمند دانشگاه علامه طباطبائی برای دومین بار

یکی از کارمندان بخش آموزش دانشگاه علامه طباطبائی حوالی ساعت هفت صبح امروز، هنگام سوار شدن به سرویس رفت و آمد دانشگاه، برای دومین بار در سال جاری با شلیک گلوله مورد سوءقصد فردی ناشناس قرار گرفت. از انگیزه و اهداف ضارب اطلاعی در دست نیست و تاکنون مقصر یا مقصران این حادثه شناسایی نشده اند.

مسئولان دانشگاه خواستار پیگیری موضوع و شناسایی هر چه سریع تر عوامل این سوء قصد از مراجع ذی صلاح هستند.

براساس گزارش روابط عمومی دانشگاه علامه طباطبائی، این کارمند ۲۹ شهریورماه سال جاری نیز برای نخستین بار با سه گلوله مورد سوءقصد قرار گرفت و تا حد زیادی بهبودی یافته بود. وی در حال حاضر جراحی شده و در بخش مراقبت‌های ویژه بستری است و روند درمان خود را طی می‌کند.

بیشتر بخوانید:

صدور حکم قصاص برای قاتل جوان پولدار/ او جسد مقتول را آتش زد

روایت معاون استاندار کهگیلویه و بویراحمد از « تیراندازی و قتل یک نفر» در شرکت نفت گچساران

۳۵۲۳۶

صدور حکم قصاص برای قاتل جوان پولدار/ او جسد مقتول را آتش زد

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از دی سال ۱۴۰۰ با کشف جسدی سوخته در یکی از باغ‌های شهریار آغاز شد. در ادامه مأموران به محل اعزام شدند و صاحب باغ که پلیس را مطلع کرده بود به مأموران گفت: من هر روز به باغم سر می‌زنم امروز صبح که وارد باغ شدم متوجه جسد سوخته‌ای شدم که در گوشه‌ای افتاده بود. از ظاهر جسد نتوانستم چهره‌اش را تشخیص دهم و نمی‌دانم که چه کسی او را به داخل باغ من انداخته است.

پس از آن جسد سوخته با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان این سازمان پس از بررسی جسد پی بردند که جسد متعلق به پسر جوانی به نام بابک 28 ساله است. با روشن شدن هویت مقتول مأموران تحقیقات خود را با بررسی تلفن همراه او، آخرین مکالمات و پیامک‌هایش پی گرفتند و مشخص شد که وی از ماه‌ها قبل با مردی بنگاهی‌ به نام سیروس اختلاف مالی داشته است.

به این ترتیب سیروس بازداشت شد و در همان بازجویی‌های اولیه به قتل بابک اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: چند سال قبل در یک میهمانی با بابک آشنا شدم و وقتی متوجه شدم که وضعیت مالی خوبی دارد ارتباطم را با او نزدیک‌تر کردم. از آنجایی که به لحاظ مالی به مشکل خورده بودم و فکر می‌کردم که او می‌تواند مشکلاتم را حل کند، موضوع را به بابک گفتم و از او خواستم تا برای شروع کاری سودآور به من سرمایه بدهد اما بابک بلافاصله یک میلیارد تومان پول و 150 سکه بهار آزادی به من داد تا کار را شروع کنم و پس از مدتی هم اصل پول و سود آن را برگردانم. اما من نتوانستم کاری که مدنظرم بود را شروع کنم. چند ماه بعد بابک متوجه شد و به همین خاطر با عصبانیت از من خواست تا فوراً پول و سکه‌هایش را برگردانم که چند باری به او وعده پرداخت بدهی‌ام را دادم اما وقتی دیدم نمی‌توانم پول و سکه‌هایش را برگردانم تصمیم به قتل او گرفتم. وی افزود: روز حادثه بابک را به باغی در شهریار که پانسیون سگ‌های تزئینی بود بردم و در یک لحظه از غفلت او استفاده کردم و با کلتی که از قبل تهیه کرده بودم چند گلوله به سرش زدم و پس از آن هم با کمک یکی از دوستانم جسدش را به باغ متروکه‌ای بردیم و همانجا آتش زدیم.

پس از اعترافات صریح متهم ،همدست او نیز بازداشت شد سپس برای سیروس به اتهام قتل عمد و برای همدست وی به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد که در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.

سپس متهم به جایگاه رفت و با رد اتهامش مدعی شد: من چرا باید بابک که دوست صمیمی‌ام بود را به قتل رسانده باشم. اگر هم در اداره آگاهی اعترافی کردم فقط به خاطر این بود که در آنجا تحت فشار بودم وگرنه من کسی را نکشتم.

همدست سیروس هم وقتی به جایگاه رفت، عنوان کرد: من در قتل نقشی نداشتم و تنها پس از قتل در آتش زدن جسد همکاری کردم. بنابراین اتهامم را قبول ندارم.

پس از اظهارات متهمان و وکلای آنها قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، متهم ردیف اول را به قصاص و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت و همدست او را به 15سال زندان به خاطر معاونت در جنایت محکوم کردند. این حکم پس از بررسی در دیوان عالی کشور تأیید و قطعی شد.

23302

روایت معاون استاندار کهگیلویه و بویراحمد از « تیراندازی و قتل یک نفر» در شرکت نفت گچساران

معاون سیاسی استاندار به علت تیراندازی و قتل یک نفر در شهرستان گچساران اشاره کرد و گفت: موضوع ربطی به شرکت نفت گچساران ندارد.

سید جواد هاشمی‌مهر لحظاتی قبل در خصوص حادثه تیراندازی و کشته و مجروح شدن سه نفر در شهرستان گچساران اظهار کرد: این آقایان نیروی یک شرکت پیمانکاری بوده که زیر نظر شرکت مناطق نفت خیز جنوب هستند.

وی در ادامه گفت: کار آنها تحت عنوان اداره شیمیایی است که آزمایش پارامترهای نفت تولیدی را انجام می دهند و محل کار آنها هیچ ربطی به شرکت نفت گچساران ندارد و خارج از محدوده شرکت نفت در میدان الله مستقر هستند.

این معاون استاندار در خصوص علت جرم توسط متهم دستگیر شده گفت: ظاهراً اختلافاتی با مجموعه کاری خودش داشته که دستور جابجایی او را از اهواز صادر کردند و ابلاغ زده بودند که کار خود را از این پس در امیدیه انجام دهد.

معاون سیاسی استاندار گفت: امروز باید اولین روز کاری او در محل کار جدید یعنی امیدیه می‌بود اما وی به گچساران آمد و با اسلحه چند نفر از همکاران خود را مورد هدف اسلحه ساچمه‌زنی قرار داد که یک نفر از آنها فوت کرده و دو نفر دیگه مجروح هستند که حال آنها خوب است.

وی با بیان اینکه این موضوع هیچ گونه ربطی به شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران ندارد گفت: شرکت مذکور فقط خدمات به شرکت نفت ارائه می داده و ارتباطی به شرکت نفت گچساران ندارد همچنین این موضوع یک موضوع امنیت نبوده است.

بیشتر بخوانید:

۲۱۲۲۰

نقشه قتلی که از افغانستان به ایران کشیده شد؛ مرد عاشق پیشه به هدفش رسید

نهم دی امسال مردی با پلیس ۱۱۰ باقر شهر تهران تماس گرفت و اطلاع داد مردی در خیابان با چاقو زخمی شده و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرده است. ماموران در بیمارستان حاضر شده و از روی مدارک هویتی او فهمیدند ظهیر نام دارد و تبعه افغانستان است.

درتحقیقات بعدی خانواده‌اش شناسایی شدند و برادرش به ماموران گفت: او از یک سال قبل برای کار به ایران آمده بود. او با مردی به نام نعیم از طایفه دیگری در کشورمان درگیری داشت و از سوی او تهدید به قتل شده بود. بررسی فیلم دوربین مداربسته محل درگیری نیز نشان داد، سه نفر راه او را در خیابان سد کرده‌اند و بعد از کتک زدن، یکی از آن‌ها مقتول را با ضربه‌های چاقو زده و به قتل رسانده بود.

وقتی تصویر او را به خانواده مقتول نشان دادند آن‌ها تایید کردندکه او همان نعیم مظنون پرونده است؛ بنابراین قاتل جوان تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این‌که دو روز پیش در ساختمان نیمه‌کاره‌ای در جنوب شهر بازداشت شد. او در تحقیقات اولیه مدعی بود اشتباهی بازداشت شده، اما وقتی فهمید فیلم دوربین مداربسته تصویر ضربه‌های مرگبار او را ثبت کرده است سکوت خود را شکست و با اعتراف به قتل ظهیر گفت: یک سال و نیم قبل عاشق دختری از طایفه دیگری در روستایمان شدم، اما ظهیر کاری کرد نتوانم با او ازدواج کنم. او حتی باعث دعوای دو طایفه شد.

کینه شدیدی از او به دل گرفته بودم و چند مرتبه خواستم در افغانستان او را به قتل برسانم که موفق نشدم. دو ماه قبل از طریق همشهری‌هایم متوجه شدم در شهرری در ساختمانی کار می‌کند. برای اجرایی کردن نقشه قتل او قاچاقی به ایران آمدم. با دو دوستم او را در خیابان یافتیم که به او حمله کردیم و کتکش زدیم و بعد با ضربه‌های چاقو او را کشتم. همدستانم فرار کردند و حتی از آن‌ها بی خبرم.

متهم پرونده با اعتراف به قتل روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات از او ادامه دارد.

بیشتر بخوانید:

خودکشی بعد از قتل شوهر

شکایت از پزشک به‌خاطر مرگ بیمار

۲۳۳۲۳۶

یک کشته و دو زخمی در پی تیراندازی در شرکت نفت و گاز گچساران

روانبخش دیهیم”، فرماندار شهرستان گچساران ضمن تایید این خبر در گفت و گو با خبرنگار ایسنا گفت: در پی تیراندازی یک نفر در اداره شیمیایی شرکت نفت و گاز گچساران یک تن کشته و دو نفر مجروح شدند.

وی افزود:تحقیقات در این زمینه در حال انجام است و هنوز دلیل و انگیزه این حادثه مشخص نیست.

به گزارش روابط عمومی شرکت نفت و گاز گچساران، یک نیروی ستادی در نفت و گاز گچساران با ورود غیر قانونی و تیراندازی منجر به فوت یک نفر و زخمی شدن دو فرد دیگر شد. در پی ورود غیر منتظره یکی از کارکنان اداره شیمیایی و در ادامه آن وی با اسلحه به سمت کارمندان اداره تیراندازی کرد.

در این حادثه تیراندازی که منجر به فوت یک نفر و زخمی شدن دو فرد دیگر از پرسنل شرکت نفت و گاز گچساران شد، با درایت و سرعت عمل نیروی انتظامی فرد عامل تیراندازی تعقیب و بازداشت شد.

بیشتر بخوانید:

271 35

فرود اضطراری پرواز بندرعباس-تهران در یزد

ایرنا نوشت: پرواز ۴۰۱۸ هواپیمایی زاگرس که از بندرعباس به سمت تهران در حرکت بود به دلیل بارش برف و بسته بودن باند فرودگاه مهرآباد مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه یزد شد.

 

پرواز ۴۰۱۸ هواپیمایی زاگرس که ساعت ۲۳ پنجشنبه از فرودگاه شهدای پرواز ۶۵۵ بندرعباس به سمت فرودگاه مهرآباد تهران پرواز کرد، به دلیل مخاطرات جوی مجبور به فرود اضطراری در یزد شد.

این پرواز با وجود آنکه خود را آماده فرود در فرودگاه مهرآباد می‌کرد به دلیل بسته بودن باند فرودگاه مهرآباد مجبور به تغییر مسیر به سمت فرودگاه یزد شد.

این پرواز در حالی انجام شد که اغلب مسافران از صبح روز پنجشنبه و به دلیل بارش برف در تهران انتظار تاخیر و حتی لغو این پرواز را داشتند. با این حال این پرواز با حدود ۴۵ دقیقه تاخیر پرواز کرد اما نتوانست در فرودگاه مقصد فرود آید. در این میان عده ای از مسافران به دلیل استرس دچار حمله‌های عصبی شدند و شرایط جسمی آنها به مخاطره افتاد.

سرقت خودرو با جرثقیل کرایه ای

همشهری نوشت:چند روز قبل سرقت چند فقره خودرو در محدوده شهرک قدس به پلیس گزارش و تحقیقات در این‌باره آغاز شد.

مأموران با بررسی دوربین‌های مداربسته پی بردند که عامل سرقت همه این خودروها یک نفر است که با استفاده از جرثقیل دست به سرقت می‌زند. آنطور که شواهد به‌دست آمده نشان می‌داد سارق با پرسه زدن در خیابان، خودروهایی را که چند ساعت از پارک آنها کنار خیابان گذشته بود و به‌نظر می‌رسید صاحب‌شان تا ساعتی دیگر به سراغ‌شان نمی‌آید را با استفاده از جرثقیل سرقت می‌کند.

در این شرایط بود که مأموران به کمین این سارق نشستند و سرانجام موفق شدند سارق را که سوار بر جرثقیل قصد داشت خودروی دیگری را سرقت کند دستگیر کردند. سرهنگ عبدالرضا محمدی، سرپرست سرکلانتری دوم پلیس پیشگیری درباره این پرونده گفت: مأموران کلانتری شهرک غرب روز پنجشنبه در حال گشتزنی متهم را در حال تردد مشاهده و سریعا وارد عمل شدند و در یک عملیات ضربتی او را دستگیر کردند.

متهم 32ساله در تحقیقات اولیه به 6فقره سرقت اعتراف و خریدار خودروهای مسروقه را نیز به پلیس معرفی کرد که این اقدام به دستگیری مالخر منجر شد. 23302

کلاهبرداری پزشک قلابی از ۵۰ زن

ایسنا نوشت: پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری مردی که با معرفی خود به عنوان پزشک اقدام به کلاهبرداری از ۵۰ زن کرده بود خبر داد و گفت که در پرونده‌ای دیگر نیز زنی که با همدستی دو دختر و برادرزاده‌اش اقدام به ربودن دو کودک خردسال وقتل یکی از آنان کرده بود، بازداشت شدند.

سرهنگ علی ولیپور گودرزی با حضور در جمع خبرنگاران به تشریح دو ماموریت پلیس آگاهی در روزهای اخیر پرداخت و گفت: یکی از پرونده‌ها مربوط به یک پزشک‌نما بود. رسیدگی به این پرونده در اوایل آبان‌ماه در دستور کار ماموران قرار گرفت و در جریان تحقیقات انجام شده مشخص شد که مالباخته که زنی جوان بود،با یک مرد جوان آشنا شده و این مرد با معرفی خود به عنوان پزشک زیبایی اعتماد شاکی را به خود جلب کرده است. متهم در ادامه این رابطه با دادن وعده‌های پوچ به شاکی مقدار زیادی طلا را به بهانه سرمایه‌گذاری از وی گرفته و چند روز بعد نیز متواری شده است.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه در ادامه چند زن دیگر که به همین شیوه مورد کلاهبرداری قرار گرفته‌بودند به پلیس مراجعه کردند، اظهارکرد:‌در جریان تحقیقات انجام شده از سوی ماموران مشخص شد که متهم با جعل عنوان پزشک زیبایی و با ادعای داشتن مطبی مجلل در غرب تهران، اعتماد این زنان را جلب کرده و از آنان خواسته تا در ایجاد یک مطب و کلینیک زیبایی با او شریک شوند و از این طریق مقادیری را از شاکیان کلاهبرداری کرده است.

ولیپور گودرزی با بیان اینکه ماموران در ادامه تحقیقات خود هویت و مخفیگاه متهم را شناسایی کردند، گفت:‌در تحقیقات ماموران مشخص شد که این فرد در ارومیه، اصفهان، کیش، مشهد و شیراز نیز با این شگرد از زنان کلاهبرداری کرده است.

وی با اشاره به هماهنگی با مقام قضایی برای دستگیری این فرد، گفت: ماموران پس از اخذ مجوزهای لازم به مخفیگاه متهم رفته و او را در یک عملیات پلیسی دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.این فرد پس از انتقال به پایگاه ششم پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفته و در جریان آن به جرم خود مبنی بر سرقت طلا و پول از ۵۰ زن با شگرد جعل عنوان پزشک زیبایی در شش استان‌ کشور اعتراف کرد.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه برابر شواهد موجود این فرد بیش از ۲۰ میلیارد ریال از زنان کلاهبرداری کرده است، گفت:‌تحقیقات تکمیلی در خصوص پرونده این فرد ادامه دارد. متهم نیز برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شده است.

ربودن خواهر و برادر خردسال و قتل یکی از آنان

وی دومین پرونده را مربوط به قتل دختر بچه‌ای سه ساله دانست و گفت: اواسط آبان‌ماه سال‌جاری، مرگ مشکوک دختربچه سه ساله‌ای روی تخت یکی از بیمارستان‌های جنوب تهران به تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی گزارش داده شد که با اعلام این خبر، بلافاصله ماموران راهی بیمارستان شده و در تحقیقات ابتدایی متوجه شدند دختر بچه مذکور که آثار ضرب و جرح روی بدنش مشهود است، به دلیل مسمومیت دارویی جان خود را از دست داده است.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه ماموران با مشاهده شواهد چندین فرضیه از جمله کودک‌آزاری، آدم‌ربایی و … را مورد بررسی قرار دادند، گفت: همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد که این دختر بچه به همراه برادر پنج ساله‌اش که او هم حال نامساعدی داشته در بوستان ولایت رها شده و توسط فردی ناشناس به بیمارستان منتقل شده‌ است. این دو کودک هیچگونه مدارک هویتی به همراه نداشتند.

ولیپور گورزی با بیان اینکه در حال حاضر و با اقدامات انجام شده، حال جسمی پسر پنج ساله بهبود یافته و مساعد است، گفت:‌ ماموران پلیس آگاهی تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه متوجه شدند، خانواده این دو کودک ناشناس که از اتباع یکی از کشورهای همسایه بودند، چند روز قبل ربوده شدن فرزندان خود را به اداره یازدهم پلیس آگاهی گزارش کرده‌ بودند. با کسب این اطلاعات ماموران تحقیقات خود را ادامه داده و متوجه شدند که دو زن جوان با مراجعه به خانه این خانواده در جنوب تهران خود را نیکوکار معرفی کرده و با ادعای خرید کفش برای کودکان، در یک زمان مناسب اقدام به ربودن این خواهر و برادر خردسال کرده‌اند.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: در بررسی‌های بیشتر مشخص شد، پس از این آدم‌ربایی افرادی با شماره‌های ناشناس با استفاده از کامپیوتر صدای خود را تغییر داده و با اعضای این خانواده تماس گرفته و برای آزادی افراد ربوده شده درخواست یک میلیارد تومان وجه نقد کرده‌اند.

وی با اشاره به اقدامات ماموران برای شناسایی و دستگیری آدم‌ربایان گفت:‌ ماموران با بهره‌گیری از روش‌های علمی کشف جرم هویت فردی که این دو کودک خردسال را به بوستان ولایت منتقل کرده بود، مورد شناسایی قرار دادند. در ادامه مشخص شد که آدم‌ربایان از اعضای یک خانواده هستند. پس از آن نیز هویت این افراد و مخفیگاهشان به طور کامل مورد شناسایی قرار گرفت.

ولیپور گودرزی با بیان اینکه ماموران برای دستگیری این افراد با مقام قضایی هماهنگی‌های لازم را انجام دادند، گفت: ماموران در عملیاتی وارد مخفیگاه این افراد شده و یک مرد و سه زن را که عامل قتل و ربودن دو کودک خردسال بودند بازداشت و به مقر انتظامی منتقل کردند. این افراد تحت بازجویی قرار گرفتند که در جریان آن مشخص شد یکی از مجرمان که مادر دو زن دیگر بود، پس از آشنایی با مادر مقتول در یکی از بوستان‌های جنوب تهران، از دختران خود خواسته با اجرای یک نقشه مجرمانه این دو کودک خردسال را برای دریافت یک میلیارد تومان بربایند.

وی با بیان اینکه برادرزاده، مادر خانواده نیز برای اجرای این نقشه با متهمان همدست شده است، افزود: بررسی‌های بیشتر مشخص کرد، این دو کودک خردسال پس از آدم ربایی هدف ضرب و جرح قرار گرفته و متهمان برای اینکه افراد ربوده شده به‌خواب بروند و بهانه‌گیری نکنند به آنها داروی خواب آور خورانده‌اند. اما این داروها موجب مسمومیت دو کودک شده و آنها پس از اینکه متوجه شدند حال دو کودک وخیم است آنها را با تاکسی اینترنتی به بوستان ولایت آورده و در آنجا رها کرده‌اند.

ولیپور گورزی با بیان اینکه برای این متهمان نیز پرونده‌ای تشکیل شده است، گفت: تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد و متهمان نیز با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی برای کشف جرائم احتمالی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی قرار دارند.

اولین تصاویر از انفجار مهیب در استانبول + فیلم

منابع خبری ترکیه می گویند تعداد زخمی ها در انفجار محله تقسیم زیاد است و تعدادی نیز کشته شده اند که در بین آنها تعدادی توریست از کشورهای مختلف دیده می شود.

 

طبق گزارش‌ها، صدای انفجاری مهیب در میدان تقسیم استانبول شنیده شده و نیروهای امداد درحال رفتن به محل هستند. رسانه‌های ترکیه‌ای نوشته‌اند بر اثر انفجار در گذرگاه اصلی عابرپیاده در استانبول دست‌کم ۱۱ نفر مجروح شده‌اند.

 

 

 

شبکه تلویزیونی العربیه گزارش داد: رسانه‌های ترکیه‌ای از وقوع عملیات انتحاری در شهر استانبول این کشور خبر دادند. در انفجار منطقه تقسیم در خیابان استقلال شماری کشته و خمی شدند.

به گزارش کانال تلویزیونی ان تی وی صدای انفجار حدود ساعت ۴ بعد از ظهر شنیده شده است، زمانی که خیابان استقلال مملو از جمعیت است.

پیش از این شبکه الجزیره به نقل از خبرنگار خود، از زخمی شدن ۱۱ نفر در این انفجار خبر داده بود.

خیابان استقلال استانبول پیش‌تر در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی هدف حمله واقع شده و مسئولیت آن را داعش بر عهده گرفته بود.

سارقان گوشی خود را در محل سرقت جا گذاشتند

ایران نوشت:در پی وقوع چند فقره سرقت تجهیزات اداری، نوشت‌افزار و شیرآلات از مدارس غیرانتفاعی، شناسایی و دستگیری سارقان و مهار سرقت‌ها در دستور کار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی این فرماندهی قرار گرفت.

سردار «سید محمود میرفیضی» فرمانده انتظامی استان قم در این‌باره گفت: کارآگاهان در بررسی صحنه سرقت، یک دستگاه گوشی تلفن همراه به جا مانده از سارقان را کشف کردند و با بررسی فنی آن، اطلاعات سه سارق را به دست آوردند که دو نفرشان با اجرای یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شدند. متهمان همگی تبعه یکی از کشورهای شرقی ایران هستند که در استان قم سکونت دارند.

وی بیان کرد: در بررسی از منزل یکی از متهمان در شهر سلفچگان، اقلام مسروقه از قبیل سه دستگاه لپ تاپ، انواع لوازم و تجهیزات آرایشی، نوشت‌افزار، هدفون، گوشی تلفن ثابت و اقلام رایانه‌ای کشف شد.

کارآگاهان با استعلام از بانک‌های اطلاعاتی،هویت آخرین متهم را نیز کشف کردند و مشخص شد وی قبلاً به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شده و در زندان به‌ سر می‌برد که با همکاری مطلوب دستگاه قضایی، متهم از زندان تحویل و بازجویی شد که با ارائه مستندات به ناچار لب به اعتراف گشوده و به 4 فقره سرقت از مدارس غیر انتفاعی 2 فقره سرقت از آرایشگاه زنانه و 3 فقره سرقت لوازم داخل خودرو (جمعاً 9 فقره) با همکاری همدستانش اعتراف کرد.

فرمانده انتظامی استان قم تصریح کرد: متهمان همراه پرونده تشکیل شده به مرجع قضایی معرفی و با صدور قرار مناسب روانه زندان شدند.

مرد محکوم به اعدام از دست ماموران فرار کرد و باند سرقت تشکیل داد/ حدود ۵میلیاردتومان دزدی کردم

ایران نوشت:مدتی قبل زن جوانی در تماس با کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی پایتخت از سرقت خانه‌اش در خیابان پیروزی خبر داد. طبق اظهارات شاکی حدود 400 میلیون تومان از اموال خانه‌اش سرقت شده بود.

همزمان با شروع تحقیقات و ردیابی برای شناسایی سارقان، مأموران با شکایت‌های سریالی دیگری روبه‌رو شدند که در تمام سرقت‌ها، سارقان به شیوه توپی‌زنی از خانه‌ها سرقت کرده بودند. با بررسی تصاویر دوربین‌ها مشخص شد که همه سرقت‌ها از سوی اعضای یک باند انجام شده است.

در ادامه بررسی‌ها کارآگاهان با ردیابی تلفن همراه یکی از شاکی‌ها که سرقت شده بود مرد جوانی را شناسایی کرده و مشخص شد او صاحب مغازه موبایل فروشی در مرکز تهران است. مرد جوان در تحقیقات اولیه مدعی شد: چند روز قبل مردی به مغازه‌ام آمد و یک گوشی تلفن همراه را برای فروش آورد. از آنجایی که قیمتی که می‌گفت پایین‌تر از قیمت بازار بود و کارتن هم داشت، گوشی را خریداری و از آن استفاده کردم.

سارق سابقه دار

به دنبال اظهارات صاحب مغازه، کارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته مغازه پرداخته و تصویر فروشنده تلفن همراه را به‌دست آوردند. با این احتمال که فروشنده تلفن همراه، سارقی سابقه‌دار باشد به سراغ آلبوم متهمان اداره آگاهی رفته و با بررسی تصاویر، هویت فروشنده تلفن به نام اشکان به‌دست آمد.

با شناسایی مخفیگاه اشکان، مأموران به‌صورت نامحسوس آنجا را زیر نظر گرفتند و مشخص شد که سه عضو دیگر باند نیز در مخفیگاه هستند. پس از هماهنگی‌های قضایی، مأموران وارد مخفیگاه شده و متهمان که سعی داشتند با سلاح سرد از دست مأموران فرار کنند، در نهایت تسلیم شدند.

در بازرسی از مخفیگاه متهمان علاوه بر اموال سرقتی، وسایل و ابزار سرقت نیز کشف شد. متهمان در تحقیقات اولیه منکر سرقت بودند اما زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شدند به سرقت‌های سریالی خانه‌های پایتخت اعتراف کردند.

گفت‌وگو با سردسته باند

اشکان، سردسته باند سرقت، یک زندانی محکوم به اعدام بوده است. وی به اتهام حمل مواد مخدر از سوی دادگاه به اعدام محکوم شده اما توانسته بود از دست مأمور بدرقه فرار کند.

چطور از دست مأمور فرار کردی؟

چند سال قبل در کار خرید و فروش مواد مخدر بودم. زمانی که قصد داشتم 10 کیلو هروئین را ترانزیت کنم، دستگیر شدم. دادگاه مرا به اعدام محکوم کرد وقتی دیدم حکمم اعدام است تصمیم به فرارگرفتم. حدود 2 سال قبل قرار بود یک روز برای تحقیق و انجام یک‌سری کارها مرا از زندان به دادگاه ببرند که من هم با دوستانم هماهنگ کردم. آنها در مسیر به کمین نشستند و زمانی که مرا از دادگاه به زندان انتقال می‌دادند، دوستانم راه را سد کردند و مرا از خودروی حمل زندانیان فراری دادند.

بعد از فرار کجا رفتی؟

بعد از فرار مدام از شهری به شهر دیگر می‌رفتم تا ردی از من پیدا نشود. یک مدت که گذشت و آب‌ها از آسیاب افتاد، فهمیدم چند نفر از دوستانم در تهران زندگی می‌کنند و سرقت‌هایی را هم انجام می‌دهند. به سراغ‌شان رفتم و با هم نقشه سرقت از خانه‌ها در محدوده پیروزی و نبرد را طراحی کردیم. بعد از سرقت هم معمولاً از تهران خارج می‌شدیم تا ردی از ما به جا نماند.

سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادی؟

مثل دیگر باندهای سرقت منازل، در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و با دیدن آپارتمان و خانه‌ای که چراغش خاموش بود، آن را انتخاب می‌کردیم. زنگ خانه‌ها را به صدا درمی آوردیم اگر کسی پاسخ نمی‌داد به شیوه توپی زنی و تخریب در وارد شده و نقشه سرقت‌هایمان را اجرا می‌کردیم.

سوابق دیگر هم در پرونده‌ات داری؟

به خاطر سرقت و مواد مخدر هم بازداشت شده بودم.

ارزش اموالی که سرقت کردید، چقدر بود؟

حساب ارزش اموال سرقتی دستم نیست، ولی حدود 5 میلیاردی سرقت کرده‌ایم.

 

دستگیری سارق مسلح باغات در شهرستان شوشتر

فرمانده انتظامی شوشتر از دستگیری سارق مسلح باغات در این شهرستان خبر داد.

 

به گزارش آرمان آرا سرهنگ روح اله بیگدلی گفت: در پی وقوع چند فقره سرقت باغات در برخی مناطق، موضوع بصورت ویژه در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت.

او می گوید: ماموران با اقدامات خاص پلیسی و اطلاعاتی یک سارق در ارتباط با سرقت‌ها به وقوع پیوسته را شناسایی و پس از هماهنگی با مقام قضائی طی عملیاتی ضربتی در مخفیگاهش دسنگیر کردند.

فرمانده انتظامی شوشتر گفت: متهم در تحقیقات پلیس به ۹ فقره سرقت مسلحانه باغات اعتراف کرد که پس از تشکیل پرونده مقدماتی جهت سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شد.

عکس| حمله مسلحانه افراد ناشناس به خودروی مدیر اداره گاز شادگان

ایرنا نوشت: افراد ناشناسی بامداد امروز(یکشنبه) در مسیر ارتباطی دارخوین به شادگان اقدام به تیراندازی به سمت خودروی شخصی «ایرج اصلانی» سرپرست اداره گاز شهرستان شادگان کردند.

خودروی شخصی مدیر اداره گاز شادگان در جاده دارخوین به شادگان مورد حمله این افراد با شلیک بیش از ۱۰ گلوله جنگی( اسلحه کلاشینکف) قرار گرفت.

مدیر اداره گاز شهرستان شادگان روز یکشنبه ضمن تایید وقوع این حادثه به خبرنگار ایرنا گفت: هنگام حرکت در محور ارتباطی دارخوین به شادگان، توسط افراد ناشناسی مورد حمله تیراندازی قرار گرفتم.

قاضی شعبه دوم سراوان از سوء قصد جان سالم به در برد - ایرنا

اصلانی اظهار داشت: در این حادثه، سرنشینیان یک خودروی سواری(پژو ۴۰۵) از پشت و با استفاده از اسلحه کلاشینکف اقدام به تیراندازی به سمت خودروی من کردند.

به گفته وی، به رغم شلیک ۱۰ گلوله به سمت خودرو، آسیبی به من وارد نشد.

وی افزود: موضوع به مقامات قضائی و نیروی انتظامی منطقه اعلام و در حال پیگیری است ، هر چند حمله کنندگان ناشناس و علت این اقدام آنها برایم مشخص نیست.

دفتر امام جمعه شادگان نیز ساعت ۲۰.۱۰ دقیقه جمعه شب توسط ۲ راکب موتورسوار مورد هدف قرار گرفته بود.

 

ماجرای یک قتل/ با همسرم برای مشاوره پیش خانم روانشناس رفتیم؛مشکل مان حل نشد اما من عاشق آن روانشناس شدم

ایران نوشت: زن روانشناس که متهم است با همدستی مردی جوان، همسرش را به قتل رسانده، بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شوند.

رسیدگی به این پرونده از خرداد سال گذشته با گزارش قتل یک مهندس 45 ساله به نام خسرو با سلاح گرم مقابل خانه‌اش آغاز شد. پس از تحقیقات اولیه، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

در ادامه بررسی‌ها مأموران متوجه شدند که خسرو با همسرش سحر که یک روانشناس بود، رابطه خوبی نداشتند. به همین خاطر زن جوان به اداره آگاهی احضار شد اما در این باره گفت: من و خسرو زندگی خوبی داشتیم و اختلافی هم بین ما نبود واقعاً نمی‌دانم چه کسی او را به قتل رسانده است.

با این حال مأموران رفتار او را زیر نظر گرفتند و با بررسی مکالمات و تماس‌های تلفنی سحر دریافتند وی از چند ماه قبل با مردی به نام کیوان که یکی از مراجعانش بوده، ارتباط پنهانی برقرار کرده است. با مشخص شدن این مسأله کیوان شناسایی و بازداشت شد و در همان مراحل ابتدایی بازجویی به قتل مهندس جوان با سلاح گرم اعتراف کرد.

وی درباره جزئیات این ماجرا به مأموران گفت: من متأهلم و یک فرزند هم دارم اما سال‌ها است که ارتباط خوبی با همسرم ندارم تا اینکه تصمیم گرفتیم به یک روانشناس مراجعه کنیم تا در صورت امکان مشکلات زناشویی‌مان حل شود.

وقتی پیش سحر رفتیم، جلسات متعددی را با او گذراندیم اما پس از چند جلسه من و همسرم به این نتیجه رسیدیم که مشکلات‌مان قابل حل نیست و باید از هم جدا شویم. در این میان من به سحر علاقه‌مند شدم و باز هم به بهانه مشاوره پیش او می‌رفتم تا اینکه در یکی از جلسه‌ها به او ابراز علاقه کردم.

سحر که همیشه در جلسه‌های مشاوره از زندگی خوب خود مثال می‌زد تا متوجه شد که او را دوست دارم، به من گفت که زندگی خودش هم بهتر از زندگی من نیست و چند سالی است که با همسرش اختلاف دارد. او حتی گفت که من خیلی خوش شانس بودم که همسرم قبول کرد تا جدا شویم چون خسرو راضی به طلاق دادنش نیست و زندگی را برایش دشوار کرده است. کم کم روابط ما بیشتر شد و من فهمیدم خسرو او را اذیت می‌کند و از آنجایی که من رابطه عاطفی با سحر برقرار کرده بودم، حس کردم که باید به او کمک کنم.

وی درباره روز جنایت هم گفت: تصمیم گرفتم تا با کشتن خسرو، آرامش را به زندگی سحر برگردانم. از این رو کلتی با 3 فشنگ خریداری کردم و صبح زود به جلوی خانه آنها رفتم و منتظر خروج خسرو از خانه‌شان شدم. به محض اینکه از خانه خارج شد، او را با گلوله زدم و پس از آن هم به‌سرعت متواری شدم.

پس از آن مأموران بار دیگر سحر را بازداشت کردند و تحت بازجویی قرار دادند اما وی منکر ارتباط با کیوان و دخالت در قتل شوهرش شد و گفت: کیوان یکی از مراجعان من بود و من هیچ ارتباط عاطفی با او نداشتم.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا در مورد شوهرت با متهم صحبتی کرده‌ای، گفت: وقتی کیوان با من در مورد همسرش درد دل کرد، من برای آرام کردن او گفتم همه در زندگی مشکلاتی دارند مثلاً همسر من اعتقادی به دین و مذهب ندارد و هروقت من راجع به این مسائل حرف می‌زنم، او من را مسخره می‌کند که یکدفعه کیوان ناراحت شد. فکر می‌کنم چون به من علاقه‌مند شده بود، تصمیم به قتل خسرو گرفته بود. اما من در جریان این تصمیمش نبودم.

با پایان تحقیقات و اظهارات متهمان، کیفرخواست اتهام قتل عمد و حمل و نگهداری سلاح جنگی برای کیوان و معاونت در قتل عمد برای سحر صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهمان بزودی محاکمه شوند.

 

برق طلاهای پیرزن پرستارش را قاتل کرد

حادثه 24 نوشت: حکم قصاص، شلاق و حبس زن جوانی که پیرزنی را با انگیزه سرقت طلاهایش به قتل رسانده است از سوی قضات دیوان‌ عالی کشور صادر شد.

 

مهرماه سال 98 زنی با مراجعه به پلیس از کشف جسد مادرش در خانه خبر داد.

وقتی مأموران به خانه پیرزن رفتند، دخترش درباره این حادثه گفت: مادرم در خانه‌اش تنها زندگی می‌کرد و به خاطر آسایش او تصمیم گرفتیم برایش پرستار بگیریم. از یک سال قبل تا کنون هم زنی به‌عنوان پرستار در خانه مادرم کار می‌کرد. اما از صبح خبری از مادرم نبود، نگران شدم و به خانه‌اش رفتم اما هرچه زنگ زدم در را باز نکرد با کلید یدک در را باز کردم و دیدم مادرم نیمه جان و کبود روی زمین افتاده است.

برق طلاهای پیرزن پرستارش را قاتل کرد

در بررسی‌های بعدی مأموران مشخص شد که طلاهای زن سالمند سرقت شده و همین موضوع نشان می‌داد که سارق با انگیزه سرقت دست به چنین عملی زده است.

مأموران در نخستین گام پرستار خانگی را شناسایی و بازداشت کردند و پس از بازجویی بی‌گناهی وی ثابت اما مشخص شد گاهی اوقات دختر این زن به نام میترا به خانه مقتول می‌رفته و این موضوع سبب شد تا مأموران میترای 38 ساله را نیز احضار کنند.

وی پس از حضور در اداره آگاهی وقتی در برابر مأموران قرار گرفت ناچار به اعتراف شد و گفت: 4 سال پیش از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می‌کردم. در این مدت به افراد زیادی بدهکار بودم تا اینکه مادرم پیشنهاد داد بعضی از روزها به جای او من به خانه پیرزن بروم و با گرفتن حقوق آن بخشی از بدهی‌ام را بپردازم. یک روز وقتی در حال تمیز کردن کمد خانه او بودم چشمم به طلاهایش افتاد و در یک لحظه فکر کردم که اگر این طلاها را به دست بیاورم می‌توانم کل بدهی‌ام را بپردازم و آسوده زندگی کنم. روز حادثه از پشت پیرزن را هل دادم و بعد با یک روسری گردنش را فشار دادم تا اینکه بیهوش روی زمین افتاد و من هم بسرعت طلاهایش را برداشتم و رفتم. همان موقع به مغازه طلافروشی رفتم و همه طلاها را به قیمت 10 میلیون تومان فروختم.

در ادامه تحقیقات، کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی پس از بررسی وضعیت جسد و علت مرگ اعلام کرد: «مرگ زن سالمند به علت فشار بر عناصر حیاتی و نرسیدن اکسیژن به اندام‌های حیاتی بوده است.» با این گزارش و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .در آغاز جلسه رسیدگی، اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند.

در ادامه متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مرحله بازجویی گفت: من قتل را قبول دارم و حالا هم پشیمانم و از اولیای دم می‌خواهم من را ببخشند.

پس از اظهارات متهم و وکیل او قضات وارد شور شدند و وی را به قصاص، حبس، شلاق و ردمال محکوم کردند. حکم صادره در شعبه 26 دیوان عالی کشور نیز تأیید شد.

جسد سلاخی شده زن جوان در سطل زباله شهری پیدا شد

خراسان نوشت: جسد زنی که در حدود ۱۰ پلاستیک مشکی درون گاری زباله شهرداری رها شده بود، صبح روز گذشته کشف شد.

جسد زنی که در حدود ۱۰ پلاستیک مشکی درون گاری زباله شهرداری رها شده بود، صبح روز گذشته در حالی کشف شد که عامل یا عاملان جنایت، پوست بدن او را نیز سلاخی کرده بودند.

دقایقی بعد از اعلام این خبر به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، بی درنگ قاضی دکتر صادق صفری عازم بولوار ابوطالب ۶۲ شد و به تحقیق در این باره پرداخت.

در بررسی های مقدماتی هویت این زن ۳۰ ساله مشخص شد و تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری عامل یا عاملان این قتل فجیع ادامه دارد.

جسد سلاخی شده زن جوان در سطل زباله شهری پیدا شد

کشف محموله ۱۰۳ میلیاردی طلا و گوشی در آب‌های بندرلنگه

ایلنا نوشت: جانشین فرمانده مرزبانی استان هرمزگان از توقیف یک شناور حامل ۶ کیلوگرم طلا و جواهرات و تعدادی گوشی هوشمند با تلاش مرزبانان پایگاه دریابانی بندرلنگه در آب‌های این شهرستان خبر داد.

سردار «عبداله لشکری» با اعلام این خبر اظهار داشت: مرزبانان پایگاه دریابانی بندرلنگه پس از کسب خبری مبنی بر تردد یک شناور غیرمجاز در آب‌های داخلی بلافاصله در سریع‌ترین زمان ممکن به محل اعزام شدند.

وی ادامه داد: مرزبانان پس از حضور در منطقه شناسایی شده، موفق شدند با استفاده از شگردهای ویژه مرزبانی در دریا، شناور غیرمجاز را متوقف و در بازرسی از آن، قریب به ۶ کیلوگرم طلا و جواهرات شامل النگو، گوشواره، گردنبند، انگشتر، دستبند، مدال و ۲ عدد شمش طلا به همراه ۲۰ دستگاه تلفن همراه هوشمند را کشف کنند.

جانشین فرمانده مرزبانی استان هرمزگان با بیان اینکه در این عملیات دریایی ۲ قاچاقچی دستگیر شدند، گفت: کارشناسان ارزش محموله کشف شده را ۱۰۳ میلیارد ریال برآورد کرده‌اند که به همراه متهمان دستگیر شده تحویل مراجع ذی صلاح شدند.

 

شلیک مرگبار در حوزه علمیه اهل تسنن سیستان و بلوچستان/ سرنوشت ضارب؛ توضیحات فرمانده انتظامی

ایران نوشت: مرد جنایتکار که دو نفر را در حوزه علمیه اهل تسنن ایرانشهر با شلیک گلوله به قتل رسانده بود با ردیابی‌های دو ماهه پلیس به دام افتاد.

سردار احمد طاهری، فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در تشریح این خبر گفت: شانزدهم شهریور سال‌جاری طی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر قتل دو شهروند ۵۵ و ۳۰ ساله در حوزه علمیه اهل تسنن حقانی شهرستان ایرانشهر، بلافاصله اکیپی مجرب از کارآگاهان پلیس آگاهی با حضور در صحنه جرم، بررسی موضوع را به‌صورت ویژه در دستور کار خود قرار دادند.

در بررسی‌های اولیه کارآگاهان پلیس آگاهی استان و شهرستان ایرانشهر و طی تحقیقات میدانی در محل مشخص شد که فردی شرور با ورود به حوزه علمیه با سلاح کلت کمری این دو نفر را به قتل رسانده و از صحنه جرم متواری شده است.

کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی با جمع‌آوری سرنخ‌های موجود، متهم مورد نظر را شناسایی و تحقیقات تخصصی خود را برای دستگیری او آغاز کردند.

با توجه به متواری بودن قاتل، تلاش پلیس برای دستگیری او ادامه داشت تا اینکه تیم رسیدگی کننده به پرونده، با اشراف اطلاعاتی خود سرنخ‌هایی از محل اختفای متهم در یکی از استان‌های جنوبی کشور استان کرمان به‌دست آورده و در نهایت با تلاش پلیس مخفیگاه قاتل فراری شناسایی و متهم در عملیاتی ضربتی دستگیر شد.

وی با اشاره به اینکه تحقیقات در خصوص کشف سلاح به کار برده در این جنایت همچنان ادامه دارد، خاطرنشان کرد: در تحقیقات تکمیلی صورت گرفته متهم انگیزه قتل را اختلافات خانوادگی با مقتولین اعلام کرد و سپس با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شد.

انهدام ۲ باند بزرگ سرقت گوشی/ ۱۰ مالخر در دام پلیس

ایلنا نوشت: رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از انهدام ۲ باند بزرگ سرقت و دستگیری ۱۰ مالخر خبر داد.

سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ در نشست خبری خود با اشاره به کشف باند بزرگ سرقت گفت: اولین باندی که توسط پایگاه یازدهم کشف شده، باند سرقت خشن و قاپ زنی بود و ۴ سارق که اقدام به قاپیدن گوشی های مردم می کردند شناسایی و دستگیر شدند. این سارقان اگر مردم مقاومت می کردند با چاقو آنها را تهدید می‌کردند و گوشی و سایر وسایل همراه آنها را می‌بردند.

وی ادامه داد: همچنین۱۰ مالخر در چرخه مالخری بوده و علاوه بر همکاری با این سارقان با سارقان دیگر نیز همکاری می کردند و اموال مسروقه را به کشورهای همسایه ارسال می کردند که آنها نیز شناسایی و دستگیر شدند.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: در بازرسی از مخفیگاه این مالخران ۱۸۰ دستگاه گوشی کشف و ضبط شده است این سارقان نیز به ۵۰ فقره سرقت اعتراف کرده اند و تعداد زیادی شکات شناسایی شده اند. همچنین دو دستگاه لب تاپ که توسط آنها شماره گوشی را تغییر می دادند کشف شده است.

انهدام ۲ باند بزرگ سرقت گوشی/ ۱۰ مالخر در دام پلیس

سرهنگ ولیپور گودرزی تصریح کرد: اولویت پلیس علاوه بر شناسایی سارقان اشراف بر مالخران است علاوه بر پایگاه‌ها، اداره ای مجزا در پلیس آگاهی راه اندازی شده و در مناطقی که اموال مسروقه خرید و فروش می شود با همکاری پلیس اماکن این محل ها بازدید می شود.

وی با اشاره به شناسایی و انهدام دو باند سرقت ادامه داد: دو باند سارق منزل با خودروی پژو ۲۰۶ و ۲۰۷ و تغییر پلاک خودرو به درب منازل مراجعه کرده و خانه های خالی از سکنه را شناسایی و از طریق تخریب در و بالکن رویی اقدام به سرقت کرده اند. که این باند منهدم و از آن یک قبضه سلاح کلت کمری کشف و ضبط شده است با همکاری قوه قضاییه با جدیت با آنها برخورد می‌شود این سارقان در حال حاضر به صورت بازداشت موقت در اختیار پلیس هستند.

وی ادامه داد: این سارقان تاکنون به ۸ فقره سرقت اعتراف کردند و ۴ مالباخته شناسایی شده است.

او با بیان اینکه سارقان سابقه دار هستند، گفت: حوزه فعالیت شمال و مرکز شهر است و توسط پایگاه سوم این عملیات انجام شده است.

ببینید | لحظه وحشتناک سقوط از زیپ‌لاین در حین گرفتن سلفی!

سرجیو لیما در ساحل سئارا برزیل در حین حرکت روی زیپ لاین سقوط کرد و جان خود را از دست داد. این مرد جوان هنگام پایین آمدن از خود فیلم می‌گرفت که تیر چوبی تکیه‌گاه زیپ لاین فرو ریخت.

پایان‌شوم یک ارتباط شیطانی/ در دادگاه شاهرخ و مونا چه گذشت؟

جام جم نوشت: زن میانسال و مرد جوان که متهم هستند پس از ارتباط پنهانی با یکدیگر، مرتکب قتل شوهر زن شده بودند در جلسه دادگاه منکر قتل شدند. متهمان شش سال پنهانی در ارتباط بودند.

جلسه محاکمه دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران. متهمان پرونده زن و مردی هستند که براساس کیفرخواست دادسرای جنایی در قتل مرد میانسالی همدستی داشتند. زن میانسال به‌نام مونا و همدستش که مردی جوان است، با قرار وثیقه آزاد هستند و در تمام مراحل تحقیق منکر قتل شدند.

در کنار آن‌ها اولیای دمی نشسته‌اند که اصرار دارند مونا پس از ارتباط پنهانی با شاهرخ، نقشه قتل شوهرش را اجرا کرده و قاتل و همدستش باید به اشد مجازات برسند.

پایان‌شوم یک ارتباط شیطانی/ در دادگاه شاهرخ و مونا چه گذشت؟

پس از رسمیت جلسه محاکمه، رئیس دادگاه از نماینده دادستان خواست کیفرخواست را قرائت کند. قاضی جوان در جایگاه نماینده دادستان ایستاد و گفت: «این پرونده دو متهم به نام‌های شاهرخ و مونا دارد. آن‌ها متهم به مباشرت و معاونت در قتل محمود، همسر مونا هستند. زمان قتل ۲۰فروردین۱۳۹۷ و محل آن خانه مقتول در یکی از محلات مرکزی تهران بود. آن‌ها بعد از قتل، جسد مقتول را با لباس زیر در حاشیه شهر و زیر نخاله‌ها مخفی کردند. متهمان با هم ارتباط پنهانی داشتند و شاهرخ قبل از مرگ محمود مقابل خانه آن‌ها حضور داشت. با توجه به دلایل موجود در پرونده برای دو متهم درخواست مجازات دارم.»

سپس وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و از طرف برادر و خواهرهای مقتول برای شاهرخ قصاص و برای مونا اشد مجازات معاونت در قتل را درخواست کرد. این وکیل دادگستری درباره شکایت اولیای دم گفت: «متهمان از زمان دقیق مرگ مقتول اطلاع داشته، اما در تحقیقات مقدماتی منکر همه چیز بودند. همچنین مخفی‌کردن جسد زیر نخاله در بیرون از شهر توسط متهمان نشان از قتل دارد. یکی دیگر از دلایل موجود در پرونده، تلاش متهمان برای گمراه‌کردن مسیر تحقیقات است. کشف جسد با لباس خانه نیز از دلایل داخل پرونده است. تلاش متهمان برای مخفی‌کردن مرگ به کیفیتی که در این پرونده منعکس است، هیچ توجیهی ندارد و نشان از جنایت توسط متهمان و تلاش برای فرار از مجازات دارد. رابطه پنهانی متهمان نیز فرضیه مرگ محمود با تصمیم قبلی را تقویت می‌کند.»

رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به شاهرخ از او خواست از خود دفاع کند که مرد جوان با رد اتهامش گفت: «من از ابتدا هیچ قتلی را قبول نکرده و قبول ندارم.»

رئیس دادگاه: قبول دارید آخرین نفری که نزد مرحوم بود شما بودید؟

شاهرخ: بله، اما او را نکشتم. او در حال بازگشت از ورزش بود که روی زمین افتاد. اشتباه کردم او را سوار ماشین کردم و مجبور شدم جسد را انتقال دهم.

رئیس دادگاه: چرا جسد را مخفی کردید؟

شاهرخ: مخفی نکردم، برعکس، جایی گذاشتم که زود پیدا شود، اما روی او نخاله ریختند.

رئیس دادگاه: اگر مرتکب قتل نشدید، چرا از ابتدا منکر همه چیز بودید؟

شاهرخ: مقصرش مونا است. او با من تماس گرفت و گفت جسد شوهرش پیدا شده و او را با چاقو کشته‌اند. فکر کردم وقتی رهایش کردم زنده بوده و بعد از آن فردی سراغش رفته و او را کشته است. آنجا بود که تصمیم گرفتم منکر همه چیز شوم تا قتل گردن من نیفتد. وقتی در اداره آگاهی گفتند روی جسد آثار ضربه چاقو نبوده اعتراف کردم.

رئیس دادگاه: چرا منکر ارتباط با مونا بودید؟

شاهرخ: ما از سال ۹۱ ارتباط داشتیم، اما به لحاظ مسائل خانوادگی و روابط کاری‌ام منکر آن شدم.

رئیس دادگاه: در تحقیقات ابتدایی اعتراف کردی با مقتول مشاجره داشتی، این را هم انکارمی‌کنی؟

شاهرخ: تحت فشار بازجویی اعتراف کردم. تنها اشتباه من در این پرونده رها نکردن جسد در محل سکته بود. یک‌بار سوار تاکسی شدم و راننده تعریف کرد که مسافری در خودرویش سکته کرده و چند ماه درگیر ماجرا بوده است. آن لحظه یاد این موضوع افتادم و جسد را در بیرون از شهر رها کردم.

رئیس دادگاه: چرا مقتول لباس به تن نداشت؟

شاهرخ: می‌ترسیدم اثرانگشتم روی لباسش باقی مانده باشد.

سپس مونا، دومین متهم پرونده در جایگاه قرار گرفت و او هم منکر اتهامش شد و گفت: «هیچ نقشی در مرگ همسرم نداشتم. شاهرخ را از سال۱۳۹۱ می‌شناسم، اما هیچ رابطه‌ای با او ندارم.»

رئیس دادگاه: چرا ناپدید شدن همسرتان را دیر گزارش کردید؟

مونا: آن زمان بچه‌هایم بیمار بودند و درگیر بیماری آن‌ها بودم، اما به بیمارستان و کلانتری رفتم، ولی اثری از شوهرم نبود. نمی‌دانستم باید با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرم. روز بعد با برادرشوهرم تماس گرفتم و به او اطلاع دادم.

در ادامه وکیل دو متهم از آن‌ها دفاع کرده و به گزارش پزشکی‌قانونی اشاره کردند که مرگ او را با بیماری زمینه‌ای که به آن مبتلا بود مرتبط دانسته بودند.

پس از آخرین دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیم‌گیری و صدور رای وارد شور شدند.