بایگانی برچسب برای: آمریکا

🚨 نبرد خاموش با ناتوی اطلاعاتی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه

آرمان آرا – بیانیه تبیینی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به شرح زیر است:

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

بیانیه تبیینی وزارت اطلاعات پیرامون «نبرد خاموش با ناتوی اطلاعاتی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه»

در ایّام اربعین شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، با گرامی داشت یاد و خاطره‌ی آن گلگون کفنان، اعم از شهروندان غیرنظامی، فرماندهان و سربازان نظامی شهید، دانشمندان هسته‌ای، شهدای جامعه اطلاعاتی و سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات و طلب علو درجات از محضر الهی برای آن شهیدان و با عرض تبریک و تسلیت به بازماندگان شهدا و استدعای صبر و اجر از درگاه احدیّت برای آنها و نیز با لبیّکی مجدد و از سویدای دل و عمق وجود به رهبر حکیم و فرزانه‌ی انقلاب اسلامی (مدّظله العالی) و به ویژه ۷ تکلیف راهبردیِ ابلاغی اخیر معظّم له، به استحضار ملّت بزرگ و سرافراز ایران اسلامی می‌رساند:

۱) جنگ‌افروزی و تجاوزگری جبهه‌ی شیطانی و متخاصم آمریکایی-صهیونی در ساعات اوّلیه‌ی بامداد جمعه ۲۳ خرداد علیه ایران عزیز، نه یک عملیات نظامی محدود با هدف ضربه به قابلیّت‌ها و تأسیسات هسته‌ای و دفاعی کشور، بلکه به استناد مجموعه یافته‌های اطلاعاتی، آنچه که طی جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رخ داد، یک طرحِ جنگی با برنامه‌ریزی و بهره‌گیری توأمان و تمام‌عیار از مؤلّفه‌های ترکیبیِ نظامی، امنیّتی، اطلاعاتی، جنگ شناختی، اقدامات ایذایی، ترور، خرابکاری، بی‌ثبات‌سازی و ایجاد آشوب داخلی با هدف و توهّمِ «به انقیاد و تسلیم واداشتن کشور، براندازی نظام مقدّس جمهوری اسلامی و تجزیه‌ی ایران بزرگ» بود که با کارفرمایی رژیم ریاکار حاکم بر آمریکا، عاملیّت باند تبهکار صهیونی، همراهی چند کشور اروپایی و پادویی گروهک‌های ضدانقلاب، تروریست‌های تکفیری و اشرار مسلّح اجرا شد.

۲) تمهیدات و تدارک این جنگ علاوه بر فراهم آوردن مقتضیات نظامی و تسلیحاتی، مشتمل بر زمینه‌سازی‌های ترکیبی از جمله تلاش برای انجام مذاکرات، سوءاستفاده از شئون برخی سازمان‌های بین‌المللی با متهم‌سازی دروغین و ناجوانمردانه‌ی جمهوری اسلامی به تخطّی از تعهّدات هسته‌ای، صدور قطعنامه ناموجّه و غیرقانونی شورای حکّام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران، بمباران شدید تبلیغاتی، عملیات روانی و جنگ شناختی و ادراکی توسط جریان مسلّط رسانه‌ای نظام سلطه و دیپلمات‌های غربی، بهره‌گیری‌همه‌جانبه از آخرین دستاورد‌های فنی و فناوری‌های هوشمند سنتکام، پنتاگون و کلان‌شرکت‌های آمریکایی، غربی و صهیونیِ وابسته، در زمینه‌های ماهواره‌ای، سایبری، ردیابی‌سیگنالی، شنود مخابراتی و اینترنتی، محاسبات کوانتومی و هوش‌مصنوعی، تصویربرداری‌پیشرفته‌ی هوایی، شبکه‌سازی‌های اجتماعی و… بوده است.

۳) جریان صهیونی-آمریکایی با غفلت از واقعیّات و حقایق صحنه و بر اساس انگاره‌ها، محاسبات و راهبردپردازی‌های تحلیلگران مادی‌گرای غربی و اخبار دروغ و توهمات ضدانقلاب ایرانی، با این تصوّر ابلهانه و باطل که برای براندازی ج. ا. ایران به‌عنوان یک نظام و هویّت تمدّنی ایرانی و اسلامی می‌توانند از مدل‌های براندازی آمریکایی مبتنی بر “راهبرد جنگ کثیف” استفاده کرده، کشور و سازمان جهانی مقاومت را به زانو درآورده و به تسلیم بکشانند، وارد صحنه شدند، اما با قدرت پولادین ایمان و اراده‌ی ملّت بزرگ ایران و اقتدار نیرو‌های مسلّح، کارآزموده و شجاع جمهوری اسلامی، تحت رهبری باصلابت فرمانده معظم کل قوا حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای مدظله‌العالی، زمین‌گیر و مقهور شدند. در این طراحی جنگی، علاوه بر جنایات آشکاری همچون هدف قرار دادن جمعی از فرماندهان نظامی و دانشمندان و تأسیسات هسته‌ای و سامانه‌های پدافندی و آسیب به مجتمع‌های مسکونی و شهادت غیرنظامیان و … دشمن بدنبال فعال کردن اشرار، تروریست‌های رنگارنگ در پوشش‌های مختلف، فعال کردن مأموریت جاسوسان مترصد، انجام عملیات ترور و خرابکاری و به صحنه کشاندن مزدوران، تفاله‌های سلطنت‌طلب، اراذل و اوباش، کانون‌های شورشی و هسته‌های خفته‌ی منافقین در راستای التهاب‌آفرینی، تحریک نارضایتی‌ها و اعتراضات صنفی و تبدیل شرایط به موقعیّت اغتشاش و آشوب‌گری‌های افسارگسیخته‌ی خیابانی نیز بود.

۴) در همین راستا، سربازان مظلوم و گمنام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در وزارت اطلاعات و جامعه‌ی اطلاعاتی کشور، در پیش، حین و پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه‌ی اخیر، در نبردی بی‌امان، نه تنها با رژیم حقیر صهیونی، بلکه با «ناتوی اطلاعاتی- امنیتی غرب» قرار داشته و در برابر طیف وسیعی از تهدیدات و تعرّضات امنیّتی و مزدوران دشمن، مردانه سینه سپر کردند، جانانه و دلاورانه جنگیدند، عناصر وطن فروش و عوامل بیگانه را به بند کشیدند یا در درگیری‌های مسلّحانه، تار و مار کردند؛ و در این کارزار‌های خاموش، مظلومانه و گمنامانه، شهدا و جانبازانی را تقدیم ایران اسلامی و ملّت سرافراز و عزیز ایران کردند.

۵) اما «نبرد بزرگ و خاموشِ» سربازان گمنام امام زمان (عج) با جبهه‌ی صهیونیستی، منحصر به حوزه‌ی پدافندی نبود. با افتخار به استحضار ملت شریف ایران می‌رساند که فرزندان آنها در وزارت اطلاعات همزمان با سنگربانی امنیتی همه جانبه، «یورش اطلاعاتی ترکیبی و بی سابقه‌ای» را با گشودن جبهات متعدد در سرزمین‌های اشغالی و علیه باند تبهکار حاکم بر آن، محقق ساختند. اینک با اغتنام از فرصت، صرفاً بخشی از مقابله و تهاجم وزارت اطلاعات را (به‌دلیل برخی محذور‌های امنیّتی و شرایط عملیاتی میدان) و به اختصار به اطلاع می‌رساند و ان‌شاءالله با رفع ملاحظات موجود، بلافاصله نسبت به اطلاع رسانی مشروح اقدام خواهد شد:

۱) کیس‌های آفندی و پدافندی جاسوسی، تبادل اطلاعات و مقابله با ترور

۱/۱. اقدامات متعدد و متنوع آفندی و اطلاعاتی (جاسوسی تهاجمی) در شهر‌های مختلف سرزمین‌های اشغالی علیه منافع رژیم صهیونی و باند تبهکار حاکم بر آن انجام شد. یکی از رویکرد‌های اجرا شده، استخدام عوامل اطلاعاتی و عملیاتی از درونی‌ترین لایه-های نظامی و امنیتی رژیم برای انجام مأموریت‌های محوله، دریافت گزارش مستند و مصور اقدامات و راستی آزمایی آنها بود. اکنون با قطعیت اعلام می‌گردد که رژیم درمانده‌ی صهیونی، اگرچه تعدادی از عوامل اسراییلی را شناسایی و بازداشت کرد، اما بخش بزرگ‌تر و حساس‌تر مأموریت‌ها همچنان جریان دارد. از سوی دیگر همان موارد اندک کشف شده چنان موجب نگرانی شدید رژیم جنایتکار شد که به «خودزنی» و واکنش‌های رسواکننده‌ی خویش از سوی دستگاه‌های مختلف رژیم منجر گردید. صدور هشدار‌های عمومی متعدد توسط نهاد‌های امنیتی، انتظامی و دفتر نخست وزیر تبهکار برای بازداشتن اتباع رژیم از همکاری و جاسوسی برای ایران و تهدید همکاری کنندگان با وزارت اطلاعات به مجازات‌های شدید، یکی از واکنش‌ها بود. در این راستا، وقتی همکاری اطلاعاتی تعدادی از نظامیان، کارمندان دولت و معلمین با وزارت اطلاعات آشکار شد، رسانه‌های رژیم از «ورود شوک» به ارتش و دستگاه‌های امنیتی اشغالگران خبر دادند و تبلیغات رسانه‌ای و تهدیدات آشکار را به صورت مضاعف افزایش دادند.

۲/۱. تلاش و اقدام مؤثّر اطلاعاتی برای تقویت دسترسی‌ها و گسترش بستر‌های جمع‌آوری اطلاعات از اهداف داخل رژیم و ارسال فرآورده‌ها و محصولات حاصله برای نهاد‌های مربوطه‌ی کشوری و لشکری؛ در همین راستا، بهره‌برداری‌از اسناد فوق سرّی و حسّاس مکتسبه از فرآیند تعرّض اطلاعاتی اخیر به «گنجینه‌ی اطلاعات هسته‌ای» رژیم غاصب صهیونی در هفته‌های پیش از جنگ ۱۲ روزه و انعکاس مختصّات دقیق و نقطه‌ای ده‌ها مرکز کلیدی و محیط حسّاس امنیّتی، تسلیحاتی، پدافندی، اقتصادی، صنعتی، پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها، خطوط انتقال سوخت، آزمایشگاه‌های تحقیقاتی ضدبشری (هسته‌ای، شیمیایی، میکروبی، بیولوژیک)، فرماندهی فرکانس‌های هدایت شونده و… به نیرو‌های مسلّح کشور در قبل، حین و پس از جنگ تحمیلی اخیر شایان توجّه است. (ان‌شاءالله مستندی پیرامون این موضوع پخش خواهد شد.)

۳/۱. فعّال‌سازی ساز و کار دیپلماسی پنهان در ارتباط با تحوّلات میدانی جنگ تحمیلی از طریق تبادل اطلاعات با سرویس‌های اطلاعاتی دیگر، مضاف بر ارسال پیام‌های هشدار به سرویس‌های هدف از طریق برخی کشور‌های منطقه و تبادل داده‌ها و اطلاعات با آنها.

۴/۱. شناسایی و دستگیری ۲۰ نفر از جاسوس‌ها، عوامل عملیاتی و پشتیبانی موساد و عناصر متّصل به افسران اطلاعاتی رژیم در تهران، البرز، قزوین، اراک، اصفهان، فارس، کرمان، خوزستان، زنجان، مازندران، آذربایجان غربی و کردستان که در سه مورد از کیس‌های خاص، اقدام مشترک با حفاظت اطلاعات نیرو‌های ذی‌ربط صورت گرفت.

۵/۱. شناسایی چند عامل مرتبط با افسران اطلاعاتی رژیم در حوزه‌های اقتصادی، مالی و صنعتی کشور که مترصد اقدامات خرابکارانه بودند.

۶/۱. شناسایی، کشف و ضربه به اماکن و موقعیت‌های عملیاتی مورد بهره‌برداری سرویس دشمن در جنگ تحمیلی اخیر در چند استان کشور و ناکام‌گذاری عملیات تروریستی آنها.

۷/۱. کشف و خنثی سازی طرح‌های تروریستی رژیم برای به شهادت رساندن ۲۳ نفر از مسئولین کشور در طول جنگ دوازده روزه و ۱۳ توطئه مشابه در ماه‌های منتهی به جنگ که به فضل الهی منجر به پیشگیری از ترور ۳۵ نفر از مسئولین ارشد کشوری و لشگری شد.

۸/۱. کشف اهداف جدید رژیم در سازمان انرژی اتمی و برخی مراکز نظامی کشور و اطلاع‌رسانی به مسئولین ذی‌ربط و خنثی سازی عملیات خرابکارانه‌ی رژیم.

۲) گروهک‌های تروریستی، تکفیری و تجزیه‌طلب

گروهک‌های تکفیری و تروریستی در جریان جنگ تحمیلی اخیر از سوی تبهکاران آمریکایی- صهیونی مأمور به اقدامات ویژه‌ای برای ایجاد ناامنی، عملیات تروریستی کلان و تجزیه کشور شده بودند؛ برخی اقدامات صورت گرفته روی این گروهک‌ها عبارتند از:

۱/۲. شناسایی و بازداشت ۳ به‌اصطلاح امیر (فرمانده) داعش و ۵۰ تروریست تکفیری در داخل کشور همراه با کشف و ضبط جلیقه‌های انتحاری و سلاح‌های جنگی همراه آنان.

۲/۲. کشف محل استقرار ۳۰۰ تروریست بیگانه در پایگاهی نزدیک مرز‌های جنوب شرقی کشور که مترصّد ورود به خاک ایران بودند و پیشگیری از هر گونه تحرک آنها. اضافه می‌گردد که دشمن صهیونیست درصدد استخدام و ساماندهی صد‌ها مزدور از بیگانگان تحت نام جعلی «جبهه‌ی متحد بلوچستان» بود که تحرکات آنها تحت نظر می‌باشد.

۳/۲. کشف آمادگی عملیاتی حدود ۱۵۰ نفر از عناصر تکفیری مستقر در سوریه که مترصد عزیمت و اقدام علیه کشور بودند و انجام پیشگیری مقتضی.

۴/۲. کشف برنامه و دستورالعمل ۱۲ ماده‌ای یکی از گروهک‌های مستقر در آن سوی مرز‌های غربی کشور که مترصد ورود و به-زعم خود «اقدام به سبک سوریه» بودند که این اقدام منجر به شناسایی و بازداشت تعدادی از عوامل گروهک در جدار مرز شد و نیز کشف و انهدام انبار‌های تسلیحاتی آنها که برای قاچاق به کشور تدارک دیده بودند.

۵/۲. کسب اطلاع از ورود برخی سرکرده‌های گروهک‌های مسلّح به اقلیم‌کردستان عراق و نیز حصول آگاهی از برگزاری مانور نظامی برخی گروهک‌های مسلّح در آن اقلیم‌و انجام اقدامات بازدارنده‌ی مقتضی

۶/۲. ضربه به چندین هسته‌ی عملیاتی گروهک منافقین (موسوم به کانون‌های شورشی) که در ایام جنگ اخیر در سطح برخی استان‌ها فعال شده بودند (از جمله در تهران، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، قزوین، هرمزگان و…)

۷/۲. ضربه به چندین هسته‌ی تشکیلاتی درون شهری دو گروهک‌تروریستی که قصد انجام عملیات در استان‌های کُردنشین کشور داشتند.

۸/۲. دستگیری عناصر افراطی مروّج قوم‌گرایی با گرایش تجزیه‌طلبی در چندین منطقه‌ی کشور که همسو با رژیم جعلی، انسجام و همدلی و وحدت ملّی را هدف قرار داده بودند.

۹/۲. کسب اطلاع از طرح خام اندیشانه گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب برای انجام عملیات و به‌اصطلاح تصرّف سرزمینی (!) در شمال غرب و جنوب شرق کشور، در این راستا اقدامات پیشگیرانه و تنبیهیِ مقتضی بصورت مقتدرانه انجام شد.

۱۰/۲. دستگیری تعدادی از عناصر اصلی و تیم‌های پشتیبان اطلاعاتی و فنی یک گروهک سابقه‌دار تروریستی، تجزیه طلب و ضدمردمی در سیستان و بلوچستان که در حال فراهم آوردن مقدمات انجام عملیات تروریستی بودند.

۳) خنثی‌سازی طرح‌های براندازی، آلترناتیوسازی و توطئه فرقه‌های استعمار ساخته

۱/۳. کشف و اشراف کامل اطلاعاتی بر طرح کلان آمریکایی-صهیونیستیِ ایجاد «دولت دست نشانده» با محوریت بازمانده‌ی منفور خاندان خائن پهلوی و ایفای نقش مستقیم عناصر صهیونیست متعصب ایرانی تبار همچون بن سبطی (سخنگوی سابق رژیم اشغالگر)، بیژن رفیع کیان (از نزدیکان نتانیاهو و عضو سابق شورای تجارت آمریکا)، اری مقیمی (نماینده‌ی رژیم صهیونیستی در مجامع سلطنت طلبان) و واگذاری مسئولیت «دولت در تبعید» به رضا پهلوی توسط جمع پیش‌گفته (!) همزمان با پیشبرد برنامه‌های تجزیه طلبانه‌ی اسراییلی با عاملیت سلطنت طلبان (در این مورد متعاقباً اطلاع‌رسانی خواهد شد).

۲/۳. کشف و اشراف همه‌جانبه‌ی اطلاعاتی و خنثی سازی طرح سلطنت طلبانِ تحت فرمان موساد برای راه‌اندازی و گسیل تیم‌های مسلح عملیاتی از سراسر کشور به تهران در اول تیرماه برای انجام اقدامات تروریستی در روز بعد (زمان بمباران زندان اوین) و مراکز نظامی و انتظامی نزدیک به زندان و همزمان با فراخوان گسترده توسط رضا پهلوی و بوق صهیونی فارسی زبان وابسته، با هدف حضور تمامی عناصر مرتبط، خانواده‌های زندانیان و… در محوطه‌ی پیرامون زندان و آغاز ناآرامی‌های خیابانی از همان نقطه. این سناریوی سلطنتی- صهیونیستی با شناسایی عوامل دخیل و وارد آوردن ضربه‌های پیاپی به تیم‌های عملیاتی دشمن و دستگیری ۱۲۲ مزدور در ۲۳ استان کشور، پیش از هر گونه اقدام تروریستی آنها در تهران، خنثی سازی و مهار شد.

۳/۳. کشف و ضربه به چندین تیم تشکیلاتی دریافت کننده‌ی مُزد در قالب ارز دیجیتال (تتر) از سرپل‌های تشکیلاتی سلطنتی- صهیونیستی در استان‌های مختلف که برای اجرای اقدامات ایذایی مأموریت داشتند با دستگیری ۶۵ مزدور در روز‌های منتهی به تجاوز رژیم صهیونیستی.

۴/۳. اشراف کامل اطلاعاتی بر «تشدید نامتعارف مراودات و ارتباطات سران فرقه‌ی صهیونیستی بهاییت» با منشأ مرکزیت فرقه در سرزمین‌های اشغالی (حیفا) و در فرصت مقتضی، دستگیری عناصری که به‌صورت هدفمند و تشکیلاتی در خدمت پروژه‌ی صهیونی- سلطنتی در سراسر کشور بودند.

۵/۳. در حالیکه به گواه تاریخ، مسیحیان ایرانی همواره بهترین همزیستی را با هم‌وطنان مسلمان خود داشته، حامیان وفادار ایران عزیز بوده و شهدای متعددی در دفاع از کشور تقدیم کرده‌اند، اما رژیم صهیونی همین وفاق مقدس را نیز هدف قرار داد. شاخه‌ای از مزدوران موساد در پوشش جریانِ به اصطلاح تبشیر (ترویج) مسیحیت صهیونیستی، متصل به کلیسای نجاتِ سیاتل آمریکا و کلیسای شکوفان در سرزمین اشغالی نیز در آن مقطع به اقدامات مختلف ضدامنیتی مبادرت ورزید. در این راستا با شناسایی کامل و بازداشت ۵۳ نفر از عناصر آموزش دیده در خارج از کشور و بازرسی از اماکن تشکیلاتی آنها و کشف مقادیری سلاح، تحرکات این تشکیلات نیز خنثی شد.

۶/۳. خنثی سازی طرح شبکه سازی از چهره‌های مشهور هنری، ورزشی و انسان رسانه‌های پرمخاطب، با دعوت آنها به مجامع سلطنت طلبان صهیونی در ترکیه و آمریکا همراه با بازداشت رابط تشکیلاتی دارای تابعیت مضاعف آمریکایی

۷/۳. رصد و اشراف کامل اطلاعاتی بر شبکه‌ی حامیان و هسته‌های مرتبط به‌اصطلاح شهروند-خبرنگارِ شبکه‌ی صهیونیستی- تروریستی اینترنشنال، کشف ارتباطات عوامل آن با رژیم کودک کش، دستگیری و احضار ۹۸ نفر از عوامل عملیاتی وابسته در داخل کشور.

۴) تحرکات عناصر و جریانات ضدامنیّتی در فضای مجازی، سایبری و ارتباطات فنّی

۱/۴. پایش هوشمند و مستمر روند‌ها و خطوط عملیات روانی جبهه‌ی آمریکایی-صهیونی در فضای مجازی و رصد مستمر و برخط تارنما‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای شناسایی و برخورد مقتضی با عناصر فعّال حامی رژیم، کمپین‌سازی‌ها، فراخوان‌دهی‌ها با هدف التهاب‌آفرینی و ایجاد تجمّعات ضدامنیّتی.

۲/۴. رصد و پایش ارتباطات و تعاملات پنهان و نامتعارف بین کاربران داخلی با بیگانگان به ویژه با عناصر و کانال‌های ارتباطی رژیم صهیونی و از این طریق شناسایی ده‌ها مدیر (ادمین) صفحات و کانال‌های مهمّ منتسب به شبکه‌های جاسوسی و عملیاتی (به-اصطلاح رزم خیابانی) در فضای سایبری و بازداشت آنها

۳/۴. رصد و مونیتورینگ فعّالیّت‌های دشمن در حوزه‌های سیگنالی و خنثی‌سازی اقدامات آنان در محدوده دسترسی‌ها و توانمندی‌های فنی این وزارت‌خانه

۴/۴. رصد هوشمند و طراحی و اعمال اقدامات پیشگیرانه در راستای مقابله‌ی دائمی فنّی با تهدیدات و حملات سایبری دشمن و کشف آلودگی‌ها و اخلال‌گری‌های فنّی و سایبری

۵/۴. شناسایی و برخورد مقتضی با فرآیند ارتباط‌گیری و تماس عوامل موساد (با پیش شماره‌های کشور‌های مختلف) با برخی افراد هدف سرویس در داخل کشور به منظور ایجاد ناامنی روانی، تشتّت و تشویش‌خاطر، تهدید، معرفی مسیر‌های به اصطلاح امن برای خروج از کشور! و وعده‌های اعطای تابعیت و اقامت در خارج که با هوشمندی افراد مورد اشاره، دشمن در تمامی موارد ناکام ماند.

۵) کشف تسلیحات و تجهیزات در حوزه‌ی ضدتروریسم

گزارش‌ها و داده‌های پنهان حاکی است رفتارشناسی گروهک‌های مختلف تروریستی، تکفیری و تجزیه‌طلب به‌ویژه در جدار مرز‌های غربی و شرقی کشور، از جمله تدارک گسترده و انبار کردن سلاح و نفر و ورود تجهیزات و تسلیحات به داخل حکایت از تلاش برای آمادگی در «ساعت صفر» و مقطع جنگ تحمیلی برای انجام عملیات علیه امنیّت کشور داشته است؛ در این راستا، برخی اقدامات و تلاش‌های اطلاعاتی و عملیاتی صورت گرفته عبارتنداز:

۱/۵. رصد، اشراف و تسلّط اطلاعاتی بر مراکز نگهداری انبوه سلاح توسط برخی از این گروهک‌ها در جدار خارجی مرز‌های کشور که آماده‌ی انتقال و توزیع میان هواداران در ساعت صفر توسط ضدانقلاب بود؛ در این راستا، با اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی در حین جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، ۶ محموله‌ی اصلی در حال انتقال به استان کردستان و خط ورود سلاح و تجهیزات گروهک‌ها و هسته‌ی تشکیلاتی نظامی گروهک تروریستی مستقر در اقلیم کردستان، با موفقیّت مورد ضربه واقع گردید. حاصل این مجموعه عملیاتِ داخل و برون مرزی عبارت بود از کشف تعداد فراوانی نارنجک‌انداز منحنی زن، تیر‌های نارنجک تفنگی، مسلسل‌های کلاشینکف، نارنجک‌های جنگی، کلت‌های کمری، فشنگ و…

۲/۵. انجام عملیات علیه چندین محلّ انبار محموله‌های بزرگ سلاح و مهمات انفجاری نیمه‌سنگین در سیستان و بلوچستان و کرمان و کشف و ضبط تعداد قابل توجهی از انواع مسلسل، آر. پی. جی ۷ و گلوله‌های آن، نارنجک دستی به همراه چاشنی انفجاری، سلاح کمری، نارنجک‌انداز و فشنگ مربوطه، انواع فشنگ مسلسل‌ها و سلاح‌های کمری و…

۳/۵. شناسایی ۲ قاچاقچی شاخص و عمده‌ی سلاح در خارج کشور، مهار اقدامات و مختل نمودن شبکه‌ی غیرقانونی آنان و نیز کشف ده‌ها قبضه محموله ها‌ی سلاح جنگی از قبیل M4، M16 آمریکایی، کلاشینکف، کلت‌کمری، نارنجک‌انداز، بی‌سیم و… از این شبکه‌ها.

۶) تحریکات اجتماعی

۱/۶. از آن جا که تحریکات اجتماعی با روش‌های مختلف ترکیبی در دستور کار دشمن قرار داشت (پیش، حین و پس از جنگ ۱۲ روزه) لذا وزارت اطلاعات ضمن رصد دقیق سناریو‌های دشمن، اقدامات خنثی‌کننده‌ی مقتضی را در دو وجه ایجابی (تبیین موضوع برای جوامع هدف) و سلبی (بازدارندگی از اقدامات تحریک‌آمیز عوامل آگاه و ناآگاه دشمن) مورد توجه قرار داده و هزاران اقدام لازم را در سراسر کشور و توسط تمامی ادارات کل اطلاعات استان‌ها بعمل آورد.

۲/۶. افزایش رصد و مراقبت‌های حفاظتی و ارائه هشدار پیرامون مراکز خدمات‌رسان و مجتمع‌های مهم تولیدی کشور در قبال انواع دسیسه‌های سرویس‌ها، گروهک‌ها و عناصر معاند برای دامن‌زدن به بستر‌های اخلال و نارضایتی.

۳/۶. پایش مستمر اطلاعاتی و برخورد مقتضی با تلاش عوامل و مزدوران دشمن و ستون پنجم داخلی برای تحریک و دامن زدن به کمبود‌های تصنّعی برخی اقلام اساسی و معیشتی مردم در جریان جنگ تحمیلی (چه از طریق احتکار و گران‌فروشی کالا‌های مورد نیاز مردم و چه با شایعه‌پراکنی و تشویش اذهان عمومی) 

در خاتمه، سربازان گمنام امام زمان (عج) پیشانی شکر الهی بر زمین می‌سایند که علیرغم گستردگی و عمق توطئه و فتنه‌ی صهیونی – آمریکایی و گرد آوردن اتحادیه‌ی مزدوران بیگانه، جاسوس‌های رسمی، عناصر گروهکی و تروریستی اعم از انواع تکفیری، داعشی، منافق، سلطنت طلب، فرق ضالّه و تجزیه طلبان شرق و غرب کشور و…، اما با اشراف اطلاعاتی تمام عیار و فداکاری و جانبازی مجاهدین بی ادعای اطلاعاتی- امنیتی، در طول جنگ ۱۲ روزه و تقدیم ۶ شهیدِ مجاهد و گمنام، حتی یک مورد عملیات علیه امنیت کشور را نتوانستند محقق سازند. بی شک این توفیق، حاصل عنایات الهی به این ملک و ملت، هدایت‌های فرماندهی معظّم کل قوا، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای مدظله العالی و نقش سترگ و عظیم ملت بصیر و قهرمان ایران بود.

در پیرامون نقش شگفتی ساز مردم، تاکنون عمدتاً ابعاد ایستادگی مردم در برابر دشمن و تحمل سختی‌های جنگ و حفظ وفاق ملّی مطرح شده است. امّا ما شاهد نوعی نقش آفرینی بودیم که تاکنون به آن پرداخته نشده و آن همراهی جانانه، هوشمندانه، وفادارانه، متعهدانه و هدایت‌گرانه‌ی مردم، با فرزندان و خدمتگزاران مخلص خویش در سربازخانه‌ی گمنامان بود. واقعیت آن است که وقتی از مردم درخواست مساعدت و گزارشِ موارد مشکوک شد، شاهد چنان حماسه‌ای شدیم که هیچ زبان و قلمی یارای بازگویی آن‌را ندارد. صادقانه و بادقت تمام اذعان داریم که نقش اصلی در «دفاع مقدس امنیتی در برابر ائتلاف متجاوزین تبهکار» را ولی نعمتان ما ایفا کردند. در برابر این عظمت، سر تعظیم فرود می‌آوریم و استدعا داریم که همچنان توجهات قبلی نسبت به موارد مشکوک استمرار یابد، چون طبق اطلاعات موثق، کینه و کید و شیطنت خصم آمریکایی- صهیونی همچنان ادامه دارد، کما این که عملیات تروریستی تأسّف بار اخیر در شهر زاهدان، یکی از مصادیق آن بود. پیش و پس از آن نیز تلاش مزدوران و عوامل دشمن برای اقدامات تروریستی مشابه ادامه داشته است. به همین دلیل، دفاع مقدس و عملیات جهادیِ آفندی و پدافندی مجاهدین گمنام علیه دشمن قدّار و مزدورانش همچنان با اقتدار و هوشیاری ادامه خواهد داشت. بعون الله تعالی
 
روابط عمومی وزارت اطلاعات
 ۱۴۰۴/۰۵/۰۶

آخرین قیمت رسمی دینار عراق اعلام شد+ جدول نرخ تمام ارزها

به گزارش آرمان آرا، بانک مرکزی امروز دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ جدیدترین نرخ‌های رسمی فروش ارز را در سامانه ETS اعلام کرد. نرخ ارز در مرکز مبادله ارز و طلای ایران امروز با رشد جزئی همراه بود و بهای فروش تمامی ارزهای پر تقاضا نسبت به روز گذشته اندکی افزایش یافت. دلار، یورو، پوند، درهم، یوان و دینار عراق همگی با رشد قیمتی در نرخ‌های اسکناس و حواله عرضه شدند.

افزایش ۱۲۰ ریالی قیمت فروش دلار در بازار اسکناس

بر اساس اعلام رسمی مرکز مبادله، امروز قیمت فروش اسکناس دلار آمریکا با ۱۲۰ ریال افزایش نسبت به روز گذشته به ۷۱۷ هزار و ۷۷۵ ریال رسید. قیمت خرید اسکناس دلار نیز ۷۱۱ هزار و ۳۱۵ ریال اعلام شد. در بازار حواله نیز قیمت فروش دلار با افزایش ۱۱۶ ریالی به ۶۹۶ هزار و ۸۶۹ ریال رسید و خرید آن با نرخ ۶۹۰ هزار و ۵۹۷ ریال انجام شد.

نمودار زیر روند افزایش قیمت اسکناس دلار آمریکا را در ۵۰۰ روز کاری (از مرداد ۱۴۰۲ تا به امروز) نشان می‌دهد. در این مدت افزایش قیمت اسکناس دلار از ۴۱۲,۹۹۷ ریال تا ۷۱۷,۷۷۵ ریال بیانگر رشد بیش از ۷۲ درصدی (نزدیک به ۳۰ هزار و ۵۰۰ تومانی) در این مدت است.

بانک مرکزی نرخ ارز رسمی را اعلام کرد+ کارمزد ارز مسافرتی و خدماتی

بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی، جدیدترین نرخ‌های رسمی معاملات ارزی در سامانه ETS این بانک به شرح زیر است.

افت ۴ هزار ریالی قیمت یورو در بازار اسکناس

قیمت فروش اسکناس یورو نیز با افزایش ۳۸۰ ریالی نسبت به روز قبل، امروز به ۸۴۳ هزار و ۲۱۴ ریال رسید. نرخ خرید اسکناس یورو نیز ۸۳۵ هزار و ۶۲۵ ریال ثبت شد. در بازار حواله، یورو با افزایش ۳۶۸ ریالی به نرخ فروش ۸۱۸ هزار و ۶۵۴ ریال رسید و خرید آن نیز با نرخ ۸۱۱ هزار و ۲۸۶ ریال انجام شد.

قیمت دینار عراق در بازار رسمی

بکصد دینار عراق نیز با افزایش ۶ ریالی، با نرخ فروش ۵۴ هزار و ۷۸۲ ریال در بخش اسکناس عرضه شد. نرخ خرید دینار عراق نیز ۵۴ هزار و ۲۸۹ ریال اعلام شد.

نرخ سایر ارزها و تغییرات آن به تفصیل در جدول زیر آمده است.

نوع ارز کد ارز نرخ اسکناس (ریال) نرخ حواله (ریال)
خرید فروش

تغییر نسبت

به روز قبل

خرید فروش

تغییر نسبت

به روز قبل

دلار آمریکا USD ۷۱۱,۳۱۵ ۷۱۷,۷۷۵ ۱۲۰ ۶۹۰,۵۹۷ ۶۹۶,۸۶۹ ۱۱۶
یورو EUR ۸۳۵,۶۲۵ ۸۴۳,۲۱۴ ۳۸۰ ۸۱۱,۲۸۶ ۸۱۸,۶۵۴ ۳۶۸
پوند انگلیس GBP ۹۶۱,۲۵۸ ۹۶۹,۹۸۸ ۵,۳۲۳ ۹۳۳,۲۶۰ ۹۴۱,۷۳۶ ۵,۱۶۷
درهم امارات متحده عربی AED ۱۹۳,۶۸۷ ۱۹۵,۴۴۶ ۳۳ ۱۸۸,۰۴۵ ۱۸۹,۷۵۳ ۳۱
یوان چین CNY ۹۹,۲۳۶ ۱۰۰,۱۳۷ ۱۷ ۹۶,۳۴۶ ۹۷,۲۲۱ ۱۷
یکصد دینار عراق IQD ۵۴,۲۸۹ ۵۴,۷۸۲ ۶ ۵۲,۷۰۸ ۵۳,۱۸۷ ۷
یکصد ین ژاپن JPY ۴۸۲,۷۷۴ ۴۸۷,۱۵۸ ۱,۱۳۰ ۴۶۸,۷۱۲ ۴۷۲,۹۶۹ ۱,۰۹۷
ریال عمان OMR ۱,۸۴۷,۵۱۰ ۱,۸۶۴,۲۸۹ ۶۵۶ ۱,۷۹۳,۶۹۹ ۱,۸۰۹,۹۸۹ ۶۳۵
روبل روسیه RUB ۸,۹۵۸ ۹,۰۳۹ ۷ ۸,۶۹۷ ۸,۷۷۶ ۷
لیر ترکیه TRY ۱۷,۵۳۶ ۱۷,۶۹۵ ۲ ۱۷,۰۲۵ ۱۷,۱۸۰ ۲
یک هزار وون کره جنوبی KRW ۵۱۴,۱۳۱ ۵۱۸,۸۰۰ -۵۹۰ ۴۹۹,۱۵۷ ۵۰۳,۶۹۰ -۵۷۳
روپیه هند INR ۸,۲۲۴ ۸,۲۹۹ ۱ ۷,۹۸۵ ۸,۰۵۸ ۱
دلار کانادا CAD ۵۱۹,۴۰۱ ۵۲۴,۱۱۸ ۲۰۶ ۵۰۴,۲۷۲ ۵۰۸,۸۵۲ ۱۹۹
دلار استرالیا AUD ۴۶۷,۵۱۱ ۴۷۱,۷۵۷ ۵۵۸ ۴۵۳,۸۹۵ ۴۵۸,۰۱۷ ۵۴۲
فرانک سویس CHF ۹۰۱,۱۳۸ ۹۰۹,۳۲۲ ۶,۵۶۰ ۸۷۴,۸۹۱ ۸۸۲,۸۳۷ ۶,۳۶۹
کرون سوئد SEK ۷۴,۶۴۱ ۷۵,۳۱۹ ۷۲,۴۶۸ ۷۳,۱۲۶
کرون نروژ NOK ۶۹,۹۹۵ ۷۰,۶۳۱ ۱۰ ۶۷,۹۵۷ ۶۸,۵۷۴ ۹
کرون دانمارک DKK ۱۱۱,۹۱۵ ۱۱۲,۹۳۱ ۵۱ ۱۰۸,۶۵۵ ۱۰۹,۶۴۲ ۵۰
ریال قطر QAR ۱۹۵,۴۱۶ ۱۹۷,۱۹۱ ۳۳ ۱۸۹,۷۲۵ ۱۹۱,۴۴۸ ۳۲
ریال عربستان SAR ۱۸۹,۶۸۴ ۱۹۱,۴۰۷ ۳۲ ۱۸۴,۱۶۰ ۱۸۵,۸۳۲ ۳۱
دیناربحرین BHD ۱,۸۹۱,۷۹۵ ۱,۹۰۸,۹۷۶ ۳۱۹ ۱,۸۳۶,۶۹۵ ۱,۸۵۳,۳۷۵ ۳۰۹
دینار کویت KWD ۲,۳۲۲,۰۷۹ ۲,۳۴۳,۱۶۸ ۶۱۳ ۲,۲۵۴,۴۴۷ ۲,۲۷۴,۹۲۱ ۵۹۴
یکصد روپیه پاکستان PKR ۲۵۱,۱۶۳ ۲۵۳,۴۴۴ ۳۳ ۲۴۳,۸۴۷ ۲۴۶,۰۶۲ ۳۱

نکاتی پیرامون نرخ‌های اعلامی

بنابر اعلام سامانه معاملات الکترونیک ارز (ETS) بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، نرخ‌های اسکناس و حواله منتشر شده در هر روز بر اساس معاملات ثبت شده توسط بانک‌ها و صرافی‌های عامل در سامانه‌های ارزی در روز کاری قبل محاسبه شده است.

ضمناً نرخ حواله کالاهای اساسی و ضروری در حال حاضر بر اساس دلار ۲۸۵.۰۰۰ ریال محاسبه می‌شود. لذا معادل ریالی معاملات ارز حاصل از صادرات نفت خام، میعانات گازی و گاز طبیعی بر اساس نرخ متناظر (خرید یا فروش) با این نرخ انجام می‌شود.

نرخ اعلامی دلار اسکناس، قیمت نهایی‬ آن نیست؛ کارمزد ارزهای خدماتی و مسافرتی (بجز ارز اربعین) چقدر است؟

نرخ اعلامی دلار اسکناس در مرکز مبادله ارز و طلای ایران نرخ نهایی نیست؛ یعنی نرخ اعلام‌شده شامل کارمزد نمی‌شود و متقاضی هنگام دریافت اسکناس باید کارمزد جداگانه پرداخت کند که کمتر از ۵ درصد است. این کارمزد بابت خدمات بانکی، هزینه‌های تأمین، جابه‌جایی و تحویل فیزیکی اسکناس از سوی بانک عامل دریافت می‌شود. بنابراین، نرخ درج‌شده در تابلوی رسمی، قیمت واقعی و تمام‌شده برای مشتری نیست و نرخ پرداختی همواره بالاتر از نرخ اعلامی خواهد بود.

نکته مهم دیگر آن است که بازار اسکناس سهمی کمتر از ۵ درصد از کل بازار رسمی ارز دارد و عمده مبادلات ارزی کشور در قالب حواله انجام می‌شود که نرخ آن روزانه اعلام می‌شود.

قیمت‌ها در بازار غیررسمی (آزاد)

قیمت ارز در بازار غیررسمی نیز که بعد از یک جهش اولیه به بالای ۹۶ هزار تومان در ابتدای جنگ، به نرخ‌های اولیه بازگشته و به زیر ۸۴ هزار تومان رسیده بود، بار دیگر با شایعاتی مبنی بر فعال‌سازی مکانیزم ماشه در روزهای گذشته از ۸۸ هزار تومان به بالای ۹۰ هزار تومان رسید و اکنون مجدداً به کانال ۸۰ هزار تومانی بازگشته و با قیمت حدود ۸۸ هزار تومان داد و ستد می‌شود.

جزئیات فروش ارز ویژه اربعین؛ فروش ۲۰۰ هزار دینار عراق به هر زائر با نرخ رسمی ETS

بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در آستانه موسم زیارتی اربعین ۱۴۰۴، دستورالعمل رسمی فروش ارز به زائران عتبات عالیات را منتشر کرد. بر این اساس، فروش ارز اسکناس به میزان حداکثر ۲۰۰،۰۰۰ دینار عراق به هر زائر از طریق بانک‌های منتخب و با نرخ رسمی مرکز مبادله ارز و طلای ایران (ETS) انجام می‌شود.

بنابراین، هر زائر اربعین با فرض دریافت سقف تعیین‌شده ارز زیارتی (۲۰۰ هزار دینار) و خرید آن به نرخ فروش اسکناس مرکز مبادله، با در نظر گرفتن نرخ امروز ۵۴,۷۸۲ تومان برای هر ۱۰۰۰ دینار، تنها ۱۰ میلیون و ۹۵۶ هزار تومان پرداخت خواهد کرد.

این در حالی است که تأمین همین مقدار ارز از بازار آزاد با نرخ حدود ۶۷ هزار تومان برای هر ۱۰۰۰ دینار، حدود ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هزینه دارد. در نتیجه، زائران با استفاده از دینار دولتی می‌توانند از صرفه‌جویی ۲.۴ میلیون تومانی (۲ میلیون و ۴۴۴ هزار تومانی) در هزینه‌های این سفر زیارتی بهره‌مند شوند.

مهم‌ترین ضوابط و شرایط دریافت ارز اربعین

سقف فروش ارز: هر زائر می‌تواند تا سقف ۲۰۰ هزار دینار عراق به نرخ فروش اسکناس مرکز مبادله دریافت کند که بر اساس قیمت روز حدوداً برابر ۱۱ میلیون تومان (۱۰ میلیون و ۹۵۶ هزار تومان) است.

کارمزد ممنوع: بانک‌های عامل مجاز به دریافت هیچ‌گونه هزینه یا کارمزد اضافه نیستند و تنها معادل ریالی مبلغ ارز (بر اساس نرخ رسمی ETS) از زائر دریافت می‌شود.

مدارک مورد نیاز و گروه سنی مشمول:

فروش ارز از تاریخ ۴ مرداد تا ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ انجام می‌شود.

زائران بالای ۵ سال (متولدین قبل از ۲۳ مرداد ۱۳۹۹) مشمول دریافت ارز هستند.

ارائه اصل کارت ملی و گذرنامه یا برگه تردد معتبر اربعین الزامی است.

برای زائران ۵ تا ۱۵ سال، ارائه اصل شناسنامه به جای کارت ملی کفایت می‌کند.

خرید ارز توسط سرپرست خانوار: سرپرست خانوار می‌تواند با در دست داشتن مدارک شناسایی خود و اعضای خانواده (همسر و فرزندان)، بدون نیاز به حضور فیزیکی سایر اعضا، ارز آن‌ها را نیز از بانک دریافت کند. پرداخت باید با کارت بانکی سرپرست انجام شود.

دریافت ارز اربعین تأثیری بر سهمیه سالانه مسافرتی ندارد: دریافت ارز اربعین مانعی برای دریافت ارز مسافرتی در طول سال نخواهد بود و این دو سهمیه از یکدیگر جدا هستند.

امکان فروش اینترنتی ارز: در صورت آماده بودن زیرساخت‌های بانک‌ها، فروش ارز از طریق سامانه‌های آنلاین بانک‌های عامل نیز قابل انجام خواهد بود. احراز هویت کامل در این بستر الزامی است.

بازخرید ارز مازاد: ارز خریداری‌شده که استفاده نشده باشد، تا ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ توسط همان بانک فروشنده و به نرخ رسمی خرید مرکز مبادله (ETS) بازخرید خواهد شد. تنها بانک اولیه‌ای که ارز را فروخته، مجاز به بازخرید است.

ارائه رسید فروش الزامی است: بانک‌ها موظف‌اند هنگام فروش، صورت‌حساب رسمی ارائه داده و مقررات نظارتی را رعایت کنند.

تکمیل فرم تعهد: فروش ارز در قالب سهمیه اربعین منوط به امضای فرم تعهد و پذیرش شرایط توسط زائر خواهد بود.

بانک‌های عامل

بنابر اعلام بانک مرکزی، بانک‌های عامل فروش ارز اربعین شامل بانک ملی ایران، بانک تجارت، بانک صادرات ایران و پست بانک ایران است.

برآورد هزینه حمل و نقل زائران از مرز مهران تا عتبات عالیات؛ حداقل ۴۳ هزار دینار برای رفت و برگشت کامل

با نزدیک شدن به ایام اربعین حسینی، زائران بسیاری از سراسر ایران از مرزهای زمینی راهی شهرهای زیارتی عراق می‌شوند. در این میان، اطلاع از هزینه‌های حمل‌ونقل از پایانه‌های مرزی تا نجف اشرف و کربلای معلی می‌تواند نقش مهمی در برنامه‌ریزی و مدیریت سفر ایفا کند.

در این میان مرز مهران پرترددترین و محبوب‌ترین مسیر بین زائران است و نرخ‌ها در این مرز نسبتاً مناسب‌تر هستند البته به شرط دسترسی نزدیک‌تر زائران به این مرز.

بر اساس نرخ‌های میدانی جمع‌آوری‌شده، هزینه حمل و نقل از مرز مهران تا شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا برای زائران، بسته به وسیله نقلیه انتخابی، در بازه‌ای بین ۴۳ تا ۱۴۴ هزار دینار عراق برای رفت و برگشت خواهد بود.

در ادامه، جزئیات مسیرها و برآورد مجموع هزینه‌ها برای یک زائر که با مسیرهای رایج زمینی تردد می‌کند آورده شده است.

زائران پس از ورود از مرز مهران، معمولاً سفر خود را به ترتیب از نجف آغاز می‌کنند، سپس در مسیر نجف به کربلا، خود را به مراسم پیاده‌روی و زیارت حرم امام حسین (ع) می‌رسانند. پس از آن نیز، بسیاری از زائران مسیر خود را به سمت کاظمین و سامرا ادامه داده یا مستقیماً به مرز بازمی‌گردند.

رفت: مسیر مهران، نجف، کربلا، عتبه (کاظمین / سامرا)

هزینه حمل و نقل از مهران به نجف بسته به استفاده از اتوبوس، ون یا تاکسی بین ۱۳ تا ۲۵ هزار دینار متغیر است. از نجف به کربلا نیز هزینه‌ها بین ۴ تا ۵ هزار دینار در نوسان است.

مسیر کربلا به عتبه (شامل کاظمین و سامرا)، در حال حاضر هزینه‌ای معادل ۱۲ هزار دینار دارد.

برگشت: مسیر عتبه به مرز مهران

مسیر بازگشت از عتبات به مرز مهران، نیز در حدود ۱۵ هزار دینار هزینه دارد.

در ادامه، هزینه‌های حمل‌ونقل برای سه مرز اصلی دیگر (خسروی، چذابه و شلمچه) به تفکیک و بر اساس بیشترین نرخ‌های اعلام‌شده آمده است.

مرز خسروی

مرز خسروی، یکی از مسیرهای اصلی برای زیارت اربعین حسینی، هزینه‌های حمل‌ونقل به نجف و کربلا در این نقطه نسبت به مرز مهران کمی بالاتر گزارش شده است.

در مسیر خسروی به نجف، حداکثر نرخ اتوبوس‌ها ۱۶ هزار دینار عراق، ون‌ها تا ۱۹ هزار دینار و سواری‌های شخصی مانند سایر مرزها، تا ۲۵ هزار دینار عراق تعیین شده است.

همچنین در مسیر خسروی به کربلا، هزینه‌ها نسبت به نجف کمی بیشتر است؛ نرخ اتوبوس‌ها تا ۱۵ هزار دینار، ون‌ها تا ۱۸ هزار دینار و سواری‌ها حداکثر ۲۵ هزار دینار عراق برای هر نفر است.

مرز چذابه

در مرز چذابه که اغلب میزبان زائران جنوبی کشور است، نرخ‌های حمل‌ونقل متعادل اما کمی بالاتر از خسروی اعلام شده است.

در مسیر چذابه به نجف، اتوبوس‌ها تا ۱۸ هزار دینار، ون‌ها حداکثر ۱۷ هزار دینار و سواری‌ها تا ۲۵ هزار دینار عراق قیمت‌گذاری شده‌اند.

هزینه‌ها در مسیر چذابه به کربلا بیشتر است و به ترتیب برای اتوبوس و ون تا ۲۰ هزار دینار و برای سواری‌ها تا ۳۰ هزار دینار عراق رسیده است.

مرز شلمچه

مرز شلمچه نیز با نرخ‌های مشابه مرز چذابه، گزینه‌ای دیگر برای زائران محسوب می‌شود.

در مسیر شلمچه به نجف، حداکثر نرخ اتوبوس‌ها و ون‌ها ۱۵ هزار دینار و سواری‌ها تا ۲۵ هزار دینار عراق است.

اما در مسیر شلمچه به کربلا، بیشترین نرخ‌ها ثبت شده است؛ اتوبوس‌ها و ون‌ها تا ۲۲ هزار دینار و سواری‌ها گران‌ترین نرخ را با حداکثر ۳۲ هزار دینار عراق برای هر نفر دارند.

جدول خلاصه هزینه‌های حمل و نقل زیارت اربعین

مرز

ارزان‌ترین مسیر

گران‌ترین مسیر

مهران

نجف با اتوبوس: ۱۳,۰۰۰ دینار

کربلا با سواری: ۲۵,۰۰۰ دینار

خسروی

نجف با اتوبوس: ۱۶,۰۰۰ دینار

کربلا با سواری: ۲۵,۰۰۰ دینار

چذابه

نجف با ون: ۱۷,۰۰۰ دینار

کربلا با سواری: ۳۰,۰۰۰ دینار

شلمچه

نجف با اتوبوس: ۱۵,۰۰۰ دینار

کربلا با سواری: ۳۲,۰۰۰ دینار

جمع هزینه رفت و برگشت

در ساده‌ترین حالت (استفاده کامل از اتوبوس در مسیرهای ممکن)، هزینه کل رفت و برگشت برای یک زائر از مرز مهران حداقل حدود ۴۳ هزار دینار عراق خواهد بود. در حالتی که زائر از مرزهای دیگر یا از تاکسی برای تمامی مسیرها استفاده کند، هزینه رفت و برگشت ممکن است از ۸۰ هزار دینار عراق نیز فراتر رود.

توصیه‌هایی به زائران

تا حد امکان از اتوبوس‌های عمومی و مجاز استفاده کنید.

کرایه‌ها را پیش از سوار شدن نهایی کنید و از پرداخت نرخ‌های خارج از عرف پرهیز کنید.

در صورت امکان، دینار عراقی به مقدار کافی همراه داشته باشید.

به دلیل نوسانات نرخ‌ها و ازدحام جمعیت، نرخ‌ها ممکن است دستخوش تغییرات جزئی شود.

روایت هاشمی رفسنجانی از سابقه طولانی دشمنی آمریکا با ایران

خبرگزاری مهر – گروه سیاست: جنگ ۱۲ روزه یکی از نمادهای آزادی ستیزی و مقابله با استقلال مردم ایران با تمدن کهن و دیرینه است. این جنگ نماد مبارزه طولانی مدت ایران با استعمار آمریکایی است، وقتی مردم جهان با پیام‌های امامین انقلاب ما در طول حدود ۵ دهه بیدار شدند، قلب‌هایشان همراه قلب‌های مردم مظلوم و ستم دیده فلسطین شد، دیگر رژیم وحشی و کودک‌کش صهیونیستی و حامی او آمریکای جنایتکار این میزان از فشارهای بین‌المللی را تاب نیاوردند و همچون ماری زخم خورده خواستند که به خیال باطل خودشان کار و یکسره کنند و جمهوری اسلامی را از میان بردارند، برای این کودتا هم سال‌ها تمرین کرده و خود را آماده کرده بودند که به سرعت همه نقشه‌هایشان نقش بر آب شد. مرور چرایی این جنگ و اینکه چه شد که رژیم صهیونیستی فکر کرد می‌تواند از سرزمین‌های اشغالی به خاک ایران تعرض کند و یک نظام قدرتمند را از پای در بیاورد موضوعی است که از ابعاد مختلف قابل بررسی است. محمد هاشمی رفسنجانی برادر مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی کسی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در جریان شکل‌گیری نهضت امام خمینی رحمت الله علیه فعالیت داشته در پاسخ به چرایی حمله رژیم صهیونیستی به ایران به ریشه مخالفت آمریکایی‌ها با نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت و سابقه این مخالفت دیرینه را روایت کرد، در ادامه بخش اول این گفتگو را بخوانید.

با توجه به تجربه و شناختی که از رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از اصلی‌ترین دشمنان کشورمان دارید، به نظر شما علت تعرض رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران چه بود؟

در مسائل سیاسی، امنیتی و منطقه‌ای لزوماً یک نظر وجود ندارد. نظرات متعددی وجود دارد. من به عنوان کسی که در دهه نخست انقلاب و در دوران امام خمینی رحمت الله حضور داشتم، شنیده‌هایی از امام در حوادث ۱۰ سال اول به خاطر دارم؛ البته معمولاً این موارد بیان شده اما کمتر راجع به برخی مسائل صحبت شده است. انقلاب اسلامی به معنای واقعی کلمه یک انقلاب مردمی بود. در سال ۱۳۵۶ انقلاب به پیروزی نزدیک شد، توافقی میان دولت عراق و دولت ایران صورت گرفت مبنی بر اینکه امام را از نجف بیرون کنند، فرستاده‌ای را به حضور امام فرستادند از او خواستند که فعالیتی نداشته باشد، بیانیه صادر نکند، سخنرانی نکند و سکوت کند و در غیر این صورت عراق را ترک کند. وزیر امور خارجه عراق به امام خمینی رحمت الله گفته بود رابطه دولت ما با ایران به نحوی است که ما نمی‌توانیم علیه نظام پهلوی و شاهنشاه کاری انجام دهیم، بنابراین شما یکی از این دو راه را انتخاب کنید. امام هم گذرنامه خود را جلوی فرستاده عراق گذاشت و گفت من نمی‌توانم سکوت کنم، من وظیفه دارم در برابر کشورم که این وقایع را بگویم.

امام خمینی از نجف به همراه یک گروه کوچک ۵ یا ۶ نفره خارج شد و در مرز کویت همراهان امام را پذیرفتند اما امام را نپذیرفتند بنابراین امام و همراهان او به بصره برگشتند و شب در هتلی ماندند تا تصمیم بگیرند به کجا بروند. آن شب آقای سیدحسین خمینی نوه امام و فرزند سید مصطفی از هتل با من تماس گرفت و می‌خواستم به من اطلاع دهند که فردای آن روز عازم چه کشوری خواهند بود، دو روز بعد از پاریس تماس گرفتم و گفتند امام به پاریس رفته است. علت اینکه پاریس را انتخاب کردم این بود که قبل از انقلاب چندین کشور از جمله فرانسه از شهروندان ایرانی ویزا تقاضا نمی‌کرد. البته در همان زمان کشورهای عربی از جمله کویت از ایرانیان ویزا می‌خواستند -من هم به پاریس رفتم-.

روایت هاشمی رفسنجانی از سابقه طولانی دشمنی آمریکا با ایران

در بدو ورود امام به پاریس و در فرودگاه شارل دوگل خبرنگاران می‌خواستند با امام گفتگو کنند که دولت فرانسه مانع شد، امام در واکنش به این اقدام دولت فرانسه گفتند که من سکوت را نمی‌پذیرم و اگر لازم باشد فرودگاه به فرودگاه می‌روم تا وظیفه‌ام را انجام دهم. یکی از نشریات جناح راست فرانسه مصاحبه‌ای با اما م انجام داد و برخلاف نظر دولت فرانسه این مصاحبه را منتشر کرد و پس از این رسانه‌های دیگر از دولت فرانسه طلبکاری کردند که چرا به رسانه وابسته به جناح خودت اجازه دادی اما به ما اجازه مصاحبه ندادی و این موجب شکستن محدودیت‌ها بود و این‌طور رسانه‌های دیگر شروع به مصاحبه کردند، من از ۱۱۷ روز استقرار امام در پاریس ۱۱۴ روز در خدمت ایشان بودم و در این زمان امام شاید روزانه با ۱۰۰ نفر از نمایندگان رسانه‌ها از کشورهای مختلف، مصاحبه می‌کرد و بر روی جنایات شاه و و خواست مردم تاکید داشت، امام تلویحاً در مصاحبه‌های خود به حامیان شاه از جمله آمریکا و اسرائیل که در آن زمان با ایران رابطه داشت، روسیه و فرانسه نیز می‌پرداخت. امام بر نهضت اسلامی و حکومت اسلامی تاکید داشت و می‌گفت مردم اسلام و حکومت اسلامی می‌خواهند.

۲۹ دی نماینده آمریکا ساعت ۱۰ شب به همراه نماینده ژیسگار دستن نماینده رئیس جمهور فرانسه به نوفل لوشاتو آمد و نماینده آمریکا تلویحاً به امام گفت شما به مسائل ایران کاری نداشته باشید، الان هم ایران نروید آنجا برای شما خطر دارد؛ فعلاً همین جا بمانید. به محض اینکه این‌ها در ساعت ۱۱:۳۰ از خانه امام بیرون رفتند، امام فرمودند اعلام کنید که من جمعه به ایران می‌روم، یک خبر نوشتیم و به رادیو فرانسه دادیم و ساعت ۱۲ شب پخش شد که امام خمینی می‌خواهند جمعه به ایران بروند

بیست و ششم دی ۱۳۵۷ جریان مبارزات انقلابی بسیار بالا گرفت و شاه ایران رفت، برای همین دو روایت بود که در یک روایت می‌گفتند آمریکایی‌ها به شاه گفتند که برو و مانند زمان مصدق با کودتایی برگرد؛ در روایت دیگر اشاره می‌شد که مردم همه مخالف حکومت شاه بودند و دریافتند که دیگر شاه نمی‌تواند حکومت کند و باید برود و باید حکومت دیگری تشکیل شود که شورای سلطنت تشکیل شد و بختیار نخست وزیر شد. بختیار در آن زمان در ظاهر از مخالفین آمریکا بود و در جبهه ملی محسوب می‌شد. دو روز بعد از رفتن شاه در بیست و هشتم دی ماه کارتر رئیس جمهور آمریکا با نوفل‌لوشاتو تماس گرفت و از امام خواست که اجازه دهد تا نماینده او به حضور امام برسد و مذاکره کند. امام اجازه داد. ۲۹ دی نماینده آمریکا ساعت ۱۰ شب به همراه نماینده ژیسگار دستن نماینده رئیس جمهور فرانسه به نوفل لوشاتو آمد و نماینده آمریکا تلویحاً به امام گفت شما به مسائل ایران کاری نداشته باشید، الان هم ایران نروید آنجا برای شما خطر دارد؛ فعلاً همین جا بمانید. آن زمان ۶۵ هزار کارشناس (مستشار) آمریکایی در حوزه‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی و … از آمریکایی‌ها در ایران بودند و حق توحش هم دریافت می‌کردند که با خانواده‌هایشان جمعیت قابل توجهی بودند؛ امام گفت من هنوز به مردم نگفتم با آمریکایی‌ها چه کار کنند، اگر لازم باشد می‌گویم؛ نماینده کارتر از این صحبت امام جا خورد. نماینده رئیس جمهور فرانسه از در مهربانی وارد شد به امام گفت اینجا برای شما خوب نیست و ما شما را به قصر ورسای منتقل می‌کنیم و الان هم به ایران نروید آنجا برای شما خطر دارد، امام تشکر کردند و گفتند جای من خوب است و به محض اینکه این‌ها در ساعت ۱۱:۳۰ از خانه امام بیرون رفتند، امام فرمودند اعلام کنید که من جمعه به ایران می‌روم، یک خبر نوشتیم و به رادیو فرانسه دادیم و ساعت ۱۲ شب پخش شد که امام خمینی می‌خواهند جمعه به ایران بروند. بختیار فرودگاه‌ها را بست و اجازه نداد هواپیمای ایران‌ایر بیاید اما یک هواپیمای ایرفرانس ۷۴۷ را چارتر کردیم و قرار شد جمعه بعد که دوازدهم بهمن بود امام را به ایران بیاورد. به این ترتیب امام روز دوازدهم به ایران آمدند و تا بیست و دوم بهمن گروه‌های مختلف به مدرسه رفاه می‌آمدند و به امام اعلام وفاداری و بیعت می‌کردند. در همین ایام گارد شاهنشاهی از روی لباس‌های نظامی خود لباس‌های دیگر پوشیده بودند و نزد امام آمدند و در مدرسه رفاه لباس‌های رویی خود را درآوردند و با همان لباس‌های نظامی جلوی امام رژه رفتند و با امام بیعت کردند.

بختیار بیستم بهمن ماه را حکومت نظامی اعلام کرده بود و امام هم فرموده بودند که مردم به خیابان‌ها بیایند و این‌طور مردم به خیابان‌ها، پادگان‌ها و کلانتری‌ها آمدند و تقریباً ۳۶ ساعت درگیری و زد و خورد میان مردم و بعضی از نیروهای وفادار به شاه ایجاد شد.

اما در ۲۲ بهمن آنها شکست خوردند و مردم پیروز شدند و شهید محلاتی بیانیه‌ای نوشت؛ رادیو گاهی همان بیانیه را پخش می‌کند که «این صدای جمهوری اسلامی ایران است، این صدای اسلام است» و این‌طور پیروزی انقلاب را اعلام کرده بودند. تا اینجا مردم واقعاً با تمام وجود آمدند، مثلاً از زمانی که امام به پاریس رفتند که در مهر ماه بود و ۱۱۷ روز آنجا بودند در خارج از کشور عده‌ای از مبارزین می‌آمدند و اعلام وفاداری به امام می‌کردند، بیعت می‌کردند؛ در داخل هم مردم هر روز و هر شب تظاهرات داشتند شعارهای کوبنده سر می‌داد که بالاخره ۲۲ بهمن انقلاب پیروز شد. اما وقتی انقلاب پیروز شد، مرتبط با سفارت آمریکا در ایران که در زمان شاه مرکز فرماندهی آمریکایی‌ها در داخل کشور و در منطقه خاورمیانه بود، گزارش‌هایی آمد که سفارت آمریکا درصدد یک کودتا علیه امام و انقلاب و انقلابیون است. وقتی این خبر بین خواص منتشر شد، دانشجویان که بعد عنوان پیروان خط امام را برای خود انتخاب کردند، تصمیم گرفتند سفارت آمریکا را اشغال کنند یک روز از دیوارهای سفارت بالا رفتند و درها را باز کردند و در داخل سفارت آمریکا رفتند و کارکنان آنجا هم تا می‌توانستند اسناد را در دستگاه‌های خردکن ریختند تا از بین ببرند اما دانشجویان ما پیروز شدند و حدود ۷۰ نفر از کارکنان سفارت آمریکا را دستگیر کردند، منتظر نظر امام بودند که اگر این دستگیر را تأیید نمی‌شد، اجازه دهند این کارکنان از سفارت بیرون بیایند. آقای بازرگان نخست وزیر بود و آقای دکتر یزدی وزیر امور خارجه بود و درخواست کردند که امام موافقت کند تا کارکنان سفارت از آنجا خارج شوند، ولی امام نه تنها موافقت نکرد بلکه اسم این کار را انقلاب دوم گذاشتند.

انقلاب اول مبارزه با استبداد داخلی بود و این انقلاب دوم که مقابله با آمریکا بود در واقع مبارزه با استعمار خارجی بود. امام تسخیر سفارت آمریکا را که بعداً به آن لانه جاسوسی گفتند به عنوان انقلاب دوم نامگذاری کرد، در زمان مبارزات انقلابی که جبهه ملی و نهضت آزادی از سمت ملی‌گراها وجود داشت، در حرف‌های خود به دوران مصدق استناد می‌کردند که شاه بیرون رفت اما آمریکایی‌ها آمدند و کودتایی به پاک کردند و شاه را برگرداندند و تا حدودی هم به مشروطه استناد می‌کردند و می‌گفتند که ملت ایران در مبارزاتش علیه استبداد موفق شده اما علیه استعمار شکست می‌خورد بنابراین نباید با آمریکایی‌ها مبارزه کنید، شکست می‌خورید.‌

روایت هاشمی رفسنجانی از سابقه طولانی دشمنی آمریکا با ایران

برخی هنوز هم می‌گویند همه ماجرای ما با آمریکایی‌ها از زمان اشغال سفارت شروع شد.

توضیح می‌دهم به هر حال نظر دولت موقت که آقای بازرگان که در آن وقت از سوی جبهه ملی و نهضت آزادی‌ها مستقر بود، این بود که ما در مبارزه با استعمار شکست می‌خوریم، اما در مبارزه با استبداد پیروز می‌شویم، پس نباید وارد مبارزه شویم، اما وقتی امام اسم آن را انقلاب دوم گذاشتند دیگر دانشجویان تثبیت شدند و شب‌ها تعداد زیادی از مردم جلوی سفارتخانه آمریکا تظاهرات می‌کردند، علیه آمریکایی‌ها شعار می‌دادند و در نتیجه آنها کارمندان سفارت را که گروگان گرفته بودند ۴۴۴ روز نگه داشتند. امام موضوع را به مجلس ارجاع داد تا آن را حل کند، مجلس برای اینکه به این موضوع ورود کند زمانی طول کشید و در نهایت گروگان‌ها را آزاد کردند. دانشجویان اسنادی را که کارکنان سفارت آمریکا در دستگاه‌های خردکن ریخته بودند را به هم چسباندند و چندین کتاب از داخل همین کاغذها و اسناد راجع به سیاست‌های آمریکا و برنامه‌های آنها علیه ایران و انقلاب به چاپ رسید. در این مقطع ایرانیان به تعبیر جبهه ملی در مبارزه با استبداد پیروز شدند که شاه را بیرون کردند و همینطور بختیار را و نظام شاهنشاهی را که امام اعلام کرده بودند، این نظام غیر مردمی جعلی است، از بین بردند و همینطور به دولت آمریکا که سمبل استعمار بود، پیروز شدند.

آمریکایی‌ها بیکار ننشستند و اقداماتی نظیر کودتای نوژه را پیش بردند البته آنها ۱۸ کودتا علیه جمهوری اسلامی طراحی کرده بودند که پیش از اجرای این کودتاها، عوامل آنها کشف و دستگیر می‌شدند. پس از آنکه از مسیر کودتاها شکست خوردند صدام را تحریک کردند تا با ایران وارد جنگ شود، در زمان شاه قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر میان ایران و عراق منعقد شده بود و صدام در تلویزیون این قرارداد را پاره کرد و گفت آن زمان ما ضعیف بودیم و ایران قوی بود، حالا ما قوی هستیم و دیگر قرارداد الجزایر را قبول نداریم، این قرارداد راجع به رود مشترک و آبراه‌های مرزی بود. این‌طور جنگ آغاز شد و صدام حمله هوایی به همه فرودگاه‌های کشورمان داشت و امام گفتند که یک دیوانه‌ای سنگی انداخته نمی‌تواند هیچ کاری کند و آمریکا هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، جنگ ۸ سال طول کشید. در این ۸ سال تقریباً بسیاری از کشورها طرفدار عراق بودند، مثلاً ارتش عراق برای حزب بعث یک ارتش روسی بود. کویت بندرش را در اختیار عراق قرار داده بود؛ مصر هم نیرو فرستاده بود، فرانسه هواپیماهای میراژ ۲۰۰۰ به عراق داده بود و آمریکا نیز هواپیمای ایروکس داده بود که اطلاعات جمع می‌کرد همینطور سلاح در اختیار عراق قرار می‌داد. آلمان نیز سلاح شیمیایی به صدام داده بود و تقریباً همه کشورها با صدام علیه ایران بود، ولی ملت ایران به رهبری امام و حضور مردم بالاخره موفق شدند و قطعنامه‌ای که صادر شد علیه صدام و به نفع ایران بود که آتش بس شد و جنگ با آتش بس پایان گرفت. البته جنگ آن زمان پایان نگرفت چرا که تعدادی اسرا در هر دو کشور بودند، حدود ۷۰ هزار اسیر از ایران در خاک عراق بود و همین میزان هم از طرف آنها در ایران بود. درست است که عواقب جنگ برپا بود اما دیگر جنگ نظامی و میدان نبود، البته بعد از آنکه آتش بس را پذیرفتند و قرار شد دیگر جنگی نباشد به یکباره منافقین و مجاهدین از سمت غرب حمله کردند و می‌خواستند تا کرمانشاه و تهران بیایند، پایتخت را بگیرند که در عملیات مرصاد ارتش و سپاه ما آنها را گیر انداختند. صدام به این‌ها امکانات بسیاری نظیر ماشین و تانک داده بود به هر حال موفق نشدند و شکست خوردند و جنگ به اتمام رسید و پس از آن دولت تشکیل شد. البته قبل از اتمام جنگ دولت آقای خامنه‌ای برقرار بود و مهندس موسوی نخست وزیر بود. پس از سال ۶۷ که جنگ تمام شد، انتخابات برگزار شد و آقای هاشمی رئیس جمهور شد و آقای خامنه‌ای پس از رحلت امام خمینی به عنوان رهبر انتخاب شد. مسئله اختلاف با آمریکا موضوعی بود که حل نشد. حتی آقای هاشمی در این رابطه نامه‌ای به امام نوشته بودند.

روایت هاشمی رفسنجانی از سابقه طولانی دشمنی آمریکا با ایران

آیا مسأله ما با آمریکا اختلاف است یا سطح بالاتری از این را می‌بینید؟

اگر از زمان پیروزی انقلاب تا به حال، مواضع و حرف‌های دولتمردان آمریکا را رصد کنیم، دو حرف بیشتر راجع به ایران نگفتند اولاً انقلاب را تأیید نکردند و جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند و یا برای ایران تغییر رژیم می‌خواستند که نظام را عوض کنند و یا تغییر رفتار می‌خواستند. معنی تغییر رفتار این بود که ایران با اسرائیل بسازد و مراوده داشته باشد چرا که قبل از انقلاب اسرائیل در ایران سفارتخانه داشت و نفت خود را از طریق ایران تأمین می‌کرد. انقلاب که پیروز شد سفارت اسرائیل را به عرفات دادیم و فلسطینیان در این سفارت مستقر شدند. آمریکایی‌ها ابرقدرت بودند و هیچگاه با ایران تعامل به معنای رایج کلمه انجام ندادند؛ دنبال ترور و کودتا بودند. منافقین ۱۷ هزار نفر را ترور کردند. این‌ها مردم عادی بودند و جز مقامات نبودند.

اگر از زمان پیروزی انقلاب تا به حال، مواضع و حرف‌های دولتمردان آمریکا را رصد کنیم، دو حرف بیشتر راجع به ایران نگفتند اولاً انقلاب را تأیید نکردند و جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند و یا برای ایران تغییر رژیم می‌خواستند که نظام را عوض کنند و یا تغییر رفتار می‌خواستند. معنی تغییر رفتار این بود که ایران با اسرائیل بسازد و مراوده داشته باشد چرا که قبل از انقلاب اسرائیل در ایران سفارتخانه داشت و نفت خود را از طریق ایران تأمین می‌کرد

غیر از جریان حزب و نخست وزیری که علیه مسئولین بود و شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران که شهید شدند، عمده ترورها مردم عادی و کسبه بودند که عکس امام را داشتند و منافقین آنها را ترور می‌کردند. آمریکایی‌ها از تروریست‌ها حمایت می‌کردند و هم به دنبال کودتا بودند، حتی سفیر آمریکا بود که به صدام گفته بود جنگ را آغاز کند و ما پشت تو هستیم، آنها با انقلاب خوب نبودند و هنوز هم موضع خوبی راجع به انقلاب نگرفته‌اند؛ از سویی جهان آن زمان دو قطبی بود که یک قطب شرق و یک قطب دیگر غرب بود، قطب شرق با ایران وارد مذاکره شد. علی رغم آنکه ارتش صدام یک ارتش روسی بود و روسیه به آنها کمک کرده بود اما پس از مدتی به سمت ایران آمدند و تانک T72 که تانک بسیار مؤثری بود را به ایران دادند و البته شرق مخالف آمریکا بود و به دلیل اینکه انقلاب ایران هم مخالف آمریکا بود وارد سازش با ایران شد و تا زمانی که امام نامه به گورباچف داد و گفت کمونیست باید به موزه تاریخ بپیوندد، آنها نیز قبول کردند و در حقیقت شعار اصلی انقلاب که نه شرقی و نه غربی بود، به مرحله‌ای رسید که دیگر ما با شرق مبارزه نمی‌کردیم و آنها هم با ما مخالفت نبودند. مبارزه ما فقط با آمریکا و غرب بود آنها نیز با ما مبارزه می‌کردند که به مرحله تحریم‌ها رسید. سوالی که مطرح کردید که چرا اسرائیل حمله کرده و چه تحلیلی داشته، بر این مبنا که ایران با آمریکا مخالف است و یا آنها با ایران مخالف هستند، آنها تغییر نظام را می‌خواستند و برنامه‌ریزی کردند که نظام را تغییر دهند و فکر می‌کردند اگر فرماندهان ما را بزنند و یا یک سری از خواص و سران را بزنند مردم علیه نظام به خیابان‌ها می‌آیند، تکیه آنها روی این بود که مردم الان با نظام خوب نیستند. منتها آمدند و با این تحلیل و جاسوس‌هایی که در ایران داشتند، وارد شدند و جایگاه و منازل مسکونی فرماندهان، دانشمندان هسته‌ای همچنین افراد مؤثر را شناسایی کردند و در حرکت کودتایی آنها را ترور کردند و جنگ را آغاز کردند و فکر کردند که این جنگ منجر به آمدن مردم خیابان‌ها می‌شود، مردم حکومت را از بین می‌برند اما این تحلیل آنها برعکس شد و مردم حامی نظام بودند و در حمایت از نظام به خیابان آمدند و ارتش و سپاه به فرماندهی رهبری خودشان را بازسازی کردند. قدرت نظامی ایران خوب بود، حرکت کردند و زدند و برنامه آنها برعکس شد. آنطور که برخی از رسانه‌های غربی و نظر تحلیلگران آمده بود، حتی در اسرائیل هم مطرح شده بود این بود که اگر این جنگ ادامه پیدا می‌کرد اسرائیل ساقط می‌شد. با خیزشی که ارتش و سپاه ما با قدرت موشکی و پهپادی‌شان برداشته بودند تحلیل این بود که با ادامه یافتن این جنگ اسرائیل نابود می‌شد، بنابراین درخواست آتش بس کردند و البته با وساطت ترامپ آتش بس صورت گرفت هرچند که ترامپ قاتل شهید سلیمانی است و در دور اول هم که رئیس جمهور شده بود با ایران مخالفت می‌کرد و برجام را پاره کرد. در مجلس هم برخی از تندروها برجام را پاره کردند که بگویند اعتبار ندارد. بنابراین قضیه جنگ مطابق برنامه‌ریزی و تحلیل‌های آمریکا و اسرائیل برای از بین بردن نظام آنطور که می‌خواستم پیش نرفت، حتی ۵ یا ۶ دور مذاکره انجام دادند، ترامپ اعلام کرد من ۶۰ روز مهلت داده بودم و حالا شصت و یکمین روز است و جنگ را آغاز کردند و فکر می‌کردند می‌توانند نظام ما را از بین ببرند. قدرت نظامی ایران که دیگر مثل گذشته ضعیف نیست عامل پیروزی ما شد همچنین مهم‌تر از این عامل حمایت مردم و حضور آنها بود و این همان چیزی است که اسرائیل و آمریکا پیش بینی نکرده بودند.

پس از حمله اسرائیل شاهد انتصاب سریع فرماندهان از سوی رهبر انقلاب بودیم، نقش رهبری را در پیروزی این جنگ چقدر مؤثر می‌دانید؟

رهبری بسیار مؤثر بود چرا که آنها دانشمندان و فرماندهان و افراد مؤثر نظام ما را مورد هدف قرار دادند و فکر می‌کردم دیگر در ایران کسی نیست، طرحی که اسرائیلی‌ها داشتند و آن را منتشر هم کرده‌اند این بود که محل تشکیل شورای امنیت ملی ما را هدف قرار دهند و سران قوا را بزنند و پس از آن رهبری را هدف قرار دهند، این‌طور کشور ما را تصاحب کنند، رهبری مطابق ساختار نظام وقتی فرماندهان را انتخاب می‌کنند به فکر پس از آنها نیز هستند، که اگر این فرماندهان نباشند نفرات بعدی چه کسانی باشند و رهبری این ساختار را با همکاری فرماندهان و مشاورین خود هدایت کرده‌اند. به هر حال این فرماندهان جایگزین داشتند و به محض اینکه این فرماندهان را ترور کردن در ظرف کمتر از ۱۰ یا ۱۲ ساعت جانشینان آنها تعیین شدند و آنها نیز آماده کار بودند. بنابراین این بسیار مؤثر بود، قبلاً برای این‌ها فکر شده بود و فرمانده و جانشین آنها انتخاب شده بودند.

از هشتگ تا طوفان دیجیتال؛ روایت سقوط آزاد اسرائیل

به گزارش آرمان آرا؛ در عصر دیجیتال، میدان نبرد دیگر به جبهه‌های فیزیکی محدود نمی‌شود. عصر دیجیتال، مرزهای جنگ را از نو ترسیم کرده و «جنگ روایت‌ها» را به یکی از تعیین‌کننده‌ترین عرصه‌های تقابل تبدیل کرده است. در این پارادایم نوین، شبکه‌های اجتماعی از فضایی برای سرگرمی و ارتباطات شخصی فراتر رفته و به سلاحی قدرتمند در نبرد بدل شده‌اند؛ سلاحی که با قدرت افشاگری و بسیج آنی کاربران قادر است روایت‌های رسمی جعلی مانند نگاه‌های ترویجی از سوی صهیونیست‌ها را به چالش بکشد و یک دادگاه جهانی مبتنی بر افکار عمومی برپا کند.

در بحبوحه تشدید تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه، این پدیده با قدرتی بی‌سابقه ظهور کرده است. دیگر این تنها رسانه‌های سنتی نیستند که دروازه‌بانان اطلاعات محسوب می‌شوند. امروز، هر شهروند در هر نقطه از جهان با یک تلفن همراه، به صورت بالقوه یک فعال رسانه‌ای و مدنی است که می‌تواند تصاویر واقعی، بی‌واسطه و تکان‌دهنده از فاجعه انسانی غزه را در لحظه به دست میلیون‌ها کاربر در سراسر جهان برساند. این جریان سیل‌آسای محتوا، از تصاویر کودکان گرسنه و ساختمان‌های ویران شده تا شهادت شهروندان بی دفاع فلسطینی در صف‌های دریافت کمک، فضای مجازی را به تریبونی جهانی برای صدای مردم فلسطین تبدیل کرده و روایتی جایگزین و قدرتمند در برابر ماشین تبلیغاتی تل‌آویو قرار داده است.

آرمان آرا در این یادداشت تحلیلی، با مروری کوتاه بر روند این پدیده، استدلال می‌کند که موج انتقادی علیه جنایات اشغالگران در فضای دیجیتال، یک طغیان احساسی و گذرا نیست، بلکه یک جنبش ساختاریافته و داده‌محور است که تأثیرات ملموس و قابل اندازه‌گیری بر جایگاه بین‌المللی این رژیم گذاشته است. از یک سو، تحلیل محتوایی فعالیت کاربران و هشتگ‌های پربازدید گویای عمق فاجعه در غزه هستند و از سوی دیگر، داده‌های آماری و نظرسنجی‌های معتبر بین‌المللی فرسایش شدید وجهه رژیم صهیونیستی و رهبران آن را در میان ملت‌های جهان به تصویر می‌کشند. در این میان، هدف نشان دادن این است که چگونه پیکسل‌ها و بایت‌ها در عصر اطلاعات، به ابزاری برای پاسخگو کردن قدرت و شکل‌دهی به یک وجدان جمعی جهانی علیه بی‌عدالتی تبدیل شده‌اند.

هشتگ‌ها به مثابه فریاد؛ روایت گرسنگی در غزه

یکی از برجسته‌ترین نمودهای کنشگری دیجیتال کاربران طرفدار فلسطین، همه‌گیر شدن هشتگ «#GazaIsStarving» (غزه گرسنه است) در پلتفرم‌های مختلفی چون ایکس و اینستاگرام محسوب می‌شود. این هشتگ که بازدیدهای چند صد هزارتایی را ثبت کرده، تنها یک ترند مجازی نیست؛ بلکه بازتابی مستقیم از فاجعه انسانی است که در غزه جریان دارد. محتوای منتشر شده ذیل این هشتگ، شامل تصاویر و ویدئوهای تکان‌دهنده‌ای از کودکانی است که با سوءتغذیه شدید دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مردمی که برای دریافت اندکی غذا در صف‌های کمک‌رسانی هدف قرار می‌گیرند و خانواده‌هایی که در میان ویرانه‌ها برای یافتن قوت لایموت تلاش می‌کنند.

این روایت دیجیتال به شکلی مستند نشان می‌دهد که اشغالگران صهیونیست با محاصره شدید غزه و ممانعت از ورود کافی کمک‌های بشردوستانه، از گرسنگی به عنوان یک سلاح جنگی استفاده می‌کند. گزارش‌ها از کشته شدن صدها فلسطینی در نزدیکی مراکز توزیع کمک و ممنوعیت فعالیت آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) در غزه، مؤید این واقعیت تلخ است.

وبگاه خبری الجزیره طی روزهای اخیر در گزارشی اعلام کرد این محتواها که به سرعت توسط کاربران در سراسر جهان بازنشر می‌شوند، تصویری بی‌پرده از جنایات جنگی و نقض سیستماتیک حقوق بشر ارائه می‌دهند؛ تصویری که پیش از این کمتر به این شکل در معرض دید افکار عمومی جهانی قرار گرفته بود.

سقوط آزاد وجهه اسرائیل در نظرسنجی‌های جهانی

این موج انتقادی در فضای مجازی، با افت شدید مشروعیت رژیم صهیونیستی در عرصه بین‌المللی هم‌زمان شده است. بر اساس نظرسنجی جامع مرکز تحقیقاتی پیو (Pew Research Center) به تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۲۵ که در ۲۴ کشور جهان انجام شده، دیدگاه‌ها نسبت به رژیم اشغالگر قدس و نخست‌وزیر آن، بنیامین نتانیاهو، به شدت منفی است. بر اساس نتایج نظر سنجی، در ۲۰ کشور از این ۲۴ کشور، اکثریت قاطع جمعیت دیدگاهی منفی نسبت به صهیونیست‌ها دارند. این روند نزولی حتی در میان متحدان سنتی اشغالگران نیز مشهود است؛ برای مثال، در بریتانیا میزان دیدگاه منفی از ۴۴ درصد در سال ۲۰۱۳ به ۶۱ درصد در مقطع کنونی رسیده و در ایالات متحده نیز این رقم طی سه سال اخیر ۱۱ درصد افزایش یافته است.

بر اساس گزارش مذکور تحلیل عمیق‌تر این داده‌ها، شکاف‌های معناداری را آشکار می‌کند:

  • شکاف نسلی: در کشورهای توسعه‌یافته مانند آمریکا، کانادا و فرانسه، جوانان به مراتب دیدگاه منفی‌تری نسبت به نسل‌های مسن‌تر در قبال رژیم صهیونیستی دارند. به عقیده کارشناسان این امر نشان می‌دهد نسل جدید که اطلاعات خود را بیشتر از منابع آنلاین و بدون فیلتر دریافت می‌کند، پذیرش کمتری برای روایت‌های رسمی دولت‌ها داشته و با قربانیان فلسطینی همدردی بیشتری می‌کند.
  • شکاف ایدئولوژیک: در اکثر کشورها، افراد با گرایش‌های چپ و لیبرال، منتقدان سرسخت‌تری برای سیاست‌های رژیم اشغالگر قدس هستند. برای مثال در آمریکا، ۷۴ درصد لیبرال‌ها دیدگاهی منفی نسبت به اسرائیل دارند، در حالی که این رقم در میان محافظه‌کاران تنها ۳۰ درصد است. به زعم بسیاری از متخصصان، این آمار نشان می‌دهد که انتقاد از اسرائیل به یک موضع محوری در میان جریان‌های عدالت‌خواه جهانی تبدیل شده است.

گزارش‌ها حاکی از آن است که این دیدگاه منفی و تنفر عمومی به شخص نتانیاهو نیز تسری یافته و در اکثر کشورهای متحد صهیونیسم، اعتماد عمومی به او برای مدیریت صحیح امور جهانی در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد. متخصصان بر این باورند که داده‌های دیجیتال ثابت می‌کنند انتقادات آنلاین، یک پدیده گذرا و محدود به حباب‌های مجازی نیستند، بلکه بازتابی از یک تغییر بنیادین در افکار عمومی جهان هستند.

روایت متقابل و اتهام یهودستیزی

نهادهای حامی صهیونیسم و دولت این رژیم در واکنش به این فشار فزاینده افکار عمومی جهان، تلاش می‌کنند تا انتقادات از سیاست‌های خود را با برچسب «یهودستیزی» (Antisemitism) بی‌اعتبار سازند. گزارش‌هایی مانند نظرسنجی اتحادیه ضد افترا (ADL) که مدعی افزایش باورهای یهودستیزانه در سطح جهان شده است، اغلب در این راستا به کار گرفته می‌شود. این گزارش با طرح ادعایی عجیب و دور از ذهن، تأکید می‌کند که نزدیک به نیمی از جمعیت جهان دارای نگرش‌های یهودستیزانه هستند و این روند در میان جوانان شدت بیشتری دارد!

با این حال، تحلیل دقیق‌تر شرایط نشان می‌دهد که باید میان انتقاد از یک رژیم سیاسی اشغالگر به دلیل سیاست‌های نظامی و تجاوزکارانه آن و نفرت‌پراکنی علیه یک قومیت یا مذهب، تمایز قائل شد. داده‌های مرکز پیو به وضوح نشان می‌دهد که بخش بزرگی از نگرش منفی جهانی، معطوف به سیاست‌های مشخص دولت رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو است. جوانان و گروه‌های لیبرالی که در جوامع غربی بر اساس اصول حقوق بشر و عدالت اجتماعی به نقد عملکرد اشغالگران می‌پردازند، در واقع در حال اعتراض به یک ساختار سیاسی و نظامی هستند، نه یک گروه مذهبی. استفاده ابزاری از اتهام یهودستیزی برای خاموش کردن صدای منتقدان، راهبردی است که با افزایش آگاهی عمومی، کارایی خود را به تدریج از دست می‌دهد.

سخن پایانی

به عقیده بسیاری از متخصصان، آنچه امروز در برابر چشمان ما در حال وقوع است، صرفاً یک موج زودگذر از فعالیت‌های آنلاین نیست؛ بلکه تجلی هم‌افزایی قدرتمند و تاریخی میان کنشگری دیجیتال و تحولات بنیادین در افکار عمومی جهانی است. این دو پدیده در یک حلقه بازخورد یکدیگر را تقویت می‌کنند. به عبارت دیگر، روایت‌های دست اول، مستند و تکان‌دهنده از جنایات جنگی و بحران انسانی در غزه که از طریق شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شوند، دیگر تنها داستان‌های پراکنده نیستند. بنابراین، وقتی مرکز تحقیقاتی پیو از سقوط بی‌سابقه وجهه بین‌المللی رژین صهیونیستی گزارش می‌دهد، این آمار خشک و بی‌روح با تصویر کودکی که از سوءتغذیه رنج می‌برد یا فیلم حمله به غیرنظامیان در صف غذا، معنایی انسانی، اخلاقی و فوری پیدا می‌کند. به عبارت دیگر، جریان دیجیتال، چرایی پشت این اعداد را به جهانیان نشان می‌دهد.

در مقابل این موج سهمگین، راهبرد دفاعی صهیونیست‌ها و لابی‌های حامی آن‌ها، به شکل فزاینده‌ای بر استفاده از سپر اتهام یهودستیزی برای منحرف کردن انتقادات متمرکز شده است. این راهبرد که سال‌ها کارآمدی نسبی داشت، امروز در برابر شفافیت بی‌سابقه‌ای که فناوری به ارمغان آورده، در حال فرسایش است. شواهد نشان می‌دهد مخاطب جهانی، به ویژه نسل جوان که با سواد رسانه‌ای بالاتری رشد یافته، به شکل فزاینده‌ای قادر به ایجاد یک تمایز شناختی حیاتی میان انتقاد مشروع از سیاست‌های یک دولت اشغالگر و نظامی با نفرت‌پراکنی نژادپرستانه علیه یک قوم یا دین است. وقتی انتقادات مشخصاً متوجه اقدامات دولت نتانیاهو، محاصره غزه و نقض قوانین بین‌المللی است، برچسب یهودستیزی دیگر نمی‌تواند به عنوان یک ابزار خاموش‌کننده مؤثر عمل کند.

در نهایت، به نظر می‌رسد که «طوفان دیجیتال» علیه سیاست‌های رژیم صهیونیستی، پدیده‌ای فراتر از یک موضوع فناورانه است. این رخداد، نشانه‌ای روشن از یک تغییر پارادایم جهانی در موازنه قدرت است. ما شاهد ظهور الگویی نوین برای پاسخگویی هستیم که در آن «قدرت نرم» افکار عمومی که توسط فناوری به توان رسیده، می‌تواند «قدرت سخت» نظامی و دیپلماتیک را به چالش بکشد. «دادگاه افکار عمومی» دیگر یک مفهوم انتزاعی نیست؛ این دادگاه اکنون تریبون هیئت منصفه‌ای متشکل از کاربران جهانی و شواهد و مدارک مبتنی بر محتوای دیجیتال خود را دارد. در این دادگاه، مصونیت از مجازات که دولت‌های قدرتمند برای دهه‌ها از آن برخوردار بودند، به شدت تضعیف شده است. آنچه در قبال مسئله فلسطین در حال رخ دادن است، ممکن است سرآغازی برای عصری باشد که در آن هیچ تجاوز و جنایتی، هرچقدر هم که توسط قدرت‌های بزرگ حمایت شود، نمی‌تواند از زیر نورافکن تیزبین وجدان بیدار جمعی در امان بماند.

🚨 رئیس دفتر عقیدتی فرماندهی کل قوا: رهبر انقلاب توانستند به موقع سیستم فرماندهی را در نیروهای مسلح بازسازی کنند/ مردم پای رهبری و انقلاب ایستادند

به گزارش آرمان آرا، علی سعیدی رئیس دفتر عقیدتی و سیاسی فرمانده کل قوا امروز در حاشیه برگزاری گرامیداشت شهدای جنگ ۱۲ روزه اظهار کرد: آمریکا با یک برنامه ۱۵ ساله و با ابزاری با عنوان رژیم صهیونیستی درصدد بود نظام را از پای در بیاورد؛ برنامه و محاسبات دشمن دقیق بود اما نکته‌ای که فراموش کرده بودند اراده خدا، رهبری انقلاب، و حضور مردم بود که توطئه دشمن را خنثی کردند.

بنا بر روایت فارس، وی افزود: رهبر انقلاب بسیار موثر و به موقع توانستند سیستم فرماندهی را در نیروهای مسلح بازسازی کنند.

رئیس دفتر عقیدتی و سیاسی فرمانده کل قوا خاطرنشان کرد: مردم انصافاً با همه وجود میدان آمدند و برخلاف تصور دشمنان، مردم پای امام و رهبری و نظام و انقلاب ایستادند و فداکاری کردند و بزرگترین توسعه را خنثی کردند.

او بیان کرد: نیروهای مسلح نیز به سرعت وارد عمل شدند و توانستند ضربه‌ای به رژیم صهیونیستی بزنند که به تدریج آثارش آن مشخص می شود.

وی تصریح کرد: دولت خوشبختانه در این مسیر همراه بود و این عوامل چندگانه توانست بزرگ‌ترین توطئه را خنثی بکند.

۲۹۲۲۱

نقاب «مبارزان آزادی»!

به گزارش آرمان آرا، مسعود رجوی در شب آغاز عملیات گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید… کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند… از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور می‌دهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد… علاوه بر آن، ضدهوایی و موشک سام ۷ هم که داریم… هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب به‌همراه ستون‌ها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشین‌ها به صورت ستون حرکت می‌کنند.»

در تیر ماه سال ۶۷، صدام حسین طی یک نطق تلویزیونی اعلام کرد: «… بعد از مدتی خواهید دید که چگونه منافقین به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همین‌طور پیوستن مردم ایران به صفوف آنها را خواهید دید.» به این ترتیب ۶ روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت توسط ایران، نیروهای عراقی توافقات این قطعنامه را زیر پا گذاشته، مجدداً در جنوب و حوالی خرمشهر حمله کردند تا راه نفوذ برای ارتش منافقین باز شود و حتی توانستند تا آستانه تصرف آن پیش روند. به این ترتیب نیروهای دفاعی ایران در جبهه‌های جنوبی مستقر شدند. در این زمان سازمان مجاهدین عملیاتی با نام فروغ جاویدان را از مرزهای غرب ایران آغاز کرد.

به‌رغم آنچه خواندید، عملیات مرصاد در صبح روز پنج مرداد به فرماندهی شهید علی صیاد شیرازی با رمز «یا علی» آغاز شد و با حمله پر قدرت رزمندگان اسلام، تنگه چارزبر تبدیل به جهنمی برای یاران وفادار صدام حسین شد. اما چگونه منافقین چنین یاران وفاداری جمع کرده بودند و آنان را در صف همراهان خود نگه داشته بودند؟ در این متن، به مناسبت سالگرد عملیات مرصاد، به شیوه‌های تبلیغات و پروپاگاندای منافقین از ابتدا تا کنون پرداخته‌ایم.

سرمایه‌گذاری برای مشروعیت

عملیات مرصاد که در اواخر جنگ ایران و عراق رخ داد، یادآور حمله‌ای نظامی از سوی منافقین (سازمان مجاهدین خلق) به خاک ایران بود که با شکست سنگین و تلفات گسترده‌ای برای این گروهک همراه شد. در حالی که منافقین، این واقعه را یک نبرد قهرمانانه برای «آزادی ایران» معرفی می‌کنند، تحلیلگران و کارشناسان بسیاری آن را نمادی از اقدامات تروریستی، بی‌رحمی و همکاری با دشمن خارجی در زمان جنگ می‌دانند. این روایت‌های متضاد، ماهیت اصلی منافقین را به نمایش می‌گذارد: یک ماشین تبلیغاتی پیچیده و یک فرقه سیاسی که برای بقای خود، از هر ابزاری استفاده می‌کند.

در ادامه، این متن به بررسی عمیق‌تر استراتژی‌های تبلیغاتی و پروپاگاندای این سازمان می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه منافقین تلاش کرده در دهه‌های اخیر، تصویر خود را از یک گروه ستیزه‌جو به یک نیروی سیاسی مشروع تغییر دهد. یکی از مؤثرترین ابزارهای پروپاگاندای منافقین، لابی‌گری گسترده و پرهزینه در پایتخت‌های غربی، به‌ویژه در واشنگتن دی‌سی و بروکسل است. این گروهک میلیاردها دلار صرف شرکت‌های حقوقی و لابی‌گران قدرتمند کرده تا صدای خود را به گوش سیاستمداران و مقامات ارشد برساند. گزارش‌های متعددی از سوی اندیشکده‌ها و رسانه‌های معتبر، این سرمایه‌گذاری هنگفت را تأیید کرده‌اند.

توهم حمایت بین‌المللی

یکی از بزرگ‌ترین اقدامات منافقین در این حوزه، خروج از لیست سازمان‌های تروریستی ایالات متحده و اتحادیه اروپا بود. در سال ۲۰۱۲، وزارت خارجه آمریکا به رهبری هیلاری کلینتون، نام این سازمان را از لیست خارج کرد. این تصمیم پس از سال‌ها کمپین فشار سیاسی و لابی‌گری شدید صورت گرفت. منافقین توانستند با جذب سیاست‌مداران بازنشسته و فعال به‌عنوان سخنران در نشست‌های خود، تصویری از حمایت گسترده و مشروعیت به نمایش بگذارند.

همچنین، منافقین در گردهمایی‌های سالانه خود در پاریس یا آلبانی، سخنرانان پرنفوذی را دعوت می‌کنند که در ازای دریافت مبالغ هنگفت، از مواضع این گروهک حمایت کنند. افرادی مانند رودی جولیانی، جان بولتون و دیگر مقامات سابق آمریکایی و اروپایی، در این نشست‌ها حضور یافته و از سازمان به‌عنوان «تنها جایگزین دموکراتیک برای حکومت فعلی ایران» یاد کرده‌اند. روزنامه گاردین در گزارشی در سال ۲۰۱۹، به پرداخت مبالغ گزاف به این سیاستمداران اشاره کرد و ماهیت «خدمات در ازای پول» را در روابط آنها با سازمان افشا کرد. این استراتژی به سازمان کمک کرده تا در رسانه‌های بین‌المللی، به‌عنوان یک اپوزیسیون مشروع و دموکراتیک معرفی شود و از سابقه تروریستی خود فاصله بگیرد.

در سال‌های اخیر، گروهک تروریستی منافقین تحت رهبری مسعود و مریم رجوی، به‌طور مداوم تلاش کرده است تا با نمایش پیوندهای سطحی با مقامات غربی، تصویری جعلی از مشروعیت ایجاد کند. در واقع فرقه رجوی به دنبال سیاستمداران بازنشسته و سالخورده از اروپا و ایالات متحده است تا توهم «حمایت بین‌المللی» را ایجاد کند. نمونه بارز این فریب، مصاحبه اخیر با دیوید جونز، کننده سابق پارلمان ولز است که در رسانه این گروه به نام «سیمای آزادی» پخش شد. جونز که مدت‌هاست از سیاست فعال بازنشسته شده، به هیچ وجه کننده موضع رسمی دولت بریتانیا نیست. این تاکتیک فراتر از دیوید جونز است. در طول سال‌ها، منافقین از حضور یا اظهارات افرادی مانند:
جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ایالات متحده
رودی جولیانی، وکیل سابق دونالد ترامپ
پاتریک کندی، کننده سابق کنگره ایالات متحده
اینگرید بتانکور، سیاستمدار بازنشسته کلمبیایی
آلخو ویدال‌کوادراس، نایب‌رئیس سابق پارلمان اروپا
جولیانو پیزاپیا، کننده سابق پارلمان ایتالیا
و دیگر شخصیت‌های بازنشسته که یا کمک‌های مالی دریافت کرده‌اند یا به دلیل مواضع ضدایرانی خود – خواسته یا ناخواسته – به ماشین تبلیغاتی فرقه رجوی خدمت کرده‌اند، بهره‌برداری کرده است. هیچ‌یک از این افراد، به‌ویژه در نقش‌های کنونی خود، نفوذی در نهادهای تصمیم‌گیری رسمی ندارند. مشارکت آنها در رویدادهای منافقین نشان‌دهنده سیاست‌های دولت‌های مربوطه نیست و گاهی اوقات انتقاد رسانه‌ها و عموم را به دنبال داشته است. همچنین در ژانویه سال میلادی جاری، مایک پومپئو پس از دیدار با مریم رجوی توییت کرد که دولت ایران به‌زودی سرنگون خواهد شد!

هزینه‌های سخنرانی منافقین

این تصویر، گرفته‌شده از یک شرکت رزرو سخنران و مجری، قیمت رزرو مایک پمپئو برای هر سخنرانی را نشان می‌دهد. او برای همسویی با فرقه تروریستی افراطی رجوی چقدر دریافت می‌کند؟ وب‌سایت نشان می‌دهد که استخدام او به‌عنوان سخنران بین ۷۵ هزار تا ۱۴۹ هزار دلار هزینه دارد. سندی که نشان می‌دهد هر کسی می‌تواند او را دعوت کند تا دیدگاه‌هایش را به نفع خود بیان کند.

مایک پمپئو بار دیگر در ازای ۲۱۰ هزار دلار از منافقین تمجید کرده است. بااین‌حال، موضوع با پمپئو به پایان نمی‌رسد. مقامات دیگری نیز هستند که در ازای مبالغ هنگفت حاضرند به نفع منافقین صحبت کنند. مانند مایک پنس که برای مدت کوتاهی نامزد ریاست‌جمهوری ایالات متحده بود. او مجبور بود اسناد مالی خود را ارائه دهد.

حمایت خودجوش!

علاوه بر این، تظاهرات ضد ایرانی که منافقین در هشت فوریه سال میلادی جاری در پاریس برگزار کردند، مثل همیشه جنجالی بود. علاوه بر پرچم‌های متعدد اوکراینی که حضور صدها پناهجوی اوکراینی را در این رویداد نشان می‌داد، گزارش‌هایی از نارضایتی این شرکت‌کنندگان فریب‌خورده نیز منتشر شد.
تصویری که بیش از همه در شبکه‌های اجتماعی دیده شد و دست‌به‌دست شد، توییتی از یک شرکت‌کننده اوکراینی بود که نارضایتی خود را از خدمات ارائه‌شده توسط برگزارکنندگان تظاهرات ابراز کرد و آنها را بر اساس عملکرد فریبکارانه منافقین سرزنش کرد.

البته این شرکت‌کننده اوکراینی در توییت خود نوشته بود: «ایرانی‌ها (!) فریبکار و دروغگو هستند. دیروز یک سازمان ایرانی من را به تظاهراتی علیه روسیه و برای حمایت از کشورم دعوت کرد و وعده مهمان‌نوازی و تور پاریس داد، اما سپس متوجه شدم که این دروغ بود و در ابتدای مراسم پرچم‌های کشورم را از من گرفتند. همین کلاهبرداران متحد روسیه هستند». این در حالی است که شورای ملی مقاومت، به‌عنوان ویترین تبلیغاتی منافقین، در گزارش‌های خود ادعا کرده که اوکراینی‌ها به‌صورت خودجوش! به تظاهرات ضد ایرانی آنها پیوسته‌اند. برای مثال، گزارش یورونیوز به یک پرستار ۳۷ ساله اوکراینی که اکنون در آلمان زندگی می‌کند، به‌عنوان «یکی از افرادی که برای پیوستن به معترضان ایرانی به پاریس آمده» اشاره می‌کند. برای یک اوکراینی جنگ‌زده که با هزاران سختی در کشورهای اروپایی ساکن شده، تور پاریس می‌تواند سفری رویایی باشد که با اتوبوس‌های منافقین محقق می‌شود. ممکن است کمی انگیزه سیاسی و احساسات ضدایرانی مشترک نیز چاشنی این دوستی پاریسی باشد، اما ظاهراً اشتباه منافقین در طول تظاهرات و پذیرایی باعث رسوایی شده است. روایت‌ها نشان می‌دهد، این اولین بار نیست که فرقه رجوی پناهجویان و آوارگان آسیب‌پذیر از سراسر اروپا را با وعده ناهار و ساندویچ و تور پاریس به پاریس می‌فرستد.

کنترل روایت آنلاین

در دنیای امروز، فضای مجازی میدان نبرد جدیدی برای پروپاگاندا است. منافقین نیز به خوبی این موضوع را درک کرده و یک سیستم پیچیده و گسترده آنلاین را برای کنترل روایت‌ها به کار گرفته است.

مزارع ترول و حساب‌های جعلی

گزارش‌های پژوهشی از سازمان‌هایی مانند SpecialEurasia و رسانه‌های معتبر، از وجود «مزارع ترول» (Online Troll Farms) در پایگاه‌های این سازمان، به ویژه در آلبانی خبر می‌دهند. اعضای منافقین با استفاده از هزاران حساب کاربری جعلی و واقعی، محتواهای جانبدارانه را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند. این حساب‌ها به صورت هماهنگ، به انتقاد از سیاست‌های حکومت ایران می‌پردازند و در عین حال به هرگونه محتوایی که علیه منافقین باشد، حمله می‌کنند. هدف از این کار، مهندسی افکار عمومی و القای این تصور است که سازمان از حمایت مردمی گسترده‌ای برخوردار است.

علاوه بر انتشار محتوا، این حساب‌ها برای حمله به روزنامه‌نگاران، کارشناسان و دانشگاهیانی که به نقد این گروهک می‌پردازند نیز استفاده می‌شوند. بسیاری از خبرنگاران بین‌المللی که گزارش‌هایی انتقادی در مورد منافقین منتشر کرده‌اند، از دریافت پیام‌های توهین‌آمیز و تهدیدآمیز از سوی این حساب‌ها خبر داده‌اند. این تاکتیک یک استراتژی ارعاب است که به منظور ساکت‌کردن منتقدان و جلوگیری از انتشار گزارش‌های منفی به کار می‌رود.

پوستری که نماد ریاکاری منافقین شد

در ماه‌های اخیر (فوریه ۲۰۲۵)، عکسی از کنفرانس منافقین در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده و باردیگر توجه منفی کاربران را به خود جلب کرده است. این عکس از کنفرانس اخیر به‌اصطلاح شورای ملی مقاومت در پایگاه منافقین در پاریس گرفته شده است. چندین مقام غربی و تعدادی از اعضای منافقین، حامیان و اعضای زن در این به‌اصطلاح کنفرانس حضور دارند، اما نکته اصلی پوستری است که در انتهای سالن نصب شده است. ابعاد این پوستر و زاویه فیلم‌برداری به‌گونه‌ای است که در پس‌زمینه جمعیت واقعی حاضر در جلسه، حضور جمعیتی بزرگ‌تر در سالن را القا می‌کند. این نمایش ریاکارانه از اندازه مخاطبان منافقین کافی بود تا باردیگر هشتگ‌های ضدمنافقین در شبکه‌های اجتماعی ترند شود.

با این‌حال، جزئیات بیشتری درباره روش‌های فریبکارانه منافقین را می‌توان در پست‌های اعضای جدا شده از این گروه یافت. محمدرضا ترابی، سرباز کودک سابق منافقین، در پستی در حساب X خود زیر این عکس، تاکتیک منافقین برای بزرگ‌نمایی اندازه مخاطبان خود را «یک روش شناخته‌شده دستکاری» توصیف کرد که «به‌طور مکرر توسط منافقین استفاده می‌شود.» او سپس درباره اولین مواجهه خود با چنین پدیده‌ای در روزهای اولیه حضورش در منافقین نوشت: در سال ۱۹۹۹، همان سالی که به‌عنوان سرباز کودک استخدام شدم، این سازمان رویدادی در پاریس برگزار کرد و ادعا کرد که ۲۰,۰۰۰ نفر در آن شرکت کرده‌اند. در آن زمان منافقین اغلب رویدادهای فرهنگی و کنسرت‌هایی را برای جذب حامیان از دیاسپورای ایرانی برگزار می‌کردند. با این حال، سالنی که برای این رویداد اجاره کرده بودند – و تعداد صندلی‌های خالی که در دوربین دیده می‌شد – داستان دیگری را روایت می‌کرد. مشخص بود که تعداد شرکت‌کنندگان بسیار کمتر از ادعاهای آنها بود و این موضوع شایعاتی را در واحد ما که عمدتاً از تازه‌واردان تشکیل شده بود، برانگیخت.

چند روز بعد مهوش سپهری، معروف به خواهر نسرین، فرمانده ارشد منافقین جلسه‌ای با ما برگزار کرد تا به این موضوع رسیدگی کند. هنوز به‌وضوح سخنان او را به یاد دارم که با عصبانیت اعلام کرد: «البته که ۲۰ هزار شرکت‌کننده نبود! فکر کردید چه؟! وقتی پای دشمنان ما در میان باشد، ما هیچ «صداقت و فداکاری» (شعار منافقین) نداریم. ما می‌توانیم و اعداد را بزرگ‌نمایی می‌کنیم!»

ترابی که ۱۸ سال عضو منافقین بوده و در بخش‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و مالی این سازمان خدمت کرده است، اذعان می‌کند که دستکاری اعداد و ارقام یک فرهنگ فریب است که «عمیقاً در ساختار سازمانی» این گروه ریشه دوانده است. این عضو سابق منافقین که امروز منتقد سرسخت این گروهک است و تلاش می‌کند سیاستمداران غربی را از ماهیت آن آگاه کند، سوال اساسی را از مخاطبان هدف خود، یعنی سیاستمداران غربی فریب‌خورده و رشوه‌گرفته، مطرح می‌کند: اگر منافقین مایل به استفاده از پوسترها برای جعل مخاطبان بزرگ‌تر در رویدادهای خود هستند، باید پرسید: در چه جای دیگر و چگونه شما را فریب می‌دهند؟

ماشینی برای تولید پروپاگاندا

یکی از مهم‌ترین ابعاد وجودی منافقین که کمتر در رسانه‌های جریان اصلی موردتوجه قرار گرفته، ساختار فرقه‌ای آن است. بسیاری از تحلیلگران، فعالان حقوق‌بشر و اعضای سابق این سازمان را یک فرقه سیاسی-ایدئولوژیک می‌دانند که اعضای خود را از دنیای بیرون جدا کرده و بر تمام جنبه‌های زندگی آنها کنترل دارد. این ساختار، به سازمان اجازه می‌دهد تا یک ماشین پروپاگاندای کارآمد و بی‌وقفه را مدیریت کند.

انزوای فیزیکی و ذهنی

اعضای منافقین در کمپ‌های ایزوله مانند اشرف در عراق و پس از آن در اشرف سه در آلبانی زندگی می‌کنند. آنها از ارتباط با خانواده و دوستان خود در ایران منع شده‌اند. این انزوا، به رهبری سازمان اجازه می‌دهد تا تنها روایت خود را به اعضا منتقل کند و از دسترسی آنها به اطلاعات دیگر جلوگیری کند. گزارش‌های دیده‌بان حقوق‌بشر (Human Rights Watch) و شهادت‌های اعضای سابق، حکایت از کنترل شدید برزندگی شخصی، ممنوعیت ازدواج و حتی جداشدن زوج‌ها دارد. علاوه بر این اعضای سازمان در کمپ‌های خود، به صورت شبانه‌روزی مشغول تولید محتوای تبلیغاتی هستند. آنها از برنامه‌های کامپیوتری و نرم‌افزارهای پیچیده برای طراحی پوستر، تولید کلیپ‌های ویدئویی و انتشار اخبار در شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. این سیستم به این گروهک امکان می‌دهد تا در هر لحظه، رویدادها را به نفع خود تفسیر کرده و آنها را در فضای مجازی بازتاب دهد.

تحریف تاریخ و بازنویسی روایت‌ها

یکی از برجسته‌ترین اقدامات پروپاگاندایی منافقین، تلاش برای تحریف تاریخ و بازنویسی روایت‌های مربوط به گذشته خود است. این سازمان به جای پذیرش مسئولیت اقدامات خشونت‌آمیز خود، آنها را به‌عنوان مبارزات انقلابی معرفی می‌کند.

همان‌طور که پیشتر اشاره شد، عملیات فروغ جاویدان (نامی که منافقین به این حمله دادند) از سوی رسانه‌های داخلی و بسیاری از کارشناسان خارجی، به‌عنوان یک اقدام تروریستی در راستای همکاری با رژیم صدام حسین در اواخر جنگ، شناخته می‌شود. با این حال، منفقین در روایت‌های خود، این عملیات را نمادی از رشادت و از خودگذشتگی اعضا برای «آزادی ایران» معرفی کرده و از اشاره به همکاری با رژیم بعث خودداری می‌کنند. از سوی دیگر منافقین در دهه ۱۳۶۰ مسئولیت ترورهای متعددی از مقامات رسمی ایران را بر عهده گرفت. در حالی که این اقدامات از سوی بسیاری به‌عنوان تروریسم شناخته می‌شود، منافقین آنها را به‌عنوان «اعدام انقلابی» و «پاسخ به سرکوب» توصیف می‌کنند. این بازنویسی تاریخی، به این گروهک کمک می‌کند تا از سابقه خشونت‌آمیز خود فرار کرده و چهره‌ای مشروع به خود بگیرد.

با این اوصاف، بررسی اقدامات و استراتژی‌های منافقین نشان می‌دهد که این گروه، فراتر از یک گروهک سیاسی معمولی، یک فرقه ایدئولوژیک با به کار گیری توانایی‌های گسترده در لابی‌گری، پروپاگاندا و کنترل اعضا است. درک این ابعاد، برای تحلیل درست از ماهیت و اهداف این سازمان ضروری است.

🚨 رئیس سازمان بسیج: همه مردم تحت فرماندهی فرمانده کل قوا برای مبارزه اعلام آمادگی کردند/ فردای تجاوز رژیم صهیونیستی شاهد چیزی شبیه معجزه در کشور بودیم

 به گزارش آرمان آرا، سردار غلامرضا سلیمانی رئیس سازمان بسیج مستضعفین، در مراسم یادبود سردار شهید «غلامحسین غیب‌پرور» که عصر امروز (یکشنبه) در حسینیه فاطمه‌الزهرا (سلام‌الله‌علیها) برگزار شد، به نقش مؤثر این شهید در تربیت جوانان انقلابی طی ۴۶ سال گذشته اشاره کرد و اظهار داشت: امام راحل در عملیات طریق‌القدس فرمودند که فتح‌الفتوح، پرورش جوانان ما است.

به نقل از دفاع پرس، سردار سلیمانی همچنین به درخشش ملت ایران در دفاع مقدس ۱۲ روزه اشاره و عنوان کرد: این رویداد در تاریخ بی‌سابقه بود و در دوره‌ای که یک فرد دیوانه بر قدرت آمریکا حاکم بود، اتفاق افتاد.

وی با بیان اینکه در این جنگ، صاحبان صنایع آمریکایی که همگی صهیونیست بودند، پیچیده‌ترین صنایع نظامی را به رژیم صهیونیستی ارائه کردند، گفت: دشمن بر اساس برآورد ابلهانه خود فکر می‌کرد که با این جنگ، اتفاقاتی در داخل کشور رخ خواهد داد؛ اما فردای تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار، ما شاهد چیزی شبیه معجزه در کشور بودیم.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین خاطرنشان کرد: همه مردم تحت فرماندهی فرمانده معظم کل قوا برای مبارزه اعلام آمادگی کردند و حتی ایرانیان خارج از کشور نیز به میدان آمدند و دنیا را متعجب کردند.

سردار سلیمانی به وحدت، همدلی و فداکاری ملت ایران اشاره و بیان کرد: این دستاوردی است که انقلاب اسلامی با رهبری امامین انقلاب به منصه ظهور رساند و برای رؤیت پیامدهای بلندمدت پیروزی بزرگ ایران در دفاع مقدس ۱۲ روزه باید اندکی صبر کرد.

وی با اشاره به سخنان امام خمینی (ره) در مورد ناتوانی آمریکا، خاطرنشان کرد: آن روز که امام خمینی (ره) فرمودند «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند کند»، این یک راهبرد بود.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین اضافه کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دوران زعامت خود، به‌منظور تولید قدرتی که این راهبرد عملیاتی شود، برنامه‌ریزی کردند.

جدیدترین موضع گیری بارزانی درباره ایران

به گزارش آرمان آرا، مسرور بارزانی نخست‌وزیر اقلیم کردستان عراق در اظهاراتی به الشرق الاخباریه گفت: اقلیم کردستان عراق به روابط خود با همه کشورها، از جمله ایران احترام می‌گذارد. اقلیم هرگز در راستای توطئه علیه کشورهای همسایه خود حرکت نکرده و هرگز منشأ تهدید علیه این کشورها نبوده است.

وی گفت: ایران همسایه بزرگی برای عراق و اقلیم است. دارای مرز طولانی با ایران هستیم. ایرانیان نگران امنیت ملی خود هستند. اقلیم به روابط خود با همه کشورها، از جمله ایران احترام می‌گذارد. کردستان هرگز در راستای توطئه علیه کشورهای همسایه خود حرکت نکرده و اقلیم کردستان هرگز منشأ تهدید علیه این کشورها نبوده است.

بارزانی افزود: به باور من، در بیشتر مواقع، شاهد اتهام‌زنی‌ها و بزرگنمایی از شرایط توسط برخی علیه کردستان هستیم. اما از طرفی، ما شاهد سفر مقامات ایران به کردستان و قدردانی آن‌ها از اقلیم کردستان عراق و رویکرد مسئولانه آن هستیم.

درباره سوریه نیز گفت: ما نمی‌توانیم در امور سوریه که یک کشور دیگری است مداخله کنیم. پیشنهاد دادیم که بین دولت تازه سوریه و کردهای سوریه میانجی‌گری کنیم. از سوریه‌ای باثبات حمایت می‌کنیم.

او در پاسخ به سوال دیگری درباره حمایت آمریکا از اقلیم کردستان عراق افزود: آمریکا یکی از نزدیک‌ترین متحدان و شریکان اقلیم است. ما به‌دنبال تعمیق روابطمان با آمریکا هستیم.

بارزانی در پاسخ به سوال دیگری درباره جنگ رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران گفت: هیچکس خواستار جنگ نیست. تضعیف امنیت و ثبات در منطقه به ضرر همه کشورها خواهد بود. امیدواریم مذاکرات صلح تازه‌ای صورت بگیرد و بی‌ثباتی کنونی با ثبات و امنیت جایگزین شود.

او در پاسخ به سوالی درباره تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران افزود: ما خواستار جنگ نیستیم. امیدواریم مذاکره و گفتگو جایگزین تهدید و جنگ شود.

🚨 طائب: جنگ امروز، جنگ اطلاعاتی و امنیتی است / نیروهای مسلح سخت‌تر از گذشته درس پشیمان کننده می‌دهند

به گزارش آرمان آرا، حجت الاسلام حسین طائب مشاور فرمانده کل سپاه، در جمع خبرنگاران گفت: در شرایط جنگی رجز خوانی زیاد است، اما چیزی که باید به آن توجه کرد این است که صهیونیست ها جنگیدند و آمریکا را هم به پشتیبانی خود آوردند و همه تلاششان را کردند و دیدند که یک خطای احمقانه آنها چه بلایی را برسرشان نازل کرد.

به نقل از دانشجو، طائب گفت: ملت ما نشان داده که ایستاده است و استقامت دارد، نیروهای مسلح ما نیز نشان دادند که آماده کار هستند و سخت‌تر از گذشته درس پشیمان کننده خواهند داد.

مشاور فرمانده کل سپاه بیان کرد: ما با استکبار و دشمن در جنگ هستیم. جنگ امروز، جنگ اطلاعاتی و امنیتی است. رژیم صهیونیستی و آمریکایی‌ها همه تلاش خود را برای فشار بر ملت ما می‌آورند. هر چه مقدار همبستگی ملت ما بالاتر بروند، طبیعی است که این همبستگی اجتماعی بسترساز ایجاد امنیت بیشتر در کشور است.

🚨 دشمن مرور کند که چه بارشی بر سرش فرود آمد