خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: کتاب «در بازداشت حزبالله» اثر محمدحسین عظیمی به تازگی توسط انتشارات سوره مهر راهی بازار نشر شده است. در بازداشت حزبالله، روایتی از سفر محمدحسین عظیمی به لبنان در روزهای پس از شهادت سیدحسن نصرالله است.
عظیمی در این کتاب به جای تمرکز بر اخبار جنگ و زد و خوردها، به مردم لبنان و اعضای حزبالله نزدیک شده و سعی کرده روایتی مردمی و عینی از جنگ، لبنان و حزبالله به مخاطب ارائه دهد. به بهانه انتشار این کتاب سراغ عظیمی رفتیم تا درباره هدفش از سفر به لبنان، مشاهداتش از حزبالله و نیز لبنانِ پس از شهادت سیدحسن با او صحبت کنیم. در این گفتگو همچنین نگاهی به عملکرد رسانهای خودمان درباره کشورهای مقاومت داشتیم و درباره این صحبت کردیم که آیا در روایت ایستادگی کشورهای مقاومت، موفق بودهایم یا نه؟
مشروح این گفتگو در ادامه میآید؛
* شما در روزهای سخت و دلهرهآوری به لبنان رفتید؛ دقیقاً ایام شهادت سید حسن نصرالله که لبنان زیر شدیدترین حملات رژیم صهیونیستی بود. چه شد که چنین تصمیمی گرفتید؟
من از همان روزهای بعد از هفتم اکتبر به مسئولان حوزه هنری و نهادهایی که در این حوزه فعالیت داشتند اعلام آمادگی کرده بودم میتوانم هرجایی که امکان سفر وجود دارد، برای روایت اتفاقات و رویدادها حضور پیدا کنم. این امکان فراهم نمیشد تا اینکه قبل از شهادت سید حسن نصرالله و بعد از آغاز تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان، با من تماس گرفتند و پرسیدند آمادگی داری بروی؟ یک روز قبل از شهادت سیدحسن حرکت من به لبنان قطعی شد و فردای شهادت سید بود که به سمت لبنان حرکت کردم.
در کتاب «در بازداشت حزب الله» دو تا سوال جدی داشتم؛ یک اینکه حزبالله لبنان بعد از سید حسن چه وضعیتی دارد؟ آنطور که رسانهها میگویند حزبالله شکست خورده و به پایان خودش رسیده یا آنطور که رهبری میگفت میتواند پس از سیدحسن هم با قوت به کار خودش ادامه بدهد؟
* یادم است همان روزهایی که شما به لبنان رفته بودید صحبتی با هم داشتیم و هردو به تصویر رسانهای که از لبنان به داخل ایران مخابره میشد، نقد داشتیم. چرا که تصویر خبرنگاران و انسانرسانهها از لبنان و مقاومت، تصویری شکستخورده از حزبالله بود و تنها کاری که رسانههای رسمی و غیررسمی انجام میدادند، عکس با محلهای اصابت بمب بود! شما با چه رویکردی به لبنان رفتید؟
من دو هدف جدی داشتم. اولین هدفم جمعآوری خاطرات مردمی از لحظه شهادت سید حسن بود و دومین هدف هم واکنشها به وعده صادق ۲. دو تا سوال جدی هم داشتم؛ یک اینکه حزبالله لبنان بعد از سید حسن چه وضعیتی دارد؟ آنطور که رسانهها میگویند حزبالله شکست خورده و به پایان خودش رسیده یا آنطور که رهبری میگفت میتواند پس از سیدحسن هم با قوت به کار خودش ادامه بدهد؟ واقعیتش تصویری که رسانهها برای من ساخته بودند همین بود؛ اینکه لبنان شکست خورده، حزبالله شکست خورده و نفسهای آخرش است. ولی وقتی به آنجا رفتم، با صحنه متفاوتی مواجه شدم. یک چیز دیگر هم این بود که اکثر رسانهها دائم در حال انتقال اخبار جنگ بودند، بدون توجه به مردمی که داشتند کار خودشان را پیش میبردند و مقاومت میکردند و سرزنده بودند. من به جای حضور در محل بمبارانها، معمولاً سعی میکردم به اردوگاههای آوارگان در نقاط مختلف لبنان سر بزنم و با مردم صحبت کنم. کار من بیشتر مصاحبه با مردم بود، تا مسئولان.
* درباره همین بازه زمانی در لبنان، چند کتاب دیگر هم نوشته شده است. جذابیت و تمایز کتاب شما برای مخاطب چیست؟
طبق بازخوردهایی که از دیگران گرفتم، روایت خیلی نزدیک کتاب از مردم لبنان، نقطه قوت کتاب است. من وارد تصویر هوایی و توجه به رویدادها و حوادث و اخبار نشدهام، بلکه کنار مردم قرار گرفته و با مردم حرف زده و جوابهای جالب و عجیبی شنیدهام که روایتش برای مردم جذاب است. همچنین فکر میکنم اتفاقی که برای خودم افتاد هم برای خوانندگان جذاب باشد؛ یعنی بازداشت در ضاحیه توسط بچههای حزبالله که تصویر نزدیکی از بچههای حزبالله به ما میدهد.
* قبل از این کتاب، تجربه نوشتنروایت داشتید؟
من پیش از کتاب در بازداشت حزبالله، چند تا کتاب داشتم. کتاب «هفت خوان رستم» درباره یک گروه جهادی که تدفین اموات کرونایی را انجام میدادند. کتاب دیگری درباره بچههای سازندگی به نام «گفتند نمیشود» داشتم که خاطرات بچههای جهاد سازندگی استان فارس از نوآوریهایی است که در دوره دفاع مقدس و بخش مهندسی رزمی انجام میدادند. همچنین یک کتاب به نام «اطلس تاریخ انقلاب در شیراز» دارم که من هم یکی از محققین و نویسندگان آن بودم.
* این سوال را از این جهت پرسیدم که بپرسم نثر کتاب «در بازداشت حزبالله» چقدر با کتابهای قبلی که نوشتید شباهت یا تمایز دارد؟ نثر کتاب روان و خوب است و مخاطب به خوبی پیش میرود. این تجربه اول شما بود؟
یکی از خوبیهای کتاب این است که در آن خودم هستم. در کتابهای قبلی از زبان افراد دیگر و شخصیتهای مختلف حرف میزدم ولی اینجا خودم بودم. از افکار و احساسات و تکهکلامهای خودم استفاده کردم و همین باعث شده که متن کتاب متفاوت از کتابهای قبلیام باشد.
* به عنوان کسی که تجربه حضور در لبنان را دارید، رویکرد رسانهای ما در حوزه کشورهای مقاومت چطور بوده است؟
ما حتی لبنان و حزبالله را هم به خوبیروایت نکردهایم. جنگ سی و سه روزه یکی از مهمترین اتفاقات مربوط به حزبالله است؛ اما ما چند تا کتاب درباره جنگ سی و سه روزه داریم؟ جز حاج قاسم که یک مصاحبه تلویزیونی درباره این جنگ انجام داد و آن هم از بُعد نظامی بود، ما چیز دیگری درباره این جنگ نداریم. یک کتاب آقای وحید خضاب ترجمه کرده است که خاطرات معاون سیاسی نبیهبری است. جز این هیچ کتاب دیگری نداریم. ما حتی از نزدیکترین دوستانمان در منطقه هم روایت و تصویری نداریم. روایتی که به مردم نزدیک شود و در کوچهپسکوچههای لبنان قدم بزند، وجود ندارد. یمن که دسترسیهای خاص خودش را نیاز دارد ولی درباره سوریه هم جز ایام دفاع از حرم، چیزی نداریم. درباره عراق هم جز مسأله اربعین، چیزی نداریم. این واقعاً ناراحتکننده است. یعنی ما هنوز فهم درستی از کشورهای مقاومت نداریم. در صورتی که اگر شناخت بیشتری داشته باشیم، تعاملات و ارتباطات ما با جبهه مقاومت متفاوت میشود.
وقتی داخل ماشینهایی سوار میشدیم، عمدتاً مداحی ایرانی گوش میکردند. حتی به من میگفتند مداحهای لبنانی روی وزن و ملودی مداحیهای ایرانی شعر عربی مینویسند و میخوانند، ولی مردم لبنان علاقه دارند که همچنان مداحیهای ایرانی را گوش کنند.
* شاید اگر این روایت رسانهای به درستی انجام میشد و دیپلماسی عمومی وجود داشت، مردم ما قبل از این جنگ با ماجرای لبنان و سوریه و… همراه میشدند. تاوان سختی ندادیم؟
بله. امروز که حماس زیر ضربه رفته است، سوریه را از دست دادیم، حزبالله آسیب دیده است و یمن تحت فشار است، تازه بسیاری از مردم متوجه شدند که شعار «نه غزه نه لبنان» چه شعار اشتباهی بود. اگر وقایع مربوط به مقاومت را زودتر روایت کرده بودیم و تنها به اخبار رسمی تکیه نمیکردیم، این اتفاقات نمیافتاد.
* به عنوان سوال آخر، جذابترین چیزی که در لبنان دیدید و در کتاب روایت کردید، چه بود؟
جذابترین چیزی که در لبنان دیدم، تأثیرپذیری شیعیان لبنان از ایران بود. مثلاً وقتی داخل ماشینهایی سوار میشدیم، عمدتاً مداحی ایرانی گوش میکردند. حتی به من میگفتند مداحهای لبنانی روی وزن و ملودی مداحیهای ایرانی شعر عربی مینویسند و میخوانند، ولی مردم لبنان علاقه دارند که همچنان مداحیهای ایرانی را گوش کنند.
همچنین جالب است که کتابهای ایران در داخل لبنان خواننده دارد؛ مثل کتاب «خاطرات شهید ابراهیم هادی» یا کتاب «پسرک فلافلفروش». نکته بعدی هم اینکه در طرحهای گرافیکی که در کوچهپسکوچههای بیروت و مناطق شیعهنشین به چشم میخورد، بسیاری از شخصیتهای ایرانی و نمادهای ایرانی هم حضور داشتند. حتی شعارهای ما را به زبان عربی شامی ترجمه کرده بودند و استفاده میکردند. اینها جذابترین چیزهایی بود که در لبنان دیدم.
به گزارش آرمان آرا به نقل از الجزیره، پس از شکست سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی در پیشبینی عملیات طوفان الاقصی که توسط جنبش حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ انجام شد، این رژیم شروع به ارزیابی مجدد ابزارهای اطلاعاتی و روشهای جمعآوری اطلاعات خود کرد.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت در گزارشی در این رابطه از تشدید تلاشهای اسرائیل در زمینه آموزش کادرهای انسانی متخصص در زبانها و لهجههای محلی با هدف تقویت تواناییهای اطلاعاتی خود پس از ناکامیهای اخیر خبر داد. سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی ضرورت بازگشت به ابزارهای سنتی، مانند زبان و جذب جاسوس در عرصه میدانی را در کنار استفاده از فناوری پیشرفته برای نظارت بر ارتباطات و شبکههای اجتماعی تأیید کردند.
بر این اساس، شعبه اطلاعات نظامی «امان» برنامههای آموزشی فشرده و ۶ ماهه ای را آغاز کرده است که مربوط به جوانانی است که دبیرستان را به پایان رساندهاند. این افراد برای یادگیری زبانها و لهجههای خاص، بر اساس نیازهای امنیتی، انتخاب میشوند.
یک افسر اسرائیلی با درجه سرهنگ دوم، در این رابطه گفته است که این رویکرد در سالهای آینده از طریق تقویت و گسترش سیستم کادرهای زبان در نهاد امنیتی ادامه خواهد یافت.
در مدارس زبان که توسط سرویس «امان» اداره میشوند، صدها سرباز سالانه زبانها و لهجههای متنوع عربی از جمله سوری، لبنانی، فلسطینی، عراقی و بدوی را یاد میگیرند. این آموزشها فراتر از جنبه زبانی است و شامل مواد متنی و صوتی برگرفته از واقعیت عملیاتی مانند مکالمات میدانی یا گزارشهای خبری میشود، تا آمادگی عملی کارآموزان حفظ شود، همچنین کارآموزان در معرض عبارات روزمره، آهنگها و کلیپهای ویدئویی از شبکههای اجتماعی قرار میگیرند تا لحن و لهجه میدانی عربی را به خوبی فرا گیرند.
نفوذ فرهنگی
آموزش سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی تنها به زبان محدود نمیشود، بلکه جنبه زبانی را با تحلیل فرهنگی و سیاسی ادغام میکند، در این آموزشها، جاسوسان یاد میگیرند که الگوهای فکری و عادات محلی کشورهای مختلف را درک کنند.
این منبع نظامی میافزاید که هدف این آموزشها، تنها پرورش «مترجم» نیست، بلکه اینها عوامل اطلاعاتی هستند که توانایی زبانی را با درک فرهنگ، جامعه و سیاست محلی ترکیب میکنند. وی افزود: برای اینکه یک افسر اطلاعاتی خوب باشید، باید نظریهها، فرهنگ و ارزشهایی را که اساس دیدگاه آنها [عربها] به جهان را تشکیل میدهند، مطالعه کنید.
روزنامه صهیونیستی معاریو نیز در این رابطه میافزاید که گزارشهای اسرائیلی با تأکید بر کمبود منابع جاسوسی در مورد یمنیها مینویسند که تل آویو انتظار ورود گروه انصارالله به نبرد علیه آنها را نداشتند. این امر مستلزم استخدام اسرائیلیهایی با ریشههای یمنی است که اخیراً به اسرائیل رسیدهاند و به عربی و لهجه یمنی مسلط هستند تا به جمعآوری اطلاعات درباره انصار الله کمک کنند.
بر اساس این گزارش در چارچوب اصلاحاتی که سرکردگان سرویسهای جاسوسی نظامی رژیم صهیونیستی پس از طوفان الاقصی اتخاذ کردند، دستورالعملهایی برای برگزاری دورههای فرهنگ اسلامی و زبان عربی از مرحله پیش از سربازی تا آموزش افسران صادر شد.
بنا بر اعلام رادیو ارتش صهیونیستی، هدف این ابتکار عمل، تجهیز پرسنل نظامی، سربازان و فرماندهان آینده به مهارتهای لازم برای درک عمیقتر جوامع عربی است.
بر اساس گزارشی که وبسایت “The Debrief Post” در ۱۶ ژوئیه منتشر کرد، تمامی اعضای بخش اطلاعات نظامی تحت آموزش مطالعات اسلامی قرار خواهند گرفت و نیمی از آنها تا سال آینده آموزش زبان عربی خواهند دید.
سلاح پنهان
به نوشته الجزیره در سالهای اخیر، مشخص شده است که رژیم صهیونیستی از استراتژیهای نرم مبتنی بر جنبههای روانی و فرهنگی استفاده میکند که هدف آن شکستن موانع روانی و نفوذ به آگاهی جمعی است، که این امر انتقال پیامها و تأثیرگذاری بر جامعه عربی را بدون ایجاد مقاومت آشکار برای آن آسانتر میکند.
عبدالرحمن مزهر روانشناس و کارشناس مسائل عربی با اشاره به خطرات این اقدام میگوید که این مشارکت زبانی و فرهنگی، شکاف روانی بین دو طرف را کاهش میدهد، زیرا لهجه فقط وسیلهای برای ارتباط نیست، بلکه هویت و شخصیت را بیان میکند. هنگامی که یک غریبه با لهجه فرد صحبت میکند، شنونده احساس آشنایی و پذیرش ناخودآگاه میکند که پذیرش پیامهای دشمن را بدون آگاهی آسانتر میکند.
این کارشناس میافزاید که این عملیات روانی، عادیسازی عاطفی با طرف مقابل را پایهگذاری میکند و انتقال ایدههای سیاسی و فرهنگی را از طریق اقداماتی مانند پوشیدن لباس سنتی عربی و ترویج غذاهای عربی به عنوان بخشی از آشپزخانه صهیونیستیها آسانتر میکند.
مزهر معتقد است که این سلاح نرم، خطرناکتر از سلاح سنتی است، زیرا سلاح سنتی شناخته شده است و با مقاومت مواجه میشود، اما سلاح نرم به آرامی نفوذ میکند تا مفاهیم و ارزشها را در جامعه بازسازی کند، بدون اینکه گیرنده خطر آن را احساس کند یا ماهیت تأثیر واقعی آن را درک کند.
استراتژی به کار گیری شخصیتهای عمومی
در همین رابطه وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به منظور تقویت ارتباط با افکار عمومی عرب، صفحات رسمی به زبان عربی برای مقامات ارشد در پلتفرمهای اجتماعی و صفحات برخی سفارتخانهها در کشورهای عربی مانند مصر و اردن ایجاد کرده است.
از برجستهترین شخصیتهایی که به طور مداوم به زبان عربی با افکار عمومی عرب تعامل دارند، آویخای ادرعی (سخنگوی رسمی ارتش اشغالگر) است که مشتاقانه با دنبالکنندگان در فیسبوک و توئیتر به طور مستقیم تعامل میکند. او همچنین عکسهایی از خود را از مکانهای مختلف در سرزمینهای اشغالی منتشر میکند، اگرچه این پستها اغلب با نظرات تمسخرآمیز از سوی افکار عمومی عرب مواجه میشوند.
انس ابراهیم، هماهنگکننده کل هماهنگی مقاومت در برابر صهیونیسم و عادیسازی، معتقد است که پروژه صهیونیستی تولید نسلی از سخنگویان رسمی به زبان عربی با لهجههای متنوع آن، بخشی از یک طرح عمیق است که ساختار آگاهی عربی را هدف قرار داده و نسلهای آینده را برای پذیرش رژیم صهیونیستی به عنوان بخشی طبیعی از بافت منطقه آماده میکند.
او معتقد است که خطرناکترین نکته در این سیاست این است که استعمار نرمی را تولید میکند که ذهن و قلب انسانها را از بین میبرد، زیرا اشغالگران تنها به تسلیحات متکی نیستند. به همین دلیل، مقاومت در برابر این پروژه از آگاهی، حفاظت از هویت و تقویت ایمنی روانی و فرهنگی آغاز میشود.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-08-01 08:31:002025-08-01 08:31:00شکست سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی؛روش جدید جذب جاسوس توسط «آمان»
به گزارش آرمان آرا به نقل از الجزیره، «بتسئیل اسموتریچ» وزیر دارایی رژیم صهیونیستی گفت: اسرائیل در جنگ علیه غزه بهای سنگینی پرداخته است و ما نباید اجازه دهیم که شکست در صفوف ما رخنه کند.
این وزیر صهیونیست در ادامه با طرح این ادعا که دولت فلسطین هیچ وقت تشکیل نخواهد شد، گفت: ما درباره بازگشت ربوده شدگان هیچ مذاکراتی با حماس نخواهیم داشت و حماس باید به طور کامل تسلیم و خلع سلاح شده و ربوده شدگان را بازگرداند.
اسموتریچ گفت: ما باید تصمیمی فوری برای اشغال همه مناطق نوار غزه گرفته و همه خرابکاران را به قتل برسانیم و وقت آن رسیده که رسماً حاکمیتمان را بر کرانه باختری تحمیل کنیم.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-31 22:46:002025-07-31 22:46:00وزیر صهیونیست: بهای سنگینی در جنگ پرداختیم
به گزارش آرمان آرا، روز پنجشنبه دوم مردادماه، وقوع آتشسوزی در منطقه آبیدر از توابع شهرستان سنندج، خساراتی به محیط زیست این ناحیه وارد کرد و متأسفانه به جان باختن سه نفر از فعالان محیط زیست منجر شد.
در پی این حادثه، سه فعال محیط زیست به نامهای «چیاکو یوسفینژاد»، «خبات امینی» و «حمید مرادی» که به صورت داوطلبانه و خودجوش برای مهار آتش اقدام کرده بودند، بر اثر شدت حریق و جراحات وارده جان خود را از دست دادند. این حادثه تلخ با واکنش گسترده افکار عمومی روبهرو شد و موجب تأثر مردم کردستان شد.
در همین حال، برخی رسانههای تجزیهطلب و وابسته به رژیم صهیونیستی تلاش کردند با تحریف واقعیت، از این واقعه تلخ بهرهبرداری سیاسی کنند و با انتشار ویدیوهایی با صداگذاری ساختگی، مدعی شدند که در مراسم تشییع این سه فعال محیط زیست، شعارهای تندی علیه نظام سر داده شده است.
این در حالی است که بنابر گزارشهای میدانی، مراسم تشییع پیکر این سه فعال فداکار، در فضایی آرام و بدون تنش برگزار شد. اقدامات این رسانهها در ادامه روند سابق آنها در تلاش برای ایجاد شکاف بین اقوام ایرانی و برهم زدن وحدت ملی ارزیابی میشود؛ اقدامی که مشابه آن در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز از سوی این رسانهها تکرار شده بود.
کارشناسان بر این باورند که چنین اقدامات تحریکآمیزی، نشانهای از ضعف، استیصال و ناتوانی رسانههای معاند در برابر انسجام و همبستگی ملی مردم ایران بهویژه مردم شریف کردستان است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-31 21:41:002025-07-31 21:41:00تلاش برای التهابآفرینی در کردستان توسط مزدوران رسانهای اسرائیل
به گزارش آرمان آرا، امیر سرتیپ محمد اکرمینیا در جمع دانشجویان مستقر در اردوگاه تابستانی دانشگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا(ص) با اشاره به ناکامی رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف شوم در حمله به کشورمان، اظهار کرد: ایجاد هرج و مرج داخلی، ساقط نمودن نظام و تجزیه ایران جز، نقشه شوم رژیم صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه بود که با تدابیر حکیمانه فرماندهی معظم کل قوا و بصیرت و هوشیاری مردم خنثی شد.
بنابر گزارش ایسنا، وی با بیان اینکه «رژیم صهیونیستی با وجود حمایتهای همه جانبه آمریکا به اهداف شوم خود نرسید» همدلی و اتحاد ایجاد شده در داخل کشور را یادآور شد و ادا مه داد: افزایش اتحاد و همبستگی در کشور نتیجه نقش آفرینی رهبر معظم انقلاب بود که باعث شد نقشه شوم دشمنان خنثی شود.
امیر سرتیپ اکرمی نیا با اشاره به تحولات منطقه گفت: آمریکا و رژیم صهیونیستی با تلاش برای سرنگونی نظام سوریه و تخریب زیر ساختهای این کشور، به دنبال تجزیه سوریه هستند و تصور می کنند همین راهبرد را می توانند در قبال ایران در پیش بگیرد.
وی در خاتمه با تاکید بر بیانات فرماندهی معظم کل قوا، خطاب به دانشجویان دانشگاه پدافند هوایی، اظهار داشت: ارتقاء دانش نظامی و تلاش هرچه بیشتر برای دستیابی به علوم و فناوریهای نوین در دانشگاهها و مراکز علمی- تحقیقاتی، امری مهم و ضروری به شمار میرود.
29215
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-31 20:01:002025-07-31 20:01:00🚨 نقشه آمریکا و اسرائیل برای ایران و سوریه به روایت یک مقام ارشد ارتش/ افزایش اتحاد و همبستگی در کشور نتیجه نقش آفرینی رهبر انقلاب بود
به گزارش آرمان آرا، امیر سرتیپ نوذر نعمتی، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش، درباره اینکه برخی از کارشناسان معتقدند که در جنگ ۱۲ روزه تنها از بخشی از توان نظامیمان را استفاده کردیم، گفت: این جنگ در واقع به صورت هوایی بود و طبیعتا درصد کمی از توانمندی ما در این جنگ وارد شد ولی نیروهای مسلح ما آمادگی داشتند که در صورتی که اتفاقات جدیدی از دریا و زمین بیفتد، به صورت جانانه مقابله دفاع کنند.
بنابر گزارش ایلنا، وی ادامه داد: به هر حال با توجه به نوع جنگ طبیعی بود که ما بخش کوچکی از نیروهای مسلحمان در این جنگ درگیر شوند.
جانشین فرمانده نزاجا درباره آمادگی نیروهای مسلح با توجه به احتمال نقض آتش بس و حمله مجدد گفت: در نیروهای مسلح همیشه آمادگی وجود دارد و نوع جنگ و صحنه جنگ مشخص میکند که چه نیرویی با چه حدی در آن جنگ شرکت کند.
27215
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-31 10:28:002025-07-31 10:28:00🚨 واکنش مقام ارشد نظامی به احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران/ جنگ اخیر هوایی بود و درصد کمی از توانمندی ما در این جنگ وارد شد
آرمان آرا – احمد دنیامالی وزیر ورزش و جوانان، بعدازظهر دیروز -چهارشنبه ۸ مردادماه- با حضور روسای کمیتههای ملی المپیک و پارالمپیک، نشستی با روسای فدراسیونهای ورزشی، انجمنهای مستقل داشت تا ضمن شنیدن دغدغهها و مطالبات، نکاتی را در خصوص تبیین سیاستهای ورزش کشور مطرح کند.
دنیامالی صحبتهایش را با تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران در جنگ ۱۲ روزه اخیر آغاز کرد. وی در این خصوص گفت: باید در مقابل رشادتهای این مردم سر تعظیم فرود بیاوریم که در جنگ ۱۲ روزه ۱۱۰۰ شهید تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی کردند. بدون شک یک نفر نقش تعیین کنندهای در پیروزی این ملت داشت و آن درایت مقام معظم رهبری بود که روز به روز شخصا عملیات را هدایت میکردند. به فرموده مقام معظم رهبری دست ملت ما دست پری است و ما با دست پر از این تهاجم برگشتیم.
وی با بیان اینکه جامعه ورزش در روزهای حملات ناجوانمردانه اسرائیل غاصب پای کار بودند، بار دیگر به بیانات مقام معظم رهبری اشاره کرد و افزود: من به عنوان وزیر ورزش به خودم میبالم که تمامی روسای فدراسیونها در جنگ پای کار بودند و نه تنها امورات فنی تیمهای ملی را زمین نگذاشتند بلکه با حضور گرمشان در اجتماعات و شبکههای مجازی، در جامعه شور و نشاط و امید را به وجود آورند، طوری که رهبر معظم انقلاب هم در این رابطه لفظ «تبارک الله» را در مورد نقش موثر خانواده ورزش در موضوع انسجام ملی به کار بردند. یکی از مهمترین دیپلماسیهای نظام، حضور پررنگ ورزشکاران در مجامع بین المللی است که مقام معظم رهبری تاکید زیادی به آن دارند. بعد از این جریانات وظیفه ما سنگین شده و با شهدای ورزشکاری که در این جنگ تقدیم ملت کردیم، از این پس باید بیشتر از قبل در حوزه مدال آوری و قهرمانی تلاش کنیم و با دست پر، پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز در بیاوریم.
جوانگرایی در مدیریت هیاتهای ورزشی استانی
وزیر ورزش و جوانان در ادامه به موضوع اصلاح آییننامه انتخاباتی هیاتهای ورزشی استانی پرداخت. او تاکید کرد: ما در حال حاضر ۱۵ هزار هیات استانی و شهرستانی داریم که مصممیم آنها را جوان کنیم و نسل تازهای را به این مجموعهها تزریق کنیم. دیگر نمیپذیریم رییس هیاتی ۲۵ سال در راس کار باشد و یا به طور چرخشی در هیاتهای مختلفی ریاست کند. آدمهایی که چسبیده به ورزش هستند و منشا اثر نبودند، باید از ورزش بروند. حضور پیشکسوتها قطعا برای ما خیر و برکت است و از آنها استفاده میکنیم، اما در عرصه مدیریت قطعا از مدیران جوان و عاشق کار استفاده میکنیم. آیین نامه انتخاباتی هیاتهای ورزشی آماده شده و به زودی به ابلاغ خواهد شد.
تغییر ساختار انجمنهای ناکارآمد
دکتر دنیامالی در مورد آمار بالای انجمنهای ورزشی نیز اظهار کرد: یکی دیگر از چالشهای ورزش تعداد بالای انجمنهایی است که داریم. در مورد ساختار انجمنهای ورزشی نیز بازنگریهایی انجام شده است که یقینا برخی از آنها حذف خواهند شد یا تشکیلاتشان تغییر خواهد کرد. انجمنهایی داریم که به رغم در اختیار داشتین امکانات، ناکارآمد هستند و در مقابل خدماتی به جوانان علاقهمند به آن رشتهها نمیدهند. اصول کار این است که رشتههای نوپا و جدید باید به صورت مرحله به مرحله به انجمن تبدیل شوند. ضمن این که فاکتور مهم تعداد نفرات ورزشکاران سازمان یافته و تعداد استانهای فعال نقش مهمی در انجمن شدن آن رشته خواهد داشت.
برگزاری وبیناری مجامع سالانه
برگزاری مجامع سالانه فدراسیونهای ورزشی به صورت وبیناری مورد دیگری بود که دکتر احمد دنیامالی به آن تاکید کرد: تمام مجامع فدراسیونها به غیر از مجامع انتخاباتی باید غیرحضوری برگزار شود. تصمیمگیری در خصوص وبیناری شدن مجامع با هدف جلوگیری از هدر رفت منابع مالی فدراسیونها صورت گرفته است.
دقت نظر بیشتر شواری برون مرزی در اعزام ورزشکاران
تصمیم گیری در مورد اعزام تیمهای ملی به مسابقات بین المللی از جمله مسئولیتهای حساس وزارت ورزش و جوانان است که در شورای برون مرزی راجع به آن تعیین تکلیف میشود. وزیر ورزش و جوانان گفت: برای این که مدیریت منابع داشته باشیم، فدراسیونها از این پس موظفند هر کدام از اعزامهای تیمهای ملی را در هیات رییسه مصوب کنند و بعد آن را به شورای برون مرزی ارسال کنند.
وی افزود: ضمن این که باید بر اساس تقویم سالانه که از قبل اعلام میکنند، اعزامهای منظم داشته باشند نه این که به یکباره تصمیم به اعزام بگیرند. جدول زمانبندی باید در اعزامها بطور کامل رعایت شود.
استفاده از انرژی خورشیدی در فدراسیونها
یکی دیگر از اقداماتی که وزارت ورزش و جوانان این روزها به دنبال اجرایی کردن آن است، استفاده از انرژی خورشیدی در فدراسیونها و اماکن ورزشی است. دکتر دنیامالی در این باره خاطر نشان کرد: طبق آمار در حال حاضر سالنها و فضاهای ورزشی ۴۰۰ مگاوات برق مصرف میکنند. درصددیم تا ۵۰ درصد این مصرف را از انرژی خورشیدی بگیریم. طبق هماهنگیهایی که با معاونت علمی و فناوری نهاد ریاست جمهوری داشتیم، هر فدراسیونی که در محوطه خود امکان نصب پنل خورشیدی را داشته باشد، به صورت رایگان شرایط را برایش مهیا میکنیم. ما به دنبال این هستم که از انرژی خورشیدی در نقاط مختلف ۱۵۰ مگاوات تولید برق داشته باشیم.
هیات رییسه فدراسیونها به افراد با نفوذ نیاز دارد
تحول در هیات رییسه فدراسیونها، دستوری است که وزیر ورزش و جوانان از آن خبر میدهد. وی میگوید: ترکیب هیات رییسه فدراسیونها باید بهگونهای باشد که هم توانمندیهای فنی داشته باشند و هم توانمندیهای اقتصادی و این ترکیب برای فدراسیونها آوردهی مالی ایجاد کند. نه این که هیاتی پرجمعیت را دور هم جمع کنند و کاربردی هم نداشته باشد. دستورالعملی را آماده کردیم که هیاتی کم جمعیت و افراد توانمند در هیات رییسه کار کنند.
احداث کمپهای تخصصی در ۴ اقلیم کشور
وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک پیش از این تفاهمنامهای را در خصوص احداث یک کمپ تخصصی در شمال کشور که از اراضی این وزارتخانه است، منعقد کرده بودند. دکتر دنیامالی با اشاره به سیاست رییس جمهور مبنی بر تمرکز زدایی از پایتخت اظهار کرد: نمیتوانیم برگزاری اردوهای تیمهای ملی را در پایتخت متمرکز کنیم چرا که تهران دیگر این ظرفیت را ندارد. در دستور کار است که از اراضی وزارت ورزش در مناطق غرب، شرق و جنوب هم استفاده کنیم و کمپهایی مجهز در چهار اقلیم احداث کنیم.
افراد باید تمام وقت در فدراسیونها کار کنند
ممنوعیت حضور افراد چند شغله در فدراسیونها یکی دیگر از قوانینی است که وزیر ورزش و جوانان روی تاکید دارد. وی گفت: بعضی از پستها مثل دبیری، در فدراسیونها تمام وقت است، اما متاسفانه در برخی فدراسیون این مسئله رعایت نمیشود و افراد چند شغله در فدراسیونها مسئولیت میگیرند و تمام وقت سر کار نیستند. فدراسیونها باید این موضوع را مدیریت کنند و از افرادی استفاده کنند که تعلق خاطر به آن رشته دارند و دلسوز هستند.
تشکر از کمیته ملی المپیک و پارالمپیک
دکتر دنیامالی با اشاره به این که ورزش کشور تا پایان سال رویدادهای مهمی را پیشرو دارد از زحمات کمیته ملی المپیک و پارالمپیک به عنوان متولی این اعزامها قدردانی کرد و گفت: بازیهای جهانی چنگدوی چین، بازیهای پاراآسیایی جوانان امارات، بازیهای آسیایی جوانان بحرین، بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی ریاض، بازیهای المپیک زمستانی ایتالیا و بازیهای المپیک ناشنوایان توکیو، ۶ رویدادی هستند که ورزش کشور در قالب کاروان در آن حاضر میشود. حضور موفق در همه این رویدادها به ویژه بازیهای کشورهای اسلامی در این برهه برای ورزش خیلی اهمیت دارد و فدراسیونها باید با تمام توان تیمهای ملی را هدایت کنند تا به بهترین نتیجه برسیم.
هوش مصنوعی در ورزش به مثابه دوپینگ علمی است
وزیر ورزش و جوانان در پایان از روسای فدراسیونهای ورزشی خواست که بکارگیری از هوش مصنوعی را جدی بگیرند و توجه ویژهای به آن بکنند. او توضیح داد: به جز تعداد کمی از فدراسیونها، مابقی استفاده از بحث هوش مصنوعی را در دستور کار خود قرار ندادهاند. هوش مصنوعی در دنیای امروز ورزش یک نوع دوپینگ و توانافزایی مشروع است؛ بنابراین ما هم باید از این پدیده بهره ببریم. با همین امکانات و منابع میخواهیم از هوش مصنوعی بهترین نتیجه را بگیریم.
بر اساس این گزارش در پایان نشست وزیر ورزش و جوانان با روسای فدراسیونهای ورزشی و انجمنهای مستقل این پیشنهاد مطرح شد که عضویت سه عضو شواری برون مرزی وزارت ورزش و جوانان که از اعضای فدراسیونها هستند و حضورشان ثابت است، تغییر کند چرخشی شود. با رای حاضران مقرر شد این نفرات از طرف مقام عالی وزارت برگزیده شوند و در فواصل زمانی اندک متغیر باشد.
منبع: وزارت ورزش
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-31 08:57:002025-07-31 08:57:00وزیر ورزش: چسبیدههای بیاثر در ورزش، باید بروند/ با «دست پر» پرچم ایران را برافراشته میکنیم
بهه گزارش آرمان آرا، سردار علی محمد نائینی سخنگو و معاون روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی سخنانی در مراسم بزرگداشت شهید پاسدار رمضانعلی چوبداری و شهدای اقتدار ایران ضمن بیان اینکه رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر با «روایت خود ساخته ایران ضعیف» حمله نظامی را آغاز کرد، اظهار داشت: این جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا، جنگ ایران تنها، با کل ناتو بود.
به نقل از دفاع پرس، وی با تقدیر از شهید چوبداری به عنوان یک نیروی نمونه و پر تلاش در روابط عمومی سپاه در ردهها، افزود: شهیدان عند ربهم یرزقون هستند، به جامعه حیات، عزت و قدرت میدهند، شهیدان ناظر، حاضر و شاهد هستند، شخصیت شهید، آرمان و آرزوهای شهید در متن جامعه جریان دارد، شهدای اقتدار، اقتدار و عزت ایران را در جهان به رخ کشیدند، همه طرحها و محاسبات دشمن صهیونی و آمریکا را در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه درهم ریختند.
نائینی ادامه داد: شهیدان اقتدار در جنگ پرشدت ترکیبی شجاعانه به میدان رفتند، از هیچ چیز نترسیدند، ترس و وحشت در جبهه بزرگ دشمن ایجاد کردند، تا جایی که دشمن دچار استیصال شد، شکست را پذیرفت، با واسطهها درخواست توقف جنگ کرد. شهدا ممکن است در زمان حیات شناخته نشوند، ولی بعد از شهادت جلوههای زندگی آنها آشکار میشود.
معاون روابط عمومی سپاه گفت: خانواده شهیدان که با تاسی به شهیدان کربلا پایداری و مقاومت کردند، باعث عزت، سربلندی و آبروی ملت ایران شدند. وقتی دشمن با همه دارایی و ابزار و امکاناتش به میدان آمد این شهدا در میدان بودند و با قدرت ایستادند، این شهدا در این جنگ، با فداکاری، شجاعت و رشادت خود پیام قدرت ایران را به جهانیان انتقال دادند، در دل دشمن وحشت ایجاد کردند، دشمنی که با توهم پیروزی آمده بود، محاسبات او را در هم ریختند.
وی افزود: شهیدان و خانواده شهداء برگزیدگان خداوند هستند، شهادت یک انتخاب الهی است. شهدا قبل از شهادتشان، به درجهای میرسند که مشمول لطف قرار میگیرند، قبل از شهادت و در همین دنیا، عملکردشان از روی حساب است. کاری که مورد رضای الهی نباشد، انجام نمیدهند.
نائینی در ادامه گفت: همه حرکاتشان رنگ و بوی الهی دارد و در رفتارشان، هوا و هوس راهی ندارد. شهید قبل از شهادتش شهید گونه زندگی میکند، برای ما نشانۀهای کرامت و حجت و حیات طیبه هستند.
وی با اشاره به این که شهید سلامی در کنگرههای شهداء میفرمودند؛ ایثار خانوادۀ شهدا از شهداء بالاتر است، ادامه داد: وقتی مجاهدی شهید میشود به آرزو و هدف خود میرسد. ولی آنکه عزیزش شهید میشود، آرزوی خود را قربانی میکند و این ایثار بزرگتر است. آنهایی هم که شهیدان و مجاهدان فی سبیل الله را تکریم میکنند، روایت گر جهاد و شهادت هستند، کنگره و یادواره برگزار میکنند، فداکاریها و صدای مظلومیت مردم غزه را به جهانیان منتقل میکنند.
سخنگوی سپاه با بیان این که شهیدان گفتمان مقاومت را زنده نگه میدارند، افزود: آنهایی که یاد شهیدان را زنده میدارند هم اجرشان کمتر از شهیدان نیست، شهید چوبداری روایت گر جهاد و شهادت بود، امروز خودش را باید روایت کنیم، او یک راوی خوش نام بود، با مردم و از متن مردم بود، رسالت او آگاهی بخشی بود.
نائینی ادامه داد: دشمن نمیداند اگر یک سردار رشید جبهه فرهنگی ما به شهادت برسد، فرزندان و همرزمان او قدرتمندتر راه او را ادامه میدهند، مواجهه اولیه پسر ۱۲ ساله نوجوان شهید چوبداری و میزبانی او در منزل، آنقدر روحیه بخش، با صلابت بود که حسی، چون زنده بودن پدر نداشتیم، این هویت شکل گرفته در جامعه ایران را دشمن نمیتواند با دستگاه محاسباتی مادی اش بفهمد.
وی در خصوص شهید چوبداری، افزود: او روایتگر جهاد و شهادت در میدان جنگ رسانهای بود، کار او امتداد میدان جهاد و شهادت بود، به یک معنی شهید چوبداری قبل از شهادت، شهید بود. شهید چوبداری مانند سایر شهیدان در راه خدا ثابتقدم بود، با قدرت حرکت میکرد، هیچگاه در نبرد رسانهای متزلزل نمیشد، عظمت شهید چوبداری در آن بود که وقتی وارد میدان میشد، عرصه را به خوبی میفهمید و هیچگاه احساس ناتوانی و ضعف نمیکرد یا دچار غفلت از نقاط قوت خود نمیشد.
سخنگوی سپاه افزود: امروز در شرایطی قرار داریم که عملیات ادراکی و روانی دشمن بخش جدی از جنگ ترکیبی است، در این جنگ رسانه ها، صاحبان قلم و آثار فرهنگی و رسانهای نقش ادل را دارند، این جنگ بهصورتها و در قالبها و اشکال مختلف رسانهای انجام میشود. در این جنگ؛ ما نیاز به آرایش تهاجمی داریم. آرایش امروز ما متناسب با جنگ ادراکی نیست. دشمن در این جنگ نظامی اخیر شکست کامل خورد، لکن جنگ را در روایت سازی ادامه میدهد، امروز نگرشها و عقاید هستند که اساس شکلدهی به زندگی اجتماعی بشر است.
معاون روابط عمومی سپاه ادامه داد: امروز هرکس بهتر تصویر را بسازد و واقعیات را بهتر نشان دهد، موفقتر است. ساخت ذهن مهمترین عنصر قدرت یک جامعه است. تخریب شخصیت ذهنی یک جامعه و هویت یک ملت، خطرناکترین تهدیدی است که یک جامعه با آن روبهروست.
وی گفت: یک بخش عظیم جنگ ۱۲ روزه جنگ رسانهای، عملیات روانی و ادراکی بود، ما در جنگ اخیر؛ در عملیات رسانهای تا حدود زیادی موفق بودیم، اگر رسانه موفق نبود رسانه ملی و خبرنگاران را هدف قرار نمیدادند، دشمن در جنگ اخیر مولفههای قدرت را که مراکز عملی و دانشمندان بودند، فرماندهان نظامی و پایگاههای عملیاتی بودند، مراکز اطلاعاتی و امنیتی بودند، و رسانه که مرکز روایت گری بود، هدف حملات خود قرار داد.
سخنگوی سپاه افزود: همه جنگها با یک بهانهای شروع میشوند ولی هدف جنگ غیر از آن چیزی است که گفته میشود، نظام سلطه یک قدرت منطقهای مستقل و تاثیرگذار را نمیتواند، بپذیرد، جمهوری اسلامی معادلات قدرت و نحوه حکمرانی را تغییر داده است، صریحا قبل از جنگ گفتند؛ هدف ما تسلیم ایران است، رهبری فرمودند: مشکل آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران قوی است، با ایران مقتدر مردمی است رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر با ” روایت خود ساخته ایران ضعیف” حمله نظامی را آغاز کرد. این جنگ تحمیلی۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا، جنگ ایران تنها، با کل ناتو بود.
وی ادامه داد: این جنگ نشان داد گزینه نظامی برای تغییر رفتار و تسلیم نه تنها هیچ کارایی ندارد، بلکه مردم را منسجمتر میکند، این جنگ دستاوردهای فراوانی داشت، فرض ایران ضعیف رنگ باخت، ادراکی که از قدرت دفاعی ایران وجود داشت، تغییر داد، مشخص شد حمله به ایران پرهزینه است، مشخص شد دشمن مولفههای اصلی اقتدار ایران را نمیشناسد.
نائینی افزود: با ترور فرماندهان، پاسخ قاطع و کوبنده داده شد. حملات موشکی و پهبادی خسارات سنگینی را به رژیم وارد شد، دشمن در اهدافی که با صراحت اعلام کرد، کاملا شکست خوردند، افسانه شکست ناپذیری پدافند دشمن در هم شکست، موشکهای ایرانی کل سرزمین اشغالی را ناامن ساخت، با طرح ریزی خلاقانه نیروی هوافضای سپاه برای اجرای موجهای ممتد عملیات موشکی، دائما آژیر خطر، پناهگاه، فرار را دشمن تجربه کردند، در نهایت با فروریختن تاب آوری و استیصال دشمن تسلیم و درخواست قطع درگیری کرد.
وی گفت: این جنگ، ابعاد پنهانی فراوانی دارد که بتدریج به تعبیر رهبری آشکار خواهد شد، در مورد دفاع مقدس هم فرمودند ۸۰ سال نیاز است آن گنج ابعادش روایت شود، روایت جنگ، پس از جنگ اهمیت بیشتری دارد، تحکیم پیروزی و تثبیت روایت پیروزی امروز اهمیت بیشتری از زمان جنگ دارد، چند جمله خطاب به آمریکایی و سران رژیم تروریستی صهیونی هم داشته باشیم.
سخنگوی سپاه در ادامه گفت: برای ما کاملا روشن است که اظهارات اخیر سران رژیم صهیونی، ادامه وحشت از همبستگی ملی ایران و قدرت موشکهای ایران است. پاسخهای ایران در جنگ ۱۲ روزه، زندگی را در سرزمین کوچک اشغالی مختل کرده بود، نفسهای رژیم، سخت به شماره افتاده بود.
وی خاطرنشان کرد: ما از شرایط غیرعادی، فشارهای روانی و میزان تاب آوری در داخل اسرائیل به خوبی آگاهی داریم، ناظران بین المللی و افکار عمومی جهان و همفکران آمریکاییها، شکست شما را در جنگ پر هزینه و بدون دستاورد روایت کردند، دشمن بداند و بخواهد دوباره به امنیت ایران دست درازی و غلط کند، نفس آنها را در سرزمینهای اشغالی قطع خواهیم کرد.
سخنگوی سپاه در ادامه افزود: ترامپ هنوز نتوانسته افکارعمومی را برای خسارتهای مشارکت با اسرائیل در حمله به ایران توجیه کند. شما خوبست اول از پایگاه العدید آوار برداری کنید، ببینید چه بلایی بر سرتان آمده، بعد یاوه سرایی و تهدید کنید، رژیمی که از سر استیصال کامل در مقابل ضربات خردکننده موشکی ایران با واسطههای متعدد دنبال قطع درگیری بود، حالا با پرویی تهدید به تعرض جدید میکند، رژیم صهیونیستی بداند، حمله جدید به ایران مقتدر مردمی را شروع کند، ابتکار عمل در قطع درگیری با ما است.
وی در پایان تاکید کرد: نخواهیم گذاشت آژیر خطر در سرزمینهای اشغالی قطع شود، فرصت خروج از پناهگاه داشته باشید، فرار و آوارگی را بیش از جنگ ۱۲ روزه تجربه خواهید کرد، سران رژیم صهیونی واکنش سریع و و غافلگیر کننده حملات موشکی ایران را چند ساعت پس از تعرض و در همان روز اول جنگ، تجربه کرد، دشمن بداند؛ اگر تجاوز تکرار شود، ممکن است، جغرافیای پاسخ و میدان نبرد تغییر کند، واکنشها شکنندهتر شود.
۲۹۲۲۲
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-31 06:43:002025-07-31 06:43:00🚨 اظهارات سخنگوی سپاه درباره واکنش به تکرار تجاوز دشمن/ جزئیات تغییرات احتمالی جغرافیای پاسخ و میدان نبرد به روایت سردار نائینی
به گزارش آرمان آرا، مایک جانسون رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در گفتوگو با شبکه سیانان بدون توجه به نقش آمریکا در حمایت از رژیم اسرائیل برای نسلکشی فلسطینیان، با اشاره به شرایط وخیم در نوار غزه، گفت: وضعیت کنونی یک بحران انسانی تمامعیار است.
وی با ابراز تأسف از آنچه در غزه رخ میدهد، تأکید کرد: تصاویر منتشرشده از این منطقه گویاتر از هزاران کلمهاند و واقعاً دلخراش هستند.
وی همچنین مدعی شد که دولت ایالات متحده تحت رهبری رئیسجمهور ترامپ، در حال استفاده از تمامی اختیارات خود برای کمک به پایان دادن به بحران در غزه است.
به ادعای وی، آمریکا سازوکارهای جدیدی برای رساندن کمکهای بشردوستانه به ساکنان غزه ایجاد کرده است.
رئیس مجلس نمایندگان آمریکا افزود: دیدن آنچه در غزه میگذرد بسیار غمانگیز و نگرانکننده است. امیدوارم این بحران بهزودی پایان یابد و بتوانیم به این رنج و فلاکت پایان دهیم.»
از سوی دیگر، برنی سندرز سناتور مستقل آمریکایی نیز با لحنی تند نخستوزیر رژیم صهیونیستی را هدف حمله کلامی قرار داد و گفت: نتانیاهو یک دروغگوی مشمئزکننده است. در حالی که او به فریبکاری ادامه میدهد، کودکان در غزه از گرسنگی در حال مرگ هستند.
سناتور الیزابت وارن، دیگر چهره سرشناس حزب دموکرات نیز در انتقاد از سیاستهای تلآویو گفت: کابینه نتانیاهو یک فاجعه تاریخی در غزه رقم زده است.
وی افزود: در حالی که ۶ هزار کامیون حامل غذا پشت مرزها متوقف ماندهاند، کودکان در غزه از شدت گرسنگی جان میدهند.
سندرز گفت: دولت نتانیاهو جنگی غیرقانونی و غیراخلاقی برای نسلکشی علیه مردم غزه به راه انداخته است.
وی افزود: بیش از ۷۰ درصد از ساختوسازها و زیرساختهای غزه در پی بمباران بیهدف اسرائیل نابود شدهاند.
سندرز هشدار داد: بیش از ۱۸ هزار کودک در غزه به دست اسرائیل کشته شدهاند.
این سناتور افزود: آنچه اسرائیل در غزه انجام میدهد، پاکسازی قومی و بیرون راندن یک ملت گرسنه از سرزمینش است.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: هفته پیش اعلام شد که آمریکا از یونسکو (سازمان فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد) خارج خواهد شد. دلیل این خروج هم به ادعای آمریکا این بود که یونسکو جانبدارانه علیه اسرائیل عمل میکند و از موضوعات تفرقهانگیز حمایت میکند و البته که این اولین باری نیست که آمریکا از این سازمان خارج میشود. این کشور سه بار از یونسکو خارج شده است: دوبار در سالهای ۱۹۸۴ و ۲۰۱۸ و اعلام خروج سوم با موعد پایان سال ۲۰۲۶.
یونسکو چرا ایجاد شد؟
یونسکو UNESCO یا سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، یکی از نهادهای تخصصی سازمان ملل متحد است که با هدف ترویج صلح و امنیت در جهان از طریق همکاریهای بینالمللی در زمینههای آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات در سال ۱۹۴۵ تأسیس شد و مقر آن در پاریس، فرانسه قرار دارد. از بدو تأسیس این گزاره که «چون جنگها از اندیشه انسانها آغاز میشود، دفاع از صلح نیز باید در اندیشهها برپا گردد» جزو ایدههای اصلی این سازمان بود.
کشورهای غربی (اروپا و آمریکا) پس از تجربه دو جنگ جهانی و آثار ویرانگر آن بر زیرساختهای آموزشی، فرهنگی و علمی، به این نتیجه رسیدند که استقرار صلح پایدار فقط با توافقات سیاسی و اقتصادی ممکن نیست، بلکه باید بر پایه همبستگی فکری و اخلاقی ملل بنا شود و از راه فرهنگ و آموزش به صلح پایدار دست پیدا کنند. آمریکا به عنوان کشوری که در هر دو جنگ جهانی درگیر بود و کمترین آسیب را دید و بعد از جنگ داعیه دار دوران نوین و بازسازی و اداره جهان بود، یکی از بنیانگذاران اصلی یونسکو است؛ اما سابقهای پر فراز و نشیب در عضویتش دارد.
نخستین خروج، دوره ریگان
آمریکا در سال ۱۹۴۵ در بدو تأسیس یونسکو به عضویت آن درآمد. اما چرا ۳۹ سال بعد یعنی در سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۳ هجری شمسی) و به دستور رئیس جمهور وقت رونالد ریگان، ایالات متحده به دلیل اختلافات درباره جهتگیری های سیاسی، هزینهها و مدیریت آن، از یونسکو خارج شد؟
در طول جنگ سرد و با پیوستن کشورهای در حال توسعه به یونسکو، نارضایتی در میان رهبران ایالات متحده در مورد تغییرات سیاسی یونسکو و نفوذ فزاینده کشورهای جهان سوم (که غالباً سابقه تاریخی و فرهنگی عظیمی داشتند) افزایش یافت و منجر به اتهاماتی مبنی بر سیاسی شدن و سو مدیریت در درون این سازمان شد. در دسامبر ۱۹۸۳، دولت ریگان با اشاره به نگرانیهایی در مورد مسائلی مانند آزادی مطبوعات، مدیریت بودجه و تمرکز این سازمان بر مسائل ایدئولوژیک فراتر از مأموریت اصلی خود، خروج ایالات متحده را اعلام کرد. این اولین خروج آمریکا از یونسکو بود.
بازگشت پس از ۲۰ سال
آمریکا پس از حدود ۲۰ سال، در اکتبر ۲۰۰۳ به عضویت یونسکو بازگشت. در سال ۲۰۱۱، همزمان با پذیرش فلسطین به عنوان عضو کامل یونسکو با رأی اعضای این سازمان، آمریکا مطابق قوانین داخلیاش پرداخت حق عضویت به این نهاد را متوقف نمود، آن زمان ۲۲ درصد از بودجه این سازمان را آمریکا تأمین میکرد.
اما چرا؟ تعلیق کمکهای مالی در سال ۲۰۱۱ پس از آن صورت گرفت که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عضو یونسکو، فلسطین را به عنوان یک کشور عضو پذیرفتند؛ این تصمیم اوباما بر اساس قانونی بود که در سال ۱۹۹۰ در کنگره آمریکا مصوب شد و میگفت که تأمین مالی هر نهاد بینالمللی که فلسطین را به عنوان یک کشور پذیرفته باشد، ممنوع است.
دومین خروج، دوره اول ترامپ
۶ سال بعد یعنی در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ، آمریکا در اکتبر ۲۰۱۷ خروج خود را از یونسکو اعلان و رسماً در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸ سازمان را ترک کرد. دولت ترامپ دلیل این اقدام را «جهتگیری ضداسرائیلی» و «تداوم سوگیریهای سیاسی» یونسکو ذکر کرد.
اما چرا؟ وقتی یونسکو آرامگاه تاریخی حضرت ابراهیم و همسرش ساره، اسحاق و همسرش ربکا (ربقه)، و یعقوب و همسرش لیه (لعیا) در شهر الخلیل در کرانه باختری را به عنوان میراث جهانی فلسطین تعیین کرد، آمریکا دوباره از این سازمان خارج شد. خروج رسمی ایالات متحده از یونسکو در اول ژانویه ۲۰۱۹ رخ داد و اسرائیل نیز به دنبال آن اقدام کرد. طبق گزارشها، تا دسامبر ۲۰۲۰، ایالات متحده حدود ۶۱۶ میلیون دلار حق عضویت پرداخت نشده به یونسکو بدهکار بود.
ناگفته پیداست که دشمنی این کشور با فلسطین به عنوان سرزمینی تاریخی و حقیقی چقدر عمیق است، تا جایی که قوانینشان _برای به کرسی نشاندن نام رژیم جعلی صهیونیستی _ این کشور را به نپذیرفتن واقعیات تاریخی ملموس، حق طبیعی و واقعی مردم فلسطین و به رسمیت شناختن این کشور، حتی برای حضور در نهادی فرهنگی چون یونسکو وادار میکند.
بازگشت پس از ۵ سال، با عمری کوتاه تا سومین خروج
بعد از روی کار آمدن جو بایدن، ایالات متحده در ژوئیه ۲۰۲۳ رسماً به یونسکو بازگشت و اعلام کرد که قصد دارد بیش از ۶۰۰ میلیون دلار از بدهیهای معوقه را پرداخت کند، با این استدلال که غیبت ایالات متحده به چین اجازه داده است تا شکاف ایجاد شده در سیاستگذاری یونسکو – به ویژه در شکلدهی به استانداردهای جهانی در زمینه فناوری، آموزش و هوش مصنوعی – را پر کند.
خروج سوم و دوره دوم ترامپ
اما با روی کار آمدن ترامپ که از ژانویه ۲۰۲۵ آغاز شد، ایالات متحده بار دیگر اعلام کرد از یونسکو خارج میشود. تامی بروس سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در هنگام اعلام این خبر گفت: «پذیرش کشور فلسطین به عنوان یک کشور عضو، بسیار مشکلساز است؛ برخلاف سیاست ایالات متحده است و به گسترش لفاظیهای ضد اسرائیلی در داخل سازمان کمک کرده است.» او در ادامه تعهد یونسکو به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، که شامل درخواستها برای کاهش فقر، افزایش برابری جنسیتی و مبارزه با تغییرات اقلیمی است را محکوم کرد. او گفت که این اهداف، گواهی بر یک دستور کار ایدئولوژیک و جهانی هستند. خروج آمریکا قرار است در ۳۱ دسامبر ۲۰۲۶ (۱۰ دی ۱۴۰۵) اجرایی شود و تا آن زمان آمریکا همچنان عضو کامل یونسکو باقی میماند.
سابقه پیمان شکنی، خلف وعده و خروج از معاهده
به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا همیشه با نقض پیمانها و خروج او از هر معاهده و پیمانی بر مبنای فرهنگ و صلح بوده است. دونالد ترامپ، در دوران ریاست جمهوری خود (۲۰۱۷–۲۰۲۱ و ۲۰۲۵ به بعد)، از چندین معاهده، پیمان و سازمان بین المللی خارج شده یا حمایت آمریکا از آنها را به طور قابل توجهی کاهش داده است. اقدامات او عمدتاً تحت شعار «اول آمریکا» و با هدف کاهش تعهدات چندجانبه و تمرکز بر منافع ملی صورت گرفتهاند. مهمترین خروجهای ترامپ عبارتاند از پیمان اقلیمی پاریس، سازمان بهداشت جهانیWHO، شورای حقوق بشر سازمان مللUNHRC، سازمان آموزشی علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)UNESCO (بار دوم)،آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمان ملل برای آوارگان فلسطینیUNRWA ،توافق مالیات جهانی سازمان همکاری و توسعه اقتصادیOECD ، پیمان ترانس-پاسیفیک Trans-Pacific Partnership, TPP و تهدید به خروج از سازمان تجارت جهانیWTO.
اما چرا؟
اینکه چرا آمریکا هرآنچه رنگ و بویی از حقیقت تاریخی، برابری، تنوع و شمول همگانی حقوق انسانی دارد را منافی با منافع ملی آمریکا میبیند و سازمان یونسکو _که دلایل ایجادش بالاتر ذکر شد_ را نهادی میبیند که از اهداف و سیاستهای واشنگتن فاصله گرفته است، موضوعی قابل بررسی است.
چرا از نظر ترامپ اهداف و مأموریتهای اصلی یونسکو _نظیر ارتقای کیفیت آموزش برای همه و آموزش مادامالعمر، بسیج علم برای توسعه پایدار، ترویج تنوع فرهنگی و گفتگو و فرهنگ صلح؛ حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان و ثبت سایتهای میراث جهانی، ایجاد جوامع دانا و توسعه ارتباطات آزاد و رسانههای مستقل و مطبوعات آزاد_ مغایر با منافع ملی آمریکاست، تنها میتواند نشانگر این واقعیت باشد که هدف آمریکا از حمایت از سازمانی نظیر یونسکو (و البته باقی سازمانها و نهادهای بینالمللی) تنها پوششی است برای تسهیل پیشبرد اهداف استعمارگونه و بهرهوری و مصرف منابع دیگر کشورهای جهان در جهت افزایش رفاه و انباشت ثروت و قدرت در آمریکا و این نقض آشکار عدالت و حقوق بشر است.
یونسکو سازمانی است که به ضرورت توسعه صلح، کرامت انسانی و عدالت اجتماعی از طریق دانش، آموزش و فرهنگ به وجود آمد، تا جهان را از اثرات مخرب جنگ و جهل مصون سازد. خروج سه باره آمریکا از این نهاد نشان میدهد که سیاستهای این کشور در جهت افزایش جنگ و نادانی و فقر و جلوگیری از گسترش دانش و ثروت و تحقق صلح و عدالت برای همه مردم جهان است. آیا شیطان بزرگ توصیف دقیقی برای آمریکا نیست؟
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-31 00:00:002025-07-31 00:00:00مشکل آمریکا با یونسکو چیست؟؛ دونالد دو، رونالد یک!
به گزارش آرمان آرا، امیر دریادار حبیبالله سیاری رئیس ستاد و معاون هماهنگکننده ارتش، در حاشیه مراسم چهلم شهدای اقتدار در جمع خبرنگاران اظهار داشت: پیام هفتبندی اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، برای تمامی قشرهای مؤثر در هدایت کشور، تعیین تکلیف روشنی است تا بتوانیم شاهد پیشرفتهای روزافزون کشور باشیم و به دشمنان نشان دهیم که کور خواندهاند، اگر تصور کنند که میتوانند بر ما تسلط یابند.
به نقل از دفاع پرس، دریادار سیاری افزود: یکی از بندهای مهم این پیام مربوط به نیروهای مسلح است؛ حفظ امنیت داخل کشور، صیانت از مرزها، دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی در زمین، آسمان و دریا، رسالت اصلی نیروهای مسلح محسوب میشود. نیروهای مسلح با تبعیت دقیق از تدابیر فرمانده معظم کل قوا، گام به گام در مسیر پیشرفت ارزشمندی حرکت کردهاند.
معاون هماهنگکننده ارتش گفت: امروز بر ما واجب است که درباره تأمین نیروی انسانی با ویژگیهای خاص مورد نیاز، تربیت مناسب مبتنی بر ارزشهای انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، ارتقای دانش و مهارت کارکنان، تأمین تجهیزات مورد نیاز در زمین، هوا و دریا و برگزاری تمرینات و رزمایشهای متعدد، تلاش مستمر داشته باشیم تا سطح آمادگی دفاعی به حدی برسد که بازدارندگی قوی در برابر دشمن ایجاد شود.
وی ادامه داد: این تکلیف و مسئولیت سنگین، ما را ملزم میکند با نگاهی به آینده، برای مقابله با هرگونه تهدید احتمالی آماده باشیم. تجربه دفاع مقدس ثابت کرده هرگاه مردم در صحنه حضور داشته و پشتیبان نیروهای مسلح باشند، موفقیت حاصل میشود. بدون حمایت مردم، نیروهای مسلح هرگز قادر به عرض اندام نخواهند بود. خوشبختانه هم آمادگی مردم و هم آمادگی نیروهای مسلح هماکنون در سطح بالایی قرار دارد.
دریادار سیاری با بیان اینکه ما تنها با یک رژیم نجنگیدیم، بلکه در مقابله با ناتو، اروپا و آمریکا نیز ایستادیم و این افتخار بزرگی است، بیان کرد: یکی از ویژگیهای کلیدی پدافند هوایی ما این است که نمیتواند در کنار سامانههای خود موضع پدافندی جداگانه بگیرد؛ بلکه باید پشت قبضهها قرار گیرد و به طور مستقیم مقابله کند.
معاون هماهنگکننده ارتش خاطرنشان کرد: ایثارگری و ازخودگذشتگی فراوان برای پدافند، امری ضروری است که نیروهای ما با آگاهی کامل و روحیه شهادتطلبانه، آن را به بهترین شکل به انجام رساندهاند و شهیدان عزیز ما شایستهترین شاهد این حقیقت هستند. این مسیر ارزشمند و تلاش مستمر، ضامن امنیت و اقتدار کشور است.
۲۹۲۲۲
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-30 22:29:002025-07-30 22:29:00🚨 رسالت اصلی نیروهای مسلح در دوران پساجنگ ایران و اسرائیل/ توضیحات دریادار سیاری درباره آمادگی ارتش برای حمله احتمالی مجدد
آرمان آرا – سردار علی محمد نائینی، سخنگو و معاون روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی سخنانی در مراسم بزرگداشت شهید پاسدار رمضانعلی چوبداری و شهدای اقتدار ایران ضمن بیان اینکه رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر با «روایت خود ساخته ایران ضعیف» حمله نظامی را آغاز کرد، تاکید کرد: این جنگ تحمیلی۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا، جنگ ایران تنها، با کل ناتو بود.
به همه اعزه محترم، مسئولین و فرماندهان حاضر، همرزمان شهید عزیز چوبداری و خانواده محترم شهید (پدر، مادر، همسر، چهار فرزند عزیز، برادران و خواهران محترم شهید و همه بستگان) شهادت ایشان را تبریک و تسلیت عرض میکند.
خداوند را شاکرم از توفیق شرکت در مجلس بزرگداشت این شهید و همکار موفق و پر افتخار روابط عمومی سپاه، به روح بلند همه شهیدان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا، فرماندهان، دانشمندان، شهیدان استان البرز و این شهید عزیز درود میفرستادم، شهیدان عند ربهم یرزقون هستند، به جامعه حیات، عزت و قدرت میدهند، شهیدان ناظر، حاضر و شاهد هستند، شخصیت شهید، آرمان و آرزوهای شهید در متن جامعه جریان دارد، شهدای اقتدار، اقتدار و عزت ایران را در جهان به رخ کشیدند، همه طرحها و محاسبات دشمن صهیونی و آمریکا را در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه درهم ریختند.
شهیدان اقتدار در جنگ پرشدت ترکیبی شجاعانه به میدان رفتند، از هیچ چیز نترسیدند، ترس و وحشت در جبهه بزرگ دشمن ایجاد کردند، تا جایی که دشمن دچار استیصال شد، شکست را پذیرفت، با واسطهها درخواست توقف جنگ کرد. شهدا ممکن است در زمان حیات شناخته نشوند، ولی بعد از شهادت جلوههای زندگی آنها آشکار میشود. خانواده شهیدان که با تاسی به شهیدان کربلا پایداری و مقاومت کردند، باعث عزت، سربلندی و آبروی ملت ایران شدند. وقتی دشمن با همه دارایی و ابزار و امکاناتش به میدان آمد این شهدا در میدان بودند و با قدرت ایستادند، این شهدا در این جنگ، با فداکاری، شجاعت و رشادت خود پیام قدرت ایران را به جهانیان انتقال دادند، در دل دشمن وحشت ایجاد کردند، دشمنی که با توهم پیروزی آمده بود، محاسبات او را در هم ریختند.
شهیدان و خانواده شهداء برگزیدگان خداوند هستند، شهادت یک انتخاب الهی است. شهدا قبل از شهادتشان، به درجهای میرسند که مشمول لطف قرار میگیرند، قبل از شهادت و در همین دنیا، عملکردشان از روی حساب است. کاری که مورد رضای الهی نباشد، انجام نمیدهند.
همه حرکاتشان رنگ و بوی الهی دارد و در رفتارشان، هوا و هوس راهی ندارد. شهید قبل از شهادتش شهید گونه زندگی میکند، برای ما نشانۀهای کرامت و حجت و حیات طیبه هستند.
شهید سلامی در کنگرههای شهداء میفرمودند؛ ایثار خانوادۀ شهدا از شهداء بالاتر است. وقتی مجاهدی شهید میشود به آرزو و هدف خود میرسد. ولی آنکه عزیزش شهید میشود، آرزوی خود را قربانی میکند و این ایثار بزرگتر است. آنهایی هم که شهیدان و مجاهدان فی سبیل الله را تکریم میکنند، روایت گر جهاد و شهادت هستند، کنگره و یادواره برگزار میکنند، فداکاریها و صدای مظلومیت مردم غزه را به جهانیان منتقل میکنند.
گفتمان مقاومت را زنده نگه میدارند. اجرشان کمتر از شهیدان نیست، شهید چوبداری روایت گر جهاد و شهادت بود، امروز خودش را باید روایت کنیم، او یک راوی خوش نام بود، با مردم و از متن مردم بود، رسالت او آگاهی بخشی بود، دشمن نمیداند اگر یک سردار رشید جبهه فرهنگی ما به شهادت برسد، فرزندان و همرزمان او قدرتمندتر راه او را ادامه میدهند، مواجهه اولیه پسر ۱۲ ساله نوجوان شهید چوبداری و میزبانی او در منزل، آنقدر روحیه بخش، با صلابت بود که حسی، چون زنده بودن پدر نداشتیم، این هویت شکل گرفته در جامعه ایران را دشمن نمیتواند با دستگاه محاسباتی مادی اش بفهمد.
شهید چوبداری؛ چون روایت گر جهاد و شهادت در میدان جنگ رسانهای بود، کار او امتداد میدان جهاد و شهادت بود، به یک معنی شهید چوبداری قبل از شهادت، شهید بود. شهید چوبداری مانند سایر شهیدان در راه خدا ثابتقدم بود، با قدرت حرکت میکرد، هیچگاه در نبرد رسانهای متزلزل نمیشد، عظمت شهید چوبداری در آن بود که وقتی وارد میدان میشد، عرصه را به خوبی میفهمید و هیچگاه احساس ناتوانی و ضعف نمیکرد یا دچار غفلت از نقاط قوت خود نمیشد.
امروز در شرایطی قرار داریم که عملیات ادراکی و روانی دشمن بخش جدی از جنگ ترکیبی است، در این جنگ رسانه ها، صاحبان قلم و آثار فرهنگی و رسانهای نقش ادل را دارند، این جنگ بهصورتها و در قالبها و اشکال مختلف رسانهای انجام میشود. در این جنگ؛ ما نیاز به آرایش تهاجمی داریم. آرایش امروز ما متناسب با جنگ ادراکی نیست. دشمن در این جنگ نظامی اخیر شکست کامل خورد، لکن جنگ را در روایت سازی ادامه میدهد، امروز نگرشها و عقاید هستند که اساس شکلدهی به زندگی اجتماعی بشر است.
امروز هرکس بهتر تصویر را بسازد و واقعیات را بهتر نشان دهد، موفقتر است. ساخت ذهن مهمترین عنصر قدرت یک جامعه است. تخریب شخصیت ذهنی یک جامعه و هویت یک ملت، خطرناکترین تهدیدی است که یک جامعه با آن روبهروست.
یک بخش عظیم جنگ ۱۲ روزه جنگ رسانهای، عملیات روانی و ادراکی بود، ما در جنگ اخیر؛ در عملیات رسانهای تا حدود زیادی موفق بودیم، اگر رسانه موفق نبود رسانه ملی و خبرنگاران را هدف قرار نمیدادند، دشمن در جنگ اخیر مولفههای قدرت را که مراکز عملی و دانشمندان بودند، فرماندهان نظامی و پایگاههای عملیاتی بودند، مراکز اطلاعاتی و امنیتی بودند، و رسانه که مرکز روایت گری بود، هدف حملات خود قرار داد.
همه جنگها با یک بهانهای شروع میشوند ولی هدف جنگ غیر از آن چیزی است که گفته میشود، نظام سلطه یک قدرت منطقهای مستقل و تاثیرگذار را نمیتواند، بپذیرد، جمهوری اسلامی معادلات قدرت و نحوه حکمرانی را تغییر داده است، صریحا قبل از جنگ گفتند؛ هدف ما تسلیم ایران است، رهبری فرمودند: مشکل آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران قوی است، با ایران مقتدر مردمی است رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر با ” روایت خود ساخته ایران ضعیف” حمله نظامی را آغاز کرد. این جنگ تحمیلی۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا، جنگ ایران تنها، با کل ناتو بود.
این جنگ نشان داد گزینه نظامی برای تغییر رفتار و تسلیم نه تنها هیچ کارایی ندارد، بلکه مردم را منسجمتر میکند، این جنگ دستاوردهای فراوانی داشت، فرض ایران ضعیف رنگ باخت، ادراکی که از قدرت دفاعی ایران وجود داشت، تغییر داد، مشخص شد حمله به ایران پرهزینه است، مشخص شد دشمن مولفههای اصلی اقتدار ایران را نمیشناسد.
با ترور فرماندهان، پاسخ قاطع و کوبنده داده شد. حملات موشکی و پهبادی خسارات سنگینی را به رژیم وارد شد، دشمن در اهدافی که با صراحت اعلام کرد، کاملا شکست خوردند، افسانه شکست ناپذیری پدافند دشمن در هم شکست، موشکهای ایرانی کل سرزمین اشغالی را ناامن ساخت، با طرح ریزی خلاقانه نیروی هوافضای سپاه برای اجرای موجهای ممتد عملیات موشکی، دائما آژیر خطر، پناهگاه، فرار را دشمن تجربه کردند، در نهایت با فروریختن تاب آوری و استیصال دشمن تسلیم و درخواست قطع درگیری کرد.
این جنگ، ابعاد پنهانی فراوانی دارد که بتدریج به تعبیر رهبری آشکار خواهد شد، در مورد دفاع مقدس هم فرمودند ۸۰ سال نیاز است آن گنج ابعادش روایت شود، روایت جنگ، پس از جنگ اهمیت بیشتری دارد، تحکیم پیروزی و تثبیت روایت پیروزی امروز اهمیت بیشتری از زمان جنگ دارد، چند جمله خطاب به آمریکایی و سران رژیم تروریستی صهیونی هم داشته باشیم.
برای ما کاملا روشن است که اظهارات اخیر سران رژیم صهیونی، ادامه وحشت از همبستگی ملی ایران و قدرت موشکهای ایران است. پاسخهای ایران در جنگ ۱۲ روزه، زندگی را در سرزمین کوچک اشغالی مختل کرده بود، نفسهای رژیم، سخت به شماره افتاده بود.
ما از شرایط غیرعادی، فشارهای روانی و میزان تاب آوری در داخل اسرائیل به خوبی آگاهی داریم، ناظران بین المللی و افکار عمومی جهان و همفکران آمریکاییها، شکست شما را در جنگ پر هزینه و بدون دستاورد روایت کردند، دشمن بداند و بخواهد دوباره به امنیت ایران دست درازی و غلط کند، نفس آنها را در سرزمینهای اشغالی قطع خواهیم کرد.
ترامپ هنوز نتوانسته افکارعمومی را برای خسارتهای مشارکت با اسرائیل در حمله به ایران توجیه کند. شما خوبست اول از پایگاه العدید آوار برداری کنید، ببینید چه بلایی بر سرتان آمده، بعد یاوه سرایی و تهدید کنید، رژیمی که از سر استیصال کامل در مقابل ضربات خردکننده موشکی ایران با واسطههای متعدد دنبال قطع درگیری بود، حالا با پرویی تهدید به تعرض جدید میکند، رژیم صهیونیستی بداند، حمله جدید به ایران مقتدر مردمی را شروع کند، ابتکار عمل در قطع درگیری با ما است.
نخواهیم گذاشت آژیر خطر در سرزمینهای اشغالی قطع شود، فرصت خروج از پناهگاه داشته باشید، فرار و آوارگی را بیش از جنگ ۱۲ روزه تجربه خواهید کرد، سران رژیم صهیونی واکنش سریع و و غافلگیر کننده حملات موشکی ایران را چند ساعت پس از تعرض و در همان روز اول جنگ، تجربه کرد، دشمن بداند؛ اگر تجاوز تکرار شود، ممکن است، جغرافیای پاسخ و میدان نبرد تغییر کند، واکنشها شکنندهتر شود.
منبع: سپاه نیوز
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-30 20:13:002025-07-30 20:13:00🚨 جنگ تحمیلی۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا، جنگ ایران تنها، با کل ناتو بود
به گزارش آرمان آرا به نقل از شبکه المنار، شیخ نعیم قاسم دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی در اولین سالگرد شهادت فواد شکر فرمانده بارز حزب الله لبنان گفت: فواد شکر قبل سال ۱۹۸۲ گروهی ۱۰ نفر از برادران را فرماندهی کرد که خود را گروه میثاق نام نهادند و عهد بستند که با اسرائیل مقابله کنند و در خط مقدم باشند. به مدت ۳۵ سال پس از شهادت ۹ رزمنده این گروه، فواد شکر در انتظار شهادت بود. فواد شکر از دوستداران امام خمینی (ره) بود و پس از رحلت ایشان، پیرو امام خامنهای بود. فواد شکر از بنیانگذاران و در زمره اولین فرماندهان مقاومت بود.
وی افزود: فواد شکر به دنبال ترور عباس الموسوی، نبردهای کفرا و یاطر را فرماندهی کرد و پس از تصمیم حزب الله برای اعزام گروهی از مبارزان به بوسنی، رهبری این گروه را برعهده داشت. فواد شکر مؤسس یگان دریایی حزب الله است.
وی افزود: فواد شکر به مثابه رئیس ستاد در نبرد پشتیبانی بود و همواره در ارتباط دائمی با سید حسن نصرالله تا زمان شهادتش بود. فواد شکر همواره در میان مردم بود و به داشتن تفکر راهبردی متمایز بود.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه بیان کرد: از شهید اسماعیل هنیه یاد میکنیم که توانست پرچم فلسطین را افراشته کند تا مساله فلسطین در دنیا در رأس قرار گیرد.
وی افزود: اسرائیل و آمریکا روزانه در غزه مرتکب جنایات سازمان یافته و هدفمند میشوند. جنایتی در دنیا با جنایات بزرگ دشمن اسرائیلی در غزه با حمایت کامل آمریکا، برابری نمیکند. دنیا باید یکپارچه در برابر اسرائیل بایستد تا این سرکشی که بر بشریت تأثیرگذار است متوقف شود.
شیخ نعیم قاسم در ادامه گفت: درود میفرستیم بر جورج عبدالله که ۴۱ سال در اسارت پایداری کرد و زیر بار امضای برگه دست شستن از افکارش به خاطر چند صباحی زندگی نرفت. اسیر آزاد شده جورج عبدالله بخش جدانشدنی تجربه متنوع مقاومت است که برای آزادسازی سرزمین و حفظ کرامت گرد هم آمدهاند.
وی افزود: مقاومت در لبنان ثابت کرده است که پایه و رکن اساسی دولت سازی است. ما در دو مسیر حرکت میکنیم؛ نخست آزادی سرزمین از لوث دشمن و دیگر دولت سازی از طریق مشارکت مردم و اینکه کشور به دست مردم ساخته شود و گروهی بر دیگری برتری نیابد. مقاومت ستون ارتش است تا معادله سهگانه ارتش، ملت و مقاومت فعال باشد و نه سمبلیک. توافق آتشبس در لبنان برای ما و طرف اسرائیلی یک دستاورد بود و این در هر توافقی طبیعی است. ما به دولت کمک کردیم تا این توافق را که محدود به جنوب رودخانه لیتانی است، اجرا کند. هر کسی که آتشبس را به عقبنشینی سلاحها ربط میدهد، به او بگویید که این موضوع یک مسئله داخلی است.
نعیم قاسم تصریح کرد: گمان بردند که حزب الله ضعیف شده است اما با حضور سیاسی و مردمی در تشییع شهیدان نصرالله و صفیالدین و انتخابات شهرداریها غافلگیر شدند. این مقاومت در تمام ابعاد سیاسی و اجتماعی پابرجاست و این گواهی بر قدرت مقاومت است و از این دشمن آتش بس را نقض کرد. هنگامی که دولت مسئول شد و متعهد به پیگیری شد ما دیگر مسئول مقابله به نیابت از همه نبودیم.
وی افزود: سلاح مقاومت مرتبط به لبنان است و ارتباطی به دشمن اسرائیلی ندارد. هوکشتاین فرستاده سابق آمریکایی تضمین آشکار درباره پایبندی اسرائیل به آتش بس داد. تام باراک فرستاده کنونی آمریکا از موضع واحد لبنان درباره توقف حملات اسرائیل قبل از بررسی بحث سلاح غافلگیر شد.
شیخ نعیم قاسم بیان کرد: دشمن در پنج نقطه اشغالی متوقف نخواهد شد و منتظر خلع سلاح مقاومت است تا در راستای توسعه طلبی حرکت کند و شهرک سازی کند. توافق در شهرکهای شمالی امنیت برقرار کرد اما آیا در لبنان هم امنیت برقرار کرد؟ ما الگوی سوریه را پیش رو داریم که دشمن میکشد و بمباران میکند و مرزهای جغرافیایی، سیاسی و آینده سوریه را ترسیم میکند.
دبیر کل حزب الله لبنان بیان کرد: ما امروز در لبنان در معرض خطر موجودیتی علیه ملتمان و همه طوایف آن از سوی اسرائیل و داعشی ها و آمریکا تحت آنچه به خاورمیانه جدید موسوم است، قرار داریم. ما نمیپذیریم که لبنان ضمیمه «اسرائیل» باشد، حتی اگر تمام جهان متحد شوند، و تا جان در بدن داریم، نمیپذیریم که لبنان به گروگان گرفته شود. هر کسی که امروز خواستار تحویل سلاح است، در واقع خواستار تحویل آن به «اسرائیل» است. احدی از ما صلح یا تسلیم شدن را نخواهد.
وی افزود: ما از سرزمین خود دفاع میکنیم، حتی اگر بسیاری از ما شهید شویم. مهم این است که انحراف و اشغالگری باقی نماند و ما با تمام توان از آن دفاع خواهیم کرد. ما تهدید نمیکنیم، بلکه در موضع دفاعی هستیم و حرف ما این است که این دفاع برای ما هیچ محدودیت و حد و مرزی ندارد، حتی اگر منجر به شهادت شود. خطر در کمین، تجاوزگری است و تمام گفتمانهای سیاسی باید بر توقف تجاوز متمرکز شوند و نه هیچ مسئله دیگری. هر درخواست تحویل سلاح به مثابه درخواست تحویل توان لبنان است. دولت باید به دو وظیفه اصلی خود شامل توقف حملات به هر طریقی و بازسازی عمل کند. دولت باید بازسازی کند حتی از خزانه. هر آنکه خواهان تحویل سلاح است چه در داخل و چه طرفهای عربی و بینالمللی، در واقع حامی پروژه اسرائیلی است.
دبیر کل حزب الله لبنان تصریح کرد: بگذارید تجاوز متوقف شود، اسرائیل عقبنشینی کند و اسیران بازگردانده شوند. آنگاه شیرینترین بحث و بهترین نوع پاسخ را از ما بپذیرید. ما از گزینه حاکمیت، استقلال و آزادسازی حمایت میکنیم و از دولت میخواهیم که در مقابله با تجاوز و بازسازی قاطعتر باشد. ما از دولت میخواهیم که جلوی فتنهانگیزان و خادمان پروژه اسرائیل را بگیرد. لبنان وطن نهایی همه شهروندانش است و ما نمیپذیریم که احدی لبنان را ضمیمه «اسرائیل» کند. بیایید شعار «با اتحاد خود اسرائیل را از اینجا بیرون کنیم و میهن خود را بسازیم» را سر دهیم. ما آمادهایم تا در مورد اینکه چگونه این سلاحها میتوانند بخشی از قدرت لبنان باشند، بحث کنیم، اما قبول نخواهیم کرد که این سلاحها به «اسرائیل» تحویل داده شوند. اگر همه دنیا از اول تا آخرش جمع شوند و همه ما کشته شویم و احدی از ما باقی نماند، اسرائیل نخواهد توانست لبنان را به گروگان بگیرد.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-30 19:10:002025-07-30 19:10:00نعیم قاسم: تسلیم نمیشویم و سلاحهایمان را تحویل نخواهیم داد
به گزارش آرمان آرا، صنعت بازیسازی در رژیم اسرائیل طی سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته و به یکی از قطبهای این صنعت به خصوص در زمینه بازیهای موبایل و کژوال تبدیل شده است. شرکتهای این رژیم جعلی با جذب سرمایههای کلان و بهرهگیری از فناوریهای نوین توانستهاند بازیهای پرمخاطبی را تولید و روانه بازارهای جهانی کنند.
برخی از این بازیها ممکن است بهعنوان ابزاری برای جمعآوری اطلاعات کاربران عمل کنند. این نگرانیها زمانی جدیتر میشود که بدانیم برخی از این شرکتها ارتباطات نزدیکی با نهادهای امنیتی اسرائیل دارند. این موضوع لزوم بررسی دقیقتر عملکرد این شرکتها را بیش از پیش آشکار میسازد.
تحقیقات نشان میدهد که برخی بازیهای موبایلی اسرائیلی از الگوریتمهای پیچیدهای برای تحلیل رفتار کاربران استفاده میکنند. این الگوریتمها نهتنها فعالیتهای درون بازی، بلکه سایر رفتارهای کاربر در دستگاه را نیز رصد میکنند. جالب توجه اینکه برخی از این تکنیکهای تحلیلی شباهت زیادی به روشهای مورد استفاده در نرمافزارهای جاسوسی دارند. این موضوع سوالات جدی درباره اهداف واقعی این شرکتها ایجاد میکند.
در مواجهه با این چالشها، کاربران باید هوشیاری بیشتری به خرج دهند. توصیه میشود قبل از نصب هر بازی، تاریخچه و سوابق شرکت توسعهدهنده به دقت بررسی شود. همچنین فعالکردن دسترسیهای غیرضروری به بازیها باید با احتیاط کامل انجام گیرد. بهتر است کاربران از نصب بازیهایی که از شرکتهای ناشناس یا مشکوک هستند، خودداری کنند. این اقدامات ساده میتواند تا حد زیادی از حریم خصوصی کاربران محافظت کند.
برخی از معروفترین و بزرگترین آنها که در سطح بینالمللی فعالیت دارند، به شرح ذیل است؛
Playtika: یکی از غولهای بازیهای موبایلی و کازینوهای اجتماعی در جهان. این شرکت با بازیهایی مانند Slotomania و Caesars Slots شناخته میشود و درآمدهای میلیاردی را تجربه کرده است.
Moon Active: این شرکت یکی از موفقترین توسعهدهندگان بازیهای موبایلی است و بیشتر به خاطر بازی فوقالعاده محبوب Coin Master شناخته میشود که در سراسر جهان میلیونها کاربر دارد.
IronSource: هرچند آیرونسورس بیشتر به عنوان یک پلتفرم فناوری برای کسب درآمد و توزیع اپلیکیشنها (بهویژه بازیها) شناخته میشود اما با خرید استودیوهایی مانند Supersonic، نقش مستقیمی در انتشار بازیهای موبایلی نیز پیدا کرده است. این شرکت یکی از ستونهای اصلی اکوسیستم اپلیکیشن در اسرائیل است.
Crazy Labs (TabTale سابق): این استودیو یکی از بزرگترین توسعهدهندگان بازیهای کژوال (تفریحی) و هایپرکژوال (بسیار ساده و اعتیادآور) در جهان است و صدها بازی از آن در فروشگاههای اپلیکیشن منتشر شده است.
SciPlay: این استودیو نیز همانند پلیتیکا، به طور تخصصی بر روی بازیهای کازینوی اجتماعی و اسلاتهای مجازی برای پلتفرمهای موبایل تمرکز دارد و بازیهایی چون Jackpot Party Casino را در کارنامه خود دارد.
Plarium: این استودیو بیشتر برای بازیهای استراتژی چندنفره آنلاین (MMO) خود، به خصوص در پلتفرمهای موبایل و مرورگر، شهرت دارد. بازی RAID: Shadow Legends معروفترین محصول این شرکت است.
Supersonic Studios: این استودیو که اکنون بخشی از IronSource است، یکی از ناشران پیشرو در سبک بازیهای هایپرکژوال به شمار میرود و بازیهای متعددی از آن مانند Bridge Race و Going Balls در صدر جداول دانلود جهانی قرار گرفتهاند.
Overwolf: این شرکت یک پلتفرم فنی ارائه میدهد که به توسعهدهندگان دیگر اجازه میدهد برای بازیهای کامپیوتری معروف، ماد (Mod) و اپلیکیشنهای جانبی بسازند. این پلتفرم در میان جامعه بازیکنان حرفهای بسیار محبوب است.
در این میان هشدار امنیتی مطرح میشود که آیا بازیها میتوانند ابزار جاسوسی باشند؟
روشهای احتمالی جمعآوری اطلاعات و جاسوسی از طریق بازیها؛
در دنیای امروز، بسیاری از بازیهای موبایلی هنگام نصب درخواست دسترسی به بخشهای مختلف گوشی هوشمند شما مانند میکروفون، دوربین، لیست مخاطبین و موقعیت مکانی (GPS) را دارند. اگرچه برخی از این دسترسیها برای عملکرد بازی ضروری هستند، اما برخی دیگر ممکن است برای جمعآوری اطلاعات شخصی شما مورد سوءاستفاده قرار گیرند. بنابراین، کاربران باید با دقت به این دسترسیها توجه کنند و از خود بپرسند آیا این مجوزها واقعاً برای اجرای بازی لازم هستند یا خیر.
گزارشهای متعددی در سطح جهانی نشان میدهند که برخی اپلیکیشنها و بازیها میتوانند با فعالسازی میکروفون دستگاه، صدای محیط اطراف کاربر را ضبط و تحلیل کنند. این اطلاعات ممکن است برای تبلیغات هدفمند یا حتی اهداف دیگر مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، برخی بازیها قادر هستند رفتار کاربران را ردیابی کنند، از جمله برنامههای تلویزیونی که تماشا میکنند، وبسایتهایی که بازدید مینمایند و سایر اپلیکیشنهای مورد استفاده آنها. این دادهها در نهایت ممکن است به شرکتهای ثالث ارسال شوند.
هدف از این هشدارها ایجاد ترس یا اتهامزنی بیاساس نیست، بلکه افزایش آگاهی کاربران در استفاده از بازیهای موبایلی است. برای حفظ حریم خصوصی، بهتر است پیش از نصب هر بازی، به ویژه محصولات شرکتهای ناشناس یا اسرائیلی، نکات امنیتی را رعایت کنید. کاربران میتوانند با بررسی دقیق دسترسیهای درخواستی، مطالعه نظرات دیگران در فروشگاههای اپلیکیشن و دانلود بازیها تنها از منابع معتبر مانند گوگل پلی و اپ استور، از خطرات احتمالی جلوگیری کنند. همچنین، بهروزرسانی سیستمعامل و نرمافزارهای امنیتی دستگاه نقش مهمی در افزایش امنیت دارد. با رعایت این نکات، میتوانید تجربه بازی ایمنتر و مطمئنتری داشته باشید و از حریم شخصی خود بهخوبی محافظت کنید.
در نهایت، رشد سریع صنعت بازیسازی اسرائیل و نفوذ گسترده بازیهای موبایلی آن در بازارهای جهانی، نیازمند توجه ویژه به مسائل امنیتی و حریم خصوصی کاربران است. همانطور که شاهد هستیم، برخی از این بازیها با دسترسیهای گسترده به اطلاعات شخصی کاربران، پتانسیل سوءاستفاده را دارند. این امر به ویژه زمانی نگرانکننده میشود که بدانیم برخی از این شرکتها ممکن است ارتباطاتی با نهادهای امنیتی داشته باشند.
به عنوان کاربران هوشمند در عصر دیجیتال، مسئولیت حفظ حریم خصوصی بر عهده خود ماست. با رعایت نکات امنیتی، بررسی دقیق دسترسیها و انتخاب بازیها از منابع معتبر، میتوانیم از فضای بازیهای موبایلی لذت ببریم بدون اینکه نگران افشای اطلاعات شخصیمان باشیم. آگاهی و هوشیاری کاربران مهمترین سلاح در برابر هرگونه سوءاستفاده احتمالی از دادهها محسوب میشود.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-30 14:40:002025-07-30 14:40:00در زمین رژیم صهیونیستی «بازی» نکنیم؛ بازیها هم تهدید امنیتیاند
به گزارش آرمان آرا به نقل از شبکه الجزیره قطر، جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر و نماینده کنونی مجلس عوام انگلیس در گفتوگو با الجزیره تأکید کرد: هیچ کشوری نباید به رژیمی که مرتکب نسلکشی میشود، سلاح صادر کند.
وی با انتقاد از سیاستهای جاری و اقدامات خودسرانه اسرائیل در غزه و نسل کشی این رژیم در این منطقه از خاک فلسطین گفت: به اسرائیل حق وتو داده شده تا هر کاری که میخواهد انجام دهد.
رهبر اپوزیسیون دولت انگلیس تأکید کرد که اکنون زمان آن فرا رسیده که همه کشور قاطعانه با “اسرائیل” برخورد کنند.
وی تصریح کرد انگلیس باید صریحاً کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد.
در همین راستا، وزیر مشاور در امور خاورمیانه انگلیس سه شنبه شب اعلام کرد که لندن از مدتها پیش متعهد به بهرسمیت شناختن کشور فلسطین بوده است.
وی تأکید کرد: ما از مدتها پیش متعهد به بهرسمیت شناختن دولت فلسطین بودهایم.
این مقام دولت انگلیس گفت: امروز اقداماتی را در چارچوب یک طرح صلح برای کاهش رنجها و حمایت از راهحل دو دولتی اتخاذ کردهایم.
در همین راستا، سخنگوی دفتر نخستوزیر انگلیس نیز ساعاتی پیش اعلام کرد: کر استارمر نخست وزیر انگلیس به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفته که وضعیت در غزه غیرقابل تحمل است و رساندن کمکهای انسانی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد.
نخست وزیر انگلیس نیز امروز سه شنبه نشست اضطراری کابینه را با ادعای بحث در مورد وضعیت غزه و طرح صلح پیشنهادی در این خصوص برگزار خواهد کرد.
رویترز در این خصوص ادعا کرد: نخست وزیر انگلیس تحت فشار فزایندهای از سوی حزب خود برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین قرار دارد.
استارمر در اقدامی نادر، کابینه خود را در طول تعطیلات تابستانی فراخوانده است تا در مورد چگونگی ارائه کمکهای بشردوستانه بیشتر به غزه بحث کند.
نخست وزیر انگلیس در دیداری با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در اسکاتلند در روز دوشنبه، در مورد لزوم برقراری آتشبس در غزه و آنچه که او بحران انسانی «شرمآور» خواند؛ گفتگو کرد.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-30 00:31:002025-07-30 00:31:00رهبر حزب کارگر انگلیس: زمان برخورد قاطع با “اسرائیل” فرا رسیده است
خبرگزاری مهر – مجله مهر: نوار غزه، سالهاست در محاصره شدید رژیم غاصب اسرائیل قرار دارد. محاصرهای که نهفقط اقتصاد، که حتی ابتداییترین مؤلفههای زیستن را در هم شکسته. یکی از دردناکترین جلوههای این رنج، نبود آب سالم است؛ بحرانی که بهگفته سازمانهای حقوق بشری، به فاجعه انسانی تبدیل شده است. روایتهایی که شبکه الجزیره از دل این بحران منتشر کرده، از مادران، پزشکان، معلمان، کارگران و کودکان غزه حکایت دارد؛ مردمی که هر روز برای زنده ماندن، با تشنگی و بیماری دست و پنجه نرم میکنند.
در خبرها هشدار میدهند که بیش از ۹۷ درصد آب موجود در شبکه آبرسانی غزه برای شرب غیرقابل استفاده است. این آبها به دلیل شوری بالا، وجود نیتراتها، باکتریها و فلزات سنگین مانند سرب و گوگرد، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی به شمار میروند. از سال ۲۰۰۷ با محاصره غزه توسط اسرائیل ورود تجهیزات لازم برای تعمیر یا نوسازی زیرساختهای آبی توسط این رژیم، به شدت محدود شده است. این محدودیتها، همراه با تخریب گسترده زیرساختهای آبرسانی در اثر حملات نظامی، به ویژه از سال ۲۰۲۳، وضعیت را وخیمتر کرده است.
کمبود سوخت و برق نیز باعث شده ایستگاههای پمپاژ آب و تصفیهخانهها از کار بیفتند. در نتیجه، بسیاری از ساکنان غزه به ناچار از آب آلوده و غیربهداشتی استفاده میکنند که خطر ابتلاء به بیماریهای واگیر را به شدت افزایش داده است. به گفته بشرا خلیلی، مسئول سیاستگذاری آکسفام در غزه، برخی از ساکنان حتی بدون یک قطره آب سالم به زندگی ادامه میدهند و در شرایطی غیرقابل تحمل به سر میبرند.
در انتظار یک تانکر آب
یکی از دردناکترین روایتها، داستان مادرانی است که برای تأمین آب سالم برای فرزندانشان با مشکلات عدیدهای مواجهاند. فاطمه، مادری ۳۲ ساله در اردوگاه نصیرات میگوید: «ما روزها منتظر میمانیم تا شاید یک تانکر آب به اردوگاه برسد. گاهی آب آنقدر کثیف است که نمیتوانیم آن را به بچهها بدهیم، اما چارهای نداریم.» او توضیح میدهد که فرزندانش به دلیل مصرف آب آلوده بارها دچار اسهال و عفونتهای گوارشی شدهاند. در گزارشهای الجزیره هم آمده است که در سال ۲۰۲۴، وزارت بهداشت غزه بیش از ۳۱۵۰ مورد بیماری ناشی از آب آلوده را ثبت کرده که اکثراً کودکان بودهاند
کودکان، آسیبپذیرترین گروه در این بحران، از بیماریهایی مانند اسهال و عفونتهای پوستی رنج میبرند. یکی از پزشکان بیمارستان الشفاء میگوید: «ما هر روز کودکانی را میبینیم که به دلیل کمآبی و مصرف آب ناسالم دچار سوءتغذیه و بیماریهای گوارشی شدهاند. این یک فاجعه است که میتوانست با دسترسی به آب سالم از آن جلوگیری شود.
در میان محاصره محمد، یک کارگر ساختمانی ۴۵ ساله در شمال غزه میگوید: «قبل از جنگ، ما حداقل میتوانستیم آب را از چاههای محلی تأمین کنیم، اما حالا بیشتر چاهها تخریب شدهاند. من مجبورم روزانه چند کیلومتر پیادهروی کنم تا شاید مقداری آب برای خانوادهام پیدا کنم.» او اضافه میکند که گاهی اوقات مجبور شدهاند آب شور دریا را برای شستوشو استفاده کنند، که باعث مشکلات پوستی در میان اعضای خانوادهاش شده است.
این روایتها نشاندهنده تلاش بیوقفه مردم غزه برای بقا در شرایطی است که حتی ابتداییترین نیازهای انسانی، مانند دسترسی به آب، به یک چالش روزانه تبدیل شده است. هانی محمود میگوید، غزه به «اردوگاهی بزرگ برای کار اجباری» تبدیل شده، جایی که مردم برای دسترسی به یک لیتر آب سالم باید ساعتها در صف بایستند یا جان خود را به خطر بیندازند.
بحران آب نه تنها سلامت جسمی، بلکه سلامت روانی ساکنان غزه را نیز تحت تأثیر قرار داده است. ساره، یک معلم ۲۸ ساله است که میگوید: «ما دیگر حتی نمیتوانیم به آینده فکر کنیم. وقتی آب برای نوشیدن نداریم، چطور میتوانیم به درس و مدرسه فکر کنیم؟ بچههایم از من میپرسند چرا نمیتوانند مثل بچههای دیگر دنیا حمام کنند. من چه جوابی به آنها بدهم؟» این ناامیدی و احساس درماندگی در میان بسیاری از ساکنان غزه مشترک است., وضعیت به گونهای بغرنج است که ۹۰ درصد کودکان در بیمارستانهای غزه علائم اضطراب و استرس پس از سانحه را نشان دادهاند، که بخشی از آن به دلیل نبود آب و شرایط غیربهداشتی است.
پیامدهای زیستمحیطی و انسانی
بحران آب در غزه تنها یک مسئله بهداشتی نیست؛ این بحران پیامدهای گسترده زیستمحیطی و انسانی نیز به همراه داشته است. تخریب سیستمهای فاضلاب باعث شده فاضلاب خام به دریاچهها و سواحل غزه سرریز شود، که این امر اکوسیستم دریایی را به خطر انداخته و خطر شیوع بیماریهای واگیردار را افزایش داده است. سازمان آکسفام در بیانیهای، اعلام کرد که شیوع بیماریهای ناشی از آب آلوده در غزه در حال افزایش یافته است.
غزه و محدودیتهای ورود کمکهای بشردوستانه، امکان بازسازی زیرساختهای آبی را از بین برده است. از آغاز آتشبس موقت در سال ۲۰۲۴ تا ژانویه ۲۰۲۵، تنها ۷۹۲۶ کامیون کمک وارد غزه شده که بخش عمده آن مواد غذایی بوده و تجهیزات لازم برای بازسازی سیستمهای آبرسانی به میزان کافی وارد نشده است. این وضعیت باعث شده مفهوم «تابآوری آبی» در غزه به یک آرمان غیرقابل دسترس تبدیل شود.
تلاشهای بینالمللی و موانع پیشرو
یونیسف در ژوئن ۲۰۲۴ با اسرائیل قراردادی برای بازسازی یک کارخانه نمکزدایی امضا کرد، اما این تلاشها به دلیل ادامه محاصره و حملات نظامی به نتیجه مطلوب نرسیده است. سازمانهای حقوق بشری مانند دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل نیز بارها اعلام کردهاند که محدود کردن دسترسی به آب سالم در غزه مصداق «مجازات دستهجمعی» و نقض حقوق بشر است.
با این حال، موانع سیاسی و نظامی همچنان مانع از رفع این بحران میشوند. اسرائیل از ورود تجهیزات لازم برای بازسازی زیرساختها جلوگیری میکند و کمکهای بشردوستانه به طور سیستماتیک محدود شدهاند. رژیم صهیونیستی حتی به مراکز توزیع کمکها حمله کرده و آنها را به «کمینگاه مرگ» برای غیرنظامیان تبدیل کرده است.
بحران آب در غزه، فراتر از هر بحران و حتی فراتر از یک مشکل زیستمحیطی است؛ بلکه باید از آن بهعنوان یک فاجعه انسانی نام برد که ریشه در محاصره، تخریب زیرساختها، و سیاستهای محدودکننده دارد. روایتهای مردمی از مادران، کودکان، و کارگران غزه نشاندهنده عمق رنج و مقاومت آنها در برابر این بحران است. مادرانی که برای یافتن آب سالم برای فرزندانشان ساعتها در صف میایستند، کودکانی که از بیماریهای ناشی از آب آلوده رنج میبرند، و خانوادههایی که در ناامیدی برای بقا تلاش میکنند، تنها بخشی از واقعیت تلخ غزه را نشان میدهند. برای رفع این بحران، نیاز به اقدامات فوری بینالمللی است: رفع محاصره، اجازه ورود تجهیزات بازسازی، و تضمین دسترسی به آب سالم.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-29 15:21:002025-07-29 15:21:00قطره قطره تا مرگ!
به گزارش آرمان آرا، پایگاه خبری الجزیره در مقالهای به بررسی استراتژی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا در سوریه از زمان بروز جنگ داخلی در این کشور تا سقوط دولت بشار اسد پرداخته و نوشت که در حالی که ایالات متحده کنترل ژئوپلیتیکی و حفاظت از منافع انرژی و امنیتی خود را در اولویت قرار میدهد، رژیم صهیونیستی به دنبال تجزیه سوریه به نهادهای فرقهای و قومی برای تجزیه جهان عرب و تثبیت هژمونی منطقهای خود است.
الف: استراتژی سنتی صهیونیستها در تجزیه کشورها
رویکرد رژیم صهیونیستی به سوریه و منطقه عربی جدید نیست. ریشههای آن به اوایل تشکیل این رژیم باز میگردد، جایی که اسناد استراتژیک داخلی از دهه ۱۹۵۰، صادر شده توسط وزارت خارجه رژیم صهیونیستی و موساد، خواستار ایجاد یک کشور کردی به عنوان سدی در برابر جریان غالب و گسترده ناسیونالیسم عربی در آن زمان بود.
«طرح صهیونیستی ینون» استدلال میکرد که امنیت و هژمونی تل آویو به تجزیه کشورهای عربی به نهادهای فرقهای و قومی کوچک، مانند دروزیها، علویها، کردها، مارونیها، قبطیها و دیگران، بستگی دارد.
هدف این بود که کشورهای عربی قدرتمند و مرکزی با دولتهای کوچک ضعیف و تجزیه شده جایگزین شوند که هیچ تهدیدی برای امنیت تل آویو ایجاد نمیکنند، بلکه میتوانند بعدها به متحدان یا وکلای تحت حمایت رژیم صهیونیستی تبدیل شوند.
در مورد سوریه، این استراتژی شامل تقسیم کشور به چهار منطقه نفوذ اصلی است:
۱. دولت دروزی: متمرکز در استان سویدا در جنوب سوریه.
۲. دولت کوچک علوی: در ساحل سوریه تحت حمایت روسیه متمرکز در اطراف شهرهای لاذقیه و طرطوس.
۳. منطقه کردی: در شمال شرقی، با حمایت آمریکا، تحت کنترل نیروهای دموکراتیک کرد به رهبری حزب اتحاد دموکراتیک (PYD/YPG).
۴. کمربند سنی عربی: تحت نفوذ ترکیه که در امتداد مرزهای شمالی و شمال غربی و قلب سوریه گسترش مییابد.
این طرح تقسیم مستقیماً به اهداف رژیم صهیونیستی خدمت میکند، زیرا سوریه را ضعیف و تقسیم شده نگه میدارد، به نحوی که قادر به ایفای نقش خود به عنوان یک بازیگر منطقهای که از مقاومت فلسطین حمایت میکند، یا با توسعهطلبی تل آویو مخالفت میکند، نیست.
برنارد لوئیس، یکی از تأثیرگذارترین متفکران صهیونیستی و آمریکایی، در سال ۱۹۹۲ نوشت: اکثر کشورهای خاورمیانه… در معرض چنین فرآیندی [یعنی لبنانیسازی] هستند، اگر قدرت مرکزی به اندازه کافی تضعیف شود… کشور به هرج و مرج فرقهها، قبایل، مناطق و احزاب متخاصم تجزیه میشود.
تخریب توانمندیهای نظامی و استراتژیک سوریه
از سال ۲۰۱۳، رژیم صهیونیستی به بهانه هدف قرار دادن مواضع ایران یا حزبالله، صدها حمله هوایی علیه اهدافی در سوریه انجام داده است. پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز رژیم صهیونیستی به ترور فرماندهان نظامی ایران و حزبالله در خاک سوریه ادامه داد.
این حملات همچنین منجر به تخریب سیستماتیک سامانههای پدافند هوایی سوریه، انبارهای تسلیحات، پایگاههای نظامی و مراکز تحقیقات علمی شد. هدف این اقدامات واضح بود: جلوگیری از بازسازی تواناییهای نظامی سوریه و تحمیل برتری نظامی و روانی دائمی برای رژیم صهیونیستی، و بازگرداندن توانایی بازدارندگی آن در منطقه.
از زمان سقوط بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، حملات تل آویو تشدید شده و شامل اشغال بیش از ۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک سوریه، علاوه بر جولان اشغالی، و حمله به توانمندیهای نظامی سوریه و زیرساختهای حیاتی آن شد.
ب: دستور کار آمریکا؛ سلطه از طریق هرج و مرج کنترلشده
استراتژی آمریکا در سوریه با استراتژی بزرگتر آن پس از جنگ سرد همخوانی دارد: جلوگیری از ظهور هر قدرت -منطقهای یا جهانی- که قادر به به چالش کشیدن سلطه آمریکا باشد.
در طول جنگ سرد، واشنگتن، سوریه را به عنوان کشوری وابسته به اتحاد جماهیر شوروی و حامی جریان ناسیونالیسم عربی، مقاومت فلسطین و ائتلافهای ضد نفوذ آمریکا میدید.
پس از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، ایالات متحده به دنبال منزوی کردن سوریه و جلوگیری از پر کردن خلاء منطقهای پس از سقوط صدام حسین بود.
از زمان آغاز انتفاضه سوریه در سال ۲۰۱۱، ایالات متحده سیاست مداخله جویانه حمایت از نیروهای کرد در شمال شرقی سوریه را به بهانه مبارزه با گروههای به اصطلاح افراطی و کاهش نفوذ ایران آغاز کرد و در عین حال به رژیم صهیونیستی اجازه داد حملات مداومی را برای تضعیف تواناییهای نظامی سوریه و ایران انجام دهد.
اگرچه واشنگتن به نظر میرسد از تقسیم واقعی سوریه حمایت میکند، اما هدف آن لزوماً دستیابی به تقسیم قومی یا فرقهای به سبک صهیونیستها نیست، بلکه حفظ حضور بلندمدت خود، جلوگیری از تسلط روسیه و ایران بر شرق مدیترانه، و تضمین این است که هر دولت آینده سوریه تابع یا خدمتگزار منافع آمریکا باقی بماند.
تشدید تنش در سویدا؛ جاهطلبیهای اسرائیل در منطقه دروزی
گروههای دروزی وفادار به رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی، اخیراً ناآرامیهایی را در سویدا ایجاد کردهاند. اهداف تلآویو در سویدا منعکس کننده محتوای طرح ینون است: ایجاد ائتلاف با اقلیتهای قومی و مذهبی -مانند دروزیها- که ممکن است خودمختاری را تحت حمایت تل آویو ترجیح دهند. با این حال، جامعه دروزی تقسیم شده است، زیرا بسیاری از آنها دخالتهای خارجی را رد میکنند و بر وفاداری خود به رژیم سوریه تأکید میکنند.
تفاوت دیدگاه واشنگتن و تلآویو در مورد دروزیها
در حالی که رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد یک موجودیت دروزی در جنوب سوریه است، سیاست ایالات متحده محتاطانه باقی میماند. آمریکا میداند که حمایت علنی از چنین اقدامی ممکن است واکنشهای خشونتآمیزی را در اردن و لبنان، و حتی در میان دروزیهای داخل خود رژیم صهیونیستی، که ممکن است از ابزار شدن در دست سیاستهای فریبکارانه رژیم صهیونیستی خودداری کنند، برانگیزد. واشنگتن همچنین نگران است که تقسیم سوریه منجر به تقویت قدرت گروههای افراطی، یا توانمندسازی نفوذ ایران و روسیه شود.
بنابراین، آمریکا، سوریه را تقسیم شده و نه فروپاشیده میخواهد تا بتواند نفوذ خود را بدون ایجاد هرج و مرج گسترده منطقهای حفظ کند. اما رژیم صهیونیستی آماده پذیرش – و حتی تغذیه – هرج و مرج در سوریه است اگر بهای آن از بین بردن تهدید سوریه برای همیشه باشد.
نقش ترکیه: تثبیت نفوذ استراتژیک
ترکیه نقش محوری در بازسازی سوریه جدید ایفا میکند. آنکارا پس از شکست در حمایت از مخالفان و گروههای مسلح در طول جنگ داخلی این کشور با هدف سرنگونی اسد، استراتژی خود را تغییر داده و بر جلوگیری از ایجاد یک موجودیت کردی در مرزهای جنوبی خود تمرکز کرد.
نیروهای ترکیه وارد شمال سوریه شدند تا از شبهنظامیان عرب و ترکمن سوریه برای محدود کردن نفوذ کردها حمایت کردند. اما از زمان سقوط بشار اسد، ترکیه به حامی اصلی رژیم فعلی سوریه تبدیل شده است.
منافع ترکیه به شدت با سیاستهای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی که بر حمایت از شبهنظامیان کرد و جداییطلبان دروزی تمرکز کردهاند، در تضاد است. آنکارا هرگونه خودمختاری کردها را تهدیدی برای امنیت ملی و یکپارچگی داخلی خود میداند.
هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه، سیاست قاطع ترکیه را مغایر با هرگونه تلاش برای تجزیه سوریه اعلام کرد و گفت که ترکیه علیه هرگونه تلاش برای تقسیم سوریه یا اعطای خودمختاری به گروههای مسلح مداخله خواهد کرد.
ترسیم نقشه جدید سوریه: نزاع بر سر آینده منطقه
هالفورد مکیندر سیاستمدار و متفکر بریتانیایی و یکی از بنیانگذاران علم ژئوپلیتیک، در مورد سوریه میگوید که هر کس بر اروپای شرقی حکومت کند، بر قلب جهان مسلط میشود؛ و هر کس بر قلب جهان حکومت کند، بر جزیره جهان مسلط میشود؛ و هر کس بر جزیره جهان حکومت کند، بر جهان مسلط میشود.
خطر کنونی اما در رنج مداوم مردم سوریه، فرسایش امنیت ملی عربی و مفهوم حاکمیت عربی، و احتمال وقوع درگیریهای منطقهای گستردهتر نهفته است. مگر اینکه قدرتهای منطقهای -به ویژه ترکیه، و همراه با آن ایران و کشورهای عربی- پاسخی هماهنگ تشکیل دهند. در سایه این شرایط تجزیه سوریه ممکن است به یک واقعیت تبدیل شود، طرحی صهیونیستی که آرمان قدیمی تل آویو در ایجاد خاورمیانهای تجزیه شده، تکه تکه و تحت سلطه را محقق میکند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-29 12:22:002025-07-29 12:22:00جزئیات راهبرد صهیونیستی – آمریکایی برای تجزیه سوریه؛ طرح ینون چیست؟
به گزارش آرمان آرا، سرلشکر صابرزاده وزیر دفاع جمهوری تاجیکستان در گفت وگوی تلفنی با امیر سرلشکر موسوی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ضمن تبریک و آرزوی موفقیت برای سرلشکر موسوی به عنوان رئیس جدید ستاد کل نیروهای مسلح، گفت: شهادت سردار شهید سپهبد باقری و دیگر فرماندهان نیروهای مسلح و همچنین مردم بیگناه ایران برای دولت، مردم و نیروهای مسلح جمهوری تاجیکستان غم بزرگی به شمار میآید و مراتب همدردی ما را در غم از دست دادن این عزیزان پذیرا باشید.
به نقل از ایسنا، وزیر دفاع تاجیکستان با تاکید بر اشتراکات عمیق فرهنگی، زبانی و تاریخی دو کشور، روابط تاجیکستان و ایران را بر مبنای برادری عنوان کرد و افزود: دولت و مردم جمهوری تاجیکستان، مردم کشور ایران را دوست خود میدانند و آنها را به عنوان یک برادر واقعی قبول دارند.
سرلشکر موسوی نیز در این گفتوگو از حمایتهای جمهوری تاجیکستان از ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تشکر کرد و افزود: سردار شهید سپهبد باقری همواره اهتمام و عنایت ویژهای به جمهوری تاجیکستان داشته است و بر توسعه و روابط دوجانبه بین نیروهای مسلح ایران وتاجیکستان تاکید داشتند و در این مسیر قدمهای مثبت و تاثیرگذاری برداشته شده است و بنده هم این مسیر را ادامه خواهم داد.
سرلشکر موسوی در ادامه ضمن گزارش از روند جنگ تحمیلی۱۲ روزه امریکا و رژیم صهیونیستی با ایران، خاطر نشان کرد: با این جنایت بیشرمانه دشمن به دنیا ثابت شد با وجود اینکه آمریکا و رژیم کودککش صهیونیستی به هیچ اصل و هنجار بینالمللی پایبند نبوده و با تمام توان خود ۱۲ روز با نیروهای مسلح ایران جنگیدند، لکن به اهداف خود نرسیده و ضربات سنگینی هم دریافت کردند و به همین دلیل درخواست آتشبس نموده تا رژیم صهیونیستی را نجات دهند.
وی در پایان گفت: ما به هیچ وجه به قول و تعهد آمریکاییها و صهیونیستها اعتمادی نداریم و برای مقابله قاطع با شرارت احتمالی مجدد آنها کاملاً آمادگی داریم.
۲۹۲۲۲
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-29 12:09:002025-07-29 12:09:00🚨 رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: برای مقابله قاطع با شرارت احتمالی مجدد دشمن آمادگی داریم/ آمریکا و اسرائیل ضربات سنگینی دریافت و درخواست آتش بس کردند
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: با گذشت ۸ ماه از اعلام آتشبس در لبنان، همچنان وضعیت امنیتی در جنوب این کشور غربی «سیال» بوده و رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن نیروها و تجهیزات نظامی حزب الله به دنبال جلوگیری از «بازسازی» خرابیها و توان نظامی مقاومت در حوزههای مختلف است. در حالی که نیروی زمینی ارتش اسرائیل همچنان در پنج نقاط راهبردی در جنوب لبنان مستقر است و خاک این کشور را ترک نکرده، فشارها از سمت واشنگتن و تلآویو برای خلع سلاح مقاومت افزایش یافته است.
براساس گزارشها، دولت جوزف عون این پیام را به تام باراک داده است که خلع سلاح حزب الله در شرایط کنونی، به هیچ وجه گزینهای «آسان» نخواهد بود و باید پس از انجام تعهدات اسرائیل به تدریج انجام شود. همزمان تشدید تحرکات نظامی از سوی نیروهای وابسته به جولانی در جنوب سوریه و تلاش برای سرکوب «دروزیها» مانند «علویها» در منطقه ساحل، این پیام را برای حزب الله دارد که تن دادن به سیاست «خلع سلاح» به معنای آماده شدن برای جنگی جدید این بار از ناحیه سوریه است. در چنین شرایطی مقامات رژیم صهیونیستی مجدداً تهدید کردند که اگر فرایند خلع سلاح حزب الله تکمیل نشود، اسرائیل آماده است تا موج جدید حملات علیه حزب الله لبنان را آغاز کند.
تام باراک به دنبال چیست؟
تام باراک نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه اخیراً با تغییر تاکتیک در قبال مسئله خلع سلاح حزب الله سعی کرده است تا راهی برای فریب مقاومت و تحمیل خواستههای اسرائیل پیدا کند. دولت جوزف عون صراحتاً به طرف آمریکایی اعلام کرده است که تلاش جدی برای خلع سلاح حزب الله میتواند سبب تشدید درگیریها شده و لبنان را به دوران جنگ داخلی بازگرداند.
در عین حال حزب الله اعلام کرده است که در خصوص مسئله «سلاح مقاومت» حاضر به گفتگو با دولت برای تدوین یک استراتژی دفاعی مشترک است. پیش از این، مورگان اورتگاس فرستاده ویژه آمریکا از دولت لبنان خواسته بود تا با اعلام جدول زمانبندی در خصوص خلع سلاح حزب الله، زمینه لازم برای قطع بازوهای مالی حزب الله و خلع سلاح ۱۲ اردوگاه فلسطینی فراهم شود. عدم تحقق کامل این هدف سبب شده است تا تام باراک با تمایز قائل شدن میان شاخههای «نظامی» و «سیاسی» حزب الله و در عین حال ارائه پیشنهاد «خلع سلاح گزینشی» بتواند «بن بست» کنونی را بشکند اما فعلاً به نظر نمیرسد توفیقی در این زمینه به دست آورده باشد.
نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه برای پیشبرد نقشه جدید خود حتی به دنبال ارتباطگیری مستقیم با حزب الله بوده است. خلیل نصرالله از کارشناسان نزدیک به مقاومت در توئیتی نوشت که تام باراک ابتدا قصد داشت با حزب الله ارتباط برقرار کند اما این گروه از هرگونه ارتباط مستقیم با آمریکاییها خودداری کرد. حزب الله بخشی از دولت لبنان است و در آن چارچوب صحبت میکند. حزب الله طرفدار گفتگوهای لبنانی- لبنانی است و آمریکا در این مسیر ایجاد اخلال میکند.
دستها روی ماشه
قطع ارتباط میان شبکه بانکی و مالی لبنان با مؤسسه قرض الحسن را میتوان ناشی از فشارهای آمریکا بر بیروت با هدف تضعیف سیستماتیک حزب الله در سپهر سیاسی و اجتماعی لبنان دانست. به بیان دیگر ترامپ و نتانیاهو مخالف به سرانجام رسیدن پروژه «بازسازی» در لبنان هستند. مؤسسه آموزشی- تحقیقاتی «آلما» در مطلبی به بازسازی منطقه ضاحیه لبنان پرداخته است. نویسنده این مطلب مدعی است که حزب الله به مثابه یک دولت عمل میکند و در حال بازسازی زیرساختهای نظامی خود است.
رسانه عبری «معاریو» در مطلبی مدعی شد که حزب الله تحت پوشش بازسازی در حال آماده شدن برای جنگ بعدی است! نویسندگان این مطلب مدعی هستند در سایه فروپاشی نهادهای دولتی لبنان، حزبالله عملاً در حال پر کردن خلأ و به دست گرفتن روند بازسازی ضاحیه است، اما این کار همزمان با احیای زیرساختهای نظامی انجام میشود! این مطالب جهت دار از رسانههای اسرائیلی در حال مطرح میشود که تجربه چند ماه اخیر نشان داده است که دولت نتانیاهو بدون توجه به مرزهای بینالمللی قصد دارد تا از تمام خطوط قرمز سیاسی، حقوقی و امنیتی عبور کرده و چهره خاورمیانه را تغییر دهد!
حزب الله در جدیدترین پیام خود به نبی بری رئیس پارلمان لبنان اعلام کرده است که حتی اگر اسرائیل از جنوب لبنان عقب نشینی کند، این گروه به هیج وجه حاضر به تسلیم کردن تسلیحات خود نخواهد بود. اتخاذ این موضع با آنکه سبب «عصبانیت شدید» دولت لبنان شده اما به نظر میرسد ریشه در واقعیت «ژئوپلیتیکی» دارد که هماکنون در حال رخ دادن است. باراک نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه، صراحتاً با مقایسه دمشق- بیروت، تلویحاً تهدید کرده است که این امکان وجود دارد تا سوریه به صورت کامل لبنان را اشغال و تبدیل به بخشی از خاک خود کند! همزمان تحرکات نیروهای جولانی در مرزهای عراق و لبنان به شکل معناداری افزایش پیدا کرده و این خطر وجود دارد که جولانی تبدیل به نیروی زمینی جنگندههای آمریکایی و اسرائیلی در منطقه شود.
در چنین محیط ناپایدار و تهدیدآمیزی به نظر میرسد عاقلانهترین گزینه عدم تن دادن به خواستههای نامشروع بازیگران خارجی و حفظ سلاح مقاومت به عنوان تنها عامل بازدارنده در برابر تهدیدات بیرونی است. در این مسیر صحیح وجود پیشنهادات فریبندهای مانند تسلیم «تسلیحات سنگین» و حفظ سلاحهای سبک حزب الله تنها «سرابی» است که تن دادن به آنها میتواند زمینه کشتار مردم لبنان را فراهم آورد. تسریع در روند بازسازی توان نظامی حزب الله این امکان را فراهم خواهد کرد تا در هرگونه درگیری احتمالی در منطقه، این گروه ریشه دار مقاومت در کارزار نبرد وارد عمل شده و دایره فشار بر سرزمینهای اشغالی را تنگتر کند. بیشک تجربه جنگ سپتامبر ۲۰۲۴ درسهای زیادی برای حزب الله دارد که درس گرفتن از آنها میتواند سبب ظهور «ققنوس وار» این بازوی مقاومت شده و بار دیگر جبهه شمالی را تبدیل به کابوس شبانه صهیونیستها کند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-29 00:00:002025-07-29 00:00:00تغییر استراتژی؛ سیاست جدید آمریکا برای خلع سلاح حزبالله لبنان
به گزارش آرمان آرا، عباس محمدحسنی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی، ایران طی سخنانی اظهار داشت: ارتش در میان نهادهای قرآنی کشور، جزوء پرچمداران است. ما از همان سالهای آغازین انقلاب، وارد عرصه قرآن شدیم و امروز به برکت همین انس با قرآن، شاهد رشد معنوی و افتخارات ماندگار در مجموعه ارتش هستیم.
به نقل از دفاع پرس، وی سابقه ۴۵ ساله مسابقات قرآنی ارتش و جایگاه ممتاز شرکتکنندگان در سطح کشور و میان نیروهای مسلح اشاره و بیان کرد: ارتش همواره در مسابقات قرآنی حائر رتبههای برتر شده است. همین مسئله نشاندهنده اهتمام خانواده بزرگ ارتش به قرآن و معارف اسلامی است. فقط در مجموعه نهاجا، رشد ۱۵ درصدی مشارکت قرآنی نسبت به سال گذشته ثبت شده که امری بسیار ارزشمند به شمار میرود.
رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، انس با قرآن را عامل تقویت اراده و پیروزی در میدان نبرد دانست و تصریح کرد: درگیری نظامی، نقطه اوج آزمون اراده هاست. کسی که با قرآن مانوس باشد و به خداوند متصل باشد، به نفس مطمئنه میرسد و از هیچ چیزی جز خدا نمیهراسد. این پیوند با خداست که رزمندگان ما را مقاوم و شکستناپذیر میسازد. در جنگ ۱۲ روزه اخیر، این حقیقت را دیدیم، دشمنِ تا بن دندان مسلح، در برابر ایمان ملت ایران به زانو درآمد.
وی در خاتمه با اشاره به وعدههای صریح قرآن درباره پیروزی اهل ایمان، بیان کرد: این یک تحلیل نیست، یک وعده الهی است: والعاقبة للمتقین. باید از خود بپرسیم در جریان جنگ اخیر، کدام طرف متقی بود؟ ملت اهل بیت مدار، الهی و قرآنی ایران اسلامی یا رژیم غاصب و ستمگر صهیونیستی؟ پاسخ روشن است؛ بنابراین پیروز این میدان، ملت ایران بوده است. آنها برای توقف جنگ التماس کردند و اگر دوباره اشتباه قبلی خود را تکرار کنند، باز هم التماس خواهند کرد. ملت ایران مصمم است که دین خدا را یاری دهد و این وعده خداست که یاوران دینش را یاری خواهد کرد.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-28 22:45:002025-07-28 22:45:00🚨 روایت رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش از آتش بس ایران و اسرائیل؛ رژیم صهیونیستی برای توقف جنگ التماس می کرد
آرمان آرا؛ سارا هوشمندی* – دولت و رسانههای صهیونیستی که زمانی جامعه رژیم را متحد و هر گونه احتمال جاسوسی برای دشمنان خود را رد میکردند، امروز به شرایطی رسیدهاند که به آن «کارزار وحشت» لقب داده و درباره آن در رادیو و تلویزیون خود کلیپهای تبلیغاتی پخش میکنند؛ موضوعی که اذعان به یک واقعیت است: جاسوسی تمام اقشار رژیم برای ایران!
برخی افراد به خاطر پول هر کاری میکنند ولی تعداد کمی هستند که برای دریافت وجه، علیه وطن خود اقدامی انجام دهند. به کسانی که به چنین کاری مبادرت میکنند، جاسوس میگویند؛ حکمشان در اغلب کشورهای دنیا نیز مشخص است: اعدام. خب! این درباره افراد دارای وطن است؛ اما برای ساکنان یک سرزمین غصبی که کمترین تعصبی به محل زندگیشان ندارند ـ چون همگی از سایر کشورها در آنجا جمع شده و ساکنان اصلی را کشته و بیرون کردهاند ـ وطن معنایی ندارد. صهیونیستهای ساکن فلسطین یا به آنجا مهاجرت کردهاند و یا در آن سرزمین به دنیا آمدهاند؛ از پدر و مادری که آنها به فلسطین مهاجرت کرده یا والدینشان این کار را انجام دادهاند. بدین ترتیب ساکنان سرزمین اشغالی عملا بیوطنند و طبعا فرد بیوطن تعصبی هم به آن ندارد؛ چه بسا لهستانیها، آفریقاییها، اکراینیها، روسها و یهودیان سایر کشورها که از جایجای دنیا با وعده زندگی بهتر به فلسطین آمدهاند به موطن اصلی خود علاقه هم داشته باشند ولی انتظار علاقه به رژیمی که نامشروع است و خود هم میدانند غصبی است، غیرمنطقی است.
در سالهای اخیر ایران جاسوسان زیادی از صهیونیستها جذب کرده و آنها صرفا به خاطر دریافت پول و نه علاقه به جمهوری اسلامی(!) به عوامل ما تبدیل شدهاند. حجم بالای آنها، رژیم بویژه شاباک ـ سازمان امنیت قومی رژیم ـ را به سرگیجه واداشته. فقط در چند ماه اخیر ۴۵ جاسوس قطعی ـ نه صرفا متهم ـ شناسایی و دستگیر شدهاند که در میان آنها دستگیری ۲ نفر سر و صدای زیادی ایجاد کرد چون آن دو ـ یک سرباز سازمانهای امنیتی و یک معلم ـ در بازه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه برای ایران جاسوسی کرده و عکس و فیلم از پایگاههای نظامی، ساختمانهای تخریبشده با موشکهای ایرانی و پناهگاهها برای تهران ارسال کرده بودند.
اینها دستگیر شدهاند ولی قطعا تعداد بسیار بیشتری همچنان مشغول جاسوسی و ارائه اطلاعات دست اول برای ایرانند. فراموش نکنیم وزارت اطلاعات ایران، حتی در بالاترین سطوح تقنینی و اجرایی اسرائیل، «گونن سِگِو» عضو کنست و وزیر انرژی رژیم صهیونیستی را نیز جذب کرد و نفوذ خود را تا خانه غصبی بنی گانتز وزیر جنگ پیشین رژیم (در زمان وزارتش) گسترش داد؛ جایی که نظافتچی شخصی منزل گانتز، جاسوس ایران بود! انتشار تصاویر زوایای مختلف خانه گانتز در سال ۲۰۲۱ جنجال بسیاری در سرزمین اشغالی به پا کرد و نشان داد ایران در منزل امنیتیترین فرد رژیم هم آدم دارد! شاباک قصد دارد با انتشار کلیپهای اینچنینی شهروندان صهیونیست را بترساند و از گسترش جاسوسی برای ایران جلوگیری کند؛ موضوعی که با توجه به بیوطنی صهیونیستها و تسلط ایران قطعا مؤثر نخواهد بود.
*فعال رسانه
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-28 13:39:002025-07-28 13:39:00🚨 با چشمان شما میبینیم!
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: همین چند روز قبل مراسم «تا ابد ایران» با شرکت رئیس جمهور و وزیر فرهنگ و خانوادههای شهدای فرهنگ در جنگ اخبر، در تالار وحدت برگزار شد. در میان عکسهای این مراسم یک عکس خاص بیش از بقیه نگاهها را متوجه خود میکرد، جای صندلی خالی پشت قاب عکس فرشته باقری. همه این شهدا فرزندان ایران بودند و در حمله رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند، اما این تنها باری نبوده و نیست که این رژیم اهالی فرهنگ و ادب و هنر را به قتل میرساند.
به بهانه برگزاری این مراسم نگاهی داریم به تعدادی از ترورهای رژیم صهیونیستی که در آن کسانی را به قتل رسانده که سلاحشان قلم و دوربینشان بوده است. بر خلاف بعضی که گمان میکنند تاریخ مناقشات کشورهای منطقه با اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و حمله غافلگیرانه حماس آغاز شد، برای نسل امروز و نسلهای بعدی باید گفت تاریخ پیش از ۷ اکتبر، پیش از اختراع موتور سرچ گوگل هم وجود داشته و بسیاری کسان _از جمله زنان و مردانی که توسط رژیم جعلی اسرائیل به خاک و خون کشیده شدهاند_ جانشان را برای ثبت این حقایق تاریخی، برای بیان و روایت زندگی انسانهای تحت ظلم رژیم اشغالگر قدس، و برای پوشاندن جامه داستان و شعر و تصویر و فیلم به قامت آزادی و انسانیت و رساندن آن به دست نسلهای بعد از دست دادهاند.
ترور موضوع جدیدی در سیاستهای رژیم صهیونیستی به شمار نمیرود و پرونده این رژیم از آغاز تشکیل در سال ۱۹۴۸ تاکنون شمار زیادی از عملیاتهای ترور را در خود جای داده است؛ و هنوز هم یاد و خاطره سیاستمداران، اندیشمندان و دانشمندانی همچون فتحی شقاقی، موسوی، عماد مغنیه، سید حسن نصرالله، اسماعیل هنیه، یحیی سنوار و تمام شهدای دانشگاهی ایران و جنگ اخیر که قربانی این سیاست شدهاند، در اذهان باقی است.
هاگانا، یکی از جوخههای ترور رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی از دهه ۱۹۵۰، سیاست ترور و تصفیه را به عنوان یک دکترین ثابت خود اتخاذ کرده بدون اینکه به عواقب سیاسی و قانونی این اقدام وحشیانه و ضد انسانی توجه کند. در واقع تنها چند ماه از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی گذشته بود که پروژه ترور کلید خورد؛ هنگامی که باندهای صهیونیستی، «فولکه برنادوت» دیپلمات ارشد سوئدی و میانجی سازمان ملل متحد بین اعراب و اسرائیل را ترور کردند. او ایدههایی برای صلح ارائه داده بود که از جمله آن پایان دادن به مهاجرت یهودیان به سرزمینهای فلسطین و باقی ماندن بیتالمقدس تحت حاکمیت عربی بود.
بررسی شیوه زیست و رشد تاریخی رژیم صهیونیستی نشان میدهد که این رژیم بر مبنای ترور و کشتار بنا شده و این منحصر به مبارزان علیه این رژیم غاصب نبوده است. بلکه از آغاز با دروغسازی و شاخ و برگ دادن به وقایع جنگهای جهانی و دستاویز قرار دادن مفاهیم موهوم که به آئین یهودیت نسبت دادهاند؛ همیشه به طور هدفمند به حذف یا بیاعتبار کردن اهالی خرد و فرهنگ پرداختهاند؛ تا روایتی غیر از روایت دروغین خود را بر مسند باور ننشانند و بتوانند نه تنها از مردمان سرزمینهای فلسطین و مصر و اردن و لبنان و عراق _نیل تا فرات به زعم خودشان_ بلکه از تمام مردم جهان و تمام دولتها باج بگیرند.
از سال ۱۹۴۸ تا کنون، رژیم اسرائیل در یک کارزار مرگبار و سازمانیافته، دهها خبرنگار، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر، نقاش، کاریکاتوریست و فعال فرهنگی فلسطینی و برخی خارجی را به صورت هدفمند ترور و به قتل رسانده است. این اقدامات در داخل و خارج سرزمینهای فلسطینی و همچنین در کشورهای دیگر رخ داده و آثار عمیقی بر هویت و زیرساختهای فرهنگی مردم فلسطین داشته است. تنها در جریان جنگهای اخیر در غزه (۲۰۲۳-۲۰۲۵)، بیش از ۱۸۶ خبرنگار فلسطینی کشته شدهاند که بسیاری از آنها در حین انجام وظایف رسانهای و حتی با نشان خبرنگاری به قتل رسیدهاند.
یک نگاه گذرا به ترتیب تاریخ فقط نشان میدهد کشتهشدگان اهالی فرهنگ، هنر و رسانه به دست رژیم اسرائیل به این صورت است:
*غسان کنفانی / نویسنده، روزنامهنگار. کشته شده در ۱۹۷۲ توسط عوامل موساد در انفجار بمب در بیروت
او در ۹ آوریل ۱۹۳۶ در شهر عکا (فلسطین) در خانوادهای کردتبار و از طبقه متوسط به دنیا آمد. او سومین فرزند خانواده بود و پدرش، فائز عبدالرزاق کنفانی، مبارزی در جنبش ملی فلسطین علیه اشغال بریتانیا بود. پس از اشغال یافا و عکا در سال ۱۹۴۸، غسان به همراه خانواده مجبور به ترک وطن شد و ابتدا به لبنان و سپس به سوریه پناهنده شد. او دوره متوسطه را در دمشق گذراند و در سال ۱۹۵۲ در رشته ادبیات عرب دانشگاه دمشق ثبتنام کرد.
غسان کنفانی علاوه بر نویسنده، فعال سیاسی و از اعضای رهبری جبهه مردمی برای آزادی فلسطین بود. او را یکی از پیشگامان ادبیات مقاومت فلسطین میدانند و بهدلیل سبک مستقیم و شفاف در بیان مسائل پیچیده فلسطینیها شهرت داشت. آثار برجستهاش مانند «مردان در آفتاب»، «بازگشت به حیفا»، و مجموعه داستان «چرا گلهای آفتابگردان به خورشید نگاه نمیکنند؟» به بازتاب رنج، مبارزه و امید مردم فلسطین میپردازند. همچنین، او به همراه فعالیتهای ادبی، سردبیری نشریه «الهدف» را بر عهده داشت که ارگان جبهه مردمی بود.
کنفانی در ۸ ژوئیه ۱۹۷۲ در بیروت، زمانی که خودروی او بمبگذاری شده بود، به دست سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل (موساد) ترور شد و به همراه خواهرزادهاش به شهادت رسید. این ترور واکنشی به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی او در حمایت از فلسطین و افشای تجاوزات اسرائیل بود.
او به عنوان نماد فرهنگی مبارزه فلسطینیان شناخته میشود و آثارش همچنان الهامبخش نسلهای بعدی فلسطینی و علاقمندان به ادبیات مقاومت است. ترور غسان کنفانی و دیگر فعالان فرهنگی فلسطینی نه تنها به کشتن افراد منجر شده، بلکه بخشی از تلاشهای گسترده برای نابودی زیرساختهای فرهنگی و تاریخی فلسطینیان بوده است.
*محمد بودیه شاعر، فعال فرهنگی. کشته شده در انفجار بمب (موساد) ۱۹۷۳ در پاریس
محمد بودیه، شاعر و فعال فرهنگی الجزایری، به دلیل نقش مهمش در حمایت و پیشبرد مقاومت فرهنگی و سیاسی علیه اشغال و تجاوزات اسرائیل هدف حمله قرار گرفت. وی عضو گروه عملیات «سپتامبر سیاه» بود و توسط موساد، سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل، هدف قرار گرفت و در ۲۸ ژوئن ۱۹۷۳ در پاریس با یک بمب فشاری که زیر صندلی خودرویش قرار داده شده بود ترور شد. ترور او بخشی از کارزار گسترده ترور هدفمند رژیم صهیونیستی علیه فعالان فرهنگی، سیاسی و هنری فلسطینی یا مرتبط با مسئله فلسطین در کشورهای مختلف، به ویژه در دهه ۱۹۷۰ بود.
*ناجی العلی کاریکاتوریست. ترور شده با شلیک گلوله (موساد) ۱۹۸۷ در لندن
ناجی العلی یکی از برجستهترین و مشهورترین کاریکاتوریستهای فلسطینی در خاورمیانه و جهان عرب بود که در سال ۱۹۸۷ در لندن ترور و به شهادت رسید. وی در سال ۱۹۳۶ یا ۱۹۳۷ در روستای الشجره در فلسطین به دنیا آمد. پس از تخریب روستایش توسط اسرائیلیها در سال ۱۹۴۸، همراه خانواده به اردوگاه عین الحلوه در لبنان پناهنده شد و در کودکی چندین بار مجبور به ترک مکانهای مختلف شد تا جایی آرام پیدا کند.
ناجی العلی بیش از ۴۰ هزار کاریکاتور خلق کرد که به شدت نقدگرایانه و سیاسی بود و دیدگاههای جهادی و مقاومت فرهنگی او را انعکاس میداد. آثارش به طور گسترده الهامبخش نسل جدیدی از کاریکاتوریستهای سیاسی و مقاومتی در جهان عرب شدند. مهمترین شخصیت کاریکاتوری او، «حنظله» بود؛ کودکی ۱۰ ساله که پشت به بیننده و با دستان قلاب شده در پشت، به تصویر کشیده میشد و تبدیل به نماد مقاومت فلسطینیان گردید.
ناجی العلی به خاطر انتقادات تند و تیز از رژیم اسرائیل و همچنین فریب و خیانت سران عرب، بارها تهدید به مرگ شده بود. سرانجام، در ۲۲ ژوئیه ۱۹۸۷ هنگامی که به دفتر روزنامه «القبس» در لندن میرفت، توسط عوامل موساد یا نیروهای مرتبط با اسرائیل هدف شلیک گلوله قرار گرفت. او پس از یک ماه کما، در ۲۹ آگوست همان سال درگذشت. پرونده قتل او همچنان باز است و قاتلان مشخص نشدهاند.
از نظر هنری و فرهنگی، ناجی العلی با قلم و کاریکاتورهایش، رنج و مظلومیت مردم فلسطین را به تصویر کشید و روحیه مقاومت را در دل فلسطینیان زنده نگه داشت. آثارش به عنوان زبان مشترک مردم در مبارزه برای آزادی قدس و سرزمین فلسطین شناخته میشوند.
*جیمز هنری میلر فیلمساز. کشته شده در ۲۰۰۳ به ضرب گلوله در رفح.
جیمز هنری دومینیک میلر یک فیلمبردار و فیلمساز ولزی-ایتالیایی بود که در ۱۸ دسامبر ۱۹۶۸ متولد شده و در ۲ مه ۲۰۰۳ در سن ۳۴ سالگی به ضرب گلوله کشته شد. وی در حالی که مشغول فیلمبرداری یک مستند درباره رنجهای کودکان فلسطینی در نوار غزه و بهویژه منطقه رفح بود، هدف گلوله نیروهای رژیم صهیونیستی قرار گرفت و به شهادت رسید، پس از کشتن میلر، ارتش اسرائیل اعلام کرد که او در جریان تیراندازی متقابل از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفته است که پزشکی قانونی آن را دروغ دانست، زیرا از جلوی گردنش گلوله خورده بود. مستندی با عنوان «مرگ در غزه» قتل میلر را پوشش میدهد.
میلر علاوه بر فیلمسازی، شرکت تولید مستقل Frostbite Productions را با شریک خود تأسیس کرده بود و چندین جایزه بینالمللی از جمله پنج جایزه امی دریافت کرده بود. مرگ او به عنوان یکی از قربانیان خشونت علیه خبرنگاران و فعالان رسانهای در مناطق درگیر فلسطین-اسرائیل ثبت شده است. ترور این خبرنگار و مستندساز بینالمللی که در جریان مأموریت پوشش خبری در منطقه رفح فلسطین هدف حمله نیروهای اسرائیلی قرار گرفت و کشته شد، نشاندهنده خطرات بالای فعالیت رسانهای در مناطق جنگی و حساس مانند فلسطین است.
*یاسر مرتجی، خبرنگار. کشته شده در ۲۰۱۸ به ضرب گلوله مستقیم سربازان اسرائیلی در کرانه باختری.
یاسر مرتجی یک خبرنگار و عکاس فلسطینی بود که در سال ۲۰۱۸ (فروردین ۱۳۹۷) هنگام پوشش تظاهرات فلسطینیان در مرز غزه هدف تیراندازی سربازان رژیم صهیونیستی قرار گرفت و پس از مدتی در بیمارستان درگذشت. وی حین حادثه جلیقه خبرنگاری و کلاه ضدگلوله به تن داشت و همراه با دیگر خبرنگاران حضور داشت. این حادثه در جریان اعتراضهای بازگشت فلسطینیان رخ داد که از سوی فلسطینیها برای بازگشت به سرزمینهای خود برگزار میشد.
وزیر دفاع اسرائیل ابتدا مدعی شد که یاسر مرتجی از حماس حقوق میگرفت و هدف قرار دادن او عمدی نبوده است. با این حال سازمان دیدهبان حقوق بشر این اظهارات را نشانهای از هدفمند بودن تیراندازی و قتل وی دانست. برادر یاسر که خود نیز خبرنگار است، اعتقاد دارد که آنها به وضوح هدف قرار گرفته بودند. پرونده شهادت یاسر مرتجی مورد توجه رسانهها و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفت و باعث اعتراضات و تجمعات اعتراضی در فلسطین و حتی در آمریکا شد.
*شیرین ابوعاقله، خبرنگار. کشته شده در تیراندازی نظامیان اسرائیلی ۲۰۲۲ جنین (کرانه باختری).
شیرین ابوعاقله روزنامهنگار و خبرنگار فلسطینی-آمریکایی بود که در سال ۱۹۷۱ در قدس اشغالی به دنیا آمد و بیش از ۲۵ سال فعالیت در شبکه خبری الجزیره به عنوان یکی از چهرههای برجسته و فعال در پوشش اخبار و رویدادهای فلسطین شناخته میشد. او به دلیل گزارشهای مستند و انتقادیاش علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی و دفاع از حقوق مردم فلسطین شناخته میشد. ابوعاقله همچنین پیشگام حضور خبرنگاران زن در منطقه بود و صدای بسیاری از محرومان و مظلومان فلسطینی بود.
شیرین ابوعاقله در روز ۱۱ مه ۲۰۲۲ (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱) هنگام پوشش خبری حمله نیروهای اسرائیلی به شهر جنین در کرانه باختری هدف شلیک گلوله نیروهای اسرائیلی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد. او که جلیقه خبرنگاری به تن داشت، پس از انتقال به بیمارستان سینا در جنین به دلیل شدت جراحات به شهادت رسید. این حادثه واکنشهای گسترده بینالمللی از جمله از سوی سازمان ملل و ایالات متحده را برانگیخت و همچنین شک و تردیدها و جنجالهایی درباره مسئولیت مستقیم نیروهای اسرائیلی در قتل وی به وجود آمد؛ ابتدا اسرائیل این مسئولیت را رد کرد اما بعدها قبول کرد که او توسط نیروهایش هدف قرار گرفته است.
شیرین ابوعاقله هرگز ازدواج نکرد و تمام زندگی حرفهای خود را وقف اطلاعرسانی و مستندسازی رنجهای مردم فلسطین کرده بود. او به عنوان صدای فلسطین و نماینده شجاع مقاومت رسانهای در برابر تلاشهای رسانهای صهیونیسم شناخته میشد. کارهای او به شکل گستردهای در میان مخاطبان فلسطینی و عرب و نیز ناظران بینالمللی از ارزش و احترام بالایی برخوردار بود. شهادت او به نمادی از قربانی شدن خبرنگاران در مناطق جنگی و تحت فشار تبدیل شد و یاد و نامش همچنان در عرصه خبری و حقوق بشر برجسته است.
*رفعت العریر، شاعر و استاد ادبیات. شهادت در ۲۰۲۳ در بمباران هوایی غزه.
رفعت العریر (زاده ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۹ در غزه – درگذشته ۶ دسامبر ۲۰۲۳) یکی از نویسندگان، شاعران، استادان دانشگاه و فعالان برجسته فلسطینی بود. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه اسلامی غزه آغاز کرد و سپس کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه کالج لندن گذراند و برای دکتری به دانشگاه پوترای مالزی رفت. در نهایت به غزه بازگشت و در دانشگاه اسلامی غزه به تدریس ادبیات انگلیسی پرداخت.
رفعت العریر از بنیانگذاران پروژه و کارزاری با نام «ما عدد نیستیم» بود که هدف آن بیان واقعیات زندگی فلسطینیان و روایتگری مقاومت در برابر اشغال و نژادپرستی اسرائیل بود. او معتقد بود که داستانگویی و نوشتن، خصوصاً به زبان انگلیسی، ابزاری قدرتمند برای مقابله با استعمار و شکستن محاصره فرهنگی و رسانهای است.
در جریان حملات اسرائیل به نوار غزه در سال ۲۰۲۳، رفعت العریر به همراه برادر و خواهر خود و چهار کودک از اعضای خانوادهاش قربانی حملات هوایی رژیم صهیونیستی شد. او در این مدت با وجود شرایط سخت جنگ و محاصره، در فضای رسانهای فعال بود و صدای مردم فلسطین را در جهان به گوش میرساند. آخرین پیامها و اشعار وی نشاندهنده عزم و مقاومت او در برابر ظلم بود، از جمله شعری که در آن میگوید: «اگر قرار است من بمیرم، شما باید بمانید تا داستانهایم را بازگو کنید.»
رفعت العریر به عنوان صدای نسل نویسندگان و فعالان فرهنگی فلسطینی شناخته میشود که به روایت حقیقت و مقاومت در برابر اشغالگری میپرداخت. شهادت او در بمباران غزه به شدت در میان فلسطینیها و فعالان جهانی عرصه فرهنگ و حقوق بشر بازتاب داشت و مایه اندوه و خشم از ادامه سرکوب فرهنگی و انسانی در فلسطین گردید.
*هبه ابوندا (هبة کمال صالح ابوندا) شاعره، رماننویس و متخصص تغذیه فلسطینی. شهادت ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳ در حمله هوایی اسرائیل به خان یونس در نوار غزه.
او در ۲۴ ژوئن ۱۹۹۱ در مکه عربستان به دنیا آمد. او شاعره و نویسندهای خلاق بود که آثار منظوم و منثور فراوانی در حمایت از آرمانهای فلسطین نوشته بود. از جمله موفقیتهای او کسب رتبه اول داستان کوتاه در فلسطین و مقام دوم در جهان عرب با «جایزه خلاقیت شارجه» است. هبه ابوندا فارغالتحصیل رشتههای بیوشیمی و تغذیه بالینی از دانشگاههای غزه و الازهر بود و در آموزش و پرورش فعالیت میکرد.
این نامها تنها چند نفر از اهالی فرهنگ بودند که به دست نیروهای رژیم صهیونیستی ترور شدند. در همین بررسی کوتاه میبینیم که از سال ۱۹۴۸ تاکنون دهها خبرنگار فلسطینی و خارجی توسط نیروهای اسرائیلی کشته شدهاند. قتلهای هدفمند گسترده و بمباران محلهای حضور خبرنگاران در غزه به ویژه پس از ۲۰۲۳ افزایش یافته است. در برخی موارد مانند حمله به خودروی رسانهای زیر بیمارستان العودة در ۲۰۲۵، خبرنگاران آشکارا هدف گرفته شدهاند که پنج نفر در آنجا جان باختند.
گزارشهای سازمانهای بینالمللی و رسانهها تأکید دارند که بسیاری از این قتلها با هدف جلوگیری از انتشار اخبار واقعی و خاموش کردن صدای فلسطینیها صورت میگیرد. در کنار این ترورها و نسل کشی آشکار، تخریب آرشیوهای هنری، کتابخانهها و موزههای فرهنگی نیز به نابودی هویت فرهنگی فلسطینیان منجر شده است.
در مجموع، از بدو تأسیس اسرائیل تاکنون، هدف قرار دادن فعالان رسانه، فرهنگی و هنری به شکلی منظم و نظاممند در سراسر جهان ادامه داشته است. این ترورها عمدتاً به دلیل نقش این افراد در افشای واقعیتها، نقد سیاستهای اسرائیل، بیان آشکار نسلکشی و تجاوزهای این رژیم و دفاع از هویت مردم فلسطین صورت گرفتهاند. بسیاری از این پروندهها هنوز به نتیجه نرسیده یا عاملان آن مشخص نشدهاند. واقعیت این است که نور حق خاموش نمیشود؛ و برداشتن پرچم حقیقت در برابر رژیمی چنین پلید شجاعتی میطلبد که در زنان و مردان آزاده جهان میتوان دید.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-28 13:26:002025-07-28 13:26:00صدای حقیقت با ترور خاموش نمیشود؛ جانهایی که آزادگی را انتخاب کردند
خبرگزاری مهر – گروه سیاست: جنگ ۱۲ روزه یکی از نمادهای آزادی ستیزی و مقابله با استقلال مردم ایران با تمدن کهن و دیرینه است. این جنگ نماد مبارزه طولانی مدت ایران با استعمار آمریکایی است، وقتی مردم جهان با پیامهای امامین انقلاب ما در طول حدود ۵ دهه بیدار شدند، قلبهایشان همراه قلبهای مردم مظلوم و ستم دیده فلسطین شد، دیگر رژیم وحشی و کودککش صهیونیستی و حامی او آمریکای جنایتکار این میزان از فشارهای بینالمللی را تاب نیاوردند و همچون ماری زخم خورده خواستند که به خیال باطل خودشان کار و یکسره کنند و جمهوری اسلامی را از میان بردارند، برای این کودتا هم سالها تمرین کرده و خود را آماده کرده بودند که به سرعت همه نقشههایشان نقش بر آب شد. مرور چرایی این جنگ و اینکه چه شد که رژیم صهیونیستی فکر کرد میتواند از سرزمینهای اشغالی به خاک ایران تعرض کند و یک نظام قدرتمند را از پای در بیاورد موضوعی است که از ابعاد مختلف قابل بررسی است. محمد هاشمی رفسنجانی برادر مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی کسی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در جریان شکلگیری نهضت امام خمینی رحمت الله علیه فعالیت داشته در پاسخ به چرایی حمله رژیم صهیونیستی به ایران به ریشه مخالفت آمریکاییها با نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت و سابقه این مخالفت دیرینه را روایت کرد، در ادامه بخش اول این گفتگو را بخوانید.
با توجه به تجربه و شناختی که از رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از اصلیترین دشمنان کشورمان دارید، به نظر شما علت تعرض رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران چه بود؟
در مسائل سیاسی، امنیتی و منطقهای لزوماً یک نظر وجود ندارد. نظرات متعددی وجود دارد. من به عنوان کسی که در دهه نخست انقلاب و در دوران امام خمینی رحمت الله حضور داشتم، شنیدههایی از امام در حوادث ۱۰ سال اول به خاطر دارم؛ البته معمولاً این موارد بیان شده اما کمتر راجع به برخی مسائل صحبت شده است. انقلاب اسلامی به معنای واقعی کلمه یک انقلاب مردمی بود. در سال ۱۳۵۶ انقلاب به پیروزی نزدیک شد، توافقی میان دولت عراق و دولت ایران صورت گرفت مبنی بر اینکه امام را از نجف بیرون کنند، فرستادهای را به حضور امام فرستادند از او خواستند که فعالیتی نداشته باشد، بیانیه صادر نکند، سخنرانی نکند و سکوت کند و در غیر این صورت عراق را ترک کند. وزیر امور خارجه عراق به امام خمینی رحمت الله گفته بود رابطه دولت ما با ایران به نحوی است که ما نمیتوانیم علیه نظام پهلوی و شاهنشاه کاری انجام دهیم، بنابراین شما یکی از این دو راه را انتخاب کنید. امام هم گذرنامه خود را جلوی فرستاده عراق گذاشت و گفت من نمیتوانم سکوت کنم، من وظیفه دارم در برابر کشورم که این وقایع را بگویم.
امام خمینی از نجف به همراه یک گروه کوچک ۵ یا ۶ نفره خارج شد و در مرز کویت همراهان امام را پذیرفتند اما امام را نپذیرفتند بنابراین امام و همراهان او به بصره برگشتند و شب در هتلی ماندند تا تصمیم بگیرند به کجا بروند. آن شب آقای سیدحسین خمینی نوه امام و فرزند سید مصطفی از هتل با من تماس گرفت و میخواستم به من اطلاع دهند که فردای آن روز عازم چه کشوری خواهند بود، دو روز بعد از پاریس تماس گرفتم و گفتند امام به پاریس رفته است. علت اینکه پاریس را انتخاب کردم این بود که قبل از انقلاب چندین کشور از جمله فرانسه از شهروندان ایرانی ویزا تقاضا نمیکرد. البته در همان زمان کشورهای عربی از جمله کویت از ایرانیان ویزا میخواستند -من هم به پاریس رفتم-.
در بدو ورود امام به پاریس و در فرودگاه شارلدوگل خبرنگاران میخواستند با امام گفتگو کنند که دولت فرانسه مانع شد، امام در واکنش به این اقدام دولت فرانسه گفتند که من سکوت را نمیپذیرم و اگر لازم باشد فرودگاه به فرودگاه میروم تا وظیفهام را انجام دهم. یکی از نشریات جناح راست فرانسه مصاحبهای با امام انجام داد و برخلاف نظر دولت فرانسه این مصاحبه را منتشر کرد و پس از این رسانههای دیگر از دولت فرانسه طلبکاری کردند که چرا به رسانه وابسته به جناح خودت اجازه دادی اما به ما اجازه مصاحبه ندادی و این موجب شکستن محدودیتها بود و اینطور رسانههای دیگر شروع به مصاحبه کردند، من از ۱۱۷ روز استقرار امام در پاریس ۱۱۴ روز در خدمت ایشان بودم و در این زمان امام شاید روزانه با ۱۰۰ نفر از نمایندگان رسانهها از کشورهای مختلف، مصاحبه میکرد و بر روی جنایات شاه و و خواست مردم تاکید داشت، امام تلویحاً در مصاحبههای خود به حامیان شاه از جمله آمریکا و اسرائیل که در آن زمان با ایران رابطه داشت، روسیه و فرانسه نیز میپرداخت. امام بر نهضت اسلامی و حکومت اسلامی تاکید داشت و میگفت مردم اسلام و حکومت اسلامی میخواهند.
۲۹ دی نماینده آمریکا ساعت ۱۰ شب به همراه نماینده ژیسگاردستن نماینده رئیس جمهور فرانسه به نوفللوشاتو آمد و نماینده آمریکا تلویحاً به امام گفت شما به مسائل ایران کاری نداشته باشید، الان هم ایران نروید آنجا برای شما خطر دارد؛ فعلاً همین جا بمانید. به محض اینکه اینها در ساعت ۱۱:۳۰ از خانه امام بیرون رفتند، امام فرمودند اعلام کنید که من جمعه به ایران میروم، یک خبر نوشتیم و به رادیو فرانسه دادیم و ساعت ۱۲ شب پخش شد که امام خمینی میخواهند جمعه به ایران بروند
بیست و ششم دی ۱۳۵۷ جریان مبارزات انقلابی بسیار بالا گرفت و شاه ایران رفت، برای همین دو روایت بود که در یک روایت میگفتند آمریکاییها به شاه گفتند که برو و مانند زمان مصدق با کودتایی برگرد؛ در روایت دیگر اشاره میشد که مردم همه مخالف حکومت شاه بودند و دریافتند که دیگر شاه نمیتواند حکومت کند و باید برود و باید حکومت دیگری تشکیل شود که شورای سلطنت تشکیل شد و بختیار نخست وزیر شد. بختیار در آن زمان در ظاهر از مخالفین آمریکا بود و در جبهه ملی محسوب میشد. دو روز بعد از رفتن شاه در بیست و هشتم دی ماه کارتر رئیس جمهور آمریکا با نوفللوشاتو تماس گرفت و از امام خواست که اجازه دهد تا نماینده او به حضور امام برسد و مذاکره کند. امام اجازه داد. ۲۹ دی نماینده آمریکا ساعت ۱۰ شب به همراه نماینده ژیسگاردستن نماینده رئیس جمهور فرانسه به نوفللوشاتو آمد و نماینده آمریکا تلویحاً به امام گفت شما به مسائل ایران کاری نداشته باشید، الان هم ایران نروید آنجا برای شما خطر دارد؛ فعلاً همین جا بمانید. آن زمان ۶۵ هزار کارشناس (مستشار) آمریکایی در حوزههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و … از آمریکاییها در ایران بودند و حق توحش هم دریافت میکردند که با خانوادههایشان جمعیت قابل توجهی بودند؛ امام گفت من هنوز به مردم نگفتم با آمریکاییها چه کار کنند، اگر لازم باشد میگویم؛ نماینده کارتر از این صحبت امام جا خورد. نماینده رئیس جمهور فرانسه از در مهربانی وارد شد به امام گفت اینجا برای شما خوب نیست و ما شما را به قصر ورسای منتقل میکنیم و الان هم به ایران نروید آنجا برای شما خطر دارد، امام تشکر کردند و گفتند جای من خوب است و به محض اینکه اینها در ساعت ۱۱:۳۰ از خانه امام بیرون رفتند، امام فرمودند اعلام کنید که من جمعه به ایران میروم، یک خبر نوشتیم و به رادیو فرانسه دادیم و ساعت ۱۲ شب پخش شد که امام خمینی میخواهند جمعه به ایران بروند. بختیار فرودگاهها را بست و اجازه نداد هواپیمای ایرانایر بیاید اما یک هواپیمای ایرفرانس ۷۴۷ را چارتر کردیم و قرار شد جمعه بعد که دوازدهم بهمن بود امام را به ایران بیاورد. به این ترتیب امام روز دوازدهم به ایران آمدند و تا بیست و دوم بهمن گروههای مختلف به مدرسه رفاه میآمدند و به امام اعلام وفاداری و بیعت میکردند. در همین ایام گارد شاهنشاهی از روی لباسهای نظامی خود لباسهای دیگر پوشیده بودند و نزد امام آمدند و در مدرسه رفاه لباسهای رویی خود را درآوردند و با همان لباسهای نظامی جلوی امام رژه رفتند و با امام بیعت کردند.
بختیار بیستم بهمن ماه را حکومت نظامی اعلام کرده بود و امام هم فرموده بودند که مردم به خیابانها بیایند و اینطور مردم به خیابانها، پادگانها و کلانتریها آمدند و تقریباً ۳۶ ساعت درگیری و زد و خورد میان مردم و بعضی از نیروهای وفادار به شاه ایجاد شد.
اما در ۲۲ بهمن آنها شکست خوردند و مردم پیروز شدند و شهید محلاتی بیانیهای نوشت؛ رادیو گاهی همان بیانیه را پخش میکند که «این صدای جمهوری اسلامی ایران است، این صدای اسلام است» و اینطور پیروزی انقلاب را اعلام کرده بودند. تا اینجا مردم واقعاً با تمام وجود آمدند، مثلاً از زمانی که امام به پاریس رفتند که در مهر ماه بود و ۱۱۷ روز آنجا بودند در خارج از کشور عدهای از مبارزین میآمدند و اعلام وفاداری به امام میکردند، بیعت میکردند؛ در داخل هم مردم هر روز و هر شب تظاهرات داشتند شعارهای کوبنده سر میداد که بالاخره ۲۲ بهمن انقلاب پیروز شد. اما وقتی انقلاب پیروز شد، مرتبط با سفارت آمریکا در ایران که در زمان شاه مرکز فرماندهی آمریکاییها در داخل کشور و در منطقه خاورمیانه بود، گزارشهایی آمد که سفارت آمریکا درصدد یک کودتا علیه امام و انقلاب و انقلابیون است. وقتی این خبر بین خواص منتشر شد، دانشجویان که بعد عنوان پیروان خط امام را برای خود انتخاب کردند، تصمیم گرفتند سفارت آمریکا را اشغال کنند یک روز از دیوارهای سفارت بالا رفتند و درها را باز کردند و در داخل سفارت آمریکا رفتند و کارکنان آنجا هم تا میتوانستند اسناد را در دستگاههای خردکن ریختند تا از بین ببرند اما دانشجویان ما پیروز شدند و حدود ۷۰ نفر از کارکنان سفارت آمریکا را دستگیر کردند، منتظر نظر امام بودند که اگر این دستگیر را تأیید نمیشد، اجازه دهند این کارکنان از سفارت بیرون بیایند. آقای بازرگان نخست وزیر بود و آقای دکتر یزدی وزیر امور خارجه بود و درخواست کردند که امام موافقت کند تا کارکنان سفارت از آنجا خارج شوند، ولی امام نه تنها موافقت نکرد بلکه اسم این کار را انقلاب دوم گذاشتند.
انقلاب اول مبارزه با استبداد داخلی بود و این انقلاب دوم که مقابله با آمریکا بود در واقع مبارزه با استعمار خارجی بود. امام تسخیر سفارت آمریکا را که بعداً به آن لانه جاسوسی گفتند به عنوان انقلاب دوم نامگذاری کرد، در زمان مبارزات انقلابی که جبهه ملی و نهضت آزادی از سمت ملیگراها وجود داشت، در حرفهای خود به دوران مصدق استناد میکردند که شاه بیرون رفت اما آمریکاییها آمدند و کودتایی به پاک کردند و شاه را برگرداندند و تا حدودی هم به مشروطه استناد میکردند و میگفتند که ملت ایران در مبارزاتش علیه استبداد موفق شده اما علیه استعمار شکست میخورد بنابراین نباید با آمریکاییها مبارزه کنید، شکست میخورید.
برخی هنوز هم میگویند همه ماجرای ما با آمریکاییها از زمان اشغال سفارت شروع شد.
توضیح میدهم به هر حال نظر دولت موقت که آقای بازرگان که در آن وقت از سوی جبهه ملی و نهضت آزادیها مستقر بود، این بود که ما در مبارزه با استعمار شکست میخوریم، اما در مبارزه با استبداد پیروز میشویم، پس نباید وارد مبارزه شویم، اما وقتی امام اسم آن را انقلاب دوم گذاشتند دیگر دانشجویان تثبیت شدند و شبها تعداد زیادی از مردم جلوی سفارتخانه آمریکا تظاهرات میکردند، علیه آمریکاییها شعار میدادند و در نتیجه آنها کارمندان سفارت را که گروگان گرفته بودند ۴۴۴ روز نگه داشتند. امام موضوع را به مجلس ارجاع داد تا آن را حل کند، مجلس برای اینکه به این موضوع ورود کند زمانی طول کشید و در نهایت گروگانها را آزاد کردند. دانشجویان اسنادی را که کارکنان سفارت آمریکا در دستگاههای خردکن ریخته بودند را به هم چسباندند و چندین کتاب از داخل همین کاغذها و اسناد راجع به سیاستهای آمریکا و برنامههای آنها علیه ایران و انقلاب به چاپ رسید. در این مقطع ایرانیان به تعبیر جبهه ملی در مبارزه با استبداد پیروز شدند که شاه را بیرون کردند و همینطور بختیار را و نظام شاهنشاهی را که امام اعلام کرده بودند، این نظام غیر مردمی جعلی است، از بین بردند و همینطور به دولت آمریکا که سمبل استعمار بود، پیروز شدند.
آمریکاییها بیکار ننشستند و اقداماتی نظیر کودتای نوژه را پیش بردند البته آنها ۱۸ کودتا علیه جمهوری اسلامی طراحی کرده بودند که پیش از اجرای این کودتاها، عوامل آنها کشف و دستگیر میشدند. پس از آنکه از مسیر کودتاها شکست خوردند صدام را تحریک کردند تا با ایران وارد جنگ شود، در زمان شاه قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر میان ایران و عراق منعقد شده بود و صدام در تلویزیون این قرارداد را پاره کرد و گفت آن زمان ما ضعیف بودیم و ایران قوی بود، حالا ما قوی هستیم و دیگر قرارداد الجزایر را قبول نداریم، این قرارداد راجع به رود مشترک و آبراههای مرزی بود. اینطور جنگ آغاز شد و صدام حمله هوایی به همه فرودگاههای کشورمان داشت و امام گفتند که یک دیوانهای سنگی انداخته نمیتواند هیچ کاری کند و آمریکا هم هیچ غلطی نمیتواند بکند، جنگ ۸ سال طول کشید. در این ۸ سال تقریباً بسیاری از کشورها طرفدار عراق بودند، مثلاً ارتش عراق برای حزب بعث یک ارتش روسی بود. کویت بندرش را در اختیار عراق قرار داده بود؛ مصر هم نیرو فرستاده بود، فرانسه هواپیماهای میراژ ۲۰۰۰ به عراق داده بود و آمریکا نیز هواپیمای ایروکس داده بود که اطلاعات جمع میکرد همینطور سلاح در اختیار عراق قرار میداد. آلمان نیز سلاح شیمیایی به صدام داده بود و تقریباً همه کشورها با صدام علیه ایران بود، ولی ملت ایران به رهبری امام و حضور مردم بالاخره موفق شدند و قطعنامهای که صادر شد علیه صدام و به نفع ایران بود که آتش بس شد و جنگ با آتش بس پایان گرفت. البته جنگ آن زمان پایان نگرفت چرا که تعدادی اسرا در هر دو کشور بودند، حدود ۷۰ هزار اسیر از ایران در خاک عراق بود و همین میزان هم از طرف آنها در ایران بود. درست است که عواقب جنگ برپا بود اما دیگر جنگ نظامی و میدان نبود، البته بعد از آنکه آتش بس را پذیرفتند و قرار شد دیگر جنگی نباشد به یکباره منافقین و مجاهدین از سمت غرب حمله کردند و میخواستند تا کرمانشاه و تهران بیایند، پایتخت را بگیرند که در عملیات مرصاد ارتش و سپاه ما آنها را گیر انداختند. صدام به اینها امکانات بسیاری نظیر ماشین و تانک داده بود به هر حال موفق نشدند و شکست خوردند و جنگ به اتمام رسید و پس از آن دولت تشکیل شد. البته قبل از اتمام جنگ دولت آقای خامنهای برقرار بود و مهندس موسوی نخست وزیر بود. پس از سال ۶۷ که جنگ تمام شد، انتخابات برگزار شد و آقای هاشمی رئیس جمهور شد و آقای خامنهای پس از رحلت امام خمینی به عنوان رهبر انتخاب شد. مسئله اختلاف با آمریکا موضوعی بود که حل نشد. حتی آقای هاشمی در این رابطه نامهای به امام نوشته بودند.
آیا مسأله ما با آمریکا اختلاف است یا سطح بالاتری از این را میبینید؟
اگر از زمان پیروزی انقلاب تا به حال، مواضع و حرفهای دولتمردان آمریکا را رصد کنیم، دو حرف بیشتر راجع به ایران نگفتند اولاً انقلاب را تأیید نکردند و جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند و یا برای ایران تغییر رژیم میخواستند که نظام را عوض کنند و یا تغییر رفتار میخواستند. معنی تغییر رفتار این بود که ایران با اسرائیل بسازد و مراوده داشته باشد چرا که قبل از انقلاب اسرائیل در ایران سفارتخانه داشت و نفت خود را از طریق ایران تأمین میکرد. انقلاب که پیروز شد سفارت اسرائیل را به عرفات دادیم و فلسطینیان در این سفارت مستقر شدند. آمریکاییها ابرقدرت بودند و هیچگاه با ایران تعامل به معنای رایج کلمه انجام ندادند؛ دنبال ترور و کودتا بودند. منافقین ۱۷ هزار نفر را ترور کردند. اینها مردم عادی بودند و جز مقامات نبودند.
اگر از زمان پیروزی انقلاب تا به حال، مواضع و حرفهای دولتمردان آمریکا را رصد کنیم، دو حرف بیشتر راجع به ایران نگفتند اولاً انقلاب را تأیید نکردند و جمهوری اسلامی را به رسمیت نشناختند و یا برای ایران تغییر رژیم میخواستند که نظام را عوض کنند و یا تغییر رفتار میخواستند. معنی تغییر رفتار این بود که ایران با اسرائیل بسازد و مراوده داشته باشد چرا که قبل از انقلاب اسرائیل در ایران سفارتخانه داشت و نفت خود را از طریق ایران تأمین میکرد
غیر از جریان حزب و نخست وزیری که علیه مسئولین بود و شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران که شهید شدند، عمده ترورها مردم عادی و کسبه بودند که عکس امام را داشتند و منافقین آنها را ترور میکردند. آمریکاییها از تروریستها حمایت میکردند و هم به دنبال کودتا بودند، حتی سفیر آمریکا بود که به صدام گفته بود جنگ را آغاز کند و ما پشت تو هستیم، آنها با انقلاب خوب نبودند و هنوز هم موضع خوبی راجع به انقلاب نگرفتهاند؛ از سویی جهان آن زمان دو قطبی بود که یک قطب شرق و یک قطب دیگر غرب بود، قطب شرق با ایران وارد مذاکره شد. علی رغم آنکه ارتش صدام یک ارتش روسی بود و روسیه به آنها کمک کرده بود اما پس از مدتی به سمت ایران آمدند و تانک T72 که تانک بسیار مؤثری بود را به ایران دادند و البته شرق مخالف آمریکا بود و به دلیل اینکه انقلاب ایران هم مخالف آمریکا بود وارد سازش با ایران شد و تا زمانی که امام نامه به گورباچف داد و گفت کمونیست باید به موزه تاریخ بپیوندد، آنها نیز قبول کردند و در حقیقت شعار اصلی انقلاب که نه شرقی و نه غربی بود، به مرحلهای رسید که دیگر ما با شرق مبارزه نمیکردیم و آنها هم با ما مخالفت نبودند. مبارزه ما فقط با آمریکا و غرب بود آنها نیز با ما مبارزه میکردند که به مرحله تحریمها رسید. سوالی که مطرح کردید که چرا اسرائیل حمله کرده و چه تحلیلی داشته، بر این مبنا که ایران با آمریکا مخالف است و یا آنها با ایران مخالف هستند، آنها تغییر نظام را میخواستند و برنامهریزی کردند که نظام را تغییر دهند و فکر میکردند اگر فرماندهان ما را بزنند و یا یک سری از خواص و سران را بزنند مردم علیه نظام به خیابانها میآیند، تکیه آنها روی این بود که مردم الان با نظام خوب نیستند. منتها آمدند و با این تحلیل و جاسوسهایی که در ایران داشتند، وارد شدند و جایگاه و منازل مسکونی فرماندهان، دانشمندان هستهای همچنین افراد مؤثر را شناسایی کردند و در حرکت کودتایی آنها را ترور کردند و جنگ را آغاز کردند و فکر کردند که این جنگ منجر به آمدن مردم خیابانها میشود، مردم حکومت را از بین میبرند اما این تحلیل آنها برعکس شد و مردم حامی نظام بودند و در حمایت از نظام به خیابان آمدند و ارتش و سپاه به فرماندهی رهبری خودشان را بازسازی کردند. قدرت نظامی ایران خوب بود، حرکت کردند و زدند و برنامه آنها برعکس شد. آنطور که برخی از رسانههای غربی و نظر تحلیلگران آمده بود، حتی در اسرائیل هم مطرح شده بود این بود که اگر این جنگ ادامه پیدا میکرد اسرائیل ساقط میشد. با خیزشی که ارتش و سپاه ما با قدرت موشکی و پهپادیشان برداشته بودند تحلیل این بود که با ادامه یافتن این جنگ اسرائیل نابود میشد، بنابراین درخواست آتش بس کردند و البته با وساطت ترامپ آتش بس صورت گرفت هرچند که ترامپ قاتل شهید سلیمانی است و در دور اول هم که رئیس جمهور شده بود با ایران مخالفت میکرد و برجام را پاره کرد. در مجلس هم برخی از تندروها برجام را پاره کردند که بگویند اعتبار ندارد. بنابراین قضیه جنگ مطابق برنامهریزی و تحلیلهای آمریکا و اسرائیل برای از بین بردن نظام آنطور که میخواستم پیش نرفت، حتی ۵ یا ۶ دور مذاکره انجام دادند، ترامپ اعلام کرد من ۶۰ روز مهلت داده بودم و حالا شصت و یکمین روز است و جنگ را آغاز کردند و فکر میکردند میتوانند نظام ما را از بین ببرند. قدرت نظامی ایران که دیگر مثل گذشته ضعیف نیست عامل پیروزی ما شد همچنین مهمتر از این عامل حمایت مردم و حضور آنها بود و این همان چیزی است که اسرائیل و آمریکا پیش بینی نکرده بودند.
پس از حمله اسرائیل شاهد انتصاب سریع فرماندهان از سوی رهبر انقلاب بودیم، نقش رهبری را در پیروزی این جنگ چقدر مؤثر میدانید؟
رهبری بسیار مؤثر بود چرا که آنها دانشمندان و فرماندهان و افراد مؤثر نظام ما را مورد هدف قرار دادند و فکر میکردم دیگر در ایران کسی نیست، طرحی که اسرائیلیها داشتند و آن را منتشر هم کردهاند این بود که محل تشکیل شورای امنیت ملی ما را هدف قرار دهند و سران قوا را بزنند و پس از آن رهبری را هدف قرار دهند، اینطور کشور ما را تصاحب کنند، رهبری مطابق ساختار نظام وقتی فرماندهان را انتخاب میکنند به فکر پس از آنها نیز هستند، که اگر این فرماندهان نباشند نفرات بعدی چه کسانی باشند و رهبری این ساختار را با همکاری فرماندهان و مشاورین خود هدایت کردهاند. به هر حال این فرماندهان جایگزین داشتند و به محض اینکه این فرماندهان را ترور کردن در ظرف کمتر از ۱۰ یا ۱۲ ساعت جانشینان آنها تعیین شدند و آنها نیز آماده کار بودند. بنابراین این بسیار مؤثر بود، قبلاً برای اینها فکر شده بود و فرمانده و جانشین آنها انتخاب شده بودند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-28 07:03:002025-07-28 07:03:00روایت هاشمی رفسنجانی از سابقه طولانی دشمنی آمریکا با ایران
به گزارش آرمان آرا؛ در عصر دیجیتال، میدان نبرد دیگر به جبهههای فیزیکی محدود نمیشود. عصر دیجیتال، مرزهای جنگ را از نو ترسیم کرده و «جنگ روایتها» را به یکی از تعیینکنندهترین عرصههای تقابل تبدیل کرده است. در این پارادایم نوین، شبکههای اجتماعی از فضایی برای سرگرمی و ارتباطات شخصی فراتر رفته و به سلاحی قدرتمند در نبرد بدل شدهاند؛ سلاحی که با قدرت افشاگری و بسیج آنی کاربران قادر است روایتهای رسمی جعلی مانند نگاههای ترویجی از سوی صهیونیستها را به چالش بکشد و یک دادگاه جهانی مبتنی بر افکار عمومی برپا کند.
در بحبوحه تشدید تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه، این پدیده با قدرتی بیسابقه ظهور کرده است. دیگر این تنها رسانههای سنتی نیستند که دروازهبانان اطلاعات محسوب میشوند. امروز، هر شهروند در هر نقطه از جهان با یک تلفن همراه، به صورت بالقوه یک فعال رسانهای و مدنی است که میتواند تصاویر واقعی، بیواسطه و تکاندهنده از فاجعه انسانی غزه را در لحظه به دست میلیونها کاربر در سراسر جهان برساند. این جریان سیلآسای محتوا، از تصاویر کودکان گرسنه و ساختمانهای ویران شده تا شهادت شهروندان بی دفاع فلسطینی در صفهای دریافت کمک، فضای مجازی را به تریبونی جهانی برای صدای مردم فلسطین تبدیل کرده و روایتی جایگزین و قدرتمند در برابر ماشین تبلیغاتی تلآویو قرار داده است.
آرمان آرا در این یادداشت تحلیلی، با مروری کوتاه بر روند این پدیده، استدلال میکند که موج انتقادی علیه جنایات اشغالگران در فضای دیجیتال، یک طغیان احساسی و گذرا نیست، بلکه یک جنبش ساختاریافته و دادهمحور است که تأثیرات ملموس و قابل اندازهگیری بر جایگاه بینالمللی این رژیم گذاشته است. از یک سو، تحلیل محتوایی فعالیت کاربران و هشتگهای پربازدید گویای عمق فاجعه در غزه هستند و از سوی دیگر، دادههای آماری و نظرسنجیهای معتبر بینالمللی فرسایش شدید وجهه رژیم صهیونیستی و رهبران آن را در میان ملتهای جهان به تصویر میکشند. در این میان، هدف نشان دادن این است که چگونه پیکسلها و بایتها در عصر اطلاعات، به ابزاری برای پاسخگو کردن قدرت و شکلدهی به یک وجدان جمعی جهانی علیه بیعدالتی تبدیل شدهاند.
هشتگها به مثابه فریاد؛ روایت گرسنگی در غزه
یکی از برجستهترین نمودهای کنشگری دیجیتال کاربران طرفدار فلسطین، همهگیر شدن هشتگ «#GazaIsStarving» (غزه گرسنه است) در پلتفرمهای مختلفی چون ایکس و اینستاگرام محسوب میشود. این هشتگ که بازدیدهای چند صد هزارتایی را ثبت کرده، تنها یک ترند مجازی نیست؛ بلکه بازتابی مستقیم از فاجعه انسانی است که در غزه جریان دارد. محتوای منتشر شده ذیل این هشتگ، شامل تصاویر و ویدئوهای تکاندهندهای از کودکانی است که با سوءتغذیه شدید دستوپنجه نرم میکنند، مردمی که برای دریافت اندکی غذا در صفهای کمکرسانی هدف قرار میگیرند و خانوادههایی که در میان ویرانهها برای یافتن قوت لایموت تلاش میکنند.
این روایت دیجیتال به شکلی مستند نشان میدهد که اشغالگران صهیونیست با محاصره شدید غزه و ممانعت از ورود کافی کمکهای بشردوستانه، از گرسنگی به عنوان یک سلاح جنگی استفاده میکند. گزارشها از کشته شدن صدها فلسطینی در نزدیکی مراکز توزیع کمک و ممنوعیت فعالیت آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) در غزه، مؤید این واقعیت تلخ است.
وبگاه خبری الجزیره طی روزهای اخیر در گزارشی اعلام کرد این محتواها که به سرعت توسط کاربران در سراسر جهان بازنشر میشوند، تصویری بیپرده از جنایات جنگی و نقض سیستماتیک حقوق بشر ارائه میدهند؛ تصویری که پیش از این کمتر به این شکل در معرض دید افکار عمومی جهانی قرار گرفته بود.
سقوط آزاد وجهه اسرائیل در نظرسنجیهای جهانی
این موج انتقادی در فضای مجازی، با افت شدید مشروعیت رژیم صهیونیستی در عرصه بینالمللی همزمان شده است. بر اساس نظرسنجی جامع مرکز تحقیقاتی پیو (Pew Research Center) به تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۲۵ که در ۲۴ کشور جهان انجام شده، دیدگاهها نسبت به رژیم اشغالگر قدس و نخستوزیر آن، بنیامین نتانیاهو، به شدت منفی است. بر اساس نتایج نظر سنجی، در ۲۰ کشور از این ۲۴ کشور، اکثریت قاطع جمعیت دیدگاهی منفی نسبت به صهیونیستها دارند. این روند نزولی حتی در میان متحدان سنتی اشغالگران نیز مشهود است؛ برای مثال، در بریتانیا میزان دیدگاه منفی از ۴۴ درصد در سال ۲۰۱۳ به ۶۱ درصد در مقطع کنونی رسیده و در ایالات متحده نیز این رقم طی سه سال اخیر ۱۱ درصد افزایش یافته است.
بر اساس گزارش مذکور تحلیل عمیقتر این دادهها، شکافهای معناداری را آشکار میکند:
شکاف نسلی: در کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا، کانادا و فرانسه، جوانان به مراتب دیدگاه منفیتری نسبت به نسلهای مسنتر در قبال رژیم صهیونیستی دارند. به عقیده کارشناسان این امر نشان میدهد نسل جدید که اطلاعات خود را بیشتر از منابع آنلاین و بدون فیلتر دریافت میکند، پذیرش کمتری برای روایتهای رسمی دولتها داشته و با قربانیان فلسطینی همدردی بیشتری میکند.
شکاف ایدئولوژیک: در اکثر کشورها، افراد با گرایشهای چپ و لیبرال، منتقدان سرسختتری برای سیاستهای رژیم اشغالگر قدس هستند. برای مثال در آمریکا، ۷۴ درصد لیبرالها دیدگاهی منفی نسبت به اسرائیل دارند، در حالی که این رقم در میان محافظهکاران تنها ۳۰ درصد است. به زعم بسیاری از متخصصان، این آمار نشان میدهد که انتقاد از اسرائیل به یک موضع محوری در میان جریانهای عدالتخواه جهانی تبدیل شده است.
گزارشها حاکی از آن است که این دیدگاه منفی و تنفر عمومی به شخص نتانیاهو نیز تسری یافته و در اکثر کشورهای متحد صهیونیسم، اعتماد عمومی به او برای مدیریت صحیح امور جهانی در پایینترین سطح خود قرار دارد. متخصصان بر این باورند که دادههای دیجیتال ثابت میکنند انتقادات آنلاین، یک پدیده گذرا و محدود به حبابهای مجازی نیستند، بلکه بازتابی از یک تغییر بنیادین در افکار عمومی جهان هستند.
روایت متقابل و اتهام یهودستیزی
نهادهای حامی صهیونیسم و دولت این رژیم در واکنش به این فشار فزاینده افکار عمومی جهان، تلاش میکنند تا انتقادات از سیاستهای خود را با برچسب «یهودستیزی» (Antisemitism) بیاعتبار سازند. گزارشهایی مانند نظرسنجی اتحادیه ضد افترا (ADL) که مدعی افزایش باورهای یهودستیزانه در سطح جهان شده است، اغلب در این راستا به کار گرفته میشود. این گزارش با طرح ادعایی عجیب و دور از ذهن، تأکید میکند که نزدیک به نیمی از جمعیت جهان دارای نگرشهای یهودستیزانه هستند و این روند در میان جوانان شدت بیشتری دارد!
با این حال، تحلیل دقیقتر شرایط نشان میدهد که باید میان انتقاد از یک رژیم سیاسی اشغالگر به دلیل سیاستهای نظامی و تجاوزکارانه آن و نفرتپراکنی علیه یک قومیت یا مذهب، تمایز قائل شد. دادههای مرکز پیو به وضوح نشان میدهد که بخش بزرگی از نگرش منفی جهانی، معطوف به سیاستهای مشخص دولت رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو است. جوانان و گروههای لیبرالی که در جوامع غربی بر اساس اصول حقوق بشر و عدالت اجتماعی به نقد عملکرد اشغالگران میپردازند، در واقع در حال اعتراض به یک ساختار سیاسی و نظامی هستند، نه یک گروه مذهبی. استفاده ابزاری از اتهام یهودستیزی برای خاموش کردن صدای منتقدان، راهبردی است که با افزایش آگاهی عمومی، کارایی خود را به تدریج از دست میدهد.
سخن پایانی
به عقیده بسیاری از متخصصان، آنچه امروز در برابر چشمان ما در حال وقوع است، صرفاً یک موج زودگذر از فعالیتهای آنلاین نیست؛ بلکه تجلی همافزایی قدرتمند و تاریخی میان کنشگری دیجیتال و تحولات بنیادین در افکار عمومی جهانی است. این دو پدیده در یک حلقه بازخورد یکدیگر را تقویت میکنند. به عبارت دیگر، روایتهای دست اول، مستند و تکاندهنده از جنایات جنگی و بحران انسانی در غزه که از طریق شبکههای اجتماعی منتشر میشوند، دیگر تنها داستانهای پراکنده نیستند. بنابراین، وقتی مرکز تحقیقاتی پیو از سقوط بیسابقه وجهه بینالمللی رژین صهیونیستی گزارش میدهد، این آمار خشک و بیروح با تصویر کودکی که از سوءتغذیه رنج میبرد یا فیلم حمله به غیرنظامیان در صف غذا، معنایی انسانی، اخلاقی و فوری پیدا میکند. به عبارت دیگر، جریان دیجیتال، چرایی پشت این اعداد را به جهانیان نشان میدهد.
در مقابل این موج سهمگین، راهبرد دفاعی صهیونیستها و لابیهای حامی آنها، به شکل فزایندهای بر استفاده از سپر اتهام یهودستیزی برای منحرف کردن انتقادات متمرکز شده است. این راهبرد که سالها کارآمدی نسبی داشت، امروز در برابر شفافیت بیسابقهای که فناوری به ارمغان آورده، در حال فرسایش است. شواهد نشان میدهد مخاطب جهانی، به ویژه نسل جوان که با سواد رسانهای بالاتری رشد یافته، به شکل فزایندهای قادر به ایجاد یک تمایز شناختی حیاتی میان انتقاد مشروع از سیاستهای یک دولت اشغالگر و نظامی با نفرتپراکنی نژادپرستانه علیه یک قوم یا دین است. وقتی انتقادات مشخصاً متوجه اقدامات دولت نتانیاهو، محاصره غزه و نقض قوانین بینالمللی است، برچسب یهودستیزی دیگر نمیتواند به عنوان یک ابزار خاموشکننده مؤثر عمل کند.
در نهایت، به نظر میرسد که «طوفان دیجیتال» علیه سیاستهای رژیم صهیونیستی، پدیدهای فراتر از یک موضوع فناورانه است. این رخداد، نشانهای روشن از یک تغییر پارادایم جهانی در موازنه قدرت است. ما شاهد ظهور الگویی نوین برای پاسخگویی هستیم که در آن «قدرت نرم» افکار عمومی که توسط فناوری به توان رسیده، میتواند «قدرت سخت» نظامی و دیپلماتیک را به چالش بکشد. «دادگاه افکار عمومی» دیگر یک مفهوم انتزاعی نیست؛ این دادگاه اکنون تریبون هیئت منصفهای متشکل از کاربران جهانی و شواهد و مدارک مبتنی بر محتوای دیجیتال خود را دارد. در این دادگاه، مصونیت از مجازات که دولتهای قدرتمند برای دههها از آن برخوردار بودند، به شدت تضعیف شده است. آنچه در قبال مسئله فلسطین در حال رخ دادن است، ممکن است سرآغازی برای عصری باشد که در آن هیچ تجاوز و جنایتی، هرچقدر هم که توسط قدرتهای بزرگ حمایت شود، نمیتواند از زیر نورافکن تیزبین وجدان بیدار جمعی در امان بماند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-28 06:03:002025-07-28 06:03:00از هشتگ تا طوفان دیجیتال؛ روایت سقوط آزاد اسرائیل
به گزارش آرمان آرا به نقل از شبکه المسیره یمن، در بیانیهای که از سوی سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن قرائت شد؛ آمده است: با توجه به تحولات سریع در سرزمینهای اشغالی فلسطین، بهویژه در نوار غزه و ادامه نسلکشی سازمانیافته و شهادت هزاران تن از مردم شریف فلسطین در پی تجاوز و محاصره چندماهه، و در سایه سکوت شرمآور عربی، اسلامی و جهانی، یمن در برابر این جنایات فجیع، وحشیانه و بیسابقه در تاریخ معاصر، خود را در برابر مسئولیتی دینی، اخلاقی و انسانی نسبت به مظلومانی میبیند که هر روز و هر ساعت با بمبارانهای هوایی، زمینی و دریایی و همچنین از طریق گرسنگی و تشنگی ناشی از محاصره شدید در غزه مقاوم و استوار، مورد کشتار و نابودی قرار میگیرند. این چیزی نیست که هیچ انسان آزادهای بتواند آن را بپذیرد، چه رسد به اعراب و مسلمانان.
نیروهای مسلح یمن تأکید کردند: بر این اساس، نیروهای مسلح یمن با توکل بر خداوند متعال و با اعتماد کامل به او، تصمیم به تشدید عملیاتهای نظامی پشتیبانی و آغاز مرحله چهارم از محاصره دریایی دشمن گرفتهاند.
بر اساس این بیانیه «این مرحله شامل هدف قرار دادن همه کشتیهایی است که متعلق به هر شرکتی باشند که با بنادر رژیم صهیونیستی همکاری دارد، فارغ از ملیت آن شرکت و در هر مکانی که دست نیروهای مسلح یمن به آن برسد.»
این بیانیه هشدار داد: نیروهای مسلح یمن به تمامی شرکتها هشدار میدهد که همکاری خود با بنادر رژیم صهیونیستی را از لحظه صدور این بیانیه متوقف کنند؛ در غیر این صورت، کشتیهای آنها بدون توجه به مقصدشان در هر نقطهای که در تیررس موشکها و پهپادهای ما قرار گیرد، هدف قرار خواهند گرفت.
این بیانیه تأکید کرد: نیروهای مسلح یمن از تمام کشورها میخواهد که در صورت تمایل به جلوگیری از این مرحله از تشدید حملات، بر رژیم صهیونیستی فشار وارد کنند تا به تجاوزات خود پایان دهد و محاصره غزه را رفع کند، چرا که هیچ انسان آزادهای در این دنیا نمیتواند آن چه در جریان است را تحمل کند.
در پایان این بیانیه آمده است: آنچه نیروهای مسلح یمن انجام میدهد، بیانگر تعهد اخلاقی و انسانی ما نسبت به مظلومیت ملت فلسطین است و تمامی سلسله عملیات نظامی ما بلافاصله پس از توقف تجاوز به غزه و لغو محاصره آن، متوقف خواهد شد.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-28 00:46:002025-07-28 00:46:00ارتش یمن از تشدید حملات پشتیبانی از غزه و محاصره اسرائیل خبر داد
آخرین دیدگاهها