بایگانی برچسب برای: اسرائیل

ایران رکن اساسی بازترسیم نقشه آینده منطقه؛ یمن، غرب را تسلیم کرد

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: «نجیبه محمد مطهر» مشاور دفتر ریاست جمهوری یمن در گفتگو با «ورده سعد» خبرنگار خبرگزاری مهر به مجموعه‌ای از سوالات در خصوص تازه‌ترین تحولات یمن به ویژه در جبهه پشتیبانی از غزه پاسخ داد که متن کامل این گفتگو را مطالعه می‌کنید؛

طی هفته‌های اخیر عملیات‌های نیروهای مسلح یمن علیه رژیم صهیونیستی تشدید شده است. علت این موضوع چیست؟

حجم جنایت‌های اشغالگران اسرائیلی در تخریب و ویرانی منازل و آواره کردن فلسطینیان و محدود کردن مقدسات اسلامی بسیار زیاد شده است. سکوت و ذلت بین‌المللی و عربی و اسلامی در این خصوص به شدت محکوم است.

عملیات‌های نیروهای مسلح یمن علیه کشتی‌های اسرائیلی طی هفته‌های گذشته ادامه پیدا کرد. از سوی دیگر، این عملیات‌ها همچنین شامل شلیک موشک‌های مافوق صوت و پهپادها علیه اهداف صهیونیستی در یافا و نقب و ام الرشراش است. در همین رابطه عملیات نظامی دقیقی برای حمله به کشتی‌های تجاری که تصمیم ممنوعیت دریانوردی رژیم صهیونیستی را نقض کرده بودند، صورت گرفت که منجر به بسته شدن مجدد بندر ام الرشراش (ایلات) شد.

این تنش نشان می‌دهد که یمن تنها به حمایت رسانه‌ای از غزه بسنده نمی‌کند، بلکه با وجود جنگ و محاصره تحمیلی علیه خود، گفته‌های خود را در عرصه میدانی نیز به اجرا می‌گذارد.

چرا صنعا همیشه می‌تواند غافلگیری‌هایی در عرصه میدانی، چه از نظر ابزارها و راهکارها یا از نظر اهداف مورد حمله داشته باشد؟

سخنرانی سید عبدالملک بدرالدین و تحلیل واکنش‌های غربی و نتایج استراتژیک سخنان در این خصوص به شرح زیر است:

سید عبدالملک الحوثی در اظهاراتی ضمن اشاره به حجم بالای جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه و خفت عربی و اسلامی و بین‌المللی در مقابله با این تجاوز، به بررسی موضع ثابت یمن در حمایت از فلسطین با وجود جنگ و محاصره پرداخت و تاکید کرد که در هفته گذشته ۱۱ عملیات نظامی در این جبهه صورت گرفت که اهداف صهیونیستی در مناطق مختلف فلسطین اشغالی را هدف قرار داد. وی تاکید کرد که ۲ کشتی وابسته به شرکت‌هایی که مصوبه ممنوعیت دریانوردی و تعامل دریایی با بنادر رژیم صهیونیستی را نقض کرده بودند، مورد هدف قرار گرفتند که این اقدام باعث بسته شدن مجدد بندر ایلات شد. وی تاکید کرد که یمن در این زمینه با هیچ تصمیمی که مخالف مصوباتش باشد، تعامل نخواهد داشت.

گفتمان ملی یمنی‌ها نیز نشان دهنده تحرکات گسترده مردمی در حمایت از غزه بود. طی هفته گذشته بیش از ۱۲۰۰ راهپیمایی و تظاهرات در مناطق مختلف برگزار شد که نشان دهنده عمق ارتباط ایمانی و قدرت اراده یمنی‌ها در حمایت از موضوع فلسطین با وجود تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی و سیاسی بود.

در عرصه بین‌المللی نیز این گفتمان فاش کرد که تناقض آشکاری بین مواضع غرب و سازمان ملل متحد وجود دارد؛ چرا که از یک طرف جنایت‌های اشغالگران صهیونیست را نادیده می‌گیرد و از طرف دیگر شانتاژ رسانه‌ای گسترده‌ای در خصوص حمله یمن به کشتی‌های ناقض تحریم اسرائیل به راه می‌اندازد. گفتمان غرب در این عرصه تنها یک واکنش رسانه‌ای نیست، بلکه نشان دهنده تحولات استراتژیک و برداشت‌های دقیق از منافع امنیت ملی و اقتصادی کشورهای غربی به شمار می‌رود.

یمن در حال حاضر یک تهدید اساسی برای رژیم صهیونیستی است و این موضوع از طریق عملیات نظامی دریایی یمنی‌ها که با غرق شدن ۲ کشتی «ماجیک سیز» و «انترنیتی سی» بعد از رد پذیرش مطالبات یمن در ممنوعیت تعامل با رژیم صهیونیستی به اوج خود رسید.

این عملیات در شرایطی انجام شد که کشورهای غربی و سازمان ملل جنایت‌های اشغالگران را نادیده می‌گرفتند و «هانس گروندبرگ» فرستاده سازمان ملل در یمن در قبال تجاوزهای رژیم صهیونیستی سکوت می‌کرد، اما به صورت فوری و سریع از عملیات یمنی‌ها شکایت می‌کرد. این موضوع نشان دهنده ناتوانی آشکار آنها در برابر رژیم صهیونیستی است.

تحلیل این مواضع نشان می‌دهد که حمله به کشتی‌های اسرائیلی در چارچوب بازدارندگی قاطع یمنی‌ها در مقابل همکاری‌های دریایی با رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد. اما این تصمیم شامل کشتی‌های تجاری عادی که ارتباطی با اسرائیل ندارند، نمی‌شود و گزارش‌های اطلاعاتی بین‌المللی نشان می‌دهد که هدف قرار گرفتن این ۲ کشتی نیز به علت تعامل آنها با بنادر صهیونیستی بود.

از سوی دیگر نیروهای غربی مدعی هستند که این چالش، دریانوردی بین‌المللی را به خطر می‌اندازد و به همین علت به عنوان بهانه‌ای برای تقویت حضور نظامی در مناطق استراتژیک نظیر دریای سرخ و تنگه هرمز به کار گرفته می‌شود. آنها می‌گویند که این اقدامات باعث تشکیل ائتلاف‌های دریایی به رهبری آمریکا و ناتو و افزایش فشارها و تحریم‌ها و تبلیغات رسانه‌ای می‌شود و حتی ممکن است به سمت اجرای عملیات نظامی محدود نیز پیش برود.

آنها مدعی هستند که در صورتی که این تنش ادامه پیدا کند، کشورهای غربی مجبور خواهند بود برای تغییر مسیر حمل و نقل دریایی یا سرمایه‌گذاری در گزینه‌های دیگر زمینی وارد عمل شوند که این موضوع فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی را بر این کشورها افزایش داده و تأثیرهای زیادی در هزینه بیمه کشتی‌ها و آزادی کشتیرانی خواهد داشت.

اظهارات و مواضع دولت‌های آمریکایی و اروپایی و کابینه رژیم صهیونیستی می‌تواند به عنوان دستاویزی برای افزایش موجودیت نظامی غرب در مناطق حساس (نظیر دریای سرخ و تنگه هرمز و دریای چین جنوبی) به بهانه حمایت از آزادی کشتیرانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین ممکن است ائتلاف‌های بین‌المللی دریایی به رهبری آمریکا یا ناتو شکل گیرد یا مأموریت‌های جدیدی به این نیروها واگذار شود.

در صورتی که مخاطرات نیروهای مسلح یمن علیه کشتیرانی رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کند، ممکن است کشورهای غربی به دنبال جایگزین کردن مسیرهای دریایی یا سرمایه‌گذاری در مسیرهای زمینی (نظیر خط آهن در آسیای مرکزی) باشند. این روند باعث افزایش فشارهای دیپلماتیک بر کشورهای مذکور می‌شود و آنها را مجبور می‌کند مواضع واضح‌تری نسبت به این تهدیدات از خود نشان دهند. در نتیجه این اقدامات، هزینه‌های اقتصادی شدیدتر می‌شود، مثلاً هزینه بیمه کشتی‌هایی که از مناطق مورد نزاع عبور می‌کنند، افزایش پیدا می‌کند که فشار غیرمستقیم اقتصادی به این کشورها وارد می‌کند.

دولت‌های تحت تأثیر این حملات، حتی ممکن است به دنبال تقویت توان دریایی خود باشند که این اتفاق، تنش‌ها میان اردوگاه غربی و دیگر اردوگاه‌های بین‌المللی از جمله روسیه و چین و محور مقاومت را افزایش خواهد داد و زمینه‌های گسترش تنش‌های مستقیم دریایی را فراهم می‌کند.

در صورتی که غرب بخواهد حضور نظامی خود را بدون تفاهم‌های سیاسی موازی در منطقه گسترش دهد، باعث افزایش مخاطرات خواهد شد.

برخی رسانه‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس معتقدند که توافق احتمالی در غزه تمرکز رژیم صهیونیستی را روی یمن و عراق خواهد آورد که بخشی از روش آمریکا و رژیم اسرائیل برای ضربه زدن به نیروهای مقاومت جهت باز ترسیم نقشه منطقه است، شما در این خصوص چه دیدگاهی دارید؟

این دیدگاه که رسانه‌های عربی خلیج فارس نیز به آن پرداخته‌اند، با مفاهیم استراتژیک گسترده‌تر در خصوص باز ترسیم درگیری‌ها بعد از چندین ماه جنگ در غزه و پیامدهای منطقه‌ای آن تطابق دارد. این تحلیل دور از واقع نیست و باید در ۲ سطح فرضیه‌های اساسی و پیامدهای احتمالی مورد بررسی قرار گیرد.

واشنگتن اصرار دارد که جبهه غزه را قبل از رسیدن به پاییز سر و سامان بدهد. در عین حال اسرائیل نیازمند یک پیروزی استراتژیک جایگزین است تا شکست در حذف حماس را جبران کند. از سوی دیگر یمن و عراق و لبنان به عنوان یک محیط بازدارندگی آینده به ویژه در سایه استمرار حملات آنها علیه منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی مطرح هستند.

در نتیجه این داده‌ها، آمریکا از چندین ماه پیش تاکنون تلاش کرده جبهه غزه را از دیگر عرصه‌ها شامل یمن و لبنان و عراق جدا کند.

خاورمیانه در حال حاضر شاهد جنگ فرسایشی در غزه است که پیامدهای عمیقی در عرصه منطقه‌ای به جای گذاشته است و نزدیک شدن به پایان آن، می‌تواند درگیری‌ها را به سمت باز ترسیم نقشه‌های نفوذ به ویژه در جبهه‌های یمن و عراق سوق دهد. در این رابطه شاخص‌های زیادی از برجسته شدن نقش ثابت و محوری مقاومت، به رهبری ایران وجود دارد.

از سوی دیگر جنگ غزه نقطه تحول اساسی در روند درگیری‌های منطقه‌ای بوده و میزان شکنندگی موازنه‌های قدرت در منطقه را ثابت کرد. لذا با نزدیک شدن به پایان آن، نگاه‌ها متمرکز بر شکل‌گیری مجدد نقشه نفوذ در خاورمیانه می‌شود و جبهه‌های یمن و عراق در صدر اولویت‌های استراتژی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرد تا شاید آنها بتوانند از تأثیر محور مقاومت به رهبری ایران بکاهند.

ثبات قدم ایران و شکستن هیبت دشمن توسط این کشور تا چه حدی باعث هم خوردن موازنات منطقه‌ای شده است؟

ایران نقش اساسی در بر هم زدن موازنات منطقه‌ای ایفا می‌کند که باعث شکل‌گیری رویکرد جدید در واقعیت‌های منطقه‌ای طی مرحله آینده می‌شود. این واقعیت‌ها را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

۱. محور مقاومت این مرحله را به عنوان مرحله قبل از «جنگ بزرگ» می‌داند.

۲. واکنش‌ها برای جلوگیری از بروز جنگ فراگیر، حساب شده خواهد بود و تأثیرات استراتژیک طولانی‌تری خواهد داشت.

۳. واشنگتن و تل‌آویو روی تجزیه عرصه درگیری‌ها حساب کرده‌اند، اما واقعیت موجود نشان می‌دهد که محور مقاومت از یک طرف مورد حمله قرار می‌گیرد و در طرف دیگر واکنش نشان می‌دهد به این معنا که وحدت اعلام نشده‌ای میان جبهه‌های فعال وجود دارد. به عبارت دیگر ایران و مقاومت استراتژیک آن در قلب تحولات منطقه، عاملی محوری در باز ترسیم و به هم خوردن موازنات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد بود.

ثبات قدم ایران هیبت و بازدارندگی رژیم صهیونیستی را در هم شکسته و تزلزل سامانه‌های دفاعی غربی را ثابت کرد.

ایران طی ماه‌های اخیر در این عرصه‌ها نقش آفرینی کرده است:

۱. ایران در برابر سیاست آمریکایی فشار حداکثری کوتاه نیامده است.

۲. ایران با وجود تمامی مخاطرات و نفوذها به حمایت میدانی از متحدان خود ادامه داده است.

۳. تهران به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به حملات صورت گرفته واکنش نشان داده است.

۴. ایران در آوریل ۲۰۲۴ و در واکنش به حمله موشکی به کنسولگری خود در دمشق برای اولین بار در تاریخ درگیری‌ها، موشک‌ها و پهپادهای خود را به سمت اراضی اشغالی شلیک کرد.

۵. ایران نقش عمده‌ای را در بازترسیم تحولات منطقه‌ای ایفا کرده است.

۶. در تحولات جدید منطقه، رژیم صهیونیستی دیگر تنها بازیگر منطقه‌ای که قادر به ایجاد بازدارندگی و سلطه بر خاورمیانه باشد، نیست.

۷. در این تحولات، آمریکا بیش از پیش در موضع دفاعی قرار گرفته و به جای حمله مجبور به حفاظت از پایگاه‌های خود در عراق و سوریه و یمن است.

۸. کشورهای حاشیه خلیج فارس در محاسبات خود تجدید نظر کرده‌اند. برخی از آنها به دنبال همگرایی با ایران هستند و برخی دیگر در پیوستن به ائتلاف‌های مختلف برای حمله به ایران درنگ کرده‌اند.

ایران موفق شده در تحولات اخیر ایستادگی کرده و حضور خود را در عرصه تحولات تثبیت کند و مانع از انزوای خود و تثبیت جنگ به نفع دشمن شود. این اتفاق باعث تغییر محاسبات دشمنان شده و آینده‌ای جدید در منطقه رقم می‌زند.

تحولات اخیر ثابت کرد که ایران و محور مقاومت عامل اساسی در باز ترسیم نقشه‌های نفوذ در آینده منطقه خواهند بود و هیچ طرفی نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن این واقعیت، سلطه یک جانبه خود را در منطقه ایجاد کند؛ لذا تصمیم سازان منطقه‌ای و بین‌المللی باید موازنه‌های جدید مبتنی بر حضور مقاومت در معادلات منطقه را به رسمیت بشناسند و از ورود به جنگ نامحدود با این محور که می‌تواند منطقه را در موجی از خشونت و نابسامانی گرفتار کند، خودداری کنند.

رهبر انصارالله: تحولات غزه لکه ننگی بر پیشانی جامعه بشریت است

به گزارش آرمان آرا به نقل از المسیره، رهبر جنبش انصارالله یمن در سخنرانی هفتگی خود به بررسی تحولات یمن و منطقه به ویژه تداوم تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه پرداخت.

«سید عبدالملک بدرالدین الحوثی» در این سخنرانی گفت: این هفته، سخت‌ترین، غم‌انگیزترین و ظالمانه‌ترین هفته از زمان آغاز تجاوز اسرائیل به نوار غزه بوده است. تصاویر کودکان و داستان رنج آنها در نوار غزه عمیقاً غم‌انگیز است و لکه ننگی بر پیشانی تمام جامعه بشری، به ویژه مسلمانان، محسوب می‌شود. کودکان در نوار غزه بیشترین رنج را متحمل می‌شوند و دشمن اسرائیلی آنها را هدف اصلی اقدامات جنایتکارانه و تجاوز وحشیانه و ناعادلانه خود قرار داده است.

وی ادامه داد: آنچه که رژیم صهیونیستی در نوار غزه مرتکب می‌شود، بسیار هولناک و وحشتناک و آمار تلفات بسیار زیاد و جنایات نیز بی نهایت ترسناک است. دشمن اسرائیلی از ورود شیر خشک برای تغذیه کودکان جلوگیری می‌کند زیرا به دنبال نابودی آنهاست و آنها را هدف اصلی طرح جنایتکارانه خود قرار می‌دهد. باندهای جنایتکار صهیونیستی که خود را ارتش اسرائیل می‌نامند، به انتشار ویدئوهای کشتار کودکان برای سرگرمی و بازی افتخار می‌کنند. حقوق کودکان و حقوق بشر و تمام ادعاهایی که غرب کافر برای فریب سایر ملت‌ها مطرح کرده، کجاست؟

الحوثی افزود: دشمن اسرائیلی زنان باردار و سالمندان را در نوار غزه هدف قرار می‌دهد و رنج آنها در غزه بسیار غم‌انگیز و دردناک است. حقوق زنان از جمله ادعاهایی است که غرب کافر در چارچوب فریب، گمراه کردن افکار عمومی و هدف قرار دادن ارزش‌ها و از هم پاشیدن جامعه ما بر آن تمرکز می‌کند. دشمن اسرائیلی انواع محرومیت‌ها را علیه زنان فلسطینی در نوار غزه اعمال می‌کند و اوضاع فاجعه بار و بسیار غم‌انگیز است. دشمن اسرائیلی زنان فلسطینی را در غزه با بمب‌های آمریکایی می‌کشد و آنها را از منطقه‌ای به منطقه دیگر آواره می‌کند.

رهبر انصارالله خاطرنشان کرد: این هفته، بسیاری از مردم در نوار غزه پنج روز است که چیزی نخورده‌اند، حتی طعم هیچ غذایی را نچشیده‌اند. وعده‌های غذایی کشنده در تله‌های مرگ که توسط آمریکایی‌ها گذاشته شده، بیش از هزار شهید فلسطینی از نوار غزه را به کام مرگ کشانده است. وضعیت گرسنگی در نوار غزه، هولناک و جنایتی است که سایه سنگینی بر نوار غزه انداخته است و لکه ننگی بر جامعه بشری، مسلمانان و عرب‌ها به شمار می‌رود.

وی تصریح کرد: ۹۰۰ هزار کودک در غزه از گرسنگی رنج می‌برند که ۷۰ هزار نفر از آنها وارد مرحله سوءتغذیه شده‌اند. ۷۱ هزار کودک فلسطینی در نوار غزه به دلیل سو تغذیه شدید با خطر مرگ روبرو هستند، در حالی که ۱۷ هزار مادر برای جلوگیری از عوارض گرسنگی نیاز به کمک فوری دارند. مرگ و میر در بین کودکان و نوزادان به دلیل وخامت اوضاع بهداشتی و انسانی ناشی از محاصره و بمباران مداوم ادامه دارد. جان بیماران دیابتی و کلیوی در نوار غزه بر اثر سوءتغذیه تهدید می‌شود و آنها در نتیجه گرسنگی در معرض حملات شدید قرار دارند.

رهبر انصارالله اظهار داشت: برای همه نهادها، سازمان‌ها، جامعه بین‌المللی و سازمان همکاری اسلامی شرم‌آور است که هیچ کاری برای غزه انجام نمی‌دهند. اتحادیه عرب کجاست و در مورد گرسنگی، نسل‌کشی و آوارگی اجباری مداوم چه می‌کند؟ این در حالی است که دشمن اسرائیلی پس از آواره کردن آوارگان به مناطق دیگر نوار غزه، از هدف قرار دادن آنها دست بر نمی‌دارد. از جمله شیوه های دشمن در تشنگی دادن، مجبور کردن ساکنان غزه به انتقال به مناطقی است که چه بسا در برخی از آن ها آب یافت نمی شود یا انتقال به مناطقی است که هیچ چیزی در آن در دسترس نیست.

الحوثی با بیان اینکه ملت فلسطین در نوار غزه احساس خیانت و رها شدگی از سوی عرب‌ها و به طور کلی از سوی مسلمانان قبل از هر طرف دیگری می کنند، تأکید کرد: مسلمانان و اعراب قبل از هر طرف دیگری در قبال فلسطینیان مسئول هستند. عرب ها کجا هستند؟ مسلمانان را چه شده است؟ این سکوت برای چیست؟ چرا نسبت به این فاجعه در غزه تماشاچی شده اند؟ کجاست مسئولیت انسانی، اسلامی و اخلاقی؟ اسرائیل دشمن همه است و برای همه خطر محسوب می شود. اگر عربها در کنار ملت فلسطین در این مظلومیت آشکار و طولانی مدت که به خاطر کوتاهی آنها است، نایستند و از آنان حمایت نکنند، پس در کدام مورد از حمایت از مظلومی می خواهند متحد شوند؟ دو میلیارد مسلمان کوتاهی می کنند و صدها میلیون عرب هیچ کاری نمی کنند به جزء تعداد اندکی از فرزندان امت که موضع صریح و روشنی علیه دشمن دارند.

سید عبدالملک در یخش دیگری از سخنانش گفت: آزاد گذاشتن دست صهیونیست‌ها برای جنایت در سراسر جهان و چشم‌پوشی از هر آنچه دشمن اسرائیلی با همکاری ایالات متحده در نوار غزه مرتکب می‌شود، هدر دادن جان انسان‌هاست. صهیونیسم دو بال دارد، آمریکایی و اسرائیلی، و اهداف آن جهانی است. طرح صهیونیستی، متجاوز، جنایتکار، ظالم، فاسد و برده‌دار است و عرب‌ها در صدر این بردگان قرار دارند و بقیه نیز در رتبه‌های بعدی هستند. هر گونه عادی‌سازی روابط با دشمن فقط یک رابطه عادی با یک رژیم اشغالگر و جنایتکار نیست، بلکه سطحی از همکاری با دشمن  امت در امور دین و دنیای آن است. ۲۲ ماه است که کشتی‌های برخی رژیم‌های اسلامی و عربی حمل غذا و کالا به دشمن اسرائیلی را متوقف نکرده‌اند. برخی رژیم‌های عربی و اسلامی هیچ گام عملی برای قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی با اسرائیل برنداشته‌اند.

وی تصریح کرد: آمریکا از اسرائیل در تلاش‌ برای نابودی آرمان فلسطین حمایت می‌کند. هر گونه صلح با دشمن با چنین وحشیگری و جنایتی  که هیچ حقی برای امت قائل نیست، تسلیم شدن است نه صلح. علیرغم آنچه دشمن اسرائیلی در لبنان و سوریه انجام می‌دهد، برخی رژیم‌ها دائماً از صلح صحبت می‌کنند تا امت را از هرگونه واکنش یا موضع‌گیری بازدارند. دشمن اسرائیلی می‌کشد، ویران می‌کند، منفجر  و آواره می‌کند، این در حالی است که برخی رژیم ها با امت و ملت ها درباره صلح صحبت می‌کنند.

🚨 یک فرمانده لشکر عملیاتی ۳ حمزه (ع) ارومیه به شهادت رسید

به گزارش آرمان آرا، سردار جواد نارنجی که در جریان حمله رژیم اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲ روزه مجروح شده بود، به دلیل شدت جراحات، ساعاتی پیش در بیمارستان به شهادت رسید.

بنا به روایت ایسنا، مراسم تشییع و تدفین پیکر این فرمانده لشکر عملیاتی ۳ حمزه (ع) ارومیه متعاقبا اعلام می‌شود.

۲۹۲۱۱

کمالوندی: صنعت هسته‌ای دوباره خودش را شکوفا می‌کند

به گزارش آرمان آرا، بهروز کمالوندی، با اشاره به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و تجاوز و حمله رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا به تأسیسات هسته‌ای کشورمان، گفت: صنعت هسته‌ای در کشور ما ریشه دارد بنابراین چیزی که ریشه دارد با حمله و فشار صدمه نمی‌بیند و این صنعت دوباره خودش را شکوفا می‌کند.

گفتنی است، در بامداد اولین روز از تیرماه ۱۴۰۴ و هم‌زمان با دهمین روز جنگ تحمیلی، ارتش آمریکا در حمایت از اسرائیل تأسیسات هسته‌ای فردو، نطنز و اصفهان را بمباران کرد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد این حمله که با نام عملیات چکش نیمه‌شب شناخته می‌شود، با هدف نابودی توانایی غنی‌سازی و توقف برنامه هسته‌ای صلح آمیز از سوی ایران صورت گرفت.

این اقدام از سوی بسیاری از کشورها و نهادهای بین‌المللی با عنوان نقض آشکار حاکمیت ملی ایران و نقض اصول حقوق بین‌الملل، منشور سازمان ملل متحد و معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) محکوم شد.

مجلس شورای اسلامی نیز در واکنش به تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا که پس از ارائه گزارش سیاسی، اشتباه و خلاف قانون مدیر کل آژانس بین‌الملی انرژی اتمی و صدور قطعنامه شورای حکام آژانس علیه کشورمان انجام گرفت، بلافاصله پس از این تجاوزات آشکار، قانون تعلیق همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تصویب کردند.

🚨 قرائت وصیتنامه شهید حاجی زاده در یک مراسم/ غرب‌گراها و لیبرال‌ها هدفی جز تسلیم ملت ایران ندارند/ اگر کسی را آزردم و گناهی از من سر زد عذر می‌خواهم

به گزارش آرمان آرا، شهید سردار امیرعلی حاجی‌زاده در وصیت‌نامه‌ خود با تأکید بر تبعیت از ولایت فقیه، هوشیاری در برابر نفوذ غرب‌گرایان و حفظ مسیر انقلاب اسلامی، همه به‌ویژه جوانان را به عمل خالصانه و خودباوری فراخوانده است.

به روایت ایلنا، متن کامل وصیت‌نامه سرلشکر شهید امیرعلی حاجی‌زاده که در مراسم چهلم شهدای هوافضای سپاه قرائت شد، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

شکر و سپاس خداوند متعال را به‌واسطه نعمت‌های بی‌کرانی که به این حقیر عنایت فرمود، به جای می‌آورم؛ نعمت حیات، توفیق درک اسلام ناب محمدی (ص) و پیروی از معصومین علیهم‌السلام، نعمت زیستن در سایه انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و توفیق سربازی امامان عزیزتر از جانم، رهبر کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری.

حمد و سپاس خداوند را به‌واسطه توفیق عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، توفیق حضور در جبهه‌های دفاع مقدس، تنفس و زندگی در کنار دوستان شهیدم و توفیق خدمت به ملت بزرگ ایران، هر چه بگویم و شکر کنم، قطره‌ای از اقیانوس بی‌کران نعمت‌های الهی را به جا نیاورده‌ام.

خدایا امروز دستم خالی است، امیدم به لطف، رحمت و کرم توست.

خدایا امیدم به شفاعت ائمه معصومین علیهم‌السلام است.

خدایا با توسل به حضرت فاطمه زهرا (س) طمع آن دارم که در لباس شهادت به ملاقات تو آیم، خدایا مرا شرمنده دوستان شهیدم مکن.

از باب تکلیف، وصیتی دارم که امیدوارم به آنها توجه شود:

نخست، پاسداران و بسیجیان عزیز بدانید که شما در نهادی خدمت می‌کنید که آغاز آن با قیام عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری و شهادت سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام شکل گرفته است و مجاهدت شما ان‌شاءالله به ظهور حضرت ولی عصر (عج) خواهد رسید. در این مسیر عادی بودن، گم کردن راه و دچار روزمرگی شدن گناهی نابخشودنی است.

چند نکته نیز به ملت بزرگ و شریف ایران از طرف خادم و سرباز خودشان دارم:

۱. توصیه می‌کنم تبعیت از ولایت فقیه و امام خامنه‌ای عزیز مدظله‌العالی را به عنوان نائب امام زمان (عج) و فرزند حضرت زهرا (س) سرلوحه زندگی خود قرار دهید.

۲. انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حاصل مجاهدت، ایثار، فداکاری و آرزوی همه معصومین علیهم‌السلام و صالحان از صدر اسلام تاکنون بوده است. این نعمت الهی با تقدیم هزاران شهید، جانباز، خون دل مادران و پدران و خانواده‌های داغ دیده و تلاش مجاهدان، ایثارگران و علمای راه حق حاصل شده است. بر همه ما تکلیف الهی است تا آن را حفظ کنیم و تا رسیدن به جامعه اسلامی، دولت اسلامی و تمدن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکنیم.

۳. بیانیه گام دوم انقلاب به عنوان نقشه راه دهه‌های آینده و حکم ماموریت ملت بزرگ ایران، بویژه جوانان کشور تلقی گردد و هرکسی نقش و ماموریت خود را در این حرکت عظیم تعیین کند.

۴. امام عزیز راحل فرمودند: «نگذارید انقلاب اسلامی در دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.» این حرکت دشمنان اسلام در یک شب اتفاق نخواهد افتاد بلکه به مرور و با نفوذ در ارکان نظام شکل می‌گیرد. یکی از راه‌های کوتاه نفوذ، انتخابات است؛ در انتخابات اعم از مجلس، ریاست جمهوری، شوراها و… از ورود افراد لیبرال غرب‌گرا، امتحان‌پس‌نداده، نوکیسه و… بشدت جلوگیری شود.

۵. همان‌طور که افراد شاخص و فدایی عرصه دفاع مانند شهیدان باکری، خرازی، سلیمانی، مقدم، شفیع‌زاده، باقری و هزاران شهید دیگر برای همه مردم شناخته شده‌اند، سرداران شاخص، فدایی و انقلابی عرصه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و سایر عرصه‌ها باید معلوم باشند. جوانان انقلابی باید همه سنگرهای عرصه خدمت را تصاحب کنند و مراقب باشند بعد از مدتی خود به طاغوت تبدیل نشوند بلکه انقلابی بمانند. این کار شدنی است، همان‌طور که در عرصه دفاع از کشور انجام شد.

۶. در پیروی از ولایت فقیه و امام خامنه‌ای عزیز عمل خالصانه، کسب بصیرت و مبارزه بی‌امان با استکبار، به ویژه آمریکا و رژیم کودک‌کش اسرائیل، لحظه‌ای درنگ نکنید و دشمنی دشمنان را جدی بگیرید.

ملت بزرگ ایران، به ویژه جوانان عزیز بدانند وعده‌های الهی حق است و با اعتماد به وعده‌های الهی، عمل خالصانه و استقامت در برابر سختی‌ها، با اعتماد به نفس و خودباوری از همه موانع کوچک و بزرگ می‌توان عبور کرد.

در سایه عمل انقلابی چهار دهه، ملت ایران با دشمنان عرصه نظامی، امنیتی و منطقه‌ای، باوجود تحریم تسلیحاتی ایستادگی کرده و به لطف و عنایت الهی پیروز شده است. این نسخه شفابخش در همه عرصه‌ها قابل استفاده خواهد بود.

در مقابل، تجربه چهار دهه نشان داده است غرب‌گراها، لیبرال‌ها و عناصر شیفته مکتب غرب همواره در جهت عقربه قطب‌نمای ساخته غرب که آمریکا و انگلیس را نشان می‌دهد حرکت می‌کنند و هدفی جز تسلیم ملت ایران ندارند. وعده‌های پوچ و فریبنده آنها مسیر نظام و انقلاب را تغییر ندهد.

نسخه نجات‌بخش و میزان تشخیص شما باید موازین اسلام و فرامین رهبری معظم انقلاب باشد.

۷. ایران عزیز دارای ذخائر عظیم و گنج‌های فراوان مادی و انسانی است و در چهارراه و نقطه راهبردی جهان و تمدن‌های گوناگون قرار دارد. طمع قدرت‌ها همواره برای استعمار و چپاول ثروت منطقه بوده و هست و تنها راه نجات کشور، قوی شدن، اتکا به خود، دشمنی دشمنان را جدی گرفتن، تبعیت از رهبری و انتخاب مسئولین مخلص، دلسوز و پاک‌دست می‌باشد.

۸. نکته مهم در ارتباط با عمر و زندگی، به ویژه برای جوانان عزیز، این است که زمان تولد و موقع مرگ از مدیریت و اختیار ما خارج است و تصمیم ما اثری ندارد، اما اختیار آنچه خداوند متعال به ما داده، عمل ماست.

عمل ما می‌تواند زندگی را به خسران یا عمل صالح تبدیل کند. امروز فرصت من به پایان رسید ولی شما فرصت دارید و باید از آن به بهترین شکل استفاده کنید.

در پایان، امیدم به رحمت الهی، دعای خیر دوستان، نزدیکان و ملت بزرگ ایران است.

اگر کوتاهی در عمل داشتم، اگر کسی را آزردم، اگر گناهی از من سر زد، به واسطه همه قصور و تقصیرها عذر می‌خواهم و از همه همکاران، دوستان و ملت بزرگ ایران طلب بخشش دارم. امیدوارم خداوند متعال عذر تقصیر مرا بپذیرد.

امیدوارم با شفاعت ائمه معصومین علیهم‌السلام، به ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) و دعای ملت ایران پاک و در لباس شهادت محشور شوم.

ان‌شاءالله

سرباز سید علی

امیرعلی حاجی‌زاده

۲۹۲۱۱

موازنه قدرت تل‌آویو-دمشق؛ از عادی‌سازی روابط تا تجزیه

به گزارش آرمان آرا به نقل از المیادین، مؤسسان رژیم صهیونیستی از ابتدای موجودیت این رژیم معتقد بودند که تأسیس اسرائیل در منطقه خاورمیانه موجودیتی غیرقابل ادغام با شرایط منطقه است و بقای این رژیم به تلاش برای تجزیه منطقه بستگی دارد. لذا دستگاه حاکمه تل آویو همواره امنیت جامعه صهیونیستی را در تضعیف و تجزیه کشورهای اطراف می‌داند و حتی معاهده‌های سازش با برخی همسایگان خود را نیز آتش‌بسی موقت برای پرداختن به جبهه‌های دیگر جنگ و تخریب می‌داند تا بعداً بتواند حساب‌های خود را با کشورهایی که با آنها سازش کرده نیز تسویه کند. نمونه این اتفاق بارها در لبنان و مصر و تشکیلات خودگردان فلسطین رخ داده است.

صهیونیست‌ها برای رسیدن به هدف خود از سه عامل اساسی استفاده می‌کنند.

– شکاف گسترده در جامعه عربی

– کاهش نفوذ قدرت‌های منطقه‌ای

– حمایت نامحدود غرب

مذاکره تل آویو با سوریه از موضع قدرت

طی دو دهه گذشته بروز درگیری و شکاف داخلی در برخی کشورهای منطقه مفهوم امنیت ملی آنها را به خطر انداخته و بعضی از جوامع عربی را گرفتار جنگ داخلی و شکاف‌های فرقه‌ای بی سابقه‌ای کرده است که باعث شده زیرساخت‌های امنیتی و سیاسی برخی دولت‌های اساسی در منطقه از بین برود.

در همین رابطه رژیم جدید سوریه روابط بی‌نتیجه‌ای را با رژیم صهیونیستی آغاز کرد. تل‌آویو که در نتیجه روی کار آمدن رژیم جدید در سوریه، هیچ تهدیدی را از سوی دمشق متوجه خود نمی‌دید، خود را ناگزیر به دادن امتیاز به دمشق نمی‌دانست، چرا که سوریه عملاً با جابجایی قدرت در دسامبر گذشته از محور مقاومت خارج شده بود.

سوریه از آن زمان تاکنون دیگر رقیب اسرائیل نبود، بلکه عرصه‌ای برای تسویه حساب و مخابره کردن پیام‌های مختلف بود. در این شرایط ارتش سوریه که طی ۱۴ سال جنگ دچار فرسایش شده بود، زیرساخت‌های خود را از دست داد و بسیاری از نیروهای ارتش کنار گذاشته شدند.

کلید عادی سازی از آذربایجان

رژیم ابومحمد الجولانی از زمان سقوط دولت بشار اسد سیگنال‌های مختلفی در خصوص تحولات اساسی در گفتمان سیاسی سوریه از خود نشان داده و آمادگی خود برای سیاست باز و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی که پیش از این شامل برخی رژیم‌ها نظیر بحرین و امارات و مراکش و سودان می‌شد را اعلام کرد.

طی نیمه اول سال ۲۰۲۵ میانجی‌های منطقه‌ای و اروپایی برای ایجاد کانال ارتباط بین دمشق و تل آویو وارد عمل شدند. گزارش‌های موجود نشان می‌داد که رژیم جدید سوریه نه تنها آماده امضای توافق سازش با طرف صهیونیستی است، بلکه این آمادگی را دارد که تمامیت ارضی رژیم صهیونیستی بر جولان اشغالی را به شرط تضمین‌های اقتصادی در زمینه کاهش یا رفع تحریم‌های غرب، به رسمیت بشناسند. استیو ویتکاف فرستاده دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در خاورمیانه و توماس باراک فرستاده وی در سوریه در این رابطه احتمال دادند که گفتگوهای غیر مستقیم بین دو طرف در خصوص مسائل مرزی آغاز شود.

سفر جولانی به آذربایجان که چندی پیش صورت گرفت، اوج این تلاش‌ها بود. آذربایجان به عنوان متحد رجب طیب اردوغان آمادگی خود را برای ارسال گاز به سوریه اعلام کرد. این در حالی است که این کشور ۶۰ درصد از بنزین مورد استفاده در سرزمین‌های اشغالی را نیز تأمین می‌کند و مهم‌ترین و راهبردی‌ترین شریک رژیم صهیونیستی بین کشورهای دارای اکثریت مسلمان به شمار می‌رود. آذربایجان حتی در طول تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه نیز همواره از پشتیبانی تل آویو کوتاهی نکرده است.

چالش‌های عادی‌سازی روابط بین دمشق و تل‌آویو

علاوه بر «توهم قدرت» اسرائیل و رؤیاپردازی‌های راستگرایان صهیونیستی برای سلطه بر منطقه، عوامل دیگری در مغایرت با تلاش‌های دمشق برای همگرایی با رژیم صهیونیستی مشاهده می‌شود:

اول؛ شکنندگی مشروعیت داخلی حاکمیت جولانی

رژیم تشکیل شده بعد از سقوط بشار اسد از مشروعیت سیاسی کافی یا بستر مردمی لازم برخوردار نیست و بیشتر در نتیجه ایجاد ائتلاف بین گروه‌های سلفی داخلی و منطقه‌ای شکل گرفته است، لذا هرگونه اقدامی برای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی می‌تواند باعث شورش داخلی یا شکاف گسترده در زیرساخت‌های حاکمیتی سوریه شود.

دوم؛ فقدان وجود دولت مرکزی

سوریه امروز یک دولت مرکزی به معنای سنتی خود به شمار نمی‌رود، بلکه یک دولت سرخورده و شکننده در ابعاد اداری و نظامی به شمار می‌رود که از تعدد در مراکز قدرت و نفوذ در داخل اراضی خود رنج می‌برد. این شرایط باعث شده عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی پیچیده‌تر از قبل باشد، چرا که جولانی توافق داخلی لازم را در این مسیر در اختیار ندارد.

سوم؛ وحشت از خشم افکار عمومی

با وجود کم رنگ شدن آرمان فلسطین در گفتمان رسمی عربی، اما بیشتر ملت‌های عرب، رژیم صهیونیستی را به عنوان دشمن شماره یک و اشغالگر اراضی خود می‌شناسند و از نظر آنها هرگونه عادی‌سازی با این رژیم، به معنای خیانت تلقی می‌شود و باب اعتراضات سیاسی و تضعیف هرچه بیشتر رژیم های حاکم را باز می‌کند.

حماس پاسخ خود به طرح آتش‌بس را تسلیم میانجی‌ها کرد

به گزارش آرمان آرا به نقل از شبکه الجزیره قطر، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) اعلام کرد که لحظاتی پیش پاسخ رسمی خود و سایر گروه‌های فلسطینی به پیشنهاد ارائه‌شده برای برقراری آتش‌بس را تحویل طرف‌های میانجی داده است.

حماس به جزئیات بیشتر و مفاد این پاسخ هیچ اشاره‌ای نکرده است.

پیش‌تر رادیو «ریشت بیت» اسرائیل گزارش داده بود که جنبش حماس در چارچوب گفت‌وگوهای مربوط به تبادل اسرا، خواستار بازگشایی گذرگاه رفح شده است.

بر اساس اظهارات منابع فلسطینی، این احتمال وجود دارد که رژیم صهیونیستی با این درخواست موافقت کند.

به گفته همین منابع، این درخواست از سوی حماس پاسخی نمادین و در عین حال ملی‌گرایانه به طرح مهاجرتی ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، تلقی می‌شود.

با این حال، هنوز مشخص نیست که حماس قصد دارد چه افرادی را از طریق این گذرگاه به غزه بازگرداند؛ آیا شامل رهبران یا فعالان برجسته خواهد بود یا خیر.

در صورت پذیرش این خواسته، برای نخستین‌بار از زمان آغاز جنگ، فلسطینی‌ها اجازه ورود به نوار غزه از طریق گذرگاه رفح را پیدا خواهند کرد.

این تحول می‌تواند نوعی کاهش تنش در امتداد محور «فیلادلفیا» به سمت داخل نوار غزه تلقی شود، هرچند ارتش اسرائیل هنوز نیروهایی را در این مسیر مستقر نگه داشته است.

از سوی دیگر، شبکه ۱۰ تلویزیون رژیم صهیونیستی پیش‌تر گزارش داده بود که طرف‌های میانجی، طرحی درباره تعداد اسیران فلسطینی مشمول تبادل ارائه داده‌اند.

در همین زمینه، یک منبع مطلع فلسطینی به سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی گفته که حماس در حال بررسی نسخه اصلاح‌شده‌ای از پیشنهاد تل‌آویو است؛ پیشنهادی که در آن نوعی انعطاف و عقب‌نشینی وسیع‌تر اسرائیل از نوار غزه لحاظ شده است.

همچنین گزارش‌ها حاکی است که چهارشنبه‌شب، میانجی‌ها نقشه‌هایی به حماس ارائه کرده‌اند که از جمله شامل حضور محدود نیروهای اسرائیلی در رفح و عقب‌نشینی ارتش این رژیم از محور موراگ می‌شود.

با این حال، به گفته منبع فلسطینی، هنوز روشن نیست که این پیشنهاد تا چه اندازه می‌تواند رضایت کامل حماس را برای پاسخ مثبت جلب کند.

پزشکیان: تجاوز رژیم صهیونیستی باعث تقویت انسجام ملی ایرانیان شد

به گزارش آرمان آرا، مسعود پزشکیان در گفتگویی با شبکه تلویزیونی الجزیره، به سوالات مجری این شبکه درباره تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به کشورمان، احتمال تکرار این تجاوز، موضع جمهوری اسلامی ایران درباره مذاکره و موضوعات و خطوط قرمز ایران برای مذاکره، تأثیرات تجاوز رژیم صهیونیستی بر جامعه ایران و رویکرد ایران برای ایجاد یک چهارچوب امنیت منطقه‌ای پاسخ داد.

متن کامل این گفتگو به شرح زیر است؛

مجری: ما در حال انجام یک گفتگوی اختصاصی با رئیس جمهوری هستیم که تنها چند هفته پیش هدف یک سوءقصد قرار گرفت؛ اقدامی که به گفته منابع رسمی، از سوی رژیم اسرائیل طراحی شده بود.

پزشکیان: بسم الله الرحمن الرحیم. اولاً خدمت شما مردم عزیز که صدای ما را می‌شنوند و تصویر ما را می‌بینند، سلام عرض می‌کنم. آنچه چند هفته قبل اتفاق افتاد، تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور ما بود؛ اقدامی که با زیر پا گذاشتن تمام قوانین بین‌المللی همراه بود. این حادثه، در ذهن من به‌عنوان پزشکی که حالا مسئولیت کشور را بر عهده دارد، این تصور را ایجاد کرد که در روند برخوردهای رژیم صهیونیستی و قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا، هیچ قانونی و هیچ چهارچوبی ملاک عمل نیست. آن‌ها به‌راحتی می‌توانند تمام قوانین را زیر پا بگذارند، به خانه مردم حمله کنند و به مکان‌هایی آسیب بزنند که طبق همین قوانین، حق چنین کاری را ندارند.

ادعاهایی که درباره دیپلماسی و حقوق بشر مطرح می‌شود، در عمل برای آن‌ها هیچ اهمیتی ندارد و می‌توانند خیلی راحت از کنار همه این مفاهیم عبور کنند. اگر بتوانند، حاضرند هر کسی را که مانع رسیدن به مقاصدشان باشد، از سر راه بردارند. اما آنچه خداوند می‌خواهد، طبیعتاً چیزی نیست که آن‌ها می‌خواهند. خداوند برای کشور ما، حاکمیت ما و مسیر ما، روندی را ترسیم کرده که عزت و سربلندی در پی خواهد داشت. یقیناً این مسیر به‌گونه‌ای رقم خورده که با اراده الهی گره خورده است.

در آن اتفاق، به‌تصور خودشان ابتدا فرماندهان نظامی ما را هدف گرفتند، سپس دانشمندان‌مان را ترور کردند و در نهایت قصد داشتند به سیاسیون نیز آسیب بزنند تا به‌زعم خود، کشور ما را به هرج‌ومرج بکشانند. اما خداوند نخواست و خواست او بالاتر از هر نقشه و توطئه‌ای عمل می‌کند.

آیا از نگاه شما، هدف اصلی این عملیات صرفاً ترور شخص رئیس جمهور ایران نبود، بلکه اهدافی فراتر از آن، نظیر براندازی کلیت نظام جمهوری اسلامی را دنبال می‌کرد؟

خب طبیعتاً آن چیزی که شما می‌بینید این است که آمریکا، در دوره ترامپ، صراحتاً می‌گفت که ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد. کاری که امروز با تبلیغات گسترده و فضاسازی در سطح بین‌المللی انجام می‌دهند، این است که دنیا و منطقه را بترسانند و ذهن‌ها را به‌سمتی ببرند که ایران یک تهدید است؛ ایران می‌خواهد سلاح هسته‌ای تولید کند، ایران می‌خواهد منطقه را به آشوب بکشد.

در حالی‌که ما قربانی ترور هستیم. ما آغازگر ناامنی نبوده‌ایم. این رژیم صهیونیستی است که منشأ جنگ، تشنج و بی‌ثباتی در منطقه بوده و فجایعی را رقم زده که بر اساس همان سیاست‌ها و نقشه‌هایی است که از گذشته در سر داشته؛ همان طرحی که در ذهن دارد برای تسلط از نیل تا فرات.

در سیاست ما، در نقشه راه جمهوری اسلامی ایران، چنین فکری هیچ‌گاه نبوده، نیست و نخواهد بود. ما همواره به حریم و تمامیت ارضی همه کشورهای اسلامی و حتی کشورهای غیر اسلامی احترام گذاشته‌ایم. ما هیچ‌گاه آغازگر جنگی نبوده‌ایم؛ همیشه از خودمان دفاع کرده‌ایم. اما اگر رژیم صهیونیستی قدرت پیدا کند، نه تنها ما، بلکه همه کشورهای اسلامی را هدف قرار خواهد داد تا به نیت‌های شومی که در سر دارد برسد و این را در عمل ثابت کرده است. سوریه کشوری بود که وارد گفتگو با آن‌ها شد، حتی با آمریکا مذاکره کرد، اما سوال اینجاست، چرا به سوریه حمله می‌شود؟ چرا سرزمین سوریه را با خاک یکسان می‌کنند؟ آیا این حق را دارند؟

دنیا که همه این اتفاقات را می‌بیند، باید بپرسد که بر اساس کدام قوانین بین‌المللی چنین فجایعی علیه مردم فلسطین، غزه، سوریه و حتی ایران در حال وقوع است؟ و اگر این رفتارها امروز با ما تمام شود، آیا فردا متوقف خواهند شد؟ مطمئن باشید اگر به اهدافشان برسند، کشورهای اسلامی دیگر را نیز مورد تجاوز قرار خواهند داد. این چیزی است که من با تمام وجود درک می‌کنم.

اجازه بدهید یک سوال مستقیم مطرح کنم، آقای دکتر. این تحلیل بارها مطرح شده که هدف اصلی این جنگ، دست‌کم از نگاه اسرائیل و نه لزوماً آمریکا، براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران است. آیا این تحلیل، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران است؟ یا بیشتر باید آن را یک برداشت رسانه‌ای یا تحلیل نخبگان تلقی کرد؟

ببینید، هیچ شکی در این نیست که رژیم صهیونیستی در تلاش است قدرت‌ها را در منطقه تکه‌تکه کند. بحث سلاح هسته‌ای، تهدید، یا مواردی از این دست، همه بهانه‌اند. آن‌ها چه تصوری داشتند که آمدند مراکز انتظامی ما را هدف قرار دادند؟ چرا تأسیسات آبی تهران را بمباران کردند تا آب به مردم نرسد؟ برای چه زندان‌ها را زدند؟ زندانی‌ها چه گناهی کرده بودند؟ مردمی که در آن مراکز حضور داشتند، جزو کدام طرف این درگیری بودند که مورد حمله قرار گرفتند؟

از نگاه من، هدف اصلی ایجاد ناآرامی و تشنج در کشور بود؛ بمباران از یک سو، زدن فرماندهان از سوی دیگر، با این تصور که ایران از نظر دفاعی فلج خواهد شد و در ادامه، مردم دست به اعتراض خواهند زد. و هم‌زمان، در هر منطقه‌ای، قومیت‌ها بلند خواهند شد و خواستار مناطق خودمختار خواهند شد. اما غافل از آنکه همه کسانی که در این سرزمین زندگی می‌کنند، به ایران پایبندند و حاضرند برای دفاع از آن جان بدهند. شما خوب می‌دانید که ما در کشورمان نارضایتی داریم، مردم ناراضی داریم؛ به دلیل عملکردهایی که گاهی ما داشته‌ایم، به خاطر برخوردهایی که نباید می‌کردیم. حتی کسانی که در زندان بودند، همان‌هایی که با ما مشکل داشتند، در جریان این تجاوزی که رژیم صهیونیستی و آمریکا رقم زدند، با تمام توان از کشور دفاع کردند. از ایران دفاع کردند و حمله را محکوم کردند. حتی اگر هیچ دستاوردی در این جنگ نداشتیم، همین که ملت را در دفاع از تمامیت ارضی متحد کرد، برای ما بزرگ‌ترین دستاورد بود.

رژیم صهیونیستی اکنون در سوریه به دنبال چیست؟ می‌خواهد آنجا را تجزیه کند. در فلسطین به دنبال چیست؟ قصد دارد مردم را از سرزمین خود بیرون کند. فجایعی که در آنجا در حال وقوع است، گواه همان نیت‌هاست. و اگر روزی نوبت به تحلیل آن رسید، درباره لبنان نیز باید صحبت کنیم که آنجا چه می‌خواهد بکند.

آیا به‌نظر شما، رژیم صهیونیستی قصد دارد ایران را هم تجزیه کند؟

اصلاً نه فقط در ایران، من اعتقاد دارم که چشم‌انداز رژیم صهیونیستی فراتر از این است. مگر نه اینکه شعار «از نیل تا فرات» متعلق به این رژیم است؟ خب چگونه می‌خواهد به چنین هدفی برسد؟ طبیعتاً باید این کشورها را تضعیف کند، در حالت ضعف نگه دارد و سپس با روندی که در پیش گرفته، پیشروی کند. هر روز در حال تجاوز است و در عین حال، در سطح جهانی مظلوم‌نمایی می‌کند که گویا دارد از خود دفاع می‌کند؛ اما در داخل منطقه، هر نوع تجاوز و خشونتی که از دستش برمی‌آید، اعمال می‌کند.

شما به غزه نگاه کنید. کودکان بی‌گناه چه گناهی کرده‌اند؟ دارند از گرسنگی می‌میرند. این سازمان‌های بین‌المللی، این حقوق بشر کجاست که نمی‌گذارد در مقابل دیدگان جهانی، آب و غذا به زنان و کودکان برسد؟ آیا این‌ها تهدیدی برای صهیونیست‌ها هستند؟ آیا نظامی‌اند؟ آیا قصد جنگ دارند؟ این‌ها در سرزمین خودشان هستند. کدام قانون اجازه چنین رفتاری را می‌دهد؟ کدام انسانیتی چنین برخوردی را مجاز می‌داند؟

من واقعاً شرمنده‌ام؛ اگر کسی انسان باشد، حتی با موجودات غیرانسانی هم حاضر نیست چنین رفتاری داشته باشد که امروز رژیم صهیونیستی با انسان‌ها دارد. در برابر چشمان دنیا، زنان و کودکان را می‌کشد. شما خودتان بهتر می‌دانید. شما تصویرها را پخش می‌کنید. بچه‌ای از گرسنگی در حال مرگ است، اما طبق کدام قانون اجازه نمی‌دهند آب و غذا به او برسد؟ خبرنگاران را می‌کشد؛ این دفاع از خود است؟ این رژیم به دیپلماسی، به دموکراسی، به حقوق بشر و به همه اصول شناخته‌شده بین‌المللی آسیب زده است.

ما چرا باید به جان هم بیافتیم؟ چرا باید با هم بجنگیم؟ ما در انتخابات یک شعار داشتیم، وحدت، انسجام در داخل و باور به اینکه ایران متعلق به همه ایرانیان است، نه یک جناح، نه یک گروه خاص. و فراتر از آن، باور داریم که ما با کشورهای همسایه خود برادریم. می‌توانیم در صلح و آرامش کنار هم زندگی کنیم.

در کردستان، ما با کردهای آن‌سوی مرز قوم‌وخویش هستیم. در آذربایجان، آذری‌های دو سوی مرز با هم خویشاوندند. در ترکمنستان، افغانستان و پاکستان هم همین‌طور. ما همه از یک ریشه هستیم. حالا آمده‌اند مرز کشیده‌اند، ایرادی ندارد؛ مرزها سر جای خودشان، اما ما برادر و خواهر هستیم. دین، اعتقاد و باور ما مشترک است. هیچ لزومی ندارد با یکدیگر بجنگیم. باید به هم کمک کنیم؛ در مسائل اجتماعی، علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی. این باور ماست.

اما رژیم صهیونیستی این‌گونه نیست. این رژیم یک غده سرطانی است. از ابتدا با تجاوز و اشغال سرزمین‌های مسلمانان به‌وجود آمده و هنوز هم به آنچه گرفته قانع نیست. هر روز بیشتر می‌خواهد. بهانه‌اش هم این است که دیگران تهدیدش می‌کنند. اما در واقع، این اوست که مردم را از سرزمین‌شان بیرون کرده و بعد می‌گوید این‌ها تهدیدند. اگر کسی را از خانه خودش بیرون کنند، آن فرد چه باید بکند؟ بگوید چشم، خداحافظ، حق با شما بود؟ این نیت واقعی رژیم صهیونیستی است.

من می‌خواهم به همان جنگی که آغاز شد برگردم. واقعاً دیدیم که این جنگ با یک حمله گسترده اسرائیل شروع شد؛ با ترور نظامیانی که در ایران بودند و بعد هم حمله به مراکز نظامی، امنیتی و حتی اقتصادی، تا جایی‌که محل حضور مردم هم هدف قرار گرفت. در نهایت رسیدیم به همان جلسه‌ای که جناب‌عالی در آن حضور داشتید؛ جلسه‌ای با مسئولان ارشد نظام، جایی‌که سعی کردند چهره‌های سیاسی کشور را هم ترور کنند.

در اینجا، یک مسئله جدی مطرح می‌شود؛ چه در داخل و چه در خارج از کشور، نفوذ اسرائیل. برخی معتقدند اسرائیل توانسته در داخل ایران نفوذ کند، یا به‌تعبیر دیگر، در «جنگ سایه» موفق عمل کرده است. شما این موضوع را چطور ارزیابی می‌کنید؟ مخصوصاً با توجه به اینکه برخی مسئولان جمهوری اسلامی نیز گفته‌اند که بله، نفوذ وجود دارد و ما در تلاش هستیم برای پیشگیری.

آنچه شما از آن با عنوان نفوذ یاد می‌کنید، طبیعتاً محل تردید نیست. همه دولت‌ها در همه کشورها، شبکه‌هایی دارند؛ این قاعده‌ای شناخته‌شده است. شما به‌خوبی می‌دانید که چند سال پیش حتی اتاق‌های رؤسای جمهور کشورهای اروپایی هم توسط آمریکا شنود می‌شد. اما اینکه امروز چگونه چنین فاجعه‌ای رقم خورده، از نگاه من موضوع اصلی نفوذ به‌تنهایی نیست؛ بلکه عامل مؤثرتر، تکنولوژی است. تکنولوژی‌هایی که گاهی آگاهانه و گاهی ناآگاهانه در دست داریم و مدام با خود حمل می‌کنیم. همان‌طور که در لبنان با پیجرها چه کردند؛ از ابزاری که در اختیار مردم بود استفاده کردند و هر وقت که خواستند، آن را منفجر کردند.

این تلفن‌های همراهی که دست ماست، به‌راحتی می‌توانند عادت‌های انسان‌ها، محل استراحت، تردد و سبک زندگی افراد را رصد کنند؛ و بعد بر اساس همین داده‌ها، نقشه‌های شوم خود را اجرا کنند. بنابراین، فقط نفوذ نبوده که این حوادث را ممکن کرده، بلکه فناوری‌هایی است که اکنون در اختیار آن‌هاست و در نهایت توسط آمریکا و قدرت‌های بزرگ کنترل و هدایت می‌شود.

این ابزارها کارهایی را ممکن می‌سازند که در گذشته برای انجام‌شان باید صدها نیروی انسانی استخدام می‌شد. حالا با همین تکنولوژی، کارهایی را انجام می‌دهند که امروز شاهد آن هستیم. اما باز هم باید برگردم به اصل موضوع، اگر این افراد انسان هستند و از انسانیت بویی برده‌اند، اگر با من مشکل دارند، با خانواده من چه خصومتی دارند؟ در کدام قانون بین‌المللی مجاز است که به‌خاطر یک نفر، یک خانواده یا یک محله را قربانی کنند؟

این رفتارها نه قابل دفاع است و نه قابل توجیه. چطور برخی رسانه‌های خارجی می‌نشینند و از چنین رفتارهای غیرانسانی دفاع می‌کنند؟ چطور قدرت‌های جهانی از این جنایات حمایت می‌کنند و ابزار کشتار در اختیارشان می‌گذارند؟ در کجای دنیا چنین چیزی پذیرفتنی است؟ اگر قرار است کسی در میدان جنگ کشته شود، با کسی بجنگند که با آن‌ها درگیر است، نه با زنان و کودکان بی‌گناه و بعد، همین کسانی که چنین فجایعی را رقم می‌زنند، در رسانه‌ها از دموکراسی، حقوق بشر و کودکان سخن می‌گویند. اگر در ایران، در جریان یک واقعه، فردی جان خود را از دست داده، همان یک اتفاق را دست‌مایه کردند تا کل ملت، کل نظام و تمام کشور را متهم به نقض حقوق بشر کنند. ما اگر اشتباهی کردیم، پذیرفتیم، اما آیا این به‌معنای آن است که همه ما فاسدیم و ضد بشر؟ در حالی‌که آن‌ها در برابر دیدگان جهانی، روزانه صدها و هزاران انسان را می‌کشند و جهانِ به‌اصطلاح متمدن، در سکوت کامل است.

بله، نفوذ وجود دارد. در همه جا هست. اما ابزار و تکنولوژی که امروز وجود دارد، از خودِ نفوذ هم خطرناک‌تر است. هیچ‌کس نمی‌داند ابزارهایی که به کشورهای مسلمان فروخته‌اند، اگر روزی صاحبان آن‌ها تصمیم بگیرند استفاده نکنند یا بخواهند آن‌ها را متوقف کنند، آیا این ابزارها کار خواهند کرد یا نه؟ کافی است قطعه‌ای کوچک در آن‌ها تعبیه شده باشد؛ اگر نیت آن‌ها با نیت ما یکی نباشد، همان دستگاه را از راه دور از کار می‌اندازند و حتی منهدمش می‌کنند.

ما فقط تصور می‌کنیم، ابزار دارند به ما می‌دهند، درحالی‌که این‌طور نیست. این همان چیزی است که همه کشورهای اسلامی باید متوجه آن باشند، آن‌ها هرگز با نیت خیر، دنبال کمک به ما مسلمان‌ها نیستند.

جناب رئیس جمهور، یک سوال مهم وجود دارد. از همان زمانی که جنگ آغاز شد و پس از آن به آتش‌بس رسید، روایت جمهوری اسلامی ایران از این درگیری، روایتی مبتنی بر پیروزی بوده است. ما از زبان مسئولان ایرانی بارها شنیده‌ایم که جمهوری اسلامی در این جنگ پیروز شده است.

سوال اینجاست، با توجه به تمام خسارت‌هایی که وارد شده، ترورهایی که در داخل کشور رخ داده، آسیب‌های اقتصادی، نظامی، امنیتی و حتی انسانی، این روایت پیروزی بر چه مبنایی استوار است؟ دقیقاً بر اساس چه شاخص یا واقعیتی می‌توان گفت که ایران در این جنگ پیروز شده است؟

هیچ جنگی برنده ندارد. مگر آن‌ها پیروز شدند؟

آن‌ها می‌گویند پیروز شده‌ایم.

دفعنا و دفعت الله عنا. یک‌بار آن‌ها می‌زدند، یک‌بار ما می‌زدیم. آن‌ها هم همان صدماتی را دیدند که ما دیدیم. اما تفاوت این‌جاست، ما برخلاف قوانین بشری عمل نکردیم، ولی آن‌ها هیچ قانون بشری را رعایت نکردند. ما به هیچ خانه‌ای در آنجا حمله نکردیم، آنجا را بمباران نکردیم، آب و زیرساخت‌های غیرنظامی را تخریب نکردیم. اما آن‌ها هر کاری از دست‌شان برمی‌آمد انجام دادند. اینکه بگویند پیروز شدند؟ ما هم آن‌ها را زدیم، آن‌ها هم ما را زدند. ولی ما از یک جنبه مهم پیروز شدیم، انسجام و وحدتی که در کشور به‌وجود آمد. این انسجام، این قدرت، پیش از آن در این سطح وجود نداشت. اگر از این زاویه نگاه کنید، ما پیروزیم.

از نظر آسیب، بله، به ما هم صدمه زدند و ما هم به آن‌ها. اگر تصور می‌کردند که می‌توانند جنگ را تا آخر ادامه دهند، حتماً ادامه می‌دادند؛ همان‌طور که امروز هر روز بر سر مردم بی‌گناه غزه بمب می‌ریزند. چون آن مردم قدرت دفاع ندارند، چون چیزی ندارند. آن‌ها چه گناهی کرده‌اند که باید هر روز هدف قرار بگیرند؟ چرا دست از سر آن‌ها برنمی‌دارند؟ در نتیجه، این‌طور نیست که آن‌ها پیروز شده‌اند و ما شکست خورده‌ایم. آن‌ها زدند و ما هم زدیم. آن‌ها آسیب دیدند و ما هم دیدیم. اما ما یک دستاورد بزرگ داشتیم، شکستن گنبد آهنین و آن ابهتی که از خودشان ساخته بودند. با وجود همه پشتیبانی‌هایی که از سوی آمریکا و دیگران از آن‌ها صورت گرفت، گنبدشان آهنی نبود؛ نه تنها گنبد آهنی خودشان، بلکه گنبدهایی که در منطقه با کمک آن‌ها ساخته شده بود هم نتوانستند تاب بیاورند.

و این، دستاوردی افتخارآمیز است که با توان کارشناسان و متخصصان خودمان به دست آمد. برای همین هم هست که آن‌ها با دانشمندان ما دشمنی دارند. چون نمی‌خواهند در جوامع اسلامی آگاهی و فهم رشد کند. آن‌ها نوکر می‌خواهند، اما مسلمانان زیر بار نوکری هیچ قدرتی نمی‌روند. کسی که در برابر خدا سر فرود می‌آورد، دیگر در برابر بندگان خدا سر خم نخواهد کرد. این، باوری است که ما داریم.

کاری که رژیم صهیونیستی با ما کرد، باعث شد انسجام و اتحاد داخلی ما تقویت شود. حتی کشورهای همسایه، کشورهای مسلمان، اکثریت‌شان در این ماجرا با ما همدردی کردند و رژیم صهیونیستی را قاطعانه محکوم کردند؛ یک‌صدا و بی‌سابقه. هیچ‌وقت سابقه نداشته که کشورهای منطقه این‌گونه صریح از ایران حمایت کنند. چون می‌دانستند متجاوز چه کسی‌ست. ما در میز مذاکره بودیم. ما داشتیم گفتگو می‌کردیم. آن‌ها ناجوانمردانه حمله کردند. البته ما در آن‌ها مردانگی‌ای نمی‌بینیم که بگوییم نامردی کردند. انسانیتی هم در آن‌ها نمی‌بینیم. فقط لباس دروغین حقوق بشر و انسانیت را به تن کرده‌اند. حداقل انسانیت ایجاب می‌کند که آب، غذا و داروی یک منطقه غیرنظامی را نبندند. حداقلش این است که کودک را از گرسنگی به مرگ نکشانند. این دیگر بدیهی‌ترین چیزهاست.

برخی کشورهای منطقه گفته‌اند که اسرائیل از آن‌ها درخواست آتش‌بس کرده است. آیا در جریان جنگ، چنین درخواست‌هایی به‌صورت رسمی از طریق این کشورها به دست جمهوری اسلامی ایران رسیده؟ یعنی واقعاً اسرائیل از طریق برخی کشورهای منطقه برای میانجی‌گری یا اعلام تمایل به آتش‌بس، پیامی به ایران فرستاده است؟

رژیم صهیونیستی این حمله را با اجازه آمریکا انجام داد. از نظر من، بدون اجازه آمریکا هرگز نمی‌توانست دست به چنین اقدامی بزند. بنابراین وقتی آمریکا به او گفت دست بردار، عقب نشست. گنبد آهنین‌ش هم که حالا دیگر آن تصوری را که طی این سال‌ها ساخته بودند، از دست داده. از زمانی که رژیم صهیونیستی آن سرزمین را اشغال کرده، تا امروز، چه کسی توانسته بود به اورشلیم یا شهرهای اصلی آن‌ها حمله کند؟ هیچ‌کس. آن ابهت، حالا شکسته است.

حتی اگر فقط یک گلوله هم باشد، موضوع فراتر از عدد و آمار است. آن‌ها تا پیش از این اجازه نمی‌دادند خبرنگاران جایی را ببینند. اما حالا خبرنگاران ما از ایران می‌روند، همه‌جا را می‌بینند. آن‌ها از جاهایی ضربه خوردند که حتی صدایش را هم درنمی‌آوردند. در نتیجه، آن ابهتی که ساخته بودند، شکست. و الان تمام تلاش‌شان این است که آن تصویر، آن قدرت‌نمایی گذشته را دوباره بازسازی کنند. طبیعی است که ما از نظر تکنولوژیک، در برخی حوزه‌ها، تجهیزات پیشرفته مثل هواپیماهای خاص و بعضی ابزارها را نداریم. اما ما قدرت دفاعی داریم و اگر بخواهند ادامه بدهند، می‌توانند ضربه‌های سنگین‌تری هم بخورند. ما دنبال جنگ نیستیم. ما دنبال ناآرامی نیستیم. ما فقط از خودمان دفاع کردیم.

جناب رئیس جمهور، آیا دیگر نگرانی‌ای درباره احتمال آغاز موج دوم جنگ وجود ندارد؟ نشانه خاصی در این زمینه مشاهده نمی‌کنید؟

ببینید، از نظر اعتقادی، حضرت علی علیه‌السلام در یکی از خطبه‌هایشان می‌فرمایند: «ولا تدفعن صلحاً دعا إلیه عدوک إذا رضیتَه، فإن فی ذلک راحة للجند، واطمئناناً للبلاد، وأمناً للهموم، وسکناً للناس.»

ما هیچ اطمینانی به آن‌ها نداریم. هر لحظه ممکن است دوباره همان مسیر را طی کنند. ممکن است طمع کنند و بار دیگر دست به تجاوز بزنند. بر همین اساس، نیروهای مسلح ما با قدرت، خودشان را برای هرگونه تجاوز احتمالی آماده کرده‌اند. اما ما آغازگر هیچ جنگی نخواهیم بود. ما شروع‌کننده نخواهیم بود. این همان چیزی‌ست که آن‌ها در سطح جهان برعکس جلوه می‌دهند و تبلیغ می‌کنند که گویا ایران عامل ناامنی در منطقه است.

من همان روزی که رأی آوردم، اولین اتفاقی که افتاد این بود که آمدند اسماعیل هنیه را ترور کنند. نامردها، اسماعیل هنیه چه گناهی کرده بود؟ او به یک کشور آمده بود؛ کدام قانون، کدام نظام حقوق بشری به آن‌ها اجازه می‌دهد چنین کاری انجام دهند؟

اگر حقوق بشر و سازمان مللی وجود داشت که واقعاً معیارهای انسانی داشت، این تجاوزها و رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی را متوقف می‌کرد. اما می‌بینیم که نه‌تنها متوقف نمی‌کند، بلکه وقتی دادگاه لاهه کسی را محکوم می‌کند، آمریکا خودش دادگاه را محکوم می‌کند! چون آن محکومیت به ضررش بوده.

هر چیزی که به ضرر نگاه آن‌ها باشد، از نظرشان محکوم است. و هر چیزی که به نفع‌شان باشد، ولو غیرانسانی و خلاف قانون، مجاز است.

ما بر اساس اعتقادات و باورهایمان، این منطق را نمی‌پذیریم. مسلمان‌ها توانایی دارند. مسلمان‌ها اگر با هم متحد شوند، می‌توانند در برابر ظلم و ستم بایستند، به هم کمک کنند و جامعه‌ای بسازند که منطقه را مملو از امنیت، انسانیت، رشد و ترقی کند؛ و با همه کشورهای جهان در صلح و آرامش زندگی کنند.

اسلام یعنی سلامتی. اسلام یعنی اینکه شما سالم بمانید، ما هم سالم بمانیم. اما متأسفانه ما با دنیایی نامرد سروکار داریم.

رئیس جمهور آمریکا، آقای دونالد ترامپ، گفته است که حمله‌ای که ایالات متحده به سه مرکز هسته‌ای ایران انجام داده، باعث شده تأسیسات فردو و کل برنامه هسته‌ای ایران نابود شود.

سوال من این است، آیا شما این سخنان را صرفاً یک موضع‌گیری سیاسی تلقی می‌کنید؟ و نکته دوم، واقعاً تأسیسات هسته‌ای ایران، به‌ویژه سایت فردو، تا چه حد آسیب دیده‌اند؟

ببینید، بخش‌هایی که الان دیگر به آن‌ها دسترسی نداریم، همان قسمت‌هایی‌ست که آن‌ها زده‌اند؛ ورودی‌ها را هدف قرار دادند. اما توان هسته‌ای ما نه در فردو است، نه در نطنز، نه در اصفهان، نه در هیچ نقطه‌ای که آن‌ها هدف قرار دادند؛ توان هسته‌ای ما در اندیشه و مغز نیروی انسانی ماست.

ما هیچ‌گاه قرار نبوده و نیست که به سمت سلاح هسته‌ای برویم. آنچه ترامپ می‌گوید که ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد، اصلاً موضوع ما نیست. این مسئله، یک باور دینی است. یک فتوا و دستور صریح از سوی رهبری جمهوری اسلامی است. و وقتی چنین باوری وجود دارد، هیچ سیاستمداری که در این نظام زندگی و فعالیت می‌کند، نمی‌تواند برخلاف آن عمل کند. اعتقاد نظام جمهوری اسلامی ایران این است که ما نباید سلاح هسته‌ای داشته باشیم. سلاح هسته‌ای ابزاری است وحشیانه، کور، که تر و خشک را با هم می‌سوزاند. از نگاه انسانی و اعتقادی، این کاملاً مردود است.

ما به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. ما عضو NPT هستیم، در چهارچوب همان معاهده بین‌المللی داریم عمل می‌کنیم. سوال این است، چرا همان NPT، همان آژانس انرژی اتمی، طبق قوانین خودش با ما رفتار نمی‌کند؟ ما هر وقت از چهارچوب‌ها خارج شدیم، بیایند بگویند شما تخلف کرده‌اید.

ما که تحت نظارت آن‌ها بودیم. آن‌ها می‌آمدند، بازرسی می‌کردند، بر همه‌چیز اشراف داشتند. پس چرا همان نهادها، طبق همان قوانین، این تجاوزات را محکوم نکردند؟ طبق قوانین بین‌المللی، حمله به تأسیسات هسته‌ای ممنوع است؛ هیچ دولتی حق چنین کاری را ندارد. چرا این حملات را محکوم نکردند؟

متأسفانه، این واقعیتی‌ست که ما در جهان امروز با آن مواجهیم. اما پاسخ ما روشن است، ما به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. ما به‌دنبال امنیت، ثبات و پیشرفت در چهارچوب تعهدات‌مان هستیم.

آقای دکتر، آن‌ها می‌گویند ایران نباید هیچ برنامه‌ای برای غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد. پاسخ شما چیست؟

این بر اساس کدام قانون بین‌المللی است؟

طبق قوانین خودشان.

خب، آیا باید چنین چیزی را بپذیریم؟ مگر در دنیا قوانینی وجود ندارد؟ مگر این سازمان‌ها برای همین ایجاد نشده‌اند؟ اگر قرار است این قوانین فقط ابزاری باشند در دست عده‌ای خاص، پس این سازمان‌ها را جمع کنند. همه این ساختارها، اگر فقط در اختیار کسانی باشد که هر جا دل‌شان خواست محکوم کنند و هر قدرتی را که بخواهد بر اساس همان چهارچوب‌ها روی پای خودش بایستد، در نطفه خفه کنند، پس فرقش چیست؟

ما می‌خواهیم در چهارچوب قوانین بین‌المللی زندگی کنیم. اگر روزی از این قوانین عدول کردیم، بله، بیایند و با ما برخورد کنند. اما وقتی در همین چهارچوب حرکت می‌کنیم، چرا باید به ما زور بگویند؟ چرا باید دنیا بپذیرد که برخی کشورها، مانند همین رژیم صهیونیستی، از هیچ قانونی تبعیت نکنند؟

این رژیم نه NPT را قبول دارد، نه معاهده منع سلاح‌های هسته‌ای را، نه هیچ‌یک از قوانین بین‌المللی را رعایت می‌کند. همه چیز را زیر پا می‌گذارد. اما چرا این سازمان‌ها با آن برخورد نمی‌کنند؟ و اگر هم برخورد کنند، آمریکا همان سازمان را محکوم می‌کند! این نشانه‌ای از زورگویی، قلدری و بی‌عدالتی نیست؟

ما در باور اعتقادی‌مان یاد گرفته‌ایم که نباید زیر بار زور برویم. ما برای درمان بیماران‌مان به فناوری هسته‌ای نیاز داریم. برای پیشرفت در صنعت و کشاورزی به این دانش نیاز داریم. چرا نباید این علم را داشته باشیم؟ کدام منطق، کدام روند علمی و انسانی می‌گوید کشورها حق ندارند که بتوانند به سمت دانش بروند؟

چرا ما نباید یاد بگیریم؟ چرا کشورهای اسلامی نباید صاحب دانش هسته‌ای باشند؟ فرقی نمی‌کند، ما یا هر کشور اسلامی دیگر؛ اگر روزی کسی به سمت سلاح هسته‌ای رفت، جلو او را بگیرند. ما خودمان با ساخت سلاح هسته‌ای مخالفیم. ما با هرگونه جنگ‌افروزی، چه در منطقه و چه در جهان، مخالفت داریم.

جناب رئیس جمهور، غنی‌سازی اورانیوم چطور؟ آیا ایران آمادگی دارد که از آن صرف‌نظر کند؟

اصلاً این‌ها چیزهایی نیست که «از دست» برود. این توان، این دانش، این مهارت‌ها، در ذهن و قدرت انسانی دانشمندان ماست. آن‌ها آمدند و بخش‌هایی را زدند و تصورشان این است که همه‌چیز از بین رفته؛ اما ذهن را نمی‌شود زد.

چرا با دانشمندان ما دشمنی دارند؟ چرا با علم دشمن هستند؟ چون از آگاهی و از دانایی می‌ترسند. از فهمیدن مسلمان‌ها می‌ترسند. آن‌ها نگاه‌شان به منابع و ذخایر کشورهای اسلامی‌ست، نه به پیشرفت و توانمندی ملت‌های مسلمان. وقتی این منابع را ببرند، همان مردم را هم با همان نگاه ابزارگونه و تحقیرآمیز نگاه می‌کنند؛ نگاهی که می‌گوید می‌شود نابودشان کرد.

در نگاه آن‌ها، ما انسان نیستیم. این‌جاست که تفاوت در باور و درک ما با آن‌ها مشخص می‌شود.

اجازه بدهید یک سوال مستقیم بپرسم، جناب رئیس جمهور، آیا غنی‌سازی اورانیوم در داخل خاک ایران در آینده ادامه خواهد داشت؟ البته در چهارچوب قوانین بین‌المللی.

بله.

و ایران هیچ آمادگی ندارد که چه در میز مذاکره و چه در شرایط جنگ، این ثروت ملی خود را از دست بدهد، درست است؟

مذاکره برای چیست؟ مذاکره یعنی چه؟ ما چگونه می‌توانیم با هم مذاکره کنیم، وقتی که اصل مذاکره باید بر مبنای «برد-برد» باشد؟ اگر قرار باشد یک طرف فقط دستور بدهد و طرف دیگر مجبور باشد بپذیرد، این دیگر مذاکره نیست. آیا این را می‌توان اسم این را گذاشت مذاکره؟

وقتی من می‌آیم با شما گفتگو می‌کنم و شما می‌گوئید هرچه من گفتم باید قبول کنی و اگر قبول نکردی نابودت می‌کنم، این دیگر گفتگو نیست.

مذاکره باید در یک چهارچوب باشد. باید قوانینی وجود داشته باشد که همه انسان‌هایی که روی این کره خاکی زندگی می‌کنند، بتوانند طبق آن قانون، در کنار هم، در صلح و آرامش زندگی کنند.

سازمان‌هایی که در جهان تأسیس شده‌اند، برای همین هدف بوده‌اند، گفتگو، مذاکره، تعامل. نه اینکه فقط یک‌طرفه حرف بزنیم و بگوییم همه باید تسلیم شوند. اگر همه قوانینی که وضع شده بی‌اثر باشند و اگر هرچه ما گفتیم شما باید سر خم کنید، پس چرا اسمش را می‌گذارند جامعه بین‌المللی؟ چرا قوانین؟ چرا اصول مشترک؟

خب این چه گفتگو و مذاکره‌ای است؟

خب، ایران در حال حاضر بر چه مبنایی اعلام کرده که آمادگی دارد با آمریکا وارد مذاکره شود؟

ما در چهارچوب قوانین بین‌المللی، آمادگی مذاکره داریم. رئیس جمهور آمریکا، آقای ترامپ، گفته بود که ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. ما هم همین را قبول داریم.

هرگونه ارزیابی یا نظارتی که بخواهند انجام دهند، ما آماده‌ایم. مگر نه اینکه نیت ما این است که به سمت سلاح هسته‌ای نرویم؟ خب، برای همین هم آماده‌ایم که سازمان‌های بین‌المللی بیایند و نظارت داشته باشند.

ما همیشه در چهارچوب نظارت آن‌ها بوده‌ایم. اگر روزی قدمی از چهارچوب قوانین بین‌المللی خارج شدیم، بیایند و با ما برخورد کنند. اما تا وقتی در همین چهارچوب حرکت می‌کنیم، مذاکره هم باید بر همین اساس باشد، قانون‌مند، شفاف و محترمانه.

آیا این منطق، هنوز هم بعد از پایان جنگ پابرجاست؟

بله، این منطق همچنان پابرجاست. ببینید، کره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، در مقیاس این کهکشان، چیزی نیست جز یک اتاق کوچک. اصلاً کره زمین در این جهان عظیم عددی نیست. ما آدم‌هایی هستیم روی این کره خاکی، که خودمان هم عددی به حساب نمی‌آییم، اما این‌همه حرف می‌زنیم، جنگ راه می‌اندازیم، خون می‌ریزیم؛ برای چه؟

برای اینکه همه منطقه بشود مال آمریکا؟ یا مال دیگران؟ آخر قرار است چه کاری انجام دهند؟

آرزو و منطق ما این است که همه انسان‌ها در صلح، در آرامش و در رفاه زندگی کنند. این منطقی‌ست که قبل و بعد از جنگ همواره به آن باور داشته‌ایم.

برخی در جهان غرب و حتی در منطقه خود ما، این ادعا را مطرح می‌کنند که ایران بعد از جنگ اخیر ضعیف شده؛ و آمریکا قصد دارد یک میز مذاکره جدید شکل دهد تا ایران در آن، در زمینه‌هایی مثل غنی‌سازی، برنامه موشکی و برنامه هسته‌ای کوتاه بیاید.

یعنی بعد از همه این‌ها، رژیم صهیونیستی بیاید به‌راحتی ما را بزند، راه‌ها را ببندد، ما را بکشد و ما هم بگوییم بفرمائید، تسلیم شدیم؟ این همان چیزی است که برخی‌ها می‌خواهند. من فقط یک چیز از این‌ها می‌خواهم، بیایند یک ارزیابی واقعی از مردم ایران انجام بدهند. این را بلدند، ارزیابی کردن را بلدند! حتی اگر بپذیریم که در این جنگ هیچ دستاوردی نداشتیم، فقط همین یک دستاورد کافی‌ست که ملت ما در مقابل این تجاوز متحد شد؛ و این بزرگ‌ترین دستاورد است.

ملتی که متحد شود، هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را شکست دهد. اگر من را شهید کنند، صد نفر مثل من، هزاران نفر مثل من را از بین ببرند، اما ملتی که به عزت و سربلندی کشورش باور دارد و به آب و خاک خود پایبند است، هیچ‌گاه شکست نخواهد خورد.

ما در میز مذاکره هستیم و الان هم مردم ما هستند که باید ارزیابی شوند. اگر این تحلیل‌گران صادق باشند، باید بپذیرند که این اتفاق، وحدت و انسجام مردم را بیشتر کرده است. حتی برخی می‌گویند نباید مذاکره کنیم و تعدادشان هم کم نیست. اما بالاخره، دیپلماسی یک راه است؛ راهی برای رسیدن به صلح و آرامش. ما به دنبال آرامش هستیم، نه تنش. ما دنبال گفتگو هستیم، نه جنگ.

رژیم صهیونیستی تصور می‌کرد اگر حمله کند، مردم به خیابان‌ها می‌ریزند؛ اما عکس آن اتفاق افتاد. مردم آمدند پشت حاکمیتی که حتی برخی از آن‌ها با همین حاکمیت مسئله داشتند. این یعنی ما آن ضعفی را که داشتیم، حالا به قدرت تبدیل کرده‌ایم. ما در دولت، خود را موظف می‌دانیم که قدردان این مردم باشیم. همان‌طور که تلاش می‌کنیم مشکلات‌مان را در منطقه حل کنیم، باید با مردم خودمان هم طوری رفتار کنیم که بدانند ما خدمتگزار آن‌هاییم. ما نیامده‌ایم که به مردم امر و نهی کنیم. آمده‌ایم که تا جایی که از دست‌مان برمی‌آید، برای آن‌ها خدمت کنیم.

در واقع، رژیم صهیونیستی و آمریکا با این اقدام‌شان، یک لطف هم کردند. مردم ما را در داخل و خارج، نسبت به آب و خاک‌شان متحدتر کردند. نسبت به ایران‌شان متحدتر کردند. هر ایرانی، تمامیت کشورش را می‌خواهد و از هرگونه تجزیه یا تحقیر ملی بیزار است.

آن‌هایی که در رسانه‌ها می‌نشینند و به‌نام ایران، حرف‌هایی علیه این سرزمین می‌زنند، ایرانی نیستند. آن‌ها مأمورند، اجیر شده‌اند. چون اگر واقعاً ایرانی بودند، هیچ‌وقت سرزمین خودشان را به هیچ قیمتی نمی‌فروختند.

اگر میز مذاکره‌ای میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا تشکیل شود، خطوط قرمز ایران در این مذاکرات چه خواهد بود؟

چهارچوب ما، قوانین بین‌المللی است. ما هیچ چیزی فراتر از آن چهارچوب نمی‌خواهیم.

ببینید، در هر جامعه‌ای، حتی در کشورهایی که ما امروز در آن‌ها زندگی می‌کنیم، وقتی مجلس یا پارلمان قانونی تصویب می‌کند، همه موظف‌اند از آن قانون تبعیت کنند. ممکن است افراد سلایق یا ذهنیت‌های متفاوتی داشته باشند، اما وقتی آن موضوع تبدیل به قانون شد، برای اینکه بتوانیم کنار هم زندگی کنیم و اختلافات‌مان را حل کنیم، باید در چهارچوب همان قانون با هم رفتار کنیم.

دنیای امروز، اگر واقعاً متمدن است، باید همین منطق را در سطح بین‌المللی هم رعایت کند. اگر می‌گویند جامعه جهانی، اگر سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی وجود دارند، باید همه کشورها را از جمله ایران در چهارچوب قوانین بین‌المللی بپذیرند.

ما هیچ خط قرمزی نداریم جز همان قوانین بین‌المللی. اما اگر قرار است خارج از آن قوانین با ما رفتار کنند، اگر قرار است زور بگویند، اعتقاد ما و باور ما این است که نباید زیر بار زور برویم.

این همان چیزی است که برای ما خط قرمز است، احترام به قانون و رد هرگونه زورگویی. وقتی دنیا نشسته و قوانینی نوشته برای اینکه ملت‌ها بتوانند در صلح و آرامش با هم زندگی کنند، باید با ما هم طبق همان قوانین برخورد کنند؛ نه بیشتر و نه کمتر.

یعنی می‌توانم از سخنان شما این‌طور برداشت کنم که ایران حاضر نیست از برنامه غنی‌سازی اورانیوم، در چهارچوب قوانین بین‌المللی، دست بکشد؟ و درباره برنامه موشکی نیز همین‌طور است؟

اصلاً قانون ما، منطق ما، این است که موشک را برای چه می‌خواهیم؟ بیایید نگاهی به ۲۰۰ سال گذشته ایران بیندازید. ما به کدام کشور تجاوز کرده‌ایم؟ آن‌ها مدام تلاش می‌کنند از ایران، یک کشور متجاوز بسازند. اما آیا حتی یک مورد در ۲۰۰ سال گذشته وجود دارد که ایران به کشوری حمله کرده باشد؟

ما تمامیت ارضی کدام کشور را تهدید کرده‌ایم؟ چه کسی را ترور کرده‌ایم؟

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تنها خواستیم روی پای خودمان بایستیم، اما از همان سال اول، ترور آغاز شد، دانشمندان ما را زدند، روحانیون ما را زدند، سیاسیون ما را هدف قرار دادند. تا همین امروز که زندگی می‌کنیم، هر کاری کردند تا ما را زمین‌گیر کنند؛ اما نتوانستند.

با همین اقدامات، تصور می‌کردند که می‌توانند طومار ایران را در هم بپیچند. اما نتیجه‌اش این شد که ما بیشتر به این باور رسیدیم که نباید در برابر دشمن خارجی اختلاف داشته باشیم. این منطق، درباره کشورهای اسلامی هم صادق است. ما با تمام کشورهای اسلامی، پیوند برادری داریم. آن‌ها برادران ما هستند. هر کاری که از دست‌مان بر بیاید برای رشد و توسعه آن‌ها انجام خواهیم داد.

ما هیچ نگاه یا طمعی به تمامیت ارضی هیچ کشور اسلامی نداریم. حتی به هیچ کشوری در دنیا چنین نگاهی نداریم. ما می‌توانیم با هم روابط سالم و سازنده داشته باشیم، بر اساس قوانینی که خودمان تدوین کنیم، تا امنیت و صلح برای همه برقرار شود؛ بر اساس عدالت و انصاف، همان چیزی که خداوند و پیامبران الهی آورده‌اند، اینکه عدالت را در جامعه برقرار کنیم. تمام کتاب خدا برای این است که حق و عدالت در جامعه پیاده شود، نه ظلم، نه تجاوز.

در پاسخ ایران به حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای، یکی از اقدامات، هدف قرار دادن پایگاه «العدید» در قطر بود. پس از این حمله، طبق گزارش‌ها، تماسی بین جناب‌عالی و امیر دولت قطر برقرار شد و گفته شده که رئیس جمهور ایران در این تماس ابراز تأسف کرده است.

از آنجا که روایت ایران با روایت رسمی قطر در این‌باره متفاوت به‌نظر می‌رسد، پرسش این است، آیا آنچه اتفاق افتاده، تأثیر خاصی بر روابط دو کشور خواهد گذاشت؟ یا اینکه موضوع در مسیری آرام و مشخص پیش خواهد رفت؟

بنده در این خصوص تلفنی با امیر محترم قطر گفتگو کردم و همچنین با مقامات سایر کشورهای اسلامی از جمله عمان، امارات، عربستان و مصر نیز صحبت شد. ما به قطر حمله نکردیم. هدف ما، پایگاه نظامی آمریکا بود که از خاک قطر عملیات انجام داده بود. آن‌ها به سرزمین ما حمله کردند و ما نیز به پایگاه‌شان پاسخ دادیم.

ما هیچ‌گاه برادران قطری را هدف قرار نداده‌ایم. بلکه آن‌ها پشتیبان ما بودند و ما نیز خود را پشتیبان آن‌ها می‌دانیم. نه‌تنها هیچ مشکلی با قطر نداریم، بلکه خودمان را در برابر مردم و دولت قطر متعهد می‌دانیم. هر کمکی که از دست‌مان بربیاید برای این عزیزان انجام خواهیم داد.

هیچ‌گاه حتی تصور دشمنی با قطر یا دیگر کشورهای اسلامی در ذهن ما خطور نکرده و نخواهد کرد. این نقشه‌ای است که رژیم صهیونیستی و آمریکا طراحی کرده‌اند تا ما مسلمان‌ها را به جان هم بیندازند. ما به‌هیچ‌وجه، نه با قطر و نه با هیچ کشور اسلامی دیگر، خصومت نداریم. بلکه اگر اختلاف یا مسئله‌ای وجود داشته باشد، در تلاش هستیم آن را از راه گفتگو حل کنیم.

اگر دغدغه یا نگرانی‌ای وجود دارد، ما آماده‌ایم برای رفع همه آن‌ها گفتگو کنیم. چون همه این کشورها را برادران خود می‌دانیم.

و همان‌گونه که حضرت علی علیه‌السلام در یکی از خطبه‌های خود می‌فرماید: «إلههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد، أفأمرهم الله بالاختلاف» خدای آنان یکی است، پیامبرشان یکی است، کتاب‌شان یکی است؛ آیا خداوند آن‌ها را به اختلاف فرمان داده است؟ ما هیچ مبنا و هیچ توجیهی برای اختلاف با برادران مسلمان‌مان نمی‌بینیم.

آقای دکتر، واقعیتش این است که من خودم در روز حمله در قطر بودم و شاهد بودم که چه مسئولان قطری، چه مردم و حتی اتباع خارجی که در قطر حضور دارند، واقعاً شوکه شدند.

بالاخره آن حمله و صداهایی که شنیده شد، بر آرامش منطقه تأثیر گذاشت و فضای ناراحتی و اضطراب ایجاد کرد. من این را منتقل می‌کنم.

کاملاً این نگرانی را قبول دارم. دقیقاً به همین دلیل بود که تماس تلفنی گرفتم و با امیر قطر صحبت کردم. توضیح دادم که حمله از سوی پایگاه‌های آمریکا صورت گرفت؛ پایگاه‌هایی که از خاک قطر به سرزمین ما تجاوز کردند. سوال این است، در چنین شرایطی، ما چه باید می‌کردیم؟

ما به پایگاه آمریکا پاسخ دادیم، نه به کشور قطر. هدف ما قطر نبود. اما کاملاً درک می‌کنم که آن صداها و اتفاقات، مردم را نگران کرد. به همین خاطر بود که همان موقع، فوراً تماس گرفتم و توضیح دادم. واقعاً هم در نیت ما چنین قصدی نبوده و نیست.

اما مسئله این است؛ وقتی آمریکا در اطراف ما پایگاه دارد و به کار خودش مشغول است، ما هم کاری به کارش نداریم، اما اگر از همان پایگاه‌ها به ما حمله شود، طبیعتاً ما نمی‌توانیم بی‌تفاوت بمانیم؛ مجبوریم واکنش نشان دهیم.

پس از پاسخ ایران به حمله آمریکا، هر کشور در منطقه، به‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس تعریف خاص خود را از این پاسخ ارائه داد و سعی کرد از این شرایط به‌نوعی بهره‌برداری کند. در این میان، یک مفهوم قدیمی دوباره به صحنه بازگشته، امنیت مشترک یا امنیت دسته‌جمعی میان کشورهای منطقه.

سوال من این است، آیا ایران، پس از این جنگ، آمادگی دارد که بر مبنای همین مفهوم امنیت مشترک در منطقه کار کند؟ خصوصاً با توجه به اینکه برخی کشورهای همسایه نیز در همین مسیر با ایران هم‌نظر هستند. ایران این آمادگی را چطور تعریف می‌کند و چه انتظاری از دیگر کشورها دارد؟

از همان زمانی که مسئولیت را بر عهده گرفتم، شعار من این بود که با کشورهای اسلامی باید وحدت و انسجام داشته باشیم. امنیت منطقه را خودمان می‌توانیم با همکاری یکدیگر تأمین کنیم. من در دیدارها و گفتگوهایی که با رؤسای جمهور و امرای کشورهای اسلامی داشتم، همیشه بر همین نکته تأکید کردم.

چرا اروپا توانسته مرزهایش را بردارد، پول مشترک داشته باشد و مردمش آزادانه میان کشورها رفت و آمد کنند؟ چرا ما مسلمان‌ها نتوانیم چنین قواعد مشترکی داشته باشیم؟ چرا نتوانیم درباره امنیت منطقه با هم تفاهم و همکاری داشته باشیم؟ ما قادریم امنیت خلیج فارس و حتی خاورمیانه را خودمان تأمین کنیم.

اصلاً لزومی ندارد با هم درگیر شویم، نه تنها لزومی ندارد، بلکه حق نداریم با هم دعوا کنیم. من به عنوان یک انسان، اعتقادم و باورم بر این است؛ باور دارم که ما مسلمانان باید با یکدیگر متحد شویم.

همان‌طور که پیامبر اسلام در فتح مکه فرمود، مسلمان برادر مسلمان است و مسلمانان در برابر دیگران یکدست هستند.

من به این سخن ایمان دارم. ما باید در کنار هم و با برادری، ید واحده تشکیل دهیم. با کشورهای اسلامی منطقه آمادگی کامل داریم که امنیت و آرامش منطقه را با مشارکت همدیگر و در چهارچوب‌هایی که می‌توان نوشت و بر اساس مقررات مشخص اداره کرد، حفظ کنیم. در این مسیر، هر کمکی از دست ما برآید، انجام خواهیم داد.

یعنی در واقع همان چیزی که سیاسیون از آن با عنوان «مجمع امنیت مشترک منطقه‌ای» یاد می‌کنند.

بله، هر اسمی که می‌خواهید بگذارید، بگذارید. مجمع امنیت مشترک، مجمع اقتصاد مشترک، مجمع توسعه مشترک، هماهنگی مشترک. چرا ما نباید چنین اقداماتی را با هم انجام دهیم؟

ما به دنبال هیچ ناآرامی نیستیم. دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، دیگر فرصت جنگیدن نیست، زمان انسانیت است. همه پیامبران آمده‌اند تا عدل و انصاف را در جامعه پیاده کنند. در جنگ، هیچ‌کس واقعاً منفعت نمی‌برد.

ما این را به‌خوبی درک کرده‌ایم که جنگ، به ضرر همه ماست. حتی اگر در جنگی پیروز شویم، باز هم صدمات و هزینه‌های سنگینی به همراه دارد. ما خواهان جنگ نیستیم، ما خواهان زندگی در صلح، با عدالت و در کنار ملت‌های منطقه هستیم.

آیا جمهوری اسلامی ایران در شرایط پس از جنگ، در حال بررسی تعهدات خود در قالب پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) است؟

ما همچنان عضو NPT هستیم و هیچ بررسی‌ای برای خروج از آن در دستور کار نداریم؛ این ادعاها صرفاً روایت‌هایی است که طرف مقابل مطرح می‌کند.

بعد از اینکه روابط که با آژانس بین‌المللی هم…

آژانس وظیفه خود را به‌درستی انجام نداده است. ما نگفتیم آژانس نباید بیاید، بلکه گفتیم اگر هم می‌خواهد ورود کند، باید در یک چهارچوب مشخص و مصوب شورای امنیت باشد. ما هیچ خلافی مرتکب نشده بودیم. متأسفانه همان سوالات و پرونده‌های گذشته را دوباره به جریان انداختند تا روند جدیدی ایجاد کنند. اما حتی اگر اختلاف نظری هم وجود داشته باشد، آیا رژیم صهیونیستی یا آمریکا طبق قوانین بین‌المللی حق دارند به مراکز هسته‌ای که تحت نظارت آژانس هستند حمله نظامی کنند و آژانس هم هیچ واکنشی نشان ندهد؟ آژانس چه وظیفه‌ای دارد؟ ما که عضو رسمی آژانس هستیم، پس باید از حقوق ما دفاع کند، نه اینکه تحت تأثیر کشوری قرار گیرد که نه عضویت در آژانس را پذیرفته، نه اساساً تعهدی به منع سلاح‌های هسته‌ای دارد.

رژیم صهیونیستی چگونه می‌تواند با نقض تمام مقررات بین‌المللی، به ما اتهام بزند و حتی آژانس را ابزار فشار کند؟ ما که سلاح هسته‌ای نداریم، ما که مردم محروم را بمباران نمی‌کنیم، ما که راه آب و نان و دارو را بر مردم نمی‌بندیم. رژیم صهیونیستی است که مرتکب این جنایات می‌شود، آن هم در مقابل دیدگان جهانیان. چگونه می‌توان پذیرفت به بهانه هدف قرار دادن یک فرد، کل یک ساختمان مسکونی با تمام ساکنانش ویران شود؟ این در کدام نظام حقوقی یا قانون بین‌المللی پذیرفته شده است؟

و در نهایت تأسفم را اعلام می‌کنم از اینکه برخی در اروپا و آمریکا، در مقام حمایت از چنین جنایتکاری برمی‌آیند.

برخی نخبگان، مسئولان پیشین و حتی افکار عمومی در ایران، در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، نسبت به موضع روسیه انتقادهایی مطرح کردند و گفتند که شریک راهبردی ایران در این مقطع حساس، سکوت اختیار کرد و واکنش ملموسی نشان نداد. آیا جناب‌عالی این گلایه را وارد می‌دانید؟

ببینید، هیچ چیز در روابط بین‌الملل صفر و ۱۰۰ نیست. خود من را همین حالا هم نقد می‌کنند و طبیعی‌ست که در فضای سیاسی، نظرات متفاوت و حتی انتقادهایی مطرح شود. اما بسیاری از این حرف‌ها گاهی با هدف برهم‌زدن روابط و تخریب مناسبات بین کشورها بیان می‌شود. حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند، «أوصیکم بخمسٍ… لا یرجُ أحدٌ منکم إلا ربّه، ولا یخافنّ إلا ذنبَه»، یعنی هیچ‌کس نباید امیدی جز به پروردگار داشته باشد و از چیزی جز گناه خود نترسد. ما هم در این مسیر، تکیه‌مان به خداست، نه پشت‌گرمی به قدرت‌های بزرگ یا هم‌پیمانان.

در جریان جنگ اخیر، برخی کشورها در حد توان خود موضع گرفتند. کشورهای مسلمان، آن‌طور که در توان‌شان بود، حمله به ایران را محکوم کردند. حتی درباره عراق، که از خاک آن به ما حمله شد، ما دولت و ملت عراق را مقصر نمی‌دانیم، چون می‌دانیم که آن‌ها توان مقابله با آن تجاوزها را نداشتند. ما این را درک می‌کنیم و به همین دلیل روابط‌مان را با برادران‌مان تضعیف نکردیم. درباره دیگر کشورها هم باید با همین نگاه واقع‌بینانه قضاوت کرد. نه دچار خوش‌بینی افراطی می‌شویم و نه روابط‌مان را با قضاوت‌های صفر و صدی تضعیف می‌کنیم.

اما آقای رئیس جمهور، روسیه یک قدرت بزرگ است.

روسیه هم درگیر مسائل خودش است، اینکه برخی تصور می‌کنند چون روسیه یک قدرت بزرگ است، حتماً باید وارد عمل می‌شد، شاید با واقعیت‌های میدانی و ملاحظات سیاسی هم‌خوانی نداشته باشد. البته ما ارتباطات خود را با روسیه، چین و دیگر کشورها داریم و این روابط را حفظ می‌کنیم، اما اینکه تصور شود اگر آن‌ها نباشند ما ساقط می‌شویم، خطای راهبردی است. ما متکی به قدرت خدا هستیم و این باور، اصلی‌ترین تکیه‌گاه ما به عنوان مسلمانان است.

آیا می‌توان بر اساس وضعیت کنونی، روابط جمهوری اسلامی ایران با دو کشور روسیه و چین را روابطی خوب و قابل اتکا توصیف کرد؟

روابط ما با روسیه و چین روابط خوبی است و تلاش داریم این روابط را بهتر هم بکنیم. اما انتظار نداریم آن‌ها به خاطر ما خودشان را در تنگنا قرار دهند. هر کشوری منافع خودش را در نظر می‌گیرد و ما هم این را درک می‌کنیم. همان‌طور که کشورهای اسلامی، حمله اخیر رژیم صهیونیستی را محکوم کردند، اما شاید نتوانستند یا نخواستند یا شرایط مهیا نبود که اقدامات بیشتری انجام دهند. این به معنای آن نیست که آن‌ها با ما نیستند. ما همه کشورهای اسلامی را برادران خود می‌دانیم، ولی باید بپذیریم که هر کدام معذوریت‌های خودشان را دارند.

آقای رئیس جمهور، با توجه به تحولات گسترده اخیر، از هفتم اکتبر تا جنگ مستقیم علیه ایران، برخی تحلیلگران بر این باورند که جمهوری اسلامی نیازمند یک گفتمان یا راهبرد دفاعی جدید است. آیا شما معتقدید ایران پس از این وقایع باید در استراتژی دفاعی و چهارچوب مفهومی خود بازنگری کند؟

گفتمان ما همان است که از ابتدا گفته‌ایم؛ چه پیش از به قدرت رسیدن و چه امروز و چه در آینده. راهبرد ما بر پایه وحدت و انسجام داخلی و دوستی و برادری با همسایگان در چهارچوب احترام به تمامیت ارضی و مرزهای شناخته‌شده آنان است. این راهبردی است که دنبال می‌کنیم. تصور می‌کنم حمله رژیم صهیونیستی، در همان آغاز فعالیت دولت ما، با هدف جلوگیری از تحقق همین راهبرد صورت گرفت؛ زیرا اگر بتوانیم در داخل کشور به انسجام برسیم و هم‌زمان با همسایگان، اختلافات یا نگرانی‌های موجود را از طریق گفتگو و همکاری رفع کنیم و به ید واحده تبدیل شویم، این راهبرد ما را در برابر هر تهدیدی بیمه خواهد کرد. ما چیزی جز صلح و آرامش، چه در داخل و چه در منطقه، نمی‌خواهیم. اتفاقاً اقدام رژیم صهیونیستی در عمل به انسجام داخلی ما شتاب بخشید؛ هم در میان مردم داخل کشور و هم در میان ایرانیان مقیم خارج. اکنون نوبت ماست که در برابر مردم عزیزی که پیش‌تر با ما اختلاف نظر یا تفاوت سلیقه داشته‌اند یا در برخی موارد از رفتارها یا برخوردها دلخور بوده‌اند، خود را اصلاح کنیم و رابطه‌مان را با این عزیزان به درستی سامان دهیم.

با توجه به تجربه‌های پیشین جمهوری اسلامی ایران در مذاکره با آمریکا، چه به‌صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، که گاه نیز در یک مکان فیزیکی مشترک مانند مذاکرات در عراق صورت گرفته و با در نظر گرفتن اینکه این روند در نهایت به درگیری‌های اخیر و حمله آمریکا به تأسیسات ایران منتهی شده است، به نظر شما آیا ایران امروز نیازمند اتخاذ یک رویکرد جدید در حوزه مذاکرات با ایالات متحده نیست؟

ما که هرگز از مذاکره و دیپلماسی فرار نکرده‌ایم، اما اعتماد و اطمینانی هم به آمریکا، به‌ویژه در نگاه مقام معظم رهبری، در رابطه با این مذاکرات باقی نمانده است. دلیل آن هم روشن است. ما برجام را امضا کردیم و از آن خارج نشدیم، این آمریکا بود که خارج شد. ما به تعهدات‌مان پایبند ماندیم، اما آن‌ها به تعهدات خود پایبند نبودند.

پایبندی به تعهدات، چه از منظر علمی و چه از منظر اعتقادی، یک اصل بنیادین است. لیس من فرایض الله شیء اشد علی اجتماع الناس من تفریق الأهواء و اختلاف القلوب. وقتی پیمانی بسته می‌شود، باید به آن پایبند بود. ما بر اساس اعتقادات‌مان به تعهدات‌مان عمل کرده‌ایم و انتظار داریم طرف مقابل نیز در گفتگوها به حرف‌ها و امضاهایش متعهد باشد.

در حالی که رسانه‌ها و تبلیغات جهانی در دست آن‌هاست و تلاش می‌کنند ایران را عامل ناآرامی و ناامنی معرفی کنند، ما از گفتگو فرار نمی‌کنیم و چیزی فراتر از چهارچوب‌های حقوقی و بین‌المللی نمی‌خواهیم. حقوقی را مطالبه می‌کنیم که هر انسان آزادی در این جهان خاکی می‌تواند داشته باشد. نه می‌خواهیم زیر بار زور برویم، نه می‌خواهیم به کسی ظلم کنیم.

ما می‌گوئیم که می‌توان با صفا، صمیمیت و صداقت در جامعه انسانی زندگی کرد، بیایید درباره همین اصول با یکدیگر گفتگو کنیم. ما اهل گفتگو هستیم، به امضای خود پایبندیم و انتظار داریم طرف مقابل هم به وعده‌هایش وفادار باشد. این اصل در گذشته هم همین بوده، زمانی مردانگی را با گرو گذاشتن سبیل گرو می‌سنجیدند، یعنی آن‌قدر به تعهد خود پایبند بودند که حتی جانشان را فدای آن می‌کردند. اما امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که بعضی‌ها امضا می‌کنند و فردایش همه‌چیز را انکار می‌کنند، این رویه قابل قبول نیست.

جناب آقای رئیس جمهور، به عنوان سوال آخر؛ اگر مرحله دوم جنگ به‌طور ناگهانی آغاز شود، در آن شرایط حساس، انتظار مردم ایران و همچنین افکار عمومی منطقه از جمهوری اسلامی ایران چیست؟

ما آمادگی لازم برای هرگونه شرایط احتمالی را داریم. همان‌گونه که پیش‌تر نیز تأکید کرده‌ام، زمانی که آتش‌بس اعلام می‌شود یا صلحی برقرار می‌گردد، این به‌معنای پایان تهدید نیست. در سنت ما آمده است، «أمَنَ الحذرَ کلَّ الحذرِ من عدوّک بعد صُلحِه»؛ یعنی باید بیشترین میزان احتیاط را نسبت به دشمن، پس از صلح، در نظر گرفت. از این رو، ما خوش‌بینی ساده‌انگارانه‌ای نداریم و خود را برای هر نوع عکس‌العمل یا تحولی آماده کرده‌ایم.

در داخل کشور نیز بزرگ‌ترین سرمایه ما مردم هستند. معتقدیم هیچ قدرتی بالاتر از وحدت و انسجام ملی وجود ندارد. در سطح منطقه نیز باور ما این است که اگر مسلمانان متحد و هم‌صدا باشند، هیچ نیرویی همچون رژیم صهیونیستی قادر نخواهد بود آنان را یکی‌یکی مورد تهاجم قرار دهد یا با بمباران و فشار، از پای درآورد.

برای من و هر انسان آزاده‌ای، تأسف‌آور و شرم‌آور است که شاهد باشیم مسلمانان بی‌گناه در غزه، فلسطین یا سوریه مظلومانه جان می‌بازند و در عین حال، کسانی که ادعای حقوق بشر و دموکراسی دارند، یا در برابر این فجایع سکوت می‌کنند یا از عاملان آن دفاع می‌نمایند.

جمهوری اسلامی ایران خواهان جنگ نیست، اما اگر جنگی تحمیل شود، با اقتدار کامل از تمامیت ارضی و عزت ملت ایران دفاع خواهد کرد.

شورای امنیت، شریک جنایت؛ شکست نهادهای بین‌المللی در دفاع از بشر

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل، فاطمه کاوند: در جولای ۲۰۲۵، تصویری در رسانه‌ها منتشر شد: دختری با چهره‌ای خاک‌آلود، موهایی آشفته، و دیگی خالی در دست، با وحشت به دیگ بزرگی از غذای نیم‌پز خیره مانده است. جمعی از کودکان، با دیگ‌هایی به هم فشرده، ناله‌کنان به سوی یک سطل غذا هجوم آورده‌اند. این تصویر، به‌تنهایی، جهان را محک می‌زند: آیا عدالت معنایی دارد؟ آیا حقوق بشر، هنوز شعاری زنده است؟ غزه امروز، تبلور سقوط وجدان جهانی‌ است.

جنگی که اسرائیل در نوار غزه به‌راه انداخته است، تنها با بمباران و توپخانه تعریف نمی‌شود؛ بلکه با محاصره‌ کامل، قحطی عمدی، حمله به مراکز درمانی، بمباران صف‌های غذا، و انهدام زیرساخت‌های حیاتی، به یک نوع خاص و خاموش از نسل‌کشی بدل شده است‌؛ نسل‌کشی تدریجی از طریق گرسنگی، که ماده ۳ کنوانسیون ۱۹۴۸ آن را مصداق بارز جنایت علیه بشریت می‌داند.

آمارها در جولای ۲۰۲۵ تکان‌دهنده‌تر از همیشه‌اند. بنا بر گزارش رسمی دفتر هماهنگی کمک‌های انسان‌دوستانه سازمان ملل (UNOCHA)، بیش از ۵۹۰۰۰ نفر از ساکنان غزه شهید شده‌اند. در میان آن‌ها بیش از ۱۷۰۰۰ کودک و ۹۰۰۰ زن دیده می‌شود. این آمار را نه فعالان حقوق بشر، بلکه نهادهای رسمی جهانی همچون WHO و FEWS NET ارائه داده‌اند.

اسرائیل، به‌جای جنگ نظامی، جنگ غذا به راه انداخته است. بر اساس گزارش دفتر یونیسف، تا هفته آخر تیرماه، تنها تعداد بسیار محدودی از کامیون های حامل کمک غذایی وارد غزه شده‌اند. این در حالی‌ است که برآورد رسمی نهادهای انسانی نشان می‌دهد که روزانه دست‌کم ۳۰۰ کامیون باید صرفا برای بقای مردم غزه وارد این باریکه شود. کودکان در صف نان، با دیگ‌هایی خالی، به ضرب گلوله کشته می‌شوند. تنها در یک هفته گذشته، ۷۳ نفر در صف توزیع غذا هدف مستقیم شلیک قرار گرفتند. سازمان‌های بین‌المللی به صراحت گزارش داده‌اند که در منطقه‌ی «البریج» و «بیت‌لاهیا»، نظامیان اسرائیلی صف نان را به قتل‌گاه بدل کرده‌اند.

جنایات تنها به غذا ختم نمی‌شود. در روزهای گذشته، بیمارستان اروپایی غزه و بیمارستان «نصر» در خان‌یونس هدف حملات مستقیم قرار گرفتند. در بیمارستان نصر، تنها بخش اطفال فعال بود. دکتر مروان سلطان، تنها کاردیولوژیست فعال در جنوب غزه، همراه خانواده‌اش کشته شد. تا امروز، بیش از ۱۵۰۰ نفر از کادر درمان از آغاز جنگ کشته شده‌اند. بیش از ۲۵۰ مرکز درمانی تخریب یا غیرقابل استفاده شده‌اند. حتی آمبولانس‌ها هم از آتش اسرائیل در امان نمانده‌اند.

در همین حال، تأسیسات آب‌رسانی و فاضلاب نابود شده‌اند. نیمی از چاه‌ها از کار افتاده‌اند و بیماری‌های واگیردار مانند مننژیت، اسهال خونی و عفونت‌های پوستی در اردوگاه‌ها شیوع پیدا کرده‌اند. سازمان جهانی بهداشت، در گزارشی رسمی، وضعیت غزه را «فاجعه‌ای فراتر از تخیل» توصیف کرده است.

با این حال، سکوت نهادهای بین‌المللی مرگبارتر از بمب‌ها شده است. شورای امنیت سازمان ملل، در حالی که در قبال بحران اوکراین چندین نشست اضطراری در عرض یک هفته برگزار کرد، در برابر کشتار در غزه تنها به صدور بیانیه‌هایی بی‌اثر بسنده کرده است. آمریکا، با وتوی مکرر، اجازه نداد حتی یک قطعنامه الزام‌آور علیه اسرائیل تصویب شود. این نهاد، که قرار بود نماد امنیت و صلح جهانی باشد، امروز در مقام شریک جنایت ایستاده است.

در این میان، نقش آمریکا بسیار فراتر از حمایت دیپلماتیک است. طبق گزارش مؤسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI)، ایالات متحده تنها در سال ۲۰۲۴ بیش از ۴.۲ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل ارسال کرده است. بسیاری از بمب‌هایی که مدارس، مساجد، و بیمارستان‌ها را ویران کردند، ساخت کارخانه‌های آمریکایی‌اند. آنگاه در تریبون‌های بین‌المللی، همان قدرت‌ها از «حقوق بشر» سخن می‌گویند.

اما این بحران، صرفاً مسأله‌ای منطقه‌ای نیست. غزه اکنون آیینه‌ی تمام‌نمای بحران اخلاقی نظم بین‌الملل است. اگر بمباران صف غذا، قتل کودکان بیمار، و قحطی عمدی، نتواند نهادهای بین‌المللی را به واکنش وادارد، پس اساساً چه چیزی می‌تواند؟ آیا باید منتظر جنایت‌های بزرگ‌تری باشیم تا بالاخره از «حافظان صلح» صدایی شنیده شود؟

وظیفه تنها بر دوش دولت‌ها نیست. این آزمون، آزمون ملت‌هاست. این رنج، رنج مسلمانان نیست، رنج انسانیت است. هر فرد آزاده‌ای در هر گوشه‌ی جهان، اکنون باید خود را بخشی از این فریاد بداند. از آمریکای لاتین تا شرق آسیا، از اروپا تا آفریقا، این جنایت آزمون مشترک وجدان جهانی‌ است.

دولت‌هایی که هنوز استقلال سیاسی دارند خصوصا دولت های عربی و مسلمان در کنار جمهوری اسلامی ایران که طی دهه‌ها با صدای بلند از فلسطین دفاع کرده باید پیشگام شوند. مستندسازی حقوقی، پیگیری پرونده‌ها در دیوان بین‌المللی کیفری، تشکیل ائتلاف‌های مقاومت دیپلماتیک، و حتی حمایت نظامی برای دفاع از مردم غیرنظامی، بخشی از این مسئولیت تاریخی‌ست.

اما بدون همراهی ملت‌ها، این مسیر ناقص خواهد ماند. ملت‌ها باید صدای خود را بلند کنند، تظاهرات به راه اندازند، فشار رسانه‌ای بیاورند، دادخواست بین‌المللی امضا کنند. زیرا اگر غزه خاموش بماند، فردا نوبت هر کدام از ما خواهد بود. این جنایت، جنایتی‌ست علیه همه ما.

وجدان انسانی امروز در بزرگ‌ترین آزمون معاصر قرار گرفته است. یا بیدار خواهد شد، یا برای همیشه خاموش خواهد ماند.

موانع اجرای آتش‌بس در سوریه؛ هدف رژیم صهیونیستی تجزیه کشورهای عربی است

به گزارش آرمان آرا به نقل از وبگاه الکترونیک روزنامه رأی الیوم، عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه نوشت که شکی نیست که آتش بس در بحران کنونی سوریه راهکاری برای جلوگیری از خونریزی و توقف تنش‌های فرقه‌ای به شمار می‌رود؛ اما در شرایط کنونی فرصت‌های موفقیت این آتش بس با وجود اعلام بیشتر طرف‌ها مبنی بر تعهد به آن به ویژه از سوی عشایر، ناچیز به نظر می‌رسد.

عطوان به چند دلیل اساسی در رابطه با تردید در موفقیت آتش بس و نتایج احتمالی آن اشاره و تاکید کرد که عامل اصلی در این زمینه کشورهای حامی یا به عبارت بهتر کشورهای است که برای رسیدن به آتش بس فشار وارد می‌کنند. آمریکا با همراهی عربستان سعودی و ترکیه و قطر از عواقب این مصالحه نگران هستند. آنها می‌دانند که تمامی توافق‌هایی که آمریکا در منطقه ایجاد کرده است، به ویژه در لبنان و غزه، از سوی صهیونیست‌ها نادیده گرفته شده و آنها عمداً این توافق‌ها را نقض کرده‌اند.

نکته دوم اینکه گرچه رژیم صهیونیستی این توافق را به شکل ظاهری پذیرفته است، اما انگیزه اصلی آن به شکست کشاندن توافق است، چرا که این توافق با طرح‌های اصلی تل‌آویو در تجزیه سوریه و ایجاد هرج و مرج در آن در تناقض است. به همین علت است که شیخ حکمت الهجری از شیوخ روزی‌های سوریه و عامل اصلی تل آویو در درگیری‌های سوریه که تریبون اصلی تل‌آویو به شمار می‌رود، خواستار حمایت تل آویو از سویدا و الحاق این منطقه به سرزمین‌های اشغالی و رد فوری توافق آتش بس شده است. وی بلافاصله به حامیان خود دستور داده که ده‌ها اسیر از میان قبایل عربی را در مرکز شهر اعدام کنند.

سومین نکته اینکه رژیم صهیونیستی به علت ذلت و وحشت رژیم‌های رسمی عربی، بویژه از زبان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم مدعی شده که خودش عامل سقوط بشار اسد بوده و به دنبال سلطه کامل بر تمامی مناطق جنوب سوریه است و از بین بردن عشایر بدوی عرب در استان‌های جنوبی از مهم‌ترین اولویت‌های اسرائیل به شمار می‌رود.

نکته بعدی اینکه رویکرد فرقه‌ای گسترش قابل توجهی در حاکمیت جدید سوریه پیدا کرده و اختلافات دروزی ها و عشایر بدوی بسیار عمیق‌تر از آن است که با چنین آتش بس‌های شکننده‌ای متوقف شود. درست است که بیشتر دروزی های سوریه زیر نظر شیخ یوسف جربوع هستند و وی از حضور نیروهای نظامی و امنیتی حاکمیت جولانی در این منطقه حمایت کرده است، اما شاخه دیگر دروزی ها به رهبری شیخ الهجری که تحت حمایت مطلق رژیم صهیونیستی قرار دارند، پول و تسلیحات نظامی و آموزش‌های جنگی از این رژیم دریافت می‌کنند.

عطوان در مقاله خود تصریح کرد که نتانیاهو هرگز به آتش بس پایبند نخواهد بود و به توطئه‌های خود برای تجزیه سوریه به بهانه‌های مختلف ادامه خواهد داد که از جمله آنها حمایت از اقلیت این کشور است. این رژیم همان رژیمی است که تاکنون بیش از ۴ هزار بار آتش بس در لبنان را نقض کرده و همچنان تپه‌های پنج گانه در جنوب لبنان را در اشغال خود دارد و به موشک باران بعلبک و هرمل و ضاحیه ادامه می‌دهد. این رژیم همچنان به کشتار ده‌ها نفر در لبنان مشغول است، لذا چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که به توافق در سوریه پایبند باشد؟

وی در بخشی دیگر تاکید کرد که رژیم صهیونیستی به دنبال تجزیه تمامی کشورهای عربی و تضعیف آنها و وارد کردن آنها به خاورمیانه تحت حاکمیت خود است، اما سوریه‌ای که اکنون در معرض تجزیه قرار گرفته، اولین حلقه از دومینویی است که احتمالاً به دیگر کشورهای عربی سازشکار هم خواهد رسید.

پسر «بایدن»: «نتانیاهو» هیولاست؛ او درباره ایران اشتباه کرد

به گزارش آرمان آرا به نقل از معا، هانتر بایدن پسر جو بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا در یک گفتگوی رسانه‌ای گفت: نتانیاهو هیولا و اقداماتش وحشتناک است.

وی از همه معترضان در سراسر آمریکا خواست علیه مداخلات این کشور در نوار غزه وارد عمل شده و در برابر نسل کشی در این منطقه بی تفاوت نباشند.

این در حالی است که مقامات آمریکایی از جمله جو بایدن از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی و جنایات این رژیم به شمار می‌روند.

هانتر مدعی شد که پدرش برای اعمال فشار بر نتانیاهو تلاش کرده بود اما ترامپ دست وی را باز گذاشته است.

وی گفت: نمی‌توان نسل کشی یا کوچ اجباری را توجیه کرد. هیچ کشوری در منطقه نمی‌تواند پذیرای ساکنان نوار غزه باشد. بمباران غزه بحران را حل نخواهد کرد بلکه نسل‌های مملو از خشم برجای می‌گذارد.

هانتر در خصوص انگیزه نتانیاهو از تجاوز به ایران گفت: نتانیاهو از ۲۲ سال قبل به ما می‌گوید ایران در آستانه تولید سلاح هسته‌ای است. او در سال ۱۹۹۶ و بعد در سال ۲۰۰۰ و همچنین در سال ۲۰۰۴ و چند ماه قبل و چند هفته قبل این حرف‌ها را تکرار کرده و هر بار نیز اشتباه می‌کرد.

وی اضافه کرد: آیا کسی هست که فکر می‌کند نتانیاهو این حمله را برای نجات خود یا فرار از زندان انجام نداده چرا که میزان محبوبیت وی در اسرائیل به ۲۲ درصد می‌رسد. پارلمان اسرائیل نیز در شرایط آشوب و به هم ریختگی قرار دارد.

پزشکیان: آماده‌ایم دوباره به عمق اسرائیل حمله کنیم؛تهدید را نمی‌پذیریم

به گزارش آرمان آرا، مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری اسلامی ایران در گفتگوی اختصاصی با شبکه تلویزیونی الجزیره تاکید کرد که نیروهای این کشور آماده‌اند تا بار دیگر عمق اراضی اشغالی را هدف قرار دهند.

پزشکیان گفت: ما برای هرگونه اقدام نظامی اسرائیل آماده‌ایم و نیروهای ما آماده‌اند تا دوباره به عمق اسرائیل حمله کنند. اسرائیل به ما ضرباتی وارد کرده است و ما با قدرت به عمق آن ضربه زده‌ایم، اما آنها تلفات خود را پنهان می‌کنند.

وی تاکید کرد: اسرائیل به دنبال تغییر، تجزیه و حذف ایران از طریق ایجاد آشوب و نابودی حکومت بود اما شکست خورد. شکی نیست که نفوذهایی در کشور ما رخ داده است، اما عامل تعیین‌کننده در آن، فناوری آمریکایی و بهره‌برداری از قابلیت‌های آن بوده است.

رئیس جمهور ایران اضافه کرد: ما جنگ نمی‌خواهیم اما به قطعی بودن آتش‌بس نیز تکیه نمی‌کنیم و با قدرت از خود دفاع خواهیم کرد. اسرائیل از هرگونه صحبتی در مورد موفقیت حملات موشکی ما جلوگیری می‌کند، اما درخواست این رژیم برای توقف جنگ چیزهای زیادی را نشان می‌دهد.

وی ادامه داد: ایران تسلیم نشده و نخواهد شد و این برای همه روشن است ولی ما به دیپلماسی و گفتگو باور داریم. کشورهای منطقه هرگز مانند دوران جنگ اخیر، چنین موضع حمایتی در قبال ایران اتخاذ نکرده بودند.

پزشکیان ضمن تاکید بر مخالفت جمهوری اسلامی با داشتن سلاح هسته‌ای، تصریح کرد: این موضع سیاسی، مذهبی، انسانی و راهبردی ماست. غنی‌سازی اورانیوم در خاک ما در آینده در چهارچوب قوانین بین‌المللی ادامه خواهد یافت.

وی تاکید کرد: هرگونه مذاکره آتی باید مبتنی بر منطق برد-برد باشد و ما تهدیدها و دستور را نمی‌پذیریم. دونالد ترامپ (رئیس جمهور آمریکا) می‌گوید ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد و ما نیز این را (نه به خاطر صحبت ترامپ بلکه بنا به فتوای مقام معظم رهبری) می‌پذیریم. گفتن این حرف که برنامه هسته‌ای ما تمام شده، توهم است. قابلیت‌های هسته‌ای ما نه در تأسیسات بلکه در ذهن دانشمندان ماست.

رئیس جمهور ایران درباره حمله تهران به پایگاه هوایی آمریکایی العدید قطر افزود: ما به کشور قطر حمله نکردیم و نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. این کشور خواهرخوانده ماست و مردم آن برادران ما هستند و ما از هر نظر از آنها حمایت می‌کنیم. ما به قطر حمله نکردیم بلکه به یک پایگاه آمریکایی که کشور ما را بمباران کرده بود حمله کردیم. من احساسات و موضع قطری‌ها را در مورد آنچه اتفاق افتاده درک می‌کنم و به همین دلیل است که با برادرم، امیر قطر، تلفنی صحبت کردم. نیت ما نسبت به کشور قطر خوب، مثبت و برادرانه است و ما آماده‌ایم تا در هر زمینه‌ای به آنها کمک کنیم.

پزشکیان درباره سوءقصد به جانش نیز گفت: آن حادثه بخشی از تلاش‌های اسرائیل برای ترور رهبران سیاسی پس از رهبران نظامی است.

دشمن با حمله به جلسه شورای‌ امنیت ملی خیال می‌کرد ایران فلج می‌شود

به گزارش آرمان آرا، حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای طی مصاحبه‌ای با رسانه ملی، نکات تازه و ناگفته‌ای را در خصوص جنایات رژیم صهیونی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، از جمله حمله به جلسه شورای‌عالی امنیت ملی در تاریخ ۲۶ خرداد و حمله به زندان اوین در تاریخ ۲ تیر مطرح کرد و به اختصار در باب برخی مقولات مرتبط با دستگاه قضا نیز مطالبی را بیان کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای در ابتدای این مصاحبه ضمن تشریح و تبیین دستاوردهای ایران اسلامی در دفاع مقدس اخیر خود در برابر شریرترین اَشرار عالم یعنی رژیم صهیونی و حامی آمریکایی آن، اظهار کرد: در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، بار دیگر «غیرت مثال‌زدنی ایرانی»، «شخصیت ایران اسلامی» و «شرارت جنایتکاران رژیم صهیونیستی و آمریکا» بر همگان ثابت شد؛ حقیقتاً مردم عزیز ما در این جنگ، در مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا، کاری کارستان انجام دادند و برگ زرین دیگری را بر افتخارات تمدن اسلامی و ایران اسلامی افزودند به گونه‌ای که شاهد بودیم منطق و استقامت ایران، مورد حمایت و تحسین همه عقلا و مردم جهان قرار گرفت.

رئیس قوه قضائیه در ادامه، با اشاره به ابعاد و زوایای مختلف حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین گفت: رژیم خبیث صهیونیستی در طول همه دهه‌های گذشته، پرونده بسیار سیاه و تاریکی را از خود بر جای گذاشته و جنایات متعدد و بی‌شماری را بر خلاف همه موازین بین‌المللی، انسانی و عُقلایی انجام داده که نمونه آن را در وضعیت ۲۰ ماه گذشته‌ی غزه مشاهده می‌کنیم؛ یکی از جنایت‌های این رژیم در تجاوز به ایران اسلامی که بر خلاف همه موازین بین‌المللی صورت گرفت حمله به زندان اوین بود؛ همه می‌دانیم که زندانی یک فرد محصور است و شب و روز خود را در زندان سپری می‌کند؛ رژیم صهیونیستی با حمله به زندان اوین، همه موازین و مقررات بین‌المللی را زیر پا گذاشت و دست به یک اقدامِ واضحِ جنایت‌کارانه زد؛ البته این جنایت، برای خود رژیم صهیونیستی، یک جنایت خاص و ویژه محسوب نمی‌شود چرا که آنها تاکنون از این دست جنایات، بسیار مرتکب شده‌اند.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای گفت: دشمن تصور می‌کرد که با حمله به زندان اوین می‌تواند از داخل و بیرون از زندان، غائله‌آفرینی کند و شرایطی را رقم بزند تا خود زندانیان و خانواده‌های آنها دست به شورش بزنند؛ دشمن در دستیابی به این هدف نیز موفق نبود و تیر او به سنگ خورد؛ البته در این ماجرا، زندانیان، خانواده‌های آنها، مسئولان قضائی از جمله مسئولان سازمان زندان‌ها و همچنین خود مردم، اقدامات زیبا، مهم و تأثیرگذاری را انجام دادند. در جریان این حمله ددمنشانه، دیدیم که برخلاف بسیاری از تصورات دشمن، این خود زندانیان و خانواده‌های آنها بودند که به آرام شدن فضا کمک می‌کردند.

رئیس دستگاه قضا عنوان کرد: در شرایطی که بخشی از دیوار زندان و همچنین تعدادی از ساختمان‌های آن ویران شده بود و در وضعیتی که برخی‌ها زیر آوار بودند و به طور طبیعی باید نظم زندان به هم می‌ریخت، شاهد بودیم که بسیاری از زندانیانی که امکان فرار داشتند و می‌توانستند از زندان خارج شوند، این کار را انجام ندادند. بسیاری از زندانیانِ به اصطلاح «رأی باز» و بسیاری از زندانیانی که در راهروها و محل‌های ملاقات حضور داشتند، در شرایطی که دیوار زندان فرو ریخته بود می‌توانستند از زندان خارج شوند و فرار کنند اما این کار را نکردند. حتی زندانیان دست به ایجاد سر و صدا هم نزدند؛ البته قوه قضائیه و بخش‌های ذی‌ربط آن اعم از سازمان زندان‌ها و مرکز حفاظت و همچنین مددکارانی که از طرف استانداری و شهرداری به کمک آمده بودند، بلافاصله در این ماجرا وارد شدند و اقدامات مؤثری را انجام دادند.

رئیس عدلیه افزود: بلافاصله پس از این جنایت تلاش شد تا مجروحان در کمترین زمان ممکن به مراکز درمانی منتقل شوند و افرادی که زیر آوار مانده بودند خارج شوند و پیکرهای مطهر شهدا نیز منتقل گردند. طبیعی است که بمباران زندان اوین خانواده‌های زندانیان محبوس در آن را دچار نگرانی، ناراحتی و دغدغه کرده بود؛ از همین رو ترتیباتی داده شد که بلافاصله زندانیان بتوانند با خانواده‌های خود تماس بگیرند و آنها را از حال خود مطلع کنند؛ البته مقدمات و تمهیدات این اقدام، از قبل پیش‌بینی شده بود. همچنین، تعدادی از افراد مسئول شده بودند تا با خانواده‌های زندانیانی که جلوی زندان اوین حاضر شده بودند صحبت کنند و آنها را از وضعیت داخل زندان مطلع سازند. وقتی صادقانه با مردم و خانواده‌های نگران صحبت شود، آنها پذیرا خواهند بود و از خودشان همراهی نشان می‌دهند.

پس از بمباران زندان اوین زندانیان هرچه زودتر به محل دیگری انتقال داده شدند

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای ادامه داد: پس از بمباران زندان اوین تلاش شد که زندانیان هرچه زودتر به محل دیگری انتقال داده شوند و تخلیه کامل صورت بگیرد چرا که این احتمال داده می‌شد که رژیم خبیث صهیونیستی، مجدداً اقدام جنایت‌کارانه خود در حمله به زندان را تکرار کند؛ در جریان روند تخلیه زندان و انتقال زندانیان، خودِ زندانیان همکاری قابل تقدیری داشتند؛ جالب است بدانید که کار انتقال زندانیان با اتوبوس‌های معمولی صورت گرفت نه ماشین‌های مخصوص حمل زندانی؛ دستورات لازم برای بازسازی هرچه سریع‌تر بخش‌های آسیب دیده زندان اوین صادر شده و اکنون نیز این اقدام در حال انجام است. درصدد هستیم شرایط برای بازگشت هرچه سریع‌تر زندانیان به این زندان فراهم شود.

رئیس قوه قضائیه گفت: اعتقاد من این است که خود زندانیان در خنثی کردن توطئه دشمن در حمله به زندان اوین، کمک قابل توجهی کردند؛ در این ماجرا نه تنها دشمن به اهداف خود نرسید بلکه خود زندانیان و خانواده‌های آنها نیز این جنایت را محکوم کردند و حتی به صورت فردی و جمعی بیانیه دادند؛ در این زمینه شاهد بودیم که همه، یک‌صدا و یکپارچه دشمن را ناکام گذاشتند و توطئه‌های او را خنثی کردند.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای در ادامه، با اشاره به فرآیند رسیدگی به پرونده‌های جواسیس و عناصر دستگیر شده مرتبط با جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، گفت: ما باید در این زمینه به این موضوع توجه داشته باشیم که افراد دستگیر شده‌، چند دسته هستند. کسانی بودند که در شلوغی‌های پس از بمباران‌ها، مشکوک به نظر رسیده و دستگیر شدند؛ در شرایط جنگی، ظنین شدن‌ها و دستگیری‌ها به خاطر عکسبرداری و فیلمبرداری از محل حادثه، امری طبیعی است اما چه بسا که برخی از این افراد دستگیر شده، اقدامات خود را در همراهی با دشمن انجام نداده باشند.

رئیس عدلیه گفت: در جریان جنگ ۱۲ روزه تحمیلی و پس از آن، حدود ۲ هزار نفر دستگیر شدند اما باید بدانیم که بسیاری از این‌ها کسانی بودند که در فاصله کوتاهی آزاد شدند چون نه جاسوس بودند نه با رژیم صهیونیستی همکاری داشتند؛ این افراد بعد از انجام تحقیقات و جمع‌آوری اطلاعات آزاد شدند؛ از سوی دیگر، ممکن بود که رفع شبهه در خصوص برخی از این افراد آزادشده به صورت کامل انجام نشده باشد فلذا این دسته نیز با صدور «قرار» آزاد شدند؛ تعدادی از دستگیرشدگان نیز با رژیم صهیونیستی همکاری می‌کردند که البته سطح و نوع این همکاری‌ها متفاوت بود؛ در قانون ما پیش‌بینی شده که چنانچه فردی در زمان جنگ با کشور متخاصم همکاری داشته باشد باید دستگیر و محاکمه شود؛ بعضاً مجازات‌های برخی از این افراد، سنگین و تا حد سلب حیات است و در مواردی نیزمجازات‌های کمتر در نظر گرفته شده است؛ در میان دستگیر شدگانی که با رژیم صهیونیستی همکاری داشتند همه نوع از این افراد را داشتیم؛ برخی‌ها که دارای ارتباطات تشکیلاتی با رژیم بودند باید ابتدائاً تخلیه اطلاعاتی شوند و شرکای جرم آنها شناسایی گردند که این کار ممکن است مقداری زمان ببرد؛ در جلسات شورای عالی قوه قضائیه که در زمان جنگ و پس از جنگ به صورت مرتب و مستمر در روزهای دوشنبه برگزار می‌شود دستور داده‌ایم که پرونده‌های مرتبط با متهمین به همکاری با رژیم صهیونیستی، سریع، دقیق و مطابق شرایط جنگی پیش‌بینی شده در آئین دادرسی، مورد بررسی قرار گیرند؛ کیفرخواست تعدادی از این پرونده‌ها صادر شده و به دادگاه رفته و برای رسیدگی در دادگاه نیز تعیین وقت صورت گرفته است؛ البته کیفرخواست تعداد قابل توجهی از پرونده‌ها نیز هنوز صادر نشده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای گفت: هجمه دشمن به قوه قضائیه به دلیل برخورد با جواسیس و همکاران رژیم صهیونیستی امری طبیعی است؛ آمریکا و رژیم صهیونیستی به هیچ اصول و قاعده‌ای از جمله حقوق بین‌الملل، عرف بین‌الملل، موازین انسانی، دروغ نگفتن و جعل نکردن، پایبند نیستند.

رئیس عدلیه همچنین متذکر شد: ما موظف هستیم حتی در زمان بحران هم از مرز عدالت و انصاف خارج نشویم؛ من در عین حال که به همکارانم در دادسرا و دادگاه تاکید کرده‌ام پرونده‌های جواسیس و عناصر مرتبط با رژیم صهیونیستی را سریع و قاطع رسیدگی کنند ولیکن گفته‌ام که در رسیدگی‌هایشان، خدا، قانون، انصاف و عدالت را مد نظر داشته باشند.

رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حمله رژیم صهیونیستی به جلسه شورای عالی امنیت ملی که در روز بیست و ششم خرداد ماه با حضور تعدادی از سران نظام برگزار شد، اظهار کرد: واقعاً دشمنان ما جزو حمقاء هستند. دشمنان ما هنوز هم بعد از گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب اسلامی، خیال می‌کنندکه با ترور یک یا چند مسئول، کشور ما فلج می‌شود و از هم می‌پاشد. ما هنوز فراموش نکرده‌ایم که در سال ۱۳۶۰ و در حالی که مردم و کشورمان درگیر یک جنگ تمام‌عیار با دشمن خارجی بودند، منافقین ظرف ۶ تا ۷ ماه، بسیاری از مسئولان کشور را به شهادت رساندند؛ منافقین در هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ تعداد ۷۲ نفر از مسئولان عالی قوه قضائیه، تعدادی از نمایندگان مجلس و همچنین برخی افراد مسئول و صاحب‌نفوذ کشور را در یک اقدام تروریستی به شهادت رساند؛ یک روز قبل از آن (۶ تیر ۱۳۶۰) نیز مقام معظم رهبری مورد سو قصد منافقین قرار گرفته بود که بحمدالله و با لطف خدا، این ذخیره برای ایران اسلامی حفظ شد. در همان تابستان سال ۱۳۶۰، رئیس جمهور، نخست وزیر و تعداد زیادی از معتمدین مردم مانند شهدای محراب و بسیاری از مسئولان و مردم به شهادت رسیدند آن هم در شرایطی که تنها سه سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذشت و نظام ما یک نظام نوپا بود.

دشمن با حمله به جلسه شعام خیال می‌کرد ایران فلج می‌شود

رئیس قوه قضائیه گفت: دشمن با حمله روز ۲۶ خرداد به جلسه شورای عالی امنیت ملی خیال می‌کرد که ایران فلج می‌شود و نظام و انقلاب دچار لطمه بسیار بزرگی می‌شود. مطمئن باشید چنانچه در جریان این حمله، تیرصهیونیست‌ها به هدف می‌خورد و سران قوا و جمعی از مسئولان در جریان بمباران جلسه شورای عالی امنیت ملی جانشان را از دست می‌دادند، باز هم کشور فلج نمی‌شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای در ادامه با ذکر خاطره‌ای از بمباران جلسه شعام در تاریخ ۲۶ خرداد، گفت: وقتی که بمباران صورت گرفت، برق محل جلسه قطع شد و تاریکی حکمفرما گشت؛ صداهای فرود بمب‌های متوالی نیز غالب بود؛ با این وجود ذره‌ای ترس، هراس و نگرانی بر اعضای حاضر در جلسه عارض نشد و همه در آرامش و طمأنینه بودند.

رئیس قوه قضائیه گفت: تنها به فاصله یک ساعت بعد از این اقدام دشمن، مسئولانی که در جلسه حاضر بودند و بعد از بمباران، مکان را ترک کرده بودند، جلسات کاری خود را در مکان‌های دیگر بدون وقفه برگزار کردند و با روحیه و انگیزه‌ای قوی‌تر و بیشتر نسبت به گذشته، کارها و مسئولیت‌های خود را انجام دادند. اینچنین نبود که بعد از آن حمله، مسئولان حاضر در جلسه به پناهگاه یا خانه خود بروند؛ هیچ وقفه‌ای در انجام امور بعدیِ مسئولانِ حاضر در جلسه ایجاد نشد. پس از آن روز نیز چندین بار جلسه شورای عالی امنیت ملی با حضور سران قوا برگزار گردید.

رئیس عدلیه خاطرنشان کرد: ما مسئولان به توصیه‌های حفاظتی گوش می‌دهیم اما این بدان معنا نیست که کارها و امور خود را رها کنیم؛ باید با رعایت مسائل حفاظتی کار کشور و مردم را انجام دهیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای گفت: طبیعی است که در شرایط جنگی کشور، تغییراتی در نحوه، شیوه و روش ارتباطات مسئولان و فرماندهان نظامی کشور به وجود بیاید. جانشینان فرماندهان شهید ما کار خود را در کمترین زمان ممکن آغاز کرده بودند؛ در جنگ ۱۲ روزه، ارتباط سران قوا و نیروهای مسلح و حمایت‌هایی که باید در این شرایط صورت می‌گرفت کاملاً برقرار بود؛ البته در این دوران، بنا به اقتضائات پیش‌آمده، اولویت‌های کاری تغییر کرد اما این تغییر اولویت‌ها بدین معنا نبود که کار نظام و مردم روی زمین بماند.

رئیس قوه قضائیه همچنین عنوان کرد: ما اعتقاد داریم که از دست دادن فرماندهان بزرگ و عزیز ما در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه یک خسارت بود اما دیدیم که فرمانده معظم کل قوا، بلادرنگ افراد جانشین این فرماندهان شهید را معرفی کردند و هیچ وقفه‌ای در انجام امور صورت نگرفت و به سرعت، پاسخ تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا داده شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای در بخش دیگری از این مصاحبه، با اشاره به هدایت و راهبری مقام معظم رهبری در طول جنگ ۱۲ روزه، گفت: امروز می‌توانیم اذعان کنیم که نقش پررنگ، کلیدی و اساسی «رهبری نظام» در همه مقاطع ۴۶ سال گذشته به ویژه در شرایط و مواقع بحرانی، برای مردم عیان شده است. نقش مقام معظم رهبری در اداره‌ی شرایط طی جنگ ۱۲ روزه یک نقش بی‌بدیل بود؛ به خصوص آنکه ممکن بود فرماندهان جدید و تازه منصوب شده از برخی قوانین، مقررات و دستورات قبلی اطلاع کافی را نداشته باشند. طبیعی است که فرماندهان نظامی بدون نظر نهایی فرمانده معظم کل قوا، نمی‌توانند دست به اقدامی بزنند. نقش، دستورات و مدیریت فرمانده معظم کل قوا در حوزه‌ی نظامیِ جنگ ۱۲ روزه، بسیار پررنگ و برجسته بود؛ اساساً اعتقاد من این است که دو عامل اصلی «تدبیر، مدیریت و فرماندهی ولی فقیه» و همچنین «انسجام و وحدت ملی مردم» دشمن را در جنگ ۱۲ روزه ناکام گذاشت.

در جریان جنگ ۱۲ روزه، اراده مردم ایران بر اراده دشمن فائق آمد

رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه در جریان جنگ ۱۲ روزه، اراده مردم ایران بر اراده دشمن فائق آمد، گفت: هدف دشمن از این جنگ، تغییر نظام و تجزیه کشور بود اما آیا او به هدف خود رسید؟ در سوی مقابل، ایران که اعلام کرده بود جنگ را آغاز نمی‌کند و آغاز هم نکرد، محکم در برابر تجاوز دشمن ایستاد و قاطعانه پاسخ او را داد؛ ایران اعلام کرده بود که به هیچ وجه زیر بار جنگ تحمیلی و صلح تحمیلی نمی‌رود و دقیقاً همین اتفاق نیز رخ داد؛ این ایران نبود که آتش بس را درخواست کرد. آمریکا اگر احساس می‌کرد که اسرائیل قدرت جنگ با ایران را دارد به هیچ وجه وارد جنگ با ما نمی‌شد؛ آمریکا احساس کرد که چنانچه وارد جنگ با ایران نشود، بچه‌ی ناخلف او از بین می‌رود و ضربات بسیار سنگین و مهلکی را دریافتمی‌کند فلذا خودش وارد عمل شد و دیدیم که ایران پاسخ آمریکا را نیز قاطعانه داد؛ حتی قبل از شروع آتش بس نیز این ایران بود که ضربه آخر را به دشمن وارد کرد.

رئیس عدلیه با بیان اینکه منطق ایران در جنگ ۱۲ روزه یک منطق دنیاپسند و عقلاپسند بود، گفت: همچنین ایران از این جهت که مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا ایستاد و ذره‌ای از ارزش‌های خود عقب نشینی نکرد نیز مورد تحسین قرار گرفت.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای گفت: در طول این جنگ چند موضوع برای اولین بار اتفاق افتاد؛ اولین بار بود که رژیم صهیونیستی در طول حیات نحس خود شاهد بود که مراکز امنیتی، نظامی، صنایع نظامی و برخی مراکز حساس دیگرش، ضربات سنگینی را دریافت می‌کند. نخستین بار بود که آمریکای جنایت کار برای نجات اسرائیل و برای جلوگیری از فروپاشی آن، خودش وارد جنگ می‌شود؛ و نخستین بار بود که ایران همزمان مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا ایستادگی می‌کند و ضربات کوبنده‌ای را به آنها وارد می‌آورد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای در ادامه با اشاره به وحدت و انسجام ملی مضاعف شکل‌گرفته در خلال و پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اظهار داشت: شاید برخی گلایه‌ها از سوی عده‌ای تا پیش از جنگ تحمیلی اخیر وجود داشت، اما در خلال و پس از دفاع مقدس ۱۲ روزه، همگان وحدت و انسجام ملی مضاعف و کم‌نظیر شکل‌گرفته در جامعه ایران اسلامی را به وضوح مشاهده کردند؛ باید هر آنچه می‌توان بر دامنه و وسعت این وحدت و انسجام ملی و اجتماعی افزود و از اموری که به تفرق و تشتّت می‌انجامد پرهیز و اجتناب کرد.

رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: در خلال و پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه شاهد بودیم و هستیم که میان جریانات و طیف‌های سیاسی مختلف در داخل و حتی خارج از کشور، حول محور ارزش‌های اسلامی و ملی و در ضدیت با رژیم متجاوز صهیونیستی، اتحاد و یکپارچگی بی‌نظیر به وقوع پیوسته است. ایضاً در میان عناصر و جریانات ضدایرانی و ضدانقلاب، که همدل با دشمن متجاوز بودند و هستند، شکاف‌ها و گسل‌های آشکار ایجاد شده است.

رئیس دستگاه قضا گفت: در خلال و پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه شاهد بودیم که خیلی از افرادی که به زعم خودشان به آنها نامهربانی شده بود نیز به میدان دفاع از ارزش‌های اسلامی و ملی آمدند؛ امری که حقیقتاً ارزشمند بود و باید بواسطه آن، به این مردم آفرین گفت؛ باید تمام تلاش‌ها را مصروف کرد تا آثار و برکات این انسجام و وحدت ملی تقویت شده، باقی بماند.

تبیین و تشریح الزامات و مؤلفه‌های حفظ وحدت و انسجام ملی

رئیس عدلیه در ادامه با تبیین و تشریح الزامات و مؤلفه‌های حفظ وحدت و انسجام ملی، بیان داشت: ضرورت دارد «بایدها» و «نبایدهای» مقوله‌ی تثبیت و تقویت اتحاد و انسجام ملیِ شکل‌گرفته در مقطع فعلی را بشناسیم و تبیین کنیم؛ ضروری است در این رابطه هر چه بیشتر با هم گفتگو و مُشافهه داشته باشیم. باید بدانیم و تبلیغ کنیم که چه امور و اقدامات و موضع‌گیری‌هایی به بسط وحدت ملی می‌انجامد و بالعکس چه رفتاری، مخل و مغایر با انسجام ملی و اجتماعی است؛ ممکن است در این رابطه میان صاحبان تریبون و مراجع اجتماعی اختلاف نظر و عقیده وجود داشته باشد؛ این امر بلااشکال است، لکن باید با گفت‌وگو و هم‌اندیشی این اختلافات را به اشتراکات تبدیل کنیم.

قاضی‌القضات تصریح کرد: یکی از الزامات و مؤلفه‌های حفظ وحدت و انسجام ملی، سعه صدر داشتن است؛ باید شرح صدر داشته باشیم؛ قرآن می‌فرماید «فَبَشِّرعِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه»؛ خُب چنانچه ما شرح صدر نداشته باشیم و به محض شنیدن نظر مخالف، به سینه گوینده بزنیم و او را طرد کنیم، چگونه می‌توانیم به این آیه عمل کنیم و احسن اقوال را برگزینیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای اظهار کرد: به هیچ‌وجه نباید بهانه به دست دشمنان و بدخواهان اسلام و ایران بدهیم؛ باید بر روی اشتراکات و منافع و مصالح اسلام و ایران تاکید کنیم؛ همه ما دوستدار اسلام و ایران و انقلاب هستیم؛ اینها وجوه مشترک ماست؛ باید بدانیم و بشناسیم که چه عواملی به این ارزش‌های ملی و اسلامی لطمه وارد می‌کنند و از آنها اجتناب ورزیم؛ برای نیل به این هدف، نیاز به گفتگو و هم‌اندیشی داریم؛ البته ممکن است در مصادیقی نیز به اشتراک نظر نرسیم و اختلافات پابرجا بماند؛ در آن صورت نیز ایرادی وجود ندارد و می‌توانیم در عین اختلاف، بر مشترکات که همان منافع اسلام و ایران است، تاکید و اِبرام ورزیم.

رئیس عدلیه بیان داشت: یکی از جلوه‌های اتحاد و انسجام ملی و مردمی در دهه اول محرم امسال به منصه ظهور رسید؛ همگان دیدند که محرم امسال با چه شور و شعور بالاتر و مضاعف‌تری در سراسر ایران اسلامی برگزار شد و سلحشوری، روحیه شهادت‌طلبی، احسان، مودت، اطعام و نذری دادن در این دهه ابتدایی محرم شاید از سنوات پیشین بیشتر و برجسته‌تر بود.

پیگیری و تعقیب جنایتکاران صهیونیستی در محاکم داخلی و خارجی

رئیس قوه قضائیه در ادامه با اشاره به اهمیت فرامین اخیر صادره از ناحیه مقام معظم رهبری خطاب به قوه قضائیه، گفت: پیگیری و تعقیب جنایتکاران صهیونیستی در محاکم داخلی و خارجی یک اصل و اولویت اساسی است که دستگاه قضائی مجدانه به آن اهتمام خواهد داشت؛ در این مسیر، دولت، مجلس، سمن‌ها و تشکل‌های مردمی نیز می‌توانند کمک‌کار باشند. ما عناصر صهیونیستی را بواسطه جنایت‌های‌شان در غزه، لبنان، سوریه و ایران، تعقیب و مجازات می‌کنیم.

رئیس دستگاه قضا گفت: رویه برگزاری دادگاه‌های مربوط به جنایات رژیم و عناصر آمریکایی علیه ملت ایران، در دستگاه قضائی جاری و ساری است و تاکنون با برگزاری دادگاه‌هایی، مبالغ معتنابهی خسارت بواسطه جنایت‌های آمریکا علیه اتباع ایرانی تعیین شده است و رژیم عناصر آمریکایی در دادگاه‌های داخلی ما محکومیت پیدا کرده‌اند.

رئیس عدلیه بیان داشت: در مجامع و دادگاه‌های بین‌المللی نیز از قبل شکایاتی از جانب ما علیه رژیم آمریکا مطرح شده بود و در جنگ تحمیلی اخیر نیز دادستان کل و معاون بین‌الملل قوه قضائیه طی مرقومه‌هایی خطاب به دست‌اندرکاران مجامع ذیربط بین‌المللی، نسبت به جنایات رژیم صهیونی و پشتیبانی آمریکا از این جنایت و در مواردی مباشرت آمریکا در آنها، طرح شکایت کردند.

قاضی‌القضات تصریح کرد: مقام معظم رهبری به قوه قضائیه تکلیف کردند که در پیگیری و تعقیب جنایتکاران متجاوز علیه ملت ایران، ضمن تسریع داشتن، بر اقداماتی متمرکز شویم که تاکنون مغفول مانده است؛ بر همین اساس، ما در قوه قضائیه به دادستان کل و معاونت‌های حقوقی و امور بین‌الملل مأموریت دادیم که شکایات و دادخواست‌ها علیه متجاوزین صهیونی و آمریکایی را در محاکم داخلی و خارجی، به صورت واحد و یکپارچه درآورند و در این مسیر از ظرفیت‌های دولت، وزارت امور خارجه و حقوقدانان نیز بهره جسته شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای اظهار کرد: البته باید توجه داشت که ما در دادخواهی خود امیدی به مجامع بین‌المللی نداریم، چرا که معتقدیم در طول بیش از یک سال و نیم که از تجاوز به غزه و نسل‌کشی در این باریکه می‌گذرد، مجامع بین‌المللی کوچک‌ترین اقدام مثبت و بازدارنده‌ای را علیه متجاوزین متوحش صهیونیستی انجام نداده‌اند و این مجامع در هنگامه تجاوز به بیمارستان‌ها، زندان‌ها و رسانه‌ها، سکوت اختیار کردند؛ با این وجود برای اثبات حقانیت خود، مبادرت به طرح شکایات علیه متجاوزین صهیونی و آمریکایی می‌کنیم؛ البته امیدواریم که یک قاضی مستقل نیز در محاکم بین‌المللی پیدا شود که رأی به محکومیت متجاوزین دهد و ما بتوانیم خسارات خود را از آنها دریافت کنیم.

رئیس دستگاه قضا تاکید کرد: قطعاً و مسلماً، دورنمای این نزاع، پیروزی جبهه حق و ایران اسلامی و زوال و اضمحلال سردمداران آمریکایی و صهیونیستی است.

رئیس قوه قضائیه در ادامه با اشاره به مقوله‎ی مبارزه با فساد، گفت: مقام معظم رهبری از دهه ۷۰ به این سو، در بیانات‌شان تأکیدات مؤکدی بر مقوله‌ی مقابله همه‌جانبه با فساد و مفسد دارند؛ ما نیز معتقدیم که مقابله با فساد و مفسد، اقدامی اعتمادزا و انسجام‌بخش است؛ در برهه‌ها و ادوار مختلف در قوه قضائیه، برای مقابله با فساد گام برداشته شده است اما من اذعان دارم که در این فقره هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم؛ فلذا متعهد شده‌ایم که بیشتر و بهتر از گذشته با فساد مقابله کنیم.

تبیین و تشریح الزامات و مؤلفه‌های مقوله‌ی مبارزه با فساد

رئیس دستگاه قضا ضمن تبیین و تشریح الزامات و مؤلفه‌های مقوله‌ی مبارزه با فساد گفت: ما معتقدیم که مقوله‌ی مبارزه با فساد نباید منحصر به فساد اقتصادی باشد؛ بله درست است که مبحث فساد اقتصادی بسیار مبحث مهمی است و چه بسا فساد در سایر عرصه‌ها نیز ریشه در فساد اقتصادی دارد؛ اما نباید مقابله ما با فساد، منحصر به حوزه اقتصادی باشد؛ نکته دیگر آن است که مقابله با فساد باید بدون تبعیض و اغماض باشد؛ ایضاً مقابله با فسادی که از ناحیه کارگزاران نظام صورت می‌گیرد باید قاطعانه‌تر باشد؛ مؤلفه دیگر در مبحث مقابله با فساد آن است که میان فساد و خطا و اشتباه تمییز و تفکیک قائل شویم و به شرایطی که فرد در آن مرتکب فساد یا خطا می‌شود توجه داشته باشیم؛ همچنین باید به فرد فاسد فرصت جبران دهیم. ما معتقدیم که مبارزه با فساد باید علمی و تخصصی باشد؛ نباید شیوه برخورد با فساد، خود مفسده‌برانگیز باشد.

رئیس عدلیه در ادامه با برشمردن محورهای مهم نسخه روزآمدشده‌ی سند تحول و تعالی، مشخصاً به مقوله‌ی مرجعیت دستگاه قضائی در تظلم‌خواهی اشاره کرد و بیان داشت: قوه قضائیه ملجاء تمامی تظلم‌خواهان است؛ ما در رسیدگی‌های خود توجهی نداریم که طرفین دعوا و شکایت وابسته به کدام جناح یا طبقه هستند؛ ما وفق قانون، ادله و اسناد موجود، مبادرت به احقاق حق و صدور رأی می‌کنیم؛ همگان باید احساس کنند که هنگام رجوع به عدلیه، تمام تلاش‌ها معطوف به استیفای حق و حقوق آنهاست.

قاضی‌القضات در ادامه با اشاره به اقدامات دستگاه قضائی در بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و تکنولوژی هوش مصنوعی در ارائه خدمات قضائی به مردم، گفت: امروز بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و تکنولوژی هوش مصنوعی برای ما یک الزام و اجبار است، نه یک انتخاب و اختیار؛ باید در راستای توسعه و بسط خدمات‌رسانی‌های قضائی و حقوقی خود و همچنین تسهیل این خدمات‌رسانی‌ها، هر چه بیشتر از فناوری‌های نوین و تکنولوژی هوش مصنوعی بهره بگیریم. در اینجا باید متذکر شوم که فناوری‌های نوین و تکنولوژی هوش مصنوعی دو مقوله‌ی مجزا هستند که ما باید در هر دو عرصه، حرکت شتابان را در پیش گیریم و این امر در گروی صرف بودجه و تجهیز امکانات است. در این میان باید به آسیب‌های این حوزه نیز اهتمام داشته باشیم؛ بدین معنا که هم فضای سایبر مهم است و هم امنیت فضای سایبر از درجه بالای اهمیت برخوردار است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای گفت: ما در سند تحول و تعالی قضائی، بخش مبسوطی را به مقوله‌ی بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و تکنولوژی هوش مصنوعی اختصاص داده‌ایم؛ البته اجراییات این امر در گروی تجهیز اعتباراتی است که در مواردی مربوط به خارج از قوه قضائیه است.

عراقچی: سیاستی برای ترور هیچ فردی در خارج از کشور نداریم

به گزارش آرمان آرا، سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه در گفت‌وگو با شبکه آمریکایی فاکس نیوز گفتگویی را پیرامون برنامه غنی سازی در ایران انجام داد. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:

چرا اورانیوم غنی‌سازی شده را مانند برخی کشورهای دیگر وارد نکنید؟ چرا بخشی از توافق نباشد که به جای تولید داخلی، آن را وارد کنید؟

چون این یک دستاورد علمی است، دستاوردی که خودمان به آن رسیده‌ایم. چرا باید چیزی را که خودمان می‌توانیم تولید کنیم، وارد کنیم؟ مجری عنوان کرد: چون شما غنی‌سازی را تا درصدهای زیاد، بالا می‌برید؛ مثلاً ۹۰ درصد یا ۶۰ درصد در حالی که باید در حد ۳.۵ درصد باشد. عراقچی در این باره گفت: نه، نه، ما هرگز به سمت ۹۰ درصد نمی‌رویم. ما متعهد هستیم که برای تولید سوخت نیروگاه‌های هسته‌ای زیر ۵ درصد مانیم. ما همچنین تا ۲۰ درصد غنی‌سازی می‌کنیم چون یک راکتور تحقیقاتی در تهران داریم به‌نام «راکتور تحقیقاتی تهران» یا TRR. ما برای نیازهای خودمان اورانیوم غنی می‌کنیم.رئیس دستگاه دیپلماسی خاطرنشان کرد: ما یک بار تا ۶۰ درصد هم رفتیم، و آن پس از خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای مان بود. و بله، در آن زمان به ۶۰ درصد رسیدیم، اما در جریان مذاکرات به طرف‌های مقابل گفتم که اگر توافق هسته‌ای حاصل شود، بلافاصله به سطح پایین‌تر بازخواهیم گشت.

مجری فاکس نیوز در ادامه از وزیر امور خارجه ایران پرسید که آیا برنامه غنی‌سازی ایران از سر گرفته شده؟ آیا این برنامه همچنان ادامه دارد یا آسیب‌ها (پس از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران) آنقدر شدید بوده که به‌طور کامل متوقف شده است؟

فرآیند غنی‌سازی اورانیوم در حال حاضر متوقف شده است، چرا که خسارت‌ها [به تأسیسات هسته‌ای] بسیار شدید بوده است.

قطعاً ما نمی‌توانیم از غنی‌سازی‌مان صرف‌نظر کنیم، چون این دستاورد دانشمندان ماست و اکنون فراتر از آن است، این مسئله به غرور ملی تبدیل شده است، غنی‌سازی برای ما بسیار ارزشمند است.

جناب وزیر، با کمال احترام، مسئله فقط ایالات متحده و اسرائیل نیست؛ بلکه سایر رهبران جهان نیز نسبت به برنامه غنی‌سازی ایران نگرانی‌هایی دارند. اگر این برنامه کاملاً صلح‌آمیز است، چرا لازم بوده که آن را در عمق نیم مایلی زیر یک کوه مستقر کنید تا از آن محافظت شود؟ این تنها بخشی از نگرانی‌هاست. نکته دوم اینکه، رئیس‌جمهور ترامپ گفته است که اگر ایران تلاش کند برنامه غنی‌سازی خود را بازسازی کند، در حملات بیشتر تردید نخواهد کرد. پاسخ شما به رئیس‌جمهور ترامپ چیست؟

به دلیل تمرکزها و فشارهایی که از سوی اسرائیل و ایالات متحده در گذشته وجود داشته، ما راهی جز محافظت از تأسیسات، مواد هسته‌ای و دانشمندان خود نداشتیم. پیام من به ایالات متحده این است که بیایید راه‌حلی مبتنی بر مذاکره برای برنامه هسته‌ای ایران پیدا کنیم.

آیا ایران در حال حاضر تلاش می‌کند رئیس‌جمهور ترامپ، وزیر خارجه پیشین مایک پامپئو، سفیر سابق جان بولتون و دیگر مقامات دولت ترامپ را در پی کشته شدن قاسم سلیمانی ترور کند؟

خیر، ما هرگز چنین چیزی نگفته‌ایم. شاید برخی افراد در این‌جا و آن‌جا حرف‌هایی در این خصوص زده باشند، اما این هرگز موضع رسمی ایران نبوده است.

آیت‌الله خامنه‌ای گفته است «مرگ بر آمریکا» و این به معنای «مرگ بر ترامپ» است. این جمله از جانب رهبر معظم ایران گفته شده. همچنین یک کارزار تأمین مالی جمعی ایرانی که با عنوان «عهد خون» شناخته می‌شود مدعی شده که برای جایزه ۴۰ میلیون دلاری بر سر ترامپ پول جمع‌آوری کرده است. این کارزار پس از آن آغاز شد که چند نهاد رسانه‌ای یا نهادهای وابسته به حکومت ایران حکم مرگ علیه ترامپ صادر کردند. بنابراین می‌توان فهمید چرا دولت آمریکا این سیگنال‌ها را به‌عنوان نشانه‌ای از تلاش ایران برای اجرای ترور تعبیر می‌کند؟

فکر می‌کنم همه اینها پروپاگانداست، همیشه گفته‌ایم و این سخن بارها از سوی رهبر و دیگر مقامات رسمی ما نیز تکرار شده که شعار «مرگ بر آمریکا» در واقع اشاره به سیاست‌های ایالات متحده دارد، نه به مردم این کشور. ممکن است برخی اشخاص یا گروه‌های تندرو، چه در داخل و چه در خارج از ایران، اظهارات افراطی مانند آن‌چه شما اشاره کردید مطرح کنند، اما این هرگز سیاست رسمی جمهوری اسلامی نبوده، نیست و نخواهد بود.

ما سیاستی برای ترور هیچ فردی در خارج از کشور نداریم، چه رسد به رئیس‌جمهور کشور دیگر.

🚨 تلفات اسرائیل در جنگ با ایران چند نفر بود؟ / بس کنید با این دروغ و مهندسی ذهن!

به گزارش آرمان آرا، روزنامه کیهان نوشت: رابی سلمان مدیر شرکت ردلاین اسرائیل، در گفت‌وگویی با شبکه ۱۴ تلویزیون اسرائیل شرکت کرد. این گفت‌وگو به جرّ و بحث و مبادله کلمات تند میان مجری و او منتهی شد. در حالی که مجادله به اوج رسیده بود، رابی سلمان گفت: بس کنید با این دروغ و مهندسی ذهن! تعداد کشته‌های اسرائیل در جنگ با ایران، ۸۹۳ بود نه ۳۵! لعنت به شما و کانال بی‌ارزش‌تان!

از سوی دیگر، رسانه عبری زبان والانیوز در گزارشی نوشت، مراکز تجاری که ساختمان‌های مختلفی که در جریان جنگ با ایران، مورد اصابت موشک‌های ایرانی قرار گرفته و تعداد آنها هم کم نیست، همچنان و یکی پس از دیگری در معرض تاراج سارقان قرار می‌گیرند.

درهمین حال، ویلیام شرایوِر، تحلیلگر آمریکایی درحوزه نظامی، ژئوپولیتیک و تاریخ در تحلیلی از جنگ موشکی بر فراز اسرائیل، طی جنگ جاری با ایران نوشت: نخستین پاسخ موشکی ایران به اسرائیل (۱۴ ژوئن) با چندصد پهپاد و موشک‌های کروز زیرصوت نسبتاً قدیمی آغاز شد که مأموریت اصلی آن‌ها تضعیف ذخایر سامانه‌های دفاع هوائی و گنبدآهنین بود. علاوه‌بر این،ارتش اسرائیل مدعی است که ایران در ۱۴ ژوئن بیش از ۲۰۰ موشک بالستیک شلیک کرده است. به نظر من این رقم احتمالاً اغراق‌آمیز است. اما در هر صورت، اکثریت قریب به اتفاق این موشک‌ها از ذخایر قدیمی‌تر ایران و طعمه‌های طراحی‌شده برای فریب بودند.

برآورد من این است که در حمله ۱۴ ژوئن، حداکثر حدود سه دوجین از موشک‌های بالستیک نسل جدید ایران استفاده شده‌اند. اکثر این موشک‌ها، اگر نگوییم همه، بدون آسیب به اهداف خود اصابت کردند.

طی هفته بعد (۱۵ تا ۲۱ ژوئن)، علاوه‌بر ادامه حملات پهپادی، ایران به‌ طور میانگین روزانه حدود ۲۵ موشک بالستیک شلیک کرد (براساس ادعای ارتش اسرائیل).

در این زمان، گزارش‌هایی در محافل تحلیلی اسرائیل و غرب منتشر شد مبنی بر اینکه سامانه‌های دفاع هوائی آمریکا و اسرائیل به‌شدت فرسوده شده‌اند و کارایی آن‌ها بسیار کمتر از آنچه تبلیغ شده بود، به نظر می‌رسد. سامانه‌های زمینی THAAD آمریکا، موشک‌های SM-3 و SM-6 از کشتی‌های آمریکایی در شرق مدیترانه، و رهگیرهای موشک ضدبالستیک ارو (Arrow) اسرائیل با سرعت بالایی مصرف می‌شدند، اما در رهگیری تعداد اندک موشک‌های بالستیک رده‌بالای شلیک‌شده از ایران، موفقیت چندانی نداشتند یا اصلاً موفقیتی کسب نکردند.

در ۲۲ ژوئن، یک پاسخ موشکی بزرگ از سوی ایران انجام شد که شامل حدود ۱۰۰ موشک بالستیک بود.در این مرحله از نبرد، گنبدآهنین به ‌طور قابل‌توجهی تضعیف شده بود و حتی پهپادهای کندپرواز ایران در بسیاری از موارد آن را شکست می‌دادند. سامانه THAAD عملاً غایب بود و سامانه‌های ارو اسرائیل با گزارش‌هایی از «نقص‌های متعدد» مواجه شده بودند.

شواهد ویدئویی منبع‌باز (OSINT) نشان‌دهنده الگوهای شلیک تقریباً آشوب‌زده علیه تعداد محدودی از موشک‌های ‌هایپرسونیک ایران بود. نیم ‌دوجین یا بیشتر موشک‌های اسرائیلی بدون موفقیت علیه تک‌موشک‌های ورودی ایران شلیک می‌شدند، در حالی که موشک‌های ایرانی با پوششی پلاسمایی که در آسمان شب می‌درخشید، به سمت اهداف خود پیش می‌رفتند.

تا زمان توافق آتش‌بس در ۲۴ ژوئن، توانایی دفاع هوائی اسرائیل و آمریکا در منطقه نبرد تقریباً به اتمام رسیده بود، در حالی که ایران شروع به استفاده از تعداد محدود اما رو به افزایش موشک‌های پیشرفته‌تر کرده بود.

اسرائیلی‌ها خسارات بسیار بیشتری نسبت به هر آنچه در تاریخ خود تجربه کرده بودند، متحمل شدند. آن‌ها همچنین دارایی‌های اطلاعاتی و خرابکارانه‌ای را که سال‌ها درداخل ایران توسعه داده بودند، به کار گرفتند و عملیات جمع‌آوری این دارایی‌های افشاشده همچنان ادامه دارد.

ایران به ‌طور قاطع ثابت کرده است که قادر به انجام حملات ‌هایپرسونیک با کلاهک‌های بزرگ و دقت بالا (CEP کمتر از ۱۰ متر) است.

اگرچه هنوز مشخص نیست که ایران واقعاً چه تعداد از این موشک‌های پیشرفته را در اختیار دارد و نرخ تولید آن‌ها چقدر است، اما نتیجه این است که ایران یک پیروزی استراتژیک بزرگ به دست آورده که اثری بازدارنده قوی به دنبال دارد.

با گذشت هر ماه، ایران قوی‌تر خواهد شد و اسرائیلی‌ها برای انجام اقدامی در این زمینه ناامیدتر می‌شوند. بعید می‌دانم صلح در دستورکار آن‌ها باشد.

ترامپ تهدید توخالی اش را علیه ایران تکرار کرد

به گزارش آرمان آرا به نقل از شبکه الجزیره قطر، «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری ایالات متحده بار دیگر با لحنی تهدیدآمیز نسبت به برنامه هسته‌ای ایران سخن گفت و مدعی شد: در صورتی که لازم باشد بار دیگر تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف حمله قرار خواهیم داد.

این اظهارات ترامپ در حالی بیان شده که مقامات ایران اعلام کرده اند که هرگونه ماجراجویی جدید آمریکا و اسرائیل را با اقدامی قاطع و کوبنده پاسخ خواهند داد.

نویسنده عمانی: اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه مرتکب جنایت جنگی شد

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: «فائزه محمد» نویسنده و روزنامه‌نگار عمانی، با محکوم کردن اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی گفت که این اقدامات تروریستی، نقض آشکار قوانین بین‌المللی و حقوق بشر است و چهره واقعی این رژیم را نشان می‌دهد.

وی افزود که اتکای رژیم صهیونیستی به ترور به‌عنوان ابزاری برای حذف، نشان‌دهنده رویکرد این رژیم در نابودی مستقیم هرگونه تهدید سیاسی یا نظامی علیه خود است.

نویسنده کتاب «در قلب ایران» درباره هدف قرار دادن غیرنظامیان در ایران گفت: قربانی شدن تعداد زیاد زنان و کودکان در ایران نشان می‌دهد که هدف، شکستن اراده ملت‌ها، ترساندن مردم و بی‌ثبات کردن کشورهایی است که در برابر طرح‌های توسعه‌طلبانه این رژیم ایستادگی می‌کنند.

متن کامل مصاحبه با این نویسنده و روزنامه نگار عمانی را مطالعه می‌کنید؛

چندی پیش، جهان شاهد حمله رژیم صهیونیستی به ایران و مردم آن بود. به نظر شما چرا این رژیم چنین جنایاتی را علیه غیرنظامیان بی‌دفاع در غزه، لبنان و ایران مرتکب می‌شود؟

این رژیم اساساً بر پایه سیاست‌های توسعه‌طلبی، سلطه و تحمیل واقعیت اشغال با زور بنا شده است. از زمان تأسیس خود، همواره برای تحقق اهداف سیاسی، نظامی و امنیتی‌اش بر خشونت تکیه داشته است. هدف قرار دادن غیرنظامیان بی‌دفاع در غزه، لبنان و ایران در چارچوب تلاش‌های دائمی آن برای تضعیف هرگونه قدرت یا اراده مقاومتی است که بقای آن را تهدید یا نفوذش را محدود کند. همچنین، مصونیت از مجازات و حمایت بی‌قید و شرطی که از سوی ایالات متحده و غرب دریافت می‌کند، آن را به تداوم ارتکاب این جنایات تشویق می‌کند. بنابراین، تداوم این تجاوزات با فقدان موضع قاطع بین‌المللی برای الزام این رژیم به رعایت قوانین بین‌المللی و حقوق ملت‌ها مرتبط است.

رژیم صهیونیستی مدعی شده که هدفش توقف برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران بوده، اما به وضوح بیمارستان‌ها، زیرساخت‌ها و نهادهای رسانه‌ای را هدف گرفته است و درصد زیادی از شهدا را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. این تناقض چگونه قابل توجیه است؟ هدف واقعی چیست؟

این تناقض، واقعیت اهداف پشت‌پرده این رژیم و حامی‌اش، ایالات متحده، را آشکار می‌کند که فراتر از بهانه‌های اعلامی مانند برنامه هسته‌ای یا موشکی یا نفوذ ایران در منطقه است. تجاوز صهیونیستی-آمریکایی به ایران نیات واقعی دشمنان را برملا کرد؛ و این را حملات هدفمند به بیمارستان‌ها، زیرساخت‌ها و نهادهای رسانه‌ای و قربانی شدن تعداد زیادی زن و کودک تأیید می‌کند. هدف، به‌وضوح، شکستن اراده ملت‌ها، ترساندن مردم و بی‌ثبات کردن کشورهایی است که در برابر پروژه‌های توسعه‌طلبانه این رژیم ایستاده‌اند. این سیاست نوعی مجازات جمعی است که هدفش ایجاد ترس، آشوب و فلج کردن توان جامعه برای وادار ساختن آن به تسلیم است. به بیان دقیق‌تر، جوهر این جنایات حفظ سلطه رژیم و حامیان آن از طریق خاموش کردن هر صدایی است که موجودیت یا نفوذش را به چالش بکشد.

با وجود مستند شدن جنایات جنگی رژیم صهیونیستی توسط سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، دولت‌های غربی همچنان از آن حمایت سیاسی و نظامی می‌کنند. چرا این کشورها در قبال این جنایات سکوت می‌کنند؟

سکوت دولت‌های غربی، با وجود گزارش‌های مستند سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، ریشه در منافع سیاسی، اقتصادی و راهبردی دارد که آن‌ها را به این رژیم پیوند می‌دهد. این دولت‌ها رژیم صهیونیستی را شریک راهبردی خود می‌دانند که از منافعشان محافظت می‌کند و نفوذشان را در خاورمیانه گسترش می‌دهد. همچنین، لابی‌های حامی رژیم در این کشورها فشار زیادی بر مراکز تصمیم‌گیری وارد می‌کنند، واقعیت‌ها را پنهان می‌سازند و جنایات را با بهانه‌هایی مانند امنیت و مبارزه با تروریسم توجیه می‌کنند. در نتیجه، اصول انسانی و حقوق بشر قربانی معادلات قدرت و منافع می‌شود و این ملت‌های بی‌دفاع هستند که بهای این سیاست‌ها را می‌پردازند.

رسانه‌های غربی اغلب رژیم صهیونیستی را در حال دفاع از خود نشان می‌دهند و در مقابل، کشتار غیرنظامیان در غزه، لبنان و ایران را نادیده می‌گیرند. این جانبداری رسانه‌ای چگونه قابل تحلیل است و چگونه باید با آن مقابله کرد؟

این جانبداری رسانه‌ای تصادفی نیست، بلکه حاصل یک سیستم رسانه‌ای گسترده است که توسط نهادهایی اداره می‌شود که منافع سیاسی و اقتصادی آن‌ها با رژیم صهیونیستی گره خورده است. این رژیم همواره به‌عنوان قربانی نمایش داده می‌شود، در حالی که واقعیت جنایاتش علیه غیرنظامیان در غزه، لبنان و ایران کم‌اهمیت جلوه داده شده یا تحریف می‌شود. این روایت هدف مشخصی دارد: جلب همدردی جهانی و توجیه نقض‌ها در برابر افکار عمومی غرب.

آمریکا همواره با قطعنامه‌های سازمان ملل در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی مخالفت می‌کند و اخیراً نیز با خیانت به دیپلماسی، وارد جنگ با ایران شد. این رویکرد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این رویکرد به‌وضوح دوگانگی معیارهای آمریکا را در قبال قوانین بین‌المللی و اصول حقوق بشر نشان می‌دهد. ایالات متحده مدعی دفاع از دموکراسی و دیپلماسی است، اما در عمل هر تصمیمی که جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کند، وتو می‌کند و با استفاده از نفوذ خود مانع پاسخ‌گویی می‌شود. زمانی که ابزارهای فشار سیاسی شکست می‌خورند، آمریکا از گفت‌وگو فاصله می‌گیرد و به گزینه نظامی روی می‌آورد؛ همان‌طور که اخیراً علیه ایران، در حالی که مذاکرات در جریان بود، چنین کرد. این رفتار نشان می‌دهد که مواضع آمریکا بر اساس منافع و ائتلاف‌های راهبردی‌اش شکل می‌گیرد، حتی اگر به قیمت ادامه اشغالگری و جنایات جنگی علیه غیرنظامیان باشد.

رژیم صهیونیستی دارای سلاح‌های هسته‌ای غیرقانونی و خارج از نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است، اما ایران را به بهانه برنامه هسته‌ای مورد حمله قرار می‌دهد. آیا این رفتار نشان‌دهنده معیارهای دوگانه جهانی نیست؟ جامعه بین‌المللی چه باید بکند؟

بله، داشتن زرادخانه هسته‌ای پنهان توسط رژیم صهیونیستی که تحت هیچ نظارتی نیست، در حالی که ایران به بهانه هسته‌ای مورد حمله قرار می‌گیرد، آشکارترین نمونه از استانداردهای دوگانه‌ای است که نظام بین‌الملل با آن مواجه است. این تناقض اعتبار ساختارهای جهانی را تضعیف کرده و اعتماد به قانون بین‌المللی را کاهش می‌دهد، چرا که اصول منع گسترش تسلیحات و پاسخ‌گویی تنها بر اساس منافع قدرت‌های بزرگ اعمال می‌شود.

اگر جامعه بین‌المللی واقعاً خواهان اجرای عدالت و قانون است، باید بر شفافیت هسته‌ای برای همه طرف‌ها بدون استثنا اصرار ورزد و رژیم صهیونیستی را ملزم به پایبندی به معاهدات بین‌المللی کند. همچنین باید از ابتکاراتی که به‌دنبال خاورمیانه‌ای عاری از سلاح‌های هسته‌ای هستند، به‌طور عادلانه و بدون سلطه‌طلبی حمایت کند.

هدف رژیم صهیونیستی از هدف قرار دادن غیرنظامیان چیست؟

هدف قرار دادن غیرنظامیان به بهانه‌های نظامی بخشی از استراتژی برنامه‌ریزی‌شده رژیم صهیونیستی است که به‌دنبال شکستن اراده ملت‌ها و تسلیم جوامع از طریق ایجاد رعب و وحشت است. وقتی قربانیان عمدتاً زنان و کودکان هستند، پیام روشن آن تزریق ناامیدی و وادار کردن مردم به پذیرش واقعیت تحمیلی با فشار سنگین انسانی است.

این جنایات علیه غیرنظامیان اشتباهات تصادفی نیستند، بلکه سیاست مجازات جمعی‌اند که ساختار اجتماعی را هدف می‌گیرند و بحران‌های انسانی ایجاد می‌کنند تا به‌عنوان ابزار فشار سیاسی استفاده شوند. هدف واقعی، تضعیف مقاومت احتمالی و کاهش روحیه ایستادگی مردم است تا این رژیم برتری نظامی و روانی خود را حفظ کرده و بدون مزاحم طرح‌های توسعه‌طلبانه‌اش را پیش ببرد.

هدف نهایی رژیم صهیونیستی از سیاست‌های جنگ‌طلبانه و توسعه‌طلبانه‌اش چیست؟ خطر این سیاست‌ها برای کشورهای همسایه چیست؟

هدف نهایی رژیم صهیونیستی، تثبیت سلطه نظامی و سیاسی خود بر منطقه و ایجاد واقعیتی که اشغال را نهادینه کرده و منابع حیاتی و نقاط راهبردی را تحت کنترل بگیرد. این سیاست‌ها بر اساس ایجاد فضای دائمی از آشوب و بازدارندگی طراحی شده‌اند تا هرگونه تهدید بالقوه را ضعیف، تقسیم‌شده یا درگیر بحران داخلی نگه دارند.

خطر برای کشورهای همسایه، دوگانه است: از یک سو امنیت و ثبات‌شان با جنگ‌ها، تجاوزها، ترورها و خرابکاری‌ها تهدید می‌شود، و از سوی دیگر رژیم صهیونیستی تلاش می‌کند اتحاد ملت‌ها را درهم بشکند و آن‌ها را درگیر منازعات جانبی کند، تا خود با دست باز حرکت کند. مقابله با این خطر، نیازمند هوشیاری ملت‌ها و دولت‌های منطقه، تقویت همکاری منطقه‌ای و ساختن قدرت بازدارنده برای حفظ حاکمیت و حقوق مشروع مردم است.

اعتراضات جهانی علیه جنایات رژیم صهیونیستی در حال گسترش است. چگونه می‌توان این همبستگی را به فشار سیاسی و اقتصادی مؤثر تبدیل کرد؟

اعتراضات مردمی و آگاهی جهانی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی، یک نیروی اخلاقی و سیاسی مهم است، اما تا زمانی که به اقدامات عملی و سازمان‌یافته تبدیل نشود، تأثیرگذار نخواهد بود. برای رسیدن به این هدف، باید تلاش‌های فعالان و نهادهای حقوق بشری یکپارچه شود تا دولت‌ها را برای اتخاذ مواضع شفاف و تحریم‌های اقتصادی یا محدودیت‌های حمایت نظامی و سیاسی علیه رژیم صهیونیستی تحت فشار قرار دهند.

بسیاری بر این باورند که سران رژیم صهیونیستی باید به‌خاطر جنایات جنگی و ترورها در دادگاه‌های بین‌المللی محاکمه شوند. چرا تاکنون اقدامی جدی در این زمینه صورت نگرفته است؟

عدم اقدام جدی برای محاکمه سران رژیم صهیونیستی به عوامل متعددی بازمی‌گردد؛ از جمله نفوذ سیاسی گسترده این رژیم در میان برخی قدرت‌های بزرگ دارد و حمایتی که از طریق ابزارهایی مانند وتو در شورای امنیت دریافت می‌کند. افزون بر این، گاه اراده سیاسی واقعی در نهادهای بین‌المللی برای اجرای کامل عدالت وجود ندارد، به‌ویژه وقتی این عدالت با منافع قدرت‌های بزرگ در تضاد باشد. این عوامل، سبب می‌شود که جنایتکاران با وجود اسناد و شواهد فراوان از ارتکاب جنایات جنگی، از مجازات فرار کنند.

ترور از اصلی‌ترین ابزارهای رژیم صهیونیستی و سازمان‌های امنیتی آن طی بیش از ۷ دهه بوده، به‌ویژه علیه فعالان و مقامات نظامی و سیاسی کشورهای مختلف. چرا این رژیم به ترور تکیه دارد؟ این تروریسم دولتی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تکیه رژیم صهیونیستی بر ترور به‌عنوان ابزار حذف، نشان‌دهنده روشی است که بر حذف مستقیم هرگونه تهدید سیاسی یا نظامی مبتنی است، به‌ویژه آن‌هایی که در برابر اشغال یا سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌اش مقاومت می‌کنند. این سیاست برای ترساندن دشمنان و تضعیف جریان‌های مقاومتی از طریق حذف رهبران آن‌ها به کار گرفته می‌شود و ماهیتی سرکوبگر و خشن دارد که گفت‌وگو یا راه‌حل سیاسی را نمی‌پذیرد.

این تروریسم دولتی، نقض فاحش قوانین بین‌المللی و حقوق بشر است و چهره واقعی این رژیم را آشکار می‌سازد؛ رژیمی که بی‌محابا برای تثبیت نفوذ و قدرت خود از خشونت خارج از چارچوب قانون استفاده می‌کند، بدون توجه به پیامدهای انسانی و اخلاقی آن.

نظر شما درباره حملات رژیم صهیونیستی به ایران و قتل غیرنظامیان چیست؟ پیام شما چیست؟

ما به‌عنوان ملت‌ها و انسان‌های آزاده عرب و مسلمان، با قاطعیت حملات اخیر جنایت‌کارانه رژیم صهیونیستی به ایران را محکوم می‌کنیم؛ حملاتی که غیرنظامیان بی‌گناه را تنها به جرم زندگی در سرزمین خود و دفاع از کرامتشان هدف گرفته‌اند. کشتار زنان و کودکان و نابودی زیرساخت‌ها دفاع از خود نیست، بلکه جنایت کامل جنگی است.

دشمن حتی از هدف قرار دادن زندان‌ها ابا نداشته، همان‌گونه که به زندان اوین حمله کرد. این سوال مطرح است: چه خطری در آن زندان وجود داشت که موجب چنین حمله‌ای شد؟

پیام ما به‌عنوان ملت‌ها و فرهیختگان برای جهان روشن است: این جنایت‌ها نباید بدون مجازات باقی بمانند. جامعه جهانی باید مسئولیت اخلاقی و حقوقی خود را برعهده گیرد، به این تجاوزات پایان دهد، عاملان آن را مجازات کرده، صدای قربانیان را بشنود و از حق آنان برای امنیت، کرامت و صلح دفاع کند.

🚨 عکسی از محل تدفین سه سردار شهید در کنار هم

به گزارش آرمان آرا، تصویری که مشاهده می کنید مربوط به آذر ماه سال ۱۴۰۲ در جریان ماموریت سه مقام عالیرتبه ستاد کل نیروهای مسبح به عراق برای دیدار با مقامات لشکری و کشوری است. در این عکس شهیدان سپهبد باقری، سرلشکر محرابی و سرلشکر ربانی در بارگاه مطهر سیدالشهدا دیده می‌شوند. این سه سردار پس از ترور توسط اسرائیل در کنار هم به خاک سپرده شدند.

عکسی از محل تدفین سه سردار شهید در کنار هم

312222

انفجار کنترل‌شده در تبریز حین عملیات خنثی‌سازی مهمات

به گزارش آرمان آرا، مجید فرشی مدیرکل مدیریت بحران آذربایجان‌شرقی در این خصوص گفت: صدای انفجار در تبریز ناشی از انجام عملیات خنثی‌سازی مهمات باقی‌مانده از روزهای جنگ با اسرائیل غاصب است.

او با تأکید بر اینکه این اقدام تحت نظارت و رعایت کامل ضوابط ایمنی انجام شده است، خاطرنشان کرد: هیچ‌گونه جای نگرانی برای مردم وجود ندارد.

🚨 خبر روزنامه دولت درباره حملات اسرائیل در جنگ 12 روزه/ تعداد قابل‌توجهی از حملات را عوامل داخلی موساد انجام داده‌اند

به گزارش آرمان آرا، روزنامه ایران در بخشی از گزارش خود به نقش عوامل موساد در جنگ ۱۲ روزه پرداخت.

در بخشی از این گزارش آمده است: برخلاف ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه حملات به ایران به طور کامل توسط جنگنده‌ها و نیروی هوایی این رژیم انجام شد، شواهد نشان می‌دهند تعداد قابل‌توجهی از این حملات از طریق عملیات‌های خرابکارانه عوامل داخلی موساد اجرا شده است. این عملیات‌ها شامل قاچاق ریزپرنده‌ها و سلاح‌های دقیق به داخل ایران، حملات هدفمند به پرتابگرهای موشکی، و اقدامات خرابکارانه علیه مراکز نظامی و راداری بود. این اقدامات بخشی از استراتژی اسرائیل برای تضعیف توان دفاعی ایران از داخل و ایجاد اختلال در سامانه‌های پدافندی به شمار می‌آید و نشان ‌دهنده یک عملیات روانی گسترده از سوی اسرائیل بود که سعی داشت با بزرگ‌نمایی نقش جنگنده‌های خود و ادعای تسلط بر آسمان ایران، توانمندی پدافند هوایی ایران را کم‌اهمیت جلوه دهد و توانایی خود را پررنگ‌تر کند. اما عملکرد نیروی پدافند هوایی ایران، این ادعاها را بی‌اعتبار کرد. علاوه بر این، منابع مستقل تأیید کردند که ایران در طول جنگ موفق به نفوذ به سامانه‌های پدافند هوایی و دفاع موشکی اسرائیل شد، که نشان‌دهنده برتری نسبی ایران در جنگ الکترونیک و توانایی‌های سایبری بود.

۲۹۲۲۱

🚨 زیباکلام: پیش‌بینی من این است که اسرائیل دیگر به ایران حمله نمی‌کند / نتانیاهو از بمباران سوریه هم نتیجه نگرفت و ممکن است مسلحین را علیه خود بشوراند

به گزارش آرمان آرا او در مصاحبه با روزنامه شرق این موضوع را بررسی کرده است.

بخشهایی از گفت وگو را می خوانید:

* به‌صراحت می‌گویم آنچه در آن ۱۲ روز علیه ایران روی داد، اولا «جنگ» نبود و درثانی به دلیل موضوع پرونده هسته‌ای بود؛ به دلیل این بود که مذاکرات مسقط آن‌گونه که باید پیش نمی‌رفت. از این موضوع که بگذریم، کماکان صادق زیباکلام باور و تأکید دارد جنگ آن چیزی است که حدود سه سال است در اوکراین روی داده و روی می‌دهد. جنگ آن چیزی است که بیش از ۲۰ ماه است در نوار غزه روی می‌دهد و شاهد کشتار و جنایات بی‌سابقه اسرائیل علیه مردم فلسطین در این باریکه هستیم. و برای ما جنگ آن چیزی است که در آن هشت سال از سوی عراق و بعثی‌ها بر ما تحمیل شد. پس در مقایسه با آن چیزی که مثال زدم، واقعا در آن ۱۲ روز شاهد وقوع جنگ نبودیم.

* من معتقدم در آن ۱۲ روز، اسرائیل به دنبال جنگ به معنای آن چیزی که در اوکراین یا غزه روی داده است، علیه ایران نبود؛ بلکه اهدافی را برای خود در خاک کشورمان تعریف کرد و با حملات هوایی، موشکی و پهپادی خود درصدد رسیدن به آن اهداف بود. تعدادی از فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای ما را شهید کردند و به دنبال نابودی برنامه هسته‌ای و موشکی ما بودند و حملاتی به تأسیسات ما داشتند تا قدرت لجستیک و نظامی ما را از بین ببرند. ما هم در پاسخ به این حملات، موشک‌های خود را به سمت اسرائیل شلیک کردیم که خسارت و تلفاتی به دنبال داشت. بعد از بمباران تأسیسات ما در فردو، نطنز و اصفهان به دست آمریکایی‌ها، ما یک حمله به پایگاه آمریکا در قطر داشتیم. این چیزی بود که در آن ۱۲ روز روی داد و واقعا هنوز هم معتقدم جنگی به وقوع نپیوست.

* یکی از موضوعات مهم در حملات اخیر اسرائیل به سوریه این بود که شاید برای اولین بار شاهد یک درگیری، جنگ و نزاع خونین بودیم که کسی دیگر ایران را مسئول نمی‌داند و خوشبختانه ایران در آن حضوری نداشت. اما درباره اهداف مدنظر اسرائیل از حمله به سوریه بعد از جنگ ۱۲روزه علیه ایران، به نظر من، فارغ از اینکه واقعا اسرائیلی‌ها به دنبال تجزیه سوریه یا هر موضوع دیگری بودند، باید به این مسئله مهم‌تر پرداخت که شاید برای اولین بار اسرائیل فهمید که نمی‌تواند با بمباران یا تجاوز نظامی به اهداف خود دست پیدا کند. دراین‌بین، کشورهای دیگر هم کمک کردند که اسرائیل از تداوم تجاوزات خود به سوریه عقب‌نشینی کند، کمااینکه ترکیه به اسرائیل فشار آورد، عربستان و قطر به اسرائیل فشار آوردند و حتی آمریکایی‌ها هم به اسرائیل فشار آوردند که اسرائیل آتش‌بس را بپذیرد و جنگ را متوقف کند و زمام امور به دست خود سوریه بیفتد.

*اسرائیل نتوانست به اهداف ترسیمی خود از جنگ با سوریه دست پیدا کند، چون اگر هر کسی بخواهد از اقوام و مذاهب سوریه حمایت کند و هر کشوری از کردها، عرب‌ها، علوی‌ها، اهل سنت، دروزی‌ها و… در سوریه حمایت کند، این کشور وارد یک وضعیت بحرانی خواهد شد که قطعا آثار و تبعات منفی برای همسایگان سوریه و خود اسرائیل به دنبال دارد، بنابراین به نظر من، موضوع تجزیه سوریه بحثی خطرناک برای خود اسرائیل و امنیت آن خواهد بود.

* به هر حال، کسر درخور توجهی از مردم سوریه مسلمان هستند که مسلح هم هستند و چشم دیدن اسرائیل را هم ندارند. اینکه قبلا تصور می‌شد اسرائیل امنیت خود را در ناامنی کشورهای پیرامون جست‌وجو می‌کند، این بار و مشخصا درباره سوریه صدق نمی‌کند. اگر اتفاقی برای سوریه و تجزیه آن روی دهد، به نظر من، هدف بعدی خود اسرائیل خواهد بود و مسلمانان مسلح سوریه به سمت اسرائیل خواهند رفت.

‌* معتقدم بعد از اتفاقات آن ۱۲ روز، اسرائیل و آمریکا تمام توجه و تمرکز خود را روی ایران گذاشته‌اند که آیا ما بعد از این تنش اخیر به سمت هسته‌ای‌شدن یا تقویت توان موشکی، نظامی و منطقه‌ای خود خواهیم رفت یا نه. به‌خصوص آنکه ترامپ در جریان حمله به فردو، نطنز و اصفهان مدعی نابودشدن تأسیسات هسته‌ای ما شده بود، اما به‌ تدریج اخبار و گزارش‌های متعددی منتشر شده که به نظر می‌رسد تأسیسات هسته‌ای زیرزمینی ما حداقل آن‌گونه که ترامپ می‌گوید نابود نشده است. پس ادعای نابودی توان هسته‌ای ما به دور از واقعیت است. البته کسی واقعا از میزان خسارت‌ها اطلاع ندارد و تا زمانی که گردوخاک این تنش ۱۲روزه نخوابد و فضا قدری آرام و باثبات نشود و آواربرداری از حملات و خسارات ناشی از حملات انجام نشود، نمی‌توان سطح و شدت آسیب‌های واردشده به تأسیسات هسته‌ای را مشخص کرد. هیچ‌کس‌ به‌طور قاطع نمی‌تواند آمار دقیقی در این رابطه بدهد.

*به باور من، اسرائیل دست به تجاوز مجدد علیه ایران نخواهد زد چون من تصور می‌کنم هر دو طرف، یعنی ایران و اسرائیل، تمایلی به ازسرگیری این نزاع ندارند. به هر حال، اسرائیل هم در آن ۱۲ روز به لحاظ لجستیکی و جنگ‌افزاری متحمل هزینه‌های بسیار هنگفتی شد و اینها علاوه بر حملات موشکی ایران بود که خسارات مالی و همچنین ناامنی را برای اسرائیل ایجاد کرد. اسکان مردم و شهرک‌نشینان در اسرائیل نیز هزینه‌های هنگفتی را به دنبال داشت. بنابراین واضح است که اسرائیل و شخص نتانیاهو در این برهه زمانی فعلا تمایلی به آغاز درگیری‌ها ندارند. ضمن آنکه فراموش نکنیم اسرائیل کماکان به دلیل تداوم و تشدید جنایات بی‌سابقه علیه مردم فلسطین در نوار غزه، متحمل هزینه‌های هنگفت نظامی، لجستیکی، امنیتی و حتی سیاسی و دیپلماتیک در سطح منطقه و جهان است. اکنون افکار عمومی بین‌المللی به دلیل این جنایات بی‌سابقه، به‌شدت علیه اسرائیل و شخص نتانیاهو عمل می‌کند که قطعا هزینه‌های آنها را بالا می‌برد. در ایران هم، فارغ از برخی صداها از جریان معدود تندرو، به نظر من، کلیت جامعه سیاسی در کشور به دنبال ازسرگیری این تنش‌ها نیست. کما اینکه ایران هیچ‌گاه آغازکننده هیچ جنگی نبوده است.

21302

روایت بازمانده خانواده شهید فیزیکدان ازحمله موشکی؛ مادری که پیکرش نیست

گروه سلامت خبرگزاری مهر – زهرا ناری: شب، آرام‌تر از همیشه بود؛ مثل شبی که قرار است چیزی برای همیشه تمام شود. در خانه‌ای ساده، پدری خسته از کار، مادری مهربان، دختری پزشک و کودکی سه‌ساله در کنار هم خوابیده بودند. هیچ‌کس نمی‌دانست سحرگاه، دیگر صبح نمی‌شود. تنها چند ثانیه کافی بود تا صدای موشک، ستون‌های یک خانواده را فرو بریزد. هیچ‌کس زنده نماند… جز فاطمه، که حالا باید با یاد آن شب و خاطره عزیزانی که دیگر نیستند، زندگی کند.

اسرائیل بارها در بیانیه‌های رسمی‌اش مدعی شده که هدفی جز مبارزان مسلح ندارد و به غیرنظامیان کاری ندارد. اما واقعیت زمین با این ادعا فرسنگ‌ها فاصله دارد. همان‌گونه که در غزه و لبنان، کادر درمان، زنان و کودکان، بی‌دفاع‌ترین قربانیان حملات کور و بی‌رحمانه ارتش صهیونیستی بودند، این بار هم کودکان و امدادگران ایرانی، بی‌هیچ گناهی، هدف مستقیم جنایتی دیگر قرار گرفتند.

کودکی سه‌ساله، که هنوز الفبای زندگی را نچشیده، در آتش جنگی سوخت که حتی معنایش را نمی‌دانست… فاطمه عسگری دختر بزرگ خانواده این اتفاق غم‌انگیز را اینگونه برای آرمان آرا، روایت می‌کند.

دانشمندی که از علم برای بهبود بیماران استفاده می‌کرد

پدرش منصور عسگری متولد ۱۳/‏۰۳/‏۱۳۳۷ فیزیکدان، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین، محقق و مدرس بود و فعالیت هسته‌ای و نقش علوم هسته‌ای در درمان بیماران بود. مردی بسیار مهربان که با توجه به کمبود وقتش در خانه و خستگی فراوان از کار زمانی که به خانه می‌آمد ابتدا ظرف‌های خانه را می‌شست و زمانی که فرزندانش حضور داشتند با نوه‌هایش بازی می‌کرد؛ و بعد از گذراندن اوقاتی با خانواده دوباره مشغول به کار می‌شد و حین کار خوابش می‌برد. فاطمه می‌گوید: بعضی شب‌ها که خانه پدرم بودم نصفه شب می‌رفتم اتاق پدرم و پتو یا ملحفه رویش می‌انداختم.

از فاطمه می‌پرسم در این سال‌ها که پدر مشغول فعالیت و کار بود، نقش مادر چگونه بود؟ فاطمه می‌گوید: تمام مسئولیت خانه روی دوش مادرم بود، مادرم معصومه یوسفی متولد ۰۱/‏۰۱/‏۱۳۴۰‬ بود، پدرم خیلی نمی‌توانست برای کارهای خانه وقت بگذارند و تمام خریدهای خانه و تربیت من و خواهرم روی دوش مادرم بود.

فاطمه ادامه می‌دهد: پدرم شاعر بود و برای ما همیشه شعر می‌گفت. یادم می‌آید که در تولدها برای کسی که تولدش بود شعر مخصوص خودش را می‌گفت؛ این ماجرا مرا ناراحت می‌کند که آن شعرهای پدرم در حمله رژیم صهیونی از بین رفت. مادرم طفلکی همیشه نگران همه بود؛ نگران پدرم، نگران ما، نگران کشور، نگران حضرت آقا؛ به صورت کلی دلواپس و نگران بود اما با تمام این تفاسیر خیلی در زندگی برای ما فداکاری کرد.

روایت بازمانده خانواده شهید فیزیکدان از حمله موشکی؛ پیکر مادری که نیست

لحظه‌ای که فاطمه خبر شهادت چهار تن از عزیزانش را شنید

پرسیدم کی متوجه شدی که خانه پدر را مورد اصابت موشک قرار دادند؟ من بیدار بودم حدود ساعت سه و نیم صبح، صدای بمباران را شنیدم، فکر کردم رعد و برق است اما در گروه‌ها که چرخ زدم متوجه حمله رژیم صهیون شدم، با خانواده تماس گرفتم در دسترس نبودند، به دامادمان زنگ زدم و گفت با خواهرم نیست و او رفت سمت خانه پدرم و وقتی به من زنگ زد گفت «ساختمان فرو ریخته» و آن زمان بود که فهمیدم خانه پدرم مورد اصابت قرار گرفته و آن‌ها را از دست داده‌ایم.

روایت بازمانده خانواده شهید فیزیکدان از حمله موشکی؛ پیکر مادری که نیست

بعد از شهادت خواهرم، متوجه شدم کودکی را به سرپرستی قبول کرده بود

از او پرسیدم، در آن سانحه بمباران خواهرتان با دخترشان حضور داشتند، شخصیت شهیده مرضیه عسگری چگونه بوده است؟ می‌گوید: خواهرم متولد ۱۳/‏۱۰/‏۱۳۶۳‬ و به تمام معنا یک فرشته بود، بسیار مهربان، دلسوز و آرام بود، اگر می‌فهمید که وضع مالی فردی خوب نیست به آن فرد کمک مالی می‌کرد. وقتی مریض‌هایش وضع مالی خوبی نداشتند، دور از چشم بیمار با بیمارستان تسویه کرده و بیمار را ترخیص می‌کرد.

فاطمه ادامه می‌دهد: بعد از اینکه مرضیه شهید شد فهمیدم کودکی را تحت سرپرستی داشته است. همچنین برای مریض‌هایش خیلی دلسوزی می‌کرد و غصه‌شان را می‌خورد، هر بار که پیش هم بودیم می‌گفت که فلان بیمار یک مشکلی دارد که از نظر پزشکی از دست ما کاری بر نمی‌آید، برای آن مریض دعا و نذر می‌کرد و گاهی گریه می‌کرد.

مرضیه از نظر هوشی بسیار باهوش بود و درسش نیز خیلی عالی بود. من یاد ندارم زمانی را که مرضیه درس نخواند، حتی زمانی که فوق تخصصش را گرفت بازهم در حال یادگیری و درس خواندن بود؛ گاهی به او می‌گفتم: دیگر درست تمام شده اینقدر درس نخوان، در جوابم می‌گفت: من یک پزشکم و با جان مردم سر و کار دارم، باید علمم را هر روز ارتقا بدهم و به روز کنم، به همین دلیل تشخیص‌هایش فوق‌العاده بود. حتی تشخیص او برای بزرگسالان که در حیطه کاری‌اش نبود، دقیقاً درست بود.

در کنار مسئولیت‌های سنگین حرفه‌ای خود در بیمارستان، همواره برای خانواده‌اش نیز وقت می‌گذاشت. با وجود برنامه فشرده کاری در بیمارستان و رسیدگی مداوم به بیماران، هر شب که در خانه حضور داشت، برای دختر کوچکش کتاب می‌خواند، با او بازی می‌کرد و تلاش می‌کرد تا نقش مادرانه‌اش را به بهترین شکل ایفا کند. او نه‌تنها در حرفه خود متعهد و موفق بود، بلکه در زندگی شخصی نیز نمونه‌ای از تعادل و رشد همه‌جانبه به شمار می‌رفت.

نمازهایش را همیشه اول وقت می‌خواند و علاقه بسیاری به شهدا داشت. کتاب‌های مرتبط با زندگی شهدا را تهیه می‌کرد و با اشتیاق مطالعه می‌کرد. اطرافیان او معتقدند که این ویژگی‌ها نشان‌دهنده عمق رشد معنوی و انسانی او در ابعاد مختلف زندگی بوده است.

روایت بازمانده خانواده شهید فیزیکدان از حمله موشکی؛ پیکر مادری که نیست

زندگی مشترک خواهرم سرشار از عشق و صمیمیت بود

آقای برزگر، همسر مرضیه عسگری بعد از شنیدن خبر شهادت همسر و فرزندش چه حالی داشت؟ فاطمه می‌گوید: حال روحی بسیار نامساعدی داشت و همچنان در شوک و اندوه به‌سر می‌برد. رابطه مرضیه با همسرش بسیار صمیمانه بود و هفت سال در کنار یکدیگر زندگی کردند و همواره همراه و پشتیبان هم بودند.

مادری برای نوزاد تازه‌متولدشده

فاطمه ادامه می‌دهد: زهرا برزگر دختر خواهرم متولد ۰۱/‏۰۱/‏۱۴۰۱‬ بود و حدود یک ماه و نیم عملاً مادرش بودم، چون خواهرم هنگام زایمان دچار ایست قلبی و تشنج شد و به کما رفت. پس از بهبودی، خودش گفت که مرگ را تجربه کرده و خداوند دوباره زندگی را به او بخشیده است. اما تنها پنج روز پس از ترخیص، در خانه وضعیت جسمی‌اش مناسب نبود. متأسفانه به دلیل قصور پزشکی، علیرغم سابقه تشنج، بررسی مغزی انجام نشد؛ ۱۴ فروردین، تنها ۱۴ روز پس از تولد دخترش، خواهرم دچار خونریزی و سکته مغزی هم‌زمان شد که منجر به فلج شدن نیمی از بدنش شد.

او یک ماه و نیم در بیمارستان بستری بود و در این مدت من، به دلیل حضور مادر و همسرش در بیمارستان، نگهداری کامل از نوزاد را بر عهده داشتم.

فاطمه از ارتباط عاطفی خود با دختر سه ساله او، زهرا، می‌گوید: کاملاً مادرش بودم. زهرا شباهت زیادی به مادرش داشت، هم در چهره و هم در رفتار. بسیار پرجنب‌وجوش، شاد، و باهوش بود. حافظه فوق‌العاده‌ای داشت و مدام شعر می‌خواند.

روایت بازمانده خانواده شهید فیزیکدان از حمله موشکی؛ پیکر مادری که نیست

آخرین دیدار با خانواده و آرزوهای از دست رفته

فاطمه درباره آخرین دیدار با خانواده می‌گوید: آخرین بار، پنج‌شنبه شب، ساعت ۸:۳۰ از خانه پدرم خداحافظی کردیم. از ساعت ۶ عصر آن‌جا بودیم. زهرا، پدر و مادرم و خواهرم هم بودند. کمی صحبت کردیم، بازی کردیم، بچه‌ها با هم بودند. خواهرم با آرامش درباره کار و زندگی‌اش صحبت می‌کرد.

وی در پاسخ به اینکه چه آرزوهایی برای آینده ناتمام ماند، ادامه می‌دهد: زهرا تازه اول راه زندگی‌اش بود. همیشه می‌گفت می‌خواهد دکتر شود مثل مادرش، تا بیماران را درمان کند. خواهرم هم علاقه بسیاری به آموزش داشت. با وجود اینکه زبان انگلیسی‌اش عالی بود، اخیراً روی زبان محاوره‌ای کار می‌کرد تا ارتباط بهتری با بیماران خارجی و دانشجویان برقرار کند. همیشه به‌روزرسانی علمی برایش مهم بود. حتی از دانشجویانش می‌پرسید که دوست دارند درباره چه موضوعی صحبت کند تا خودش را هم به چالش بکشد. مادرم پیوسته در حال دعا و شرکت در جلسات معرفتی و تفسیر قرآن بود. پدرم با وجود مشغله فراوان، در حال یادگیری زبان چینی و عبری به‌طور هم‌زمان بود. قبلاً هم بر زبان‌های فرانسوی، انگلیسی و روسی تسلط داشت.

داغ خانواده روی زندگی روزمره‌ام تأثیر گذاشت

فاطمه با اشاره به تغییرات ناگهانی در سبک زندگی روزمره‌اش می‌گوید: زندگی‌ام کاملاً تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفته است. من همیشه پسرم را به مادرم می‌سپردم و با خیال راحت به کارم می‌رسیدم. بیشتر روزهای هفته را کنار پدر و مادرم می‌گذراندیم و آخر هفته‌ها حتماً دور هم جمع می‌شدیم. مادرم و پدرم همیشه حامی من بودند. حالا احساس می‌کنم ستون زندگی‌ام را از دست داده‌ام. خواهرم نه‌تنها خواهر، بلکه هم‌صحبت و پناه من بود.

پرسیدم چگونه به پسر کوچکتان این داغ را گفتید؟ می‌گوید: دو شب قبل از مراسم، موقع خواب به پسرم گفتم: «مهدی جان، می‌دونی اسرائیل دنبال این بود که بابا جون رو بکشد؟» گفت: «آره، ولی خدا رو شکر نتوانست.» گفتم: «نه، این بار تونست.» بعد گفت: «دیگه کی؟ گفتم: مامان‌جون. گفت: دیگه کی؟ گفتم: خاله‌جون. و باز پرسید، گفتم: زهرا جون» اشک توی چشمانش جمع شد ولی گریه نکرد. فقط گفت: دیگر چه کسی با من شطرنج بازی کنه؟ چون پدرم به او شطرنج یاد داده بود و همیشه با هم بازی می‌کردند.

فاطمه ادامه داد: پسرم گفت: پس چه کسی با من دوچرخه‌سواری میاد؟ گفتم بابا جون دیگه نیست اما خودمان می‌بریمت، بعد هم بی‌صدا به حیاط رفت، جایی که همیشه با مادرم چای زغالی درست می‌کردند و بازی می‌کردند. حرفی نزد، اما اشک در چشمش بود. با گذشت چند هفته از حادثه، پسرم هنوز آرام نگرفته. مدام سراغ همبازی‌اش زهرا را می‌گیرد.

حرف‌های ناگفته فاطمه به خانواده‌اش

فاطمه با صدایی بغض‌آلود ادامه می‌دهد: اگر می‌دانستم شب آخر، آخرین دیدارمان خواهد بود، حتماً از پدر و مادرم حلالیت می‌طلبیدم. دلم می‌خواهد که از من راضی بوده باشند. به خواهرم فقط می‌توانم بگویم: دستم را بگیر. و به زهرا… من خیلی دوستت داشتم و دارم. به خاطر پسرم نمی‌توانستم آنطور که می‌خواستم بهت محبت کنم. همیشه دلم خوش بود که بزرگ می‌شوی و من فرصت دارم جبران کنم، اما… فرصت نشد. واقعاً نمی‌دانم چه باید گفت. فقط می‌توانم بگویم با تمام وجود با شما همدلم. از مدت‌ها پیش، هر خبر شهادتی، چه در ایران چه در غزه، دلم را می‌لرزاند. شهادت شهید علی‌محمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد، فخری‌زاده یا حتی حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی… همه‌شان برایم مثل از دست دادن یکی از اعضای خانواده‌ام بود.

روایت بازمانده خانواده شهید فیزیکدان از حمله موشکی؛ پیکر مادری که نیست

شهادت حاج قاسم داغ بزرگی بر دل ما شد

فاطمه می‌گوید: ما بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، همه‌مان احساس کردیم پشتمان خالی شده. اما با این حال باور داریم که باید ایستادگی کنیم. تا وقتی هر کدام از ما نفس می‌کشد، با ظلم می‌جنگیم. حتی اگر یکی‌یکی ما را هدف قرار دهند، باز صدا خاموش نمی‌شود.

پیکر مادرم هرگز پیدا نشد. از پیکر پدرم هم فقط چند تکه کوچک تحویل داده شد. زهرا هم در ماشین جداگانه‌ای قرار داشت، اما وقتی دیدم پسر شش‌ماهه‌ای را در قطعه شهدا کنار سرداران گذاشتند، احساس غرور کردم. حس کردم زهرا هم واقعاً همراه سرداران شهید شده.

هر کدام‌مان را بزنند، صدای ملت خاموش نمی‌شود

فاطمه می‌گوید: احساس می‌کنم حالا خیلی بیشتر از قبل پشت کشورم، پشت رهبرم و پشت اسلام هستم. قبلاً هم به‌اندازه توانم تلاش می‌کردم، اما الان بیشتر از همیشه حس می‌کنم باید باشم و هستم.

در ادامه، وی درباره انتشار ویدئوهایی از زهرا، دختر سه‌ساله شهید، که پس از حادثه در فضای مجازی به‌شدت بازدید گرفت، می‌گوید: همسر خواهرم تأکید داشت این فیلم‌ها منتشر شود. چون زهرا شهید شد، می‌خواست مردم بدانند ما خانواده‌ای بودیم که از قبل عاشق شهادت بودیم و این باور را به بچه‌هایمان هم یاد داده بودیم. او می‌خواست همه بفهمند که دین، کشور و اعتقادات برای ما همیشه اهمیت داشته‌اند.

همسر خواهرم مدام نگران بود که بعد از این حالت‌های ظاهری آرام، فروپاشی روانی شدیدی رخ بدهد. من به او گفتم ما ناراحتیم، اما چون می‌دانیم که عزیزانمان در بهترین جای ممکن هستند، همین باور به ما قوت قلب می‌دهد.

فکر نکنید با حذف چند نفر، ما تمام می‌شویم

در پایان، فاطمه عسگری خطاب به مردم، رسانه‌ها و نهادهای بین‌المللی می‌گوید: از مردم متشکرم که در کنارمان بودند. از رسانه‌ها انتظار داریم روایت درست این فاجعه را منتقل کنند. اگر پیامی برای جهان داریم، این است: فکر نکنید با حذف چند نفر، ما تمام می‌شویم. تا وقتی نفس می‌کشیم، مقابل ظلم ایستاده‌ایم. ما همان‌هایی هستیم که شما از آن‌ها می‌ترسید. همچنین خطاب به رژیم صهیونیستی می‌گویم: من هیچ گفت‌وگویی با موجوداتی که پست‌تر از حیوانات هستند ندارم. فقط بدانند که کور خوانده‌اند. ما نمی‌گذاریم ایران را خاموش کنید.

این روایت، تنها بخشی از زندگی و آرزوهای ناتمام خانواده‌ای است که اکنون با داغ سنگین فقدان، به امید زنده نگه‌داشتن یاد عزیزان خود، خاطرات را مرور می‌کنند.

🚨 تصاویری از تشییع پیکر شهید غیب پرور در حرم شاهچراغ

به گزارش آرمان آرا، مراسم تشییع، وداع و اقامه نماز بر پیکر سرلشکر شهید غلامحسین غیب‌پرور، جانشین فقید فرمانده کل سپاه در قرارگاه امنیتی امام علی (ع) با حضور پرشور مردم و مسئولان در حرم شاهچراغ (ع) شیراز برگزار شد.

بنا بر روایت خبرگزاری دفاع مقدس، سردار «محمدجعفر اسدی» معاون بازرسی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) و از یاران شهید غیب‌پرور صبح امروز (یکشنبه) در این مراسم با اشاره به نقش مؤثر این شهید گران‌قدر در دوران دفاع مقدس و خدمات ارزنده‌اش به انقلاب اسلامی، اظهار داشت: شهید غلامحسین غیب‌پرور حدود پنج دهه از عمر خود را وقف صیانت از ارزش‌ها و خدمت صادقانه به مردم کرد و در این راه از جان خود مایه گذاشت، به‌ویژه برای خانواده‌های شهدا که همواره در اندیشه رفع مشکلات آنان بود.

وی با تأکید بر اخلاص و ارادت شهید غیب‌پرور به شهدا و رزمندگان، گفت: غلامحسین نامی ریشه‌دار و برگرفته از طهارت درونی است؛ همان خصال پاکی که موجب شد چنین فردی در مسیر خدمت به اسلام و انقلاب پرورش یابد. او یار و یاور بسیاری از شهدا بود و در دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.

معاون بازرسی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص)، افزود: شهید غیب‌پرور از نخستین روزهای جنگ تحمیلی در تمامی جبهه‌ها فعال بود و مسئولیت‌های محوله را با نهایت دقت و تعهد به انجام می‌رساند. در هر نقطه‌ای از کشور که خدمت می‌کرد، مردم با او انس داشتند و بسیاری او را از صمیم قلب می‌شناختند و دوست می‌داشتند.

وی با اشاره به اقدامات خصمانه دشمنان انقلاب، گفت: از ساعات آغازین پیروزی انقلاب، آمریکا، اسرائیل و دیگر قدرت‌های بیگانه که در ایران پایگاه‌های جاسوسی داشتند، تلاش کردند از راه‌های گوناگون و حتی با تحریک همسایگان، انقلاب اسلامی را نابود کنند.

اسدی ادامه داد: دلاورمردان نیروهای مسلح کشورمان با ایثار و فداکاری، ضربات سهمگینی بر پیکر دشمن وارد کردند. در حالی که ایران به دنبال آغاز جنگ نبود، دشمنان آن را تحمیل کردند و ملت ایران همواره آماده دفاع جانانه از سرزمین خود بوده‌اند.

خادمی بی‌منت برای مردم و انقلاب

معاون بازرسی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) همچنین با تجلیل از روحیه ایثارگرانه شهید غیب‌پرور، گفت: در هر مأموریتی که به او واگذار می‌شد، بی‌درنگ و با انگیزه‌ای کم‌نظیر حاضر می‌شد و دغدغه‌اش همواره حل مشکلات مردم و خانواده‌های شهدا بود. خدمت به انقلاب اسلامی در اولویت نخست زندگی‌اش قرار داشت.

تصاویری از تشییع پیکر شهید غیب پرور در حرم شاهچراغ

وی با ستایش از مردم استان فارس افزود: افتخار ما این است که از دیار ایران و خطه فارس هستیم؛ مردمی که حدود ۱۵ هزار شهید تقدیم انقلاب کردند. اگر در واقعه کربلا حضور نداشتیم، امروز با تقدیم شهدا در عرصه‌های مختلف از جمله سوریه، عراق و لبنان، ثابت کردیم پرچم حسین (ع) همچنان در اهتزاز است.

اسدی در پایان با اشاره به زندگی سراسر مجاهدت شهید غیب‌پرور گفت: این شهید بزرگوار با نزدیک به نیم قرن تلاش بی‌وقفه، برگ زرینی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی رقم زد.

مراسم تشییع، وداع و اقامه نماز بر پیکر سرلشکر شهید غلامحسین غیب‌پرور، جانشین فقید فرمانده کل سپاه در قرارگاه امنیتی امام علی (ع)، با حضور پرشور مردم و مسئولان در حرم شاهچراغ (ع) شیراز برگزار شد.

۲۹۲۲۱

🚨 مراسم تشییع پیکر شهید غیب پرور در حرم شاهچراغ / عکس

به گزارش آرمان آرا، مراسم تشییع، وداع و اقامه نماز بر پیکر سرلشکر شهید غلامحسین غیب‌پرور، جانشین فقید فرمانده کل سپاه در قرارگاه امنیتی امام علی (ع) با حضور پرشور مردم و مسئولان در حرم شاهچراغ (ع) شیراز برگزار شد.

بنا بر روایت خبرگزاری دفاع مقدس، سردار «محمدجعفر اسدی» معاون بازرسی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) و از یاران شهید غیب‌پرور صبح امروز (یکشنبه) در این مراسم با اشاره به نقش مؤثر این شهید گران‌قدر در دوران دفاع مقدس و خدمات ارزنده‌اش به انقلاب اسلامی، اظهار داشت: شهید غلامحسین غیب‌پرور حدود پنج دهه از عمر خود را وقف صیانت از ارزش‌ها و خدمت صادقانه به مردم کرد و در این راه از جان خود مایه گذاشت، به‌ویژه برای خانواده‌های شهدا که همواره در اندیشه رفع مشکلات آنان بود.

وی با تأکید بر اخلاص و ارادت شهید غیب‌پرور به شهدا و رزمندگان، گفت: غلامحسین نامی ریشه‌دار و برگرفته از طهارت درونی است؛ همان خصال پاکی که موجب شد چنین فردی در مسیر خدمت به اسلام و انقلاب پرورش یابد. او یار و یاور بسیاری از شهدا بود و در دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.

معاون بازرسی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص)، افزود: شهید غیب‌پرور از نخستین روزهای جنگ تحمیلی در تمامی جبهه‌ها فعال بود و مسئولیت‌های محوله را با نهایت دقت و تعهد به انجام می‌رساند. در هر نقطه‌ای از کشور که خدمت می‌کرد، مردم با او انس داشتند و بسیاری او را از صمیم قلب می‌شناختند و دوست می‌داشتند.

وی با اشاره به اقدامات خصمانه دشمنان انقلاب، گفت: از ساعات آغازین پیروزی انقلاب، آمریکا، اسرائیل و دیگر قدرت‌های بیگانه که در ایران پایگاه‌های جاسوسی داشتند، تلاش کردند از راه‌های گوناگون و حتی با تحریک همسایگان، انقلاب اسلامی را نابود کنند.

اسدی ادامه داد: دلاورمردان نیروهای مسلح کشورمان با ایثار و فداکاری، ضربات سهمگینی بر پیکر دشمن وارد کردند. در حالی که ایران به دنبال آغاز جنگ نبود، دشمنان آن را تحمیل کردند و ملت ایران همواره آماده دفاع جانانه از سرزمین خود بوده‌اند.

خادمی بی‌منت برای مردم و انقلاب

معاون بازرسی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) همچنین با تجلیل از روحیه ایثارگرانه شهید غیب‌پرور، گفت: در هر مأموریتی که به او واگذار می‌شد، بی‌درنگ و با انگیزه‌ای کم‌نظیر حاضر می‌شد و دغدغه‌اش همواره حل مشکلات مردم و خانواده‌های شهدا بود. خدمت به انقلاب اسلامی در اولویت نخست زندگی‌اش قرار داشت.

تصاویری از تشییع پیکر شهید غیب پرور در حرم شاهچراغ

وی با ستایش از مردم استان فارس افزود: افتخار ما این است که از دیار ایران و خطه فارس هستیم؛ مردمی که حدود ۱۵ هزار شهید تقدیم انقلاب کردند. اگر در واقعه کربلا حضور نداشتیم، امروز با تقدیم شهدا در عرصه‌های مختلف از جمله سوریه، عراق و لبنان، ثابت کردیم پرچم حسین (ع) همچنان در اهتزاز است.

اسدی در پایان با اشاره به زندگی سراسر مجاهدت شهید غیب‌پرور گفت: این شهید بزرگوار با نزدیک به نیم قرن تلاش بی‌وقفه، برگ زرینی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی رقم زد.

مراسم تشییع، وداع و اقامه نماز بر پیکر سرلشکر شهید غلامحسین غیب‌پرور، جانشین فقید فرمانده کل سپاه در قرارگاه امنیتی امام علی (ع)، با حضور پرشور مردم و مسئولان در حرم شاهچراغ (ع) شیراز برگزار شد.

۲۹۲۲۱

از حاشیه تا حماسه؛ روایت زنانی که مرزی میان ترس و ایمان شدند

خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ در لحظات بحران، وقتی زمان متوقف می‌شود و نفس‌ها در سینه حبس می‌ماند، بعضی‌ها به تماشای حادثه می‌نشینند و برخی دیگر، برخلاف موج ترس و سکون، بلند می‌شوند و قدم در میدان می‌گذارند. مردم در تاریخ معاصر ما، نشان داده‌اند که امید، نه یک واژه، که عملی جمعی و عمیق است. این روایت، قصه زنانی است که در تاریک‌ترین روزها، با نخی از ایمان و شجاعت، زخم‌های جامعه را دوختند و چراغ زندگی را روشن نگاه داشتند.

از حاشیه تا حماسه؛ روایت زنانی که مرزی میان ترس و ایمان شدند

روایت اول: لبخند پشت ماسک؛ روایتی از جهاد بی‌نام‌ونشان‌ها

کرونا که از راه رسید، همه از هم فرار می‌کردند. کوچه‌ها سوت‌وکور شد و ترس، سایه‌اش را بر سر شهر انداخت. اما در همان روزهای اول، گروهی بی‌هراس از خانه بیرون زدند. رزمنده‌های این میدان، لباس نظامی نپوشیده بودند، اما دل‌شان گرم بود و قدم‌شان استوار.

بسیجی‌ها راه افتاده بودند و شهر را پاک‌سازی و ضد عفونی می‌کردند. در آن دوران این تنها کاری بود که از کسی برمی‌آمد. عده‌ای به تهیه بسته‌های ارزاق مشغول شدند و برخی نیز ماسک می‌دوختند.

آن گروه شاید اولین گروه در شهر بودند که چرخ‌های خیاطی‌شان را برداشتند و آوردند و در یک اتاق جمع شدند تا ماسک بدوزند. آن روزها ماسک کمیاب بود. هنوز ۱۰ روز از آغاز رسمی کرونا نگذشته بود که شروع کردند. کم کم تعدادشان زیاد شد و از هر سن و سالی، افرادی به آنها پیوستند.

بسیاری از جوان‌ترها کار با چرخ خیاطی را بلد نبودند اما آنقدر کار بود که آنها بیکار نمانند. برش پارچه مخصوص، چیدن نخ‌های اضافه و اتوکاری افراد بیشتری نیاز داشت. ترس از ابتلاء وجود داشت، اما توکل از ترس بیشتر بود.

از حاشیه تا حماسه؛ روایت زنانی که مرزی میان ترس و ایمان شدند

این گروه کم کم به یک کارگاه با حدود ۵۰ چرخ صنعتی منتقل شدند و روزانه تا ۱۰ هزار ماسک می‌دوختند. همتشان همه را سر شوق آورده بود. کم کم پسرها هم آمدند و یک سر کار را گرفتند. اتاق جداگانه ای فراهم شد و وظیفه ضدعفونی و بسته‌بندی کردن ماسک‌ها را به آن‌ها سپردند. این ماسک‌ها قرار بود به دست محرومین برسد و در شرایط بحران باری از دوش کشور بردارد، هرچند اندک.

راستش دوختن ماسک بهانه بود. به نظر می‌رسید هر کسی خود را موظف به انجام وظیفه‌ای می‌داند و آنچه آنان را کنار هم نگه می‌داشت، شجاعت برآمده از معنویت بود. آنها دور هم دعا می‌خواندند، قرآن می‌خواندند، بعضی از دخترها قرآن حفظ می‌کردند جوان ترها کار با چرخ خیاطی را یاد گرفتند بزرگترها به فکر ازدواج جوان‌تر ها بودند و کودکان در آن میانه بزرگ شدند… همه یک خانواده بودند و به یاری هم می‌شتافتند. لبخندهای پشت ماسک گواه دمیدن روحی تازه در کالبد بی‌جان جامعه بود.

درست زمانی که عده‌ای با مرگ هم‌آوردی می‌کردند، چند زن در گوشه‌ای از شهر عَلَم زندگی را برداشته بودند و با امید به زندگی، به مصاف یأس رفته بودند. این معنویت و ایمان بود که حرکت را آغاز کرد و این شجاعت جمعی را آفرید. ایمانی که از قلب زنی بر دستانش سرازیر می‌شد و تکه پارچه‌ای را چین می‌زد و به سپری در برابر ویروس نامانوس کرونا تبدیل می‌کرد.

از حاشیه تا حماسه؛ روایت زنانی که مرزی میان ترس و ایمان شدند

روایت دوم: چایخانه‌ای در دل جنگ؛ جایی که زنان، مقاومت را زنده نگه می‌داشتند

پسرش همان ابتدای جنگ شهید شد. جنازه‌اش را چند سال بعد در دشت هویزه در میان تلی خاک یافتند. پیکرش زیر شنی تاک مانده بود و قابل شناسایی نبود و تنها قرآن جیبی‌اش، شناسنامه‌اش شد.

زن عجیبی بود. گویی کوهی از صبر را در برابر خود می‌بینی. او از خانواده سادات و برای خودش عالمه‌ای بود. زمانی که در اهواز جنگ شد، نه تنها اهواز را ترک نکرد؛ بلکه زن‌های دیگر را هم نگه داشت که شهر تبدیل به منطقه جنگی نشود. خانه‌اش را تبدیل به مرکز پشتیبانی جبهه کرده بود. چایخانه اهواز را هم او راه انداخت. آن‌ها در آنجا لباس رزمندگان را می‌شستند، بسته‌بندی می‌کردند و به اهواز می‌فرستادند. کاروانی هم به نام حضرت زینب (س) راه انداختند که مادران شهدا را دلداری بدهند.

زنان اهوازی آذوقه‌ها و کمک‌ها را در پشت جبهه آماده می‌کردند و او همراه با خانم‌های دیگر به‌دست رزمندگان می‌رساند. او سیده بتول جزایری مادر شهید حسین علم الهدی بود.

ماجرای چایخانه اهواز و حرکت جمعی زنان برای کمک به جبهه‌ها یکی از روایت‌هایی است که کمتر کسی از از آن با خبر است. در این ستاد برانکارد، چادر، کیسه‌خواب، چراغ‌های گرم‌کننده، تجهیزات انفرادی و این اواخر حتی سلاح‌های سبک و سنگین را بازسازی و تعمیر می‌کردند تا زود به جبهه برگردند.

از حاشیه تا حماسه؛ روایت زنانی که مرزی میان ترس و ایمان شدند

بر اساس توانایی و سن خانم‌ها، کارها تقسیم شده بود. چند گروه از بانوان در بخش‌های مختلف فعالیت می‌کردند. هر گروه اسمی داشت. نیروی زمینی شامل زنانی بود که لباس‌ها را رفو می‌کردند، در واقع بخش خیاطی با آن‌ها بود. نیروی دریایی شامل کسانی بود که لباس‌های خونی رزمندگان را می‌شستند و نیروی هوایی آن دسته از بانوان بودند که لباس‌ها را در پشت‌بام‌ها پهن می‌کردند.

تعدادشان از ۱۵۰ نفر فراتر می‌رفت و بعضی از آنان تا پایان جنگ آنجا ماندند. بسیاری از آنان هنگام شستن لباس‌ها با دعا و نوحه و ذکر مشغول بودند. تکه‌های به جا مانده از بدن شهدا را با اشک دفن می‌کردند. گاهی خبر شهیدی برای یکی از آنان می‌آمد اما این روحیه‌شان را تضعیف نمی‌کرد و در کنار هم مصیبت‌ها را نیز تحمل می‌کردند.

اوایل جنگ در شرایط بحران و بهت ناشی از تخریب‌ها و شهادت‌ها شرایط سخت بود و کمبود امکانات موجب می‌شد بسیاری از رزمندگان گرسنه و تشنه بجنگند. در همان میانه این مادرها از راه می‌رسیدند و روحیه‌بخش مردان میدان بودند. دشمن جاده‌ها و شهرها را یکسره می‌کوبید، اما این بانوان با ایمان، گاه با پای پیاده خود را برای کمک می‌رساندند و ترس را به دل خود راه نمی‌دادند. روایت آن‌ها روایت جمع زنانه‌ای است که با امید و توکل پای کار آمدند و نخواستند که قربانی جنگ باشند. شجاعت آنان روح مقاومت مردم، در زمان دشواری جنگ بود.

از حاشیه تا حماسه؛ روایت زنانی که مرزی میان ترس و ایمان شدند

روایت سوم: روایتی از روزهای جنگ تحمیلی دوم

وقتی اسرائیل پایگاه‌شان را هدف گرفت، تقریباً همه ساختمان‌های روی زمین را ویران کرد؛ از همان ابتدا آشپزخانه و خودروی تدارکاتی را زدند. به دلیل حساسیت منطقه، امکان ترک پایگاه وجود نداشت. برخی از آن‌ها شب‌ها در ایست‌های بازرسی خدمت می‌دادند و آن‌قدر کار گره می‌خورد که فرصت فکر کردن به نیازهای ابتدایی‌شان را هم نداشتند.

یکی از نیروها تعریف می‌کرد که روزی، به‌تنهایی پیکر رفقای شهیدش را با آمبولانس به معراج شهدا می‌برد. آن‌قدر تشنه بود که زبان به کامش چسبیده بود؛ اگر یکی از مردم به دادش نرسیده بود، لیوان آبی برایش نیاورده بود، حتماً از حال می‌رفت. همین یک جمله کافی بود تا چند تن از بانوان محله، بی‌درنگ دست به کار شوند. با هزینه شخصی و کمک‌های مردمی، آشپزخانه کوچکی در مسجد راه انداختند و شروع کردند به پختن غذا برای این جوانان.

مادران و دختران کنار هم جمع می‌شدند و هرکس مسئولیتی را به عهده می‌گرفت. برخی هم بسته‌های کوچکی از میوه و اقلام خوراکی تهیه می‌کردند و با زحمت، آن‌ها را به دست نیروهای مستقر می‌رساندند تا رمق ایستادن داشته باشند.

اگر جنگ ادامه پیدا کند، بی‌تردید باید گروه‌های بیشتری برای چنین پشتیبانی‌هایی سازماندهی شود.

از دل این جمع‌های کوچک، حماسه‌های بزرگ برمی‌خیزد

جمع‌های زنانه آن چیزی است که در زمان بحران می‌تواند امید بیافریند، مقاومت را سامان ببخشد و کار را پیش ببرد. در این جمع‌های کوچک مؤثر زنانه اراده‌ها حول محور جهاد در را یاری ولی خدا شکل می‌گیرد. این جمع‌های ساده می‌تواند به هر بهانه‌ای ایجاد شود. گاه برای خواندن دعا و روضه‌ای، گاه برای پختن نذری و گاه با کاری ظاهراً ساده مانند خیاطی برای پشتیبانی نیروهای میدان. حسینیه‌ها، مساجد، مدارس و حتی خانه‌های مردم می‌تواند محلی برای اینگونه فعالیت‌ها باشد. جهاد دسته جمعی با پیوند زدن عقلانیت، شجاعت و معنویت تک تک افراد را رشد می‌دهد و برای انجام کارهای بزرگ آماده می‌کند.

روایت این زنان، نه فقط یادآور صحنه‌هایی از ایثار و ازخودگذشتگی است، بلکه الگویی است از اینکه چگونه ایمان، می‌تواند جمعی بسازد که از دل بحران، فرصت خلق کند. چه در خیاط‌خانه‌ای در روزهای کرونا و چه در چایخانه‌ای در دل جنگ. روح مقاومت، در دستان زنانی بود که با دل‌هایی آرام و دستانی خستگی‌ناپذیر، چرخه حیات را از نو به گردش درآوردند. این‌ها روایت‌های کوچک اما ماندگارند؛ روایت‌هایی که یادمان می‌آورند، برای ساختن فردا، برای خلق حماسه از دل رنج گاهی کافی است فقط دور هم جمع شویم، نیت کرده، و شروع کنیم.