بایگانی برچسب برای: اسراییل

🚨 فشارهای امریکا به ایران هیچ دخلی به اصلاح طلب یا اصولگرا بودن دولت ندارد/ ایران اگر برد موشکی خود را کاهش دهد خطر حمله اسراییل قطعی می شود

به گزارش آرمان آرا دکتر کیومرث اشتریان استاد دانشگاه تهران در روزنامه شرق نوشت: بدین‌سان، اسرائیل در پی آن است که نه‌تنها آمریکا بلکه دیگران را نیز به جنگ علیه ایران وادار کند. اگر پیش از این «ابهام هسته‌ای» چنین خطری در پی نداشت، اینک دیگر توسل به افزایش غنی‌سازی یا خروج از NPT گام‌برداشتن در چنین راهی‌ست.

‌تصور شماری از فعالان سیاسی این است که ملاقات پزشکیان با ترامپ می‌توانست در وضعیت خطیر موجود گره‌گشا باشد. این تصور چند مبنا دارد: یک مبنای مشهور این است که ترامپ شخصی خودشیفته و کاسب است و می‌توان با او کنار آمد. اما با گذشت زمان مشخص شده است ‌این دو ویژگی واجد فرصت روشنی برای هیچ کشوری نبوده و برای ایران نیز نیست. او مایل است‌ ابتدا افراد و کشورها را در ملأعام تحقیر کند و قطعا همین کار را با نماینده ایران خواهد کرد.

همچنین تصور بر این است که ترامپ می‌خواهد سازش کند، اما این ایران است که مقاومت می‌کند. مبنای دیگر این فکر آن است که گویی ترامپ همه‌کاره است و ساختار مبارزه قدرت جهانی نقش کمتری دارد. بر این مبانی خدشه جدی وارد است. ملاقات با ترامپ بدون داشتن پشتوانه قوی سیاسی-نظامی نمی‌تواند گره‌گشا باشد. 

از سوی دیگر، اروپا سه شرط برای جلوگیری از اسنپ‌بک‌ تعیین کرده است؛ عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، شفافیت درخصوص اورانیوم و مذاکره با آمریکا. سازوکارهای حقوقی دو شرط نخست روشن است، اما شرط سوم از سنخ «متن‌های با پایان باز» است؛ یعنی این شرط، تعلیق به یک امر موهوم است. و این درست همان ابهام یا بی‌صداقتی و فریبی است که در پیشنهاد اروپا وجود دارد؛ چراکه مذاکره با آمریکا واجد هیچ پیشنهاد روشنی نیست. حتی موضوعی هم برای آن تعیین نشده است. آمریکا می‌تواند هر موضوعی را در دستور کار قرار دهد و به مجرد اینکه ایران آن را نپذیرد، بگویند که ایران شرط سوم را نپذیرفته است و لذا اسنپ‌بک اعمال شود. این، خود مکانیسم جدیدی است از سنخ همان اسنپ‌بک کذایی.

در چنین مواردی‌ ایران نیز باید شرایط خود را به صراحت بیان کند و اگر نقطه مشترکی هم وجود دارد، آن را بیان کند. اینکه بگوییم شرط مذاکره، تضمین آمریکا به عدم حمله است، کافی نیست. علی لاریجانی گفته تقاضای غرب این است که برد موشک‌های ایران باید کمتر از 500 کیلومتر باشد. این مطالبه‌ هرچند ظاهرا غیررسمی است، اما یک تهدید جدی است که ایران را بدون دفاع موشکی در تیررس اسرائیل قرار خواهد داد. اسرائیل در پی «رسالت الهی توسعه تا فرات» است. به قول دستیار سابق وزیر دفاع آمریکا، این یک «طرح استراتژیک جامع» است که در پی تضعیف حاکمیت، سرنگونی آن و سپس تقسیم ایران به واحدهای کوچک‌تر است.

اینک‌ ایران کلید فتح خاورمیانه شده است و لذا باید تخریب شود. ساختاری که در درون آن بازی قدرت شکل گرفته‌ (حداقل از سوی آمریکا و اسرائیل) مبنی بر تضعیف و تخریب ایران است و اگر برآوردها نشان دهد در کوتاه‌مدت می‌توانند با جنگ ایران را از پای درآورند، حتما این کار را می‌کنند. این «طرح جامع» بسته به اراده ترامپ و نتانیاهو نیست، بلکه یک موضوع استراتژیک است؛ هرچند این دو نفر تصادفا کارگزاران «مناسبی» برای چنین فرصت تاریخی هستند.

این ساختار بازی هم‌زمان یک ساختار اجتماعی نیز دارد به این مفهوم که جنگ غزه نشان داد «جامعه» اسرائیل‌ که درواقع یک پادگان بزرگ است، به‌شدت بیمار است و بخش اعظم آن از کشتار در غزه حمایت می‌کند. در آمریکا نیز یک بدنه اجتماعی مذهبی در حمایت از ترامپ وجود دارد. همه اینها نشان می‌دهد که ترامپ تنها نیست؛ او یک بدنه اجتماعی، یک ساختار قدرت بین‌المللی، یک پیشینه تاریخی-فرهنگی و یک بستر اقتصادی آمریکایی را نمایندگی می‌کند. از این‌رو حل بحران تنها به اراده شخصی ترامپ نیست؛ هرچند بازیگری مهم تلقی شود.

این آمریکاست که اهمیتی به حل‌وفصل منازعه نمی‌دهد و عملا همه راه‌ها را بسته است؛ یعنی اگر ایران بپذیرد که غنی‌سازی را به سطح سه‌ونیم درصد یا حتی صفر هم برساند، باز حتی وعده‌ای سر خرمن از رفع تحریم به او نمی‌دهند. ممکن است‌ بر این باور باشیم که نباید این بحران به اینجا می‌رسید. بله این درست و تأسف‌بار است، اما این پایه استدلالی برای کنش کنونی ما نمی‌شود که «ملاقات» به خودی خود می‌تواند گره بگشاید.

فعلا چاره‌ای جز حفظ قدرت موشکی در عین تلاش حداکثری دیپلماتیک برای اجتناب از جنگ نیست.  ما نباید خود را «دَم شاخ» بوفالوها قرار دهیم. آری، اما گاهی بوفالوی وحشی دست از شما برنمی‌دارد. آنان حتما در پی تخریب و تجزیه ایران هستند و باید آماده باشیم که دوباره با ترور مقامات، کار جهان‌آشوب خود را آغاز خواهند کرد.

ارتباطی میان فشارهای آمریکا و اسرائیل با پایان مشی اصلاح‌طلبی یا پایان یک دولت اصلاح‌طلب در ایران نیست. مگر اصلاح‌طلبی به معنای تسلیم و تحقیر در برابر بیگانگان است؟ موضع برخی از فعالان سیاسی از اصلاح‌طلب و دیگران در این موضوع از سر ساده‌سازی ماهیت روابط بین‌الملل است.

واضح است که کوتاه‌کردن برد موشک‌ها یعنی تسلیم کامل و افزایش خطر وقوع جنگ. واضح است که فشارهای آمریکا و اسرائیل واجد هیچ منطقی از لحاظ بین‌المللی نیست. واضح است که حل این بحران (در زمان فعلی) ارتباطی ضرورتا با ماهیت اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی دولت ندارد، حتی ربطی هم با یک دولت خنثی ندارد. بر فرض محال کسی همچون جولانی هم در ایران بر سر کار آید، اولین اقدام اسرائیل نابودی زیرساخت‌های نظامی ارتش ایران خواهد بود. این منازعه در زمان حاضر ربطی به افول اصلاح‌طلبی ندارد؛ هرچند ‌این دولت بیشتر ترکیبی از شخصیت‌های غیرسیاسی است تا یک دولت اصلاح‌طلب. اصلاح‌طلبی باید در یک پیوستار تاریخی دیده شود و نه در یک امر مقطعی که اساسا هیچ‌کدام از نیروهای سیاسی ایران دخلی در آن ندارند.

17302

🚨 استقرار سامانه جدید جنگ الکترونیک در یگان‌های پدافندی ایران/ «کراسوخا-۴» روسی چیست و چرا بعد از جنگ با اسراییل در پدافند ایران تثبیت شده است؟

به گزارش آرمان آرا، سامانه‌های پیشرفته جنگ الکترونیک و دفاع هوایی، امروزه به یکی از تعیین‌کننده‌ترین عوامل در نبردهای مدرن، به‌ویژه نبردهای هوایی و فضایی تبدیل شده است. در این میان، جنگ ۱۲ روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی، نه‌تنها شکاف‌های موجود در سامانه‌های دفاعی طرفین را آشکار کرد، بلکه ضرورت بازنگری فوری در استراتژی‌های دفاعی-هوایی هر دو طرف را به‌خوبی نشان داد.

بنا بر روایت دفاع پرس، پس از این درگیری کوتاه، اما پرتنش، رژیم صهیونیستی که شاهد کاهش کارایی سامانه‌های دفاع هوایی خود بود، به سرعت اقدام به واردات انبوه سامانه‌های ضدموشکی و راداری کرد. برآوردها حاکی از ورود بیش از هزار تن تجهیزات نظامی پیشرفته به اراضی اشغالی است؛ اقدامی که نشان‌دهنده تلاش اسرائیل برای بازسازی و ارتقای خط دفاعی خود در برابر تهدیدات هوایی و موشکی است. 

در مقابل، جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به فعالیت گسترده اسکادران‌های هوایی دشمن و شکاف‌های شناسایی‌شده در سامانه‌های دفاعی خود، برنامه‌ای جامع برای بازسازی و ارتقای شبکه دفاع هوایی خود به‌ویژه در مناطق حساس مانند آسمان تهران تدوین کرد. در این راستا، جایگزینی سامانه‌های قدیمی با فناوری‌های نوین از جمله سامانه‌های جنگ الکترونیک در اولویت قرار گرفت.

«کراسوخا-۴»: سلاح الکترونیکی تغییردهنده معادلات

یکی از مهم‌ترین اقدامات ایران در این مسیر، استقرار سامانه جنگ الکترونیک «کراسوخا-۴» محصول پیشرفته روسیه در خاک ایران است. گرچه جزئیات دقیق زمان و نحوه ورود این سامانه هنوز به‌صورت رسمی اعلام نشده و خبرها در این زمینه بیشتر بر اساس گزارش‌های میدانی و تحلیل‌های رسانه‌ای است، اما حضور عملیاتی آن می‌تواند تحولی استراتژیک در توازن قدرت هوایی منطقه و ارتقاء توان پدافندی کشور ایجاد کند. 

کراسوخا-۴ یکی از پیشرفته‌ترین سامانه‌های جنگ الکترونیک روسیه است که برای مقابله با تهدیدات هوایی و فضایی طراحی شده. این سامانه می‌تواند باعث اختلال در رادارهای دشمن شده و مانع از شناسایی اهداف شود؛ همچنین سامانه مذکور می‌تواند ماهواره‌های جاسوسی و فضایی دشمن را فریب داده و یا مختل کند. 

غیرفعال‌سازی پهپادها و هواپیماهای شناسایی با ایجاد نویز شدید و محافظت از نیروها و تجهیزات زمینی در برابر حملات هوایی و موشکی از دیگر کارایی‌های مهم سامانه جنگ الکترونیک کراسوخا است. این سامانه به‌ویژه در مناطق جنگی مانند سوریه مورد استفاده قرار گرفته و توانایی آن در ایجاد «سکوت الکترونیکی»، بسیار قابل توجه است؛ در حقیقت در مناطق عملیاتی، کراسوخا می‌تواند حبابی از سکوت الکترونیکی ایجاد کند که تمام ارتباطات، رادارها و سیستم‌های هدایت موشکی دشمن را در آن محدوده مختل می‌کند.

اهمیت استراتژیک حضور کراسوخا در ایران 

حضور این سامانه در ایران تنها یک ارتقای فنی نیست؛ بلکه یک حرکت ژئوپلیتیکی و نظامی با پیامدهای گسترده است که در ذیل به تعدادی از آن‌ها می‌پردازیم. 

تقویت بازدارندگی منطقه‌ای 

با استقرار کراسوخا در ایران، توان مقابله کشورمان با عملیات‌های شناسایی هوایی و فضایی دشمنان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، از جمله پهپادهای پیشرفته و هواپیماهای جاسوسی به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد. این امر، هزینه عملیات نظامی علیه ایران را به‌شدت بالا برده و بازدارندگی دفاعی بیشتری ایجاد می‌کند.

ورود به عرصه جنگ الکترونیک پیشرفته 

جنگ‌های مدرن دیگر تنها بر پایه قدرت آتش و تجهیزات مکانیکی نیستند؛ بلکه مبتنی بر کنترل اطلاعات، ارتباطات و فضای الکترومغناطیسی هستند. با بهره‌گیری از کراسوخا، ایران وارد باشگاه محدودی از کشورهای دارای فناوری جنگ الکترونیک نسل جدید می‌شود؛  باشگاهی که تنها برای قدرت‌های غربی و روسیه قابل دسترسی بود.

ارسال پیام سیاسی و نظامی به غرب و متحدان منطقه‌ای 

انتقال این سامانه به ایران چه به‌صورت رسمی و چه غیررسمی نشانه‌ای از تعمیق همکاری‌های نظامی-دفاعی میان تهران و مسکو است. در شرایطی که ایران تحت فشار تحریم‌های چندجانبه قرار دارد، این همکاری نشان می‌دهد که روسیه به‌عنوان یک قدرت مستقل، آماده حمایت فناورانه و نظامی از ایران است. این امر همچنین به متحدان منطقه‌ای غرب به‌ویژه رژیم صهیونیستی پیام می‌دهد که معادلات قدرت در حال تغییر است.

چالش‌های فنی و فرصت‌های بومی‌سازی 

البته، بهره‌برداری مؤثر از کراسوخا نیازمند زیرساخت‌های فنی، آموزش نیروهای متخصص و هماهنگی با سامانه‌های بومی دفاعی است. این چالش‌ها می‌توانند به فرصت‌هایی برای مهندسی معکوس، انتقال فناوری و تولید نسخه‌های داخلی تبدیل شوند. تجربه ایران در تولید سامانه‌هایی مانند «باور-۳۷۳» و «سوم خُرداد» نشان می‌دهد که این کشور توانایی جذب و تطبیق فناوری‌های پیشرفته را دارد.

تأثیر بر توازن قدرت هوایی؛ چالشی برای «اف-۳۵»

یکی از مهم‌ترین پیامدهای حضور کراسوخا، تأثیر آن بر کارایی جنگنده‌های پیشرفته اف-۳۵ رژیم صهیونیستی است. این جنگنده‌ها که بر پایه فناوری نامرئی (استیلث) و سیستم‌های الکترونیکی پیشرفته طراحی شده‌اند، در برابر سامانه‌های جنگ الکترونیک نسل جدید مانند کراسوخا آسیب‌پذیر هستند. اختلال در رادارهای آن‌ها، قطع ارتباطات و سیستم‌های هدایت، می‌تواند کارایی عملیاتی اف-۳۵ را به‌شدت کاهش دهد و حتی آنها را به اهدافی آسیب‌پذیر تبدیل کند.

گامی به سوی ارتقاء توان دفاعی و تغییر معادلات منطقه‌ای 

حضور سامانه جنگ الکترونیک کراسوخا-۴ در ایران، تنها یک اقدام تکنیکی نیست؛ بلکه بخشی از یک استراتژی بزرگ‌تر برای ایجاد توازن قدرت و تقویت بازدارندگی است. این سامانه نه‌تنها توان دفاعی ایران را در برابر تهدیدات هوایی و فضایی افزایش می‌دهد، بلکه پیامی روشن به دشمنان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌فرستد و آن، آمادگی ایران در عرصه جنگ مدرن و استفاده از ابزارهای نوین برای مقابله با دشمنان است.

در نهایت، موفقیت ایران در بهره‌برداری، تطبیق و بومی‌سازی این فناوری، می‌تواند الگویی برای سایر کشورهای محور مقاومت در برابر هژمونی نظامی غرب باشد؛ الگویی که بر پایه همکاری‌های برد-برد بین‌المللی و توسعه فناوری‌های نوین استوار است.

۲۹۲۲۱

🚨 از «شورای عالی دفاع» در جنگ ایران و عراق تا «شورای دفاع» بعد از جنگ ۱۲ روزه/ ایران آماده تحولات امنیتی و نظامی جهانی می شود؟

به گزارش آرمان آرا، نورنیوز وبسایت نزدیک به علی شمخانی در مطلبی به چرایی تشکیل شورای دفاع پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل پرداخت.

در این مطلب آمده است:

نظم جهانی معاصر، دست‌کم در ظاهر، بر ویرانه‌های جنگ جهانی دوم و با هدف جلوگیری از تکرار فجایعی چون هیروشیما، آشوویتس و استالینگراد بنا شد. منشور ملل متحد در سال ۱۹۴۵ وعده داد که «نسل‌های آینده از بلای جنگ در امان خواهند ماند» و سازمان ملل و شورای امنیت به عنوان ابزارهای تضمین‌کننده صلح و امنیت جمعی معرفی شدند.

اما امروز، پس از گذشت هفتاد سال، نشانه‌های آشکاری از فرسایش این نظم و بازگشت به منطق قدرت سخت مشاهده می‌شود؛ نشانه‌هایی که از جنگ اوکراین تا غزه، از سوریه تا تحولات فضایی و نظامی آمریکا و اسراییل و رژه‌های نظامی چین و روسیه را در بر می‌گیرد.

جنگ و نظامی‌گری، پدیده‌ای دیرپا در حیات اجتماعی و سیاسی ملت‌هاست و شاید هیچ دورانی را نتوان یافت که خالی از این شر بزرگ باشد. برخی از تاریخ‌نویسان بر اساس همین واقعیت گفته‌اند صله، مقاطع موقتی در فاصله‌ی جنگ ها در حیات بشر بوده‌اند. با این حال، به نظر می‌رسد شتاب این روحیه جنگی و نظامی‌گری در سال های اخیر بیشتر شده است. مرور رخدادهای اخیر به‌خوبی عمق این تغییر مشهود را آشکار می‌کند:

جنگ اوکراین (۲۰۲۲–تا امروز) : بزرگ‌ترین جنگ در قاره اروپا از زمان ۱۹۴۵ تاکنون، که نشان داد مرزهای سیاسی حتی در قلب غرب نیز دیگر مصون از تغییر به زور نیست.

بحران غزه (۲۰۲۳–۲۰۲۵): خشونتی بی‌سابقه علیه غیرنظامیان، همراه با ناتوانی آشکار شورای امنیت در توقف جنگ.

تداوم بحران سوریه: مداخله نظامی مستقیم قدرت‌های بزرگ و تثبیت پایگاه‌های دائمی روسیه و آمریکا در این کشور، که بیش از یک دهه به طول انجامیده است.

حملات مستقیم اسرائیل و آمریکا به خاک ایران (  ۱۴۰۴): عبور از خطوط قرمزی که روزگاری «تابو» محسوب می‌شد و نشان‌دهنده کاهش هزینه‌های سیاسی اقدام نظامی است.

نمایش قدرت آمریکا در آلاسکا: رژه هواپیماهای راهبردی در جریان استقبال ترامپ از پوتین، نماد آشکار بازگشت سیاست نمایش قدرت نظامی به سبک جنگ سرد.

رژه بی‌سابقه ارتش چین (۲۰۲۵): همراه با واکنش تند آمریکا و اروپا، نشانه‌ای روشن از ورود جهان به مرحله‌ای تازه از رقابت تسلیحاتی.

تحولات فضایی ایالات متحده: اعلام تغییرات ساختاری در سامانه‌های فضایی آمریکا نشان می‌دهد که جنگ آینده نه تنها زمینی، که فضایی و فناورانه خواهد بود.

این موارد صرفاً رویدادهای پراکنده نیستند، بلکه اجزای یک روند واحدند: فاصله گرفتن قدرت‌های بزرگ از هنجارهای حقوقی و جایگزینی روزافزون منطق زور به جای منطق قانون.

شکست تدریجی نهادهای بین‌المللی

نهادهای بین‌المللی، که زمانی قرار بود حافظ صلح و نظم باشند، امروز بیش از هر زمان دیگری در حاشیه قرار گرفته‌اند. شورای امنیت عملاً به میدان وتوهای متقابل تبدیل شده است. سازمان ملل در بحران‌های اوکراین و غزه به تماشاچی بدل شد. دادگاه بین‌المللی کیفری که زمانی به عنوان بازوی عدالت جهانی معرفی می‌شد، در برابر جنایات آشکار قدرت‌های بزرگ سکوت کرده یا با فشار آنان عقب نشسته یا احکام‌شان از درجه اعتبار ساقط شده است.

این فروپاشی اعتبار نهادها، عملاً دست بازیگران قدرتمند را برای توسل به زور بازتر کرده است. جهان در حال حرکت از «نظم مبتنی بر قانون» به سمت «نظم مبتنی بر قدرت» است؛ نظمی که یادآور دوران قرن نوزدهم و سیاست‌های استعمارگرانه است. این روند برای آینده بشریت پیامدهایی چندلایه دارد:

۱) افزایش احتمال درگیری‌های مستقیم: اتکای بیشتر به قدرت نظامی به معنای کاهش فضای مانور دیپلماسی است. از این رو خطر کشیده شدن جنگ‌ها به مناطق جدید یا آغاز درگیری‌های ناخواسته افزایش می‌یابد.

۲)‌ شتاب فناوری‌های جنگی: توسعه سلاح‌های کشتار جمعی و فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی نظامی، جنگ سایبری، و تسلیحات فضایی، هرگونه خطای محاسباتی را به فاجعه‌ای غیرقابل کنترل بدل می‌سازد.

۳) تضعیف هنجارهای انسانی: با بی‌اعتبار شدن اصول حقوق بشردوستانه، هزینه‌های انسانی جنگ‌ها به طرز بی‌سابقه‌ای افزایش می‌یابد. جنگ غزه نمونه‌ای روشن است که در آن قاعده «حمایت از غیرنظامیان» عملاً بی‌معنا شده است.

۴) ظهور اتحادهای نظامی جدید: همان‌گونه که ناتو به شکلی فعال‌تر بازتعریف شده و چین و روسیه نیز در پی شکل‌دهی به اتحادهای تازه‌اند، جهان به سمت قطب‌بندی‌های سخت‌افزاری پیش می‌رود.  

بازگشت خوی نظامی‌گری پدیده‌ای تازه نیست. تاریخ نشان داده که هرگاه منطق قدرت جایگزین منطق قانون شده، بشریت با فجایعی بزرگ روبه‌رو شده است. در آستانه جنگ جهانی اول، رقابت تسلیحاتی قدرت‌های اروپایی و منطق اتحادهای نظامی جهان را به ورطه جنگ کشاند.  در دهه ۱۹۳۰، بی‌تفاوتی جامعه جهانی در برابر تجاوزهای ژاپن به چین و حملات ایتالیا به اتیوپی، راه را برای جنگ جهانی دوم هموار کرد. در دوران جنگ سرد، مسابقه تسلیحات هسته‌ای جهان را چندین بار تا آستانه نابودی پیش برد؛ از بحران موشکی کوبا تا رقابت بر سر تسلیحات فضایی. امروز نیز همان الگوها در حال تکرار است، با این تفاوت که سلاح‌ها و فناوری‌ها به مراتب مرگبارتر و ویرانگرتر شده‌اند.

برای ایران، این تحولات حامل پیام‌هایی روشن است:

– ضرورت بازاندیشی در دکترین دفاعی: جنگ‌های آینده صرفاً به معنای لشکرکشی‌های کلاسیک نیستند، بلکه ترکیبی از عملیات سایبری، جنگ‌های اطلاعاتی، نبرد فضایی و حملات نقطه‌ای با سلاح‌های هوشمند خواهند بود.

ساختارهای نظامی و امنیتی کشور باید خود را با این واقعیت تطبیق دهند.

– تقویت بازدارندگی چندلایه: بازدارندگی امروز فقط به قدرت موشکی یا تسلیحات متعارف خلاصه نمی‌شود، بلکه شامل توانمندی‌های سایبری، فضایی، اطلاعاتی و جنگ روانی نیز هست.

– دیپلماسی فعال و ابتکار عمل چندجانبه: ایران نمی‌تواند صرفاً به ابزار سخت متکی باشد. حضور فعال در طراحی قواعد جدید بین‌المللی و ابتکارات منطقه‌ای برای کاهش تنش، بخشی جدایی‌ناپذیر از راهبرد امنیت ملی است.

– مدیریت افکار عمومی داخلی: در جهانی که جنگ رسانه‌ای و اطلاعاتی بخشی از نبرد است، آگاهی‌بخشی به جامعه و تقویت انسجام ملی یکی از مهم‌ترین ابزارهای امنیتی خواهد بود.

جهان امروز در آستانه انتخابی تاریخی قرار دارد: یا بازگشت به مسیر عقلانیت، گفت‌وگو و دیپلماسی؛ یا فروغلتیدن در گرداب رقابت نظامی بی‌پایان. اگر راه دوم برگزیده شود، با توجه به توسعه سلاح‌های کشتار جمعی و فناوری‌های نوین، پیامدهای آن می‌تواند برای بشریت غیرقابل جبران باشد.

ایران نیز نمی‌تواند نسبت به این انتخاب بی‌تفاوت باشد. مسئولیت سیاست‌گذاران ما دوچندان است. از یک سو ارتقای بازدارندگی در برابر تهدیدات نوین و از سوی دیگر، استفاده هوشمندانه از ظرفیت دیپلماسی برای جلوگیری از تشدید نظامی‌گری. تنها با ترکیب خردمندانه «قدرت سخت و نرم» است که می‌توان در برابر امواج پرخطر این تغییرات ایستادگی کرد.

به نظر می‌رسد تشکیل شورای دفاع در مجموعه شورای عالی امنیت ملی، پاسخ ساختاری هوشمندانه‌ای به این تحولات بنیادین بین المللی است. چیزی که مشهود است توسعه نظم مبتنی بر سلاح در  نظام جهانی است.

و اینکه اقتدار اصلی ایران بر پایه های قدرت نرم استوار است و ماهیتی فرهنگی و اجتماعی دارد اما به اعتبار تحولات قهری نظامات بین‌الملل، تمهید شرایط و اسباب و تنظیمات نوین در مسیر تقویت سخت‌افزاری نیز ضرورت مضاعف یافته است.

رخدادهای جنگ ۱۲ روزه، شاهد دیگری بر این ضرورت می تواند باشد. طبعا ایجاد تشکیلات نوینی تحت عنوان شورای دفاع، در صورتی اثرگذاری مشهود و چشمگیر خواهد داشت که اولویت‌های دفاعی و نظامی را در تمامی سطوح قوای مسلح تدوین کند  برنامه‌ریزی‌های توسعه توان دفاعی را متناسب با این اولویت‌ها پیش ببرد.

۲۹۲۱۱

🚨 معاون سیاسی سپاه: ولایت فقیه امروز از ایران دفاع می کند/ دشمن به دنبال محدود کردن ایران در حوزه موشکی، هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای است

به گزارش آرمان آرا، سردار یدالله جوانی، در دوره دانش افزایی و توانمندسازی اساتید بسیجی کشور در مشهد گفت: نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بیش از ۸۰ درصد مردم مخالف محدودسازی توان هسته‌ای و موشکی‌ هستند و حدود ۹۰ درصد توسعه قدرت دفاعی کشور را تأیید می‌کنند.

بنا بر روایت ایرنا، به نقل از روابط عمومی سپاه خراسان رضوی، سردار یدالله جوانی، با اشاره به جنگ ۱۲ روزه اخیر افزود: تحلیلگران و حتی اندیشمندان غربی نیز اذعان دارند که ایستادگی و قدرت موشکی ایران بود که اسراییل را وادار به عقب‌نشینی کرد.

وی اضافه کرد: این جنگ زمینه‌ای برای افزایش سرمایه اجتماعی نظام و ماندگار کردن همراهی و همبستگی مردم، به‌ویژه جوانان، ایجاد کرد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران گفت: دشمنان در این جنگ اهدافی نظیر ایجاد تفرقه، تضعیف توان دفاعی، نابودی صنعت هسته‌ای، براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران را دنبال می‌کردند که همه این اهداف با شکست مواجه و ملت ایران پیروز شد.

سردار جوانی گفت: محاسبات دشمن درباره ایران اشتباه بود و این موضوع در همان پیام اولیه رهبر معظم انقلاب به‌ وضوح تبیین شد.

وی ادامه داد: جنگ اخیر نشان داد که گفتمان مقاومت، کارآمد و اثبات‌شده است و نظریه سازش راه به جایی نخواهد برد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: وظیفه دانشگاه‌ها، اساتید و رسانه‌ها این است که این حقایق را برای نسل جوان تبیین کنند و نشان دهند که مسیر پیشرفت ایران جز از طریق مقاومت و اتکا به توان داخلی میسر نیست.

سردار جوانی ادامه داد: ما باید با جهاد تبیین، نسل جوان را اقناع کنیم که انقلاب اسلامی پایان دوران عقب‌ماندگی ایران بود و تنها راه پیش‌ روی ملت ایران، ادامه مسیر مقاومت و ساخت ایران قوی است.

وی اضافه کرد: نگاه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب بر ساخت ایران قوی تأکید دارد، رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند که در نظام طبیعت، ضعیف پایمال است و تنها راه نجات ایران، قوی شدن در تمامی عرصه‌ها چه در حوزه علم و فناوری، چه در پزشکی و صنعت و چه در حوزه دفاعی و نظامی است.

معاون سیاسی سپاه گفت: در مقابل این نگاه، جریان دیگری در کشور وجود دارد که با تردید به توانایی‌های ملت ایران می‌نگرد و به جای اتکا به ظرفیت‌های داخلی، نسخه‌هایی مانند «مدل ژاپن و آلمان» را مطرح می‌کند.

سردار جوانی اضافه کرد: این جریان، امروز نیز در بیانیه‌های خود، خواستار تغییر رویکرد اساسی، مذاکره جامع با آمریکا و بازگشت به توافقاتی شده است که استقلال و توانمندی ایران را زیر سوال می‌برد.

وی ادامه داد: در حالی که جمهوری اسلامی پیروز جنگ اخیر شد و توانست دست برتر را در میدان تثبیت کند، طرح چنین دیدگاه‌هایی در داخل کشور خطری جدی است.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: دشمن، امروز نیز به دنبال محدود کردن ایران در حوزه موشکی، هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای است و هرگونه عقب‌نشینی در این شرایط، به معنای دادن فرصت به دشمن خواهد بود.

سردار جوانی با اشاره به سخنان اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تشکر از نیروهای مسلح افزود: نیروهای مسلح جمهوری اسلامیبا سال‌ها مجاهدت، ایران را به نقطه‌ای رسانده‌اند که حتی آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز در صورت حمله، با ضربات سنگینی مواجه خواهند شد.

وی اضافه کرد: دشمن با محاسبه‌ای غلط گمان می‌کرد که در صورت آغاز جنگ، مردم ایران با آنان همراه خواهند شد و جمهوری اسلامی ظرف چند روز فروخواهد پاشید اما واقعیت معکوس شد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: مردم در ۲۴ خرداد با مشاهده اقتدار ایران، همراهی و همبستگی خود با نظام را به نمایش گذاشتند و همین امر نقشه دشمن را برهم زد.

سردار جوانی گفت: اگر موشک‌ها به پرواز درنمی‌آمدند و ضربات سنگین وارد نمی‌شد، شاید امروز شرایط دیگری رقم خورده بود، اما تدبیر رهبری، ایستادگی نیروهای مسلح و حمایت مردم، پیروزی را برای ایران رقم زد.

وی با بیان این که امروز دشمن به دنبال ترکیب اقدام نظامی با بحران‌سازی داخلی است افزود: از فراخوان‌ها درباره مشکلات اقتصادی تا تحریک در مناطق مرزی، همه در راستای همین هدف طراحی شده‌ است اما ملت ایران نشان داد که حاضر به همراهی با این طرح‌ها نیست.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکیدکرد: وحدت در ایران باید بر محور ولایت فقیه و برای حفظ ایران در برابر دشمن شکل بگیرد.

سردار جوانی اضافه کرد: ولایت فقیه امروز از ایران دفاع می کند و دارای گفتمانی است که پیشرفت ایران را هدف قرار می‌دهد و با اتکا به دین و دانش، زمینه‌ساز تمدن نوینی خواهد شد که متفاوت از تمدن غربی است.

وی ادامه داد: اگر با جهاد تبیین، روایت درست از چرایی دشمنی‌ها و دستاوردهای مقاومت به نسل جوان منتقل شود، سرمایه اجتماعی نظام بیش از پیش تقویت خواهد شد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: آینده ایران در گرو مقاومت، ایستادگی و ساختن ایران قوی است، مسیری که رهبر معظم انقلاب ترسیم کرده‌اند و ملت ایران با ایمان، دانش و تلاش آن را ادامه خواهد داد.

29215

🚨 روایت معاون سیاسی سپاه از تلاش‌ها برای محدود کردن ایران در حوزه موشکی، هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای

به گزارش آرمان آرا، سردار یدالله جوانی، در دوره دانش افزایی و توانمندسازی اساتید بسیجی کشور در مشهد گفت: نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بیش از ۸۰ درصد مردم مخالف محدودسازی توان هسته‌ای و موشکی‌ هستند و حدود ۹۰ درصد توسعه قدرت دفاعی کشور را تأیید می‌کنند.

بنا بر روایت ایرنا، به نقل از روابط عمومی سپاه خراسان رضوی، سردار یدالله جوانی، با اشاره به جنگ ۱۲ روزه اخیر افزود: تحلیلگران و حتی اندیشمندان غربی نیز اذعان دارند که ایستادگی و قدرت موشکی ایران بود که اسراییل را وادار به عقب‌نشینی کرد.

وی اضافه کرد: این جنگ زمینه‌ای برای افزایش سرمایه اجتماعی نظام و ماندگار کردن همراهی و همبستگی مردم، به‌ویژه جوانان، ایجاد کرد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران گفت: دشمنان در این جنگ اهدافی نظیر ایجاد تفرقه، تضعیف توان دفاعی، نابودی صنعت هسته‌ای، براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران را دنبال می‌کردند که همه این اهداف با شکست مواجه و ملت ایران پیروز شد.

سردار جوانی گفت: محاسبات دشمن درباره ایران اشتباه بود و این موضوع در همان پیام اولیه رهبر معظم انقلاب به‌ وضوح تبیین شد.

وی ادامه داد: جنگ اخیر نشان داد که گفتمان مقاومت، کارآمد و اثبات‌شده است و نظریه سازش راه به جایی نخواهد برد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: وظیفه دانشگاه‌ها، اساتید و رسانه‌ها این است که این حقایق را برای نسل جوان تبیین کنند و نشان دهند که مسیر پیشرفت ایران جز از طریق مقاومت و اتکا به توان داخلی میسر نیست.

سردار جوانی ادامه داد: ما باید با جهاد تبیین، نسل جوان را اقناع کنیم که انقلاب اسلامی پایان دوران عقب‌ماندگی ایران بود و تنها راه پیش‌ روی ملت ایران، ادامه مسیر مقاومت و ساخت ایران قوی است.

وی اضافه کرد: نگاه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب بر ساخت ایران قوی تأکید دارد، رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند که در نظام طبیعت، ضعیف پایمال است و تنها راه نجات ایران، قوی شدن در تمامی عرصه‌ها چه در حوزه علم و فناوری، چه در پزشکی و صنعت و چه در حوزه دفاعی و نظامی است.

معاون سیاسی سپاه گفت: در مقابل این نگاه، جریان دیگری در کشور وجود دارد که با تردید به توانایی‌های ملت ایران می‌نگرد و به جای اتکا به ظرفیت‌های داخلی، نسخه‌هایی مانند «مدل ژاپن و آلمان» را مطرح می‌کند.

سردار جوانی اضافه کرد: این جریان، امروز نیز در بیانیه‌های خود، خواستار تغییر رویکرد اساسی، مذاکره جامع با آمریکا و بازگشت به توافقاتی شده است که استقلال و توانمندی ایران را زیر سوال می‌برد.

وی ادامه داد: در حالی که جمهوری اسلامی پیروز جنگ اخیر شد و توانست دست برتر را در میدان تثبیت کند، طرح چنین دیدگاه‌هایی در داخل کشور خطری جدی است.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: دشمن، امروز نیز به دنبال محدود کردن ایران در حوزه موشکی، هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای است و هرگونه عقب‌نشینی در این شرایط، به معنای دادن فرصت به دشمن خواهد بود.

سردار جوانی با اشاره به سخنان اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تشکر از نیروهای مسلح افزود: نیروهای مسلح جمهوری اسلامیبا سال‌ها مجاهدت، ایران را به نقطه‌ای رسانده‌اند که حتی آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز در صورت حمله، با ضربات سنگینی مواجه خواهند شد.

وی اضافه کرد: دشمن با محاسبه‌ای غلط گمان می‌کرد که در صورت آغاز جنگ، مردم ایران با آنان همراه خواهند شد و جمهوری اسلامی ظرف چند روز فروخواهد پاشید اما واقعیت معکوس شد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: مردم در ۲۴ خرداد با مشاهده اقتدار ایران، همراهی و همبستگی خود با نظام را به نمایش گذاشتند و همین امر نقشه دشمن را برهم زد.

سردار جوانی گفت: اگر موشک‌ها به پرواز درنمی‌آمدند و ضربات سنگین وارد نمی‌شد، شاید امروز شرایط دیگری رقم خورده بود، اما تدبیر رهبری، ایستادگی نیروهای مسلح و حمایت مردم، پیروزی را برای ایران رقم زد.

وی با بیان این که امروز دشمن به دنبال ترکیب اقدام نظامی با بحران‌سازی داخلی است افزود: از فراخوان‌ها درباره مشکلات اقتصادی تا تحریک در مناطق مرزی، همه در راستای همین هدف طراحی شده‌ است اما ملت ایران نشان داد که حاضر به همراهی با این طرح‌ها نیست.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکیدکرد: وحدت در ایران باید بر محور ولایت فقیه و برای حفظ ایران در برابر دشمن شکل بگیرد.

سردار جوانی اضافه کرد: ولایت فقیه امروز از ایران دفاع می کند و دارای گفتمانی است که پیشرفت ایران را هدف قرار می‌دهد و با اتکا به دین و دانش، زمینه‌ساز تمدن نوینی خواهد شد که متفاوت از تمدن غربی است.

وی ادامه داد: اگر با جهاد تبیین، روایت درست از چرایی دشمنی‌ها و دستاوردهای مقاومت به نسل جوان منتقل شود، سرمایه اجتماعی نظام بیش از پیش تقویت خواهد شد.

معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: آینده ایران در گرو مقاومت، ایستادگی و ساختن ایران قوی است، مسیری که رهبر معظم انقلاب ترسیم کرده‌اند و ملت ایران با ایمان، دانش و تلاش آن را ادامه خواهد داد.

29215

🚨 آمریکا و اسرائیل در چه صورتی جنگ با ایران را دوباره آغاز خواهند کرد؟

به گزارش آرمان آرا، روزنامه اعتماد نوشت: اسراییل با حمایت امریکا و با استفاده از قدرت نظامی، با ضربه به قدرت دفاعی- تهاجمی و زیرساخت‎ها و تاسیسات هسته ای ایران، از طریق ترور فرماندهان ارشد و دانشمندان هسته ‎ای، حملات سایبری، هوایی و موشکی که به عنوان مشخصه های «جنگ مدرن و ترکیبی» نام‎گذاری شده است، به دنبال تغییر نظام سیاسی در ایران بود.

در واقع نقطه تعیین ‎کننده برای اسراییل و امریکا، نابودی تاسیسات هسته ‎ای نبود، چنان‌که همین موضوع مورد مناقشه است، بلکه امیدواری به تاثیر شوک روانی تهاجم غافلگیرکننده بر تحریک جامعه ایران و بی ثبات سازی، همچنین اختلال در فرماندهی نیروهای مسلح و ناتوانی در واکنش دفاعی و تهاجمی بود.

انتخاب تاریخی و استراتژیک مردم ایران برای همراهی نکردن با مهاجم و تداوم حیات نظام سیاسی در ایران، همراه با تداوم حملات موشکی به اهداف تعیین شده در سرزمین‎های اشغالی، دو نشانه آشکار و مورداجماع از سوی ناظران، برای ارزیابی نتیجه جنگ است. چنان‌که به اعتراف نهادها و مقامات رسمی امریکا و اسراییل، حمله به زیرساخت‎های هسته‌ای ایران، تاثیر «تخریبی و تاخیری» داشته و به معنای نابودی آن نبوده است، بنابراین با فرض شکست امریکا و اسراییل در حمله به ایران، این پرسش وجود دارد که جنگ چرا و چگونه از سرگرفته خواهد شد؟ در صورت وقوع جنگ، اهداف و روش جنگ، چه تفاوتی با گذشته خواهد داشت و به چه الزاماتی نیاز دارد؟ 

پاسخ به دو موضوع متفاوت، ولی به‌هم پیوسته، مبنی بر احتمال تکرار جنگ و مشخصه های آن، در مقایسه با گذشته، تابع پاسخ به پرسش از «علت» شکست امریکا و اسراییل در حمله نظامی به ایران است، زیرا ارزیابی از علت شکست، نقش تعیین‎کننده در تکرار جنگ و روش آن خواهد داشت.

علت شکست امریکا و اسراییل در حمله به ایران، شکاف میان اهداف سیاسی با سطح عملیات بود، زیرا اهداف سیاسی بزرگ مانند تغییر نظام سیاسی را نمی‎توان از طریق اقدام نظامی محدود و شوک روانی ناشی از آن، تامین کرد. چنان‌که امریکا برای سرنگونی طالبان و صدام، به جنگ گسترده با تشکیل ائتلاف جهانی پرداخت، هر چند سرانجام در استقرار نظام جدید با شکست مواجه شد و نتیجه‎ای غیر از بی‎ثباتی در کشورهای یادشده و در منطقه نداشت، بنابراین اگر وقوع جنگ برای ایران غافلگیرکننده بود، نتیجه جنگ و نحوه برقراری آتش بس، این وضعیت را به شکل دیگری برای اسراییل ایجاد کرده است که بدون غلبه بر این چالش راهبردی و تکرارپذیر در آینده، تصمیم‎گیری و اقدام به جنگ برای اسراییل و امریکا، به سهولت و همانند گذشته، امکان‌پذیر نخواهد بود.

با این توضیح، اگر هدف امریکا و اسراییل همانند گذشته، تغییر نظام سیاسی در ایران باشد، به روش گذشته قابل تامین نخواهد بود، در غیر این صورت تاکنون محقق شده بود. چنان‌که تامین این هدف نیازمند تغییر روش و آمادگی برای جنگ گسترده و ائتلاف‎سازی است که تاکنون هیچ نشانه‌ای در این زمینه وجود ندارد و هزینه ‎های آن به دلیل «گسترش جنگ طولانی»، با نتایج مورد نظر، همخوانی ندارد.

باتوجه به ادعای امریکا و اسراییل مبنی بر رفع تهدید هسته‌ای ایران و نابودی آن، یا ایجاد تاخیر شش ماهه تا سه ساله در بازسازی تاسیسات هسته ‎ای ایران، هدف از آغاز مجدد جنگ چیست و با کدام توان نظامی و چه روشی قابل تامین است؟
غیر از موارد یاد شده، هدف‎گذاری برای حفظ «فضای جنگی در ایران»، از طریق تهدید دایمی به حمله نظامی یا اقدامات امنیتی-نظامی، بدون پذیرش مسوولیت آن، نتیجه ‎ای جز گسترش سطح جدیدی از بی ‎ثباتی در منطقه نخواهد داشت و این نوع اقدامات به معنای جنگ، همانند تجربه جنگ 12 روزه نخواهد بود، هر چند می‎تواند با عمل متقابل، با ایجاد بی ثباتی در منطقه، زمینه ساز جنگ های دیگری باشد که هنوز اهداف و چهره آن آشکار نشده است. 
طبق این بررسی، هدف ترامپ و نتانیاهو از معنادار کردن پیروزی در جنگ، بیش از آنکه با واقعیت‎های راهبردی و مورد اجماع ناظران و کارشناسان همخوانی داشته باشد، با هدف تبلیغاتی برای توجیه علت حمله نظامی به ایران و استفاده از فشار تهدید نظامی برای ازسرگیری مذاکرات، بر پایه تبدیل موفقیت‎های نظامی و تاکتیکی، به نتایج پایدار و مطلوب سیاسی در داخل ایران و منطقه، صورت می‎گیرد، بنابراین ازسرگیری جنگ تابع تعریف اهداف و ایجاد تمهیدات، با استفاده از شرایط است که بر پایه نتایج جنگ یا مذاکراتی که پس از آن صورت می‎گیرد، خواهد بود. در نتیجه باید فراتر از تاثیرات روانی غافلگیری در جنگ 12 روزه و عملیات روانی امریکا و اسراییل برای چینش میز مذاکره و تعیین دستورکار آن، در این زمینه اندیشه ورزی و تدبیر کرد.

23302

🚨 در کنار ملت لبنان هستیم، اما در امور داخلی این کشور دخالت نمی‌کنیم