بایگانی برچسب برای: ایران و آمریکا

ترامپ و ایران، معامله گری در سایه تهدید و نمایش رسانه ای

 

آرمان خلج سردبیر آرمان‌آرا

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در سالهای اخیر ثابت کرده است که در تمام مذاکرات بین المللی از یک فرمول ثابت اما اثرگذار پیروی میکند: ترکیب تهدیدهای حساب شده با فرصت سازی های رسانه ای، این استراتژی ریشه در کتاب پرفروش او “هنر معامله” دارد، در دکترین دیپلماسی دونالد ترامپ، هیچ چیزی به اندازه ترکیب تهدید با نمایش رسانه‌ای اهمیت ندارد. او مذاکره را نه صرفاً گفت‌وگو میان دو کشور، بلکه نبردی برای تسلط بر افکار عمومی، بازارها و روایت‌ها می‌بیند. در تعامل با ایران، این راهبرد بار دیگر به‌وضوح خود را نشان داده است.ترامپ همین کار را با اوکراین ، اروپا و حتی حماس کرد!

تهدید، فشار و “فرصت بزرگ”
ترامپ در سیاست خارجی همان الگویی را دنبال می‌کند که در تجارت به آن خو گرفته، ساختن سناریوی بحرانی، اعمال فشار حداکثری، سپس پیشنهاد یک «معامله بزرگ» برای خروج از بحران.

در مورد ایران، این الگو در قالب خروج از برجام، تشدید تحریم‌ها، و اخیرا تهدیدهای نظامی، و در نهایت باز گذاشتن درِ مذاکره ظاهر شد.
ترامپ باور دارد: “هرگز اولین پیشنهاد را نپذیرید و طرف مقابل را با تهدیدهای واقعی تحت فشار بگذارید!”

برای ترامپ، ایران نه صرفاً یک تهدید، بلکه فرصتی است برای خلق یک توافق تاریخی، شاید حتی چیزی که بتوان آن را به‌عنوان پیروزی به افکار عمومی آمریکا و اسرائیل فروخت. اما ترامپ هرگز به “بازی برد-برد” اعتقاد ندارد. مذاکره در ذهن او یا به نفع او و آمریکاست یا شکست خورده است.

ترامپ با ذهنیت تاجر وارد سیاست شد و هرگز این نقش را کنار نگذاشت. گفت‌وگو و مذاکره تمایل واقعی برای حل و فصل نیست بلکه بخشی از بازی است. او به‌وضوح باور دارد که ایران، در سایه فشار و انزوا، نهایتاً به سمت میز مذاکره کشیده خواهد شد، میزی که شروط آن را آمریکا تعیین می‌کند.


نقش تعیین‌کننده رسانه در استراتژی ترامپ

ترامپ برخلاف بسیاری از سیاستمداران، رسانه را دشمن یا ناظر بی‌طرف نمی‌داند، بلکه آن را ابزار قدرت می‌بیند. او استاد کنترل روایت است و در بسیاری از موارد شخصاً خط خبری را تعیین می‌کند، حتی پیش از نهادهای رسمی!

در پرونده ایران، او نخستین کسی بود که از مذاکره سخن گفت و افکار عمومی را آماده کرد، پیش از آنکه مقام رسمی‌ دیگری تأیید کند.
یکی از تکنیک های او پخش اخبار مذاکرات از طریق توئیتهای غافلگیرکننده (مثل اعلام تماس با روحانی در ۲۰۱۹) یا مصاحبه های تلویزیونی (مثل خبر مذاکره ایران و آمریکا در روز شنبه !).
او با استفاده از رسانه های داخلی ایران و آمریکا برای تشدید تنشها یا امیدواری های کاذب استفاده می کند تا فشار را بر روی ایران حفظ کند.

نکته قابل تأمل آنجاست که ترامپ تلاش دارد هم‌زمان دو مخاطب را مدیریت کند؛ مخاطب آمریکایی و افکار عمومی ایران

او برای هر دو سناریویی جداگانه طراحی کرده است. در آمریکا، تصویری از مردی مقتدر که دشمنان را به زانو در می‌آورد. در ایران، تصویر یک معامله‌گر که می‌تواند با نرمش سیاسی تحریم‌ها را بردارد، اگر ایران پای میز بیاید.

روانشناسی مذاکره و تحلیل ضعف های طرف مقابل
ترامپ همواره بر شناخت نقاط ضعف رقیب تاکید دارد. در مورد ایران، او بر چند محور تمرکز کرد:
– اختلافات داخلی ایران (بین اصلاح طلبان، موافقان مذاکره و اصولگرایان و مخالفان مذاکره)
– اقتصاد دچار بحران ایران

یکی از نکات کلیدی در استراتژی ترامپ، تکیه بر روانشناسی فردی است. او به شناخت عمیق از طرف مقابل و استفاده از ضعف‌های روانی‌اش برای پیشبرد اهداف خود باور دارد. تحلیل‌گران معتقدند ترامپ تیمی از مشاوران دارد که به‌طور خاص روی رفتارشناسی رهبران ایران کار می‌کنند. همین شناخت است که به او اجازه می‌دهد فضای رسانه ای را به سود خود مدیریت کند.

در نهایت، ترامپ مذاکره با ایران را نه صرفاً یک پرونده دیپلماتیک، بلکه بخشی از صحنه بزرگ‌تری می‌بیند، صحنه‌ای که تماشاگرانش از تهران تا نیویورک در حال قضاوت عملکرد او هستند.

 

سیاست خارجی ترامپ، به‌ویژه در قبال ایران، بیش از آنکه در اتاق‌های دربسته دیپلماسی شکل بگیرد، در قاب دوربین‌ها، تیتر رسانه‌ها و محاسبات افکار عمومی طراحی می‌شود.

در تعامل با جمهوری اسلامی ایران، ترامپ الگویی مشخص را دنبال می‌کند که در سال‌های اخیر به امضای سیاسی‌اش تبدیل شده است، آغاز با بحران‌سازی، اعمال فشار حداکثری، و سپس ارائه یک پنجره محدود برای مذاکره،  اما این مذاکره نه یک گفت‌و‌گوی برابر، بلکه یک معامله با مختصات مورد نظر ترامپ که عبارتند از تسلیم شدن ایران یا ادامه بحران است.

 

اما ایران نیز به خوبی آگاه است که با یک مذاکره‌گر معمولی روبه‌رو نیست. ترامپ نه به چارچوب‌های سنتی دیپلماسی و پیمانها پایبند است، نه به قواعد نانوشته احترام می‌گذارد. او فقط یک اصل را دنبال می‌کند، پیروزی در میدان!! و در این میدان، هر خبر، هر تهدید و هر لبخند ساختگی بخشی از صحنه‌گردانی بزرگ‌تری است که هدف نهایی‌اش، تسلط بر ذهن مخاطب و ثبت یک “توافق تاریخی” در کارنامه خودش است. توافقی که بیش از آنکه بر اساس موازنه منافع باشد، بر پایه موازنه درک‌ها و کنترل رسانه‌ها بنا شده است.

ایران باید بتواند این بازی را مدیریت کند و با مرور تمام اقدامات پیشین ترامپ و آمریکا در مقابل این بازی ، توافقی را رقم بزند که همزمان تحریمها را کاهش دهد، امنیت ملی را تقویت کند و جایگاه منطقه‌ای ایران را به عنوان یک قدرت تثبیت کند.