سید مسعود حسینی در گفت و گو با آرمان آرا اظهار کرد: با توجه به ناترازی انرژی و افزایش مصرف برق ساعت کاری ادارات کهگیلویه و بویراحمد تغییر کرد.
وی ادامه داد: بر این اساس ساعت کاری ادارات از امروز ساعت ۶ صبح تا ۱۲ ظهر است.
معاون پشتیبانی و توسعه منابع انسانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد اضافه کرد: این ساعت کاری تا اطلاع ثانوی به همین نحو ادامه دارد.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 12:04:002025-07-21 12:04:00ساعت کاری ادارات کهگیلویه و بویراحمد تغییر کرد
خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: در دل بافت تاریخی اصفهان، سقاخانهها نهتنها بهمثابه ساختارهایی برای تأمین آب آشامیدنی رهگذران، بلکه بهعنوان نمادهایی زنده از پیوند هنر، اعتقاد دینی، و مسئولیت اجتماعی نقشآفرینی کردهاند. این عناصر کوچک اما پرمعنا، جایگاهی ویژه در ساختار اجتماعی شهر داشتهاند و بهواسطه کارکردهای آئینی و زیباییشناختیشان، هویتی مستقل و فرهنگی در ذهن شهروندان شکل دادهاند. سقاخانهها اغلب در فضاهای پرتردد مانند بازارها، گذرهای اصلی و محلات قدیمی ساخته میشدند و بهتدریج به نقاطی برای تجمعات آئینی، نذر و توسل بدل شدند که در آنها خاطره جمعی و هویت محلی به شکلی ملموس جاری بوده است.
با این حال، روند توسعه شهری، بیتوجهی نهادی و فراموشی تدریجی نقش تاریخی این عناصر، موجب شده بسیاری از سقاخانهها تخریب شوند یا اصالت خود را از دست بدهند. در شرایط کنونی، اهمیت پرداختن به سقاخانهها نه صرفاً بهعنوان عناصری تاریخی، بلکه به مثابه جلوههایی از معماری بومی، آئینهای مذهبی و حافظه فرهنگی شهر، ضرورتی انکارناپذیر است. این گزارش، بر پایه گفتوگو با پژوهشگران، معماران و مسئولان شهری، به واکاوی کارکردهای گذشته، وضعیت کنونی و راهکارهای احیای سقاخانههای اصفهان میپردازد؛ عناصری که همچنان ظرفیت آن را دارند تا با مشارکت مردم و نهادهای متولی، دوباره در کالبد شهر جان بگیرند.
منصور دادمهر، پژوهشگر میراث فرهنگی
سقاخانهها؛ معماری نذر و نیاز در دل اصفهان کهن
منصور دادمهر، پژوهشگر میراث فرهنگی در گفتگو با آرمان آرا اظهار کرد: وظیفه اصلی سقاخانهها آبرسانی به عابران تشنه بوده است، اما در برهههایی از تاریخ نقشهای اجتماعی و حتی سیاسی ایفا کردند. برای نمونه، در دوره قاجار یک حرکت اعتراضی در اطراف یکی از سقاخانههای تهران رخ داد که به حرمت آن نزد مردم بازمیگردد.
وی با اشاره به سقاخانه طوقچی در اصفهان افزود: در سالی که مردم دچار کمآبی شده بودند، به این سقاخانه پناه بردند و اعتقاد داشتند این مکان میتواند مشکل کمآبی آنها را برطرف کند. چنین باورهایی موجب شد که برخی سقاخانهها از حرمت و جایگاه ویژهای برخوردار شوند.
بانیان سقاخانهها؛ ترکیب نیت خیر و فرهنگ دینی
نویسنده کتاب «سقاخانهها و سنگابهای اصفهان» در پاسخ به سؤالی درباره بانیان این بناها گفت: معمولاً افراد خیر و خانوادههای متمول، بانی ساخت سقاخانهها بودند. این افراد، با نیت رفع تشنگی رهگذران، بخشی از ملک خود را وقف میکردند.
وی افزود: در بسیاری از موارد، نام واقفان روی کاشیهای سردر یا سنگابها حک میشده و وقفنامچههایی به یادگار مانده که حتی نفرینهایی بر آنها نوشته شده بود تا از آسیب به سقاخانه جلوگیری شود.
پیوند سقاخانهها با آئینهای مذهبی
دادمهر درباره نقش سقاخانهها در مراسم مذهبی به ویژه عزاداریهای محرم توضیح داد: سقاخانهها در مسیرهای پرتردد شهری ساخته میشدند و بهتدریج در مسیر دستههای عزاداری نیز قرار گرفتند. این موضوع باعث شد که سقاخانهها به عنوان مکانی برای توسل و انجام نذورات در مراسم محرم مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: قرار دادن آب برای تشنگان و حضور فردی که آب را در ظرف میریخت، بازتابی از باورهای مرتبط با عاشورا و نقش حضرت عباس (ع) در رساندن آب به خیمهگاه بود.
آمار نگرانکننده از سقاخانههای تخریب شده
این پژوهشگر با اشاره به یافتههای میدانی خود گفت: در پژوهشی که انجام دادم حدود ۲۴ تا ۲۵ سقاخانههای اصفهان را بهطور دقیق بررسی کردم. البته در زمان تحقیق تعداد بیشتری از سقاخانهها در اصفهان وجود داشت که به مرور و به دلیل توسعه شهری از بین رفتهاند.
وی ادامه داد: بسیاری از سقاخانهها تخریب شدهاند یا ومضعیت مناسبی ندارند. در برخی موارد کاشیهای آنها از بین رفته و حتی بدنه سقاخانهها بر اثر برخورد خودروها آسیب دیده است. متأسفانه در روند مرمتها نیز به جای بازسازی اصولی، اقداماتی انجام شده که هویت این بناها را مخدوش کرده است.
لزوم ورود جدی میراث فرهنگی برای حفاظت از سقاخانهها
دادمهر با انتقاد از وضعیت نگهداری سقاخانهها گفت: سازمان میراث فرهنگی باید نمونههای تاریخی سقاخانهها را حفظ کنند و از ساخت سقاخانههای جدید با ظاهر مدرن پرهیز کنند. حفظ نمونههای تاریخی کمک میکند که نسلهای آینده با فرهنگ آبرسانی و احترام به آب آشنا شوند.
وی با ذکر نمونههایی از تخریب سقاخانهها افزود: سقاخانه زیبایی که در محدوده سبزی میدان اصفهان بود، با احداث زیرگذرها تخریب شد. همچنین سقاخانهای در خیابان طالقانی اصفهان به نام «آقا میرزا اسدالله روضاتی» با بازسازی غیر اصولی دچار آسیب شده و زیبایی خود را از دست داده است.
سقاخانههای ارزشمند اصفهان؛ از تخریب تا حفاظت
این پژوهشگر با اشاره به سقاخانههای شاخص اصفهان گفت: سقاخانه حاج آقا شجاع در بازارچهای به همین نام، یکی از نمونههای زیبای باقیمانده است. همچنین سقاخانه محله دردشت با کاشیکاریهای نفیس، نیازمند حفاظت جدی است.
وی یادآور شد: چند سال پیش کاشیهای سقاخانه چهارسو نقاشی توسط سارقان به سرقت رفت اما خوشبختانه با همکاری مردم و یگان حفاظت میراث فرهنگی کاشیها بازگردانده شد.
سقاخانههایی که در حافظه تاریخی اصفهان ماندگار شدند
دادمهر در پاسخ به سؤالی درباره سقاخانههای شاخصی که تخریب شدهاند، گفت: سقاخانهای در خیابان هارونیه از جمله نمونههای منحصربهفردی بود که تخریب شد. همچنین بسیاری از سقاخانهها در طول سالیان با تغییراتی نادرست، اصالت خود را از دست دادهاند.
وی افزود: نمونههایی همچون سقاخانه مسجد ذکرالله در چهارباغ پایین اصفهان، امروز دگرگون شدهاند و از شکل اصیل خود فاصله گرفتهاند. جایگزینی مشبکهای چوبی با فلزاتی مانند آلومینیوم، باعث شده هویت تاریخی این سقاخانهها مخدوش شود.
علی عطریان، معمار و مدرس دانشگاه
سقاخانهها؛ معماری پاسخگو به بوم و نیازهای اجتماعی شهر اصفهان
علی عطریان، معمار و مدرس دانشگاه با تحلیل نقش و کارکرد معماری سقاخانهها در هویت تاریخی و اجتماعی اصفهان در گفتگو با آرمان آرا اظهار کرد: اصفهان شهری است که در حاشیه کویر قرار دارد و از گذشته، دسترسی به آب آشامیدنی برای مردم اهمیت زیادی داشته است. برخلاف شهرهای کویری که نیاز به آبانبار داشتند، در اصفهان با توجه به سطح نسبتاً بالای آبهای زیرزمینی، تأمین آب آشامیدنی از طریق چاههای کمعمق امکانپذیر بوده و نیازی به آبانبارهای گسترده وجود نداشته است.
وی افزود: به همین دلیل در اصفهان بهجای گسترش آبانبارها، سقاخانهها به وفور ساخته شدهاند. ساختار مورفولوژی زمین و دسترسی نسبی آسان به آب باعث شده است که سقاخانهها در مقیاسهای مختلف در بافت شهر پراکنده شوند و بخشی از معماری اجتماعی شهر را شکل دهند.
تمرکز سقاخانهها در شریانهای اجتماعی اصفهان
عطریان خاطرنشان کرد: بیشترین تمرکز سقاخانههای اصفهان در محورهای اصلی زندگی اجتماعی بوده است. بازار بزرگ اصفهان و معابر اصلی مانند چهارباغها یا محور رودخانه زایندهرود، ستون فقرات اجتماعی شهر بودهاند که زندگی مردم حول آنها جریان داشته است. بنابراین طبیعی است که بیشترین تعداد سقاخانهها در این محورهای پررفتوآمد ساخته شده باشد.
وی افزود: مقصود از بازار در اینجا صرفاً بازار مسقف نیست، بلکه هر فضایی که با فعالیتهای اقتصادی، بازارچههای محلی، مسیرهای ارتباطی و گذرهای متصل به محلات ارتباط دارد، دربرگیرنده این مفهوم است؛ چراکه همگی عرصههای اجتماعی مردم بودهاند.
گونهشناسی سقاخانههای اصفهان
این معمار با اشاره به انواع سقاخانهها در اصفهان گفت: بهطور کلی دو نوع سقاخانه در اصفهان وجود دارد. دسته اول سقاخانههایی هستند که با سنگابهای بزرگ ساخته شدهاند و همانند یک مخزن آب عمل میکنند. این سنگابها با اشکال مختلف دایرهای، مستطیلی یا مربعی، آب آشامیدنی را در خود ذخیره میکردهاند و مردم با کاسهها از آن استفاده میکردند.
عطریان ادامه داد: دسته دوم، سقاخانههایی هستند که مستقیماً با چاههای آب متصل به خود تغذیه میشوند. این سقاخانهها معمولاً مجهز به چرخ چاه و حوضچه کناری بودند و آب بیشتری در اختیار مردم قرار میدادند. هر دو نوع این سقاخانهها بیشتر در ستون فقرات اجتماعی شهر یعنی بازار و محلات پیرامونی دیده میشوند.
تمایزات سقاخانههای اصفهان با سایر شهرها
عطریان در پاسخ به این پرسش که چه ویژگیهایی سقاخانههای اصفهان را از نمونههای مشابه در شهرهای دیگر متمایز میکند، گفت: به لحاظ ساختاری، سقاخانههای اصفهان تفاوت بنیادینی با سقاخانههای سایر شهرهای ایران ندارند، اما در اصفهان بهواسطه رواج کاشیکاریهای خاص، حجاریهای سنگی و گرهچینیهای چوبی، تزئینات ویژهای به کار رفته است که به نوعی امضای هنر اصفهان به شمار میرود.
وی اضافه کرد: این تزئینات بهویژه در درهای چوبی و قابهای سقاخانهها نمود بیشتری دارد، اما نمیتوان ادعا کرد که ساختار کلی آنها منحصر به اصفهان است.
پیوند معماری و آئین در سقاخانهها
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: سقاخانهها یک فضای دوگانه، عملکردی و آئینی دارند. از یک سو کارکرد آنها تأمین آب آشامیدنی است و از سوی دیگر آئینهای مذهبی و فرهنگی حول آنها شکل گرفته است.
عطریان تأکید کرد: بسیاری از سقاخانههای اصفهان با تزئیناتی مرتبط با واقعه کربلا و حضرت ابوالفضل (ع) مزین شدهاند. کاشیکاریهای موجود در سقاخانههای بازارچه دردشت، خیابان نقاشی و زرگرهای بازار اصفهان بهطور مستقیم به مضامین عاشورایی اشاره دارند.
وی افزود: سقاخانهها در ایام محرم همچنان کارکرد آئینی خود را حفظ کردهاند. مردم نذر سقاخانه میکنند، شمع روشن میکنند، دخیل میبندند و حتی برخی نذورات خود را در کنار سقاخانهها ادا میکنند. این بُعد آئینی همچنان زنده و جاری است و با هیچ عنصر مدرن دیگری قابل جایگزینی نیست.
از سقاخانههای کوچک تا فضاهای مفصل
عطریان با اشاره به تنوع ابعاد و مقیاس سقاخانهها گفت: سقاخانهها در اصفهان اندازههای بسیار متنوعی دارند؛ برخی بسیار کوچک در حد هفتاد در هشتاد سانتیمتر و برخی مفصلتر در حد یک مغازه یا فضایی با ۱۵ تا ۲۰ متر مربع.
وی تصریح کرد: این تنوع ابعاد و شکل به این دلیل است که ساخت سقاخانهها عمدتاً با نذورات مردمی انجام میشده و هیچ الگوی اندازهگذاری واحدی بر آنها حاکم نبوده است. کارکرد اصلی همه آنها اما یکسان بوده است؛ تأمین آب خنک و پاک برای مردم، بهویژه در فصول گرم سال.
ضرورت حفظ سقاخانهها فراتر از کارکرد تأمین آب
عطریان با اشاره به اینکه امروز با وجود لولهکشی و آبسردکنهای مدرن، سقاخانهها از کارکرد اصلی خود فاصله گرفتهاند، گفت: اگر صرفاً به کاربری تأمین آب نگاه کنیم، شاید دیگر نیازی به سقاخانه نباشد اما جایگاه آئینی و هویتی آنها همچنان باقی است.
وی ادامه داد: ما با پدیدهای مشابه مواجه هستیم که در مورد کاروانسراها یا خانههای تاریخی نیز صدق میکند؛ اگرچه کاربری اصلی آنها تغییر یافته است اما ارزش معماری، تاریخی و فرهنگی آنها همچنان پابرجاست و باید حفظ شوند.
پیوند سقاخانه با بافت تاریخی و زندگی مردم
این معمار خاطرنشان کرد: سقاخانهها بخشی از بافت تاریخی اصفهان هستند و حتی امروز نیز در برخی محلات بهعنوان محل تأمین آب مورد استفاده قرار میگیرند. در بافتهای قدیمی که دسترسی به آب دشوار است، مردم همچنان از این سقاخانهها برای مصارف مختلف بهره میبرند.
عطریان افزود: برخی سقاخانهها به شیرهای آب شهری متصل شدهاند و بهصورت روزمره مورد استفاده مردم، کسبه و رهگذران قرار میگیرند. بنابراین نمیتوان آنها را صرفاً یک عنصر تاریخی دانست و نادیده گرفت.
وضعیت کنونی سقاخانهها؛ نیازمند مراقبت مردمی
عطریان درباره وضعیت کنونی سقاخانههای اصفهان گفت: سقاخانههایی که در دل بازار یا محلات زنده قرار دارند، معمولاً در وضعیت مطلوبی هستند و مردم خود به نظافت و نگهداری آنها میپردازند، اما سقاخانههایی که در محلات کمتردد یا متروکه واقع شدهاند، در معرض بیشترین خطر فرسودگی و نابودی قرار دارند.
وی تأکید کرد: بخشی از سقاخانهها به ثبت ملی رسیدهاند اما این ثبت برای بقای آنها کافی نیست. اگر مردم در مراقبت از آنها نقش نداشته باشند، تلاش سازمانها بیثمر خواهد بود.
احیای سقاخانهها با مشارکت مردم ممکن است
عطریان تأکید کرد: مسیر احیای سقاخانههای اصفهان از دل مردم میگذرد. ما نباید انتظار داشته باشیم که صرفاً سازمان میراث فرهنگی یا شهرداری اصفهان مسئول احیای سقاخانهها باشد.
وی افزود: تجربه نشان داده است که اقدامات ارگانها اگر بدون مشارکت مردمی باشد، دوام زیادی ندارد. اما اگر مردم خود را صاحب و نگهبان سقاخانهها بدانند، حتی مداخلات سازمانی نیز اثربخشی بیشتری خواهد داشت.
محمدعلی ایزدخواستی، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان
سقاخانهها پیونددهنده هویت ملی، هنر بومی و مسئولیت مدنی در بافت تاریخی اصفهان
محمدعلی ایزدخواستی، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان و مسئول بافت تاریخی شهر، در گفتگو با آرمان آرا اظهار کرد: سقاخانهها میراثی ماندگار از گذشته در محلات مرکزی شهرها و بافتهای تاریخی ما هستند که به نظر میرسد کارکرد فعال گذشته خود، یعنی رساندن آب به تشنگان را در زندگی معاصر و با رشد و توسعه شهری، تا حدودی از دست دادهاند.
وی افزود: همین مسئله موجب شده است غبار فراموشی بر چهره سقاخانهها بنشیند و این بناهای ارزشمند کمکم از جلو دید ما حذف شوند؛ بهگونهای که برخی از آنها تخریب شدهاند، برخی دیگر به تصرف درآمدهاند و یا آن تبلور اجتماعی گذشته را دیگر نداشته. یا دستکم میتوان گفت روند توسعه و افزایش سقاخانهها متوقف شده است.
مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان ادامه داد: اگر بخواهیم پیدایش آنها را برای درک صحیحتر بررسی کنیم، چندین ویژگی اساسی در سقاخانهها وجود دارد که آنها را به نقاطی شاخص در بستر شهری تبدیل کرده است.
سقاخانهها، تلفیق هنر ملی و باور مذهبی در بافت محلی
وی تصریح کرد: نخستین ویژگی پیدایشی سقاخانهها این است که آنها عامل پیوند هویت ملی و مذهبی با ساختار محلی بودهاند. تفاوتهایی که میان سقاخانهها در نقاط مختلف شهر مشاهده میکنیم، نشان میدهد که یک باور مذهبی در درونمایههای هنر ملی تبلور یافته و زمانی که این هنر در دل محله اجرا شده، با ساختار و زبان محلی هماهنگ گردیده است.
ایزدخواستی افزود: این نکته مهمی در فرآیند شکلگیری سقاخانههاست؛ بهگونهای که میبینیم سقاخانهها در نقطه پیدایش خود دارای تفاوتهایی هستند که گرچه از نظر اعتقادی با یکدیگر مشترکاند، اما در طراحی و ساختار با هم تفاوت دارند و از هنر بومی هر منطقه بهرهمند شدهاند.
وی خاطرنشان کرد: سقاخانهها بازتاب ساختار اجتماعی محله هستند و میزان تزئینات و اجزای آنها، معرف هویت هر محله و موقعیت اجتماعی آن است. همچنین این تفاوتها کمک میکنند تا ساختار اجتماعی هر محله بهتر شناخته شود.
سقاخانهها؛ آثار ماندگار هنر محلی
مسئول بافت تاریخی شهر اصفهان دومین منظر پیدایش سقاخانهها را تبلور آثار هنری هنرمندان هر محله دانست و گفت: سقاخانهها بهگونهای هستند که سطح فرهنگی و توان هنری محلات را در زمان پیدایش خود نشان میدهند و بهعنوان گنجینههایی ارزشمند، هنر بومی و فرهنگ هر منطقه را به نسل بعد منتقل کردهاند.
وی ادامه داد: در واقع سقاخانهها نقاطی برای ثبت و ضبط داشتههای فرهنگی و هنری محلات بودهاند و این میراث امروز به دست ما رسیده است.
سقاخانهها؛ نشانههای فرهنگی با چشمانداز اجتماعی
ایزدخواستی با اشاره به اهمیت نشانهشناسی فرهنگی سقاخانهها گفت: بررسی نشانهشناسی فرهنگی سقاخانهها از این جهت اهمیت دارد که مشخص میکند این نشانههای شهری چه پیامی را در گذشته حمل میکردهاند و چه چشماندازی را برای آینده ترسیم میکنند.
وی افزود: سقاخانهها یادگارانی هستند که از گذشته به ما رسیدهاند و میتوانیم نسبت به آنها بیتفاوت باشیم یا در جهت حفظ و احیای آنها قدم برداریم. اگر بخواهیم سقاخانهها را حفظ کنیم، باید چشماندازی مشخص برای آنها در نظر بگیریم و بررسی کنیم که آیا نماد و نشانه درونی سقاخانه میتواند ترسیمکننده آیندهای مطلوب باشد یا خیر.
سقاخانه؛ نقطه خلق معنا و تقویت مسئولیت مدنی
مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان با بیان اینکه دو چشمانداز مهم برای سقاخانهها متصور است، گفت: نخست اینکه سقاخانهها بهعنوان نقاطی در عرصه عمومی شهر، بستری برای خلق معنا و کارکرد مدنی هستند که میتواند در سالهای آینده پررنگ یا کمرنگ شود.
وی ادامه داد: سقاخانهها در طول تاریخ، بهواسطه تزئینات، کتیبهها، فرم و مفهوم خود، معنایی را خلق کردهاند که با کارکرد مدنی پیوند خورده است. جامعه محلی پیرامون این بناها از آنها محافظت میکند، آب آنها را تأمین میکند و هزینههای نگهداریشان را برعهده دارد. این موضوع نشان میدهد که سقاخانهها همواره دارای کارکرد اجتماعی و مدنی بودهاند.
ایزدخواستی تأکید کرد: اگر سقاخانههای گذشته را احیا یا حتی سقاخانههای جدید خلق شوند، میتوانند بار دیگر کارکردهای مدنی و مسئولیتهای اجتماعی همسایگان و جامعه محلی را تقویت کنند؛ چراکه سقاخانهها پیونددهنده فرهنگ امر خیر وقف و مسئولیتپذیری مدنی هستند.
سقاخانهها؛ حافظه تاریخی محلات شهری
وی با اشاره به دومین چشمانداز فرهنگی سقاخانهها بیان کرد: نشانهها و معانی درونی سقاخانهها یادآور رخدادهای تاریخی هستند؛ بهویژه اینکه سقاخانهها همواره یادآور واقعه عاشورا و اهمیت آب در این رویداد بودهاند.
مسئول بافت تاریخی شهر اصفهان افزود: در حقیقت سقاخانهها نقش مهمی در تجدید بیعت با واقعه عاشورا و فرهنگ ایثار و پایداری، زنده نگهداشتن حافظه تاریخی شهر و بازنمایی مفاهیم اسطورهای ایفا میکنند و این مفاهیم را برای رهگذران، گردشگران و ساکنان محلی به تصویر میکشند.
وی خاطرنشان کرد: سقاخانهها میتوانند نقش مؤثری در چشمانداز آینده شهری داشته باشند و بهعنوان نقاطی که حافظه تاریخی محله را تقویت میکنند، در فضاهای شهری معاصر حضور فعالتری پیدا کنند.
ضرورت حفظ سقاخانهها در بافت معاصر
ایزدخواستی در پایان گفت: سقاخانهها، جدا از اینکه کارکرد آبرسانی آنها در زندگی معاصر چقدر پررنگ یا کمرنگ شده است، دارای کارکردهای غنی اجتماعی و نشانهشناختی هستند که ما را ملزم میکند از آنها حفاظت و حمایت کنیم و اجازه ندهیم این عناصر هویتبخش از حافظه شهر حذف شوند.
احیای خاطره؛ بازگشت سقاخانهها به روایت شهر
بازخوانی سقاخانهها در بستر شهری امروز، صرفاً به معنای مرمت یک سازه نیست؛ بلکه تلاشی است برای احیای پیوندی گمشده میان کالبد شهر و حافظه جمعی شهروندان. سقاخانهها بهمثابه نمادهای همگرایی اجتماعی، وقف مردمی و دیانت جاری در متن زندگی روزمره، ظرفیت آن را دارند که در قالب روایتهای جدید شهری بازتعریف شوند. حفظ و احیای این عناصر، اگر با رویکردی مشارکتی و با درک عمیق از ارزشهای فرهنگیشان همراه شود، میتواند الگویی برای مواجهه با دیگر اجزای میراث ناملموس شهری باشد؛ الگویی که در آن، شهر نهتنها محل عبور، بلکه صحنه تداوم معنا و خاطره است
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 12:00:002025-07-21 12:00:00سقاخانههای اصفهان؛ گنجینههای فراموششده در کوچهپسکوچههای تاریخ
آرمان آرا – مجمع انتخاباتی ریاست فدراسیون اسکی امروز (دوشنبه، ۳۰ تیر) برگزار شد که در پایان بهرام ساوه شمشکی به عنوان رئیس این فدراسیون انتخاب شد.
ساوه شمشکی که پیش از این دبیر فدراسیون اسکی بود، با کسب ۳۴ رای از ۳۸ رای ماخوذه به مدت چهار سال به عنوان رئیس انتخاب شد. ۳ رای نیز سفید و یک رای باطله بود.
ریاست این مجمع بر عهده سید محمد شروین اسبقیان معاون توسعه ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان بود و مهدی علینژاد دبیرکل کمیته ملی المپیک هم به عنوان نماینده کمیته ملی حضور داشت.
بهرام ساوهشمشکی، مرتضی ساوهشمشکی، فاطمه کیا دربندسری و سید رضا میرابوطالب چهار نامزد نهایی این انتخابات بودند که فاطمه کیادربندسری انصراف خود را در مجمع اعلام کرد و مرتضی ساوه شمشکی و سید رضا ابوطالب هم در مجمع حضور نداشتند و از کاندیداتوری خود انصراف دادند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 11:04:002025-07-21 11:04:00بهرام ساوهشمشکی رئیس فدراسیون اسکی شد
به گزارش آرمان آرا، سرهنگ کیوان آفریده صبح دوشنبه در جمع خبرنگاران اظهار کرد: در پی شهادت مأمور انتظامی این شهرستان استوار دوم محمدرضا مصیبی توسط یک دستگاه خودروی شوتی، شناسایی و دستگیری قاتل به صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار گرفت.
وی افزود: مأموران پلیس آگاهی طی رصد و اقدامات اطلاعاتی در کمترین زمان ممکن خودروی متهم را به صورت رها شده توقیف و هویت قاتل را شناسایی کردند.
فرمانده انتظامی شهرستان دیر با بیان اینکه طی اقدامات پلیسی مخفیگاه متهم در شهر برازجان شناسایی و طی یک عملیات غافلگیرانه قاتل دستگیر شد، خاطر نشان کرد: در حال حاضر، قاتل با هماهنگی قضائی جهت تکمیل تحقیقات در اختیار پلیس است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 10:02:002025-07-21 10:02:00قاتل مأمور پلیس «دیر» دستگیر شد
به گزارش آرمان آرا، بهمن جمشیدی گفت: بامداد دوشنبه ۳۰ تیرماه تصادف در محور دشت ارژن به کازرون به مرکز اورژانس کازرون اعلام شد.
وی ادامه داد: بلافاصله تیمهای اورژانس به محل حادثه اعزام شدند.
رئیس اورژانس کازرون افزود: بر اثر تصادف یک دستگاه کامیون با خودرو دنا در این محور، سه سرنشین خودرو سواری (یک زن و ۲ مرد) جان خود را از دست دادند.
جمشیدی تصریح کرد: علت حادثه در دست بررسی است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 08:04:002025-07-21 08:04:00تصادف در محور دشت ارژن به کازرون فارس، ۳ کشته بر جای گذاشت
آرمان آرا – حسن جعفری چهره شاخص مس رفسنجان با انتقاد شدید از بلاتکلیفی تیم مس رفسنجان و بیتوجهی مدیران این باشگاه به وضعیت این تیم در فاصله کمتر از یک ماه مانده به لیگ برتر فوتبال ایران، اظهار کرد: بارها با مدیرعامل و مسئولان تیم تماس گرفتم اما متاسفانه هیچ عزمی برای بهبود اوضاع تیم ندیدم. بقیه تیمها ۲ هفته تا یک ماه است تمرینات خود را شروع کردهاند اما تیم ما همچنان بلاتکلیف است و مدتهاست که مشغول تعیین سرمربی هستند!
کاپیتان مس رفسنجان افزود: ۲ ماه و ۴ روز از آخرین بازی ما در فصل گذشته لیگ برتر گذشته و بازیکنان به حال خود رها شدهاند. هیچ کسی هم یک سراغی از وضعیت بازیکنان نمیگیرد. خیلی از بازیکنان و نفرات اثرگذار با دیدن بلاتکلیفی تیم از جمع ما جدا شدند و مشخص نیست با این وضعیت قرار است برای فصل جدید چه اتفاقاتی برای تیم بیفتد. همه تیمها مشغول گرفتن بازیکن هستند اما مسئولان ما هنوز نتوانستهاند یک سرمربی برای تیم انتخاب کنند.
وی خطاب به مردم فوتبالدوست رفسنجان گفت: به مردم فهیم و فوتبالدوست رفسنجان که دلشان به این تیم و موفقیتهای آن خوش است میگویم با این وضعیت برای فصل آینده هر اتفاقی ممکن است برای تیم بیفتد و با این اوضاع انتظار زیادی از تیم نداشته باشند و بازیکنان را مقصر ندانند. من هم چند پیشنهاد خوب در پایان فصل داشتم و میتوانستم بروم اما به این تیم و مردم رفسنجان دین دارم و دوست دارم برای مس بازی کنم. متاسفانه دلسوزی در این شهر نیست و کسی نیست بخواهد تیم را درست کند. مدام امروز و فردا میکنند و مشخص نیست این وضعیت بلاتکلیفی تا کجا ادامه خواهد داشت.
جعفری ادامه دهد: در این بیست سالی که در این فوتبال بودهام اصلا چنین چیزی را ندیدهام و تجربه نکردهام که تا این حد وضعیت یک تیم بلاتکلیف باشد و تیمی با این زیرساختها و این توانایی این بلا را سرش بیاورند.
کاپیتان مس رفسنجان در پاسخ به این سوال که چه افرادی مقصر وضعیت مس رفسنجان هستند، گفت: ما اصلا نمیدانیم تصمیم گیرنده در این تیم کیست؟ اینکه مدیرعامل تصمیم گیرنده است یا افراد بالاتر؟ مدام دست دست میکنند. با ۵۰ مربی که همه محترم هستند مذاکره کردند خب یکی را انتخاب کنید. اگر میخواهید تیم را بیندازید بگویید همه تکلیف را بدانند. ما هر روز به سرپرست و مدیرعامل زنگ میزنیم اما اتفاقی نمیافتد.
وی درباره خروج بازیکنان اثرگذار تیم خاطرنشان کرد: بله خیلی از بازیکنان رفتند. هر مربی که بیاید خیلی سخت بتواند بازیکن بگیرد چون زمان از دست رفته است. فردا هم برای تیم اتفاقی میافتد و نتیجه نگیرد و صدای مردم دربیاید ۴ تا مسئول میآیند میگویند چه کار میتوانیم بکنیم. الان که باید، کاری نمیکنید بعد فردا چه کار میخواهید بکنید؟ فکر میکنند آمپول به بازیکنان بزنند وضعیتش خوب میشود؟ اینکه تیمهایی مثل سپاهان، تراکتور، گل گهر و… نتایج خوبی میگیرند اتفاقی نیست. بخاطر این است که با برنامه عمل میکنند و تمریناتشان را در زمان مناسب شروع میکنند.
جعفری افزود: ما هیچ کاری نمیکنیم، بعد توقع دارند تیم نتایج خوبی بگیرد. از مردم رفسنجان هم گلایه دارم. ۲ ماه است تیم ما هیچی ندارد چرا نمیروند اعتراض کنند؟ پارسال به خاطر این تیم تمام موهای من سفید شد. مدام سرمربی و مدیرعامل تغییر کرد. بازیکنان تغییر میکردند. حرصش را ما میخوریم اما مسئولان هیچ کاری نمیکنند. من به کسی تهمت نمیزنم اما این رفتارها و این بیتوجهیها به شکلی است که انگار میخواهند تیم فصل بعد بیفتد. مگر میشود تا این حد بیتفاوت باشند و شرکت و مسئولان باشگاه به تعهداتشان عمل نکنند.
جعفری در پاسخ به این سوال که قراردادش با مس تا چه زمانی است، گفت: یک سال دیگر قرارداد دارم. اول فصل چند پیشنهاد داشتم. آنها هم میگفتند تیمتان هیچ مسئولی ندارد که مذاکره کنیم. خدا شاهد است خود من هم دوست نداشتم بروم چرا که تیممان را دوست دارم. مسئولان حداقل بخاطر مردم کاری بکنند.
وی درباره عدم پاسخگویی صالحی رییس هیات مدیره مس رفسنجان و دیگر اعضای هیات مدیره این تیم به رسانهها درباره وضعیت اسفبار مس رفسنجان، خاطرنشان کرد: آقای صالحی، اعرابی یا آقای انارکی نماینده رفسنجان در مجلس پارسال که تیم در آستانه سقوط بود، کمک کردند و تیم خدا را شکر ماند اما امسال که انتظار داشتیم این آقایان زیر پر و بال تیم را بگیرند هیچ اتفاقی نیفتاد و هنوز نتوانستهاند به جمع بندی برسند. خیلی بد است که هنوز میگویند بین ۳ با ۴ گزینه ماندهاند که چه کسی را سرمربی کنند. به خدا این تیم با این امکانات و زیرساخت حیف است که به این حال و روز افتاده است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 07:15:002025-07-21 07:15:00کاپیتان مس رفسنجان: در عمرم چنین وضعیتی ندیدهام/ انگار میخواهند تیم سقوط کند!
به گزارش آرمان آرا، با توجه به شعار سال ۱۴۰۴ مبنی بر حمایت از تولید و لزوم توسعه اقتصاد دانشبنیان، ایجاد و گسترش ابزارهای نوین تأمین مالی برای شرکتهای دانشبنیان اهمیت ویژهای یافته است. صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری، بهعنوان نهاد پیشرو در حمایت از این شرکتها، با طراحی مجموعهای از خدمات سرمایهگذاری متنوع، تلاش دارد موانع مالی را کاهش دهد و شرایط مناسبی برای جذب سرمایهگذاران فراهم کند.
تلاش برای کاهش فشار نقدینگی بر نهادهای واسط مانند صندوقهای پژوهش و فناوری، ارتقای اعتماد عمومی نسبت به ابزارهای تأمین مالی جمعی و ورود به مدلهای نوین مبتنی بر عقود مشارکتی اسلامی، بخشی از برنامههای کلان صندوق به شمار میرود. به نظر میرسد این اقدامات بتواند ضمن مدیریت ریسکها، راه را برای سرمایهگذاری هدفمند در پروژههای راهبردی و با فناوری بالا هموار سازد.
در مصاحبه با معاون سرمایه گذاری صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری به منظور تشریح این خدمات و اهداف راهبردی صندوق نوآوری و شکوفایی در تأمین مالی فناورانه گفتگو کردیم که متن آن به شرح زیر است؛
مجتبی زارع مهرجردی معاون سرمایه گذاری صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری در گفتگو با آرمان آرا، با اشاره به خدمات ارائهشده از سوی معاونت سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی در راستای تحقق شعار سال اعلام کرد: در راستای گسترش ابزارهای نوین تأمین مالی برای شرکتهای دانشبنیان، خدمات متنوعی متناسب با طیف مختلف مخاطبان طراحی شده است که تاکنون چهار فراخوان اعلام شده و حدود چهار فراخوان دیگر نیز در مرحله آمادهسازی بوده و بهتدریج منتشر خواهد شد.
تمرکز بر مدلهای مشارکتی فناورانه فراتر از وامدهی
معاون سرمایه گذاری صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری ضمن بیان این مطلب که فراخوانهای صندوق نوآوری و شکوفایی محدود به حوزه تأمین مالی جمعی نیست و در این دوره، رویکرد اصلی صندوق حرکت به سمت تأمین مالی مبتنی بر مشارکت است، گفت: مشارکت مدنظر، فراتر از مدلهای سنتی وامدهی است و صندوق در پی توسعه ابزارهایی است که با ایجاد همکاری واقعی بین شرکتها و سرمایهگذاران، ساختار مالی پایدارتری برای شرکتهای دانشبنیان فراهم کند. چهار فراخوان منتشرشده تاکنون، دو دسته خدمات را شامل میشوند که بخشی از آنها بهطور مشخص به تأمین مالی جمعی اختصاص دارد.
عارضهیابی و چالشهای تأمین مالی جمعی
وی با بیان اینکه برای ارائه درست و بدون آسیب خدمت تأمین مالی جمعی ابتدا عارضهیابی دقیقی در این حوزه انجام شده است، افزود: یکی از بزرگترین مشکلات در فرآیند تأمین مالی جمعی این است که شرکتها نمیتوانند در موعد مقرر، بدهی یا تعهدات مالی خود را پرداخت کنند. به عبارت دیگر، شرکتها در زمان مشخص شده توان بازپرداخت وام یا سرمایه جذب شده را ندارند که این مسئله باعث ایجاد مشکلات مالی برای سرمایهگذاران و ضامنها میشود. در بیشتر موارد ضامنها صندوقهای پژوهش و فناوری بودند که اصل سرمایه مردم را ضمانت میکردند، اما وقتی شرکتها در موعد مقرر امکان بازپرداخت نداشتند، فشار نقدی به صندوقها وارد میشد.
خدمت جدید پوشش ریسک نقدینگی صندوقهای پژوهش و فناوری
زارع با اشاره به اینکه صندوقها دارایی و حتی وثیقه داشتند ولی نقد کردن داراییها زمانبر بود، گفت: این فاصله زمانی به اعتبار ضامن و ابزار تأمین مالی جمعی آسیب وارد میکرد. در پاسخ به این مشکل خدمتی طراحی شده که عملاً ریسک نقدینگی صندوقهای پژوهش و فناوری را پوشش میدهد. اگر شرکت نتواند بدهی خود را در سررسید پرداخت کند و صندوق هم نقدینگی کافی نداشته باشد، صندوق نوآوری بهجای شرکت و صندوق، پول سرمایهگذاران را پرداخت میکند و سپس فرآیندی با صندوق و شرکت برای تسویه انجام میشود.
به گفته این مقام مسئول صندوق نوآوری، این خدمت نقش ضامن اتکایی را ایفا میکند اما تفاوت آن در این است که ریسک نکول پوشش داده نمیشود و تنها ریسک نقدینگی مدیریت میشود.
حفظ اعتماد سرمایهگذاران و پایداری سیستم تأمین مالی جمعی
زارع با بیان اینکه اگر مشکل صرفاً نداشتن نقدینگی در زمان مقرر باشد، مداخله میشود، گفت: این اقدام به پایداری سیستم کمک کرده و از خدشهدار شدن اعتماد مردم به ابزار تأمین مالی جمعی جلوگیری میکند. بعد از پرداخت مبلغ به سرمایهگذاران، فرآیند تسویه با صندوق ضامن و شرکت انجام میشود که طبیعتاً زمانبندی و سازوکار مشخصی خواهد داشت.
معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری با اشاره به اهداف خدمات جدید این صندوق، توسعه ابزارهای نوین تأمین مالی، کاهش فشار بر نهادهای واسط نظیر صندوقهای پژوهش و فناوری و ارتقای اعتماد سرمایهگذاران برای ورود به زیستبوم شرکتهای دانشبنیان را از اولویتهای راهبردی عنوان کرد.
وی با تأکید بر اینکه تقویت زیرساختهای مالی نقشی کلیدی در تحقق این اهداف ایفا میکند، تصریح کرد: این مسیر میتواند زمینهساز رشد پایدار اقتصاد دانشبنیان در کشور باشد.
تعامل صندوق با شرکتها در تأمین مالی جمعی / پرداخت به جای سرمایه گذاران
زارع درباره نحوه تعامل صندوق با شرکتها در طرحهای تأمین مالی جمعی توضیح داد: در صورتی که یک شرکت، مثلاً طرحی ۱۲ ماهه با سرمایهگذاران اجرا کند ولی در پایان این مدت قادر به تسویه نباشد و به یک یا دو ماه زمان اضافه نیاز داشته باشد، فرابورس این نکول را نمیپذیرد. در این شرایط، صندوق نوآوری به جای سرمایهگذاران وارد عمل شده و پرداختها را انجام میدهد تا اعتماد مردم به ابزار تأمین مالی جمعی حفظ شود.
وی افزود: در این دوره صندوق با شرکت شریک بوده و سود مشارکت خود را متناسب با نرخ تأمین مالی جمعی دریافت میکند. در این خدمت، صندوق نقش پشتیبان صندوقهای پژوهش و فناوری را ندارد.
ارائه خدمت «متعهد تکمیل سرمایه» برای کاهش نرخ تأمین مالی
وی در ادامه به خدمت دیگری با عنوان متعهد تکمیل سرمایه اشاره کرد: این خدمت با هدف کاهش نرخ تأمین مالی جمعی برای شرکتهای دانشبنیان طراحی شده و مشابه تعهد پذیرهنویسی در بازار سرمایه است که در عرضه اولیه، در صورت فروش نرفتن تمام سهام، متعهد پذیرهنویس سهام باقیمانده را خریداری میکند.
این مقام مسئول صندوق نوآوری و شکوفایی افزود: این خدمت برای اولین بار در کشور در حوزه تأمین مالی جمعی شرکتهای دانشبنیان اجرایی شده و به شرکتها امکان میدهد نرخ سود پایینتری پیشنهاد دهند، در حالی که صندوق نوآوری متعهد تکمیل سرمایه در بازههای زمانی مشخص خواهد بود.
نرخهای ترجیحی متعهد تکمیل سرمایه بر اساس عمق فناوری
زارع مهرجردی درباره میزان نرخ متعهد تکمیل سرمایه گفت: این نرخ بستگی به عمق فناوری طرح دارد؛ به گونهای که برای طرحهای پلتفرمی با فناوری کمتر، صندوق نهایتاً دو تا سه درصد نرخ ترجیحی اعمال میکند، برای طرحهای با فناوری متوسط نرخ حدود ۳۸ تا ۳۹ درصد و برای طرحهای فناوری عمیق (Deep Tech) نرخ حدود ۳۶ درصد خواهد بود.
وی خاطرنشان کرد: این خدمت مزیت رقابتی قابل توجهی برای شرکتهای دانشبنیان ایجاد میکند و همچنین میتواند برای سکوی تأمین مالی جمعی شریک نیز جذابیت داشته باشد.
معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری اعلام کرد: این دو خدمت در قالب فراخوانهایی که در سایت صندوق منتشر شده، به صورت غیرمستقیم از طریق صندوقهای پژوهش و فناوری و سکوی تأمین مالی جمعی به شرکتهای دانشبنیان ارائه میشود. دو خدمت دیگر نیز طراحی شده است که به طور مستقیم به شرکتهای دانشبنیان ارائه خواهد شد.
وی در پاسخ به میزان استقبال از دو فراخوان اخیر بیان کرد: این فراخوانها تازه منتشر شدهاند اما استقبال قابل توجهی داشتهاند و حدود پنج تا شش سکوی تأمین مالی جمعی و تعداد مشابهی صندوق پژوهش و فناوری درخواست استفاده از خدمات مذکور را ثبت کردهاند.
۲ فراخوان جدید تأمین مالی فناورانه در راه است
این مقام مسئول صندوق نوآوری و شکوفایی در ادامه افزود: دو خدمت دیگر در آستانه فراخوان است که شامل «مشارکت در تأمین مالی زیرساخت توسعه محصولات راهبردی» و «مشارکت در تولید و رشد محصولات راهبردی» است.
وی با تأکید بر اینکه مخاطبان اصلی این خدمات شرکتهایی با حاشیه سود بالا هستند، توضیح داد: هدف صندوق، تخصیص منابع به شرکتهایی است که بیشترین بهرهوری و اثربخشی اقتصادی را دارند و قادرند بیشترین نقش را در رشد اقتصادی کشور ایفا کنند. فرض اصلی در انتخاب این شرکتها، تولید محصولات راهبردی با حاشیه سود بالا است و این انتخاب با هدف تحقق حداکثر بهرهوری منابع صندوق صورت گرفته است.
راهاندازی سازوکارهای مبتنی بر عقود مشارکت اسلامی
زارع با اشاره به خدمات جدید این صندوق در حوزه تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان، از راهاندازی سازوکارهایی مبتنی بر عقود مشارکت اسلامی با هدف حمایت از تولید محصولات راهبردی خبر داد.
به گفته وی، این خدمات به شرکتهایی اختصاص دارد که محصولات راهبردی با حاشیه سود بالا تولید میکنند اما به دلیل سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، با محدودیت در دسترسی به منابع مالی مواجه هستند.
توضیح مدل همکاری عقود اسلامی
این مقام مسئول صندوق نوآوری و شکوفایی اظهار داشت: در قالب عقود اسلامی مانند مضاربه یا مشارکت مدنی، صندوق با این شرکتها وارد مشارکت میشود و در بازه مشخصی، در سود حاصل از تولید محصولات راهبردی با آنها شریک خواهد بود.
وی با بیان اینکه به این نوع همکاری «سود مشارکت» اطلاق میشود اما در عمل، سهمی از سود تولید تلقی میگردد، تصریح کرد: در صورت پیچیدگی در تعیین سود نهایی یا محاسبه دقیق بهای تمامشده، این مدل به فرمولی شفافتر از نوع رویالتی یا حق مالکانه تبدیل میشود؛ بهگونهای که مثلاً معادل ۵ تا ۱۰ درصد از کل فروش شرکت، بهعنوان سهم صندوق در دوره مشارکت در نظر گرفته میشود.
زارع افزود: در پایان دوره مشارکت، اصل سرمایهای که شرکت از صندوق دریافت کرده بهطور کامل بازگردانده میشود. این فرایند مبتنی بر عقود اسلامی، مدلی منعطف و کماصطکاک برای حمایت از تولید در حوزه محصولات راهبردی به شمار میرود.
معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری همچنین با اشاره به تجربه موفق این صندوق در اجرای عقود مشارکتی در سال گذشته گفت: در سال ۱۴۰۳، صندوق نوآوری نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان انواع عقود مشارکتی مانند مضاربه و مشارکت مدنی را اجرا و برای آنها مصوبه اخذ کرده است.
ثبت و پیگیری طرحها از طریق سامانه غزال
وی در پایان گفت: این طرحها از طریق سامانه «غزال» قابل ثبت و پیگیری است. چهار فراخوان مرتبط با این خدمات تاکنون منتشر شده و شرکتها میتوانند با مراجعه به سامانه نسبت به ثبت درخواست اقدام کنند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 06:00:002025-07-21 06:00:00نجات دانشبنیانها از فشار نقدینگی؛ مدلهای جدید تأمین مالی راهگشا شد
گروه سلامت خبرگزاری مهر – زهرا ناری: شب، آرامتر از همیشه بود؛ مثل شبی که قرار است چیزی برای همیشه تمام شود. در خانهای ساده، پدری خسته از کار، مادری مهربان، دختری پزشک و کودکی سهساله در کنار هم خوابیده بودند. هیچکس نمیدانست سحرگاه، دیگر صبح نمیشود. تنها چند ثانیه کافی بود تا صدای موشک، ستونهای یک خانواده را فرو بریزد. هیچکس زنده نماند… جز فاطمه، که حالا باید با یاد آن شب و خاطره عزیزانی که دیگر نیستند، زندگی کند.
اسرائیل بارها در بیانیههای رسمیاش مدعی شده که هدفی جز مبارزان مسلح ندارد و به غیرنظامیان کاری ندارد. اما واقعیت زمین با این ادعا فرسنگها فاصله دارد. همانگونه که در غزه و لبنان، کادر درمان، زنان و کودکان، بیدفاعترین قربانیان حملات کور و بیرحمانه ارتش صهیونیستی بودند، این بار هم کودکان و امدادگران ایرانی، بیهیچ گناهی، هدف مستقیم جنایتی دیگر قرار گرفتند.
کودکی سهساله، که هنوز الفبای زندگی را نچشیده، در آتش جنگی سوخت که حتی معنایش را نمیدانست… فاطمه عسگری دختر بزرگ خانواده این اتفاق غمانگیز را اینگونه برای آرمان آرا، روایت میکند.
دانشمندی که از علم برای بهبود بیماران استفاده میکرد
پدرش منصور عسگری متولد ۱۳/۰۳/۱۳۳۷ فیزیکدان، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین، محقق و مدرس بود و فعالیت هستهای و نقش علوم هستهای در درمان بیماران بود. مردی بسیار مهربان که با توجه به کمبود وقتش در خانه و خستگی فراوان از کار زمانی که به خانه میآمد ابتدا ظرفهای خانه را میشست و زمانی که فرزندانش حضور داشتند با نوههایش بازی میکرد؛ و بعد از گذراندن اوقاتی با خانواده دوباره مشغول به کار میشد و حین کار خوابش میبرد. فاطمه میگوید: بعضی شبها که خانه پدرم بودم نصفه شب میرفتم اتاق پدرم و پتو یا ملحفه رویش میانداختم.
از فاطمه میپرسم در این سالها که پدر مشغول فعالیت و کار بود، نقش مادر چگونه بود؟ فاطمه میگوید: تمام مسئولیت خانه روی دوش مادرم بود، مادرم معصومه یوسفی متولد ۰۱/۰۱/۱۳۴۰ بود، پدرم خیلی نمیتوانست برای کارهای خانه وقت بگذارند و تمام خریدهای خانه و تربیت من و خواهرم روی دوش مادرم بود.
فاطمه ادامه میدهد: پدرم شاعر بود و برای ما همیشه شعر میگفت. یادم میآید که در تولدها برای کسی که تولدش بود شعر مخصوص خودش را میگفت؛ این ماجرا مرا ناراحت میکند که آن شعرهای پدرم در حمله رژیم صهیونی از بین رفت. مادرم طفلکی همیشه نگران همه بود؛ نگران پدرم، نگران ما، نگران کشور، نگران حضرت آقا؛ به صورت کلی دلواپس و نگران بود اما با تمام این تفاسیر خیلی در زندگی برای ما فداکاری کرد.
لحظهای که فاطمه خبر شهادت چهار تن از عزیزانش را شنید
پرسیدم کی متوجه شدی که خانه پدر را مورد اصابت موشک قرار دادند؟ من بیدار بودم حدود ساعت سه و نیم صبح، صدای بمباران را شنیدم، فکر کردم رعد و برق است اما در گروهها که چرخ زدم متوجه حمله رژیم صهیون شدم، با خانواده تماس گرفتم در دسترس نبودند، به دامادمان زنگ زدم و گفت با خواهرم نیست و او رفت سمت خانه پدرم و وقتی به من زنگ زد گفت «ساختمان فرو ریخته» و آن زمان بود که فهمیدم خانه پدرم مورد اصابت قرار گرفته و آنها را از دست دادهایم.
بعد از شهادت خواهرم، متوجه شدم کودکی را به سرپرستی قبول کرده بود
از او پرسیدم، در آن سانحه بمباران خواهرتان با دخترشان حضور داشتند، شخصیت شهیده مرضیه عسگری چگونه بوده است؟ میگوید: خواهرم متولد ۱۳/۱۰/۱۳۶۳ و به تمام معنا یک فرشته بود، بسیار مهربان، دلسوز و آرام بود، اگر میفهمید که وضع مالی فردی خوب نیست به آن فرد کمک مالی میکرد. وقتی مریضهایش وضع مالی خوبی نداشتند، دور از چشم بیمار با بیمارستان تسویه کرده و بیمار را ترخیص میکرد.
فاطمه ادامه میدهد: بعد از اینکه مرضیه شهید شد فهمیدم کودکی را تحت سرپرستی داشته است. همچنین برای مریضهایش خیلی دلسوزی میکرد و غصهشان را میخورد، هر بار که پیش هم بودیم میگفت که فلان بیمار یک مشکلی دارد که از نظر پزشکی از دست ما کاری بر نمیآید، برای آن مریض دعا و نذر میکرد و گاهی گریه میکرد.
مرضیه از نظر هوشی بسیار باهوش بود و درسش نیز خیلی عالی بود. من یاد ندارم زمانی را که مرضیه درس نخواند، حتی زمانی که فوق تخصصش را گرفت بازهم در حال یادگیری و درس خواندن بود؛ گاهی به او میگفتم: دیگر درست تمام شده اینقدر درس نخوان، در جوابم میگفت: من یک پزشکم و با جان مردم سر و کار دارم، باید علمم را هر روز ارتقا بدهم و به روز کنم، به همین دلیل تشخیصهایش فوقالعاده بود. حتی تشخیص او برای بزرگسالان که در حیطه کاریاش نبود، دقیقاً درست بود.
در کنار مسئولیتهای سنگین حرفهای خود در بیمارستان، همواره برای خانوادهاش نیز وقت میگذاشت. با وجود برنامه فشرده کاری در بیمارستان و رسیدگی مداوم به بیماران، هر شب که در خانه حضور داشت، برای دختر کوچکش کتاب میخواند، با او بازی میکرد و تلاش میکرد تا نقش مادرانهاش را به بهترین شکل ایفا کند. او نهتنها در حرفه خود متعهد و موفق بود، بلکه در زندگی شخصی نیز نمونهای از تعادل و رشد همهجانبه به شمار میرفت.
نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند و علاقه بسیاری به شهدا داشت. کتابهای مرتبط با زندگی شهدا را تهیه میکرد و با اشتیاق مطالعه میکرد. اطرافیان او معتقدند که این ویژگیها نشاندهنده عمق رشد معنوی و انسانی او در ابعاد مختلف زندگی بوده است.
زندگی مشترک خواهرم سرشار از عشق و صمیمیت بود
آقای برزگر، همسر مرضیه عسگری بعد از شنیدن خبر شهادت همسر و فرزندش چه حالی داشت؟ فاطمه میگوید: حال روحی بسیار نامساعدی داشت و همچنان در شوک و اندوه بهسر میبرد. رابطه مرضیه با همسرش بسیار صمیمانه بود و هفت سال در کنار یکدیگر زندگی کردند و همواره همراه و پشتیبان هم بودند.
مادری برای نوزاد تازهمتولدشده
فاطمه ادامه میدهد: زهرا برزگر دختر خواهرم متولد ۰۱/۰۱/۱۴۰۱ بود و حدود یک ماه و نیم عملاً مادرش بودم، چون خواهرم هنگام زایمان دچار ایست قلبی و تشنج شد و به کما رفت. پس از بهبودی، خودش گفت که مرگ را تجربه کرده و خداوند دوباره زندگی را به او بخشیده است. اما تنها پنج روز پس از ترخیص، در خانه وضعیت جسمیاش مناسب نبود. متأسفانه به دلیل قصور پزشکی، علیرغم سابقه تشنج، بررسی مغزی انجام نشد؛ ۱۴ فروردین، تنها ۱۴ روز پس از تولد دخترش، خواهرم دچار خونریزی و سکته مغزی همزمان شد که منجر به فلج شدن نیمی از بدنش شد.
او یک ماه و نیم در بیمارستان بستری بود و در این مدت من، به دلیل حضور مادر و همسرش در بیمارستان، نگهداری کامل از نوزاد را بر عهده داشتم.
فاطمه از ارتباط عاطفی خود با دختر سه ساله او، زهرا، میگوید: کاملاً مادرش بودم. زهرا شباهت زیادی به مادرش داشت، هم در چهره و هم در رفتار. بسیار پرجنبوجوش، شاد، و باهوش بود. حافظه فوقالعادهای داشت و مدام شعر میخواند.
آخرین دیدار با خانواده و آرزوهای از دست رفته
فاطمه درباره آخرین دیدار با خانواده میگوید: آخرین بار، پنجشنبه شب، ساعت ۸:۳۰ از خانه پدرم خداحافظی کردیم. از ساعت ۶ عصر آنجا بودیم. زهرا، پدر و مادرم و خواهرم هم بودند. کمی صحبت کردیم، بازی کردیم، بچهها با هم بودند. خواهرم با آرامش درباره کار و زندگیاش صحبت میکرد.
وی در پاسخ به اینکه چه آرزوهایی برای آینده ناتمام ماند، ادامه میدهد: زهرا تازه اول راه زندگیاش بود. همیشه میگفت میخواهد دکتر شود مثل مادرش، تا بیماران را درمان کند. خواهرم هم علاقه بسیاری به آموزش داشت. با وجود اینکه زبان انگلیسیاش عالی بود، اخیراً روی زبان محاورهای کار میکرد تا ارتباط بهتری با بیماران خارجی و دانشجویان برقرار کند. همیشه بهروزرسانی علمی برایش مهم بود. حتی از دانشجویانش میپرسید که دوست دارند درباره چه موضوعی صحبت کند تا خودش را هم به چالش بکشد. مادرم پیوسته در حال دعا و شرکت در جلسات معرفتی و تفسیر قرآن بود. پدرم با وجود مشغله فراوان، در حال یادگیری زبان چینی و عبری بهطور همزمان بود. قبلاً هم بر زبانهای فرانسوی، انگلیسی و روسی تسلط داشت.
داغ خانواده روی زندگی روزمرهام تأثیر گذاشت
فاطمه با اشاره به تغییرات ناگهانی در سبک زندگی روزمرهاش میگوید: زندگیام کاملاً تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفته است. من همیشه پسرم را به مادرم میسپردم و با خیال راحت به کارم میرسیدم. بیشتر روزهای هفته را کنار پدر و مادرم میگذراندیم و آخر هفتهها حتماً دور هم جمع میشدیم. مادرم و پدرم همیشه حامی من بودند. حالا احساس میکنم ستون زندگیام را از دست دادهام. خواهرم نهتنها خواهر، بلکه همصحبت و پناه من بود.
پرسیدم چگونه به پسر کوچکتان این داغ را گفتید؟ میگوید: دو شب قبل از مراسم، موقع خواب به پسرم گفتم: «مهدی جان، میدونی اسرائیل دنبال این بود که بابا جون رو بکشد؟» گفت: «آره، ولی خدا رو شکر نتوانست.» گفتم: «نه، این بار تونست.» بعد گفت: «دیگه کی؟ گفتم: مامانجون. گفت: دیگه کی؟ گفتم: خالهجون. و باز پرسید، گفتم: زهرا جون» اشک توی چشمانش جمع شد ولی گریه نکرد. فقط گفت: دیگر چه کسی با من شطرنج بازی کنه؟ چون پدرم به او شطرنج یاد داده بود و همیشه با هم بازی میکردند.
فاطمه ادامه داد: پسرم گفت: پس چه کسی با من دوچرخهسواری میاد؟ گفتم بابا جون دیگه نیست اما خودمان میبریمت، بعد هم بیصدا به حیاط رفت، جایی که همیشه با مادرم چای زغالی درست میکردند و بازی میکردند. حرفی نزد، اما اشک در چشمش بود. با گذشت چند هفته از حادثه، پسرم هنوز آرام نگرفته. مدام سراغ همبازیاش زهرا را میگیرد.
حرفهای ناگفته فاطمه به خانوادهاش
فاطمه با صدایی بغضآلود ادامه میدهد: اگر میدانستم شب آخر، آخرین دیدارمان خواهد بود، حتماً از پدر و مادرم حلالیت میطلبیدم. دلم میخواهد که از من راضی بوده باشند. به خواهرم فقط میتوانم بگویم: دستم را بگیر. و به زهرا… من خیلی دوستت داشتم و دارم. به خاطر پسرم نمیتوانستم آنطور که میخواستم بهت محبت کنم. همیشه دلم خوش بود که بزرگ میشوی و من فرصت دارم جبران کنم، اما… فرصت نشد. واقعاً نمیدانم چه باید گفت. فقط میتوانم بگویم با تمام وجود با شما همدلم. از مدتها پیش، هر خبر شهادتی، چه در ایران چه در غزه، دلم را میلرزاند. شهادت شهید علیمحمدی، شهریاری، رضایینژاد، فخریزاده یا حتی حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی… همهشان برایم مثل از دست دادن یکی از اعضای خانوادهام بود.
شهادت حاج قاسم داغ بزرگی بر دل ما شد
فاطمه میگوید: ما بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، همهمان احساس کردیم پشتمان خالی شده. اما با این حال باور داریم که باید ایستادگی کنیم. تا وقتی هر کدام از ما نفس میکشد، با ظلم میجنگیم. حتی اگر یکییکی ما را هدف قرار دهند، باز صدا خاموش نمیشود.
پیکر مادرم هرگز پیدا نشد. از پیکر پدرم هم فقط چند تکه کوچک تحویل داده شد. زهرا هم در ماشین جداگانهای قرار داشت، اما وقتی دیدم پسر ششماههای را در قطعه شهدا کنار سرداران گذاشتند، احساس غرور کردم. حس کردم زهرا هم واقعاً همراه سرداران شهید شده.
هر کداممان را بزنند، صدای ملت خاموش نمیشود
فاطمه میگوید: احساس میکنم حالا خیلی بیشتر از قبل پشت کشورم، پشت رهبرم و پشت اسلام هستم. قبلاً هم بهاندازه توانم تلاش میکردم، اما الان بیشتر از همیشه حس میکنم باید باشم و هستم.
در ادامه، وی درباره انتشار ویدئوهایی از زهرا، دختر سهساله شهید، که پس از حادثه در فضای مجازی بهشدت بازدید گرفت، میگوید: همسر خواهرم تأکید داشت این فیلمها منتشر شود. چون زهرا شهید شد، میخواست مردم بدانند ما خانوادهای بودیم که از قبل عاشق شهادت بودیم و این باور را به بچههایمان هم یاد داده بودیم. او میخواست همه بفهمند که دین، کشور و اعتقادات برای ما همیشه اهمیت داشتهاند.
همسر خواهرم مدام نگران بود که بعد از این حالتهای ظاهری آرام، فروپاشی روانی شدیدی رخ بدهد. من به او گفتم ما ناراحتیم، اما چون میدانیم که عزیزانمان در بهترین جای ممکن هستند، همین باور به ما قوت قلب میدهد.
فکر نکنید با حذف چند نفر، ما تمام میشویم
در پایان، فاطمه عسگری خطاب به مردم، رسانهها و نهادهای بینالمللی میگوید: از مردم متشکرم که در کنارمان بودند. از رسانهها انتظار داریم روایت درست این فاجعه را منتقل کنند. اگر پیامی برای جهان داریم، این است: فکر نکنید با حذف چند نفر، ما تمام میشویم. تا وقتی نفس میکشیم، مقابل ظلم ایستادهایم. ما همانهایی هستیم که شما از آنها میترسید. همچنین خطاب به رژیم صهیونیستی میگویم: من هیچ گفتوگویی با موجوداتی که پستتر از حیوانات هستند ندارم. فقط بدانند که کور خواندهاند. ما نمیگذاریم ایران را خاموش کنید.
این روایت، تنها بخشی از زندگی و آرزوهای ناتمام خانوادهای است که اکنون با داغ سنگین فقدان، به امید زنده نگهداشتن یاد عزیزان خود، خاطرات را مرور میکنند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 06:00:002025-07-21 06:00:00روایت بازمانده خانواده شهید فیزیکدان ازحمله موشکی؛ مادری که پیکرش نیست
به گزارش آرمان آرا به نقل از الجزیره، روزنامه واشنگتن پُست به نقل از مقامهای آمریکایی از حمله جهانی هکرها به سازمانهای دولتی، شرکتها، دانشگاهها و مؤسسات انرژی آمریکا خبر داد و نوشت: هکرها در روزهای اخیر از آسیبپذیری امنیتی در یک سرور مایکروسافت برای شروع حمله سوءاستفاده کردند.
این روزنامه تأکید کرد: آمریکا و شرکایش در کانادا و استرالیا در حال بررسی هک سرورهای اشتراک فایل «SharePoint» هستند.
به نوشته واشنگتن پست، حداقل دو سرور آژانس فدرال آمریکا از سوی هکرها هک شده است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 01:55:002025-07-21 01:55:00حمله گسترده سایبری به زیرساختهای آمریکا
نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمیشود.
نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمیشود.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 00:51:002025-07-21 00:51:00تصاویر اختصاصی مهر از محل انفجار یک ساختمان در رشت
خبرگزاری مهر – گروه استانها: در آستانه اربعین حسینی، سیستان و بلوچستان خود را برای میزبانی از زائران پاکستانی آماده میکند. این استان، دروازه شرقی ایران، قرنهاست که به فرهنگ میهماننوازی شهرت دارد و مردمانش با آغوشی باز، زائران امام حسین (ع) را گرامی میدارند. امسال نیز مانند سالهای گذشته، مردم سیستان و بلوچستان با تمام توان و حتی از سهم منازل خود، به زائران پاکستانی خدمترسانی میکنند. این میهماننوازی، نمادی از محبت، غیرت و کرامت مردمی است که با وجود سختیها و چالشها، همچنان به سنت حسنه خود پایبند هستند.
زائران پاکستانی برای رسیدن به ایران و شرکت در مراسم اربعین، سختیهای بسیاری را متحمل میشوند. آنها با عبور از مرزهای دشوار و طی مسافتهای طولانی، به عشق امام حسین (ع) و به امید میهماننوازی مردم ایران، به این سفر معنوی میآیند. این سفر، نه تنها یک تجربه مذهبی، بلکه نمادی از وحدت و همدلی بین دو ملت است.
اربعین؛ فرصتی ارزشمند برای تقویت همدلی ملت ایران و پاکستان
اربعین حسینی فرصت استثنایی را برای تقویت همبستگی بین مردم ایران و پاکستان فراهم میآورد. در شرایطی که جهان اسلام با چالشهای فراوانی مواجه است، این مراسم مذهبی به عنوان یک پل ارتباطی عمل میکند که دو ملت را به یکدیگر نزدیکتر میسازد.
در این گزارش، به بررسی آمادگیهای استان سیستان و بلوچستان برای میزبانی از زائران پاکستانی، سختیهای سفر زائران و اهمیت تقویت همبستگی میان دو ملت میپردازیم.
اربعین، نمادی از میهماننوازی و انسجام مردم سیستان و بلوچستان
معاون فرهنگی اداره کل تبلیغات اسلامی سیستان و بلوچستان در گفتوگو با آرمان آرا، اربعین را فراتر از یک مناسبت مذهبی دانست و آن را نمایشی عظیم از محبت، غیرت و کرامت مردمی توصیف کرد که قرنهاست با فرهنگ میهماننوازی آشنا هستند.
حجتالاسلام و المسلمین سعید جانآبادی، اظهار داشت: امسال نیز مانند سالهای گذشته، مردم استان با آغوشی باز از زائران اربعین به ویژه زائران پاکستانی، در مرزهای میرجاوه و ریمدان میزبانی میکنند.
جانآبادی تأکید کرد: این میهماننوازی، صرفاً یک اقدام خدماتی نیست، بلکه بیعتی دوباره با گفتمان مقاومت است.
اربعین فرصتی برای نمایش مهمان نوازی مردم سیستان و بلوچستان به جهانیان
معاون فرهنگی اداره کل تبلیغات اسلامی سیستان و بلوچستان افزود: مردم استان، با تمام توان و حتی از سهم منازل خود، به زائران خدمترسانی میکنند تا میهماننوازی خود را به جهانیان ثابت کنند.
وی همچنین از ایجاد غرفههای فرهنگی در اماکن و سراها برای ارائه خدمات فرهنگی به زائران پاکستانی خبر داد و گفت: امسال نیز مانند سالهای گذشته، ۷۰ مبلغ پاکستانی و مترجم در مناطق مختلف استان مستقر خواهند شد تا خدمات فرهنگی خود را به زائران ارائه دهند و در کنار آنها باشند.
جانآبادی در پایان ابراز امیدواری کرد که این میهماننوازی، نمادی از وحدت و همدلی بین مردم ایران و پاکستان باشد و توفیق خدمترسانی به زائران اربعین شامل حال مردم استان شود. شیعه و سنی، دست در دست هم، از زائران پاکستانی به نحو احسن پذیرایی خواهند کرد.
آمادگی کامل سیستان و بلوچستان برای میزبانی از زائران پاکستانی اربعین حسینی
دبیر ستاد مردمی اربعین سیستان و بلوچستان در گفتوگو با آرمان آرا گفت: هماهنگیهای لازم با دستگاههای مربوطه برای بسیج امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی داوطلب انجام شده است. عملیات خدمترسانی به زائران از پنجم ماه صفر آغاز میشود که تاریخ شروع به کار موکبها در سراسر استان است.
پذیرایی و خدمت رسانی به زوار پاکستانی در ۱۱ نقطه سیستان و بلوچستان
رامین بختیاری تصریح کرد: استان سیستان و بلوچستان امسال نیز همچون سالهای گذشته آماده پذیرایی از زوار پاکستانی اربعین حسینی است که برای این منظور و میزبانی شایسته از زائران سیدالشهدا (ع)، در ۱۱ نقطه استان خدمترسانی انجام میشود.
بختیاری افزود: امسال شهرهای میرجاوه، خاش، زاهدان، نیکشهر، کنارک، ایرانشهر، چابهار و دشتیاری و بخشهای سفیدآبه، بزمان و نصرتآباد، میزبان زائران پاکستانی اربعین حسینی خواهند بود.
حدود ۵۰۰ موکب خدمت رسانی در سراسر استان آماده پذیرایی درخور شأن از مهمانان پاکستانی
وی اظهار داشت: در هر شهر، یک تا پنج نقطه برای اسکان زائران در نظر گرفته شده و در هر نقطه، حدود ۲۰ موکب پذیرایی و خدمترسان، آماده ارائه خدمات به زائران امام حسین (ع) هستند.
بختیاری در پایان گفت: همچنین، ۱۳ موکب از شهرهای مختلف سیستان و بلوچستان در کشور عراق حضور خواهند یافت تا خدماترسانی به زائران را در خارج از کشور نیز انجام دهند.
براساس این گزارش؛ شور پذیرایی از زوار پاکستانی این روزها استان سیستان و بلوچستان را فرا گرفته است و مرزداران شرقی خود را برای خدمترسانی به زوار آماده میکنند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-21 00:00:002025-07-21 00:00:00مرزهای شرقی آماده پذیرایی از زائران اربعین؛ ۵۰۰ موکب راهاندازی میشود
شهرام مؤمنی در گفتگو با آرمان آرا اظهار کرد: حوالی ساعت ۱۹:۳۳ یکشنبه ۲۹ تیرماه انفجاری مهیب در ساختمان دوبلکس تجاری واقع در بلوار باهنر رشت رخ داد که به آسیب دیدگی ۱۸ نفر انجامید.
وی افزود: این ساختمان شامل یک طلافروشی، گیمنت و آموزشگاه زبان بود که همگی در زمان حادثه فعال بودند.
رئیس سازمان آتشنشانی رشت ادامه داد: بلافاصله پس از اطلاع از حادثه، خودروهای نجات و اطفای حریق از سه ایستگاه آتشنشانی به محل اعزام شدند و عملیات آواربرداری ظرف یک ساعت با موفقیت انجام شد.
وی همچنین گفت: شدت انفجار به حدی بود که علاوه بر خسارت به ساختمان، چندین خودروی سواری پارک شده در اطراف و شیشههای مغازهها و منازل مسکونی مجاور نیز آسیب دیدند.
مؤمنی تصریح کرد: از مجموع ۱۸ مصدوم این حادثه، دو نفر در وضعیت وخیم قرار دارند و بقیه با آمبولانس و یا خودروهای عبوری به مراکز درمانی منتقل شدهاند.
رئیس سازمان آتشنشانی با تأکید بر اینکه خوشبختانه هیچ فردی در زیر آوار محبوس نبود، تصریح کرد: علت دقیق این انفجار در دست بررسی کارشناسان است و به محض مشخص شدن، اطلاعرسانی خواهد شد.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 22:41:002025-07-20 22:41:00حال ۲ نفر از مصدومان انفجار رشت وخیم است؛ علت در دست بررسی
آرمان آرا – مارکو باکیچ که در روزهای اخیر قرارداد خود را با پرسپولیس امضا کرده بود، حالا به ارزروم رفت و خود را به کادر فنی پرسپولیس در ترکیه معرفی کرد.
او قرار است بعد از گذراندن تستهای پزشکی، به تمرینات اضافه شود.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 22:03:002025-07-20 22:03:00مارکو باکیچ به اردوی پرسپولیس ملحق شد
به گزارش آرمان آرا، سرهنگ جهانبخش طهماسبی عصر یکشنبه در جمع خبرنگاران اظهار کرد: مأموران انتظامی شهرستان دیر در اجرای طرح مقابله با قاچاق و توقیف خودروهای شوتی اقدام به ایجاد ایستگاه بازرسی موقت در مسیر دیر-بوشهر و بلعکس نموده بودند.
وی افزود: تعدادی از خودروی شوتی که به سمت شمال استان در حرکت بودند با مشاهده ایست بازرسی، با تغییر مسیر وارد جاده برگشت شده و به صورت خلاف جهت قصد فرار داشتند که با ایست بازرسی محور برگشت مواجه میشوند و در این میان، استوار دوم مصیبی توسط یکی از خودروهای شوتی به عمد زیر گرفته شد و بر اثر شدت جراحات به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
سرهنگ طهماسبی با بیان اینکه خودروهای شوتی در ادامه پس از طی چند کیلومتر با تخلیه کالای قاچاق خود و آتش زدن آن اقدام به فرار کردند، افزود: خودروها شناسایی و دستگیری راننده به صورت ویژه در دستور کار قرار دارد.
وی بیان کرد: در چهار ماهه اخیر رانندگی خطرناک و غیر اصولی و خلاف جهت خودروهای شوتی در جادههای استان جان ۱۰ نفر از هم استانیهای عزیز را گرفته است.
معاون فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان بوشهر با اشاره به روحیه جهادی و تعهد شهید مصیبی افزود: این شهید بزرگوار که مداح اهل بیت بود دارای یک فرزند دو ساله است که در راه دفاع از امنیت جان خود را از دست داد.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 21:37:002025-07-20 21:37:00مامور پلیس شهرستان دیر به شهادت رسید
به گزارش آرمان آرا، حجتالاسلام محمدهادی بیات عصر یکشنبه در نشست خبری با اشاره به جایگاه بینالمللی دسته عزاداری حسینیه اعظم زنجان اظهار کرد: در این مدت یکهزار و ۲۴۵ رأس قربانی در این مکان مذهبی ذبح شد و حسینیه اعظم زنجان همچنان به عنوان دومین قربانگاه بزرگ جهان اسلام شناخته میشود.
وی از افزایش ۵۰ درصدی دام زنده تحویل دادهشده به حسینیه خبر داد و گفت: امسال تعداد یکهزار و ۷۵۳ رأس دام زنده از سوی مردم نذر این مجموعه شد.
بیات با اشاره به اجرای طرح نذر نیابتی افزود: در قالب این طرح ۶۹ میلیارد ریال وجه نقد به حساب حسینیه واریز و قربانی از طرف نذرکنندگان انجام شد. گوشت قربانی نیز بهصورت بستهبندی در میان مردم توزیع شده است.
توزیع ۳۵ هزار بسته گوشت تبرک حسینیه اعظم بین مردم زنجان
وی ادامه داد: امسال ۳۵ هزار بسته گوشت تبرکی در نقاط مختلف شهر زنجان بین مردم توزیع شد.
رئیس هیئت امنای حسینیه اعظم زنجان همچنین از آمادگی این مجموعه برای میزبانی از زائران و عزاداران خبر داد و افزود: در ایام محرم ظرفیت اسکان روزانه پنج هزار نفر در حسینیه فراهم شده بود.
حجتالاسلام بیات با اشاره به روند توسعه کالبدی حسینیه اظهار داشت: مساحت این مکان مذهبی که پیش از انقلاب تنها ۵۰۰ مترمربع بود، با اجرای طرحهای توسعه به ۲۲ هزار مترمربع افزایش یافته و تاکنون ۸۰ باب زمین برای اجرای این طرح خریداری شده است.
وی با اشاره به سابقه تاریخی حسینیه اعظم گفت: طبق سنگنوشته موجود، این حسینیه در سال ۱۲۶۱ قمری بازسازی شده و اسناد موجود، قدمت آن را بیش از ۴۰۰ سال برآورد میکنند.
گفتنی است، دسته عزاداری حسینیه اعظم زنجان که در روز هشتم محرم، موسوم به «یومالعباس»، برگزار میشود، بزرگترین اجتماع عزاداران حسینی در کشور به شمار میرود. عزاداریهای هشتم و یازدهم محرم زنجانیها نیز در فهرست ملی میراث معنوی کشور به ثبت رسیده است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 20:31:002025-07-20 20:31:00مجموع نذورات حسینیه اعظم زنجان ۲۲۰ میلیارد ریال اعلام شد
خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی؛ ۹ ماه از شروع دوره جدید معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم سپری شده و نیمه اول سال ۱۴۰۴ هم در حال سپری شدن است اما هنوز وضعیت سیاستگذاری و برنامهریزی در هنرهای نمایشی مشخص نیست. در ۱۱ تیر سال جاری رضا مردانی به عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی و سعید اسدی به عنوان مشاور عالی معاونت امور هنری در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی منصوب شدند.
ماجرای چندماهه انتخاب مدیرکل جدید هنرهای نمایشی با معرفی رضا مردانی به پایان رسید و بعد از چند ماه مدیریت تئاتر ایران با حضور سرپرست، قرار است مردانی سیاستگذاری و برنامهریزی برای تئاتر ایران را عهدهدار شود. در این مسیر مشخص نیست که مردانی چه چشماندازی را برای تئاتر ایران در نظر گرفته است ولی باید دید مدیرکل جدید هنرهای نمایشی چه برنامهای برای این عرصه از هنر دارد.
البته حضور سعید اسدی که خود طی چند ماه گذشته به عنوان گزینه اصلی مدیرکل هنرهای نمایشی مطرح بود به عنوان مشاور معاون هنری و مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی، میتواند حاکی از چگونگی مدیریت تئاتر ایران باشد.
با توجه به سابقه رضا مردانی و کارنامه کاری کمرنگ وی در عرصه مدیریت تئاتر، حضور سعید اسدی را میتوان به عنوان چهره تصمیمگیر برای تئاتر ایران در نظر گرفت. اسدی که پیشتر در کارنامه کاری خود مدیریت مجموعه تئاتر شهر را به ثبت رسانده، این بار میتواند در مقام مشاور معاون هنری و همچنین مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی مرد شماره یک تصمیمگیری در تئاتر ایران باشد. ضمن اینکه حضور اسدی در انجمن هنرهای نمایشی که محل اصلی تصمیمگیری برای بودجه و تزریق آن به تئاتر ایران است، قدرت نفوذ این مدیر تئاتری را در ادارهکل هنرهای نمایشی افزایش میدهد.
البته فارغ از سهضلعی نادره رضایی، سعید اسدی و رضا مردانی برای اداره تئاتر ایران، هنرهای نمایشی در حال حاضر با شرایط نامناسب متعددی مواجه است که باید دید این سهضلعی مدیریت چه برنامههایی برای رفع این شرایط دارند.
در ذیل مروری داریم بر برخی وضعیتهای نامناسب و حتی نامطلوب تئاتری که نیازمند رسیدگی و برنامهریزی سریع از سوی تصمیمگیرندگان تئاتری هستند:
بودجه
در همه سالهای گذشته حرف اول و آخر تمام کاستیهای موجود در عرصه هنرهای نمایشی را بودجه زده است؛ بودجهای که در عرصه تئاتر بسیار ناچیز است و پاسخگوی نیاز جامعه تئاتری در سراسر کشور و مخاطبان آن نیست. بودجهای که برای تئاتر ایران تعیین میشود آنقدر اندک است که جوابگوی فعالیتهای تئاتری در تهران هم نیست چه برسد به تمامی استانهای کشور. از زمانی که دولت به بهانه تئاتر خصوصی حمایت خود از تئاتر را حذف کرد، تئاتر در بخش حمایت به حال خود رها شد و ادارهکل هنرهای نمایشی با حمایتهایی قطرهچکانی لقب حامی را یدک کشید.
متولی دولتی تئاتر ایران نه تنها توان رایزنی با مجلس شورای اسلامی و نهادهای تصمیمگیرنده در عرصههای فرهنگی و اقتصادی را برای بهبود وضعیت بودجه تئاتر نداشته و گویا ندارد، بلکه توانی برای رایزنی با بخشهای خصوصی هم از خود بروز نداده تا بتواند تئاتر ایران را از حمایتهای این حوزه بهرهمند کند. نادره رضایی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از همان بدو حضور خود درباره نیاز به جذب حمایت بخشهای خصوصی برای بالا بردن توان حمایتی از تئاتر صحبتهای متعددی را مطرح کرد که البته هنوز اتفاقی در این خصوص رخ نداده است.
باید دید رضا مردانی که در کارنامه کاری خود مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند، معاون اداره کل امور استانها، مشاور معاونت حقوقی و امور مجلس و استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر اجرایی و همکاری با جشنوارههای هنری و نمایشی را به ثبت رسانده در مسیر بهبود وضعیت بودجه و افزایش حمایتهای مالی از تئاتر و هنرمندان این عرصه چه اقداماتی را انجام میدهد.
حریم تئاتر شهر
زمانی مجموعه تئاتر شهر به عنوان قلب تپنده تئاتر ایران شناخته میشد اما چند سالی است که دیگر این قلب از تپیدن ایستاده است. زمانی معضل حضور افراد غیرفرهنگی در پیرامون تئاتر شهر، آسیب رساندن به نمای این بنای ملی و ناامن بودن فضای پیرامون مجموعه مطرح بود که بارها و بارها در رسانهها منعکس و به خواسته جامعه تئاتری تبدیل شد. بعد از آن طی سالهای مختلف و پس از بازدیدهای نمایشی مدیران و مسئولان فرهنگی و شهری و انتظامی، طرحهای موقتی ساماندهی فضای پیرامون مجموعه تئاتر شهر اجرا میشد اما در مدتزمان کوتاهی باز روز از نو بو بود و روزی از نو.
در دولت سیزدهم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت از تصویب طرح اجرای حریم مجموعه تئاتر شهر خبر داد و در نهایت در ۲ دی ۱۴۰۲ کلنگ این طرح با حضور وزیر ارشاد و جمعی از هنرمندان تئاتر زده شد. در آن زمان طرح تهیهشده برای حریم نیز ارائه شد و با تأکید بر اینکه بودجه این طرح نیز تأمین شده است، کار اجرای حریم تئاتر شهر آغاز شد. از ۲ دی ۱۴۰۲ یک سال گذشت و در ۲ دی ۱۴۰۳ تنها چیزی که از طرح حریم جلوی دیدگان همه قرار داشت، ورقههای آهنی و داربستهای نصب شده در گرداگرد مجموعه تئاتر شهر بود. در طول این مدت مخاطبان و هنرمندان تئاتر برای دسترسی به تئاتر شهر باید از مسیری مارپیچ و گیجکننده عبور کنند تا بتوانند وارد مجموعه تئاتر شهر شوند.
بارها و بارها مدیران و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران درباره به سرانجام رسیدن وضعیت حریم تئاتر شهر صحبت کرده و بازدیدهایی را انجام دادهاند اما همچنان این بنای تئاتری بین آهنپارهها محصور است و تنها بخش ناچیزی از طرح مورد نظر اجرایی شده است. باید دید برنامه مدیریت جدید تئاتر ایران برای رسیدگی به وضعیت طرح حریم مجموعه تئاتر شهر چگونه است.
مدیریت تئاتر شهر
حریم داشتن یا نداشتن مجموعه تئاتر شهر در حال حاضر در اولویت دوم نیازهای این مجموعه مهم تئاتری قرار دارد زیرا تئاتر شهر مدیر ندارد که بخواهد حریم هم داشته باشد! از سال گذشته که ادارهکل هنرهای نمایشی با سرپرست اداره شد، مجموعه تئاتر شهر نیز به دست سرپرست سپرده شد و حسن جودکی که از فعالان با سابقه بدنه اداری این مجموعه تئاتری است، عنوان سرپرست مجموعه تئاتر شهر را بر عهده گرفت.
با پایان سال ۱۴۰۳ و گذشت چهار ماه از سال ۱۴۰۴، مجموعه تئاتر شهر همچنان با سرپرست اداره میشود که البته مدت اعتبار حکم این سرپرست هم به پایان رسیده و در حال حاضر این بنای تئاتری نیز بدون سرپرست شده است.
مشخص نیست سعید اسدی که خود دورهای مدیریت این مجموعه تئاتری را با نقاط ضعف و قوت در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده، چه پیشنهاد و راهکاری را برای مدیریت مجموعه تئاتر شهر به معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین مدیرکل هنرهای نمایشی ارائه میدهد.
نکته قابل تأمل این است که مجموعه تئاتر شهر طی یک دهه گذشته وضعیت بسامانی چه به لحاظ مدیریت و به چه لحاظ برنامهریزی و حمایت نداشته است. باید دید آیا تئاتر شهر شاهد حضور مدیری جدید خواهد بود یا مدیران تصمیمگیرنده به سراغ تشکیل شورای هنری برای این مجموعه میروند.
جشنواره تئاتر فجر
چهل و چهارمین جشنواره تئاتر فجر قرار است در بهمن سال جاری برگزار شود. ۴ ماه از سال ۱۴۰۴ گذشته و زمان مفید باقی مانده در بهترین حالت ممکن و دقیقه نودی برای برنامهریزی و برگزاری جشنواره چهل و چهارم، ۴ تا ۵ ماه است. با گذشت ۵ ماه از پایان چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر، هیچ اقدامی برای انتخاب دبیر جشنواره چهل و چهارم و فعالیت دبیرخانه این دوره از جشنواره انجام نشده است.
البته این بهانه میتوانست وجود داشته باشد که سرپرست ادارهکل هنرهای نمایشی نمیتوانست در این باره تصمیمگیری کند. نادره رضایی به عنوان معاون هنری وزیر ارشاد در همان ایام ابتدایی حضور خود طی احکامی سیما تیرانداز، صدرالدین زاهد، اکبر زنجانپور، حسین سلیمی، قطبالدین صادقی، بهزاد فراهانی، اتابک نادری و شهرام گیلآبادی را به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره چهل و سوم انتخاب و معرفی کرد.
جشنواره چهل و چهارم هنوز از این موهبت برخوردار نشده و نه اعضای شورای سیاستگذاری خود را میشناسند و نه دبیر را. نکته قابل توجه این است که سعید اسدی به عنوان مشاور عالی معاونت امور هنری در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی و مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی، سابقه ۲ دوره دبیری جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را در کارنامه کاری خود دارد و به طور حتم بر این مهم واقف است که گذشت زمان تنها مشکلات فعالیت برای دبیرخانه جشنواره و برنامهریزی برای این رویداد مهم تئاتری را دوچندان میکند.
باید دید تصمیمگیرندگان جدید تئاتر برای برگزاری جشنواره چهل و چهارم تئاتر فجر و به طور کلی این رویداد تئاتری چه برنامه و سیاستی را در پیش میگیرند.
تئاتر استانها
تئاتر استانها در حرف به عنوان یکی از بخشهای مهم تئاتر ایران معرفی شده اما در عمل یکی از مهجورترین بخشهای تئاتر کشور است. بخش عمدهای از مهجور ماندن تئاتر استانها به وضعیت بودجه تئاتر مربوط است اما از سوی دیگر متولی تئاتر، سیاستگذاری و برنامهریزی درستی برای ایجاد بسترهای لازم برای اجرای عمومی آثار تولید شده در استانها ندارد.
وضعیت سختافزازی تئاتر هم که در شهرستانها بسیار ضعیف است و انگشتشمار سالنهایی هم که ساخته شده است پاسخگوی نیاز گسترده هنرمندان تئاتر و مخاطبان آنها در شهرهای مختلف کشور نیست. در سطح استانها تصمیمگیری برای فعالیتهای تئاتری و حمایت از آنها از ضابطه مشخصی برخوردار نیست و هر استان به فراخور دغدغه مدیران استانی مربوطه از تئاتر حمایت یا آن را به حال خود رها میکند.
در وزارت فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم، صحبت از قرارگاه شهید آوینی برای حمایت از فعالیتهای هنری در سطح استانها بود. در ۷ بهمن ۱۴۰۲ و در برگزاری چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، سیدمحمد هاشمی معاون حقوقی امور مجلس و استانهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجموعه تئاتر شهر حضور پیدا کرد و درباره قرارگاه شهید آوینی گفت: این قرارگاه برای ایجاد یک همافزایی بین دستگاههای مختلف فرهنگی با محوریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راه افتاده است و در همین راستا با دادن نقش جدی به حلقههای میانی فرهنگی نظیر انجمنهای ادبی و هنری در سراسر کشور، از کارهای برتر این حلقهها که قابلیت طرح مسئله در سطح کشور را دارند، حمایت خواهد شد.
از آن ایام هم گذشت و قرارگاه شهید آوینی نیز به مرحله اجرا نرسید. باید دید در این دوره مدیران تصمیمگیرنده چه برنامهای برای بهبود شرایط تئاتر در استانهای مختلف و حمایت از آن دارند.
تئاتر دانشگاهی و جشنوارهای که رها شد
یکی از بخشهای مهم تئاتر ایران بخش تئاتر دانشگاهی است که متأسفانه چند سالی است مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفته است؛ دیگر نه خبری از برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای تئاتری کشور است و نه خبری از حمایت از فعالیتهای جریانساز تئاتر دانشجویی.
جشنواره تئاتر دانشگاهی حداقل طی یک دهه گذشته به نامطلوبترین شکل ممکن مورد توجه مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری قرار گرفته است. اینکه وزارت علوم و تحقیقات و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خود را به عنوان متولی تئاتر دانشگاهی و جشنواره تئاتر دانشگاهی نمیشناسند و هر کدام توپ را به زمین طرف مقابل میاندازد تا مسئولیت حمایت و تولیگری تئاتر دانشگاهی را بر عهده دیگری قرار دهد، نکته تازه و قابل توجهی نیست.
اما نکته مهم این است که ادامه مسیر این چنینی تئاتر دانشگاهی و برگزاری نشدن جشنواره تئاتر دانشگاهی و همچنین حمایت نکردن از فعالیتهای جریانساز تئاتر دانشجویی باعث خالی شدن تئاتر ایران از نفسهای تازه میشود؛ خلائی که لطمات جبرانناپذیری را به بدنه تئاتر ایران وارد میکند.
بهتر است حضور چهرهای چون سعیدی اسدی به عنوان مشاور معاون هنری وزیر ارشاد و مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی که خود خاستگاهی دانشگاهی دارد و سالها در عرصه مدیریت تئاتر دانشگاهی فعالیت داشته، راهکاری برای برطرف کردن این شرایط نامطلوب به مدیرکل هنرهای نمایشی ارائه دهد تا رایزنیهای لازم با وزارت علوم انجام شود.
اینکه ادارهکل هنرهای نمایشی فقط در جشنواره تئاتر فجر بخشی را به تئاتر دانشجویی اختصاص دهد درمانی برای شرایط نامطلوبی که مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری برای تئاتر دانشگاهی ایجاد کردهاند، به همراه ندارد.
خانه تئاتر
خانه تئاتر به عنوان نهاد به ظاهر صنفی تئاتر ایران است ولی نه جایگاه خانه برای تئاتر دارد و نه صنف. سالها است که خانه تئاتر محلی برای اختلاف نظر میان گروههایی است که برای رسیدن به مقام هیئت مدیره خانه تئاتر مدام زیر پای یکدیگر را خالی میکنند. این خانه نتوانسته به درستی طی سالهای گذشته فعالیت داشته باشد و به زعم بسیاری از اعضای خانه تئاتر، فاصله زیادی با صنف و عملکردهای صنفی دارد.
در این بین دولت نیز به درستی از شکلگیری صنف و فعالیتهای صنفی در تئاتر حمایت نکرده است و اگر هم تعاملی بین معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارهکل هنرهای نمایشی با خانه تئاتر وجود داشته فقط برای نشان دادن این بوده که بین دولت و صنف تئاتری رابطه درستی برقرار است و دولت از صنف حمایت میکند اما کدام صنف؟
عملکرد ۲ دههای خانه تئاتر فقط در اندک سالهایی قابل تأمل و توجه بوده ولی در اکثر سالها و دورهها فقط مکانی برای حضور چهرههایی ثابت به عنوان مدیران و گردانندگان خانه در ظاهر صنفی تئاتر بوده است. موارد ذکر شده در فوق برخی از نواقص و کمکاریهای شکل گرفته در تئاتر ایران است که مدیریت و تصمیمگیرندگان فرهنگی و هنری سعی و تلاش خاصی در برطرف کردن آنها نکردهاند.
هر کدام از موارد ذکر شده هم شاخ و برگهای متعددی دارد که در این گزارش مجال پرداختن به آنها نیست و نیازمند بررسیهای جامع است اما ذکر آنها فقط به عنوان موارد یک لیست تکرارشونده در مدیریت تئاتر ایران انجام شد تا بدانیم در اکثر موارد شاهد یک چرخه تکراری در مدیریت، سیاستگذاری و برنامهریزی برای تئاتر ایران هستیم و هیچکدام از کاستیها برطرف یا حتی کمرنگ نمیشود.
حال در دوره جدید مدیریت تئاتر ایران مشخص نیست آیا این چرخه تکراری تداوم خواهد داشت یا دچار تغییر میشود. هر چه هست باید دید سیاستهای معاون هنری و مشاور عالی وی که مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی نیز است و همچنین مدیرکل جدید هنرهای نمایشی برای تئاتر ایران حداقل در سال جاری چگونه است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 18:00:002025-07-20 18:00:00مروری بر برنامههای تئاتری روی زمینمانده؛ چه سیاستی در پیش است؟
به گزارش آرمان آرا، نرگس مرادخانی با اشاره به ازسرگیری پرواز مستقیم زنجان – مشهد پس از یک وقفه، اظهار کرد: پس از پیگیریهای مستمر و هماهنگیهای انجامشده میان استانداری زنجان و شرکتهای هواپیمایی، پرواز در این مسیر بار دیگر برقرار شده و بهصورت منظم در روزهای دوشنبه و پنجشنبه انجام خواهد شد.
وی افزود: این پرواز که مدتی متوقف شده بود، از این پس در روزهای دوشنبه و پنجشنبه هر هفته بهصورت منظم انجام خواهد شد.
مرادخانی با اشاره به جزئیات زمانبندی پروازها بیان کرد: پرواز رفت از فرودگاه مشهد ساعت ۸:۵۰ صبح انجام میشود و پرواز برگشت از فرودگاه زنجان ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه خواهد بود.
وی همچنین درباره نرخ بلیت این پرواز عنوان کرد: قیمت بلیت یکطرفه برای هر مسافر ۴۱ میلیون ریال تعیین شده است که با توجه به شرایط اقتصادی و هزینههای عملیاتی شرکتهای هواپیمایی، نرخی متناسب تلقی میشود.
معاون استاندار زنجان ادامه داد: ازسرگیری این پرواز نقش مهمی در توسعه ارتباطات اقتصادی، تسهیل سفرهای زیارتی، و جذب گردشگر به استان خواهد داشت. همچنین این اقدام میتواند فرصت مناسبی برای رونق گردشگری سلامت و افزایش حضور سرمایهگذاران در زنجان فراهم کند.
مرادخانی با تأکید بر ضرورت توسعه زیرساختهای حملونقل هوایی در استان گفت: توسعه خطوط پروازی و ارتقای خدمات فرودگاه زنجان در دستور کار مدیریت استان قرار دارد و تلاش میشود در آینده، پروازهای بیشتری به مقاصد داخلی دیگر برقرار شود.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 17:22:002025-07-20 17:22:00پرواز مستقیم مشهد – زنجان از سر گرفته شد
به گزارش آرمان آرا به نقل از راشاتودی، دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین عصر یکشنبه از دیدار و رایزنی علی لاریجانی مشاور رهبر معظم انقلاب با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در مسکو خبر داد.
سخنگوی دولت روسیه اعلام کرد: پوتین امروز در کرملین با علی لاریجانی، مشاور ارشد رهبر ایران دیدار کرد و آنها ارزیابیهایی درباره اوضاع خاورمیانه و برنامه هستهای ایران را بررسی کردند.
پسکوف گفت: پوتین در این دیدار بار دیگر بر موضع روسیه در حمایت از ثبات منطقه و راهکار سیاسی برای موضوعات مربوط به برنامه هستهای ایران تاکید کرده است.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 17:16:002025-07-20 17:16:00علی لاریجانی با «پوتین» دیدار کرد
خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ در لحظات بحران، وقتی زمان متوقف میشود و نفسها در سینه حبس میماند، بعضیها به تماشای حادثه مینشینند و برخی دیگر، برخلاف موج ترس و سکون، بلند میشوند و قدم در میدان میگذارند. مردم در تاریخ معاصر ما، نشان دادهاند که امید، نه یک واژه، که عملی جمعی و عمیق است. این روایت، قصه زنانی است که در تاریکترین روزها، با نخی از ایمان و شجاعت، زخمهای جامعه را دوختند و چراغ زندگی را روشن نگاه داشتند.
روایت اول: لبخند پشت ماسک؛ روایتی از جهاد بینامونشانها
کرونا که از راه رسید، همه از هم فرار میکردند. کوچهها سوتوکور شد و ترس، سایهاش را بر سر شهر انداخت. اما در همان روزهای اول، گروهی بیهراس از خانه بیرون زدند. رزمندههای این میدان، لباس نظامی نپوشیده بودند، اما دلشان گرم بود و قدمشان استوار.
بسیجیها راه افتاده بودند و شهر را پاکسازی و ضد عفونی میکردند. در آن دوران این تنها کاری بود که از کسی برمیآمد. عدهای به تهیه بستههای ارزاق مشغول شدند و برخی نیز ماسک میدوختند.
آن گروه شاید اولین گروه در شهر بودند که چرخهای خیاطیشان را برداشتند و آوردند و در یک اتاق جمع شدند تا ماسک بدوزند. آن روزها ماسک کمیاب بود. هنوز ۱۰ روز از آغاز رسمی کرونا نگذشته بود که شروع کردند. کم کم تعدادشان زیاد شد و از هر سن و سالی، افرادی به آنها پیوستند.
بسیاری از جوانترها کار با چرخ خیاطی را بلد نبودند اما آنقدر کار بود که آنها بیکار نمانند. برش پارچه مخصوص، چیدن نخهای اضافه و اتوکاری افراد بیشتری نیاز داشت. ترس از ابتلاء وجود داشت، اما توکل از ترس بیشتر بود.
این گروه کم کم به یک کارگاه با حدود ۵۰ چرخ صنعتی منتقل شدند و روزانه تا ۱۰ هزار ماسک میدوختند. همتشان همه را سر شوق آورده بود. کم کم پسرها هم آمدند و یک سر کار را گرفتند. اتاق جداگانه ای فراهم شد و وظیفه ضدعفونی و بستهبندی کردن ماسکها را به آنها سپردند. این ماسکها قرار بود به دست محرومین برسد و در شرایط بحران باری از دوش کشور بردارد، هرچند اندک.
راستش دوختن ماسک بهانه بود. به نظر میرسید هر کسی خود را موظف به انجام وظیفهای میداند و آنچه آنان را کنار هم نگه میداشت، شجاعت برآمده از معنویت بود. آنها دور هم دعا میخواندند، قرآن میخواندند، بعضی از دخترها قرآن حفظ میکردند جوان ترها کار با چرخ خیاطی را یاد گرفتند بزرگترها به فکر ازدواج جوانتر ها بودند و کودکان در آن میانه بزرگ شدند… همه یک خانواده بودند و به یاری هم میشتافتند. لبخندهای پشت ماسک گواه دمیدن روحی تازه در کالبد بیجان جامعه بود.
درست زمانی که عدهای با مرگ همآوردی میکردند، چند زن در گوشهای از شهر عَلَم زندگی را برداشته بودند و با امید به زندگی، به مصاف یأس رفته بودند. این معنویت و ایمان بود که حرکت را آغاز کرد و این شجاعت جمعی را آفرید. ایمانی که از قلب زنی بر دستانش سرازیر میشد و تکه پارچهای را چین میزد و به سپری در برابر ویروس نامانوس کرونا تبدیل میکرد.
روایت دوم: چایخانهای در دل جنگ؛ جایی که زنان، مقاومت را زنده نگه میداشتند
پسرش همان ابتدای جنگ شهید شد. جنازهاش را چند سال بعد در دشت هویزه در میان تلی خاک یافتند. پیکرش زیر شنی تاک مانده بود و قابل شناسایی نبود و تنها قرآن جیبیاش، شناسنامهاش شد.
زن عجیبی بود. گویی کوهی از صبر را در برابر خود میبینی. او از خانواده سادات و برای خودش عالمهای بود. زمانی که در اهواز جنگ شد، نه تنها اهواز را ترک نکرد؛ بلکه زنهای دیگر را هم نگه داشت که شهر تبدیل به منطقه جنگی نشود. خانهاش را تبدیل به مرکز پشتیبانی جبهه کرده بود. چایخانه اهواز را هم او راه انداخت. آنها در آنجا لباس رزمندگان را میشستند، بستهبندی میکردند و به اهواز میفرستادند. کاروانی هم به نام حضرت زینب (س) راه انداختند که مادران شهدا را دلداری بدهند.
زنان اهوازی آذوقهها و کمکها را در پشت جبهه آماده میکردند و او همراه با خانمهای دیگر بهدست رزمندگان میرساند. او سیده بتول جزایری مادر شهید حسین علم الهدی بود.
ماجرای چایخانه اهواز و حرکت جمعی زنان برای کمک به جبههها یکی از روایتهایی است که کمتر کسی از از آن با خبر است. در این ستاد برانکارد، چادر، کیسهخواب، چراغهای گرمکننده، تجهیزات انفرادی و این اواخر حتی سلاحهای سبک و سنگین را بازسازی و تعمیر میکردند تا زود به جبهه برگردند.
بر اساس توانایی و سن خانمها، کارها تقسیم شده بود. چند گروه از بانوان در بخشهای مختلف فعالیت میکردند. هر گروه اسمی داشت. نیروی زمینی شامل زنانی بود که لباسها را رفو میکردند، در واقع بخش خیاطی با آنها بود. نیروی دریایی شامل کسانی بود که لباسهای خونی رزمندگان را میشستند و نیروی هوایی آن دسته از بانوان بودند که لباسها را در پشتبامها پهن میکردند.
تعدادشان از ۱۵۰ نفر فراتر میرفت و بعضی از آنان تا پایان جنگ آنجا ماندند. بسیاری از آنان هنگام شستن لباسها با دعا و نوحه و ذکر مشغول بودند. تکههای به جا مانده از بدن شهدا را با اشک دفن میکردند. گاهی خبر شهیدی برای یکی از آنان میآمد اما این روحیهشان را تضعیف نمیکرد و در کنار هم مصیبتها را نیز تحمل میکردند.
اوایل جنگ در شرایط بحران و بهت ناشی از تخریبها و شهادتها شرایط سخت بود و کمبود امکانات موجب میشد بسیاری از رزمندگان گرسنه و تشنه بجنگند. در همان میانه این مادرها از راه میرسیدند و روحیهبخش مردان میدان بودند. دشمن جادهها و شهرها را یکسره میکوبید، اما این بانوان با ایمان، گاه با پای پیاده خود را برای کمک میرساندند و ترس را به دل خود راه نمیدادند. روایت آنها روایت جمع زنانهای است که با امید و توکل پای کار آمدند و نخواستند که قربانی جنگ باشند. شجاعت آنان روح مقاومت مردم، در زمان دشواری جنگ بود.
روایت سوم: روایتی از روزهای جنگ تحمیلی دوم
وقتی اسرائیل پایگاهشان را هدف گرفت، تقریباً همه ساختمانهای روی زمین را ویران کرد؛ از همان ابتدا آشپزخانه و خودروی تدارکاتی را زدند. به دلیل حساسیت منطقه، امکان ترک پایگاه وجود نداشت. برخی از آنها شبها در ایستهای بازرسی خدمت میدادند و آنقدر کار گره میخورد که فرصت فکر کردن به نیازهای ابتداییشان را هم نداشتند.
یکی از نیروها تعریف میکرد که روزی، بهتنهایی پیکر رفقای شهیدش را با آمبولانس به معراج شهدا میبرد. آنقدر تشنه بود که زبان به کامش چسبیده بود؛ اگر یکی از مردم به دادش نرسیده بود، لیوان آبی برایش نیاورده بود، حتماً از حال میرفت. همین یک جمله کافی بود تا چند تن از بانوان محله، بیدرنگ دست به کار شوند. با هزینه شخصی و کمکهای مردمی، آشپزخانه کوچکی در مسجد راه انداختند و شروع کردند به پختن غذا برای این جوانان.
مادران و دختران کنار هم جمع میشدند و هرکس مسئولیتی را به عهده میگرفت. برخی هم بستههای کوچکی از میوه و اقلام خوراکی تهیه میکردند و با زحمت، آنها را به دست نیروهای مستقر میرساندند تا رمق ایستادن داشته باشند.
اگر جنگ ادامه پیدا کند، بیتردید باید گروههای بیشتری برای چنین پشتیبانیهایی سازماندهی شود.
از دل این جمعهای کوچک، حماسههای بزرگ برمیخیزد
جمعهای زنانه آن چیزی است که در زمان بحران میتواند امید بیافریند، مقاومت را سامان ببخشد و کار را پیش ببرد. در این جمعهای کوچک مؤثر زنانه ارادهها حول محور جهاد در را یاری ولی خدا شکل میگیرد. این جمعهای ساده میتواند به هر بهانهای ایجاد شود. گاه برای خواندن دعا و روضهای، گاه برای پختن نذری و گاه با کاری ظاهراً ساده مانند خیاطی برای پشتیبانی نیروهای میدان. حسینیهها، مساجد، مدارس و حتی خانههای مردم میتواند محلی برای اینگونه فعالیتها باشد. جهاد دسته جمعی با پیوند زدن عقلانیت، شجاعت و معنویت تک تک افراد را رشد میدهد و برای انجام کارهای بزرگ آماده میکند.
روایت این زنان، نه فقط یادآور صحنههایی از ایثار و ازخودگذشتگی است، بلکه الگویی است از اینکه چگونه ایمان، میتواند جمعی بسازد که از دل بحران، فرصت خلق کند. چه در خیاطخانهای در روزهای کرونا و چه در چایخانهای در دل جنگ. روح مقاومت، در دستان زنانی بود که با دلهایی آرام و دستانی خستگیناپذیر، چرخه حیات را از نو به گردش درآوردند. اینها روایتهای کوچک اما ماندگارند؛ روایتهایی که یادمان میآورند، برای ساختن فردا، برای خلق حماسه از دل رنج گاهی کافی است فقط دور هم جمع شویم، نیت کرده، و شروع کنیم.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 15:25:002025-07-20 15:25:00از حاشیه تا حماسه؛ روایت زنانی که مرزی میان ترس و ایمان شدند
سرهنگ هادی کیان مهر در گفتگو با آرمان آرا اظهار کرد: در پی دریافت خبری مبنی بر احتکار شکر داخل انبار یک واحد تولیدی غیر فعال در سطح شهرستان، پیگیری موضوع در دستور کار مأموران پلیس امنیت اقتصادی این فرماندهی قرار گرفت.
وی افزود: مأموران با حصول اطمینان از موضوع طی هماهنگی قضائی به همراه نمایندگان اداره صمت استان به محل مورد نظر اعزام و در بازرسی از این انبار مقدار ۹۰ تن شکر احتکار شده که در سامانه جامع انبارهای وزارت صمت به ثبت نرسیده بود را کشف کردند.
فرمانده انتظامی شهرستان شاهین شهر ارزش شکرهای احتکاری را طبق نظر کارشناسان مربوطه بیش از ۶۰ میلیارد ریال اعلام و گفت: در این رابطه یک فرد متخلف شناسایی که پس از تشکیل پرونده برای انجام اقدامات قانونی به مرجع قضائی معرفی شد.
وی با تاکید بر برخورد قاطعانه پلیس با محتکران و اخلالگران نظام اقتصادی از مردم خواست در صورت مشاهده هرگونه موارد مشابه، مراتب را بلافاصله از طریق مرکز فوریتهای ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 14:08:002025-07-20 14:08:00احتکار ۹۰ تن شکر در شاهین شهر
به گزارش آرمان آرا به نقل از المیادین، رسانه های رژیم صهیونیستی از کشته شدن یک نظامی دیگر این رژیم خبر دادند.
این رسانه ها گزارش دادند که «دان فیلبسون» نظامی اسرائیلی بر اثر جراحات ناشی از اقدام به خودکشی در یک پایگاه نظامی در جنوب این رژیم، کشته شده است.
این نظامی اسرائیلی که از نیروهای یگان چتربازان است، هفته گذشته دست به خودکشی زده بود.
گفتنی است که منابع صهیونیستی روز جمعه نیز گزارش داده بودند: جسد یک نظامی ۳۰ ساله ارتش اسرائیل که به ضرب گلوله کشته شده بود، در منطقه «کفار تبواح» در کرانه باختری پیدا شد. رسانه صهیونیستی «حدشوت للو تسنزورا» نوشته بود که این نظامی خودکشی کرده است.
بنا به اعلام منابع صهیونیستی، از آغاز جنگ علیه نوار غزه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) تاکنون بیش از ۴۴ نظامی صهیونیست به دلیل اختلالات روحی – روانی ناشی از جنگ، خودکشی کردهاند.
منابع صهیونیستی گزارش دادند که آمار خودکشی نظامیان صهیونیست در حال افزایش است و روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» به نقل از برخی منابع نوشت که ارتش رژیم صهیونیستی به دلیل کمبود نیرو، نظامیان ذخیره دچار مشکلات روحی را برای جنگ در غزه بار دیگر به خدمت می گیرد.
این روزنامه نوشت: ارتش اسرائیل به دلیل کمبود نیرو و خودکشی نظامیان، نیروهایی را به جنگ فرا می خواند که از «اضطراب پس از سانحه» رنج می برند.
شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی اخیرا در گزارشی اعلام کرد که نظامیان ارتش از عملیاتهای نظامی که گاهی ۱۲ ساعت متوالی به طول میانجامد، شکایت میکنند.
این شبکه افزود که عناصر یگان ویژه ارتش رژیم به خاطر کمبود نیرو پس از کشته و زخمی شدن نزدیک به ۱۰ هزار نظامی ارتش، ماموریتهای یگانهای پیاده نظام را اجرا میکنند.
اواخر اردیبهشت گذشته، وزارت امنیت داخلی رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که ۹ هزار نظامی صهیونیست از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (از آغاز عملیات طوفان الاقصی تا ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴) دچار مشکلات روحی و روانی شده اند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 13:59:002025-07-20 13:59:00«دان فیلبسون» نظامی اسرائیلی کشته شد
آرمان آرا – در ادامه مسابقات انتخابی تیم ملی تنیس روی میز و در دور ششم رقابتها که در بابل برگزار میشود، امروز نیما عالمیان ملی پوش با سابقه کشورمان مقابل بنیامین فرجی نابغه نوظهور تنیس روی میز توانست به برتری ۳ بر یک دست پیدا کند.
همچنین افشین نوروزی کاپیتان سابق تیم ملی از ادامه رقابتها انصراف داد.
روز گذشته نیز در دیداری حساس امیرحسین هدایی و نیما عالمیان به مصاف هم رفتند که نیما به برتری ۳ بر ۲ دست یافت.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 12:41:002025-07-20 12:41:00نابغه تنیس ایران، عالمیان را شکست داد
گروه سلامت خبرگزاری مهر – محدثه رمضانعلی: اما اینجا فقط پایان نیست، گاهی، دقیقاً همینجا، آغاز اتفاق میافتد و صدای دستگاههای ممتدی که خبر از تمام شدن عمر میدهد و شانههای لرزان مادرانی که هنوز در شوکاند از صدای آن دستگاهی که در بیمارستان خاموش شد، همان صدایی که خط صافش تا همیشه در خاطرشان خواهد ماند.
همهچیز شبیه کابوس است، زن جوانی با چادری که نیمهافتاده، بیصدا زانو زده، مات نگاه میکند به تابوتی که آرامآرام از ماشین پایین میآید و دستانش بیجان، نگاهش تهی و لبهایش زمزمهگر اسمی که هنوز باورت نمیشود در فهرست اموات نوشته شده است. اما همین لحظههایی که همه چیز در حال فروپاشیست، درست همینجا، اتفاقی میافتد که تقدیر چند نفر دیگر تغییر میکند.
در اتاق مشاوره بیمارستان، اشکها جاریست و هیچکس آماده نیست. هیچکس برای لحظهای که باید تصمیم بگیرد قلب فرزندش در بدن کسی دیگر بتپد، از قبل تمرین نکرده است و مادر، با دستی که هنوز از شوک میلرزد، به تصویر دخترش نگاه میکند، میگوید: «قلب دخترم؛ هنوز سالمه؛ بگذارید دوباره به تپش در بیاید و در بدن دیگری زنده شود.»
معجزه شد دخترم!
دختری که سالها با قلب پیوندی زندگی کرده بود، بار دیگر در آستانه مرگ قرار گرفته است. خانه در سکوتی تلخ فرو رفته و تنها صدایی که شنیده میشود، صدای آههای بریده مادر بود و نالههای ضعیف دختری که دیگر توان نداشت. دختر ۱۶ سالهای که سالها با قلبی امانتی زندگی کرده بود، حالا نفسهایش شمردهتر و بیرمقتر شده بود. چشمهایش، به سقف خیره بود، انگار در انتظار چیزی که کسی نمیدانست کی، یا اصلاً آیا، خواهد رسید. پدر بیصدا قدم میزد، مادر گریهاش را پنهان میکرد. امید، مدتها بود که از قاب نگاهشان کنار رفته بود؛ تنها معجزهای شاید… و بعد، خبر آمد. صدایی در گوشی تلفن گفت: «قلبی پیدا شده…» مادری حاضر شده قلب فرزندش را اهدا کند.
حالا او دختری است که، زندگیاش را با سه قلب گذرانده؛ قلب خودش، قلبی که نخستین بار به او زندگی بخشید و قلبی که بار دیگر معجزهای از بخشندگی بود که هر تپش، روایتگر امید و زندگی دوباره است، مسئولیت نگهداری از این قلب نیز برای او سنگینتر است و حالا بیس از پیش باید برای براورده شدن «آرزوی پزشک قلب شدن» تلاش کند.
اما اینجا، پایان ماجرا نبود…
امروز روز نجات زندگی است و اینجا پشت درب اتاق پیوند قلب بیمارستان قلب شهید رجایی؛ جایی که نهتنها عملهای حساس و حیاتی انجام میشود، بلکه قلبهایی دوباره به تپش درمیآیند و کودکانی که در آستانه خاموشی اند، جانی تازه میگیرند.
مقصد ما، گفتوگو با دکتر محمد مهدوی است؛ رئیس بخش پیوند قلب کودکان؛ کسی که سالهاست در خط مقدم نجات جان کودکان ایستاده، و یکی از پیشگامان عمل پیوند قلب اطفال در کشور به شمار میرود. پیش از آغاز گفتوگو، با راهنمایی تیم درمان به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدیم. لباس استریل آبی رنگ را بر تن کردیم و قدم در سکوت عجیبی گذاشتیم که تنها صدای آرام مانیتورهای پزشکی، نبض فضا را در اختیار داشت. دکتر مهدوی، آرام و متین، ما را به سمت تختی برد که روی آن، دختری ۱۶ ساله آرمیده بود؛ همان کودکی که نخستین بار در سال ۱۳۹۶ پیوند قلب شده بود و حالا، برای دومینبار در تاریخ پزشکی کودکان ایران، قلبی تازه در سینهاش میتپید.
جایگاه درخشان ایران در پیوند قلب کودکان
پرسیدیم که آیا امکان گفتوگو با این دختر وجود دارد؛ اما با لبخندی مهربان و واقعبینانه پاسخ داد: فعلاً نه. شرایط جسمی و حساسیت مراقبتهای پس از عمل، چنین اجازهای نمیدهد. اما کافیست بدانید که او حالا دیگر از دستگاه تنفس مصنوعی جدا شده و در وضعیت پایدار بهسر میبرد. همین یعنی موفقیت.
از سال ۱۳۹۱ بود که پیوند قلب اطفال را به صورت نوین در ایران آغاز کردیم. آن روزها شاید کمتر کسی باور میکرد که روزی بتوانیم در زمره کشورهای پیشرفته در این حوزه باشیم. اما امروز، ایران با انجام حدود ۳۰ پیوند کودکانه از مجموع ۵۵۰ تا ۶۰۰ موردی که سالانه در دنیا انجام میشود، جایگاه قابلتوجهی دارد.
در تازهترین مطالعهای که از ایران منتشر شده، بقای پنجساله پیوند قلب کودکان بیش از ۷۰ درصد بوده؛ آماری که کاملاً قابل رقابت با مراکز پیشرفته جهانیست. این یعنی ما نه تنها همپای دنیا حرکت میکنیم، بلکه گاهی پیشتر میرویم. اما آنچه روایت این روزها را خاصتر میکند، ماجرای دختری است که در سال ۱۳۹۶ نخستین پیوند قلب را تجربه کرد؛ دختری که قلبی تازه یافت، زندگی کرد، رشد کرد، اما ناگهان بیماری دوباره به سراغش آمد.
دکتر مهدوی ادامه میدهد: از یک سال پیش، علائم عجیبی در او ظاهر شد؛ کاهش سطح هوشیاری، نوسانات ضربان قلب، ضعف شدید. بعد از بررسیها مشخص شد که دچار درگیری پیشرفته عروق کرونر شده. در پزشکی، این عارضه را آلوگرافتواسکولوپاتی مینامند؛ یکی از پیچیدهترین دلایل رد تدریجی پیوند. تمام عروق کرونر قلبش درگیر انسداد بودند.
عمل مجدد پیوند قلب؛ نخستین بار در ایران
دخترک سه ماه در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، میان مرگ و زندگی، میان رفتن و ماندن. و درست در اوج ناامیدی، روزنهای از امید گشوده شد.
مهدوی با لحنی عمیقتر میگوید: تصمیم گرفتیم که یک بار دیگر، شانس زندگی به او بدهیم. عمل مجدد پیوند قلب در کودکان، عملی بسیار پیچیده و کمسابقه است، اما ما آماده بودیم.»
و معجزه، در دل فاجعهای انسانی شکل گرفت. دختری ۳۲ ساله در یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شد و خانوادهاش در اوج غم، در لحظهای که هیچ واژهای توان توصیفش را ندارد، تصمیمی آسمانی گرفتند، آنها قلب دخترشان را بخشیدند؛ برای زندگی، برای کودکی دیگر.
ما این پیوند را از ساعت ۹ صبح آغاز کردیم، تا ۹ شب ادامه داشت و دوازده ساعت مداوم در اتاق عمل بودیم، این نوع عملها، جز پر ریسک ترینها هستند؛ خطر پارگی قلب، خونریزی شدید، و شکست عمل، همیشه وجود دارد، اما تیم ما در مرکز قلب شهید رجایی، با تمام توان جنگید و پیروز شد و امروز آن دختر دوباره نفس میکشد. از دستگاه ونتیلاتور جدا شده و در شرایط پایدار است. این، یعنی امید.
وی در سکوت کوتاهی میکند، سپس با تأکید میگوید: ما مدیون خانوادههایی هستیم که در اوج داغ، میبخشند. اکنون تنها ۲۸ درصد از خانوادههای بیماران مرگ مغزی در کشور راضی به اهدای عضو میشوند و این عدد باید افزایش پیدا کند. آگاهی مردم باید بیشتر شود. رسانهها باید نقش خود را جدیتر بگیرند. چون پشت هر پیوند موفق، نهتنها علم پزشکی، که قلبی بزرگ و بخشنده ایستاده است.
مهدوی بر اهمیت فرهنگسازی دقیق و مسئولانه در زمینه اهدای عضو تأکید کرد و گفت: برنامههایی که در راستای فرهنگسازی اهدای عضو ساخته شدهاند، در مواردی بسیار مؤثر بودهاند. نمونهای از این برنامهها مجموعه نامیرا است که اگر اشتباه نکنم در شبهای ماه رمضان پخش میشد و این برنامه با نمایش زندگی بیماران پیوند شده و خانوادههای اهداکننده، بازتاب روشنی از جانبخشی و بازگشت به زندگی انسانها ارائه میداد و قطعاً در جهت ترویج فرهنگ اهدای عضو بسیار مؤثر بوده است.
رایگان شدن درمان بیماران زیر ۷ سال
وی با اشاره به تجربه شخصی خود ادامه میدهد: من خودم از سال ۱۳۹۲ کارت اهدای عضو دارم. در مراسم جشن نفس هم حضور داشتهایم و شاهد بودهایم که خانوادههای اهداکننده چه داغ بزرگی را تحمل میکنند، اما وقتی میبینند کودک یا بیماری دیگر به زندگی بازگشته، آن حس مسئولیت و آرامش جای غم را میگیرد و گهگاه مجوزهایی برای ارتباط بین خانواده اهداکننده و گیرنده داده میشود و وقتی این ارتباط شکل میگیرد، یک پیوند روحی بسیار خاص و عمیق بین آنها بهوجود میآید. یکی از مادران اهداکننده عنوان میکرد که بعد از ده سال، وقتی متوجه شده قلب دخترش هنوز میتپد، به آرامشی عمیق رسیده است. اینها واقعیتهایی هستند که صرفاً فیزیکی و علمی نیستند؛ باید با درک انسانی به آنها نگریست.
مهدوی همچنین به اقدام مهم دولت در خصوص رایگان شدن درمان بیماران زیر ۷ سال اشاره کرد ادامه داد: این طرح که اخیراً کلید خورده، یکی از امیدبخشترین اقدامات برای نجات جان کودکان است، همین بیماری که اکنون بستری است، از روستاهای بسیار دورافتاده بختیاری آمده. در گذشته، خانوادههای زیادی به دلیل فشار مالی حتی مراجعه هم نمیکردند و متأسفانه کودکشان همانجا فوت میکرد. اما اکنون به لطف این طرح، حتی اگر در حیاط بیمارستان قدم بزنید، خواهید دید که بسیاری از خانوادههای محروم با امید به درمان فرزندانشان آمدهاند.
به گزارش مهر؛ قصه آن دختر ۱۶ ساله و آن خانوادهای که در اوج غم، بخشیدن را انتخاب کردند، یادآور این حقیقت است که زندگی، هرچقدر هم شکننده باشد، همیشه فرصت دوبارهای دارد؛ به شرط آنکه دستها دست هم دهند و دلها برای نجات جان یکدیگر بتپند.
امروز، اینجا، در میان سکوت و صدای مانیتورها، قصهای به پایان نرسیده است، بلکه تازه آغاز شده؛ آغاز راهی که در آن امید، از دل اشک و غم میروید و جانهای بیشماری، دوباره زنده میشوند و اینگونه است که هر قلب بخشیده، نه تنها به فردی دیگر زندگی میبخشد، بلکه به همه ما درس میدهد که چگونه میتوان در تاریکترین لحظات، نور امید را روشن نگه داشت.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 11:59:002025-07-20 11:59:00معجزه پزشکی در ایران؛ دختری که با قلب سوم زندگی میکند
به گزارش خبرگزاری مهر، صادق دقیقیان پیش از ظهر امروز یکشنبه در گفتگویی رسانهای بیان کرد: با وصول اخباری مبنی بر اینکه شخصی با معرفی خود به عنوان مأمور دولتی و نیز ادعای نفوذ در ادارات و مراجع قضائی وجوه قابل توجهی را با وعده انجام امور اداری و قضائی از شهروندان دریافت کرده است، با رصد اطلاعاتی و دستور قضائی در یک عملیات غافلگیرانه توسط مأموران پلیس آگاهی شهرستان ایذه شناسایی و دستگیر شد.
وی افزود: در تحقیقات اولیه مشخص شد این شخص هیچ سمت رسمی در ارگانهای دولتی نداشته و این ادعاها را صرفاً برای تحصیل وجوه از مردم بیان کرده و جرایم ارتکابی را نسبت به افراد متعددی مرتکب شده است.
دادستان ایذه با بیان اینکه پس از طی فرایند قانونی لازم تصویر وی در اجرای بند «ب» ماده ۹۶ قانون آئین دادرسی کیفری بهمنظور شناسایی افراد مالباخته احتمالی منتشر میشود، گفت: چنانچه شهروندان وجهی در این راستا به این شخص پرداخته باشند میتوانند با در دست داشتن مستندات لازم به دفتر دادستانی و یا دفتر شعبه سوم بازپرسی دادسرای ایذه مراجعه کنند.
دقیقیان با تاکید بر نقش مردم در مقابله با سودجویان از شهروندان خواست که در صورت مشاهده چنین تخلفاتی، مراتب را بی درنگ از طریق سامانه تلفنی حفاظت و اطلاعات دادگستری استان به شماره ۱۵۸۰ اطلاع دهند و از اعتماد به افراد سودجو خودداری کنند.
https://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.png00آرمان خلجhttps://armanara.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo.pngآرمان خلج2025-07-20 11:24:002025-07-20 11:24:00فرد مدعی نفوذ در ادارات دولتی ایذه دستگیر شد
شیراز- معاون بازرسی قرارگاه خاتم الانبیا با بیان اینکه سردار شهید غیب پرور خادم اباعبدالله الحسین (ع) بود،گفت: این دلداده اهل بیت(ع) تا پایان عمر فدایی ولایت و مطیع امر رهبر معظم انقلاب بود.
آخرین دیدگاهها